به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

وبلاگی درباره ی همه چیز ،عمومی- اجتماعی- جامعه- اخبار و...

۸۹ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

زندگی نامه استاد شهـریار  

( بخشی ازاین متن در زمان حیات استاد، نگاشته شده است )

اصولاً شرح حال و خاطرات زندگی شهـریار در خلال اشعـارش خوانده می شود و هـر نوع تـفسیر و تعـبـیـری کـه در آن اشعـار بـشود به افسانه زندگی او نزدیک است و حقـیـقـتاً حیف است که آن خاطرات از پـرده رؤیا و افسانه خارج شود. 

گو اینکه اگـر شأن نزول و عـلت پـیـدایش هـر یک از اشعـار شهـریار نوشـته شود در نظر خیلی از مردم ارزش هـر قـطعـه شاید ده برابر بالا برود، ولی با وجود این  دلالت شعـر را نـباید محـدود کرد.

شهـریار یک عشق اولی آتـشین دارد که خود آن را عشق مجاز نامیده. در این کوره است که شهـریار گـداخـته و تصـفیه می شود. غالـب غـزل هـای سوزناک او، که به ذائـقـه عـمـوم خوش آیـنـد است، یادگـار این دوره است. این عـشـق مـجاز اسـت کـه در قـصـیـده ( زفاف شاعر ) کـه شب عـروسی معـشوقه هـم هـست، با یک قوس صعـودی اوج گـرفـتـه، به عـشق عـرفانی و الهـی تـبدیل می شود. ولی به قـول خودش مـدتی این عـشق مجاز به حال سکـرات بوده و حسن طبـیـعـت هـم مـدتهـا به هـمان صورت اولی برای او تجـلی کرده و شهـریار هـم با زبان اولی با او صحـبت کرده است. 

بعـد از عـشق اولی، شهـریار با هـمان دل سوخـته و دم آتـشین به تمام مظاهـر طبـیعـت عـشق می ورزیده و می توان گـفت که در این مراحل مثـل مولانا، که شمس تـبریزی و صلاح الدین و حسام الدین را مظهـر حسن ازل قـرار داده، با دوستـان با ذوق و هـنرمـنـد خود نـرد عـشق می بازد. بـیـشتر هـمین دوستان هـستـند که مخاطب شعـر و انگـیزهًَ احساسات او واقع می شوند. از دوستان شهـریار می تـوان مرحوم شهـیار، مرحوم استاد صبا، استاد نـیما، فـیروزکوهـی، تـفـضـلی، سایه، و نگـارنده و چـند نـفر دیگـر را اسم بـرد. 

شرح عـشق طولانی و آتـشین شهـریار در غـزل هـای   ماه سفر کرده، توشهً سفـر، پـروانه در آتـش، غـوغای غـروب و بوی پـیراهـن  مشـروح است و زمان سخـتی آن عـشق در قـصیده " پـرتـو پـایـنده "  بـیان شده است و غـزل هـای یار قـدیم، خـمار شـباب، ناله ناکامی، شاهـد پـنداری، شکـرین پـسته خاموش، تـوبـمان و دگـران ، نالـه نومیـدی ، و غـروب نـیـشابور حالات شاعـر را در جـریان آن عـشق حکـایت می کـند.  شهـریار در دیوان خود از خاطرات آن عـشق غزل ها و اشعار دیگری دارد از قـبـیل  حالا چـرا، دستم به دامانـت و ...  که مطالعـهً آنهـا به خوانندگـان عـزیز نـشاط می دهـد.

عـشق هـای عارفانه شهـریار را می توان در خلال غـزل هـای انتـظار، جمع و تـفریق، وحشی شکـار، یوسف گـمگـشته، مسافرهـمدان، حراج عـشق، ساز صبا، و نای شـبان و اشگ مریم، دو مرغ بـهـشتی، و غـزل هـای ملال محـبت، نسخه جادو، شاعـر افسانه و خیلی آثـار دیگـر مشاهـده کرد.  برای آن که سینمای عـشقی شهـریار را تـماشا کـنید، کافی است که فـیلمهای عـشقی او را که از دل پاک او تـراوش کرده ، در صفحات دیوان بـیابـید و جلوی نور دقـیق چـشم و روشـنی دل بگـذاریـد. هـرچـه ملاحـظه کردید هـمان است که شهـریار می خواسته  زبان شعـر شهـریار خـیلی ساده است. 

محـرومیت و ناکامی های شهـریار در غـزل هـای گوهـر فروش، ناکامی ها، جرس کاروان، ناله روح، مثـنوی شعـر، حکـمت، زفاف شاعـر، و سرنوشت عـشق  به زبان خود شاعر بـیان شده و محـتاج به بـیان من نـیست.

 

خیلی از خاطرات تـلخ و شیرین شهـریار از کودکی تا امروز در هـذیان دل، حیدر بابا، مومیایی و افسانه ی  شب به نـظر می رسد و با مطالعـه آنهـــا خاطرات مزبور مشاهـده می شود. 

شهـریار روشن بـین است و از اول زندگی به وسیله رویا هـدایت می شده است. دو خواب او که در بچـگی و اوایل جـوانی دیده، معـروف است و دیگـران هـم نوشته اند.

اولی خوابی است که در سیزده سالگی موقعـی که با قـافله از تـبریز به سوی تهـران حرکت کرده بود، در اولین منزل بـین راه - قـریه باسمنج - دیده است؛ و شرح آن این است که شهـریار در خواب می بـیـند که بر روی قـلل کوهـها طبل بزرگی را می کوبـند و صدای آن طبل در اطراف و جـوانب می پـیچـد و به قدری صدای آن رعـد آساست که خودش نـیز وحشت می کـند. این خواب شهـریار را می توان به شهـرتی که پـیدا کرده و بعـدها هـم بـیشتر خواهـد شد تعـبـیر کرد. 

خواب دوم را شهـریار در 19 سالگـی می بـیـند، و آن زمانی است که عـشق اولی شهـریار دوران آخری خود را طی می کـند و شرح خواب به اختصار آن است که شهـریار مـشاهـده می کـند در استـخر بهـجت آباد   (قـریه ای واقع در شمال تهـران که سابقاً  آباد و با صفا و محـل گـردش اهـالی تهـران بود و در حال حاضر جزو شهـر شده است) با معـشوقهً خود مشغـول شـنا است و غـفلتاً معـشوقه را می بـیـند که به زیر آب می رود، و شهـریار هـم به دنبال او به زیر آب رفـته ، هـر چـه جسـتجو می کـند، اثـری از معـشوقه نمی یابد؛ و در قعـر استخر سنگی به دست شهـریار می افـتد که چـون روی آب می آید ملاحظه می کـند که آن سنگ، گوهـر درخشانی است که دنـیا را چـون آفتاب روشن می کند و می شنود که از اطراف می گویند گوهـر شب چـراغ را یافته است. این خواب شهـریار هـم بـدین گـونه تعـبـیر شد که معـشوقـه در مـدت کوتاهی از کف شهـریار رفت و در منظومهً ( زفاف شاعر ) شرح آن به زبان شهـریار به شعـر گـفـته شده است و در هـمان بهـجت آباد تحـول عـارفانه ای  به شهـریار دست می دهـد که گـوهـر عـشق و عـرفان معـنوی را در نـتـیجه آن تحـول می یابد.  

شعـر خواندن شهـریار طرز مخصوصی دارد - در موقع خواندن اشعـار قافـیه و ژست و آهـنگ صدا ، هـمراه موضوعـات تـغـیـیر می کـند و در مـواقـع حسـاس شعـری ، بغـض گـلوی او را گـرفـته و چـشـمانـش پـر از اشک می شود و شـنونده را کاملا منـقـلب مـی کـند. 

شهـریار در موقعـی که شعـر می گـوید به قـدری در تـخـیل و اندیشه آن حالت فرو می رود که از موقعـیت و جا و حال خود بی خـبر می شود.  شرح زیر نمونهً یکی از آن حالات است که نگـارنـده مشاهـده کرده است:  

هـنـگـامی که شهـریار با هـیچ کـس معـاشرت نمی کرد و در را به روی آشنا و بـیگـانه بـسته و در اطاقـش تـنـها به تخـیلات شاعـرانه خود سرگـرم بود، روزی سر زده بر او وارد شدم . دیـدم چـشـمهـا را بـسـته و دسـتـهـا را روی سر گـذارده و با حـالـتی آشـفـته مرتـباً به حـضرت عـلی عـلیه السلام مـتوسل می شود. او را تـکانی دادم و پـرسیدم این چـه حال است که داری؟  شهـریار نفـسی عـمیـق کشیده، با اظهـار قـدردانی گـفت مرا از غرق شدن و خـفگـی نجات دادی. گـفـتم مگـر دیوانه شده ای؟ انسان که در اطاق خشک و بی آب و غـرق، خفـه نمی شود. شهـریار کاغـذی را از جـلوی خود برداشتـه، به دست من داد.  دیدم اشعـاری سروده است که جـزو افسانهً شب به نام سمفونی دریا ملاحظه می کـنـید. 

شهـریار بجـز الهـام شعـر نمی گوید. اغـلب اتـفاق می افـتد که مـدتـهـا می گـذرد، و هـر چـه سعـی می کـند حتی یک بـیت شعـر هـم نمی تـواند بگـوید.  ولی اتـفاق افـتاده که در یک شب که موهـبت الهـی به او روی آورده، اثـر زیـبا و مفصلی ساخته است. هـمین شاهـکار تخـت جـمشید، کـه یکی از بزرگـترین آثار شهـریار است، با اینکه در حدود چـهـارصد بـیت شعـر است   در دو سه جـلسه ساخـته و پـرداخـته شده است.

 

شهـریار دارای تـوکـلی غـیرقـابل وصف است، و این حالت را من در او از بدو آشـنایی دیـده ام.  در آن موقع که به عـلت بحـرانهـای عـشق از درس و مـدرسه (کـلاس آخر طب) هـم صرف نظر کرده و خرج تحـصیل او به عـلت نارضایتی، از طرف پـدرش قـطع شده بود، گـاه می شد که شهـریار خـیلی سخت در مضیقه قرار می گـرفت. به من می گـفت که امروز باید خرج ما برسد و راهی را قـبلا تعـیـیـن می کرد. در آن راه که می رفـتـیم، به انـتهـای آن نرسیده   وجه خرج چـند روز شاعـر با مراجـعـهً یک یا دو ارباب رجوع می رسید.  با آنکه سالهـاست از آن ایام می گـذرد، هـنوز من در حیرت آن پـیشامدها هـستم. قابل توجه آن بود که ارباب رجوع برای کارهای مخـتـلف به شهـریار مـراجـعـه می کردند که گـاهـی به هـنر و حـرفـهً او هـیچ ارتـباطی نـداشت - شخـصی مراجـعـه می کرد و برای سنگ قـبر پـدرش شعـری می خواست یا دیگـری مراجـعـه می کرد و برای امـر طـبی و عـیادت مـریض از شهـریار استـمداد می جـست، از اینـهـا مهـمـتر مراجـعـهً اشخـاص برای گـرفـتن دعـا بود. 

خـدا شـناسی و معـرفـت شهـریار به خـدا و دیـن در غـزل هـای   جـلوه جانانه، مناجات، درس محـبت، ابـدیـت، بال هـمت و عـشق، درکـوی حـیرت، قـصیده تـوحـید، راز و نـیاز، و شب و عـلی مـندرج است. 

عـلاقـه به آب و خـاک وطن را شهـریار در غـزل عید خون و قصاید  مهـمان شهـریور، آذربایـجان، شـیون شهـریور و بالاخره مثـنوی تخـت جـمشـید  به زبان شعـر بـیان کرده است.  الـبـته با مطالعه این آثـار به مـیزان وطن پـرستی و ایمان عـمیـقـی که شهـریار به آب و خاک ایران و آرزوی تـرقـی و تـعـالی آن دارد، پـی بـرده می شود. 

تـلخ ترین خاطره ای که از شهـریار دارم، مرگ مادرش است که در روز 31 تـیرماه 1331 اتـفاق افـتاد - هـمان روز در اداره به این جانب مراجعـه کرد و با تاثـر فوق العـاده خـبر شوم را اطلاع داد - به اتـفاق به بـیمارستان هـزار تخـتخوابی مراجـعـه کردیم و نعـش مادرش را تحـویل گـرفـته، به قـم برده و به خاک سپـردیم.  حـالـتی که از آن مـرگ به شهـریار دست داده ، در منظومه ی � ای وای مادرم � نشان داده می شود. تا آنجا که می گوید:

می آمدیم و کـله من گیج و منگ بود

انگـار جـیوه در دل من آب می کـنند

پـیـچـیده صحـنه های زمین و زمان به هـم

خاموش و خوفـناک هـمه می گـریختـند

می گـشت آسمان که بـکوبد به مغـز من

دنیا به پـیش چـشم گـنهـکار من سیاه

یک ناله ضعـیف هـم از پـی دوان دوان

می آمد و به گـوش من آهـسته  می خلیـد: 

تـنـهـا شـدی پـسـر! 

شیرین ترین خاطره برای شهـریار این روزها دست می دهـد و آن وقـتی است که با دخـتر سه ساله اش شهـرزاد مشغـول و سرگـرم ا ست.

 

شهـریار در مقابل بچـه کوچک مخـصوصاً که زیـبا و خوش بـیان باشد، بی اندازه حساس است؛ خوشبختانه شهـرزادش این روزها همان حالت را دارد که برای شهـریار 51 ساله نعـمت غـیر مترقبه ای است. موقعی که شهـرزاد با لهـجـه آذربایجانی شعـر و تصـنیف فارسی می خواند، شهـریار نمی تواند کـثـرت خوشحالی و شادی خود را مخفی بدارد.

نام کامل شهـریار سید محـمـد حسین بهـجـت تـبـریـزی است. در اوایل شاعـری (بهـجـت) تخـلص می کرد و بعـداً دوباره با فال حافظ تخـلص خواست که دو بـیت زیر شاهـد از دیوان حافظ آمد و خواجه تخـلص او را (شهـریار) تعـیـیـن کرد:

که چرخ سکه دولت به نام شهـریاران زد

غم غریبی و غربت چو بر نمی تابم

به شهـر خود  روم و شهـریار خود باشم

و شاعـر ما بهـجت را به شهـریار تـبـدیل کرد و به هـمان نام هـم معـروف شد .  تاریخ تـولـدش 1285 خورشیدی و نام پـدرش حاجی میرآقا خشگـنابی است که از سادات خشگـناب (قـریه نزدیک قره چـمن) و از وکـلای مبرز دادگـستـری تـبـریز، و مردی فاضل و خوش محاوره و از خوش نویسان دوره خود و با ایمان و کریم الطبع بوده است و در سال 1313 مرحوم و در قـم به خاک سپرده شد. 

شهریار

شهـریار تحـصـیلات خود را در مدرسه متحده و فیوضات و متوسطه تـبـریز و دارالفـنون تهـران خوانده و تا کـلاس آخر مـدرسهً طب تحـصیل کرده است و در چـند مریضخانه هـم مدارج اکسترنی و انترنی را گـذرانده است  ولی د رسال آخر به عـلل عـشقی و ناراحـتی خیال و پـیشامدهای دیگر از ادامه تحـصیل محروم شده است و با وجود مجاهـدت هـایی که بعـداً توسط دوستانش به منظور تعـقـیب و تکـمیل این یک سال تحصیل شد، معـهـذا شهـریار رغـبتی نشان نداد و ناچار شد که وارد خـدمت دولتی بـشود. چـنـد سالی در اداره ثـبت اسناد نیشابور و مشهـد خـدمت کرد و در سال 1315 به بانک کـشاورزی تهـران داخل شد و تا کـنون هـم در آن دستگـاه خدمت می کند.

شهـرت شهـریار تـقـریـباً بی سابقه است ، تمام کشورهای فارسی زبان و ترک زبان، بلکه هـر جا که ترجـمه یک قـطعـه او رفته باشد، هـنر او را می سـتایـند. منظومه (حـیـدر بابا) نـه تـنـهـا تا کوره ده های آذربایجان، بلکه به ترکـیه و قـفـقاز هـم رفـته و در ترکـیه و جـمهـوری آذربایجان چـنـدین بار چاپ شده است، بدون استـثـنا ممکن نیست ترک زبانی منظومه حـیـدربابا را بشنود و منـقـلب نـشود. 

شهـریار در تـبـریز با یکی از بـستگـانش ازدواج کرده، که ثـمره این وصلت دخـتری سه ساله به نام شهـرزاد و دخـتری پـنج ماهـه بـه نام مریم است.

روز بزرگداشت استاد سید محمد حسین شهریار

۲۷ شهریور


از عمر ادبیات پهناور و گرانبار فارسی، بیش از هزار سال می‌گذرد، در این مدت کشور ایران، فراز و فرودها و ناکامیهای بسیار دیده و دورانهای تلخ و شیرین زیادی را پشت سرگذاشته است.

فرزندان این سرزمین در این گستره زمانی و مکانی پهناور، در زمینه های گوناگون دانشهای بشری، تلاش‌ها کرده و تجربه‌ها اندوخته و از جهان پر رمز و راز علم و دانش، ره ‌آوردهای بسیار با ارزش و ماندگار، به جامعه انسانیت پیشکش کرده‌اند و از همین رهگذر بوده است که قرنها، ‌یافته‌ها و تجربه‌ها و علوم و دانش مسلمین، بویژه مسلمانان ایران، چشمان کنجکاو جهانیان را خیره کرده و به خود مشغول داشته است.

ادبیات پر بار فارسی، جلوه ‌گاه راستین انعکاس تلاشهای هزار ساله مردم مسلمان فارسی زبان در زمینه‌های گوناگون هنر و معارف از حماسه و داستانهای دلکش و جذاب و تاریخ و افسانه و سیر و تفسیر قرآن و علم و عرفان و فلسفه و اخلاق است، و از اینرو، گویی از لحاظ گستردگی در مفاهیم و اشتمال بر انواع ادبی، به رود پر آب و پهناور و زلالی می ‌ماند که عطش هر تشنه‌ای را ـ‌ با هر ذوق و سلیقه‌ای که باشدـ فرو می ‌نشاند و این معنا را باید در انگیزه های اصیل این فرهنگ جستجو کرد.

زبان و ادبیات فارسی در کشورهای دیگر
زبان و ادبیات فارسی به عنوان دومین زبان جهان اسلام و زبان حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی، با هزاران آثار گران سنگ در زمینه های مختلف ادبی، عرفانی، فلسفی، کلامی، تاریخی، هنری و مذهبی همواره مورد توجه و اعتقاد ایرانیان و مردمان سرزمینهای دور و نزدیک بوده است. علیرغم حوادث و رویدادهای پر تب و تاب و گاه ناخوشایند سه سده اخیر، باز هم این زبان شیرین و دلنشین در دورترین نقاط جهان امروزه حضور و نفوذ دارد.

این حضور و نفوذ حکایت از آن دارد که در ژرفای زبان و ادب فارسی آنقدر معانی بلند و مضامین دلنشین علمی، ادبی، اخلاقی و انسانی وجود دارد، که هر انسان سلیم الطبعی با اطلاع و آگاهی از آنها، خود بخود به فارسی و ذخایر مندرج در آن دل می سپرد. اگر چنین نبود، ترجمه و تألیف هزاران کتاب و مقاله از سوی خارجیان درباره آثار جاودان و جهانی ادب فارسی مانند؛ شاهنامه فردوسی، خمسه حکیم نظام گنجوی، گلستان و بوستان شیخ اجل، مثنوی مولانا جلال الدین بلخی، غزلیات خواجه حافظ شیرازی و رباعیات حکیم عمر خیٌام چهره نمی بست و هزاران ایرانشناس و ایران دوست غیر ایرانی دل و عمر بر سر شناخت، فهم، تفسیر و ترجمه این آثار ارزنده در نمی باختند.

زبان فارسی به عنوان یکی از زبانهای اسلامی، و زبان حوزه فرهنگ و تمدن ایرانی علاوه بر ایران، در سرزمینهایی مانند؛ هند، افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، بنگلادش، ازبکستان، ارمنستان و آذربایجان هنوز هم علاقه مندان و هواداران بسیاری دارد. در میان این کشورها، کشور هند وضع خاصی دارد. چرا که زبان فارسی قریب به هزار سال زبان دین و زبان رایج در دادگاهها و دربارهای آن بوده است.

ورود و حضور زبان فارسی در سرزمین هند سبب گردید تا شاعران، نویسندگان و عارفان بزرگ هندی، این زبان را برای بیان افکار و احساسات خویش برگزینند و هزاران اثر گرانبها و ارزشمند در زمینه های ادبیات، عرفان، فلسفه، کلام، زبانشناسی، تفسیر و تاریخ بوجود آورند. با اقتدار حکومتهای مسلمان و گسترش روابط با ایران و مهاجرت ایرانیان به هند زبان فارسی رفته رفته رونق یافت و تا بدانجا پیش رفت که زبان علم و سیاست شبه قاره گردید.

حضور همه جانبه زبان و فرهنگ فارسی تا آمدن انگلیسی ها در قرن هفدهم ادامه داشت. اما از این تاربخ به بعد، این حضور اندک اندک کم رنگ شد و حتی آرام آرام زبانهای محلی و انگلیسی جای آن را گرفتند، به طوریکه از اواسط قرن نوزدهم، زبان وادبیات فارسی بتدریج ضعیف و ضعیفتر شد و ستاره درخشان آن رو به افول نهاد.

با برچیده شدن بساط استعمارگران انگلیسی در سال 1947، فارسی به دوران تازه ای قدم نهاد و صدها دانشگاه و مدرسه علوم دینی به زبان فارسی توجه نشان دادند. در همان حال برخی جریانهای سیاسی و فکری و مذهبی سعی کردند تا زبان فارسی را بی اعتبار و از کار افتاده جلوه دهند. ولی تلاش آنها به ثمر نرسید و همچنان شعر و ادب فارسی گوی سبقت را در جهان ادب ربوده و به خود اختصاص داده است و چه خوش گفته اند که زبان فارسی شکرشکن و خوش گفتار است.

رئیس‌جمهوری میهمان ویژه روز ملی شعر و ادب می‌شود
مراسم گرامیداشت روز ملی شعر و ادب فارسی با حضور محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری کشورمان 26 شهریور در تالار وحدت برگزار می‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، همایش ملی روز شعر و ادب پارسی 26 شهریور ماه و سالروز در گذشت محمدحسین بهجت تبریزی متخلص به شهریار، با حضور محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور و سیدمحمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می‌شود.

در این مراسم که با حضور بیش از 400 نفر از شاعران کشور برگزار می‌شود، برخی از چهره‌های شاخص شعر معاصر به شعرخوانی خواهند پرداخت.

همچنین تجلیل از هفت نفر از شاعران پیشکسوت کشور با حضور رئیس جمهور نیز از دیگر برنامه‌های این مراسم به شمار می‌رود.

این همایش از ساعت 20 روز یکشنبه 26 شهریور در تالار وحدت تهران برگزار می‌شود.

روز ملی شعر و ادب پارسی برای نخستین‌بار با پیشنهاد یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در سال 1381 در کمیسیون فرهنگی مجلس مطرح و به منظور تصویب به کمیسیون فرهنگی شواری عالی انقلاب فرهنگی ارسال شد و به تصویب رسید.

علی اصغر رحمان‌دوست، نماینده سابق مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی در آن زمان دلیل پیشنهاد خود را بی‌‌توجهی به شعر بیان کرده بود که یکی از مهم‌ترین وجوه هنر و حافظ تاریخی ملت ایران به زعم او بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۹ ، ۲۲:۱۷
فاصله گلناری

17سپتامبر1970/ 26 شهریور 1349

اردن با مساحتی معادل 89206 کیلومتر مربع، در جنوب غربی آسیا واقع شده است که در واقع بخشی از دشت های وسیع گوشه شمال غربی شبه جزیره عربستان محسوب می شود. نواحی مجاور دریای مرده (بحرالمیّت) در غرب کشور که 400 متر از سطح دریا پایین تر است، گودترین ناحیه جهان می باشد. مرزهای این کشور با سوریه، عراق و عربستان سعودی هیچ گونه حد فاصل طبیعی ندارد. تنها راه این کشور به دریا از طریق بندر عقبه در خلیج عقبه است.

مهمترین رود این کشور با 300 کیلومتر طول، « نَهر الاَردن» است که از کوه های شرقی سرچشمه گرفته و از به هم پیوستن سه رود الحاصبانی (لبنان) و اللدان و بانیاس (سوریه) تشکیل و پس از عبور از فلسطین اشغالی به طرف جنوب روانه شده و به بحرالمیّت می ریزد.

اردن دارای آب و هوای معتدل مدیترانه ای است. تابستان های خشک و سوزان و زمستان های سرد و مرطوب دارد.

طبق آخرین سرشماری رسمی در سال 1994 میلادی، جمعیت این کشور به 4،250،000 نفر بالغ می گردد. قریب نیمی از جمعیت این کشور را آوارگان فلسطینی تشکیل می دهند. این مهاجرپذیری قابل ملاحظه، از طریق مهاجرت مردم اردن به سایر کشورهای عربی ثروتمند تولید کننده نفت، جبران و یا تعدیل می شود. مردم امیر نشین اوّلیه ماوراء اردن را، اکثراً گروه های قبایل اعراب بدوی تشکیل می دادند. که دارای فرهنگ های متفاوت، و آداب و رسوم خاص خود می باشند در پی تشکیل دولت اسرائیل و غصب سرزمین فلسطین توسط صهیونیست ها در سال 1948، بسیاری از گروه های فلسطینی که از موطن اصلی خود رانده شده و یا حاضر به تبعیت از حاکمیت دولت اسرائیل غاصب نبودند، به اردن مهاجرت کردند؛ اما نفوذ اقتصادی و فرهنگی مهاجران فلسطینی در این ملت همواره بسیار فراتر از عدّه شان بوده است.

زبان رسمی اردن، عربی است و همچون اسلام یکی از عوامل وحدت بخش این ملت به حساب می آید. تا قبل از انتخابات سال 1989، نقش مذهب در زندگی سیاسی – اجتماعی مردم و نظام حکومتی کشور چندان محسوس نبوده، لکن اغتشاشات داخلی سال 1989، که بر اثر فشار اقتصادی مردم و وضع نه چندان خوب دولت بروز کرده بود، رفته رفته رنگ اسلامی به خود گرفت و دولت را مجبور به دادن امتیازاتی از جمله برخورداری از آزادی های نسبی و پذیرش انتخابات آزاد کشور کرد. از آن تاریخ به بعد مذهب در اردن به عنوان یک عامل قدرتمند همواره در عرصه های سیاسی – اجتماعی خودنمایی کرده است، تا جایی که در انتخابات سال 1989، گروه های اسلامی به نیمی از کرسی های مجلس دست یافتند و امروز نیز به عنوان وزنه ای که قادر است در سرنوشت حکومت نقش داشته باشد، به حساب می آید.

« شاه حسین» که خود را هاشمی و منتسب به خاندان پیامبر (ص) می دانست، اعتقادی به دخالت دین در سیاست نداشت و طی نطقی در مراسم پنجاهمین سالگرد تولّدش، گروه های اسلامی فعّال در کشور را از هر گونه دخالت در امور سیاسی بر حذر داشت و آن ها را به عنوان بزرگترین مانع بر سر راه سیاست های صلح آمیز در خاورمیانه خواند. شاه حسین معتقد بود که مشکل بیت المقدس حل نخواهد شد، مگر این که مسائل سیاسی از مذهب جدا شوند. بر این مبنا دولت اردن برای جلوگیری از فعالیت های گروه های اسلامی در اردن، قانون جدیدی را به تصویب رساند که بر اساس آن خطبه های نماز جمعه منحصر به امور عبادی گردیده و ائمه جمعه و سخنرانان از پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی منع شده اند. اردن به خاطر وجود ملیّت های مختلف، دارای فرهنگ های متفاوت و در نتیجه آداب و رسوم خاص خود می باشد.

سپتامبر سیاه

اصطلاح سپتامبر سیاه به سلسله حوادثی اطلاق می شود که به کشتار بی رحمانه فلسطینی ها و اخراج آنها از اردن انجامید . پس از پیروزی فلسطینی ها در نبرد کرامه (مارس 1968) و رونق کار مقاومت فلسطین، از پاییز همان سال، شهر عمّان پایتخت مملکت اردن بتدریج شکل فلسطینی به خود گرفت. در این شهر نیم میلیون نفری که اکثریت آن را اردنی های فلسطینی الاصل تشکیل می دادند، متجاوز از 6000 چریک فلسطینی سازمان فتح با اسلحه و تجهیزات نظامی در رفت و آمد بودند و بیش از 15000 جوان عرب در زمینه های تبلیغاتی و جمع آوری اعانات با سازمان های مزبور همکاری داشتند.

آزادی عمل چریک ها در نقل و انتقالات نظامی و رفتار با مقامات دولت اردن، بویژه با مأموران امنیتی این کشور، بتدریج این احساس را به وجود آورد که دولتی در داخل دولت اردن تشکیل شده که حاضر به هماهنگی با آن نیست.

از طرف دیگر، روابط دوستانه چریک های فلسطینی با سلیمان نابلسی نخست وزیر پیشین اردن که در رأس گروه ترقّی خواه خواستار آزادی های سیاسی بیشتری در کشور اردن شده بود، بیش از پیش رژیم سلطنتی اردن را نگران آینده خود کرده بود.

ملک حسین، با توجه به این که فلسطینی ها بیش از نصف جمعیت اردن را تشکیل می دهند، همواره نگران این بود که مبادا به وسیله فلسطینی ها و یا به خاطر آن ها تاج و تخت خود را از دست بدهد یا این که وحدت کشورش مخدوش شود؛ به همین سبب طی سخنانی در تاریخ 10 آوریل 1969، در باشگاه ملی روزنامه نگاری در واشنگتن اعلام کرد که دولت وی تابعیت اردن را به پناهندگان فلسطینی اعطا نموده، اما بیش از یک میلیون نفر از فلسطینی ها مایلند که به موجب قطعنامه های پی در پی مجمع عمومی سازمان ملل متحد سرنوشت خویش را شخصاً تعیین کنند و بر این اساس همه کشورهای عرب وظیفه دارند که پناهندگان فلسطینی را یاری دهند.

از گفته های شاه اردن چنین استنباط شد که وی مایل به دادن تابعیت اردن به همه پناهندگان فلسطینی نیست و تعیین سرنوشت فلسطینی ها را وظیفه همه کشورهای عرب می داند و استمرار اقامت فلسطینی ها در اردن و پیوستن نهایی آنان به اتباع اردن می تواند به طور جدّی بقای سلطنت او را تهدید کند.

 

سال 1969، شاهد گسترش بی سابقه عملیات چریکی سازمان های مقاومت فلسطین علیه افراد و موسسات رژیم صهیونیستی بود. بیشتر این عملیات نظامی که گاهی به شش اقدام در روز که معمولاً از داخل خاک اردن شروع می شد و بنابراین عملیات انتقامی رژیم صهیونیستی نیز متوجه اردن بود، تا آن جا که مرز غربی اردن از خلیج عقبه در جنوب تا شمالی ترین نقطه مرزی در همسایگی خاک سوریه در معرض تاخت و تاز نیروهای صهیونیستی قرار داشت و در بعضی از این عملیات انتقامی صهیونیست ها از بمب های « ناپالم» استفاده می کردند.

در چارچوب فعالیت های سیاسی که پس از جنگ شش روزه سال 1967، اعراب و اسرائیل برای حل مسالمت آمیز بحران خاورمیانه صورت گرفت، ملک حسین همانند برخی دیگر از روسای کشورهای عرب، از جمله جمال عبدالناصر رهبر مصر، به سوی پذیرش قطعنامه 242 روسای شورای امنیّت متمایل شد.

بر اساس قطعنامه مذکور، شورا اشغال سرزمین های عربی از طریق جنگ را نپذیرفت و خواستار برقراری صلحی عادلانه و پایدار در منطقه شد که در آن کلیه کشورها دارای حق حیات در یک محیط امن باشند. برای تحقق چنین اصلی، شواری امنیت از « اسرائیل» خواست تا نسبت به خروج نیروهایش از سرزمین های اشغالی که در جنگ شش روزه به تصرف درآورده بود، اقدام نماید و از طرفین نیز خواست که به حالت جنگ میان یکدیگر پایان بخشند.

این قطعنامه همچنین به لزوم زندگی در داخل مرزهای امن و شناخته شده، به دور از هر گونه زور و تهدید تأکید ورزیده و حق کشتیرانی در آبراهه های بین المللی را محترم شمرده است.

با تمایل ملک حسین در پذیرش قطعنامه، که به اعتقاد او راه حل های مسالمت آمیز می توانست مسائل و مشکلات اعراب، بویژه فلسطینیان را با اسرائیل چاره اندیشی کند؛ اما فلسطینیان معتقد بودند که راه حل مسالمت آمیز به جایی نخواهد رسید و این تضاد بین دنیای عرب و موجودیّت صهیونیستی دیر یا زود به صورت نبرد مسلّحانه بروز خواهد کرد.

در این میان، شاه حسین در سخنرانی 10 آوریل 1969، طرح 10 ماده ای خود را که در واقع شکل گسترش یافته قطعنامه 242 شورای امنیّت بود، ارائه داد. این طرح که در زمینه کشتیرانی خلیج عقبه و کانال سوئز امتیازی بیشتر از قطعنامه 242 شورای امنیّت به اسرائیل داده بود، با عکس العمل شدید فلسطینی ها مواجه شد. به علاوه در این طرح از حل « مشکل پناهندگان» صحبت شده بود که فلسطینی ها همواره نسبت به آن حساسیّت نشان داده و می دهند و می گویند که اگر قرار باشد روزی قطعنامه 242 شورای امنیت را بپذیرند، باید این « اصطلاح» از آن حذف و « ملت فلسطین » مبدّل شود.

با توجه به جهات فوق، طرح شاه حسین از سوی فلسطینی ها رد شد و کلیّه فعالیت های بین المللی برای به اجرا درآوردن قطعنامه 242 شورای امنیت پیرامون تأسیس دولت فلسطین در ساحل غربی رود اردن و نوار غزه محکوم گردید.

در اول سپتامبر 1970، شاه حسین از کاخ سلطنتی حمر در عمان راهی فرودگاه عمان بود تا از همسرش[1] استقبال کند، که خودروی وی گلوله باران شد، ولی وی از معرکه جان سالم بدر برد. و این سوء قصد هنگامی صورت گرفت که خیابان های عمان، شاهد برخوردهای روزانه چریک های فلسطینی با ارتش اردن بود.

در تاریخ 4 سپتامبر، توپخانه ارتش اردن، مقرّ کمیته مرکزی سازمان آزادی بخش فلسطین را در حالی که جلسه رهبران فلسطینی در آن منعقد بود، به آتش بست.

در تاریخ 6 سپتامبر، گروهی از عناصر جبهه خلق برای آزادی فلسطین تحت فرماندهی « ودیع حدّاد» به ربودن چهار هواپیمای مسافری اقدام کرد.

در روز 9 سپتامبر نیز یک هواپیمای دی . سی . 10 متعلق به شرکت انگلیسی بی. او . ای . سی که از بحرین برخاسته بود به صحرای زرقاء[2]برده شد.

در روز 14سپتامبر، شهرهای شمالی اردن یعنی اربد، لسلط، زرقاء و جرش عملاً توسط چریک های فلسطینی اداره می شد و جبهه خلق برای آزادی فلسطین در شهر اربد شوراهایی را به سبک کشورهای سوسیالیستی دائر کرده بود.

در روز 15 سپتامبر، موافقت نامه ای پیرامون چگونگی روابط سازمان آزادی بخش فلسطین با دولت اردن توسط یاسر عرفات و وصفی التل نخست وزیر وقت اردن امضا شد، ولی این موافقت نامه شاه حسین را متقاعد نکرده و نسبت به اجرای عملی آن اطمینان چندانی نداشت. وی در همان روز تصمیم خطرناک خود را پیرامون حل مسأله از طریق زور و در نتیجه نابودی انقلاب فلسطین در خاک اردن، اتخاذ کرد. و در بعد از ظهر همان روز با مشاوران بلند پایه خود مذاکره و آنان نظر دادند که باید قبل از فرو رفتن اردن در مسائل حادتر دست به کار شد و تأکید نمودند که عملیات از چند ساعت یا احیاناً یک روز تجاوز نخواهد کرد.

$frownsadmailfrown

شاه حسین، سپهبد عمر داود، یکی از ژنرال های فلسطینی الاصل ارتش اردن را به کاخ خود احضار کرد و تشکیل یک حکومت نظامی موقتی به ریاست مشارالیه را به وی در میان گذاشت، تا هر گونه شک و شبهه نسبت به نیّات رژیم اردن علیه انقلاب فلسطین را از بین ببرد.

در ساعت 6 بامداد روز 16 سپتامبر، رادیو عمّان اعلام کرد که یک کابینه نظامی مرکب از تعدادی ژنرال، سرهنگ و سرگرد تشکیل شده و ژنرال جاس المجالی نیز به عنوان رییس ستاد و فرماندار کل نظامی کشور تعیین شده است . این کار از دیدگاه سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان اعلان جنگ از جانب دولت اردن به سازمان مزبور تلقی شد. لذا کمیته مرکزی سازمان در همان روز در منطقه « جبل الحسین» تشکیل جلسه داد و در خلال آن یک شورای جنگی شکل گرفت و همه نیروهای مسلح فلسطینی اعم از چریک و میلیشیا در داخل اردن (در حدود 30 تا 40 هزار نفر) تحت فرماندهی یاسر عرفات متحد شدند.

عرفات به نیروهای تحت فرماندهی خود دستور داد که آغازگر نباشند و تنها در صورتیکه مورد حمله قرار گرفتند، اقدام به تیراندازی نمایند.

در ساعت 4:55 بامداد روز 17 سپتامبر، ارتش اردن حمله گسترده و همه جانبه خود را به عمّان پایتخت اردن و دیگر شهرهای شمالی کشور (مراکز تجمع چریک های فلسطینی) آغاز کرد.

ارتش اردن با پشتیبانی سیصد دستگاه تانک و با استفاده از 55 هزار نظامی آموزش دیده تصور می کرد که ظرف چند ساعت چریک های فلسطینی را از پای در می آورد، ولی علی رغم امکانات ارتش اردن، این نبرد 10 روز به درازا کشید و ارتش اردن با گلوله باران مراکز فلسطینی از جمله اردوگاه های آوارگان، بی رحمانه مردم بی دفاع را در هم کوبید.

در روز 19سپتامبر، اخباری به اردنی ها رسید مبنی بر این که از تیپ حطین[3] وابسته به ارتش آزادی بخش فلسطین که در سوریه مستقر بوده است، تعداد 30 تا 50 دستگاه تانک از مرز مشترک سوریّه و اردن گذشته و به منظور کمک به چریک های فلسطینی وارد خاک اردن شده است. بامداد 20 سپتامبر، ماشال جاس المجالی فرمانده نیروهای اردن اعلام کرد که شب پیش یک تیپ زرهی سوری وارد خاک اردن شده و تیپ 40 اردن به مقابله با آن برخاسته است و یک نیروی زرهی دیگر سوری نیز مرکب از 200 دستگاه تانک وارد اردن شده است.

در این هنگام شاه حسین مضطرب گردید و سفرای کشورهای آمریکا، فرانسه، شوروی و انگلستان را به کاخ خود احضار و از آنها خواست تا برای حفظ استقلال اردن اقدام کنند.

برخلاف پیش بینی فرماندهان ارتش اردن، نبرد با چریک های فلسطینی در خیابان ها و محله های عمّان ادامه داشت و مقاومت و ایستادگی چریک های فلسطینی بسیار سرسختانه و غیرمترقّبه بود . ارتش اردن ناچار شد که بعضی از واحدهای خود را از پایتخت به سوی شمال کشور حرکت دهد و به این ترتیب اردنی ها در یک زمان خود را در دو جبهه درگیر دیدند.

خبرگزاری ایمنا: در 17 سپتامبر سال 1970 ارتش اردن به فرمان ملک حسین پادشاه با حمله‌ی همه‌جانبه به مراکز تجمع چریک‌های فلسطینی در اردن طی ده روز و تا 26 سپتامبر به کشتار فلسطینیان پرداخت.به گزارش ایمنا، در تاریخ 26 شهریورماه سال 1349 فاجعه‌ای رخ داد که سپتامبر سیاه نام گرفت.

هفدهم سپتامبر سال 1970 ارتش اردن با حمله‌ی همه‌جانبه به مراکز تجمع چریک‌های فلسطینی در اردن طی ده روز متوالی به اخراج و کشتار فلسطینیان پرداخت.

پس از پیروزی فلسطینی‌ها در نبرد کرامه و از پاییز سال 1968، اردن به‌تدریج مرکز فعالیت فلسطینیان شد. به‌طوری‌که شش هزار چریک فلسطینی و بیش از پانزده هزار جوان عرب با سازمان الفتح در شهر عمان اردن جهت پیشبرد اهداف انتفاضه با یکدیگر همکاری می‌کردند.

از سال 1969 بیشتر عملیات نظامی فلسطینیان علیه نظامیان رژیم صهیونیستی از داخل خاک اردن آغاز می‌شد. شاه حسین پادشاه اردن در دهم آوریل 1969، طرح ده ماده‌ای خود را علاوه بر پذیرش قطعنامه‌ی 242 شورای امنیت مبنی بر برقراری صلح پایدار در منطقه که در آن همه‌ی کشورها دارای حق حیات باشند، ارائه کرد و حتی آن را به‌طور مبسوطی گسترش داد.

این طرح که در زمینه‌ی کشتیرانی در خلیج عقبه و کانال سوئز امتیازی بیشتر از قطعنامه‌ی یاد شده به رژیم صهیونیستی می‌داد با واکنش تند فلسطینی‌ها مواجه شد.

پس از عدم پذیرش این طرح از سوی فلسطینی‌ها، ارتش اردن در چهارم سپتامبر سال 1970 مقر کمیته‌ی مرکزی سازمان آزادی‌بخش فلسطین را مورد حمله‌ی نظامی قرار داد. دلیل این حمله بروز سوءقصد در روز اول سپتامبر همان سال به شاه حسین بود.

اما بعد از این تاریخ، وضعیت وخیم‌تری شکل گرفت و دولت اردن در روز 16 سپتامبر همان سال با تشکیل یک کابینه‌ی نظامی عملاً به ساف اعلان جنگ کرد. در همین وضعیت سی تا چهل هزار چریک فلسطینی نیز تحت فرماندهی یاسر عرفات وضعیت و آرایش نظامی به خود گرفتند.

در 17 سپتامبر سال 1970 ارتش اردن به فرمان ملک حسین پادشاه با حمله‌ی همه‌جانبه به مراکز تجمع چریک‌های فلسطینی در اردن طی ده روز به کشتار فلسطینیان پرداخت. بعد از این واقعه در تاریخ 26 سپتامبر همان سال دولت اردن کابینه‌ی نظامی را کنار گذاشت و یک کابینه‌ی غیرنظامی به رهبری احمد طوقان تشکیل داد.

خاطرنشان می‌سازد که در جنگ‌های خونینی که در فاصله‌ی هفدهم سپتامبر تا ششم اکتبر همان سال اتفاق افتاد هزاران فلسطینی کشته و مجروح شدند و فاجعه‌ی سپتامبر سیاه بدین‌صورت شکل گرفت.

24شهریور91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۹۹ ، ۲۲:۱۳
فاصله گلناری
هوش هیجانی و شادکامی

تا نزدیک به صد سال پس از ظهور علم روان‌شناسی، روان‌شناس‌ها وقتی که از هوش» حرف می‌زدند، منظورشان هوش منطقی بود. آنها روز به روز، تست‌های هوششان را پیشرفته‌تر می‌کردند تا چیزی که به عنوان IQ (بهره هوشی) از آن در می‌آوردند، دقیق‌تر و دقیق‌تر باشد. آنها می‌گفتند که هر چه بهره هوشی بالاتری داشته باشید، موفّقیت بالاتری کسب می‌کنید؛ امّا تجربه عموم مردم، چیزهای دیگری می‌گفت. IQ در بهترین حالت، می‌توانست موفّقیت تحصیلی یک نفر را تضمین کند. چه قدر آدم، دور و بر ما هستند که بهره هوشی چندان بالایی ندارند، امّا بسیار آدم‌های موفّقی هستند! آنها از چه هوشی برای پیش بردن کارهایشان استفاده می‌کنند؟ این سؤالی بود که در نهایت، در دهه 1990 میلادی، ذهن روان‌شناسان آن طرف آبی را هم مشغول خودش کرد. پیتر سالووی،1 اوّلین نفری بود که اصطلاح هوش هیجانی» (EQ)2 را برای ویژگی این آدم‌ها به کار برد؛ اصطلاحی که رابطه تنگاتنگی با شادکامی» ‌و خوشبینی» داشت.

هوش هیجانی، چه فرقی با هوش منطقی دارد؟

شاید لازم باشد اوّل ببینیم کلمه هوش» که مثل نُقل و نبات میان صحبت‌های ما ریخته است، چه معنایی دارد. قابل قبول‌ترین تعریفی که تا به حال از هوش ارائه شده این است: توانایی آدمیزاد برای سازگاری و پیشرفت در موقعیت‌های مختلف زندگی». کسانی که روی هوش منطقی تأکید داشتند، می‌گفتند که این توانایی سازگاری در آدمی‌، بر می‌گردد به IQ یا بهره هوشی یا همان توانایی‌های موروثی ذهنِ او. آنها بهره هوشی را با ابزاری می‌سنجیدند که معلوم می‌کرد که یک آدم، چه قدر حساب و کتابش خوب است، چه قدر اطّلاعات عمومی‌ دارد، چه طور می‌تواند شباهت‌ها و تفاوت‌های بین کلمه‌های مختلف را شرح دهد، حافظه‌اش چه قدر است، چه قدر در کارهای عملی سرعت عمل دارد، چه طور می‌تواند اجزای مختلف یک واقعه را به هم پیوند دهد و چیزهای منطقی‌ای از این قبیل. آنها می‌گفتند که این نوع از هوش، ژنتیک (موروثی) است و هر کسی با هوش مشخّصی به دنیا می‌اید؛ امّا محیط می‌تواند آدم را به حداکثر هوشی که ژنتیکش تعیین کرده، برساند و یا نرساند. در واقع، ژنتیک، طیفی از بهره هوشی را در نهاد ما گذاشته است؛ حالا دیگر دست اراده و محیط ماست که به حداکثر این طیف برسیم و یا به حداقلش راضی شویم. همان طور که در مقدمه گفتیم، با تمام این تفاسیر، هوش منطقی فقط می‌تواند موفّقیت تحصیلی ما را تضمین کند. تا سال‌های سال، روان‌شناسان، فکر می‌کردند که هوش، یعنی همین هوش منطقی. حتّی یکی از آن دوآتشه‌هایشان در تعریف هوش می‌گفت: هوش یعنی چیزی که توسط تست هوش من سنجیده می‌شود!».

هوش منطقی دو تا پاشنه آشیل (نقطه‌ضعف) داشت. یکی این که ارثی بود. با این حساب، تا وقتی که شما بدانید هوشتان ارثی است، دانستن بهره هوشی‌تان، هیچ کمکی به تغییر در زندگی‌تان نمی‌کند. دوم هم این که فقط حدود بیست درصد از موفّقیت ما را می‌توانست پیش‌بینی کند.

سالووی (اوّلین کسی که اصطلاح هوش هیجانی را باب کرد)، احتمالاً از هر دو نقطه‌ضعف هوش منطقی باخبر بود. او نوعی از هوش را به دنیای علمی ‌روان‌شناسی شناساند که کاملاً اکتسابی بود، می‌شد آموزشش داد و در ضمن می‌توانست هشتاد درصد از موفّقیت یک آدم را تضمین کند.

هوش هیجانی، چه جور هوشی است؟

به بیان خیلی ساده، هوش هیجانی، یعنی این که به جای این که بگذاری فقط منطقت در تصمیم‌گیری‌هایت مؤثّر باشد، از احساساتت هم استفاده کنی. ضمن این که قدرت این را داشته باشی که احساساتت را کنترل و مدیریت کنی». این، تعریفی بود که سالووی و مایر در سال 1990م، ارائه دادند؛ امّا بعدها، روان‌شناسان دیگر، خیلی ریز‌تر، به تعریف هوش هیجانی پرداختند. مثلاً بار- اون»3 (روان‌شناسی که تست هوش هیجانی‌اش به فارسی هم ‌ترجمه شده است)، می‌گفت: هوش هیجانی، از پنج مؤلّفه (عنصر) تشکیل شده است که هر کدام از این مؤلّفه‌ها، خودشان از اجزای کوچک‌تری تشکیل شده‌اند. حالا هر کس که تعداد بیشتری از این توانایی‌ها را داشته باشد، هوش هیجانی بیشتری دارد».

عناصر تشکیل‌دهنده مؤلّفه‌های هوشهیجانی، از دیدگاه بار- اون» اینها بودند:

یک. مهارت‌های درون‌فردی

1. خودآگاهی هیجانی.یعنی این که خودت بفهمی‌که الآن دقیقاً چه احساسی داری. داری می‌ترسی، عصبانی هستی یا از چیزی متنفّری. خیلی از آدم‌ها واقعاً در تشخیص احساسات خودشان هم مشکل دارند.

2. جرئت‌ورزی. یعنی این که بتوانی احساسات، عقاید و تفّکرات خودت را خیلی قاطعانه و البته محترمانه ابراز کنی و از حقوقت دفاع کنی. همان طور که می‌بینید تا کسی احساسات خودش را نشناسد، نمی‌تواند آن را ابراز کند. پس خودآگاهی هیجانی، مقدّمه جرئت‌ورزی است.

3. خودتنظیمی. یعنی این که حالا که احساساتت را می‌شناسی، آنها را بپذیری و برایشان احترام قائل شوی.

4. خودشکوفایی. یعنی بتوانی از استعدادهای خودت، به نحو مطلوب استفاده کنی. در واقع، داشتن هوش، کافی نیست؛ استفاده از آن است که شما را موفّق می‌کند.

5. استقلال. یعنی این که خیلی ساده، فکر و احساساتت مال خودت باشد و به کسی وابسته نباشی.

دو. مهارت‌های میانْ‌فردی:

1. روابط میانْ‌فردی. یعنی بتوانی اوّلاً احساسات دیگران را بشناسی؛ ثانیاً آنها را درک کنی و بتوانی یک رابطه صمیمانه را حفظ کنی.

2. تعهّد اجتماعی. یعنی در هر گروهی که عضو می‌شوی، عضو مؤثّر و سازنده گروه باشی و همه از تو به عنوان یک شریک خوب یاد کنند.

3. همدلی. یعنی این که وقتی یک نفر، از احساسات و افکارش با شما حرف بزند، شما بتوانید خودتان را بگذارید به جای او و حسّش را از این طریقْ درک کنید.

سه. سازگاری

1. حل مسئله. یعنی این که بتوانی بفهمی‌که الآن، مهم‌ترین مشکلات تو کدام‌ها هستند، بتوانی آنها را تعریف کنی، راه‌حل‌های احتمالی‌اش را بشناسی و آنها را امتحان کنی.

2. آزمون واقعیت. یعنی این که بدانی دور و برت چه خبر است و فرق آن چیزی را که در ذهنت می‌گذرد و آن چیزی که در عمل اتّفاق می‌افتد، بشناسی.

3. انعطاف‌پذیری. یعنی این که خشکْ‌مغز و خشکْ‌دل نباشی. اگر گاهی لازم است بتوانی بنا به شرایط، احساسات، فکر‌ها و رفتارهایت را تغییر بدهی.

چهار .کنترل استرس

1. توانایی تحمّل استرس. یعنی این که چه قدر در برابر مصیبت‌ها و اتّفاق‌های نامطلوب، مقاومت می‌کنی و چه قدر می‌توانی در مقابل فشار روانی، تاب بیاوری؟

2. کنترل هیجانات شدید. یعنی این که چه قدر می‌توانی هیجان‌های منفی و شدید خودت (مثل: خشم ناگهانی) را کنترل کنی؟

پنج. خلق عمومی

1. شادی. یعنی چه قدر از خودت احساس رضایت داری؟ چه طور می‌توانی خودت را شاد کنی؟ و چه طور می‌توانی دیگران را شاد کنی؟

2. خوشبینی. یعنی توانایی نگاه به جنبه‌های روشن زندگی و حفظ نگرش مثبت، حتّی در رویارویی با ناملایمات زندگی.

هوش

هوش هیجانی را چه طور می‌شود پرورش داد؟

همان طور که گفته شد، روان‌شناسانی که از هوش هیجانی، به عنوان مهم‌ترین عامل موفّقیت فردی، دفاع می‌کنند، معتقدند که این نوع از هوش، اکتسابی است و می‌توان آن را پرورش داد. آنها راه‌های مختلفی را برای پرورش هوش هیجانی پیشنهاد می‌کنند که بعضی از آنها را ـ‌که با فرهنگ ایرانی اسلامی، بیشتر منطبق هستندـ می‌خوانید:

1. تشکیل گروه‌های دوستانه برای تشخیص احساسات خود و دیگران: همان طور که در بخش قبل گفته شد، یکی از توانایی‌های لازم برای داشتن هوش هیجانی بالا، این است که آدم بتواند احساسات خودش و دیگران را بشناسد و روی آن احساس‌ها، نام بگذارد. این اتّفاق، در واقع، به خودی خود، در جمع‌های خیلی دوستانه ما اتّفاق می‌افتد؛ امّا می‌شود همین اتّفاق‌ها را هدفمند کرد. به عنوان مثال، وقتی که یک حالت چهره یا حالت بدنی خاصی را در دوستمان می‌بینیم، می‌توانیم به او بگوییم: غمگین به نظر می‌رسی» (به جای این که از جمله مبهم انگار حالت خوب نیست!» استفاده کنیم). بازخوردی (واکنشی) که ما از دوستمان در مقابل این جمله دریافت می‌کنیم، دو حُسن دارد: اوّل، این که به ما می‌فهماند که چه قدر در تشخیص درست احساسات دیگران توانایی داریم؛ دوم هم این که دوستمان احساس بهتری نسبت به ما پیدا می‌کند و حس می‌کند که ما او را درک می‌کنیم. ضمن این که در گروه‌های دوستانه، ما می‌توانیم احساسات خود را کاملاً بشناسیم و آنها را ابراز کنیم.

2. حل یک یا چند مشکل را تمرین کنیم: برای حل مشکلاتمان، به یک روش چندمرحله‌ای و منظّم روی بیاوریم. یعنی این که در درجه اوّل، مشکلات فعلی‌مان را اوّلویت‌بندی کنیم. مهم‌ترین مشکلاتمان را تعریف کنیم و عوارضی را که می‌تواند برای زندگی‌مان داشته باشد، معلوم کنیم. سپس به توانایی‌هایی که خودمان داریم و حمایت‌هایی را که ممکن است از طرف دیگران برای حل مشکل از ما بشود، فهرست کنیم. در درجه بعدی، هر چه راه حل به نظرمان می‌رسد (چه منطقی و چه غیر منطقی) را فهرست می‌کنیم و بعد، می‌اییم عیب و حسن هر کدام را می‌نویسیم. هر کدام را که بیشترین حسن‌ها و کم‌ترین عیب‌ها را داشت، به عنوان راه حل احتمالی می‌پذیریم و آن را اجرا می‌کنیم. در صورت شکست، از راه حل بعدی استفاده می‌کنیم. این روش منظّم، در واقع، روش حل مشکلات است که کم‌کم ملکه ذهنمان می‌شود و در همه مشکلاتمان از آن استفاده می‌کنیم.

3. از ادبیات و سینما برای شناختن احساساتمان بهره ببریم: بسیاری از داستان‌ها و فیلم‌ها، سرشار از موقعیت‌های احساسی هستند که شخصیت داستان یا فیلم، یک احساس مثبت یا منفی خاص را تجربه می‌کند. خواندن این داستان‌ها و دیدن این فیلم‌ها، می‌توانند ما را در شناختن حس‌هایی در وجود خودمان که هم‌شکل با حس‌های شخصیت‌های آنهاست، یاری کنند.

4. از نوشتن برای بیرون ریختن احساساتمان استفاده کنیم: نوشتن، یکی از بهترین راه‌هایی است که می‌تواند هیجانات ما را تنظیم کند و ما را مجبور کند که روی احساساتمان نام بگذاریم و آنها را روی صفحه کاغذ، ثبت کنیم. نوشتن، هم، نوعی تخلیه هیجانی است و هم نوعی تنظیم هیجان.

5. قاطعیتِ محترمانه را یاد بگیریم: وقتی که حقّمان به اصطلاح دارد خورده می‌شود، ما از چندین راه استفاده می‌کنیم. بعضی از ما، منفعل عمل می‌کنیم. یعنی می‌ریزیم توی خودمان و هیچ چیز نمی‌گوییم. بعضی از ما، پرخاشگر می‌شویم، داد و بیداد می‌کنیم و همه چیز را می‌ریزیم به هم. بعضی دیگر هم، دو تا راه را قاطی می‌کنیم. مثلاً اگر حس می‌کنیم که در یک اداره، حقّمان دارد به عنوان کارمند خورده می‌شود، کار ارباب رجوع را عقب می‌اندازیم یا در حضور او کارهای متفرّقه انجام می‌دهیم. امّا یک راه چهارم هم وجود دارد و آن، این است که ما با قاطعیت، امّا محترمانه، به دیگرانی که حقّ ما را تضییع کرده‌اند، بگوییم نه». این راه چهارم، خیلی خلاصه است. یعنی این که ما در عین این که احترام دیگران را داریم، از حقّ خودمان هم دفاع کنیم.

 

با فکر کردن به باهوش‌ترین افرادی که می‌شناسید احتمالا چند خصیصه بارزشان را به خاطر می‌‌آورید، به احتمال زیاد این افراد با کمترین تلاش، بالاترین نمره‌ها را در مدرسه می‌گرفتند. آنها شغل‌های خوبی دارند، ولی در ارتباط با همکارانشان موفق نیستند. و با اینکه دوستان زیادی دارند، ولی روابط جدی شخصی‌شان اندک است.
 
خصوصیات افراد دارای هوش هیجانی بالا
 
به چند نفر از موفق‌ترین افراد در زندگی تان فکر کنید و به خصیصه‌‌های مشترکی که آنها با یکدیگر دارند. بی‌شک، دایره دوستان این افراد بزرگ و متنوع است. ارتباطات شخصی‌شان قوی و زندگی خانوادگی شان مملو از افتخار و کامیابی است. آنها نسبت به دیگران، حتی نسبت به کسانی که تازه ملاقات می‌کنند، علاقه نشان می‌دهند.

مفهوم هوش هیجانی نشان می‌دهد که چرا دو نفر با IQ یکسان، ممکن است به درجات بسیار متفاوتی از موفقیت در زندگی دست یابند. هوش هیجانی یک عنصر بنیادین از رفتار انسان است که جدا و متفاوت از هوش شناختی (عقل) عمل می‌کند. بین IQ و EQ هیچ رابطه شناخته شده‌ای وجود ندارد. شما اصلا نمی‌توانید از روی هوش شناختی یا IQ یک نفر هوش هیجانی او را حدس بزنید. این یک خبر خوب است زیرا هوش شناختی یا IQ انعطاف پذیر نیست. IQ از همان لحظه تولد ثابت است یا دستکم ثبات نسبی دارد. مگر اینکه یک تصادف، مثلا آسیب مغزی آن را تغییر دهد، هیچ کس با یادگیری واقعیت‌های جدید یا فرا گرفتن اطلاعات عمومی بیشتر باهوش نمی‌شود، هوش شناختی یعنی توانایی یادگیری. اما برعکس، هوش هیجانی، مهارتی انعطاف پذیر است که به آسانی آموخته می‌شود، با اینکه بعضی مردم، نسبت به دیگران، به طور طبیعی هوش هیجانی بالاتری دارند، کسی که حتی بدون هوش هیجانی به دنیا آمده است باز هم می‌تواند در خود، EQ بالا به وجود آورد.

هوش هیجانی یعنی توانایی مهار عواطف و تعادل برقرار کردن بین احساسات و منطق، به طوری که ما را به حداکثر خوشبختی برساند. هوش هیجانی همان توانایی شناخت، درک و تنظیم هیجان‌ها و استفاده از آنها در زندگی است.

هیجان‌ها، شامل حالات خوشایند و ناخوشایند احساسات ما هستند مانند:

* خشم: تهاجم، اوقات تلخی، پرخاش، خصومت، تند مزاج

* اندوه: غصه، دلتنگی، عبوسی، ناامیدی، دل شکستگی

* ترس: اضطراب، بیم، ناآرامی، دلواپسی، وحشت، شوک (ترس ناگهانی)

* نفرت: تحقیر، اهانت، خوار شمردن، بیزاری، اکراه

* شرم: احساس گناه، حسرت، احساس پشیمانی، افسوس

* عشق: پذیرش، رفاقت، اعتماد، مهربانی، پرستش

* شادمانی: شادی، لذت، سعادت شوق، تفریح، آسودگی، وجد، خشنودی

* شگفتی: جا خوردن، حیرت، بهت، تعجب

هوش هیجانی

هوش هیجانی از چهار مهارت اصلی تشکیل می‌شود:

 

1) خودآگاهی: توانایی شناسایی دقیق هیجان‌های خود و آگاهی از آنها به هنگام تولید. خودآگاهی، کنترل تمایلات خود در نحوه واکنش به اوضاع و افراد مختلف را نیز شامل می‌شود. فردی که از هوش هیجانی بالایی برخوردار است، نسبت به احساسات خود، آگاهی بی‌واسطه و بدون وقفه دارد. به عبارت دیگر، او در همان زمان که احساسی را تجربه می‌کند، نسبت به آن آگاه است و بدان اعتنا دارد. او می‌‌تواند به خود بگوید، وای، من واقعا احساس حسادت، ترس، خودخوری، قدردانی، غرور، دفاع از خود در برابر انتقاد و... می‌کنم. در حقیقت اگر با احساساتمان روراست و سازگار نباشیم مانند قورباغه‌ای خواهیم بود که نمی‌داند چه وقت از آبی که آرام به نقطه جوش می‌رسد بیرون بپرد. قورباغه با اینکه به راحتی می‌تواند از آب بیرون بپرد، اگر تغییر درجه حرارت به قدر کافی تدریجی باشد تا زمانی که پخته شود و بمیرد در آب باقی می‌‌ماند. اگر ما بتوانیم احساسات را از قبل پیش‌بینی کنیم، قادر به اتخاذ تصمیماتی خواهیم بود که ما را به شادکامی برساند مانند؛ می‌دانم که پشیمان می‌شوم، می‌دانم احساس گناه خواهم کرد و... احساسات، صدای درونی ما هستند که ما را راهنمایی می‌کنند. تنها نیاز به گوش دادن به آنها است.

 

2) خود- مدیریتی: توانایی در به کارگیری «آگاهی از هیجان‌ها» به منظور انعطاف پذیر ماندن و رفتارها را مثبت هدایت کردن، یعنی اینکه بتوانید واکنش‌های هیجانی خود را در مقابل همه مردم و شرایط مختلف کنترل کنید. کنترل هیجان‌ها سبب: -1 افزایش تحمل کافی و کنترل خشم -2 کاهش اهانت، زد و خورد و ایجاد مزاحمت -3 توانایی ابراز خشم به شیوه‌ای مناسب و بدون زد و خورد -4 کاهش تعلیق و اخراج -5 کاهش رفتار پرخاشگرانه یا آسیب رساننده به خود -6افزایش احساسات مثبت نسبت به شخص خود و دیگران -7 بهتر کنار آمدن با فشار روانی و کاهش اضطراب و احساس تنهایی می‌شود.

 

3) آگاهی اجتماعی: توانایی در تشخیص دقیق هیجانات دیگران و درک اینکه دقیقا چه اتفاقی در حال روی دادن است. این موضوع اغلب به این معناست که طرز تفکر و احساسات دیگران را درک می‌کنید، حتی زمانی که خودتان همان احساسات یا تفکرات را ندارید و این همان همدلی است. پس همدلی به معنای درک احساسات دیگران است یعنی خود را جای دیگران گذاشتن، توانایی همدلی، مستقیما وابسته به توانایی تشخیص احساسات و درک آنهاست.


4) مدیریت رابطه: توانایی در به کارگیری «آگاهی از هیجانات دیگران» به منظور موفقیت در کنترل و مدیریت تعامل‌ها، همچنین این توانایی، ارتباط واضح با شرایط و کنترل موثر تعارض‌های دشوار را شامل می‌شود.

بی‌شک همه افراد دوست دارند توسط اطرافیان خود مورد تائید، تقدیر، تشویق، تحسین و قدردانی قرار بگیرند. با هوش هیجانی بالا شما می‌توانید افراد را جذب کنید و برای خود نگه دارید زیرا، به جای اینکه در مورد آنها قضاوت کنید آنها را قبول می‌نمایید، احساساتتان را بیان کرده، آنها را نیز تشویق می‌کنید که اینکار را انجام دهند. مسئولیت احساساتتان را به عهده می‌گیرید و هیچ‌گاه تقصیر را به گردن دیگران نمی‌اندازید، نسبت به احساسات آنها همدلی و مهربانی نشان می‌دهید و آنها را درک می‌کنید، در مورد احساسات و نیازهای آنها حساس هستید ولی خود را مسئول برآورده کردن آنها نمی‌دانید چون هر شخص مسئول احساسات خود است و از این‌رو هرگز احساس سربار بودن نمی‌کنید، آنها را ملامت نمی‌کنید و به آنها حمله نمی‌نمایید، بنابراین نیازی نیست که آنها حالت تدافعی یا ضد حمله به خود بگیرند. آنها را نصحیت نمی‌کنید و به آنها نمی‌گویید چه کاری را انجام دهند، چرا که می‌دانید این کار حس استقلال آنها را از بین می‌برد و خشم آنها را برمی‌انگیزد. نسبت به آنها صادق هستید حتی وقتی که مجبورید چیزی را که برای آنها ناخوشایند است بگویید.

هوش

 
آنها رضایت بیشتری از شغل خود دارند، احترام همسالانشان را برمی‌انگیزند و به خاطر خوب انجام دادن مسئولیت شغلی‌شان، از سرپرست خود امتیاز و ترفیع می‌گیرند. آنها عواطفشان بدون ریاکاری، احساساتشان بدون نخوت، و اعتماد به نفسشان عاری از هر خودنمایی است. تفاوت بین این دو گروه، تفاوت میزان IQ یا ضریب هوشی و چیزی است که EI یا هوش هیجانی نامیده می‌شود. هوش هیجانی شیوه‌ای پذیرفته‌شده برای ارزیابی موفقیت یک فرد است. شیوه‌ای که امروزه در آمریکا رو به گسترش است.
 
هوش هیجانی EI و تفاوت آن با IQ
 
تفاوت بین معلومات کتابی و مهارت در زندگی روزمره و ارتباطات افراد، در واقع همان تفاوت بین IQ یا ضریب هوشی و EI یا هوش هیجانی آنهاست. از اواسط سال‌های 1980 مطالعات روزافزونی در این مورد انجام می‌شود که هیجانات ما، و واکنش بعدی ما نسبت به آنها، چه مقدار در سلامت عمومی و موفقیت ما در زندگی نقش دارند، و به خصوص در سال‌های اخیر این مطالعات به شدت مورد توجه قرار گرفته‌است. در واقع، مطالعات وسیعی انجام شده تا نشان دهد ضریب هوشی بالا به تنهایی لازمه موفقیت نیست.
 
دکتر ریچارد بویاتسیز، استاد دانشکده مدیریت ودرهد (Weatherhead) در دانشگاه کیس وسترن ریزرو (Case Western Reserve) در کلیولند، هوش هیجانی را مجموعه‌ای از شایستگی‌ها و توانایی‌هایی می‌داند که ما را قادر می‌سازد تا کنترل خود را به دست گیریم و در مورد دیگران نیز آگاه باشیم. به بیان ساده، هوش هیجانی استفاده هوشمندانه از هیجانات است، و در زمینه حرفه‌ای به این معناست که احساسات و ارزش‌های خود را نادیده نگیریم و تاثیرشان را بر رفتارمان بشناسیم. دکتر بویاتسیز می‌گوید که برای پی‌بردن به شدت میزان هوش هیجانی، باید توجه کنیم که چقدر نسبت به دیگران دلسوز و حساس هستیم، و همیشه در نظر داشته باشیم که بالاترین درجه همدلی، درک کردن افرادی است که مثل شما نیستند.
 
آیا هوش هیجانی ثابت است؟
 
ضریب هوشی ما حتی با روند بلوغ مان نسبتا ثابت می‌ماند، ولی هوش هیجانی می‌تواند قوی‌تر شود. دکتر بویاتسیز می‌گوید، بسیاری از مدیران و رؤسا به آن چیزی که می‌دانند بهتر است عمل نمی‌کنند، و به این علت شکست می‌خورند. وی همچنین اضافه می‌کند، با اینکه برای کودکان، در آن سنین، قوی‌تر کردن هوش هیجانی کار ساده‌تری است، حتی بزرگسالان هم می‌توانند هوش هیجانی را در خود بپرورانند. به عنوان یک بزرگسال، شکوفا کردن توانایی‌های شناختی مشکل است، اما شما در هر سن و هر مرحله‌ای از زندگی می‌توانید هوش هیجانی خود را پرورش دهید.
 
 آموزش مهارتهای اجتماعی به کودکان برای پرورش هوش هیجانی
 
برای پرورش هوش هیجانی طبیعتا بهتر است که هر چه زودتر شروع کنید. کتی کوهن، یک مددکار اجتماعی بالینی در فیرفاکس ویرجینیا، حومه شهر واشنگتن دی. سی. است. از نظر او، کمک به کودکان و نوجوانان جهت پرورش مهارت‌های اجتماعی قوی بهترین راه است. کوهن 20 سال است که به ایجاد کارگاه‌های مهارتهای اجتماعی برای کودکان که بعضی از آنها فقط سه سال دارند و نوجوانان می‌پردازد. وی می گوید، برخی کودکان می‌توانند علامت‌های اجتماعی را به آسانی تشخیص دهند. آنها می‌توانند بلافاصله موقعیت را سبک سنگین کنند. برای برخی دیگر، ارتباطات اجتماعی، مانند زبان بدن یا حالتهای بیانگر صورت، یک زبان متفاوت است.
 
آموزش مهارت‌های اجتماعی کوهن در گروه‌های کوچک و اغلب همیشه با یاری والدین و معلمین صورت می‌گیرد و شامل تمرین‌هایی برای برقراری بهتر ارتباطات، حل مسئله، مدیریت خشم و استرس و حتی تاثیر گذاری مثبت بر دیگران در ملاقات اول است. کوهن می‌گوید، در یادگیری مهارت‌های اجتماعی مشکل اغلب افراد، کنترل هیجانات بطور موثر است. و همانطور که دکتر بویاتسیز اشاره می‌کند نادیده گرفتن هیجانات‌مان می‌تواند اثر نامطلوبی بر تندرستی، شادی و سلامت عمومی ما بگذارد، بدون اینکه میزان هوش یا سواد ما مهم باشد. خوشبختانه ارتباطات اجتماعی در هر سنی قابل اصلاح است. کوهن می‌گوید، حتی من هم گاهی مرتکب خطا می‌شوم و باید برای برقرای بهتر ارتباط با دیگران خودم را اصلاح کنم.
 
 یک تمرین ساده اما موثر
 
از یک روش ارتباطی بر پایه تفکر به جای روشی که احساسات هم در آن دخیل است استفاده کنید. برای بیان یک عقیده محکم، به جای اینکه بگوییم، من فکر می‌کنم...، عبارت من احساس می کنم... را به کار ببریم. به این ترتیب عبارت ما معتبرتر و متقاعد کننده‌تر خواهد بود، و احتمالا کمتر به نظر خواهد رسید چیزی می گوییم که خود اعتقادی به آن نداریم. و به این ترتیب ما را از اشتغال ذهنی در مورد نگفتن آنچه که باید می‌گفتیم و یا گفتن آن به صورت دیگر، رها می‌کند.
 
وب جهان یکه نگار
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۹ ، ۲۲:۲۲
فاصله گلناری

همه چیز درباره سوخت هسته ای 

در این روزها موضوعات بحثهای داغ هسته ای بیشتر روی محور تهیه سوخت هسته ای می گردد در نتیجه بر آن شدیم تا درباره سوخت هسته ای مطالبی را برای آشنایی بیشتر مخاطبان بیاوریم.

مراحل ساخت سوخت

مراحل ساخت سوخت پس از تبدیل مجدد و انجام فرآیند تهیه اکسید اورانیم به صورت پودر مورد نظر با مشخصات و ویژگی های لازم برای واکنش شکافت با راندمان موثر و ایجاد حرارت عبارتند از:

فشرده سازی پودر اکسید اورانیم

سخت کردن قرص با فرآیندهای حرارتی و متالوژی

سایش

بازدید ظواهر و ابعاد

جوشکاری سر میله

تزریق هلیم

بازدید

بازدید ابعاد

آزمون نشت هلیم

آزمون یا اشعه ایکس

اسکن و آزمون دقیق

جوشکاری انتهایی میله

بازدید جوشکاری

 

 مدیریت سوخت

در واقع در این بخش از سیکل سوخت هسته ای نتایج کلیه فعالیت ها، در اینجا به عنوان اصلی ترین بخش از سیکل سوخت هسته ای باید منجر به نتیجه گردد، در جایی که منظور اصلی از تمامی فعالیت های پیشین و پسین در آن تمرکز داشته و به نحوی محقق می شود، که همان تولید انرژی است. مسلماً در این نقطه عطف، به یک مدیریت علمی و مهندسی منضبط نیاز است که بهره برداری بهینه را، در تلاش های متمرکز شده، به عمل آورد. لذا سعی می شود در زیر توضیح متناسبی درباره آن داده شود.

فعالیت های مربوط به ساخت سوخت

اصول فیزیکی راکتورها این است که در ضمن ساطع شدن تشعشع حاصل از فرآیند شکافت نوکلوییدهای اورانیم-235، انرژی و محصولات شکافت تولید می شوند. انرژی حاصل از نوع انرژی حرارتی می باشد. این حرارت توسط خنک کننده از اطراف مجتمع های سوخت به مدار تولید بخار که به توربین ارتباط دارد انتقال می یابد.

قلب راکتور، بسته ها یا مجموعه های سوخت را که دارای درجات متفاوتی از اورانیم غنی شده هستند در خود جای می دهد. بطور معمول آرایش و قرار گرفتن سوخت ها بدین ترتیب است که در مرکز قلب راکتور، سوخت های غنی تر و در محل های دورتر از قلب راکتور، سوخت هایی با غنای کمتر قرار می گیرند. زمان های تشعشع، میزان سوخت و سوخت گیری مجدد نوعی ارتباط نزدیک و نسبتاً پیچیده با یکدیگر دارند. و تنظیم آن ها بنحوی است که بهینه ترین بازدهی را از خود بروز دهند. مجموع زمان تشعشع و استفاده سوخت ها در راکتور حدود 3 سال است، با تلاش برای اینکه ضریب بهره گیری هر چه بیشتر افزایش یابد. تحت چنین رژیمی یک سوم سوخت هر سال تعویض شده و دو سوم دیگر آرایش مجدد می گیرند.

به عنوان مثال یک راکتور 1300 مگاواتی آب سبک دارای قلبی با قطر و ارتفاع حدود 4 متر می باشد که 240 مجموعه سوخت، هر یک شامل 200 میله سوخت و هر میله سوخت قرص هایی با قطر حدود یک سانتی متر را درون (میله های زیر کالوی) خود جای می دهند. بطور متوسط اورانیم طبیعی مورد نیاز حدود 140 تن برای یک راکتور 1000 مگاواتی در سال می باشد. البته این نیاز بر اساس درجه میزان سوخت و برخی از امکانات، نوع راکتور و استراتژی سوخت مصرف شده، تغییر می کند.

 

سوخت مصرف شده

در مدتی که سوخت های هسته ای در راکتور قرار گرفته اند، در اثر واکنش های زنجیره شکافت تولید حرارت می نمایند. در عین حال پرتوگیری بسیار زیادی نیز بر آن تحمیل شده و پس از مدتی به اصطلاح سوخته شده و رادیو اکتیویته آن کاهش می یابد. به عبارتی اورانیم آن مصرف شده و محصولات شکافت در آن تجمع پیدا می کنند. این مواد از این پس برای اتم های اورانیم- 235 به دلیل جاذب نوترون های حاصل از شکافت، مواد مسموم کننده محسوب شده و سبب کاهش ضریب ازدیاد نوترون و رادیو اکتیوینه می شوند. لذا در این موقع مجموعه های سوخت که کمترین اکتیویته را دارند، به عنوان سوخت های مصرف شده از راکتور خارج می شوند. این سوخت های مصرف شده تقریباً غیر محتمل است که بتوانند بحرانی شوند یا واکنش زنجیره ای نگهدارنده ای را به وجود آورند. به همین دلیل از این پس حمل و نقل آنها به دلیل نزدیک هم قرار دادن آن ها به مراتب آسان تر انجام می پذیرد.

سوخت هسته ای

زمانی که سوخت های مصرف شده از راکتور خارج می شوند به دلیل تشعشعات یا پرتوهای ناشی از پاره های شکافت و حرارت زیاد، قرار دادن آن در نزدیکی راکتور درون استخر آب برای مدتی اجتناب ناپذیر است. در یک مدت معقولی، از سطح این تشعشعات و حرارت به میزان قابل توجهی کاسته می شود. محل های نگهداری یا داخل راکتوراست که اصطلاحاً به AR و یا بیرون از راکتور است که به AFR موسوم است. این امکانات چه در داخل و یا خارج از راکتور باشند. شامل یک استخر بزرگ آب است. آب هم به عنوان یک محافظ در مقابل پرتوها و هم به عنوان جذب کننده حرارت ساطع شده از سوخت عمل می کند.

معمولاً برای نگهداری های طولانی تر از امکانات بیرون از راکتور استفاده می شود که ممکن است، همان استخر بزرگ آب باشد یا احتمالا در انبارهای خشک نگهداری شوند. مثلاً این نیازها از هر نوعی که باشند ( تر یا خشک) علاوه بر خنک کردن و ایمنی ناشی از پرتوها باید امکان بررسی هایی نظیر تغییراتی که ممکن است در انبار پیش آید و در نظر گرفتن آن نسبت به مرفولوژی سطح زمین، بازدید روزمره و انتقال و استفاده مجدد آن ها امکان پذیر باشد.

نهایتاً پس از گذشت زمان کافی در این انبارهای واسطه ای این سوخت ها برای بازفرآوری یا دفن دایمی به مراکز مربوطه انتقال می یابند.

باز فرآوری سوخت هسته ای

 

از آنجایی که سوخت های مصرف شده در راکتورهای اتمی حائز بیشترین مقدار و بیشترین رادیو اکتیوینه حاصل از فعالیت های هسته ای هستند، بدیهی است بیشترین نگرانی بشر هم در این تکنولوژی، ناشی از این مواد باشد.

 لذا عملیات بازفرآوری سوخت و پسمانداری به دلیل اهمیت فوق العاده آن بنا بر سیاست های کشوری و منافع ملی ممکن است به روش های مختلف با آن ها رفتار شود.

- چنانچه  این پسمان ها یا سوخت های مصرف شده پس از یک مدت نگهداری نسبتاً طولانی در استخرها و یا ساختمان های (انبارها) مخصوص برای همیشه دفن شوند به آن سیکل سوخت باز گفته می شود.

- چنانچه این سوخت های مصرف شده پس از مدتی مورد باز فرآوری جهت استفاده مجدد از اورانیم باقیمانده و پلوتونیم تولید شده، قرار گیرند. به آن سیکل سوخت بسته می گویند.

- در عین حال ممکن است در مواردی مثل راکتورهای زاینده سریع که سوخت آن ها از اورانیم نهی شده و پلوتونیم استفاده می شود. چنانچه سوخت مصرف شده و پوشش آن جدا شده و مورد بازفرآوری قرار گیرد. باز هم به آن، تکنیک دیگری از سیکل سوخت بسته اطلاق می گردد. شکل های 5- 35 به ترتیب از بالا و از راست به چپ روش های اول، دوم و سوم را نشان می دهند.

تاثیر سیستم های متفاوت در اجرای مراحل سیکل سوخت

سوخت های مصرف شده شامل 95 درصد از اورانیم -238، مقادیری از اورانیم- 235 شکافته نشده، پلوتونیم و محصولات حاصل از شکافت می باشند که خیلی هم رادیو اکتیو هستند. در طی فرآیند باز فرآوری، این سوخت ها به سه دسته تقسیم می شوند: اورانیم، پلوتونیم و پسماند حاوی محصولات شکافت. در جریان عملیات باز فرآوری، حجم پسماند ها به میزان قابل توجهی کاهش داده می شوند.

اورانیم حاصل از باز فرآوری که معمولاً دارای اورانیم- 235 بیشتری از مقدار طبیعی آن است، در صورت لزوم می تواند پس از عملیات تبدیل و غنی سازی مجدد، مورد استفاده قرار گیرد. پلوتونیم حاصل می تواند در سوخت مخلوط که در آن اکسیدهای اورانیم و پلوتونیم مخلوط شده اند مورد استفاده قرار گیرد. در راکتورهای MOX پلوتونیم جانشین اورانیم- 235 به عنوان ماده شکافت پذیر می شود، که تولید حرارت برای دستگاه مولد بخار و تولید نوترون برای حفظ زنجیره واکنش شکافت می نماید.

 

 باز فرآوری پورکس                                                          

تمام واحدهای صنعتی و تجاری بازفرآوری، فرآیند پورکس را مورد استفاده قرار داده اند که طی پیش از سی سال، درستی و انطباق آن با خواسته های ملی و بین المللی به اثبات رسیده است.

در این روش ابتدا سوخت مصرف شده جهت انحلال در اسید نیتریک داغ و غلیظ قطعه قطعه می شود. در اولین مرحله اورانیم و پلوتونیم در محلول اسید نیتریک از محصولات شکافت در یک جریان حرکت متقابل با استخراج حلالی تری پوتیل فسفات حل شده در کروسین یادودکان جدا می شوند. در یک ستون ضربه ای اورانیم و پلوتونیم وارد فاز آلی شده در حالیکه محصولات شکافت و سایر عناصر در فاز آلی باقی می مانند. در ستون ضربه ای دیگری (دومی) اورانیم از پلوتونیم از طریق احیاء اورانیم توسط اورانیم چهار ظرفیتی افزوده شده به فاز آبی جدا می شود. سپس پلوتونیم به فاز آبی منتقل می شود، در حالیکه مخلوط U  U  در فاز آلی باقی می مانند. در اینجا اورانیم از فاز آلی توسط محلول اسید نیتریک رقیق به این محیط انتقال می یابد. نیترات پلوتونیم با عمل تبخیر کردن، تغلیظ شده و سپس طی یک فرآیند بعدی به صورت اگزالات رسوب داده می شود و بلاخره در نتیجه عمل کلسیناسیون به پودر PuO تبدیل می شود. به همین طریق نیترات اورانیم از طریق تبخیر و کلسینه شدن به پودر UO تبدیل می شود. محصول جدید با احیا توسط هیدروژن به اکسید اورانیم UO تبدیل می شود. سایر مواد حاصل از این فرآیند به صورت پسمان های هسته ای پس از مدتی نگهداری در انبارهای مخصوص دفن می شوند. اکسیدهای اورانیم و پلوتونیم باز یافت شده ممکن است به صورت سوخت MOX مورد استفاده قرار گیرند. برای اختلاط صحیح، این اکسیدها طی یک عمل آسیاب شدن یک محلول جامد U-PuO را تشکیل خواهند داد. از این محصول قرص های سوخت که سیتز می شوند، ساخته شده و در میله های سوخت قرار خواهند گرفت.

فرایند باز فرآوری سوخت

محلول های حاوی رادیو اکتیویته زیاد پس از چند دور استخراج (حدود 5 متر مکعب/ تن از سوخت مصرف شده) با عمل تبخیر و تغلیظ به حدود 500- 250 لیتر رسانده می شوند. این محلول، غلیظ مجدداً برای مدتی حدود چند سال در تانک های حفاظت شده و در حرارت معمولی نگهداری می شود. این محلول پس از کلسینه شدن حدود 35 کیلوگرم جامد از آن حاصل می گردد که با سیلیکات بر تبدیل به حالت شیشه ای می شود. این شیشه حدود 11 درصد از اکسیدهای رادیو اکتیو را در خود دارد. این محصول می تواند به ظرف های فولاد زنگ نزن منتقل شده و پس از جوش دادن درب این ظروف، آن ها را در سیلوهایی واقع در ده ها متر در اعماق زمین نگهداری کرد.

 

 

 

 

هوای پاک با خودروهای هسته ای

 

از این پس و به لطف فناوری‌های نوین در عرصه دانش انرژی هسته‌ای ، می‌توان ابعاد جدیدی از کاربردهای بالقوه این انرژی قدرتمند را انتظار کشید که طی آن از تاسیسات و تجهیزات عریض و طویل متعارف و هیبت بزرگ رآکتورهای هسته‌ای برای به‌کار‌گیری‌ سوخت اتمی دیگر خبری نیست و کار به جایی می‌رسد که استفاده از انرژی هسته‌ای را می‌توان در هیاتی متفاوت به سوی کاربردهای دم دستی و قابل حمل سوق داد.

انرژی هسته ای

تحقیقات دانشمندان از فرم تازه کشف شده‌ای از اورانیوم حکایت دارد که می‌تواند نیروگاه‌های برق هسته‌ای را تا حد جای گرفتن در خودروی شما و نهایتا توانبخشی به آن کوچک‌سازی کند. به این ترتیب با معرفی نوع جدیدی از ملکول اورانیوم می‌توان دستیابی به اهداف بسیار ارزنده‌ای همچون داروها و سوخت هسته‌ای ارزان‌تر، خردتر و البته ایمن‌تر را نوید داد. در همین رابطه دانشمندان آزمایشگاه لوس آلاموس توانسته‌اند ملکول جدیدی از فرم شناخته شده نیترید اورانیوم را ارائه کنند که از سال‌ها قبل هدف مطالعه و جستجوی محققان بوده است، اما ماجرا به کشف این فرم جدید اورانیوم خلاصه نمی‌شود و این ملکول جدید علاوه بر مطرح کردن گزینه سوخت هسته‌ای ارزان‌تر و ایمن‌تر، می‌تواند از سوخت‌های فسیلی انرژی بیشتری استخراج کند و در نتیجه خودروها را به لحاظ کارآمدی سوخت در جایگاه ایده‌آل‌تری قرار دهد و البته جدا از کاربرد سوختی و توانبخشی به وسایل نقلیه می‌تواند به ارائه داروهای کارآمد ارزان‌تر نیز بینجامد.

این کشف جدید در حالی نوید دستاوردهای قابل ملاحظه‌ای از انرژی هسته‌ای پاک در آینده را می‌دهد که به گفته سرپرست گروه تحقیقاتی که شرح کشفیات آنها طی مقاله‌ای در شماره تازه ژورنال تخصصی شیمی طبیعت آمده است، نیتریدهای آکتینیدی (خانواده‌ای از ترکیبات رادیواکتیوی) نامزد اصلی سوخت‌های هسته‌ای آینده محسوب می‌شوند، ضمن این که چنین ترکیباتی قادرند پیوندهای کربن ـ هیدروژن را که بسیار محکم هستند نیز بشکنند. در واقع ترکیب نام‌آشنای حوزه انرژی هسته‌ای یعنی نیترید اورانیوم باعث شکافتن و جدا کردن اتم‌های هیدروژن از یک اتم کربن می‌شود که در نوع خود ماموریت سهل و ساده‌ای نیست.

نکته جالب قضیه این است که فرآیند مشابهی با چنین کارکردی هر روزه در موتور خودروها اتفاق می‌افتد، ولی متاسفانه حجم قابل ملاحظه‌ای از انرژی موجود در آن همه پیوندهای کربن ـ هیدروژن به صورت گرما تلف می‌شود.

به بیان دیگر، چنانچه این دو اتم بتوانند شکافته و از هم جدا شوند بدون آن که تمامی انرژی‌شان از دست رود، در آن صورت بنزین می‌تواند به نحو بسیار کارآمدتری نه‌تنها برای سوخت یک خودرو، بلکه برای بهبود بخشیدن به انواع کاملی از فرآورده‌های نفتی از پلاستیک‌ها گرفته تا داروها نیز مورد استفاده واقع شود.

در این میان البته مشکلی پیش روی دانشمندان قرار دارد و از بد حادثه این ملکول جدید زمانی که اتم‌های هیدروژن را از یک اتم کربن می‌شکافد، از میان می‌رود. در واقع برای این که نیترید اورانیوم به لحاظ تجاری واجد قابلیت ماندگاری و بقا شود، مجبور است اتم‌های هیدروژن را یکی پس از دیگری هدف هجوم خود قرار دهد و به این ترتیب خودش در حین فرآیند نابود نمی‌شود.

با این وصف، دانشمندان ناگزیر از تبدیل‌ نیترید اورانیوم به یک سازمان‌دهنده یا همان کاتالیزور خواهند بود و این همان مقصودی است که به اعتقاد محققان باید عملی و میسر شود، اما در حال حاضر عملی نیست.

اما ظاهرا یافتن راه‌حلی برای این مشکل بزرگ را باید در جایی غیر از آزمایشگاه‌ها و حوزه عناصر و ترکیبات شیمیایی جستجو کرد. قضیه از این قرار است که هرچند دانشمندان ممکن است یک پیوندشکن مولکولی ارزان، مطمئن و قابل استفاده مجدد را در مشت خود نداشته باشند، ولی انگار طبیعت از قبل این کار را کرده است. سیتوکرومP450 که عملا در هر ارگانیسمی روی زمین یافت می‌شود همان برگ طلایی مورد نظر دانشمندان است. این ماده آنزیمی است که ردپای آن را در شمار انبوهی از ترادیسی یا دگرگونی‌های شیمیایی از ایجاد کردن انرژی در میتوکندری‌ها گرفته تا متابولیسم داروها می‌توان سراغ گرفت.

p450

دانشمندان معتقدند نتایج تحقیقاتشان از این واقعیت حکایت دارد که نیترید اورانیوم همانند سیتوکرومP450 می‌تواند پیوندهای کربن ـ هیدروژن را بشکند. در واقع دانشمندان با مطالعه دقیق شیوه‌ای که نیترید اورانیوم پیوندهای کربن ـ هیدروژن را می‌شکند، می‌توانند درخصوص روشی که سیتو‌کروم P450 همین مأموریت را در طبیعت به انجام می‌رساند به اطلاعات بیشتر و باارزش‌تری دست پیدا کنند، چراکه این فرآیند به رغم اهمیت زیست‌شناختی و همچنین اهمیت اقتصادی بالقوه‌ای که دارد، تاکنون آن طور که باید و شاید مورد شناخت و مطالعه درست قرار نگرفته است.

ابعاد مختلف این کشف جدید و اهمیت خود موضوع، فرم جدید مولکولی اورانیوم توجه محققان زیادی را به خود جلب کرده است و هر یک جنبه خاصی از آن را مورد بحث و اظهارنظر قرار داده‌اند. در این میان هر چند به اعتقاد برخی دانشمندان، جالب‌توجه‌ترین جنبه این مولکول جدید را می‌توان شیمی آن دانست، ولی آنچه بیش از همه کانون توجه سایر محققان قرار گرفته و بر آن اتفاق نظر دارند این واقعیت کتمان‌ناپذیر است که مولکول جدید اورانیوم حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، اما عامل محرک و انگیزه واقعی برای ایجاد این مولکول جدید را همان کاربرد پیشنهاد شده‌اش به عنوان یک سوخت هسته‌ای نوین می‌توان قلمداد کرد.

محققان معتقدند نیترید اورانیوم می‌تواند به جایی ختم شود که تصورش هم خالی از هیجان نیست. این مقصد مهم و ارزشمند نیروگاه‌های برق هسته‌ای کوچک، ارزان‌تر و حتی قابل حمل خواهد بود. در این میان مراکز بزرگی همچون ناسا و

HPG و دیگر سازمان‌ها و مراکز تحقیقاتی که سهم قابل ملاحظه‌ای در پژوهش‌ها و دستاوردهای نسل آینده برق و قدرت را به خود اختصاص داده‌اند، همگی ‌ دنبال به‌کار‌گرفتن نیترید اورانیوم به عنوان یک سوخت هسته‌ای نسل آینده در رآکتورهایشان هستند

 

البته به رغم ارتباط اورانیوم با موضوع تشعشعات مرگبار، این مولکول جدید حاوی اورانیوم تهی شده است که در نوع خود و از نقطه نظر رادیولوژیکی نسبتا بی‌ضرر نشان می‌دهد. ضمن این که فرصت‌های زیادی را در حوزه کاربردهای صنعتی و کاتالیزورها مطرح می‌‌کند. از طرفی محققان با امیدواری معتقدند فرصت‌های قابل ملاحظه‌ای که این ماده رادیو اکتیو جدید پیش می‌کشد، به حوزه کاربردهای صنعتی و شیمی مواد ختم نمی‌شود. در واقع داشتن قابلیتی که قادر به تخریب سریع، قابل اطمینان و کارآمد پیوندهای کربن ـ هیدروژن باشد می‌تواند باعث ارزان‌تر تمام شدن فرآیند تولید داروها و سایر مواد و ترکیبات شیمیایی مهم صنعتی شود و اهمیت آن زمانی بیشتر جلوه می‌کند که می‌بینیم بسیاری از این ترکیبات نفت محور هستند. به اعتقاد کارشناسان، نمی‌توان از کنار این واقعیت براحتی گذشت که فرآیند تصفیه و پالایش هر روزه نفت برای تولید جدول بلند بالایی از مواد و فرآورده‌ها، مستلزم صرف درجه حرارت‌های بالا، فشار بالا و مراحل چندگانه و در کل مترادف صرف مقادیر قابل توجه انرژی است.

با این اوصاف دانشمندان معتقدند اگر این مولکول جدید بتواند همین فرآیند پیوسته فرآوری و پالایش نفت را در درجه حرارت معمولی، فشار معمولی و طی یک مرحله واحد به انجام برساند، به معنای آن است که این ملکول کوچک، زمان و سرمایه را برای ما پس‌انداز و صرفه‌جویی کرده است.

از وب جهان یکه نگار

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۹ ، ۲۲:۱۶
فاصله گلناری

هوش چیست؟


هوش همان استعداد است؟ قوۀ ابتکار است؟ دانایى است؟ قدرت یادگیرى است؟ حافظۀ‌ قوى براى از بر کردن شمارۀ تلفن و شعر است؟ توانایىِ برآمدن از پس مشکلات است؟


جلال بامدادى
بهرام صالح صدق‏پور
 

براى تعریف هوش چند نوع برخورد به این مفهوم در برابر داریم. دو برخورد متداول‏تر، رهیافت روان‏سنجى ( psychometric approach)، رهیافت پردازش اطلاعات (data-processing approach) و رهیافت رشد (cognitive developmental approach)  است. شیوۀ برخورد اول را فرانسیس گالتون انگلیسى و دیدگاه رشد را ژان پیاژه سویسى بنیاد نهاد.

 

 

 

 

 

رهیافت روان‌سنجى
فرانسیس گالتون انگلیسى در کتاب خود، نبوغ ارثى (1869) این نظر را مطرح کرد که تواناییهاى ذهنى انسان قابل اندازه‏گیرى است.  بر اساس این نظریه، بینه و سیمون آزمونى براى اندازه‏گیرى هوش طرّاحى کردند.  آزمون آنها بر تعریف زیر استوار است:
 

در مفهوم هوش، استعداد فکرىِ بنیادینى وجود دارد.  این استعداد فکرى، توان داورى است و مى‏توان آن را 'حس خوب‏`، 'حس عملى‏`، 'قریحه‏` و 'استعداد فکرىِ فرد براى تطبیق با محیط` نامید.  بنابراین، خوب داورى‏کردن، خوب درک‏کردن و خوب استدلال‏کردن فعالیتهاى اساسى هوش‏اند (بینه و سیمون، 1905).

ژان پیاژه را در سراسر جهان مى‏شناسند. او کیست؟ روان‏شناس است یا زیست‏شناس؟ منطق‏دان است یا فیلسوف؟ پیاژه در چهارسوق این دانشها قرار دارد. در مقام زیست‏شناس به بنا کردن نظریه سازمان‏یافتن موجود زنده، یعنى منطق زندگى، که از آمیب تا اینشتین ادامه دارد و ما نیز جزئى از آن هستیم پرداخته است. به‏عنوان روان‏شناس به مسئله کنش‏ورىِ فکر، این معجزه مکرر، پاسخ داده، و به دنبال آن به کشف چیزى در عین حال ساده و دگرگون‏کننده نایل آمده است: ''دوره‏هایى که هوش کودک براى درک جهان از آنها مى‏گذرد در همه جا یکسانند.`` اگر در جریان این تحول، تسریعها یا تأخیرهایى بر حسب محیط رخ مى‏نماید، ترتیب ساختهایى که هوش در جریان تشکیل بدانها نایل مى‏آید تغییر نمى‏پذیرد. بدین ترتیب مى‏توان امیدوار بود که از خلال این تاریخ تحول فردى بتوان تاریخ تحول روحیه انسانى و روحیه علمى را مرور کرد. و این پیاژه است که بر مبناى بررسى تحول کودک، مسیر تکامل شناخت را ترسیم مى‏کند و بدین تریب به مقام مورّخ هوش بشر ارتقا مى‏یاید.``
از گفتگوهاى آزاد با ژان پیاژه، اثر بریگه، ترجمه دکتر منصوردادستانى.


ژان پیاژه (Jean Piaget) در سال 1896 در شهر نوشاتل در سویس به دنیا آمد. در دانشگاه همان شهر زیست‏شناسى خواند. در 21 سالگى دکترا گرفت و پس از مدتى مطالعه و کار در انستیتو ژان‏ژاک روسو در پاریس، به ریاست آن جا رسید. این انستیتو بعداً به دانشگاه ژنو پیوست. گرچه در بسیارى از دانشگاههاى اروپا و آمریکا به‏عنوان استاد مهمان تدریس کرد، بیشتر عمرش را در ژنو و در خانه روستایى‏اش در آلبیسن گذراند و بیشتر آثارش را همان‏جا نوشت. تا زمان مرگش در سال 1980، فعالیتهاى تحقیقاتى و علمى خویش را در سمت ریاست مرکز مطالعات بین‏المللى دانش ژنتیک ادامه داد.

 
 

آزمون سیمون و بینه مجموعه‏اى از مسائل است که از کودک انتظار مى‏رود بدون استفاده از یادگیرى‏هاى قبلى یا حافظه طوطى‏وار، و با یارى‏گرفتن از نیروى داورى و استدلال خویش، از پس حل آنها بر آید، گرچه در این باره که آیا مى‏توان از کودک، یا هر فردى، انتظار داشت که مستقل از پیشینه اطلاعاتى خویش به پرسشهایى پاسخ صحیح بدهد جاى پرسش و تأمل است.
 

درهرحال، بینه دریافت که نسبت سن عقلى کودک به سن حقیقى‏اش تقریباً در تمام مراحل رشد او ثابت است.  براى مثال، کودکى که در چهار سالگى سن عقلىِ او دو سال است، به احتمال زیاد در هشت سالگى سن عقلى او چهار سال نشان مى‏دهد، یعنى سن عقلى این کودک در برابر سن عقلى ِ کودک 'بهنجار` همواره نسبت یک به دو خواهد بود.
 

نسبت تقریباً ثابت بین سن حقیقى (یا تقویمى) و سن عقلى را ضریب هوشى، بهره هوشى یا هوش‏بهر( Intelligence Quotient, IQ) مى‏نامند. این آزمون و معادله منتج از آن‏ مبناى همه ارزیابیها و سنجشهاى مهارتهاى ذهنى قرار گرفت.

براى پیداکردن ضریب هوشى، سن عقلىِ فرد را بر سن حقیقى یا تقویمى ِ او تقسیم مى‏کنیم:  دو تقسیم بر چهار مساوى ½ یا 5/0 خواهد بود.  با ضرب کردن این عدد در 100، عدد 50 به دست مى‏آید که بهرۀ هوشى یا ضریب هوشىِ کودکِ مورد بحث است.

 

در مثالى دیگر، اگر سن عقلىِ یک فرد بیست‏ساله در حد 15 سال باشد، معادله چنین خواهد بود: 15 تقسیم بر 20، که عدد 5/7 تقسیم بر 10 یا 75/0 را به‏دست مى‏دهد.  با ضرب کردن این عدد در 100 به رقم 75 مى‏رسیم که بهرۀ هوشى چنین فردى است.  بر این قرار، ضریب هوشى ِ فردى که سن عقلى‏اش 12 و سن حقیقى‏اش نیز 12 سال باشد، یک‏یکم یا 100 است.  فردى که سن حقیقى‏اش 18 اما سن عقلى او 22 سال باشد داراى ضریب هوشىِ‏ 22 تقسیم بر 18 باشد داراى بهره هوشىِ 22/1 (و با ضرب شدن در عدد صد) معادل 122 خواهد بود.
 

دقت کنیم که وقتى مى‏گویند کسى در سن 40 سالگى از ضریب هوشىِ 160 برخوردار است، یعنى 160 40x تقسیم بر 100 مساوى است با 64؛ و سن عقلىِ چنین فرد نیکبختى در حد فردى 64 ساله خواهد بود.  حالا پرسش این است که مگر، در تجربه و در عالم واقع، هر فرد 64 ساله‏اى تقریباً دو برابر فردى 40 ساله از توانایى یادگیرى و مهارت ذهنىِ برخوردار است؟ پاسخ این است که نظریۀ سنجش هوش و تکنیکهاى تخمین ضریب عددى براى هوش، مربوط به دورۀ رشد کودک است.

منحنى توزیع هوش‏
در بررسیهاى آمارى و تحقیقات تجربى، مى‏توان دید که افراد به دو دسته پرهوش و کم‏هوش تقسیم نمى‏شوند. توزیع هوش نیز، همانند قد یا وزن افراد، روى منحنى مشهور به منحنىِ طبیعی
(normal curve) قرار دارد؛ به‏ این ترتیب که اکثریت افراد در وسط منحنى و شمارى کمتر در دو سمت آنند. اکثریت واقع در وسط منحنى طبیعى را 'عادى‏` و افراد واقع در دو طرف آن را کمتر برخوردار و بیشتر برخوردار مى‏نامند.

در منحنى توزیع هوش، افراد داراى ضریب هوشىِ بین 90 تا 110 را عادى و داراى هوش متوسط، کمتر از آن را، به‏ترتیب، کـُند، کم‏هوش یا عقب‏مانده، و بیش از 110 را پرهوش، سرآمد یا نابغه مى‏خوانند. شمار افرادى که در دو بالِ منحنى قرار مى‏گیرند کمتر از افراد 'عادى‏` است.  حدود 64 درصد افراد هر جامعه‏اى هوش متوسط دارند و تنها 2 درصد افراد را مى‏توان فوق‏العاده پرهوش، و 2 درصد را بسیار کم‏هوش دانست.  بنابراین، خوشبختانه، در هیچ جامعه‏اى اکثریت افراد مجبور به رقابت با جماعت کثیرى از نوابغ یا گرفتار خیلِ کودنها نیستند.

 

تعاریف هوش
چندین راه براى تعریف هوش وجود دارد. سه نظر متداول:
هوش عبارت است از توانایى یادگیرى.
هوش عبارت است از توانایى فرد در تطبیق با محیط خود.
هوش عبارت است ازتوانایىِ تفکر انتزاعى (براونینگ، 1990).

این سه تعریف مغایر یکدیگر نیستند. تعریف اول تأکید بر تعلیم و تربیت دارد.  تعریف دوم بر شیوه مواجهه افراد با موقعیتهاى جدید تأکید مى‏کند، و تعریف سوم ناظر بر توانایى افراد در زمینه استدلال کلامى و ریاضى است.  به این ترتیب، این سه توانایى با یکدیگر وجوه مشترکى دارند.
 

در زمینه هوش دو نظر کلى وجود دارد: نظریه هوش کلى و نظریه چند عاملى.
بر پایه نظریه هوش کلى، تواناییهاى ذهنى انسان داراى یک عامل مشترک است که اسپیرمن آن را عامل g (حرف اول
general) معرفى مى‏کند.  در نظریه چند عاملى، چند عامل مجزا یا مهارتهایى اساسى وجود دارد که هر فعالیتى با یک یا چند عامل از آنها درگیر است.  براى مثال، ترستون بر این باور است که هوش از شش عامل تشکیل یافته:

عامل عددى: مهارت انجام عملیات ریاضى با صحّت و سرعت.
عامل کلامى: مهارت انجام آزمونهاى درک کلامى.
عامل فضایى: مهارت به‏کارگیرى اشیا در فضاى تخیلى.
عامل روانى (سیّالىِ) کلمات: مهارت به‏کارگیرىِ سریع کلمات.
عامل استدلال: مهارت کشف قوانین تفکر قیاسى و استقرایى.
عامل‏
حافظه: مهارتِ‏ یادسپارى ‏و یادآورىِ سریع.

در ایران بسیارى از پدران و مادران، و حتى مربیان آموزش‏دیده، بر این باورند که واداشتن کودک به حفظکردنِ اشعار و چیزهاى دیگر، خصوصاً در اوان کودکى، حافظۀ
او را تقویت مى‏کند و کمکى است به افزایش هوش و پیشرفت آتى او.  در این باره مى‏توان گفت صِرف تقویت حافظه طوطى‏وار تأثیرى قابل اثبات در افزایش کلّى ِ هوش کودک ندارد و این جنبه تنها یکى از عوامل مؤثر در هوش به شمار مى‏آید.  مشهورترین نظریۀ چندعاملى ِ هوش را گیلفورد در سال 1959 پایه‏گذارى کرد.  در الگوى او 120 عامل مجزا قابل تشخیص است. 

 

  

رهیافتهاى پردازش اطلاعات‏
دیدیم که روان‏سنج‏ها به روش اندازه‏گیرىِ هوش و پیش‏بینى ِ فعالیتهایى مانند یادگیرى بر اساس نتایج چنین آزمونهایى علاقه‏مند بوده‏اند.  در مقابل، روان‏شناسانِ پیرو دیدگاه پردازش اطلاعات بر
مطالعۀ فرایندهاى فکرى تأکید داشته‏اند.

فرانسیس گالتون

Francis Galton

 (1911-1822)

در شهر برمینگام، انگلستان، به دنیا آمد و در دانشگاه کمبریج تحصیل کرد. ابتدا به جغرافیا علاقه داشت اما پس از انتشار کتاب داروین درباره اصل انواع در سال 1859 به تکامل نژاد انسان علاقه‏مند شد. در آن زمان درباره وراثتِ انسانى اطلاع کمى در دست بود و گالتون بر آن شد تا موضوع را با استفاده از تکنیکهاى آمارى، عمدتاً قوانین احتمالات، مطالعه کند. به همچنین، شیوه‏هاى آمارى‏و منحنى توزیع طبیعى، ضریب همبستگى، نمرات درصدرا که تاکنون بسیار متداول شده‏اند تکامل بخشید. آثار گالتون تاثیرهاى مهمى بر روان‏شناسى گذاشت زیرا او نشان داد که ویژگیهاى روانى و ذهنى را مى‏تواند کمّى کرد و هنگامى که این ویژگیها اندازه‏گیرى شوند مى‏توان چیزهاى زیادى درباره آنها آموخت.

 
 

برخى نظریه‏پردازان بر این باورند که تفاوت در تواناییهاى شناختى در نتیجه تفاوت در نظام پردازش اطلاعات در ذهن شخص است.  براى مثال، هانت و همکارانش چنین بیان مى‏دارند که تفاوتهاى فردى در پردازش اطلاعات متضمّن سه بنیان است:  آگاهى؛ روش پردازش اطلاعات؛ ‌برنامه‏هاى اولیۀ پردازش اطلاعات.

 

 

 

هوش هیجانی

زندگی برای کسانی که فکر می کنند کمدی و برای کسانی که احساس می کنند تراژدی است
هوارس والپول

در واقعیت امر ما دو ذهن داریم، یکی که فکر می کند و دیگری که احساس می کند. این دو راه متفاوت شناخت، در کنشی متقابل، حیات روانی ما را می سازند. ذهن خردگرا همان مقام درک و فهم است که به مدد آن قادر به تفکر و تعمق هستیم. ولی در کنار آن نظام دیگری نیز برای دانستن وجود دارد، نظامی تکانشی و قدرتمند و گهگاه غیرمنطقی، یعنی ذهن هیجانی. تقسیم ذهن به دو بخش هیجانی و خردگرا تقریبا مانند تمایزی است که عوام میان «قلب» و «سر» قائلند. احساس یقین حاصل از «گواهی  قلبی» بر درست بودن چیزی، متفاوت با گواهی عقلی و تا حدودی عمیق تر از آن است. نسبت کنترل عقلانی ذهن بر بخش هیجانی آن روند یکنواختی دارد; هر چه احساس شدید تر باشد، ذهن هیجانی مسلط تر و ذهن خردگرا بی اثر تر می گردد. به نظر می رسد که این ترتیب، از امتیازی سرچشمه می گیرد که تکامل طی اعصار متمادی به احساسات و ادراک های شهودی ما داده است تا راهنمای پاسخ های آنی ما در موقعیت های مخاطره آمیز باشند; زیرا گاها لحظه ای تامل برای فکر کردن درباره کاری که باید انجام شود، ممکن است به قیمت از دست دادن زندگی ما تمام شود. این دو ذهن در اکثر موارد بسیار هماهنگ عمل می کنند اما با این وجود، دو ذهن  خردگرا و هیجانی نیروهای نسبتا مستقل از هم هستند. عملکرد ذهن هیجانی بسیار سریع تر از ذهن  خردگراست. ذهن هیجانی بدون آنکه حتی لحظه ای درنگ کند تا بررسی کند که چه می کند، مانند فنر از جا می جهد و دست به عمل می زند. نقطه تمایز ذهن هیجانی از واکنش سنجیده و تحلیل گرایانه ای که مشخصه ذهن اندیشمند است، سرعت عمل آن است. اعمالی که از ذهن هیجانی سرچشمه می گیرند با قطعیت شدید و مشخص همراهند که حاصل روش جاری و آسان گیر ذهن هیجانی در نگریستن به اطراف است که می تواند برای ذهن خردگرا کاملا مبهوت کننده باشد. پس از فرو نشستن گرد و غبار یا حتی در میانه راه متوجه می شویم که داریم از خود می پرسیم «راستی چرا آن کار را کردم؟» این سوال نشانه ای از آن است که ذهن خردگرا در حال آگاهی یافتن از آن لحظه است اما نه با سرعت ذهن هیجانی. از متداول ترین پاسخ های هیجانی سریع و نپخته، ازدواج های غلط است; چرا که در حالات هیجانی (emotional) ذهن انسان از تفکر منطقی خالی می شود و پس از فروکش کردن هیجان ها تازه می فهمیم که چه بلایی سر خود آورده ایم. ذهن هیجانی همانند یک شمشیر دولبه است; امتیاز بزرگ ذهن هیجانی در این نکته است که می تواند واقعیت هیجانی رادر یک لحظه دریابد (او از دست من عصبانی است، او دروغ می گوید، او فکر خطرناکی در کله دارد)، و دریک آن به قضاوتی شهودی دست بزند که به ما می گوید در مقابل چه کسی باید احتیاط کنیم، به چه کسی باید اعتماد کنیم و چه کسی درمانده است. ذهن هیجانی رادار ما برای اعلام خطر است. اگر ما (یا پیشینیان ما در طول دوران تکاملی) در برخی از این موارد منتظر ارزیابی عقل خردگرا می ماندیم نه تنها ممکن بود اشتباه کنیم، که حتی شاید زنده هم نمی ماندیم. اما همین ذهن هیجانی ممکن  است دردسرساز شود; مشکل اینجاست که این برداشت ها و قضاوت های شهودی از آنجا که در یک لحظه صورت می گیرند ممکن است اشتباه یا گمراه کننده باشند. حال با این مقدمه بهتر می توانیم مفهوم «هوش هیجانی» را دریابیم.

تعریف هوش هیجانی

زنگ تفریح یک مرکز پیش دبستانی است و عده ای پسربچه روی چمن ها می دوند. امیرعلی زمین می خورد، زانویش زخمی می شود و گریه می کند; اما پسرهای دیگر به دویدن ادامه می دهند به جز اردشیر که توقف می کند. وقتی گریه امیرعلی فروکش می کند، اردشیر نیز خودش را زمین می زند و زانویش را می مالد، وی فریاد می زند «زانویم زخمی شده است!» روانشناسان اردشیر را نمونه ای از افرادی می شمارند که از هوش هیجانی و بین فردی خوبی برخوردار است. به نظر می رسد که اردشیر در «شناخت احساسات» همبازی های خود و برقرار کردن «ارتباط سریع و هموار» باآنان توانایی بالایی دارد. فقط او بود که به درخواست کمک و درد امیرعلی توجه کرد و فقط او بود که سعی کرد دوست زمین خورده اش را تسلی دهد، هر چند تنها کاری که توانست بکند، مالیدن زانوی خودش بود. این حرکت جسمانی جزیی از استعدادی در برقرار کردن ارتباط حکایت دارد، یعنی مهارتی عاطفی که برای حفظ ارتباط های نزدیک در ازدواج، دوستی یا ارتباط حرفه ای اساسی است. این مهارت ها در کودکان پیش دبستانی تازه جوانه زده اند و در طول زندگی شکفته خواهند شد. با این وصف تعریف هوش هیجانی چنین است: «توانایی زیر نظر گرفتن احساسات و هیجانات خود و دیگران، تمایز گذاشتن بین آنها و استفاده از اطلاعات حاصل از آنها در تفکر و اعمال خود». بنابراین هوش هیجانی مجموعه مهمی از یک سری توانایی هاست: توانایی هایی مانند اینکه فرد بتواند انگیزه خود را حفظ نماید و در مقابل ناملایمات پایداری کند، تکانش های خود را به تعویق بیندازد و آنها را کنترل کند، حالات روحی خود را تنظیم کند و نگذارد پریشانی خاطر، قدرت تفکرش را خدشه دار سازد، با دیگران همدلی کند و امیدوار باشد. هوش منطقی (IQ) و هوش هیجانی (EQ) تضادی با یکدیگر ندارند بلکه فقط با هم متفاوتند. دانستن اینکه شخصی فارغ التحصیل ممتازی است تنها به این معنی است که او در جنبه هایی که با نمره سنجیده می شوند بسیار موفق بوده است و احتمالا فردی با هوشبهر (IQ) بالاست، اما درباره اینکه او به فراز و نشیب های زندگی چه واکنشی نشان می دهد، چیزی به ما نمی گوید و مشکل در همین جاست. هوش تحصیلی - کلا   کالا هوشبهر یا IQ - در مواقع بروز بحران و گرفتاری های زندگی، عملا هیچ نوع آمادگی ای در افراد پدید نمی آورد. با وجود آنکه هوشبهر بالا تضمین کننده رفاه، شخصیت اجتماعی یا شادکامی در زندگی نیست، با این حال مدارس و فرهنگ ما صرفا بر توانایی های تحصیلی تاکید می کنند و هوش هیجانی، یعنی مجموعه ای از توانایی ها و صفاتی که بی اندازه در سرنوشت افراد اهمیت دارند را نادیده می گیرند. نتیجه این وضع خیل عظیم فارغ التحصیلان دانشگاهی است که در سطوح بالای دانشگاهی دارای مدرک اند ولی در پیش پا افتاده ترین روابط عاطفی و اجتماعی خود به شدت دارای مشکل اند. زندگی هیجانی حیطه ای است که مانند ریاضیات یا ادبیات می تواند در آن مهارتی کم یا زیاد داشت و مجموعه توانش های خاص خود را می طلبد. میزان شایستگی فرد در آن زمینه برای درک این مطلب که چرا فردی در زندگی پیشرفت می کند و فرد دیگری با همان میزان استعداد، در نیمه راه متوقف می شود. برخلاف هوشبهر که سابقه حدود یک صد سال تحقیق بر صدها هزار نفر را به همراه دارد، هوش هیجانی مفهوم جدیدی است. در حالی که عده ای معتقدند که هوشبهر را نمی توان از طریق تجربه یا آموزش چندان تغییر داد، ولی هوش هیجانی و قابلیت های عاطفی مهم را می توان به کودکان آموخت و سطح آن را در بزرگسالان ارتقا داد.

مولفه های هوش هیجانی

حیطه های اصلی هوش هیجانی به شرح زیر هستند:
1- شناخت عواطف شخصی:خودآگاهی، یعنی تشخیص هراحساس  به همان صورتی که بروز می کند سنگ بنای هوش هیجانی است. توانایی نظارت بر احساسات در هر لحظه برای به دست آوردن بینش روان شناختی و ادراک خویشتن نقشی تعیین کننده دارد. ناتوانی در تشخیص احساسات راستین، ما را به سردرگمی دچار می کند. افرادی که نسبت به احساسات خود اطمینان بیشتری دارند بهتر می توانند زندگی خویش را هدایت کنند. این افراد درباره احساسات واقعی خود در زمینه اتخاذ تصمیمات زندگی، از انتخاب همسر گرفته تا شغلی که برمی گزینند، احساس اطمینان بیشتری دارند.
بعضی از افراد واقعا در زمینه شناخت عواطف شخصی خود فاقد خودآگاهی اند. این عده وقتی از لحاظ عاطفی و هیجانی به هم می ریزند نمی دانند کهآیا خشمگین اند یا غمگین؟ خوشحال ا ند یا صرفا پرانرژی؟ این افراد بهای «بی سوادی هیجانی» خود را در روابط بین فردی و حتی درونی مختل می پردازند.
2- به کار بردن درست هیجان ها: قدرت تنظیم احساسات خود، توانایی ای است که بر حس خودآگاهی متکی باشد و به ظرفیت شخص برای تسکین دادن خود، دورکردن اضطراب ها، افسردگی ها یا بی حوصلگی های متداول اشاره دارد. افرادی که به لحاظ  این توانایی ضعیفند، دایما با احساس نومیدی، خشم مزمن و افسردگی دست به گریبان اند، در حالی که افرادی که در آن مهارت زیادی دارند با سرعت  بسیار  بیشتری می توانند ناملا یمات زندگی را پشت سر بگذارند. برای مثال بیرون ریختن غضب را برخی افراد به عنوان روشی برای مقابله با عصبانیت به کار می گیرند چرا که این باور در میان عموم مردم رواج دارد که «انجام این کار باعث می شود احساس بهتری پیدا کنی». از دهه 1950 روانشناسان با این روش مخالفت کردند  چرا که دریافتند برون ریزی خشم یکی از بدترین راه های خاموش کردن آن است، زیرا انفجار غضب عموما برانگیختگی مغز هیجانی را تقویت می کند و باعث می شود افراد  در عوض احساس خشم کمتر، عصبانیت بیشتری احساس کنند. به همین ترتیب بسیاری از افراد در زمینه مدیریت اضطراب و نگرانی های خود دچار مشکل اند. ذهن نگران در زنجیره بی پایانی از ناراحتی های جزیی گرفتار می شود، از یک موضوع به موضوع دیگر می رود و به عقب باز می گردد.
نگرانی های مزمن و مکرر، شبیه     چرخش به دور خود است که هیچ گاه به راه حل مثبتی منجر نمی شوند. توانایی تنظیم هیجانات مختلف -  خشم، نگرانی، افسردگی و غیره- از مولفه های هوش هیجانی است و عامل تاثیر گذاری در خدمت بهداشت روان محسوب می شود.
3-برانگیختن خود: برانگیختن خود به زبان ساده یعنی کنترل تکانه ها (تکانه هایی مثل خشم، میل جنسی و...) تسلط بر نفس، تاخیر در ارضای فوری خواسته ها و امیال، رهبری هیجان ها و توان قرار گرفتن در یک وضعیت روانی مطلوب. خویشتن داری عاطفی یا همان به تاخیر انداختن کامرواسازی و فرونشاندن تکانه ها یکی از مولفه های اساسی هوش هیجانی است. افراد دارای این مهارت در هر کاری که به عهده می گیرند بسیار مولد و اثربخش خواهند بود.
4- شناخت عواطف دیگران: همدلی، توانایی دیگری بر خود آگاهی عاطفی متکی است و اساس مهارت رابطه بامردم است. افرادی که از همدلی بیشتری برخوردارند به علا یم اجتماعی ظریفی که نشان دهنده نیازها یا خواسته های دیگران است توجه بیشتری نشان می دهند. این توانایی آنان را در حرفه هایی که مستلزم مراقبت ازدیگرانند، تدریس، فروش و مدیریت موفق تر می سازد. انسان هایی که در شناخت عواطف دیگران مهارت دارند به راحتی  و گاهی بدون دیدن چهره  طرف مقابل مثلا  از پشت تلفن قادرند حالت روحی دیگران را حدس بزنند. شناخت عوطف دیگران به ویژه در روابط بین زوجین اهمیت دارد. تا هنگامی که انسان در این کشور کویری که زمان و زندگی نام گرفته زندگی می کند، تنهایی و انزوایش نیز پابرجاست. پس به 2 دلیل مهم می بایست توانایی شناخت عواطف دیگران را در خود بالا  ببریم: اول اینکه چون ما هرگز نمی توانیم مستقیما وارد تجربه دیگران شویم، هیچ گاه نمی توانیم کاملا  بدانیم که طرف مقابل ما چه چیزی را می خواهد به ما برساند. وقتی پی می بریم که هر قدر تلا ش کنیم نمی توانیم چنان با هوش یا حساس باشیم که بفهمیم   دیگری چه تجربه ای می کند، احساس گناه می تواند ما را یاری دهد که از روی اصالت، متواضع باشیم. در این بین هر چقدر قدرت و مهارت شناخت و عواطف دیگران در ما بالا تر باشد بیشتر می توانیم در دنیای خصوصی و گاهی درد دیگران سهیم شویم و تنهایی و انزوای آن ها را کم کنیم. دوم اینکه «زبان» نمی تواند تجربه  را به خوبی منتقل کند زیرا تجربه نهفته در دل تجارب عمیق انسانی  غنی تر از آنند که کلمات توان بازگو کردن آن ها را داشته باشند...
5- برقراری رابطه با دیگران: بخش عمده ای از هنر برقراری ارتباط، مهارت کنترل عواطف در دیگران است. افرادی که در این زمینه مهارت  دارند، به خوبی و عمیقا به دیگران گوش می دهند، دیگران را می پذیرند و دست به قضاوت نمی زنند، در دیگران احساس ارزش و عزت تولید می کنند نه احساس گناه و در هر آن چه که به کنش متقابل آرام با دیگران  بازمی گردد   به خوبی عمل می کنند. آنان ستاره های اجتماعی هستند ستاره هایی که حتی در روز نیز درخشان اند!
البته افراد از نظر توانایی های خود در هر یک از این حیطه ها با یکدیگر تفاوت دارند و ممکن است بعضی از ما مثلا  در کنار آمدن با اضطراب های خود کاملا  موفق باشیم اما در تسکین دادن ناآرامی های دیگران چندان کارآمد نباشیم. بدون شک زیر بنای اصلی سطح توانایی  ما، زیستی و عصبی است اما مغز به طرز چشمگیری شکل پذیر است و همواره در حال یادگیری. سستی افراد را در مهارت های عاطفی می توان جبران کرد، هر کدام از این حیطه ها تا حد زیادی نشانگر مجموعه ای از عادات و واکنش هاست که با تلا ش صحیح می توان آن ها را بهبود بخشید.

ویژگی افرادی که هوش هیجانی بالا  دارند

هوشبهر و هوش هیجانی قابلیت های متضاد نیستند بلکه بیشتر می توان چنین گفت که متمایزند. همه ما از ترکیبی از هوش و عواطف برخورداریم، افراد دارای هوش بالا  و هوش  هیجانی پایین و یا هوشبهر پایین  و هوش هیجانی بالا ، علی رغم وجود نمونه هایی نوعی، نسبتا نادرند. فی الواقع میان هوشبهر و برخی جوانب هوش هیجانی همبستگی مختصری وجود دارد، هر چند این ارتباط آن قدر است که روشن کند این دو قلمرو اساسا مستقل اند. گونه خالص دارای هوشبهر بالا ، یعنی کاملا  فاقد هوش هیجانی، تقریبا تصویر اغراق آمیزی از روشنفکرانی است که در قلمرو ذهن استادند اما در دنیای فردی ناکار آمدند. نیم رخ های آماری مردان و زنان در این خصوص تا حدودی متفاوت است. مرد دارای هوشبهر بالا  با طیف گسترده ای از علا یق و توانایی های ذهنی مشخص می شود که البته جای تعجبی ندارد. این مرد بلند پرواز و مولد، قابل پیش بینی  وسرسخت است و در بند علا یق فردی خود نیست. او همچنین عیب جو و فخر فروش مشکل پسند و بازدارنده، در تجارب احساسی ناراحت، غیر بیانگر و مستقل و از نظر عاطفی سرد و بی روح است. مردانی که از نظر «هوش هیجانی» بالا  هستند، از نظر اجتماعی متوازن، خوش برخورد و بشاش هستند و در مقابل افکار نگران کننده یا ترس آور مقاومند. آنان  در زمینه خدمت به مردم یا حل مشکلا ت، قبول مسوولیت و برخورداری از دیدگاه های اخلا قی، ظرفیتی قابل توجه دارند; در ارتباط خود با دیگران هم حسی و توجه نشان می دهند. زندگی عاطفی آنان غنی  اما همخوان است، آنان با خود، دیگران و مجموعه اجتماعی که در  آن زندگی می کنند راحتند. زنان دارای «هوشبهر» بالا  از اتکا به نفس هوشمندانه ای که از آنان انتظار می رود برخوردارند، تفکرات خود را به راحتی مطرح می کنند، برای موضوعات ذهنی ارزش قائلند و طیف گسترده ای از علا یق ذهنی و زیبایی شناختی دارند.
آنان همچنین درون نگر هستند، مستعد ابتلا به اضطراب، فرو رفتن در خیالات و احساس گناه بوده و در ابراز آشکار خشم خود درنگ می کنند، هر چند که آن را به طور غیرمستقیم ابراز می دارند. زنان دارای «هوش هیجانی» سرشار با جرات هستند و احساسات خود را به طور مستقیم ابراز می دارند و درباره خودشان احساس مثبتی دارند و زندگی برای آنان سرشار از معنا است. آنان نیز همانند مردان، خوش برخورد و اجتماعی هستند و احساسات خود را به طور مقتضی ابراز می دارند، نه اینکه آن را به صورت انفجارهایی ابراز دارند که بعدها از آن تاسف بخورند. همچنین به خوبی با فشارهای عصبی منطبق می شوند، جایگاه اجتماعی آنان به آنها امکان می دهد تا به آسانی با افراد جدید روبه رو شوند، با خودشان به قدر کافی راحت هستند تا آنکه بتوانند شوخ طبع، خود انگیخته و درمقابل تجارب عاطفی پذیرا باشند. برخلاف زنان دارای هوشبهر بالا و ناب، زنان دارای هوش هیجانی بالا، به ندرت احساس اضطراب یا گناه می کنند یا در خیالات واهی غرق می شوند. البته این تصایر نشانگر دو جنبه افراطی هر حالت است - هوشبهر و هوش هیجانی به درجات مختلف در وجود همه ما در هم آمیخته شده اند.

چگونه هوش هیجانی خود را
 افزایش دهیم؟

الفبای یادگیری هوش هیجانی شناخت هیجان های اصلی و ترکیبات فرعی آنهاست. برخی از هیجان ها را می توان «اصلی» تلقی کرد; هیجان هایی که به مثابه رنگ های اصلی آبی، زرد و قرمز اند و سایر ترکیبات از آنها سرچشمه می گیرند. عنوان برخی از خانواده های اصلی و برخی از اعضای آنها از این قرار است: خشم: تهاجم، هتک حرمت، تنفر، غضب، اوقات تلخی، غیظ، آزردگی، پرخاش، خصومت، اذیت، تندمزاجی، دشمنی.
اندوه: غصه، تاثر، دلتنگی، عبوسی، مالیخولیا، دلسوزی به حال خود، احساس تنهایی، دل شکستگی، ناامیدی و در سطح آسیب شناختی افسردگی شدید.
ترس: اضطراب، بیم، ناآرامی، دلواپسی، بهت، نگرانی، ملاحظه کاری، تردید، زودرنجی، ترسیدن، ترس ناگهانی یا شوک، وحشت و از نظر آسیب شناسی روانی هراس (Phodia) و وحشت زدگی (Panic).
شادمانی: شادی، لذت، آسودگی، خرسندی، سعادت، شوق، تفریح، احساس غرور، وجد، به هیجان آمدن، خشنودی، رضایت، شنگولی، از خود بی خود شدن و در سطح آسیب شناختی شیدایی (mania).
عشق: پذیرش، رفاقت، اعتماد، مهربانی، هم ریشگی، صمیمیت، پرستش، شیفتگی.
شگفتی: جا خوردن، حیرت، بهت، تعجب.
شرم: احساس گناه، دست پاچگی، حسرت، احساس پشیمانی، احساس پستی، افسوس، دل شکستگی، توبه.
فهرست مذکور یقینا نمی تواند کلیه سوال های مربوط به طبقه بندی هیجان ها را پاسخ دهد. برای مثال حسادت را که گونه ای از خشم آمیخته با اندوه و ترس است چگونه می توان طبقه بندی کرد. با این حال، قدم اول در این مسیر شناخت دقیق و ظریف انواع هیجانهاست. قدم بعدی خودآگاهی است; خودآگاهی به معنای وسیع کلمه عبارت است از تشخیص احساسات و یافتن واژگانی برای بیان آنها، یافتن پیوند موجود میان افکار، احساسات و واکنش ها، آگاهی بر اینکه در تصمیم گیری فکر یا احساسات غلبه دارد، توجه کردن به پیامدهای انتخاب راه های مختلف و پیاده کردن این بینش ها در تصمیم گیری درباره موضوع هایی نظیر سیگار کشیدن.
یکی از اقدامات عملی برای غنا بخشیدن به خودآگاهی این است که هنگام هیجانی شدن از خود بپرسیم: «الان دقیقا چه احساسی دارم؟ آیا رنجیده ام؟ آیا حسودی می کنم؟ الان دقیقا چه فکری به ذهنم خطور کرد؟». پس از مدتی تمرین در می یابیم که همیشه برای واکنش نشان دادن نسبت به احساسات، طرق مختلفی وجود دارد. هر قدر شخص برای پاسخگویی به یک هیجان، راه های بیشتری را بداند زندگی پربارتری خواهد داشت. راه دیگر برای بسط خودآگاهی، نوشتن حالات درونی است. بعد از چندین ماه نوشتن حالات روحی مختلف خود - از آنجا که کلمه ها در ذهن گم می شوند نه روی کاغذ - می توانیم خود را در یک نمودار تاریخی بررسی کنیم. مثلا می فهمیم که سال قبل در برابر یک مساله چگونه عصبانی می شدیم و امسال چگونه واکنش نشان می دهیم. همدلی، توانایی اجتماعی و هیجانی مهمی در این زمینه است، یعنی درک احساسات دیگران و خود را در جای آنان فرض کردن و احترام گذاشتن به تفاوت هایی که در احساسات افراد نسبت به چیزهای مختلف وجود دارد. توانایی برقراری ارتباط با افراد دیگر نیز از مولفه های هوش هیجانی است: فرد می بایست تمرین کند تا شنونده و پرسشگر خوبی باشد، بتواند میان آنچه دیگری انجام می دهد و آنچه می گوید تمایز قایل شود و سعی کند به جای رفتارهای نپخته ای مثل عصبانی شدن یا منفعل بودن راه های بالغانه تری مثل جسارت و جرات ورزی را یاد بگیرد.

* * *
شکل گیری اجزای هوش هیجانی، ابتدا در سال های اولیه زندگی کودک انجام می گیرد، اگرچه شکل گیری این ظرفیت ها در خلا ل سال های مدرسه نیز ادامه پیدا می کند. پیامی که یک دختر کوچک هنگامی که برای درست کردن پازل خود از مادر گرفتارش کمک می خواهد، دریافت می کند، بر حسب نحوه پاسخ دهی مادر متفاوت است. چنانچه پاسخ مادر ابراز خشنودی آشکار از کمک کردن به او باشد، وی یک نوع پیام دریافت می کند و اگر پاسخ مادر این جواب موجز باشد که «مزاحم من نشو، کارهای مهمی دارم که باید انجام بدهم» برداشت کاملا متفاوتی پیدا می کند. تمام مبادلات کوچک میان والد و فرزند، دارای زیرمجموعه ای عاطفی است و تکرار این پیام ها در طی سالیان به شکل گیری دیدگاه ها و توانایی های عاطفی اساسی در کودکان می انجامد.
تحقیقات نشان می دهند که صرف بی توجهی به کودک، از سو»رفتار آشکار بسیار مضرتر است; کودکانی که نادیده گرفته می شوند از همه کودکان دیگر بدتر عمل می کنند، از همه مضطرب تر، بی توجه تر و بی احساس تر هستند و به صورت متناوب پرخاشگر و گوشه گیرند. میزان اجبار به تکرار کلاس اول در میان این کودکان 65 درصد است. سه چهار سال اول زندگی دوره ای است که مغز کودک نوپا حدود دو سوم اندازه کامل خود رشد می کند و به لحاظ پیچیدگی، به گونه ای متحول می شود که در تمام دوران زندگی، هیچ گاه به این میزان رشد نخواهد کرد. در خلال این دوره، نسبت به دوران بعدی زندگی، فراگیری مطالب اساسی با سهولت بیشتری تحقق می پذیرد و فراگیری عاطفی نیز در پیشاپیش تمام آموخته ها انجام می گیرد. در خلال این دوران فشار روانی جدی  می تواند به مراکز یادگیری مغز آسیب برساند و از این رو به هوش افراد زیان وارد آورد.

 

ajmnجهان یکه 13اسفند89

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۹ ، ۲۲:۱۲
فاصله گلناری

نگاه اجمالی:

دانش تبدیل اورانیوم طبیعی که در طبیعت وجود دارد از طریق شکافت اتمها به اورانیوم غنی شده که دارای انرژی بسیار زیاد است، فناوری هسته ای نام دارد. فرآیند تهیه سوخت هسته ای از اورانیوم ، فرآیند بسیار پیچیده و ظریفی است و دانش انجام این کار از دانشهای پیشرفته بشری است. تبدیل اورانیوم به اورانیوم غنی شده ، راههای مختلفی دارد که دو نوع رایج آن از طریق دستگاههای سانتریوفوژ و از طریق لیزر می باشد.

کشورهای قدرتمند جهان دانش هسته ای را انحصاری خود کرده اند. به راحتی اجازه دسترسی دیگران به این دانش را نمی دهند. در مقطع کنونی حدود 10 کشور این دانش را در اختیار دارند. انرژی هسته ای دارای کاربردهای فراوان است. در یک تقسیم بندی کلی می توان کاربردهای انرژی هسته ای را در دو بخش نظامی و غیر نظامی یا صلح
جویانه قرار داد.


کاربرد انرژی هسته ای در تولید برق :

یکی از مهم ترین موارد استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای ، تولید برق از طریق نیروگاههای اتمی است. با توم به پایان پذیر بودن منابع فسیلی و روند رو به رشد توسعه اجتماعی و اقتصادی ، استفاده از انرژی هسته ای برای تولید برق را امری ضروری و لازم می دانند و ساخت چند نیروگاه اتمی را دنبال مینماید.

ایران هر ساله حدودا به هفت هزار مگاوات برق در سال نیاز دارد. نیروگاه اتمی بوشهر 1000 مگاوات برق را در صورت راه اندازی تامین می نماید. و احداث نیروگاههای دیگر برای رفع این نیازی ضروری است. برای تولید میزان برق حدود 190 میلیون بشکه نفت خام مصرف می شود. که در صورت تامین از طریق انرژی هسته ای سالیانه 5 میلیارد دلار صرفه جویی خواهد شد.


برتری انرژی هسته ای بر سایر انرژی ها:

علاوه بر صرفه اقتصادی دلایل زیر استفاده از انرژی هسته ای را ضروری مینماید.
 

منابع فسیلی محدود بوده و متعلق به نسلهای آتی میباشد.

 

استفاده از نفت خام در صنایع تبدیل پتروشیمی ارزش بیشتری دارد.

 

تولید برق از طریق نیروگاه اتمی ، آلودگی نیروگاههای کنونی را ندارد. تولید هفت هزار مگاوات با مصرف 190 میلیون شبکه نفت خام ، هزارتن دیاکسید کربن ، 150 تن ذرات معلق در هوا ، 130 تن گوگرد و 50 تن اکسید نیتروژن را در محیط زیست پراکنده می کند، در حالی که نیروگاه اتمی چنین آلودگی را ندارد.

انرژ یهسته ای

انرژی هسته ای در پزشکی هسته ای و امور بهداشتی:


در کشورهای پیشرفته صنعتی ، از انرژی هسته ای به صورت گسترده در پزشکی استفاده می گردد. با توجه به شیوع برخی از بیماریها از جمله سرطان ، ضرورت تقویت طب هسته ای در کشورهای در حال توسعه ، هر روز بیشتر می شود. موارد زیر از مصادیق تکنیکهای هسته ای در علم پزشکی است:
 

تهیه و تولید کیتهای رادیو دارویی جهت مراکز پزشکی هسته ای

تهیه و تولید رادیو دارویی جهت تشخیص بیماری تیرویید و درمان آنها

تهیه و تولید کیتهای هورمونی

تشخیص و درمان سرطان پروستات

تشخیص سرطان کولون ، روده کوچک و برخی سرطانهای سینه

تشخیص تومورهای سرطانی و بررسی تومورهای مغزی ، سینه و ناراحتی وریدی

تصویر برداری بیماریهای قلبی ، تشخیص عفونتها و التهاب مفصلی ، آمبولی و لختههای وریدی

موارد دیگری چون تشخیص کم خونی ، کنترل رادیو داروهای خوراکی و تزریقی و ...


کاربرد انرژی هسته ای در بخش دامپزشکی و دامپروری :


تکنیکهای هسته ای در حوزه دامپزشکی موارد مصرفی چون تشخیص و درمان بیماریهای دامی ، تولید مثل دام ، اصلاح نژاد و دام ، تغذیه ، بهداشت و ایمن سازی محصولات دامی و خوراک دام دارد.

کاربرد انرژی هسته ای در دسترسی به منابع آب :


تکنیکهای هسته ای برای شناسایی حوزه های آب زیر زمینی هدایت آبهای سطحی و زیر زمینی ، کشف و کنترل نشت و ایمنی سدها مورد استفاده قرار میگیرد. در شیرین کردن آبهای شور نیز انرژی هستهای کاربرد دارد.
انرژی هسته ای ایران

کاربرد انرژی هسته ای در بخش صنایع غذایی و کشاورزی :


از انرژی هسته ای در حوزههای کشاورزی و صنایع غذایی استفاده های بسیار فراوانی صورت می گیرد. موارد عمده استفاده در این بخش عبارت است از :
 

جلوگیری از جوانه زدن محصولات غذایی

کنترل و از بین بردن حشرات

به تاخیر انداختن زمان رسیدن محصولات

افزایش زمان نگهداری

کاهش میزان آلودگی میکروبی

از بین بردن ویروسهای گیاهی و غذایی

طرح باردهی و جهش گیاهانی چون گندم و برنج و پنبه


آنچه باید بدانیم:


تکنیکهای هسته ای بر کشف مینهای ضد نفر نیز کاربرد دارد. بنابرین ، دانش هسته ای با این قدرت و وسعتی که دارد، هر روز بر دامنه استفاده از فناوری هسته ای و بویژه انرژی هسته ای افزوده می شود. کاربرد انرژی در بخشهای مختلف به گونهای است که اگر کشوری فناوری هسته ای را نهادینه نماید، در بسیاری از حوزه‌های علمی و صنعتی ، ارتقای پیدا می کند و مسیر توسعه را با سرعت طی می نماید.

 

انرژِی اتمی ایران اولین تلاش های ایران برای دستیابی به فناوری هسته ای به دهه 50 میلادی باز می گردد. تئوری های هسته ای ایران در این زمان بسیار بلندپروازانه می نمود و محمد رضا پهلوی به آن توجه زیادی داشت.
نخستین کشوری که ایران را به دستیابی به فناوری هسته ای ترقیب و این تکنولوژی را به ایران منتقل کرد ایالات متحده آمریکا، بود.
در سال 1958، ایران به عضویت آژانس بین المللی انرژی اتمی (I.A.E.A) درآمد و از این زمان به بعد نمایندگان ایران در نشست های آژانس حضور داشتند.
در سال 1965، پس از طرح الحاق ایران به کنوانسیون آژانس بین المللی، این مسئله در اداره حقوقی وزارت امور خارجه وقت ایران توسط آقایان (هرمیداس باوند، پرویز مهدوی و عضدالدین کاظمی) که اولین تیم حقوقی هسته ای ایران را تشکیل می دادند، بررسی شد و ایران در همان سال، این قرارداد را با آژانس به امضاء رساند.
در سال 1967، امریکا اولین رآکتور تحقیقاتی 5 مگاواتی آب سبک را به ایران فروخت و شرکت امریکایی (AMF)، این رآکتور را در دانشگاه تهران نصب و راه اندازی کرد. این رآکتور از اورانیوم غنی شده با خلوص 93 درصد استفاده می کرد و امریکا پیش از وقوع انقلاب اسلامی، حدود 5 کیلوگرم سوخت اورانیوم غنی شده سطح بالا به ایران داد که تحت نظارت و تدابیر حفاظتی آژانس بین المللی انرژی اتمی در انبار سوخت مصرف شده در محل رآکتور تهران نگهداری می شود و تا امروز مرتباً تحت بازرسی رسمی و غیر رسمی کارشناسان و بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی می باشد.
در سال 1968، ایران پیمان عدم تکثیر سلاحهای هسته ای (N.P.T) را پذیرفت و در سال 1970، آن را در مجلس شورای ملی به تصویب رساند.
اندکی بعد در سال 1974- (1353)، شاه سازمان انرژی اتمی ایران (A.F.O.I) را تأسیس کرد و دکتر اعتماد، به ریاست آن منصوب شد. این سازمان با گسترش سریع، عهده دار تعهدات سنگین ساخت 4 نیروگاه در (بوشهر و دارخوین)، ایجاد تأسیسات آب شیرین کن در بوشهر، تأمین سوخت و پشتیبانی تکنولوژیکی از نیروگاه ها و قرارداد ساخت 4 نیروگاه دیگر در اصفهان و استان مرکزی شد. این مرکز از آن پس مرکز تحقیقات هسته ای (NRC) نام گرفت.
در این زمان دانشگاه تهران در زمینه فناوری هسته ای فعال شد و تربیت دانشجو در این رابطه را آغاز کرد. دانشگاه شیراز نیز رشته مهندسی هسته ای را ارائه کرد و در این راستا دانشجویانی نیز برای تحصیل در رشته های مرتبط با انرژی هسته ای به خارج اعزام شدند.
سال 1974، نقطه عطفی در تحقیقات هسته ای ایران در زمان پهلوی محسوب می شود. در این سال ایران قراردادی با بنیاد پژوهشی استنفورد امریکا (Stanford research institute) یا SRI منعقد کرد که طی آن این مرکز پژوهشی وابسته به دانشگاه استنفورد، مجری تحقیق و ارائه چشم اندازی میان مدت در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و صنعتی برای توسعه ایران شد. بنیاد استنفورد نهایتاً در یک مطالعه 20 جلدی که تحت عنوان (SRI Report) به ایران ارائه کرد، پیشرفت صنعتی و اقتصادی ایران را متکی به تولید 20 هزار مگاوات برق تا سال 1995 و راه اساسی تولید این مقدار برق را از طریق تأسیس نیروگاه های هسته ای در ایران قلمداد کرد.
براساس راهکار مطالعه مذکور، ایران در نوامبر 1974 (5 سال پیش از وقوع انقلاب اسلامی) قرارداد احداث دو رآکتور آب سبک 1300 مگاواتی، برای نصب در بوشهر را با شرکت آلمانی زیمنس به امضاء رساند و در این زمینه بیش از 2 هزار متخصص آلمانی و کارشناس ایرانی اجرای این طرح را که در زمان خود یکی از بزرگترین و کم نظیرترین پروژه های نیروگاه اتمی محسوب می شد را آغاز کردند و پیش بینی می شد این پروژه عظیم تا پایان سال 1980 تکمیل شود که وقوع انقلاب ایران و آغاز جنگ تحمیلی ادامه آن را متوقف ساخت.
در ادامه، ایران یک قرارداد چرخه سوخت هسته ای ده ساله قابل تمدید با آمریکا در سال 1974، آلمان غربی در سال 1976 و فرانسه 1977در سال منعقد نمود.
ایران همچنین در سال 1974، طبق معاهده N.P.T قرارداد دو جانبه (پادمان) و نظارت آژانس را منعقد کرد و پذیرفت که طبق قرارداد پادمان جامع (INFCIRC/214) براساس مدل قرارداد (INFCIRC/153)، امکان بازرسی را به بازرسان آژانس بدهد.
در این راستا، ایران با هند نیز (که در این دوره پیشرفت های چشم گیری در زمینه هسته ای کرده بود) قرارداد همکاری هسته ای امضاء کرد.
در ماه اوت 1975 شرکت کرافتورک یونیون (Kraftwerk Union)، در آلمان غربی، کار روی نیروگاه های هسته ای ایران را طبق قرارداد آغاز کرد.
در سال 1975، ایران 10 درصد از سهام مجتمع غنی سازی اورانیوم یورودیف (Eurodif) را که قرار بود در منطقه تریکاستن فرانسه احداث شود، خریداری نمود. این سهام بخشی از یک کنسرسیوم فرانسوی، بلژیکی، اسپانیایی و ایتالیایی بود و ایران به موجب موافقتنامه ای که شاه آنرا امضاء کرد می توانست به فن آوری غنی سازی (یورودیف) دسترسی یابد و نیز موافقت شد ایران مقدار مشخصی از اورانیوم غنی شده از کارخانه مذکور را که بشدت برای تولید رادیو ایزوتوپ های راکتورهای خود و عمدتاً برای استفاده ها ی پزشکی نیاز داشت، دریافت کند.
ایران در مجموع، در تأسیسات یورودیف 2 میلیارد دلار سرمایه گذاری کرد. یک میلیارد دلار سهم ایران از شرکت طرف قرارداد احداث رآکتور هسته ای بود و یک میلیارد دلار هم بصورت وام سرمایه گذاری شده بود.
در سال 1976، پس از رقابتهای بسیار و براساس قراردادی مشترک، انگلیس و فرانسه مشترکاً تحقیقات برای احداث تأسیسات هسته ای در اصفهان (پیرامون چرخه سوخت هسته ای) را آغاز کردند.

انرژی اتمی
سال 1977، سال ورود رسمی فرانسه به فعالیت های هسته ای ایران بود.
در ماه اکتبر سال 1977، فرانسه برای احداث 2 نیروگاه هسته ای به ظرفیت 900 مگاوات در (دارخوین) و نزدیکی اهواز با ایران به توافق رسید که شرکت (فراماتوم) اجرای آنرا بر عهده گرفت.
در دسامبر 1977، آلمان غربی در ازای دریافت 8/4 میلیارد دلار مجوز ساخت 4 رآکتور هسته ای را مجددا به شرکت کرافت ورک یونیون KWU، داد، اما از آنجایی که شاه در جنگ 1973 اعراب و اسرائیل، تا حدودی با انور سادات رئیس جمهور وقت مصر طرح همکاری ریخت، خشم اسرائیلی ها برانگیخته شد و آنها را از اتمی شدن ایران به واهمه انداخت، لذا فشار زیادی را بر طرفین قرارداد با ایران وارد کردند و باعث شدند تا اجرای برخی از قراردادهای هسته ای ایران با تأخیر مواجه شود که با پیروزی انقلاب اسلامی، با ضرر ایران فسخ شدند.
از طرف دیگر شاه نیز که در این زمان از اقدامات لابی صهیونیسم در عدم اجرای قراردادهای هسته ای ایران بی اطلاع نبود در پی گشایش فاز جدیدی از فعالیتهای هسته ای با کشورهای غیر امریکایی و غیر اروپایی بود و لذا در سال 1976، یک قرارداد محرمانه سنگین برای خرید برخی تجهیزات و مواد اولیه هسته ای را با افریقای جنوبی به امضاء رساند.
در اکتبر سال 1978، امریکا 4 لیزر با فعالیت حساس (16 میکرون) را به ایران فرستاد.
در فوریه 1979، رآکتور شماره یک بوشهر به میزان 85 درصد و احداث رآکتور شماره دو نیز 65 درصد پیشرفت فیزیکی رسید.
با پیروزی انقلاب ایران در سال 1357 سیاست کشورهای غربی نسبت به ایران تغییر کرد و به سیاست تحریم تکنولوژیک ایران تبدیل شد. شرکت آلمانی زیمنس، حاضر به تکمیل نیروگاه هسته ای بوشهر نشد و بجای آن پیشنهاد تکمیل این طرح با رآکتورهایی که با گاز طبیعی کار می کردند را داد، که ایران با آن مخالفت کرد و از آنجایی که در این برهه ایران نمی توانست فشار بین المللی چندانی به آلمان غربی وارد کند، لذا مشاجره حقوقی بر سر این طرح ناتمام تا سال 1988 ادامه یافت و ایران درخواست غرامت کرد، اما سرانجام شرکت زیمنس با حمایت کمسیون تجارت بین المللی در پاریس، از این ماجرای حقوقی پیروز بیرون آمد و هیچ غرامتی به ایران پرداخت نشد.
پروسه ضررهای هسته ای ایران در این دوره، شامل تأسیسات غنی سازی (یورودیف) فرانسه نیز می شد.
عدم اهمیت سنجی و مدیریت ضعیف سازمان انرژی اتمی وقت، با فسخ یکجانبه قرارداد یورودیف!، ضرر هنگفتی را به ایران متحمل ساخت.
در پی فسخ این قرارداد، فرانسوی ها اقامه دعوا کردند و شرکت (یورودیف) از آنجایی که این اقدام ایران را موجب عدم تحقق برنامه ریزی 10 ساله خود دانستند، تقاضای خسارت کرد و در نهایت 900 میلیون فرانک از 2 میلیارد دلار سرمایه گذاری ایران به عنوان خسارت تأمین شد و بقیه سهم ایران، سالها بعد بصورت کالا توسط فرانسه با ایران تصفیه شد!.
جنگ تحمیلی 8 ساله نیز، باعث تخریب برخی تأسیسات نیمه کاره هسته ای و همچنین عدم فعالیت چشم گیر در زمینه تحقیقات هسته ای شد.
در بحبوحه جنگ ایران و عراق و کمبود شدید منابع نیرو در کشور، ایران با روی آوردن به اسپانیا و ژاپن به دنبال تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر برآمد که این دو کشور نیز به علت فشارهای ایالات متحده آمریکا از ادامه همکاری با ایران خودداری نمودند.
پس از پایان جنگ تحمیلی دولت ایران برنامه های مختلفی را برای دستیابی به تکنولوژی هسته ای و تولید سوخت و انرژی هسته ای در دستور کار خود قرار داد.
انعقاد قرارداد میان ایران و روسیه جهت تکلمیل و راه اندازی نیروگاه اتمی بوشهر، توسعه و تکمیل تاسیسات سوخت هسته ای اصفهان و ایجاد تاسیسات غنی سازی اورانیوم در نطنز از جمله فعالیت های ایران در راستای دستیابی به انرژی هسته ای و چرخه سوخت هسته ای در طی این سال ها بود.
با روی کار آمدن دولت جورج دبلیو بوش در ایالات متحده آمریکا، این کشور تلاش های گسترده ای را در جهت به تعطیلی کشیدن فعالیت های هسته ای ایران آغاز نمود و فشارهای رژیم صهیونیستی و برخی دول اروپایی از طریق آژانس بین المللی انرژی اتمی و سازمان ملل باعث شد تا سپتامبر سال 2003 میلادی پرونده هسته ای ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی وضعیت ویژه ای به خود بگیرد.
در پی طرح پرونده ایران در شورای حکام و اولتیماتوم این شورا برای ارسال پرونده به شورای امنیت، حسن روحانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی، مسئولیت این پرونده را پذیرفت.
در ماه های پایانی سال 2003 میلادی وزرای خارجه 3 کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) به تهران آمدند و در سعدآباد مقرر شد که ایران فعالیت های هسته ای اش را معلق و پروتکل الحاقی NPT را امضا نماید.
با امضاء تفاهم نامه هسته ای سعدآباد میان ایران و سه کشور اروپایی، فعالیت های هسته ای ایران به صورت اختیاری از سوی ایران، در جهت رفع سوء تفاهمات ایجاد شده میان ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی، به حال تعلیق درآمد.
سیاست وقت کشی دول اروپایی در راستای به تاخیر انداختن دستیابی ایران به تکنولوژی هسته ای و عدم اجرای مفاد همکاری دول اروپایی در جهت توسعه فناوری صلح آمیز هسته ای در ایران باعث شد تا ایران در تابستان 1384 هجری شمسی (2005 میلادی) با فک پلمپ مرکز یو . سی . اف اصفهان، فعالیت های هسته ای خود را از سر بگیرد.
در بیستم فروردین 1385 هجری شمسی محمود احمدی نژاد رسما خبر دستیابی ایران به فن آوری غنی سازی اورانیوم و راه اندازی یک زنجیره کامل غنی سازی در نطنز را اعلام کرد و این روز با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی در تقویم رسمی ایران روز ملی فن آوری هسته ای نام گذاری شد.

منابع:
1. http://www.irdc.org
2. سایت تبیان

3. وبلاگ جهان یکه نگار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۹ ، ۲۲:۰۹
فاصله گلناری

خال ها را چگونه با لیزر برمی‌ دارند؟

آیا خال ها خطرناک هستند؟

پزشکان به وسیله دو نوع لیزر خال‌ ها را برمی ‌دارند:

* لیزر CO2

لیزر CO2، خال را از ریشه برمی دارد و مانند جراحی عمل می کند که حتی جای بخیه هم از خود باقی نمی‌ گذارد.

خال‌های عمیق و برجسته که گاهی مو هم روی آن وجود دارد، بعضی اوقات به وسیله پزشک به دلیل ملاحظاتی از عمق برداشته نمی‌ شوند، چون امکان عود وجود دارد. اما اگر از عمق برداشته شوند و روند ترمیم زخم در فرد هم خوب باشد، مشکلی به جا نمی ‌ماند.

 

* لیزر روی

لیزرهای دیگری هم داریم که برای برداشتن خال‌ های صاف کاربرد دارند. این خال ‌ها را می ‌شود با لیزر CO2 ظریف ‌تر هم برداشت، اما اغلب با لیزرهای مخصوص ضایعات رنگدانه ‌ای آن ها را برمی ‌داریم، مانند لیزر روی یا "ان‌دی‌یگ" (Nd: YAG)  و این کار چند بار باید صورت بگیرد تا کم ‌کم سلول ‌های رنگدانه ‌ای تخریب شوند.

برداشتن خال با لیزر

به همین دلیل اگر چند بار لیزر استفاده شود و از تماس با نور آفتاب پرهیز شود، احتمال عود خال خیلی کم خواهد بود.

به ‌طور معمول، فاصله انجام لیزر برای از بین بردن خال ‌ها، حدود چهار تا هشت هفته یک بار است تا بدن فرصت کافی پیدا کند که ماده رنگی تخریب شده را دفع کند و دوباره مرحله بعد صورت بگیرد.

این توصیه ها را جدی بگیرید

* مهم‌ ترین و اولین قدم برای برداشتن خال ‌ها این است که حتما به وسیله پزشک و با معاینات بالینی و تشخیصی، از نظر خوش ‌خیم یا بدخیم بودن به طور کامل بررسی شوند.

* اگر حتی از نظر زیبایی می‌ خواهید خالی را بردارید باید نکاتی را در نظر بگیرید که اولین آن تغییرات بدن شما در روند ترمیم زخم‌ هاست. اگر به محض این که در بدن تان زخمی ایجاد می ‌شود، جای آن زخم باقی می‌ ماند و حتی در محل آن گوشت اضافه ایجاد می‌ شود، حتما به پزشک تان بگویید.

* درباره خال ‌های ناحیه لب فوقانی، چانه، گردن، روی بازوها و سینه که برای تشکیل گوشت اضافی مستعدترند، پزشک شما باید آگاه باشد.

* اگر پزشک با بررسی متوجه شد که برداشتن خال غیرضروری است و احتمال بروز گوشت اضافی در شما زیاد است، می ‌توانید صرف ‌نظر کنید و یا از طریق لیزر و دستگاه‌های رادیوفرکوئسی که با ظرافت خاصی و بدون نیاز به بخیه و یا حتی بدون اسکار(باقی ماندن جای زخم)، خال ‌ها را برمی ‌دارند، اقدام به از بین بردن آن ها کنید.

دکتر پروین منصوری – متخصص پوست و مو

 

 

می‌خواهید خالکوبی‌تان را پاک کنید؟

لیزردرمانی

خالکوبی از زمان‌های خیلی دور رواج داشته و در نقاطی از دنیا جزو رسوم قبیله‌ای مردم بوده است. حتی در بعضی نقاط کشور خودمان هم، برخی آن را دارای آثار ضددرد می‌دانسته‌اند و می‌دانند! عده‌ای نیز از خالکوبی به عنوان ابزاری برای تزیین و آرایش استفاده می‌کرده‌اند و تمام این عادات تا کنون کم و بیش ادامه داشته است.

تا قبل از به کارگیری لیزر برای از بین بردن خالکوبی، روش‌های مختلفی مثل برداشتن خالکوبی با مواد سوزاننده‌ای مانند اسیدهای مختلف و داروهای گیاهی مثل سیر و حتی سوزاندن محل خالکوبی با روش‌های غیر طبی، متداول بوده‌ است.

با دکتر محمد جواد ناظمی، متخصص پوست و مو درباره بهترین روش‌های از بین بردن خالکوبی از روی پوست به گفتگو نشسته‌ایم.

می‌گویند لیزر برای برداشتن خالکوبی حرف اول را می‌زند. درست است؟

امروزه برای از بین بردن خالکوبی‌ها، لیزر‌های مختلفی رواج پیدا کرده‌ اند که هر کدام مشخصات خاص خود را داشته و با طول موج‌ها و رنگ‌های مختلف جهت درمان ضایعات رنگی و خالکوبی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. گاهی ممکن است در یک خالکوبی که رنگ‌های گوناگونی دارد، ناچار به استفاده از لیزرهای متفاوتی شویم.

از آنجا که عمق نفوذ لیزرهای مختلف و نیز تاثیر آنها بر رنگ‌ها، متفاوت است، لذا آگاهی از مشخصات و کارایی آنها به مهارت و تجربه‌ پزشک بستگی دارد.

نور لیزر، باعث خرد کردن و شکستن ذره‌های کوچک جوهرهای خالکوبی می شود که در داخل سلول‌های بیگانه‌خوار بافت و نیز در لابه‌لای لایه‌های پوست قرار دارند.

برداشتن کدام خالکوبی‌ها آسان‌تر است؟

خالکوبی‌ها به طور کلی به سه دسته حرفه‌ای، آماتور و تروماتیک (ناشی از حوادث) تقسیم می‌شوند. از بین بردن خالکوبی حرفه‌ای به دلیل نفوذ عمیق‌تر، مشکل‌تر از نوع آماتور است و به دفعات بیشتر لیزر نیاز دارد.

امروزه خالکوبی آرایشی در بین نوجوانان و جوانان رواج پیدا کرده است؛ به خصوص انواع حرفه‌ای. در مواردی که خالکوبی عمیق است، عملا با درمان‌های رایج لیزر از بین بردن کامل آن امکان‌پذیر نیست، لذا انتخاب بیماران جهت لیزر و مطلع کردن آنها از نتایج و عوارض درمان اهمیت زیادی دارد. تجربه و مهارت پزشک نیز مهم است.

به بیماران باید گفته شود که دفعات لیزر به خصوص در انواع حرفه‌ای ممکن است به 20 نوبت برسد و شاید بتوان تمام رنگ‌های خالکوبی را به طور کامل از بین برد.

رنگ پوست هم مهم است؟

بله؛ لیزر در پوست‌های تیره و کسانی که برنزه کرده‌اند و یا حتی از کرِم‌های اتوبرنزه استفاده می‌کنند، ممکن است موجب بروز عوارضی چون کم‌رنگی یا پررنگی محل لیزر شود که می‌تواند موقت و یا حتی دایمی باشد، زیرا نور لیزر همان‌گونه که توسط ذره‌های خالکوبی جذب می‌شود، می‌تواند توسط رنگدانه‌های پوست نیز جذب گردد و عوارض گوناگونی به وجود آورد که در مورد پوست‌های تیره شایع‌تر است.

لذا لیزر ضایعات رنگی و خالکوبی‌ها در پوست‌های خیلی روشن و آنهایی که برنزه نکرده‌اند، بهتر جواب می‌دهد.

رنگ خالکوبی چه‌طور؟

خالکوبی‌های قدیمی‌تر نسبت به خالکوبی‌های تازه (کمتر از یک سال) جواب بهتری به درمان با لیزر می‌دهند که به دلیل وجود سلول‌های بیگانه‌خوار در خالکوبی‌های قدیمی‌تر است که می‌توانند ذرات شکسته شده توسط لیزر را از بافت خارج کنند. این مکانیسم دفاعی بیانگر آن است که چرا خالکوبی‌های قدیمی به مرور کم‌رنگ می شوند.

نکته مهم این است که حتی بعد از انجام دفعات فراوان لیزر، ممکن است خالکوبی به طور کامل از بین نرود و یا حتی در مواردی هم که کاملا برطرف ‌شود، هاله‌ای بسیار کم‌رنگ در پوست باقی بماند.

خالکوبی‌های آبی تیره و سیاه به لیزر بهتر جواب می‌دهند، در صورتی که خالکوبی‌های زرد و قرمز و سبز جواب درمانی کم و یا خیلی مختصر دارند.

خالکوبی‌های سفید و یا خالکوبی‌های همرنگ پوست ممکن است در اثر لیزر تبدیل به رنگ خاکستری یا سیاه شوند که پرهیز از انجام لیزر و تست اولیه، در چنین مواردی ضروری است.

این که در میان صحبت‌های‌تان گفتید خالکوبی ناشی از حوادث، منظورتان چه بود؟

گاهی خالکوبی ناخواسته است و در اثر درمان پزشکی (رادیوتراپی بدخیمی‌های داخلی) و یا در اثر تصادفات مختلف و یا انفجار بعضی دستگاه‌ها به وجود می‌آید که در این موارد نیز بر حسب نوع ماده خالکوبی، لیزرهای مختلف و نیز درمان‌های دیگری غیر از لیزر لازم است.

اگر کسی بخواهد برای پاک کردن خالکوبی‌اش پیش پزشک برود، قبل و بعد آن باید چه نکاتی را رعایت کند؟

بهتر است همیشه قبل از انجام لیزر، در دو جلسه ی اول درمان، نقاطی کوچک از خالکوبی بیمار تست شود و بعد از 6 تا 8 هفته با معاینه و مشاهده اثرات تست، لیزر در سطح وسیع انجام گردد.

کسانی که از رتینوییدهای خوراکی استفاده می‌کنند، لازم است یک سال بعد از قطع مصرف آنها از لیزر استفاده نمایند، زیرا ممکن است بهبودی در آنها به تعویق بیفتد و یا اسکارهای بدشکل ایجاد شود.

برای کسانی که سابقه ی زدن تبخال داشته‌اند و به خصوص هنگام انجام لیزر در نواحی مجاور ابتلای به تبخال، تجویز داروهای ضد تبخال به عنوان پیشگیری ضروری است و در صورت وجود تبخال فعال، بهتر است انجام لیزر تا بعد از بهبودی کامل به تعویق افتد.

گاهی اوقات خالکوبی موجب بروز واکنش آلرژیک به صورت برجستگی‌هایی (گرانولوم) در محل خالکوبی می‌شود که این مورد در رنگ قرمز بیشتر مشاهده می‌شود. در این‌گونه موارد ضمن درمان‌های طبی از لیزرهای تخریبی برای از بین بردن ضایعه استفاده می‌شود و به کار بردن لیزرهای رایج در ضایعات رنگی در این موارد ممنوع است، زیرا ممکن است موجب بدتر شدن ضایعه شود.

در بسیاری از خالکوبی‌های زیبایی مثل لب بالا و پایین و یا ابروها و حتی بعضی نقاط دیگر بدن، برای طبیعی جلوه دادن خالکوبی از ترکیب رنگ‌های مختلف چون سفید (تیتانیوم) و قرمز (اکسید فریک) استفاده می‌شود که در صورت انجام لیزر، بلافاصله به رنگ خاکستری تیره و سیاه درمی‌آیند، لذا انجام یک یا چند تست قبل از لیزر توصیه می‌شود و در صورت بروز چنین پدیده‌ای، پرهیز از انجام لیزر ضروری است.

انجام لیزر در پوست‌های تیره، احتیاج به تست و بررسی مجدد محل آن بعد از 6 تا 8 هفته دارد، زیرا همان‌گونه که ذکر شد توجه نکردن به رنگ پوست، محل لیزر، انتخاب بیماران و نوع لیزر و رنگ‌های گوناگون خالکوبی‌ها ممکن است عوارض ناخواسته شدیدی را به دنبال داشته باشد که آگاهی دادن به به بیماران از بروز چنین عوارضی بسیار حایز اهمیت است.

تهیه مصاحبه : نازنین دربندی

 

اگر می خواهید با پزشکان سایت مشورت کنید، اینجا را کلیک کنید.

 

هواپیمایی که بوسیله نور لیزر تغذیه می شود

لیزر

دانشمندان ژاپنی توانستند هواپیمای درست شده از ورقه های آلومینیم راتوسط اشعه لیزر تغذیه کنند.

این آخرین سطح پیشرفت است؛«یک هواپیمای تغذیه شده بوسیله اشعه لیزر»

این پرنده توسط محققان در ژاپن طراحی شده است و یک پرواز آزمایشی موفق در کارنامه خود دارا می باشد.

این تیم مبتکر امیدوار است روزی صدای ناوگانهایی از این نوع هواپیما  از آسمان حتی در شرایط بد آب و هوایی به گوش برسد.

تاکاشی یاب  و تیم همراهش که عضو سازمان تکنولوژی توکیو می باشند، توانستند هواپیمای خود را توسط تابش لیزر معمولی تغذیه کنند.

این هواپیما توانست در یک مسیر منحنی و به صورت بسیارخوب وباسرعت 1.4 متر بر ثانیه به هوا برخیزد. این وسیله را می توان از راه دور و تازمانی که بتوان نور لیزر را بر روی آن متمرکز کرد تغذیه کرد.

محققان همچنین امیدوار هستند که بتوانند توسط نیروی لیزر حرکت هواپیما را کنترل کنند. یک روش به این صورت است که می توان توسط اشعه لیزر، به بعضی قسمتهای هواپیما نیرو (ضربه) وارد کرد و در روشی دیگرمی توان بال ها را با آلیاژهایی درست کرد که هنگام گرم شدن تغییرشکل دهند و در این صورت می توان با استفاده از لیزر به گرم کردن بال ها پرداخته و درنتیجه تغییر شکل دلخواه را در آنها بوجود آورد و در مجموع حرکت هواپیما راکنترل کرد.

منبع سوخت:

تیم در حال بازبینی طرحی بود که 31 سال پیش برای اولین بار ارائه شده بود. در سال 1972 یک مهندس آمریکایی به نام Arthur Kantrowitz   این طرح را ارائه کرده بود، در این طرح اگر اشعه لیزر را روی یک ماده (سوختی که روی بدنه هواپیما قرار می گیرد) متمرکز کنیم، می توان یک جت از گازهای خروجی تولید کنیم که باعث جلو راندن هواپیما شود، درست مثل موتور های جت معمولی امروزی.

سر انجام در سال 1997 محققان در آزمایشگاه Air Force Research کالیفرنیا توانستند با توجه به این طرح و یاری گرفتن ازلیزر مادون قرمز پرقدرت یک هواپیمای نعلبکی شکل آلومینیومی کوچک را برای چند ثانیه به حرکت در آورند. به این صورت که ضربات لیزر توانست هوا را در محفظه ورودی، به پلاسمای با فشار بالا (High-pressure plasma ) تبدیل کند. Thrust حاصله توانست این هواپیمای کوچک سبک را بلند کرده و صد ها پا آن را به بالا ببرد.

درضمن این طرح پروژه ی NASA برای امکان استفاده از نیروی رانشی لیزر به عنوان یک روش کم هزینه برای تغذیه ماهوارهای کوچک نیز بوده است.

Yabe و همکارانش در آینده قصد انجام طرح های بزرگتری را دارند، زیرا پرنده آنها از تکه فویل های آلومینیومی که فقط دارای چند گرم وزن وپهنای چند سانتیمتر است درست شده است، و سوخت آن توسط پوشش پلیمر اکریلیک  و یا قطرات آب که روی فویل ها جا داده شده است تامین می شود.

لازم به تذکر است که پوشش پلیمر اکریلیک نیروی thrust بیشتری تولید می کند در حالی که قطرات مایع را می توان توسط یک منبع که امکان قرار گرفتن در داخل هواپیما را دارد تامین کرد تا از این طریق بتوان نیروی thrust مستمر را در حین پرواز تولید نمود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۹ ، ۲۲:۰۰
فاصله گلناری
فضای سایبر > سایبر  - همشهری آنلاین- هلن صدیق بنای:
فضای سایبر یا همان سایبر اسپیس (Cyberspace) عبارتی است که در دنیای اینترنت، رسانه و ارتباطات بسیار شنیده می‌شود.

 

به نظر می رسد بکارگیری این اصطلاح در این زمینه و برای ارجاع به امور فنی به آن رنگ و بویی صرفا فنی و مکانیکی داده باشد. ملاحظه دقیق‌تر این اصطلاح نشان می‌دهد که این واقعیت، وجوه و جنبه های متنوعی از جمله خصلت های روانشناختی قابل توجه  نیز دارد. در منابع موجود آمده است که:

واژه سایبر از لغت یونانی Kybernetes به معنی سکاندار یا راهنما مشتق شده است. نخستین بار این اصطلاح "سایبرنتیک" توسط ریاضیدانی به نام نوربرت وینر Norbert Wiener در کتابی با عنوان "سایبرنتیک و کنترل در ارتباط بین حیوان و ماشین" در سال 1948 بکار برده شده است. سایبرنتیک علم مطالعه و کنترل مکانیزم ها در سیستم‌های انسانی، ماشینی (و کامپیوتر ها) است.

سایبر پیشوندی است برای توصیف یک شخص، یک شی، یک ایده و یا یک فضا که مربوط به دنیای کامپیوتر و اطلاعات است. در طی توسعه اینترنت واژه های ترکیبی بسیاری از این کلمه سایبر بوجود آمده است که به تعدادی از آنها اشاره می‌کنیم:

‍ فضای سایبر(Cyberspace)،شهروند سایبر (Cybercitizen)، پول سایبر (‍Cybercash)، فرهنگ سایبر (Cyberculture)، راهنمایی فضای سایبر (CyberCoach)، تجارت سایبر (Cyberbussiness)، کانال سایبر (Cyberchannel) و ....

واژه "فضای سایبر" را نخستین بار ویلیام گیبسون (William Gibson) نویسنده داستان علمی تخیلی در کتاب نورومنسر Neuromancer در سال 1984 به کار برده است.

سایبر

فضای سایبر در معنا به مجموعه‌هایی از ارتباطات درونی انسان‌ها از طریق کامپیوتر و وسائل مخابراتی بدون در نظر گرفتن جغرافیای فیزیکی گفته می شود.

 یک سیستم آنلاین نمونه‌ای از فضای سایبر است که کاربران آن می‌توانند از طریق ایمیل با یکدیگر ارتباط بر قرارکنند. بر خلاف فضای واقعی، در فضای سایبر نیاز به جابجایی‌های فیزیکی نیست و کلیه اعمال فقط از طریق فشردن کلیدها یاحرکات ماوس صورت می‌گیرد.

این عدم جابجایی فیزیکی، محققان را واداشت که به مطالعه برخی شباهت‌های فضای سایبر با حالت های نا هشیاری، بخصوص حالت‌های ذهنی‌ای که در رویا ها ظاهر می‌شوند، بپردازند.

 آنان با الهام از گفته های یکی از رهبران بزرگ "ذن" به نام چانگ تزو (Chuang Tzu) برای تحقیقات خود در زمینه کشف شباهت‌هایی بین فضای سایبر و رویا بهره جسته اند. گفته می شود که:

"چانگ تزو شبی در خواب می بیند که یک پروانه شده است. وقتی بیدار می شود با  خود می اندیشد: آیا من مردی هستم که خواب می بیند پروانه شده است، یا اینکه  پروانه ای هستم که اکنون خواب می بیند  یک"مرد" شده است."

روند کاری یک کاربر کامپیوتر در فضای سایبر دقیقا نوعی یکی شدن یا محو شدن در درون واقعیتی متفاوت یعنی واقعیتی مجازی که ورای قوانین و واقعیت های واقعی است. مانند یک رهبر ذن در هنگام مدیتیشن که با محیط اطراف خود به وحدت می رسد، کاربر کامپیوتر هم در هنگام کار در فضای مجازی با آن یکی می شود.

شما تقریبا بی حرکت و آرام می نشینید، چشمانتان روی پرده ای درخشان خیره می‌شود، اتاق کاملا تاریک است، تنها منبع نور در درون شما است و در حالیکه همه توجه و ذهنتان بر کلمات و تصاویر این پرده درخشان متمرکز است ، انگشتانتان کلیدهای کی بورد را می‌نوازد. در این لحظه دوست دارید با  ذهنیات و تصورات خود یگانه شوید . مرز بین دنیای درون و بیرون تقریبا ناپدید می‌شود و دیگر گذر زمان معنایی ندارد.

البته این سناریوی هر روز کاربران کامپیوتر نیست. زیرا اغلب اوقات ما  صرفا به جهت انجام کاری مشخص و بدون آنکه به درون جهان مجازی فرو رویم به صفحه کلید ضربه می زنیم اما اگر از استفاده های دم دستی کامپیوتر صرف نظر کنیم و از کاربران حرفه ایی و پروپاقرص کامپیوتر پرس و جو کنیم درخواهیم یافت که بسیاری از آن ها به راحتی لحظاتی را به یاد می‌آورند که گویی هیچ حائل و فاصله ای بین خود و کامپیوتر شان احساس نمی‌کردند.

در واقع می توان گفت که فضای سایبر گستره ایی از ذهن است که می تواند تمامی اشکال زندگی منطقی را بسط و معنا دهد. شما می توانید حالت های متنوع و متفاوت ذهنی را از قبیل تخیلات(خیالپردازی ها) خیالپروری ها، توهمات، حالات هیپنوتیستیک و سطوح گوناگونی از هوشیاری  را در فضای مجازی تجربه کنید. تحت این چنین شرایط است که فضای سایبر همانند دنیای "رویا" می شود. دنیایی که وقتی ما به خواب فرو می رویم ، پدیدار می شود.

فضای سایبر را نمی توان تنها یک"بزرگ شاهراه اطلاعاتی" ساده دانست. زیرا تجربه ذهنی ما در فضای مجازی با تجربه ذهنی ما زمانی که بی هیچ هدف و ارزشی خیالبافی می کنیم، کاملا متفاوت است. در واقع همانگونه که علم روانشناسی خواب شبانه را برای حفظ سلامتی، توسعه عاطفی و رشد شخصیت یک فرد ضروری می داند، این فضای مجازی هم بیش از هر چیز دیگری در خدمت روان انسان است. زیرا مرزهای بین وا قعیت های آگاهانه و نا آگاهانه را به هم نزدیک ساخته و می تواند درباره معنای "واقعیت" چیز هایی به ما بگوید.

محیط "په‌لیس" (Palace)  یک محیط چت گرافیکی است که ما برای این تحقیق آن را انتخاب کرده ایم. کاربران در این محیط می توانند برای برقراری ارتباط با دیگران از بین  صورتک های گرافیکی موجود در آن محیط، یک یا چند صورتک را برای باز نمایی شخص خود انتخاب کنند. این صورتک ها هر یک موقعیت یا حالت روانی خاصی را بیان می کند. بعضی از این حالت های "رویاگونه" در محیط "په‌لیس" را می توان در دیگر فضاهای مجازی هم پیدا کرد. ولی تعدادی از این حالت های تنها در محیط "پلس" وجود دارند و کاملا بی نظیر و خاص هستند.

مهم تر از همه این است که محیط "په‌لیس" مانند رویا بسیار مجذوب کننده است. چرا که این محیط یک "تجربه بصری" جدی است. یک مثل قدیمی می‌گوید : "یک تصویر با ارزش تر از هزاران کلمه است ." علم روانشناسی هم تجربه بصری را  تجربه ای بسیار غنی و تصاویر و نمادها را زبان ناآگاهانه می نامند.   

برای درک و آشنایی بیشتر با این"تجربه بصری" باید از دیدگاه روانشناسی خواب، رویا و رویا بینی را مورد توجه قرار داد.

برخی از ویژگی های رویا و رویا بینی از دیدگاه روانشناسی را می توان به شرح زیر فهرست کرد:

- در رویا قوانین مرسوم زمان، مکان و مسافت اجرا نمی شود

- فردی که خواب می بیند می تواند مکررا از یک ماجرا به ماجرایی دیگری منتقل شود، بی آنکه روی زمین سفر کند. ممکن است فرد در خواب خود درگیر ماجرایی در تهران باشد اما بلافاصله درگیر ماجرایی در هاوایی گردد....

- در رویا حسی از مسافت یا مکان وجود ندارد، مسافت و مکان به مفهوم مادی تنها روی زمین خاکی معنا دارد .

-  همچنین کشش جاذبه زمین و آگاهی روزانه اغلب در رویا ناپدید می شوند.

- فرد می تواند چون جسمی شناور در فضا، در حال پریدن یا پرواز کردن باشد. دقیقا بر خلاف آنچه که به عنوان قوانین نیوتن به اثبات رسید است.

فضای سایبری

حالت های فوق در فضای سایبر در حد وسیع تری رخ می دهد. زیرا کاربران در آن فضا از قوانین و آگاهی های زمینی فرا تر می روند: آن ها  تنها با یک کلیک ساده بر روی نگاره‌ایی می توانند از مکانی به مکان دیگر انتقال یابند، بدون هیچ حرکتی در پاها یا چرخشی درچرخ ها و یا هیچ عاملی  که برای اثبات حرکت فرد وجود داشته باشد.

 این تنها یک تغییر بصری و روانی است که انتقال را نشان می دهد. در حالی‌که شما با وجودی مادی، درون اتاقی با انتخاب شخصی و کاملا بیدار نشسته اید. و آنچه که اتفاق می افتد مانند رویایی است که به شما احساسی از لذت و آسودگی می‌بخشد.

شاید زمانی نه چندان دور ما هم با این گفته چانگ تزو (Chuang Tzu) هم کلام شویم ؛ آیا این ما هستیم که در فضای سایبر به عنوان کاربر سیر می کنیم یا اینکه این فضای سایبر است ، که به عنوان بخشی از برنامه های خود ما را تعریف می کند ، کسی چه می داند؟

مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ای روزنامه همشهری

 

جنگ نرم در فضای سایبری

این روزها سخن از جنگ نرم بسیار شنیده می شود.در مطبوعات،رسانه ها،مدارس و دانشگاه ها همه جا سخن از جنگ نرم است.اما سوال اصلی اینجاست که جنگ نرم چیست؟از سوی چه کسانی تهیه و طراحی شده و هدف آن چه می باشد؟

مفهوم جنگ نرم Soft Warfare در برابر مفهوم جنگ سخت Hard Warfare مورد استفاده واقع می شود .اگر در جنگ سخت از ابزار های قدرت سازی مانند ارتش،نیروهای مسلح،واحدهای زرهی و ....برای تصرف خاک،منابع طبیعی و یا سرنگونی یک نظام سیاسی استفاده می شود، مفهوم جنگ نرم با قدرت نرم و ابزارهای قدرت ساز نرم قابل تفسیر است.مفهوم جنگ نرم بر اساس مولفه های قدرت سخت شکل نگرفت.بلکه مولود ساختار و چارچوبی دیگر بود که در ادبیات سیاسی جهان به قدرت نرم مشهور است.ژوزف نای استاد مطرح علوم سیاسی  بزرگترین نظریه پرداز جنگ نرم است. نای در مورد قدرت نرم می نویسد: قدرت نرم توجه ویژه به اشتغال ذهنی جوامع دیگر از طریق ایجاد جاذبه است و زمانی یک کشور یا یک جامعه به قدرت نرم دست می یابد که بتواند اطلاعات و دانایی را به منظور پایان بخشیدن به موضوعات مورد اختلاف به کار بندد و از اختلافات به گونه ای بهره برداری نماید که حاصل آن گرفتن امتیاز باشد. یکی از نمونه های قدرت نرم می تواند کاربرد رسانه های جمعی در مناقشات باشد، رسانه می تواند جایگزین فشار نظامی گردد. در اینجا ما دیگر شاهد اعمال زور و اجبار نیستیم، بلکه اقناع افکار عمومی از طریق جنگ رسانه ای صورت می گیرد.نظریه پردازان قدرت نرم قلمرو و ابزارهای مورد استفاده در جنگ نرم را، موارد زیر می دانند:

ارزشهای بازیگر عرصه بین المللی، فرهنگ،خط مشی ها و نهادها

 

جنگ سایبری،اینترنت و جنگ نرم:

جنگ سایبری از زیر مجموعه های جنگ نرم است. امروزه با پیچیده‌تر و  کوچک‌تر شدن جهان به واسطه رشد فزاینده  وسایل ارتباط جمعی از قبیل اینترنت و ماهواره معادلات گذشته در تنظیم روابط بین کشورها تا حدود زیادی به هم خورده و جای خود را به معادلات جدیدی داده است؛ به گونه‌ای که به جای به کارگیری مستقیم زور، توجه قدرت‌ها به استفاده از قدرت نرم و ایجاد تغییرات از طریق مسالمت‌آمیز با به کارگیری شیوه‌های نوین مداخله در امور داخلی کشورها جلب شده است. جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه‌ای که جامعه هدف یا گروه هدف را نشانه می‌گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش، رقیب را به انفعال یا شکست وامی‌دارد.

جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه‌ای که جامعه هدف یا گروه هدف را نشانه می‌گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وامی‌دارد.

جنگ روانی، جنگ رایانه‌ای، اینترنتی، براندازی نرم، راه‌اندازی شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی و شبکه‌سازی از اشکال جنگ نرم هستند. جنگ نرم در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف است تا حلقه‌های فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی در نظام سیاسی – اجتماعی حاکم تزلزل و بی‌ثباتی ایجاد کند.

فضای سایبر، فضایی است مجازی که به واسطه ابزاری غیرفیزیکی، کارکردی دوگانه دارد: هم باعث ارتقا سطح فکری و هم باعث تشویش اذهان عمومی و شست و شوی مغزی می شود.

ما برای  شناخت فرصتها و تهدیدات در عرصه جنگ نرم در حوزه سایبر باید ابزارهای های موجود را بشناسیم و بدانیم کدامیک از اینها، ارتباطات بیشتر را برقرار می کنند و قدرت نفوذ بیشتری دارند. دانشمندان علوم ارتباطات 3 موج اصلی را در انقلاب ارتباطات و رسانه از هم تمییز می دهند:موج اول رسانه های چاپی(printed media) مانند کتاب، مطبوعات و نشریات،موج دوم رسانه های تصویری و صوتی(Visual media) مانند تلویزیون یا ویدئو و موج سوم رسانه های دیجیتال (Digital media) مانند چند رسانه ای ها و یا اینترنت. 

در عصر موج اول و موج دوم رسانه  ها،  جریان انتقال اطلاعات از فرستنده به مخاطب یک سویه بود یعنی  اطلاعات از یک

جنگ نرم

 منبع برای مخاطب، چه شنونده و چه بیننده، ارسال می شدند. در واقع، رسانه ها، یک طرفه، هر چیزی را که می خواستند، انتقال می دادند به مخاطبین. متصدیان این نوع رسانه ها، دولت ها به خصوص دولت های ثروتمند ،سرمایه داران و لابی های قدرت بودند.  در سطح بالاتر، این رسانه ها در انحصار ابرقدرت ها یعنی آمریکا و شوروی سابق بودند. از اواخر دهه 80 میلادی، با ظهور کامپیوتر و متعاقب آن ایجاد شبکه جهانی وب و اغاز موج سوم رسانه ها، فضا از آن حالت یک سویه درآمد و دوسویه شد و به خاطر آغاز فعالیت اینترنت ، کاملا از گذشته متمایز شد. این امر بدان علت بود که اینترنت و فضای مجازی، فضا را برای شنیدن صداهای مختلف مساعد می کرد. این فضا به خاطر ابزاری سخت افزاری در انحصار قدرت و پول نبود. این تحول در کل جهان رخ داد، ابتدا در کشورهای توسعه یافته، بعد در کشورهای در حال توسعه و بعد حتی در کشورهای توسعه نیافته.

در واقع اکنون این فضا و این ارتباط دیگر حتی دوسویه هم نیست و باید بگوییم چندسویه است و در واقع کشورهای مجازی در فضای سایبر درست شده، که هر کدام شامل چند شهر می شوند و اهالی آنها با هم مرتبطند در حالی که هیچ وقت همدیگر را ندیده اند و  ممکن است گاهی در آن فضا جمع صنفی تشکیل داده باشند.

 

فضای سایبری فرصت یا تهدید:

اینترنت این رسانه جدیدی که در دنیا ایجاد شده، در ابتدا در کشور ما ابزاری بود ناشناخته، که در فهم عموم نبود. در واقع چون این فناوری برونزا بود و از بستر اجتماعی و فرهنگی جامعه ما برنخاست ما همواره از آن یک قدم عقب بودیم .در سالهای ابتدای دهه 70 که اینترنت وارد کشور شد ، حتی دانشگاه ها و دانشگاهیان هم فاقد علم و تخصص کافی در این زمینه بودند.چون که این فناوری غربی بود که از ما یک قدم جلوتر بود همواره ما دربرابر آن حالت انفعالی داشتیم و ویژگی های تهدیدزای آن برای ما بیشتر بود. اما پس از مدتی در جریان نظام، برخی سازمانها به ماهیت دوگانه این رسانه پی بردند و به دنبال فرصت زایی در آن رفتند. حوزه های علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی و کلیه مراکز وابسته به رهبری  در این جهت فعالیت کردند. نمی گویم صددرصد موفق بودند، ولی اقداماتی کردند. به این صورت که مؤسسات دینی نفوذ کردند، در چت روم ها. مناظراتی در چت روم ها قرار دادند. در شبکه های اجتماعی مثل Facebook، نفوذ کردند و تولید اطلاعاتی به نفع دین و به نفع فرهنگ، کردند.

از نگاه  بنده عرصه رسانه های نسل سوم فضای بهتری برای جنگ نرم با دشمن است.  چرا که امروزه فضای ارتباط اجتماعی زیادی در اینترنت ایجاد شده و جمع‌های مجازی فراوانی در اینترنت بوجود آمده که فرهنگ‌های سنتی و مذهبی و خرده فرهنگ‌های جدید و زیادی را به گردهم آورده است.امروز با وجود شبکه تارنمای جهانی دیگر وحشت گذشته که مدرنیسم را عامل همسانی جهان و از بین‌بردن فرهنگ‌های ضعیف و حاشیه ای می‌‌دانست وجود ندارد.

خلاصه کلام اینکه اینترنت بازاری است که در سطح جهان گسترده است و در آن همه چیز یافت می شود و هرکس به فراخور حال ، خوشه ای از آن بر می گیرد. کاربران زیادی روزانه به اینترنت سر می زنند و از امکانات آن بهره می گیرند و در همین حال افراد سودجو با ایجاد سایت های خاص خود سعی می کنند تا این مشتریان رابه سمت خود جلب نموده و به مقاصدخود نائل آیند ، از طرفی بسیار ی از مراکز علمی ، تجاری ، فرهنگی و خبری و ... نیز به دنبال استفاده صحیح و یا سودجویانه از این شاهراه اطلاعاتی هستند و بدین لحاظ با ایجاد سایت های مناسب مترصد انجام امور مثبت می باشند.

استراتژی های جنگ نرم در فضای سایبری:

قرآن می فرماید: فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ.شاید یک تفسیر این آیه این باشد که با همان ابزاری که به جنگ شما می آیند باید به جنگ دشمنان اسلام رفت. لذا پاسخ تهدید نرم، مقابله نرم است. پاسخ مبارزه علمی، مبارزه علمی است.

باز در قرآن آمده: وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ .این آیه به این مساله اشاره دارد که ما می بایست از تمامی ظرفیتهای ممکن خود در جنگ نرم بهره جوییم.

لذا راهبردهای ذیل برای جنگ نرم سایبری در این مقطع پیشنهاد می شود:

 

1-راهبردهای پاکسازی:

یکی از ابزارهای اصلی جنگ نرم دشمن سایتهای مستهجن و پورنوگرافی است.آنها موارد مستهجن درست می کنند. سایت های کذایی خلاف اخلاق درست می کنند و صبح تا شب به خورد جوانان می دهند و جوانی که می آید به فضای اینترنت، شست و شوی مغزی می شود. این گونه حملات باید با فیلترینگ و محدود سازی دسترسی کاربران ایرانی و از سوی دیگر پاکسازی وب از لوث آنها انجام پذیرد.

 

2-راهبردهای آگاه سازی:

آگاهی رکن دوم مبارزه با جنگ نرم سایبری است.اغتشاشات سال گذشته محصول اطلاعات نادرستی بود که این شبکه

جنگ نرم

 ها به افکار عمومی وارد کرده بودند.راهبرد دوم این است که این عملیات روانی را برای مردم توضیح بدهیم و به آنها بفهمانیم که فضای سایبر فضای شکننده ای است که ممکن است اصول اعتقادی آنها را تخریب کند. ما باید مردم را آماده کنیم برای دفع عملیات دشمن. چون این تقابل و مواجهه شرق و غرب مال الآن نیست.

از طرف دیگر مدیریت کشور باید با افزایش کارایی خود مشکلاتی را که بهانه می دهد به دست دشمن رفع کند، چون اغتشاشات شهری از همین نقطه آغاز شد.

 

3-راهبردهای حضور در شبکه های اجتماعی و مقابله به مثل:

یکی از ابزار های مهم  دشمن در  جریان جنگ نرم سایبری در این راستا، سایتهای شبکه های اجتماعی اینترنتی و شبکه های وبلاگی هستند.اگر چه کشورهای حامی و بنیان گذار در آن تبلیغ مستقیم ندارند، اما با ایجاد زمینه طرح و نشر مباحث مورد علاقه و به صورت مثلاً بی طرف به مدیریت افکار عمومی می پردازند. اگرچه هک نمادین این سایت ها  توسط هر گروهی به هر شکل می تواند یک پاتک خوب برای شروع علیه این جریان باشد، اما نمی توان صرفا با هک یا فیلترینگ آثار این گونه جنگهای نرم را کاهش داد.بلکه ورود سازمان یافته به این شبکه های اجتماعی توسط افسران جوان عرصه مبارزه با جنگ نرم و تولید وانتشار اطلاعات مبتنی بر حقایق وبصیرت سیاسی از راهکارهای مبارزه موثر در این عرصه است.

سید محمد رضا آقامیری

گروه جامعه و ارتباطات

تنظیم:سید ابراهیمی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۹ ، ۲۱:۵۸
فاصله گلناری

به گزارش خبرگزاری فارس، حمیدرضا مقدم‌فر مدیر عامل خبرگزاری فارس که بعدازظهر امروز سه‌شنبه در نشستی با موضوع “بررسی جنگ سایبری “‌ در برنامه سپهر سیاست شبکه چهارم سیما با حضور حسن عابدینی کارشناس مسائل رسانه حضور یافته بود، با اشاره به توسعه فضای سایبری در دنیا گفت: بحث توسعه فضای سایبری، به فضای هژمونی امروز دنیا برمی‌گردد که تغییر این رویکرد وابسته به تکنولوژی و استفاده از آن در جنگ نرم است.

 

 

 

* ماهواره و اینترنت سربازان اشغال کشورها از سوی سلطه‌گران

 

وی با بیان اینکه تغییر جنگ سخت به جنگ نرم، ابزاری می‌خواهد که تکنیک‌های آن به فضای سایبری باز می‌گردد، افزود: امروز استفاده از فضای سایبری ابزاری است برای ورود به جنگ نرم؛ چرا که نظام سلطه برای اینکه اراده خود را حاکم کند، امروز نیازی به لشکرکشی نمی‌بیند تا از جنگ سخت استفاده کند بلکه در حوزه سایبر فضای ماهواره‌ای و اینترنت سربازانی هستند که برای اشغال یک کشور نقش مهمی را ایفا می‌کنند.

 

مقدم فر با تاکید بر اینکه در جنگ نرم، اشغالگری نیاز به حضور فیزیکی ندارد، ‌ادامه داد: اشغالگری در جنگ نرم از طریق، تغییر بر افکار و اندیشه‌ها صورت می‌گیرد و روشن است که نظا‌م‌های سلطه‌گر برای اینکه حاکمیت خود را اعمال کند، امروز با استفاده از این ابزار به راحتی می‌تواند از تغییر اندیشه‌ها، رفتار مردم را در یک کشورها در دست بگیرند.

 

 

 

* جنگ سایبری؛ جنگ کم‌هزینه و موثر

وی با یادآوری این مطلب که در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، نظام‌های سلطه‌گر در بسیاری از کشورها از این طریق توانستند حاکمیت خود را اعمال کنند، خاطرنشان کرد که جنگ سایبری،‌ جنگی است کم‌هزینه، موثر و با سرعت که عملیات آن به سرعت انجام می‌شود.

 

مدیر عامل خبرگزاری فارس با اشاره به اینکه در فضای کشور ما جنگ نرم همان چیزی است که سال‌ها پیش از این رهبر معظم انقلاب اسلامی از آن به عنوان جنگ فرهنگی و نیز ناتوی فرهنگی یاد کردند، تاکید کرد: مهمترین ابزار جنگ نرم، امروز در فضای سایبری تعریف می‌شود که در مقاطع مختلف از جمله انتخابات اخیر حجم عمده‌ای از آن را مشاهده کردیم که تجربه بسیار قیمتی و البته پرهزینه‌ای برای نظام اسلامی بود.

 

وی با بیان اینکه در انتخابات اخیر تجربه خوبی در این زمینه کسب کردیم، به نمونه‌ای از آن اشاره کرد و گفت: نظام‌های سلطه‌گر از تمام ابزار سایبری خود همچون شبکه‌های ماهواره‌ای و نیز هزاران سایت در انتخابات اخیر به خوبی استفاده کردند که در این میان اشخاصی هم به صورت معین بودند که به مدیریت و مهندسی این موضوع می‌پرداختند.

 

 

 

* رسانه‌ها باید ابعاد و ابزار جنگ سایبری را برای مردم تبیین کنند

 

مقدم فر تاکید کرد ‌که از این تجربه باید رسانه‌ها بخصوص رسانه ملی استفاده کرده و ابعاد و ابزار مختلف این جنگ را برای مردم تبیین کنند.

این کارشناس مسائل استراتژیک درباره میزان موفقیت‌ راهبردها و نیز پدافندهای نهادهای مسئول در حوزه جنگ سایبری اظهار داشت: خیلی در این موضوع کار نکردیم و هم اکنون با چالش‌های اساسی در این زمینه مواجه هستیم. اگرچه تهاجمات سایبری دشمنان نتیجه دلخواه آنان را در ایران در بر نداشت، اما می‌بایست پیش از این خود را برای هجمه‌ها و تهاجمات در جنگ سایبری آماده می‌کردیم.

وی مولفه‌های فضای جنگ سایبری را فرازمانی، فرامکانی و فراقانونی بودن آن دانست و در عین حال اضافه کرد: در فضای جنگ سایبری دشمنان هر کاری بتوانند انجام می‌دهند و حتی اصول حرفه‌ای و کلاسیک رسانه‌ای را در این فضا زیر پا می‌گذارند.

 

مقدم فر با اشاره به اینکه فضای سایبری فضای نرم و تاثیرگذاری است، به اظهارات یکی از استراتژیست‌های آمریکایی مبنی بر اینکه “فضای سایبر و تاثیرگذاری‌اش بر ایران متکی بر استراتژی قورباغه است “، اشاره کرد و گفت: مدتی قبل نیز رایس در سیاست کلان ایالات متحده در مقابل جمهوری اسلامی ایران نیز این استراتژی را مطرح کرد؛ یعنی در عمق فضای سایبر به گونه‌ای عمل می‌کند که مردم زمانی متوجه این تهدید می‌شوند که کار از کار گذشته است.

جنگ سایبری

 

این استاد دانشگاه با بیان اینکه در ایران ?? میلیون کاربر اینترنتی داریم و بیش از ??? هزار وبلاگ و وب سایت نیز وجود دارند که بیش از نیمی از آن هم اکنون فعال هستند، اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران پس از آمریکا و ژاپن سومین کشور در جهان از نظر وجود وبلاگ و وب‌سایت است که باید از این فرصت به نحو خوب استفاده کرد.

 

 

 

* انتخابات اخیر نشان داد که در حوزه سایبر با جنگی تمام عیار مواجه هستیم

 

وی در ادامه با بیان اینکه مدت‌ها است که وارد جنگ سایبری شده‌ایم و این انتخابات اخیر نشان داد که در این حوزه با یک جنگ تمام عیار مواجه هستیم، بیان داشت: در این انتخابات تمام توان دشمن در حوزه سایبر متوجه ایران اسلامی شد و آنها از همه تاکتیک‌ها و تکنیک‌های خود در فضای سایبر علیه ما استفاده کردند از این رو هنوز به خوبی در این زمینه آماده نشده‌ایم و باید مراکز و مسئولین مربوطه کارهای فراوانی در این زمینه انجام دهند.

 

مقدم فر با اشاره به هجمه و حمله هکرها به فضای سایبری کشورمان در انتخابات اخیر، گفت: در این مقطع ما در این زمینه پدافند نداشتیم از این رو از بسیاری از قسمت‌ها آسیب دیدیم که این آسیب‌ها را هنوز نظام اسلامی به طور کامل از خود دور نکرده است.

وی یکی از شیوه‌ها و ابزارهای جنگ سایبری را حمله هکرها به سایت‌ها تاثیر گذار در یک کشور برشمرد و افزود: در انتخابات اخیر هکرهایی سایت‌های تاثیر گذار و اصلی کشورمان را هک کردند و بعضا موجب تعطیلی رسانه‌هایی شدند که اخبار، اطلاعات و روایات‌های درست را از انتخابات ایران به دنیا مخابره می‌کردند.حتی برخی از هکرها سایت‌هایی را آماده و جایگزین سایت‌های هک شده کردند و یا با عناوین سایت‌های هک شده آمدند و اطلاعات خلاف و دروغ را ارسال کردند.

 

 

 

* باید در حوزه جنگ سایبری پدافند داشته باشیم

 

این کارشناس مسائل رسانه با تاکید بر اینکه در حوزه جنگ سایبری باید خود را آماده کنیم و نسبت به آن پدافند داشته باشیم، اظهار داشت: در نگاهی مختصر متوجه می‌شویم که صدها سایت و شبکه‌های ماهواره‌ای و خبری همانند BBC فارسی و CNN آسیب‌هایی را به فضای افکار عمومی کشورمان در انتخابات اخیر ایجاد کردند.

 

وی در ادامه به اقدامات تیم رصد سایبری سپاه در کشف و منهدم کردن شبکه‌های اینترنتی ضد اخلاقی و ضد دینی در فضای اینترنتی کشورمان اشاره کرد و گفت:‌ در این سالیان نهادهایی همچون سپاه پاسداران اقدامات موثری را در تهاجمات سایبری انجام داده‌اند که ظرفیت بزرگی محسوب می‌شود؛ اگرچه به خوبی از این فرصت‌ها استفاده نشده است.

مقدم فر با بیان اینکه همانطور که در زمینه‌های مختلف علمی پیشرفت‌های گسترده‌ای داشتیم و جوانان توانسته‌اند در این مراحل به رشد و تعالی برسند، در زمینه مقابله با تهاجمات سایبری استعدادهای فوق‌العاده‌ای در کشور داریم، گفت: انهدام سایت‌های ضداخلاقی و ضددینی در فضای اینترنت که از سوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام گرفت توسط یک سری نیروهای جوان، علمی، محقق و پژوهشگر صورت پذیرفت که همانند جوانانی که در علومی مانند هسته‌ای و نانوتکنولوژی خوش درخشیدند در فضای سایبری نیز این جوانان خود را نشان دادند.

مدیر عامل خبرگزاری فارس در تشریح مقابله با تهاجمات سایبری دشمنان نیز اظهار داشت: گام اول درا ین زمینه خارج شدن از انفعال است چرا که ما در کشورمان فرصت‌های خوبی داریم و باید از صاحبان فکر و اندیشه که سرمایه‌های بزرگی در این زمینه هستند، استفاده کنیم.

 

وی ادامه داد: در حالی که در دنیای غرب و آمریکایی‌ها از فناوری فوق‌العاده‌ای در این زمینه برخوردارند اما پیامی ندارند، انقلاب اسلامی دارای پیام است و دنیا شنوای این پیام خواهد بود از این رو باید این پیام را از این طریق به گوش جهانیان برسانیم.

 

مقدم فر خروج از انفعال و نیز تشکیل اتاق‌های فکر و استفاده از نخبگان و کارشناسان را در حوزه سایبر از دیگر مواردی عنوان کرد که باید برای مقابله با تهاجمات سایبری از آن استفاده کرد.

 

این روزها سخن از جنگ نرم بسیار شنیده می شود.در مطبوعات، رسانه ها، مدارس و دانشگاه ها همه جا سخن از جنگ نرم است. اما سوال اصلی اینجاست که جنگ نرم چیست؟ از سوی چه کسانی تهیه و طراحی شده و هدف آن چه می باشد؟
 
مفهوم جنگ نرم Soft Warfare در برابر مفهوم جنگ سخت Hard Warfare مورد استفاده واقع می شود .اگر در جنگ سخت از ابزار های قدرت سازی مانند ارتش، نیروهای مسلح، واحدهای زرهی و .... برای تصرف خاک، منابع طبیعی و یا سرنگونی یک نظام سیاسی استفاده می شود، مفهوم جنگ نرم با قدرت نرم و ابزارهای قدرت ساز نرم قابل تفسیر است.مفهوم جنگ نرم بر اساس مولفه های قدرت سخت شکل نگرفت. بلکه مولود ساختار و چارچوبی دیگر بود که در ادبیات سیاسی جهان به قدرت نرم مشهور است. 

ژوزف نای استاد مطرح علوم سیاسی بزرگترین نظریه پرداز جنگ نرم است. نای در مورد قدرت نرم می نویسد: قدرت نرم توجه ویژه به اشتغال ذهنی جوامع دیگر از طریق ایجاد جاذبه است و زمانی یک کشور یا یک جامعه به قدرت نرم دست می یابد که بتواند اطلاعات و دانایی را به منظور پایان بخشیدن به موضوعات مورد اختلاف به کار بندد و از اختلافات به گونه ای بهره برداری نماید که حاصل آن گرفتن امتیاز باشد. یکی از نمونه های قدرت نرم می تواند کاربرد رسانه های جمعی در مناقشات باشد، رسانه می تواند جایگزین فشار نظامی گردد. در اینجا ما دیگر شاهد اعمال زور و اجبار نیستیم، بلکه اقناع افکار عمومی از طریق جنگ رسانه ای صورت می گیرد. 

نظریه پردازان قدرت نرم، قلمرو و ابزارهای مورد استفاده در جنگ نرم را، موارد زیر می دانند:
ارزشهای بازیگر عرصه بین المللی، فرهنگ، خط مشی ها و نهادها،
جنگ سایبری، اینترنت و جنگ نرم:
 
جنگ سایبری از زیر مجموعه های جنگ نرم است. امروزه با پیچیده‌تر و کوچک‌تر شدن جهان به واسطه رشد فزاینده وسایل ارتباط جمعی از قبیل اینترنت و ماهواره معادلات گذشته در تنظیم روابط بین کشورها تا حدود زیادی به هم خورده و جای خود را به معادلات جدیدی داده است؛ به گونه‌ای که به جای به کارگیری مستقیم زور، توجه قدرت‌ها به استفاده از قدرت نرم و ایجاد تغییرات از طریق مسالمت‌آمیز با به کارگیری شیوه‌های نوین مداخله در امور داخلی کشورها جلب شده است.
جنگ نرم در برابر جنگ سخت در حقیقت شامل هرگونه اقدام روانی و تبلیغات رسانه‌ای است که جامعه هدف یا گروه هدف را نشانه می‌گیرد و بدون درگیری نظامی و گشوده شدن آتش رقیب را به انفعال یا شکست وامی‌دارد.
 
جنگ روانی، جنگ رایانه‌ای، اینترنتی، براندازی نرم، راه‌اندازی شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی و شبکه‌سازی از اشکال جنگ نرم هستند. جنگ نرم در پی از پای درآوردن اندیشه و تفکر جامعه هدف است تا حلقه‌های فکری و فرهنگی آن را سست کند و با بمباران خبری و تبلیغاتی در نظام سیاسی – اجتماعی حاکم تزلزل و بی‌ثباتی ایجاد کند. 

فضای سایبر، فضایی است مجازی که به واسطه ابزاری غیرفیزیکی، کارکردی دوگانه دارد: هم باعث ارتقاء سطح فکری و هم باعث تشویش اذهان عمومی و شست و شوی مغزی می شود.
 
ما برای شناخت فرصتها و تهدیدات در عرصه جنگ نرم در حوزه سایبر باید ابزارهای موجود را بشناسیم و بدانیم کدامیک از اینها، ارتباطات بیشتر را برقرار می کنند و قدرت نفوذ بیشتری دارند. دانشمندان علوم ارتباطات 3 موج اصلی را در انقلاب ارتباطات و رسانه از هم تمییز می دهند:موج اول رسانه های چاپی(printed media) مانند کتاب، مطبوعات و نشریات، موج دوم رسانه های تصویری و صوتی(Visual media) مانند تلویزیون یا ویدئو و موج سوم رسانه های دیجیتال (Digital media) مانند چند رسانه ای ها و یا اینترنت.

جنگ سایبری
 
در عصر موج اول و موج دوم رسانه ها، جریان انتقال اطلاعات از فرستنده به مخاطب یک سویه بود یعنی اطلاعات از یک منبع برای مخاطب، چه شنونده و چه بیننده، ارسال می شدند. در واقع رسانه ها یک طرفه هر چیزی را که می خواستند، انتقال می دادند به مخاطبین. متصدیان این نوع رسانه ها، دولت ها به خصوص دولت های ثروتمند، سرمایه داران و لابی های قدرت بودند.
 
در سطح بالاتر، این رسانه ها در انحصار ابرقدرت ها یعنی آمریکا و شوروی سابق بودند. از اواخر دهه 80 میلادی، با ظهور و بروز بیشتر کامپیوتر و متعاقب آن ایجاد شبکه جهانی وب و آغاز موج سوم رسانه ها، فضا از آن حالت یک سویه درآمد و دوسویه شد و به خاطر آغاز فعالیت اینترنت، کاملا از گذشته متمایز گشت. این امر بدان علت بود که اینترنت و فضای مجازی، فضا را برای شنیدن صداهای مختلف مساعد می کرد. این فضا به خاطر ابزاری سخت افزاری در انحصار قدرت و پول نبود. این تحول در کل جهان رخ داد، ابتدا در کشورهای توسعه یافته، بعد در کشورهای در حال توسعه و بعد حتی در کشورهای توسعه نیافته. 

در واقع اکنون این فضا و این ارتباط دیگر حتی دوسویه هم نیست و باید بگوییم چندسویه است و در واقع کشورهای مجازی در فضای سایبر درست شده، که هر کدام شامل چند شهر می شوند و اهالی آنها با هم مرتبطند در حالی که هیچ وقت همدیگر را ندیده اند و ممکن است گاهی در آن فضا جمع صنفی تشکیل داده باشند.
 
فضای سایبری فرصت یا تهدید؟
اینترنت این رسانه جدیدی که در دنیا ایجاد شده، در ابتدا در کشور ما ابزاری بود ناشناخته، که در فهم عموم نبود. در واقع چون این فناوری برون‌زا بود و از بستر اجتماعی و فرهنگی جامعه ما برنخاست ما همواره از آن یک قدم عقب بودیم. در سالهای دهه 70 که اینترنت وارد کشور شد، حتی دانشگاه ها و دانشگاهیان هم فاقد علم و تخصص کافی در این زمینه بودند. چون که این فناوری غربی بود که از ما یک قدم جلوتر بود همواره ما دربرابر آن حالت انفعالی داشتیم و ویژگی های تهدیدزای آن برای ما بیشتر بود.
 
اما پس از مدتی در جریان نظام، برخی سازمانها به ماهیت دوگانه این رسانه پی بردند و به دنبال فرصت زایی در آن رفتند. حوزه های علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی و کلیه مراکز وابسته به سطوح عالی دولت و نظام در این جهت فعالیت کردند. نمی گوییم صددرصد موفق بودند، ولی اقداماتی کردند. به این صورت که مؤسسات دینی نفوذ کردند، در چت روم ها. مناظراتی در چت روم ها قرار دادند. در شبکه های اجتماعی مثل Facebook، نفوذ کردند و تولید اطلاعاتی به نفع دین و به نفع فرهنگ، نمودند.
 
از نگاه نگارنده عرصه رسانه های نسل سوم فضای بهتری برای جنگ نرم با دشمن است. چرا که امروزه فضای ارتباط اجتماعی زیادی در اینترنت ایجاد شده و جمع‌های مجازی فراوانی در اینترنت به وجود آمده که فرهنگ‌های سنتی و مذهبی و خرده فرهنگ‌های جدید و زیادی را  گردهم آورده است. امروز با وجود شبکه تارنمای جهانی دیگر وحشت گذشته که مدرنیسم را عامل همسانی جهان و از بین‌بردن فرهنگ ‌های ضعیف و حاشیه ای می‌‌دانست وجود ندارد.
 
خلاصه کلام اینکه اینترنت بازاری است که در سطح جهان گسترده است و در آن همه چیز یافت می شود و هرکس به فراخور حال، خوشه ای از آن بر می گیرد. کاربران زیادی روزانه به اینترنت سر می زنند و از امکانات آن بهره می گیرند و در همین حال افراد سودجو با ایجاد سایت های خاص خود سعی می کنند تا این مشتریان را به سمت خود جلب نموده و به مقاصدخود نائل آیند، از طرفی بسیاری از مراکز علمی، تجاری، فرهنگی، خبری و ... نیز به دنبال استفاده صحیح از این شاهراه اطلاعاتی هستند و بدین لحاظ با ایجاد سایت های مناسب مترصد انجام امور مثبت می باشند.
 
استراتژی های جنگ نرم در فضای سایبری:
قرآن می فرماید: فَمَنِ اعْتَدَى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَیْکُمْ. شاید یک تفسیر این آیه این باشد که با همان ابزاری که به جنگ شما می آیند باید به جنگ دشمنان اسلام رفت. لذا پاسخ تهدید نرم، مقابله نرم است. پاسخ مبارزه علمی، مبارزه علمی است.
 
باز در قرآن آمده: وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ .این آیه به این مساله اشاره دارد که ما می بایست از تمامی ظرفیتهای ممکن خود در جنگ نرم بهره جوییم. لذا راهبردهای ذیل برای جنگ نرم سایبری در این مقطع پیشنهاد می شود:
 
1-راهبردهای پاکسازی:
یکی از ابزارهای اصلی جنگ نرم دشمن سایت های مستهجن و پورنوگرافی است. آنها موارد مستهجن درست می کنند. سایت های کذایی خلاف اخلاق درست می کنند و صبح تا شب به خورد جوانان می دهند و جوانی که می آید به فضای اینترنت، شست و شوی مغزی می شود. این گونه حملات باید با فیلترینگ و محدود سازی دسترسی کاربران ایرانی و از سوی دیگر پاکسازی وب از لوث آنها انجام پذیرد.
 
2-راهبردهای آگاه سازی:
آگاهی، رکن دوم مبارزه با جنگ نرم سایبری است. اغتشاشات سال گذشته محصول اطلاعات نادرستی بود که این شبکه ها به افکار عمومی وارد کرده بودند. راهبرد دوم این است که این عملیات روانی را برای مردم توضیح بدهیم و به آنها بفهمانیم که فضای سایبر فضای شکننده ای است که ممکن است اصول اعتقادی آنها را تخریب کند. ما باید مردم را آماده کنیم برای دفع عملیات دشمن. چون این تقابل و مواجهه شرق و غرب مخصوص الآن نیست.

از طرف دیگر مدیریت کشور باید با افزایش کارایی خود مشکلاتی را که بهانه می دهد به دست دشمن، رفع کند، چون اغتشاشات شهری از همین نقطه آغاز شد.

3-راهبردهای حضور در شبکه های اجتماعی و مقابله به مثل:

یکی از ابزار های مهم دشمن در جریان جنگ نرم سایبری در این راستا، سایتهای شبکه های اجتماعی اینترتی و شبکه های وبلاگی هستند. اگر چه کشورهای حامی و بنیانگذار در آن تبلیغ مستقیم ندارند، اما با ایجاد زمینه طرح و نشر مباحث مورد علاقه و به صورت مثلاً بی طرف به مدیریت افکار عمومی می پردازند.

 با اینکه هک نمادین این سایت ها توسط هر گروهی به هر شکل می تواند یک پاتک خوب برای شروع کار علیه این جریان باشد، اما نمی توان صرفا با هک یا فیلترینگ آثار این گونه جنگهای نرم را کاهش داد. بلکه ورود سازمان یافته به این شبکه های اجتماعی توسط افسران جوان عرصه مبارزه با جنگ نرم و تولید و انتشار اطلاعات مبتنی بر حقایق و بصیرت سیاسی از راهکارهای مبارزه موثر در این عرصه است. 

13اسفند 89 از وبلگ جهان یکه نگار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۹ ، ۲۱:۵۱
فاصله گلناری

اطلاع رسانی خانواده

www.shamimm.ir

کودک ایران

www.nonahal.org

   

خانواده غدیر

www.ghadir.org

جوان

www.javandaily.ir

مهر

www.mehrnews.com

مسجدها

www.mashhadmasajed.ir

تبیان

www.tebyan.net

قمه زنی

www.iranpoliticsclub.com

گلبافت

www.golbaft.com

سنجش

www.sanjesh.org

عمو پورنگ

www.amoo.ir

سیمای خانواده

www.khanevadeh.ir

 

 

اخبار و تحلیل ها

www.hadi.basirat.ir

حیوانات

www.netpets.com

زیست شناسی

www.bio.com

ماشین

www.ford.com

شیمی

www.csc.fi

بازی

www.sega.com

موزه

www.emf.net/louvre

   

شطرنج

www.hydra.com

هنر

www.art.net

کتاب

www.books.com

ماشین

www.toyota.com

صوت و تصویر

www.mppa.org

شهرهای مهم

http://city.net

 

بسکتبال حرفه ای آمریکا

www.nba.com

موبایل

www.mobinmobile.com

نمونه سؤال

www.isfedu.org

مجله رشد

www.roshdmag.org

صبح

www.sobh.org

شهید سید مرتضی آوینی

www.avini.com

   
   

شهید دکتر مصطفی چمران

www.chamran.org

شهید مطهری

www.motahari.org

نوید شاهد

www.navidshahed.com

سبکبالان

www.sabokbalan.com

ساجد

www.sajed.ir

کنگره سرداران و 3000 شهید استان سمنان

www.3000shahid.ir

راهیان نور

www.rahianenoor.ir

علمدار

www.alamdar.ir

رنگ خدا

www.rangekhoda.ir

بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس

www.bonyadedefa.com

کتابخانه تخصصی دفاع

www.rc.dsrc.ir/lib

 

هیئت مجازی جوانان شهدای گمنام

www.gomnam.ir

مرکز ملی اسناد دفاع مقدس

www.rc.dsrc.ir/doc

حماسه

www.hemaseh.com

امام موسی صدر

www.imamsadr.ir

 

 

ایثار

www.isaar.ir

مرکز رسیدگی به مصدومین شیمیایی

www.isaarcwv.ir

مرکز ضایعات نخایی جانبازان

www.isaarsci.ir

جلوه ایثار

www.jelveisar.ir

ملائک

www.malaek.ir/new

ماندگار

www.mandegar8.net

نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری

www.nahad.net

نخلستان

www.nakhlestan.org

پلاک جنگی

www.pelakejangi.com

قافله شهدا

www.qafeleh.ir

صدا

www.realaudio.com

چند رسانه ای

www.macromedia.com

بازی و فیلم 3 بعدی

www.virtualveyas.com

تصاویر متحرک

www.realvideo.com

پایگاه اطلاع رسانی شهید عزیز الهی

www.shahidazizolahi.ir

شوکوپارس

www.Shocopars.com

گلستان

www.golestan.com

آهنگ

Vahidesite.blogfa.com

شبکه 3

www.tv3.ir

 

از وبلگ جهان یکه نگار اسفند89

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۹ ، ۲۱:۴۰
فاصله گلناری

لیزر و کاربرد آن در بیماری های پوستی

 

حتی‌ پیش‌ از کشف‌ لیزر(1) ( LASER) در سال‌ 1960 ، مفهوم‌ آن‌ با عنوان‌ «اشعه‌ مرگ» برای‌ خوانندگان‌ داستان های‌ علمی‌ آشنا بود. هنوز هم‌ خیلی ها همین‌ تصور را دارند، اما امروزه‌ لیزر کاربردهای‌ فراوانی‌ دارد و به‌ صورت‌ ابزارهای‌ متداول‌ در مغازه‌ها، ادارات، کارخانه‌ ها و حتی‌ در خانه‌ها استفاده‌ می‌ شود.

به‌ ساده‌ترین‌ بیان، لیزر را می ‌توان‌ منبعی‌ از نور یا انرژی‌ تابشی‌ توصیف‌ کرد. اما لیزر ویژگی‌ های‌ بسیاری‌ دارد که‌ آن‌ را از دیگر منابع‌ نور مانند خورشید یا چراغ‌ برق‌ متمایز می ‌کند. دستگاه‌ های‌ لیزر به‌ شکل‌ها و اندازه‌های‌ متفاوتی‌ ساخته‌ شده ‌اند. آنها ممکن‌ است‌ کوچکتر از یک‌ نقطه‌ یا آن‌ قدر بزرگ‌ باشند که‌ برای‌ جا دادنشان‌ به‌ یک‌ ساختمان‌ نیاز باشد. اما با وجود این‌ تنوع، همه‌ آنها بر یک‌ اساس‌ کار می ‌کنند.

تابش‌ نور به‌ دو طیف‌ مرئی‌ و نامرئی‌ تقسیم‌ می ‌شود. طیف‌ مرئی‌ (نور سفید) خود از چندین‌ رنگ‌ تشکیل‌ شده‌ است. نیوتن‌ در سال‌ 1665 با تاباندن‌ نور سفید به‌ منشور شیشه ‌ای، طیف‌ رنگ‌ های‌ آن‌ (اصطلاحاً رنگ‌ های‌ متفاوت‌ رنگین ‌کمان) را مشخص‌ کرد. طیف‌ نامرئی‌ نیز شامل‌ تابش‌ مادون‌ قرمز (فرو سرخ)، میکروویو (MICROWAVE) و امواج‌ رادیویی‌ در یک‌ سر طیف‌؛ و تابش‌ فرا بنفش، اشعه‌ ایکس‌ و اشعه‌ گاما در سر دیگر طیف‌ می ‌شود. مجموع‌ این‌ها (مرئی‌ و نامرئی) تابش‌ الکترومغناطیسی‌ است.

هر یک از این‌ امواج‌‌ طول‌ موج‌ خاصی‌ دارند (منظور از طول‌ موج‌، فاصله‌ بین‌ دو قله‌ موج‌ است). اما دستگاه‌های‌ لیزر طوری‌ ساخته‌ شده ‌اند که‌ نور خارج ‌شده‌ از آنها تنها یک‌ طول‌ موج‌ دارد (اصطلاحاً تکفام) و تمام‌ موج‌ های‌ آن‌ روی‌ هم‌ می ‌افتند (اصطلاحاً همدوس). به‌ این‌ ترتیب‌ باریکه‌ شدیدی‌ از نور تولید می‌ شود.

دستگاه‌های‌ لیزر بسته‌ به‌ آن‌ که‌ محیط‌ فعال ‌کننده‌ آنها (ماده‌ای‌ که‌ به‌ عنوان‌ تقویت‌ کننده‌ نور به‌ کار می ‌رود) چه‌ باشد، به‌ انواع‌ لیزرهای‌ حالت‌ جامد، گاز و مایع‌ تقسیم‌ می ‌شوند.

همان‌ طور که‌ قبلاً اشاره‌ شد، لیزر در صنایع‌ کاربردهای‌ بسیاری‌ دارد؛ از آن برای‌ برش ‌دادن‌ و سوراخ‌ کردن‌ فلزات، جوشکاری، در مخابرات‌ نوری، در صنایع‌ نظامی‌ برای‌ دستگاه‌ های‌ بردیاب، در صنعت‌ نمایش‌ و فیلم سازی، در فروشگاه‌ها برای‌ خواندن‌ بارکد(BAR CODE) اجناس، در ویدئوها و ضبط صوت‌های‌ با دیسک‌ فشرده‌ و در بسیاری‌ موارد دیگر استفاده‌ می ‌شود.

علاوه‌ بر کاربردهای‌ پر توان‌ در صنایع‌ سنگین، دستگاه‌های‌ لیزر کاربردهای‌ زیادی‌ در حوزه‌های‌ ظریف ‌تر مانند پزشکی‌ دارند؛ مثلاً در جوش ‌دادن‌ شبکیه‌ چشم، در جراحی‌ به‌ جای‌ چاقوی‌ جراحی‌ (که‌ باعث‌ جلوگیری‌ از خونریزی‌ در محل‌ عمل‌ می‌شود)، در آنژیوپلاستی‌ عروق‌ کرونر (باز کردن‌ رگ ‌های‌ صدمه‌ دیده‌ قلب) و درمان‌ بسیاری‌ از مشکلات‌ پوستی‌، که‌ موضوع‌ اصلی‌ این‌ نوشتار است.

 

شیوه‌ عملکرد لیزر در پوست‌

لیزرهای‌ متفاوتی‌ برای‌ پوست‌ به‌ کار می‌ روند. بسته‌ به‌ آن‌ که‌ چه‌ نوع‌ آن‌ استفاده‌ شود، سلول‌ یا مولکولِ هدف‌ در پوست‌ متفاوت‌ است. نور خارج ‌شده‌ از هر لیزر طول‌ موج‌ متفاوتی‌ دارد. بنابراین‌ در هر طول‌ موج، این‌ انرژی‌ جذب‌ ماده‌ خاصی‌ می ‌شود که‌ اصطلاحاً به‌ آن‌ کروموفور گویند. مثلاً اگر هدف‌ درمان، برداشتن‌ ضایعات‌ رنگی‌ از جمله‌ لکه‌های‌ قهوه‌ای‌ روی‌ پوست‌ باشد، کروموفور آن‌ رنگدانه‌ ملانین‌ است. در گروه‌ دیگری‌ از لیزرها ماده‌ هدف‌ آب‌ داخل‌ و خارج‌ سلولی‌ است. آب‌ نور را جذب‌ می‌ کند و تبخیر می شود. بنابراین‌ سلول‌ با از دست ‌دادن‌ رطوبت‌ خود از بین‌ می ‌رود. در حالی‌ که‌ سلول‌ های‌ مجاور سالم‌ باقی‌ می‌ مانند. این‌ خاصیت‌ لیزر (جذب‌ توسط‌ ماده‌ کروموفور و یا آب) باعث‌ شده‌ که‌ استفاده‌ از لیزر روشی‌ ایده‌آل‌ برای‌ از بین‌ بردن‌ بسیاری‌ ضایعات‌ پوستی‌ باشد؛ زیرا:

- احتیاج‌ به‌ عمل‌ جراحی‌ حذف‌ می‌ شود.

- درمان‌ معمولاً بدون‌ درد است‌ و یا فقط‌ با بی ‌حسی‌ موضعی‌ انجام‌ می‌ شود.

- خونریزی‌ و نیز اِسکار= SCAR ( جای زخم ِ عمل) بسیار کمتر از سایر روش‌هاست.

- زمان‌ کار اغلب‌ بسیار کوتاه‌ تر از دیگر روش‌هاست.

- در بعضی‌ موارد، تنها راه‌ درمان‌ برای‌ مشکل‌ پوستی‌ استفاده‌ از لیزر است.

 

موارد استفاده‌ از لیزر در پوست‌

- ضایعات‌ مربوط‌ به‌ عروق‌ پوست‌ (مانند ماه‌ گرفتگی، عروق‌ گشاد شده‌ سطحی‌ در صورت‌ و پاها).

- اِسکارها (شامل‌ لک‌ های‌ قرمز، سفید، قهوه‌ای‌ و گوشت‌ اضافه‌ که‌ از ضایعات‌ قبلی‌ به‌ جا مانده‌ باشد).

- ترک‌ های‌ پوست، فرورفتگی‌های‌ ناشی‌ از جوش‌ و...، چین‌ و چروک‌  و زگیل‌ های‌ ویروسی.

- ضایعات‌ رنگدانه ‌ای‌ (مانند لک‌ های‌ ناشی‌ از آفتاب، لک‌ هایی‌ که‌ اصطلاحاً «شیرقهوه» نامیده‌ می ‌شوند، بعضی‌ از خال‌ های‌ عمقی‌ پوست).

- خالکوبی‌ و  لک  ‌های‌ باقیمانده‌ از خراشیدگی‌ها و تصادفات.

- برداشتن‌ موهای‌ زاید .

با توجه‌ به‌ تعدد بیماری‌های‌ پوستی، لازم‌ است‌ بیمار توسط‌ متخصص‌ معاینه‌ و نوع‌ ضایعه‌ دقیقاً تشخیص‌ داده‌ شود. سپس‌ پزشک‌ با در نظر گرفتن‌ میزان‌ کارآیی‌ لیزر برای‌ آن‌ بیماری، در مورد انجام‌ لیزر درمانی‌ تصمیم‌ خواهد گرفت.

 

عوارض‌ جانبی‌

لیزر در کنار اثرات‌ خوب، به‌ ندرت‌ عوارض‌ جانبی‌ نیز دارد. البته‌ پیش‌ از درمان، این‌ عوارض‌ به‌ اطلاع‌ بیمار می ‌رسد. پزشک‌ نیز با در نظر گرفتن‌ تمام‌ جوانب، سعی‌ خواهد کرد آنها را به‌ حداقل‌ برساند. بسته‌ به‌ این‌ که‌ از چه‌ سیستم‌ لیزری‌ و در درمان‌ چه‌ ضایعه‌ ای‌ از این‌ تکنولوژی‌ استفاده‌ شود، عوارض‌ متفاوت‌ خواهد بود. در یک‌ نگاه‌ کلی‌ می‌ توان‌ به‌ این‌ موارد اشاره‌ کرد:

- درد؛ که‌ غالباً خفیف‌ است‌ و می ‌توان‌ آن‌ را با استفاده‌ از بی‌ حس ‌کننده‌ های‌ موضعی‌ یا تزریقی، باز هم‌ کاهش‌ داد.

- تورم؛ که‌ بیشتر در اطراف‌ پلک‌ و گردن‌ ایجاد می‌ شود و معمولاً سه‌ تا پنج‌ روز بعد از عمل‌ از بین‌ می‌ رود.

- به‌ وجود آمدن‌ حالتی‌ شبیه‌ به‌ خون مردگی‌ زیر پوست؛ که‌ معمولاً بلافاصله‌ بعد از عمل‌ پدید می ‌آید و طی‌ هفت‌ تا ده‌ روز محو می‌ شود.

- ایجاد تاول‌ یا دَلـَمه‌ در محل؛ که‌ طی‌ یک‌ تا دو هفته‌ بهبود می‌یابد.

- افزایش‌ رنگ‌ پوست‌ یا کاهش‌ آن‌ در محل؛ که‌ طی‌ سه‌ تا شش‌ ماه‌ بهبود می ‌یابد.

- پدید آمدن‌ اِسکار؛ که‌ بسیار نادر است.

- این‌ که‌ ضایعه‌ مورد نظر کاملاً بهبود نیابد یا عود کند.

در پایان، به‌ این‌ نکته‌ اشاره‌ می‌ کنیم‌ که‌ به‌ لیزر باید نگاهی‌ واقع گرا داشت. انتظار بیش‌ از حد داشتن‌ منطقی‌ نیست‌ و گرفتن‌ نتیجه‌ صددرصد نیز همیشه‌ امکان‌ ندارد.

 

پی‌ نوشت‌

1) ABBREVIATION OF "LIGHT AMPLIFICATION BY STIMULATED EMISSION OF RADIATION"

دکتر الهه قادری ـ متخصص پوست

 

لینک ها

 نکاتی در مورد مراقبت از پوست 

 

لیزر در خدمت پوست و زیبایی

لیزر درمانی

پوست، بزرگ ترین ارگان بدن است که از 3 لایه ی اپیدرم، درم و هیپودرم تشکیل شده است. اپیدرم که بیرونی ترین لایه ی پوست است، در برگیرنده ی لایه های سازنده ی سلول های پوستی است. درم لایه بعدی است که دارای بافت هم بند و فیبرهایی است که باعث ایجاد استحکام و الاستیسیتی پوست می شود.

عمقی ترین لایه ی پوست هیپودرم است که از چربی تشکیل شده است. با پیر شدن پوست ترکیبات حمایت کننده ی آن به تدریج تخریب می شود. به عنوان مثال فیبرهای الاستیک درم شکسته شده و به صورت دائمی از بین می رود. فیبرهای کلاژن کم شده و با تغییرات شیمیایی، فعالیت آن مختل می شود. همچنین هیالورونیک اسید که ماده ی قوام دهنده ی بافت پوست است، از بین می رود. بنابراین پوست سخت تر و نازک تر شده، چروک هایی بر روی ماهیچه های آن ظاهر می شود که مقدار آن با افزایش سن، بیشتر می شود.

مناطقی که در معرض حرکت های تکرار شونده هستند و حالت های مختلف احساس چهره را نشان می دهند؛ مثل اطراف چشم و لب، بیشتر در معرض چروک قرار می گیرند و در نهایت پروسه های ترمیم تغییرات سلولی پوست به مرور کاهش یافته و قدرت پوست در مقابله با شرایط محیطی کاهش می یابد.

مواجهه ی بیش از اندازه با آفتاب(به عنوان مثال افرادی که حمام آفتاب می گیرند) و سیگار کشیدن این پروسه را تسریع می کند.

هیچ یک از روندهایی که منجر به چروک شدن پوست می شود قابل بازگشت نیست ولی اقداماتی هست که به واسطه ی آن ها می توان پروسه ی پیر شدن را به حداقل رساند.

عوامل موثر در کاهش بروز پیری پوست:

* خودداری از مواجهه ی طولانی مدت با آفتاب و قرار گرفتن در معرض Sun lamp می تواند مفید باشد. بیشترین مواجهه با اشعه ماوراء بنفش معمولا بین ساعات 10 صبح تا 4 بعد از ظهر صورت می گیرد.

* استفاده از کرم ها و لوسیون های محافظت کننده در برابر آفتاب

* ترک سیگار

* شیوه ی زندگی سالم همراه با رژیم غذایی متعادل و ورزش روزانه

* کاهش استرس و مراقبت روزانه ی پوست با شستشوی ملایم روزانه

* استفاده از مرطوب کننده و ضد آفتاب

لیزرهای جدید و چروک صورت

یکی از رویکردهای نوین در درمان پیری پوست، استفاده از تکنیک فراکشنال(fractional photothermolysis) است که در این روش با ایجاد ستون های میکروسکوپیک حرارتی، توسط نوعی از دستگاه لیزر، اپیدرم به شکل موضعی در مقطعی نکروز می شود ولی بافت اطراف این ستون های حرارتی سالم می ماند و این امر موجب تسریع روند ترمیم پوست از طریق سلول های سازنده ی درم و اپیدرم باقی مانده می گردد.

عمق این ستون های حرارتی وابسته به انرژی دستگاه است و بر اساس شاخص های پوست و نوع درمان تنظیم می گردد.

از آن جایی که لایه ی شاخی پوست در طی این پروسه دست نخورده باقی می ماند، بنابراین فعالیت طبیعی پوست به عنوان سد حفاظتی حفظ می گردد و عناصر صدمه دیده ی پوست با استفاده از سلول های کراتینوسیت زنده ی حاشیه ی آسیب، ترمیم می گردد.

البته کاربرد این تکنیک فقط در پیری پوست نیست. در ادامه کاربردهای دیگر آن را برای تان آورده ایم.

نکات ضروری در مورد لیزر فراکشنال

تکنولوژی فراکشنال یک راه کار نوین در درمان بسیاری از مشکلات پوستی می باشد که از یک منبع لیزری ایجاد می شود.

به وسیله ی این تکنیک، ستون های حرارتی میکروسکوپیک موسوم به microscopic treatment zone بر روی پوست ایجاد می شود که باعث تاثیر بر اپیدرم پوست شده و به صورت موضوعی در همان مناطق نکروز می گردد.

اطراف این ستون های حرارتی، بافت سالم اپیدرم باعث روند سریع ترمیم می گردد و عناصر آسیب دیده ی اپیدرم توسط سلول های کراتینوسیت زنده ی اطراف ستون ها پُر می شود.

از آن جایی که لایه ی شاخی پوست در طی این عمل آسیب نمی بیند عملکرد سد دفاعی پوست دست نخورده باقی می ماند.

فواید استفاده از تکنیک فراکشنال:

* بهبود واضح قوام و ترکیب پوست در یک جلسه

* حداقل زمان بهبودی. به صورتی که فرد می تواند فعالیت معمولی خود را ظرف 3 روز ادامه دهد.

* کاربرد آسان

* ریسک کمتر عوارض در مقایسه با روش های قبلی

* هزینه ی مناسب

لیزر درمانی

کاربردهای درمانی لیزر فراکشنال:

* اسکار(آکنه، جراحی، سوختگی)

* لک پوستی

* چین و چروک

* منافذ باز پوست

* قوام و استحکام پوست

* خطوط کشش پوستی(استریا)

* جوان سازی

بایدها و نبایدهای لیزر

لیزر درمانی برای افراد باردار، کسانی که حساسیت زیادی به نور دارند و همچنین بدخیمی ها و عفونت ها به هیچ عنوان توصیه نمی شود.

اما سایر افراد بالای 20 سال می توانند زیر نظر پزشک در صورت نیاز از لیزر درمانی استفاده کنند.

معمولا طول دوره ی لیزر درمانی 3 تا 5 جلسه است که البته این دوره بنا به تشخیص پزشک متفاوت خواهد بود.

قبل از شروع لیزر درمانی و در فواصل دوره های درمان، بیمار موظف است از داروهای خاصی که پزشک تجویز می کند، استفاده کند تا پوست او برای انجام لیزر درمانی آماده باشد.

از جمله نکات حائز اهمیت بعد از لیزر درمانی عدم مواجهه با نور مستقیم خورشید در زمانی است که پوست ملتهب است. در این دوره بیمار باید از کرم های ضد آفتاب مناسب با spf حداقل 30 استفاده کند.

قبل از لیزر درمانی بیمار باید پزشک را از وضعیت بیماری و جسمانی خود به طور کامل آگاه کند و 2 هفته قبل از لیزر درمانی از مصرف کرم ها و داروهایی که باعث التهاب پوست می شود و نیز برنزه شدن، خودداری کند.

دستورالعمل درمانی پس از انجام لیزر فراکشنال:

1- محل لیزر شده را بلافاصله با استفاده از کیسه ی یخ خنک کنید.

2- از کرم زینک اکساید بر روی محل استفاده کنید.

3- کرم بعد از لیزر را روزی 4 تا 5 بار تا زمان برطرف شدن التهاب و قرمزی استفاده کنید.

4- ضد آفتاب را به صورت مرتب هر 3 ساعت یک بار تکرار کنید.

5- کرم روشن کننده را از زمان برطرف شدن التهاب پوست هر شب استفاده کنید.

6-  در بین دو جلسه ی درمان از داروهای تجویز شده توسط پزشک استفاده کنید.

فرآوری: مریم مرادیان نیری

بخش تغذیه و سلامت

منابع:

سایت دکتر محمدعلی نیلفروش زاده – متخصص پوست، مو و زیبایی

هفته نامه سلامت

 

اگر می خواهید با پزشکان سایت مشورت کنید، اینجا را کلیک کنید. 

برای شرکت در بحث های انجمن سایت مرتبط با بهداشت و سلامت، اینجا را کلیک کنید. 

 

* مطالب مرتبط:

قبل از لیزر پوست‌ تان بخوانید

لیزر و کاربرد آن در بیماری های پوستی

مزایای لیزر نسبت به الکترولیز مو

 

جای زخم‌ ها را باید لیزر کرد؟

 

این‌ روزها انگار مُد شده است که هر دردی را با لیزر درمان کنند؛ از حذف موهای زاید گرفته تا از بین بردن جای زخم ‌ها در روی پوست.

خیلی ‌ها آخرین امید شان برای رهایی از جای زخم جراحی روی شکم و خراش تصادف در صورت، لیزر است؛ ولی لیزر چگونه جای زخم را از بین می ‌برد؟ با دکتر مریم یوسفی، متخصص پوست و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در همین زمینه به گفتگو نشسته ‌ایم.

خانم دکتر! کدام بیماران برای لیزر جای زخم‌ های شان به مطب می‌ آیند؟

مواردش زیاد است؛ مثلا به‌ دنبال هرگونه عمل جراحی و بریدن پوست، لاجرم جوشگاهی روی پوست می ‌ماند. حالا اگر دقت و مهارت جراح زیاد باشد این جوشگاه ظریف بوده و کمتر به چشم خواهد آمد ولی گاهی مثلا به دنبال سوختگی فرد دچار جوشگاه‌ های وسیعی می ‌شود که منظره ناخوشایندی را ایجاد خواهد کرد. افراد باید بدانند که امروزه دستگاه‌ های لیزر متعددی برای بهتر کردن منظره جوشگاه‌ ها وجود دارد و هرگز نباید انتظار داشته باشند که جوشگاه‌ های شان به ‌طور کامل و صد درصد رفع شود.

روش ‌های دیگری هم هست؟

بله؛ روش ‌های مختلفی شامل داروهای موضعی، میکرودرم ابریژن، درم ابریژن و لیزر جهت بهبود جوشگاه‌ها امروزه در اختیار پزشکان متخصص پوست وجود دارد که با ترکیبی از این روش ‌ها گاه می‌ توان نتایج قابل ‌توجهی گرفت.

بیمار باید صبور باشد و به دقت به توصیه‌ های پزشک گوش فرا دهد. گاه جلسات متعدد درمانی جهت حصول نتیجه مناسب لازم است.

جای زخم

چه لیزرهایی وجود دارد؟

از جمله لیزرهایی که می ‌توانند به بهبود جوشگاه‌ ها کمک نمایند می‌ توان به لیزر PDL (لیزری که اساسا برای درمان ضایعات عروقی به کار می ‌رود)، IPL، لیزرهای لایه‌ بردار مثل Erbium-YAG و Co2 و نیز اخیرا از لیزرهای فراکشنال مثل affirm و Fractional اشاره کرد.

داروها چطور؟

داروهای مختلفی در درمان جوشگاه‌ ها کاربرد دارند از جمله داروهای حاوی هپارین و عصاره پیاز، کرم‌ های استروئیدی و کرم‌ های حاوی اسید میوه که به نوبه خود می‌ توانند تا حدودی جوشگاه‌ ها را بهتر نمایند.

و چه نکاتی را باید مدنظر داشت؟

گاهی لازم است فرد تا مدتی از لباس‌ های مخصوص فشاری در محل رخداد جوشگاه‌ های سوختگی استفاده نماید و یا مصرف صفحات سیلیکونی روی این جوشگاه‌ ها گاه نتایج خوبی را به همراه خواهند داشت. درنهایت با ترکیبی از این روش‌ های درمانی می ‌توان به نتایج خوبی دست یافت، ضمن این که در مواردی نیز جراحی پلاستیک به ‌عنوان یک اقدام اساسی ضروری است و در مراحل بعد با استفاده از روش ‌های فوق‌ الذکر می ‌توان نتایج جراحی را بهبود بخشید.

آیا افرادی وجود دارند که این لیزردرمانی برای آن ها ممنوع باشد؟

بله، لیزردرمانی برای افراد باردار، کسانی که حساسیت زیادی به نور دارند و بدخیمی‌‌ ها و عفونت ‌‌ها به هیچ‌ عنوان توصیه نمی‌‌ شود؛ اما سایر افراد بالای 20 سال می ‌‌توانند زیر نظر پزشک در صورت نیاز بعد از انجام تست، از لیزردرمانی استفاده کنند.

لیزر

به‌ عنوان آخرین سؤال کمی هم درباره عوارض لیزردرمانی در این بیماران توضیح بدهید.

از عوارض لیزر می ‌توان به ایجاد سوختگی و یا از بین رفتن رنگدانه ‌های پوستی اشاره کرد، از بین رفتن این رنگدانه‌ ها باعث ایجاد لکه‌ های روشنی روی پوست می ‌‌شود.

ترمیم جای سوختگی ناشی از لیزر بسیار مشکل است و تنها راه‌ حل آن جراحی خواهد بود. در نتیجه به افرادی که پوستی تیره دارند به‌ ویژه سیاه ‌پوستان توصیه می‌‌ شود از لیزر استفاده نکنند. چون هر ‌قدر پوست تیره ‌‌تر باشد، بیشتر احتمال آسیب وجود دارد و هر اندازه پوست روشن ‌‌تر باشد، نتیجه بهتری از لیزر درمانی به ‌دست خواهد آمد.

در ضمن افرادی که سابقه لکه ‌های پوستی ناشی از سوختگی ملایم دارند نیز گزینه مناسبی برای لیزردرمانی محسوب نمی‌‌ شوند، چون احتمال سوختگی در آن ها بسیار زیاد است.

مصاحبه کننده: دکتر محمد فرح ‌بخش

 از وب جهان یکه نگار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۹ ، ۲۱:۳۳
فاصله گلناری

 

چه چیزی لیزر را به چاقو تبدیل می‌کند؟


کلمه لیزر( Light Amplification by Stimulated Emission of Radiation = LASER) که از حروف نخست پنج کلمه تشکیل شده است به معنی تقویت نور نشر برانگیخته می‌باشد. ایده اولیه نشر برانگیخته توسط انیشتین در سال 1917 مطرح گردید اما این فکر پش از دهها سال تحقق علمی بخود گرفت. سال‌ها کارهای تحقیقاتی توسط دهها دانشمند و محقق شرایط را به گونه‌ای فراهم کرد تا این که در سال 1960 پرفسور میمن توانست اولین لیزر را با کمک کریستال یاقوت ایجاد نماید.


خواص پرتو لیزر

1- تک فامی: تمامی منابع نوری موجود در جهان از قبیل لامپ، نور خورشید، آتش و... از یک پهنای بینابی وسیع تشکیل شده‌اند. اگر بطریقی بتوان خطوط بینابی یک نور سفید ناشی از یک لامپ فلورسنت را از یکدیگر تفکیک نماییم متوجه می‌شویم که رنگ‌های مختلفی از جمله قرمز، زرد، نارنجی و آبی در این رنگ به کار گرفته شده است.

لیزر

اما نور لیزر از قدرت تک فامی برخوردار است، به این معنا که هر لیزر یک طول موج مشخص را ایجاد می‌کند. هنگامی که نور لیزر هلیوم نئون را مورد مطالعه بیناب سنجی قرار می‌دهیم متوجه می‌شویم که این لیزر فقط طول موج قرمزی را از خود منتشر می‌کند. لیزر گاز کربنیک نیز قادر است طول موج 10.6 میکرو را از خود خارج نماید.

نکته: بسیاری از لیزرها قادرند طول موج‌های مختلفی را از خود بطور همزمان یا غیر همزمان ایجاد نمایند که این مسئله به هیچ وجه در تضاد با تک فامی نور لیزر نیست.

مهندسی لیزر براحتی می‌تواند شرایطی را فراهم کند که هر یک از طول موج‌ها به صورت انتخابی از لیزر خارج شوند. نحوه انجام این کار جاگزین نمودن یک توری اپتیکی و یا منشور بجای آینه عقب لیزر می‌باشد. در این آزمایش کافیست که با چرخاندن آرام توری و یا منشور هر بار یکی از طول موج‌های بالقوه لیزر را از محیطهای لیزری خارج نمود.

لیزر

2- همدوسی: نور لیزر یک نشر برانگیخته است در حالی که نور معمولی از نوع نشر خود به خودی است. در نوع دوم فوتون‌های ایجاد شده به جهت فازی هیچگونه ارتباطی با یکدیگر ندارند اما در نشر برانگیخته تمامی فوتون‌های ایجاد شده با یکدیگر هم فاز می‌باشند. به عبارت دیگر در نشر خود به خودی فوتون‌ها از جهت فاز، طول موج و فرکانس با یکدیگر اختلاف دارند اما در نشر برانگیخته فوتون‌ها به جهت شناسنامه‌ای کاملا مشابه یکدیگر هستند.

3- واگرایی کم: نور لیزر در هنگام خروج از دستگاه لیزر دارای واگرایی اندکی می‌باشد. این واگرایی و یا میزان باز شدن اشعه لیزر می‌تواند از یک سدم میلی رادیان تا چند میلی رادیان باشد.

امروزه مهندسی لیزر و نور امکاناتی را فراهم کررده است که بتوان میزان واگرایی را کم و یا زیاد نمود.

 

 

 

کاربردهای لیزر


نور لیزر به جهت ویژگی منحصر به فرد خود شامل شدت بالا، تک رنگی، همدوسی و واگرایی کم کاربردهای فراوانی از خود نشان داده است. این که کدامیک از ویژگیهای بالا نقش مهمی در کاربردهای لیزر داشته است قدر مسلم بستگی به نوع کاربرد دارد. اینک به طور مختصر و جهت آشنایی بیشتر با لیزر به تعدادی از کاربردهای مهم آن می‌پردازیم.


از آنجایی که لیزرها بیشتر با کاربردهای صنعتی شناخته شده است لذا ابتدا کاربردهایی از این شاخه بیان می‌شود.

1- برش کاری:

با توجه به این که نور لیزر قادر است در اندازه ‌های چند میکرون متمرکز شود لذا به راحتی می توان شدت‌هایی در حدود kW/cm^2 فراهم نمود. این میزان شدت کافی است تا فلزی را به بخار تبدیل نماید.

کاربرد لیزر

لیزرهای CO2 و Nd:YAG از جمله لیزرهایی هستند که در برش کاری فلزات متنوع با ضخامت‌های مختلف نقش فراوانی دارند. در این نوع کاربرد، ابتدا پرتو لیزر توسط آینه‌های ویژه‌ای هدایت، آنگاه با کمک یک عدسی بر روی فلز متمرکز می‌شود. سپس با حرکت دادن پرتو لیزر بر روی ورقه فلزی یا چوبی می‌توان هرگونه شکل و طرحی را در اسرع وقت اسجاد نمود.

 

 

 

کاربرد لیزر

2- سوراخکاری:

از دیگر کاربردهای مهم لیزر در صنعت سوراخکاری می‌باشد. اصولا ایجاد سوراخهایی با قطر‌های کوچک و یا بزرگ بر روی پاره‌ای از مواد بخاطر خواص ارتجاعی و یا شکننده آنها امری مشکل و تا حدودی محال است. برای مثال ایجاد سوراخ بر روی یک لاستیک و یا سرامیک امکان خراب نمودن ماده را به همراه دارد. اما این عمل به سادگی با لیزر فراهم می‌شود. ایجاد سوراخ‌هایی با قطر 50 میکرون بر روی سرامیک و یا لاستیک از توانمندیهای اولیه لیزر است. با متصل نمودن لیزر به کامپیوتر و نیز سیستم‌های CNC می‌توان در هر ثانیه دهها سوراخ بر روی مواد ایجاد کرد.

کاربرد لیزر

 

3- علامت گذاری:

این عمل ترکیبی از سوراخکاری و برش‌کاری است که می‌تواند اشکال مختلفی را بر روی مواد مختلف حک نماید. امروزه ساخت مهرها و یا اشکال برجسته کاربردهای فراوانی پیدا کرده است که انجام آن توسط لیزرهایی با قدرت خروجی کم براحتی قابل انجام است.

کاربرد لیزر

4- ارتباطات:

یکی از تحولات چشمگیر کاربردهای لیزر در عرصه مخابرات است. لیزرها با پهنای باند وسیع قادر هستند که زمینه انتقال هزاران کانال مخابراتی را فراهم کنند.

جهت ارسال سیگنال‌های لیزری از کابل نوری استفاده می شود. ماده اصلی این کابل از جنس شیشه است، بسیار ارزان بوده و به در طبیعت قابل بازیافت است. قطر کامل یک فیبر نوری با پوشش محافظ آن در حدود 5 میلیمتر است.

پرتو لیزر در داخل کابل نوری با توجه به پدیده فیزیکی شکست داخلی بدون تلفات فراوان منتشر میشود. مزایای بکارگیری کابل نوری این است که میزان کنده‌کاری جهت نصب کابل را کاهش داده و هیچگاه دچار خوردگی نمی‌شود.

 

لیزرهای شیمیایی یکی از انواع لیزرهای نظامی هستند. این لیزرها که در ناحیه مادون قرمز کار می‌کنند دارای قدرت فراوان و نیز میزان جذب کمی در محیط هستند. به همین خاطر هنگام برخورد پرتو لیزر با اجسام حرارت فراوانی ایجاد می‌شود که سبب نابودی اهداف پرنده و یا ثابت می‌شود

5- کاربردهای نظامی

اساسا وارد شدن در این مقوله نیازمند زمان فراوانی است. نور لیزر به خاطر شدت بالای خمود، همچنین حرکت به صورت یک باریکه موازی با واگرایی کم می تواند به عنوان یک سلاح مخرب مورد بهره برداری قرار گیرد.

امروزه دانشمندان توانسته اند لیزرهایی با قدرت‌های چندین مگاوات ایجاد کنند که این میزان کافی‌ست برای نابود کردن اهداف فضایی.

کاربرد لیزر

دست یابی بشر به سلاحی که بتواند با سرعت نور حرکت کند او را قادر میسازد که در کمترین مدت ممکن دشمن خود را نابود سازد. دقت شود که موشک‌های قاره پیما جهت برخورد با اهداف خود به چندین دقیقه زمان نیاز دارند اما با اگر با لیزر بتوان هدفی را در یک گوشه‌ای از کره زمین نابود کرد به زمانی کمتر از یک ثانیه نیاز است.

لیزرهای شیمیایی یکی از انواع لیزرهای نظامی هستند. این لیزرها که در ناحیه مادون قرمز کار می‌کنند دارای قدرت فراوان و نیز میزان جذب کمی در محیط هستند. به همین خاطر هنگام برخورد پرتو لیزر با اجسام حرارت فراوانی ایجاد می‌شود که سبب نابودی اهداف پرنده و یا ثابت می‌شود.

از دیگر کاربردهای نظامی لیزر میتوان به موشک‌های لیزری اشاره کرد که توسط لیزر هدایت و کنترل می‌شوند. برای هدایت این نوع موشک نیاز چندانی به لیزرهای پر قدرت نیست. لیزر CO2 یکی از لیزرهایی است که در زمینه هدایت موشک قابلیت‌های خوبی دارد.

کاربرد لیزر

 

6- کاربردهای آموزشی:

از همان ایتدا اختراع لیزر، خصوصا لیزر گازی هلیوم-نئون، کاربرد آموزشی آن نقش مهمی را ایفا نمود.

اصولا در مباحث فیزیک موضوعات فراوانی در خصوص نور و اپتیک وجود دارد که لازم است دانشجویان با این مفاهیم اشنایی دقیق و کافی داشته باشند.

وجود یک لیزر هلیوم-نئون با تعدادی از قطعات اپتیکی می‌تواند زمینه بسیار خوبی برای این مهم فراهم کند. برای مثال اندازه گیری فاصله کانونی یک عدسی و یا آینه، ضریب شکست شیشه، میزان جذب و... دهها عنوان دیگر از جمله مواردی هستند که در فیزیک پاسه و کاربردی نقش مهمی دارند. از آنجایی که لیزر هلیوم-نئون بسیار ارزان، کوچک و در ناحیه بینایی است اکثر مراکز تحقیقاتی و یا دانشگاهی را متوجه بکارگیری آن به عنولن یک وسیله اندازه‌گیری و آموزشی نموده است.

 

7- فاصله یابی:

نور لیزر به خاطر واگرایی کم و شدت بالا قادر است مسافت‌های زیادی را طی کند بدون اینکه مقدار زیادی از انرژی آن کاسته شود.

در این کاربرد، یک پالس لیزر به سمت هدف نشانه گرفته شده و سپس رها می‌شود. هنگام خارج شدن پالس لیزر، یک زمان سنج نیز شروع به کار می‌کند. در برخورد پرتو لیزر با هدف، نور لیزر در زوایای مختلفی پخش می‌شود.

بر روی مسافت یاب یک آشکار ساز نوری نصب شده که قادر است فوتون‌های این نوع لیزر را دریافت کند. هنگامی که فوتون‌های برخوردی با شی در زوایای مختلف منتشر می‌شوند بخش اندکی از آنها به سمت فاصله یاب حرکت می‌کنند.

هنگامی که اولین فوتون‌های لیزر به آشکار ساز می‌رسد آنگاه زمان سنج به طور اتوماتیک قطع می‌شود. حال با این زمان که مدت رفت و برگشت پرتو لیزر با شی مورد نظر است به راحتی می‌توان فاصله خود را از رابطه زیر محاسبه نمود:

فاصله = زمان * سرعت

امروزه مسافت یاب‌های کوچکی با لیزرهای نیمه هادی ساخته شده‌اند که در کنار دوربین‌ها معمولی قرار گرفته‌اند. این فاصله یاب‌ها قادرند فاصله اشیا تا دوربین را با دقت چند سانتی متر نمایش دهند. همچنین عمل فاصله یابی برای فواصل دور نیز انجام می‌شود. برای مثال بر روی کره ماه منعکس کننده های بزرگی نصب شده است، هنگامی که یک پالس لیزر به سمت کره ماه نشانه گرفته شود در حقیقت منعکس کننده را مورد برخورد با پرتو لیزر قرار میدهد. در بازگشت لیزر به سمت کره زمین آشکارسازهای قوی نور برگشتی را دریافت می‌کنند. با اندازه‌گیری زمان رفت و برگشت به راحتی فواصل دور نیز محاسبه می‌شود.

 

 

کاربرد های لیزر در پزشکی

لیزر درمانی

امروز شاهد هستیم که لیزر به عنوان یک ابزار قدرتمند سهم بسزایی در گسترش دانش بشری و تکنولوژی جدید دارد.

در سال 1958 هنگامی که پروفسور شاولو مقاله فنی خود را در خصوص اصول لیزر ارائه نمود خیلی سریع مشخص شد که این تکنیک کاربردهای فراوانی دارد.


جدای از کاربردهای نظامی، لیزر پزشکی یکی از مهمترین کاربردهای لیزر محسوب می‌‌شود که هر روز هزاران نفر با آن تحت درمان قرار می‌گیرند. در سال 1964 با اختراع لیزر CO2، راه برای بکارگیری لیزر در جراحی باز شد. در آن مقطع زمانی بود که فکر بکارگیری فوتون بجای چاقوی جراحی در جراحیهای دقیق و ظریف مطرح شد. از آن تاریخ به بعد دانشمندان و محققین در یک رابطه تنگاتنگ با متخصصان پزشکی توانسته‌اند انواع لیزر، با طول موجهای مختلف را در کنار دیگر ابزارهای دقیق بسازند تا شرایطی فراهم شود که عمل‌های جراحی که تا چند سال غیر ممکن و یا با مشکلات هدیده‌ای رو به رو بود، به راحتی انجام پذیرد.

ذکر این نکته لازم است که لیزر تنها به عنوان یک چاقوی جراحی بکار گرفته نمی‌شود، بلکه بکارگیری آن مزایای فراوانی در امر پزشکی دارد که اهم آن را می‌توان چنین بر شمرد.

1- بهبود نتایج درمان

2- کاهش الودگی و عفونت

3- کاهش خونریزی در عمل

4- کنترل دقیق در عمل‌های جراحی

5- کاهش محدوده جراحی

6- بهبود سریع جراحی و کاهش زمان درمان

7- کاهش میزان مصرف دارو

8- اقتصادی بودن آن نسبت به دیگر روش‌های موجود

با توجه به مزایای بیان شده بالا منطقی است که این شاخه پزشکی مورد توجه بیشتری قرار گیرد.

کاربردهای پزشکی لیزر برا ساس برهم کنش فوتون‌های لیزر با بافت می‌باشد. این نوع برهم کنش به پارامترهای مختلفی از جمله توان لیزر، طول موج و خواص اپتیکی بافت بستگی دارد

لیزر درمانی

همان طور که در بالا گفتیم ایده اولیه لیزر پزشکی، هنگامی که اولین لیزر گاز کربنیک توسط پاتل اختراع شد مطرح گردید. طول موج منتشر یافته از لیزر گاز کربنیک 10.6 میکرو است. این طول موج به جهت قرار گرفتن در ناحیه مادون قرمز به راحتی توسط بافت که حدود 80% آن را آب احاطه کرده است جذب می‌شود.کاربردهای پزشکی لیزر برا ساس برهم کنش فوتون‌های لیزر با بافت می‌باشد. این نوع برهم کنش به پارامترهای مختلفی از جمله توان لیزر، طول موج و خواص اپتیکی بافت بستگی دارد.

 

در یک تقسیم بندی کلی برخورد نور با بافت را می‌توان به صورت زیر تقسیم بندی کرد.

1- Non disturbing، در این اثر بافت زنده در برخورد با نور تغییر نمی‌کند.

2- Photodestructive، در این فرآیند فوتون برخوردی با بافت ایجاد حرارت کرده و نهایتا منجر به نابودی بافت می‌شود. این فرآیند خود شامل تقسیم بندی دیگری می‌شود.

3- Photochemical effect، فوتون جذب شده توسط بافت جهت واکنش شیمیایی بکار گرفته می‌شود. در این فرآیند انرژی جذب شده باعث تغییراتی در ساختار مولکول خواهد شد. جذب پرتو ماورائ بنفش توسط پوست یکی از این اثرات است.

یکی از کاربردهای مهم لیزر پزشکی ناشی از Thermal effect می‌باشد. در این پدیده فوتون‌های باریکه نور لیزر بر روی بافت متمرکز شده و با آن یک واکنش حرارتی ایجاد می‌کند. میزان شدت تابش بر روی بافت سبب می‌شود که حرارت زیادی بر روی بافت ایجاد شود. این میزان حرارت به گونه‌ای است که به راحتی می‌تواند بافت را تخریب کند. این پدیده سبب شده است که لیزر به عنوان یک چاقوی جراحی نقش ارزنده‌ای در بسیاری از عملهای پزشکی ایفا نماید.

لیزر درمانی

در تعدادی از جراحیها امکان استفاده از چاقوی جراحی مشکل است، اما به کمک ابزارهای مختلفی می‌توان لیزر را به داخل بدن هدایت و بر روی بافت مورد نظر تمرکز نمود. این عمل شرایطی را فراهم می‌کند که مانند یک چاقوی جراحی بتوان بافت مورد نظر را نابود کرد و یا به طریقی برش داد که از بدن خارج شود. مزایای لیزرهای جراحی در مقایسه با روش‌های متداول به گونه‌ای است که اکان آلودگی و عفونت را به حداقل خود می‌رساند.

امروزه یکی از شعارهای تحقق یافته اکثر سازندگان لیزرهای جراحی عمل‌های بدون خونریزی می‌باشد زیرا عمل جراحی با لیزر را می‌توان با حداقل خون‌ریزی و یا بدون خونریزی انجام داد.

 

 

از وبلاگ جهان یکه نگار اسفند89

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۹ ، ۲۱:۳۰
فاصله گلناری

خلاصه ای از مشخصات صادق آل محمد

اسم : جعفر 
لقبها : صادق- مصدق - محقق - کاشف الحقایق - فاضل - طاهر - قائم - منجی - صابر 
کنیه : ابوعبدالله - ابواسماعیل - ابوموسی 
نام پدر : حضرت امام محمد باقر ( علیه السلام ) 
نام مادر : فاطمه ( ام فروه ) دختر قاسم بن محمد بن ابی بکر 
زمان تولد : هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری 
در روز جمعه یا دوشنبه ( بنا بر اختلاف ) در هنگام طلوع فجر مصادف با میلاد حضرت رسول . بعضی ولادت ایشان را روز سه شنبه هفتم رمضان و سال ولادت ایشان را نیز برخی سال 80 هجری ذکر کرده اند . 
محل تولد : مدینه منوره 
عمر شریفش : 65 سال 
مدت امامت : 34 سال 
زمان رحلت ( شهادت ) : 25 شوال سال 148 هجری درباره زمان شهادت نیز گروهی ماه شوال و دسته ای دیگر 25 رجب را بیان کردند . 
قاتل : منصور دوانیقی بوسیله زهر 
محل دفن : قبرستان بقیع 
زنان معروف حضرت : حمیده دختر صاعد مغربی ، فاطمه دختر حسین بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب( علیهم السلام ) 
فرزندان پسر : موسی ( علیه السلام ) - اسماعیل - عبدالله - افطح - اسحاق - محمد - عباس - علی 
فرزندان دختر : ام فروه - فاطمه - اسما که اسماعیل ، عبدالله وام فروه مادرشان فاطمه دختر حسین بن علی بن حسین ( علیهما السلام )( نوه امام سجاد ) است . وامام موسی کاظم (علیه السلام) ، اسحاق و محمد که مادرشان حمیده خاتون می باشد . وعباس ، علی ، اسماء و فاطمه که هر یک از مادری به دنیا آمده اند . 
نقش روی انگشتر حضرت : ما شاء الله لا قوة إلا بالله ، أستغفرالله . 
اصحاب معروف امام صادق (علیه السلام) : ابان بن تغلب - اسحاق بن عمار- برید - صفوان بن مهران - ابوحمزه ثمالی – حریر بن عبدالله سجستانی زراره بن اعین شیبانی - عبدالله بن ابی یعفور-عمران بن عبدالله اشعری قمی . 
روز زیارت ایشان : روزهای سه شنبه می باشد . 
رخسار حضرت : بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرشان امام باقر (علیه السلام) بود . جز آنکه کمی لاغرتر و بلند تر بودند . 
مردی میانه بالا ، سفید روی ، پیچیده موی و پیوسته صورتشان چون آفتاب می درخشید . در جوانی موهای سرشان سیاه و در پیری سفیدی موی سرشان بر وقار و هیبتشان افزوده بود . بینی اش کشیده و وسط آن اندکی برآمده بود وبر گونه راستش خال سیاه رنگی داشت . 
ریش مبارک آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد کم پشت بود . دندانهایش درشت و سفید بود ومیان دو دندان 
پیشین آن گرامی فاصله وجود داشت . بسیار لبخند می زد و چون نام پیامبر برده می شد رنگ از رخسارش تغییر می کرد .

مختصری از زندگانى‌ حضرت امام صادق (ع)

1. امام‌ صادق‌ ( ع‌ )
 

حضرت‌ امام‌ جعفر صادق‌ علیه‌ السلام‌ رئیس‌ مذهب‌ جعفرى‌ ( شیعه‌ ) در روز 17ربیع‌ الاول‌ سال‌ 83 هجرى‌ چشم‌ به‌ جهان‌ گشود . 

پدرش‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) و مادرش‌ "ام‌ فروه‌" دختر قاسم‌ بن‌ محمد بن‌ ابى‌ بکر مى‌باشد. 

کنیه‌ آن‌ حضرت‌ : "ابو عبدالله‌" و لقبش‌ "صادق‌" است‌ . حضرت‌ صادق‌ تا سن‌ 12 سالگى‌ معاصر جد گرامیش‌ حضرت‌ سجاد بود و مسلما تربیت اولیه‌ او تحت‌ نظر آن‌ بزرگوار صورت‌ گرفته‌ و امام‌ ( ع‌ ) از خرمن‌ دانش‌ جدش‌ خوشه‌چینى‌ کرده‌ است‌ . 

پس‌ از رحلت‌ امام‌ چهارم‌ مدت‌ 19 سال‌ نیز در خدمت‌ پدر بزرگوارش‌ امام‌ محمد باقر ( ع‌ ) زندگى‌ کرد و با این‌ ترتیب‌ 31 سال‌ از دوران‌ عمر خود را در خدمت‌ جد و پدر بزرگوار خود که‌ هر یک‌ از آنان‌ در زمان‌ خویش‌ حجت‌ خدا بودند ، و از مبدأ فیض‌ کسب‌ نور مى‌نمودند گذرانید . 

بنابراین‌ صرف‌ نظر از جنبه‌ الهى‌ و افاضات‌ رحمانى‌ که‌ هر امامى‌ آن‌ را دار مى‌باشد ، بهره‌مندى‌ از محضر پدر و جد بزرگوارش‌ موجب‌ شد که‌ آن‌ حضرت‌ با استعداد ذاتى‌ و شم‌ علمى‌ و ذکاوت‌ بسیار ، به‌ حد کمال‌ علم‌ و ادب‌ رسید و در عصر خود بزرگترین‌ قهرمان‌ علم‌ و دانش‌ گردید . 

پس‌ از درگذشت‌ پدر بزرگوارش‌ 34 سال‌ نیز دوره‌ امامت‌ او بود که‌ در این‌ مدت‌ "مکتب‌ جعفرى‌" را پایه‌ریزى‌ فرمود و موجب‌ بازسازى‌ و زنده‌ نگهداشتن‌ شریعت‌ محمدى‌ ( ص‌ ) گردید . 

زندگى‌ پر بار امام‌ جعفر صادق‌ ( ع‌ ) مصادف‌ بود با خلافت‌ پنج‌ نفر از بنى‌ امیه‌ ( هشام‌ بن‌ عبدالملک‌ - ولید بن‌ یزید - یزید بن‌ ولید - ابراهیم‌ بن‌ ولید - مروان‌ حمار ) که‌ هر یک‌ به‌ نحوى‌ موجب‌ تألم‌ و تأثر و کدورت‌ روح‌ بلند امام‌ معصوم‌ ( ع‌ ) را فراهم‌ مى‌کرده‌اند ، و دو نفر از خلفاى‌ عباسى‌ ( سفاح‌ و منصور ) نیز در زمان‌ امام‌ ( ع‌ ) مسند خلافت‌ را تصاحب‌ کردند و نشان‌ دادند که‌ در بیداد و ستم‌ بر امویان‌ پیشى‌ گرفته‌اند ، چنانکه‌ امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) در 10 سال‌ آخر عمر شریفش‌ در ناامنى‌ و ناراحتى‌ بیشترى‌ بسر مى‌برد .


 

 

پیامک های تسلیت شهادت امام صادق علیه السلام

 

 

امشب شب شهادت صادق آل‌پیامبر است؛ شبی که خورشید مدینه دانش، چهره فروزانِ اهل بیت و وارثِ علومِ رسالت، در ظلمتکده دورانِ منصور، به خونِ دل نشست.

امام صادق

دلم هواى بقیع دارد و غم صادق                  عزا گرفته دل من ز ماتم صادق

دوباره بیرق مشکى به دست دل گیرم          زنم به سینه که آمد محرم صادق

 

شهادت جانسوز رئیس مذهب شیعه امام جعفر صادق علیه السلام تسلیت باد. 

 

ز غربتش چه بگویم که سینه ها خون است                        برای صادق زهرا مدینه محزون است

       دلم دوباره به یاد رئیس مذهب سوخت                           که داغ غربت لیلی حدیث مجنون است

 

 

*******

سرمایه امروز بقیع، اشک است و اشک. مدینه، جهان را از شیون اکنون خود پر کرده است. امروز بقیع در لباس سوگ، چکیده اشک‏های غربت شیعیان است و دانش، بحارالانوار اشکی است که به تمامی برگ‏های زرین احادیث، تسلیت می‏گوید.

 

 

آه از آنروز که بگرفت زطاغوت زمان                ***                   آتش از چار طرف خانه او را به میان

 

   وندر خرمن آتش ولی رب جلیل                     ***                    راه می رفته و میگفت منم پور خلیل

 

این آتشی که شعله زده بینِ خانه‌ام

ارثی بُوَد که ز مادر به من رسید

 

جان عاشقان و شیفتگان تو، در آتشی از ماتم می‏سوزد و شراره‏اش دنیا را می‏سوزاند. هق‏هق گریه، رخصت تسلیت‏گویی نمی‏دهد و طاقت شانه‏ها را می‏گیرد.  غم جانکاه تو را بر دل مجروح عاشقان تسلیت می‏گوییم.

 

پر از شمیم بهشت است منبرت صادق                                    به برکت نفحات معطرت صادق

      چهار هزار حکیم و فقیه و دانشمند                                    رهین مکتب اندیشه گسترت صادق

     و دیده ایم به وقت جهاد اندیشه                                         هزار مرتبه ما فتح خیبرت صادق

***********************

 

امام صادق علیه‎السلام فرمود: سه چیز .....

 

 ...محبت می‎آورد:           قـرض دادن

                                                              فـروتنـى

                                                                                     بخشـش.

 

... دشمنـى مـى‎آورد :      دو رویـى

                                                             ستـم

                                                                                خـودبینـى.

 

 

...موجب بزرگوارى شخص است:   خوشخویى

                                                                            فرو بردن خشم

                                                                                                        فرو بستن چشم .

 

 

 

 

 

 

***********************

 

تفسیر کمال ایزدى بود                                  گفتار تو اى امام صادق 

باشد سخن تو جاودانى                             بوده است چو با عمل مطابق

غربتش چون شمع آبم می‌کند

 

صحن ویرانش خرابم می‌کند

شهادت امام صادق (ع) - 1

چون امام (ع) وفات یافت و به سوی قبرستان بقیع برده شد، ابو هریره عجلی این ابیات را سرود:

اقول و قدر احوا به یحملونه

علی کاهل من حاملیه و عاتق (1)

ا تدرون ماذا تحملون الی الثری!

ثبیرا ثوی من راس علیاء شاهق( (2

غداة حثا الحاثون فوق ضریحه

ترابا و اولی کان فوق المفارق (3)

.

ابن شهر آشوب در مناقب از داود بن کثیر رقی، نقل کرده است که گفت: یکی از اعراب نزد ابو حمزه ثمالی آمد. ابو حمزه از او پرسید: چه خبری دارد؟گفت:جعفر صادق (ع) از دنیا رفت. ابو حمزه فریاد بلندی کشید و بی هوش افتادچون به حال آمد پرسید: آیا به کسی وصیت کرده است؟پاسخ داد: آری به عبد الله و موسی، فرزندانش، و به ابو جعفر منصور وصیت کرده است. پس ابو حمزه خندید و گفت: سپاس خدایی را که ما را به هدایت رهنمون شد و بیان کرد برای ما از کبیر و راهنمایی کرد ما را بر صغیر و امری عظیم را پوشیده داشت. چون از منظور وی پرسش کردند گفت: مقصود بیان کرد عیوب کبیر (بزرگ) را و بر صغیر (کوچک) دلالت کرد و صغیر (موسی) را به اوصیا اضافه کرد و او را از جمله آنان دانست و امر امامت را با وصیت به منصور نهان داشت برای آنکه اگر منصور از وصی پرسش کند به او گفته می شود وصی امام، تو هستی. عبد الله، اگر چه بزرگ ترین فرزند امام صادق (ع) بود، اما عیبی جسمانی داشت او افطح بود حال آنکه امام نباید نقصی و عیبی داشته باشد. معذلک وی نسبت به احکام دین هم آگاهی نداشت.

مسعودی در مروج الذهب نویسد: در سال 148 هجری ده سال از خلافت منصور گذشته بود که ابو عبد الله جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب وفات یافت وی در قبرستان بقیع و در کنار پدر و جدش به خاک سپرده شد. به هنگام وفات 65 سال داشت و گفته شده که او را مسموم کرده بودند. در این قسمت از بقیع بر قبور آنان سنگ مرمری است که بر روی آن نوشته شده:

«بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله مبید الامم و محیی الرمم هذا قبر فاطمه بنت رسول الله (ع) و سیدة نساء العالمین و قبر الحسن بن علی بن ابی طالب و علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب و محمد بن علی و جعفر بن محمد علیهم السلام ».

در تذکرة الخواص حکایت نوشته روی این مرمر از واقدی نقل شده است.

پی نوشتها:

1 - می گویم و حال آنکه او را می بردند بر دوشهای کسانی که او را گرفته بودند.

2 - آیا می دانید چه چیزی را به سوی خاک می برید!

3 - صبحگاهی خاک پاشندگان بر بالای ضریحش خاک ریزند حالی که و بهتر آن است که خاک بر سر ریزند

سیره معصومان، ج 5، سید محسن امین

 

 

صادق که اساس دین از او شد معمور

بودند ملایک پی امرش مأمور
آخر ز جفا، ناصر احکام خدا

مسموم شد از ظلم و جفای منصور
 

ای عجب بار دگر حق پیمبر شد ادا

در کنار تربتش فرزند پاکش شد فدا
موسی جعفر نه تنها بلکه امت شد یتیم

دانش و تقوا و ایمان و فضیلت شد یتیم
 

بنال ای دل که در نای زمان، فریاد را کشتند

بهین آموز گار مکتب ارشاد را کشتند
اساتید جهان باید به سوگ علم بنشینند

که در دانشگه هستی، بزرگ استاد را کشتند
 

سرمایه امروز بقیع، اشک است و اشک مدینه، جهان را از شیون اکنون خود پر کرده است، امروز بقیع در لباس سوگ، چکیده اشک های غربت شیعیان است و دانش بحارالانوار اشکی است که به تمامی برگهای زرین احادیث، تسلیت می گوید


 

شیعیان رهبر ما را کشتند

صادق آل عبا را کشتند
نور چشم علی و فاطمه را

وارث کربوبلا را کشتند
 

شهادت امام صادق، مرد آسمانی مدینه، چشمه جود و سخاوت، کوه حلم و بردباری، تجسم اخلاص و صبر و دریای عمیق علوم لدنی بر پیروان آن حضرت تسلیت باد.
 

صدای گریه می آید... صدای ضجه فرشتگان بقیع، امشب دوباره، در خاک تو خورشیدی خواهد دمید و ستاره ای به آسمان خواهد شتافت.
 

سر برهنه پا برهنه در تبم

یاد رنج و قصه های زینبم

تا عدو در خانه ام بسیار شد

خاطرات مادرم تکرار شد

کس ندیده پیرمردی دل غمین

که دوان باشد گهی افتد زمین.

شهادت امام صادق (ع) تسلیت باد!

 

آوای عزا به گوش جان می آید

چون نالة اهل آسمان می آید

برخیز به ماتم امام صادق (ع)

شک نیست که صاحب الزمان می آید.

شهادت صادق آل محمد تلسیت باد.

 

در مدینه گنبد سبزی بناست

یک نشان از صد نشان کربلاست

یک طرف قبر نبی اکرم است

یک طرف اندر بقیع چون ماتم است

یک طرف شبها چراغان می شود

یک طرف غربت نمایان می شود

شهادت رهبر شیعیان جهان تسلیت باد!

 

هر زمان رنگ جفا را میدید

کوچه و کربوبلا را میدید

خانه اش چونکه در آتش می سوخت

خیمه آل عبا را می دید

شهادت امام صادق تسلیت باد


 


ای ششم پیشوای اهل ولا

خلق را رهبری به دین هدی

پای تا سر خدانمایی تو

هم ز سر تا بپای صدق و صفا

زهر منصور زد شرر به دلت

آب شد پیکرت ز زهر جفا


«خدایا بحق امام صادق، ایمان عارفانه و عمل صادقانه به همه ما عنایت بفرما»

«آمین»


الا ای لاله خوشبو، عزیز آل پیغمبر

که بهر دین و قرآنت چنین گردیده ای پرپر

شده زین غم، گل خاتم، مدینه غرق در ماتم

دو صد لعنت به آنکس باد که مسمومت نمود از زهر


بار دیگر ظالمانه، خیل جلادان شبانه

با دو دست بسته بردند یک غریبی را ز خانه

بار دیگر دست گلچین در مدینه آتش افروخت

بار دیگر آشیانی در میان شعله ها سوخت

داغ یک دسته شقایق، بر دل خونین صادق

بار دیگر شد شکسته حرمت قرآن ناطق
 

از وب به آینده امیدوار باشید

 

زندگینامه امام صادق (ع)

1. امام صادق ( ع ) 
2.عصر امام صادق ( ع ) 
3.جنبش علمی 
4. خلق و خوی حضرت صادق ( ع ) 

 

امام صادق ( ع ) 
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام رئیس مذهب جعفری ( شیعه ) در روز 17 ربیع الاول سال 83هجری چشم به جهان گشود . پدرش امام محمد باقر ( ع ) و مادرش "ام فروه " دختر قاسم بن محمد بن ابی  بکر می باشد. کنیه آن حضرت : "ابو عبدالله " و لقبش "صادق " است . حضرت صادق تا سن 12سالگی معاصر جد گرامیش حضرت سجاد بود و مسلما تربیت اولیه او تحت نظر آن بزرگوار صورت گرفته و امام ( ع ) از خرمن دانش جدش خوشه چینی کرده است . پس از رحلت امام چهارم مدت 19سال نیز در خدمت پدر بزرگوارش امام محمد باقر ( ع ) زندگی  کرد و با این ترتیب 31سال از دوران عمر خود را در خدمت جد و پدر بزرگوار خود که هر یک از آنان در زمان خویش حجت خدا بودند ، و از مبدأ فیض کسب نور می نمودند گذرانید . بنابراین صرف نظر از جنبه الهی و افاضات رحمانی که هر امامی آن را دار می باشد ، بهره مندی  از محضر پدر و جد بزرگوارش موجب شد که آن حضرت با استعداد ذاتی و شم علمی  و ذکاوت بسیار ، به حد کمال علم و ادب رسید و در عصر خود بزرگترین قهرمان علم و دانش گردید . پس از درگذشت پدر بزرگوارش 34سال نیز دوره امامت او بود که در این مدت "مکتب جعفری " را پایه ریزی فرمود و موجب بازسازی و زنده نگهداشتن شریعت محمدی ( ص ) گردید . زندگی پر بار امام جعفر صادق ( ع ) مصادف بود با خلافت پنج نفر از بنی  امیه ( هشام بن عبدالملک - ولید بن یزید - یزید بن ولید - ابراهیم بن ولید - مروان حمار ) که هر یک به نحوی موجب تألم و تأثر و کدورت روح بلند امام معصوم ( ع ) را فراهم می کرده اند ، و دو نفر از خلفای عباسی ( سفاح و منصور ) نیز در زمان امام ( ع ) مسند خلافت را تصاحب کردند و نشان دادند که در بیداد و ستم بر امویان پیشی گرفته اند ، چنانکه امام صادق ( ع ) در 10سال آخر عمر شریفش در ناامنی و ناراحتی بیشتری بسر می برد .

عصر امام صادق ( ع ) 
عصر امام صادق ( ع ) یکی از طوفانی ترین ادوار تاریخ اسلام است که از یک سو اغتشاشها و انقلابهای پیاپی  گروههای مختلف ، بویژه از طرف خونخواهان امام حسین ( ع ) رخ می داد ، که انقلاب "ابو سلمه " در کوفه و "ابو مسلم " در خراسان و ایران از مهمترین آنها بوده است . و همین انقلاب سرانجام حکومت شوم بنی امیه را برانداخت و مردم را از یوغ ستم و بیدادشان رها ساخت . لیکن سرانجام بنی عباس با تردستی و توطئه ، بناحق از انقلاب بهره گرفته و حکومت و خلافت را تصاحب کردند . دوره انتقال حکومت هزار ماهه بنی امیه به بنی عباس طوفانی ترین و پر هرج و مرج ترین دورانی بود که زندگی امام صادق ( ع ) را فراگرفته بود . و از دیگر سو عصر آن حضرت ، عصر برخورد مکتبها و ایده ئولوژیها و عصر تضاد افکار فلسفی و کلامی مختلف بود ، که از برخورد ملتهای اسلام با مردم کشورهای فتح شده و نیز روابط مراکز اسلامی با دنیای خارج ، به وجود آمده و در مسلمانان نیز شور و هیجانی برای فهمیدن و پژوهش پدید آورده بود . عصری که کوچکترین کم کاری یا عدم بیداری و تحرک پاسدار راستین اسلام ، یعنی  امام ( ع ) ، موجب نابودی  دین و پوسیدگی تعلیمات حیات بخش اسلام ، هم از درون و هم از بیرون می شد . اینجا بود که امام ( ع ) دشواری فراوان در پیش و مسؤولیت عظیم بر دوش داشت . پیشوای ششم در گیر و دار چنین بحرانی می بایست از یک سو به فکر نجات افکار توده مسلمان از الحاد و بی دینی و کفر و نیز مانع انحراف اصول و معارف اسلامی از مسیر راستین باشد ، و از توجیهات غلط و وارونه دستورات دین به وسیله خلفای وقت جلوگیری کند . علاوه بر این ، با نقشه ای  دقیق و ماهرانه ، شیعه را از اضمحلال و نابودی  برهاند ، شیعه ای که در خفقان و شکنجه حکومت پیشین ، آخرین رمقها را می گذراند ، و آخرین نفرات خویش را قربانی می داد ، و رجال و مردان با ارزش شیعه یا مخفی  بودند ، و یا در کر و فر و زرق و برق حکومت غاصب ستمگر ذوب شده بودند ، و جرأت ابراز شخصیت نداشتند ، حکومت جدید هم در کشتار و بی عدالتی دست کمی از آنها نداشت و وضع به حدی  خفقان آور و ناگوار و خطرناک بود که همگی یاران امام ( ع ) را در معرض خطر مرگ قرار می داد ، چنانکه زبده هایشان جزو لیست سیاه مرگ بودند . "جابر جعفی " یکی  از یاران ویژه امام است که از طرف آن حضرت برای انجام دادن امری به سوی کوفه می رفت . در بین راه قاصد تیز پای امام به او رسید و گفت : امام ( ع ) می گوید : خودت را به دیوانگی بزن ، همین دستور او را از مرگ نجات داد و حاکم کوفه که فرمان محرمانه ترور را از طرف خلیفه داشت از قتلش به خاطر دیوانگی منصرف شد . جابر جعفی که از اصحاب سر امام باقر ( ع ) نیز می باشد می گوید : امام باقر ( ع ) هفتاد هزار بیت حدیث به من آموخت که به کسی نگفتم و نخواهم گفت ... او روزی به حضرت عرض کرد مطالبی از اسرار به من گفته ای که سینه ام تاب تحمل آن را ندارد و محرمی ندارم تا به او بگویم و نزدیک است دیوانه شوم . امام فرمود : به کوه و صحرا برو و چاهی بکن و سر در دهانه چاه بگذار و در خلوت چاه بگو : حدثنی  محمد بن علی بکذا وکذا ... ، ( یعنی امام باقر ( ع ) به من فلان مطلب را گفت ، یا روایت کرد ) . آری ، شیعه می رفت که نابود شود ، یعنی اسلام راستین به رنگ خلفا درآید ، و به صورت اسلام بنی امیه ای یا بنی عباسی خودنمایی کند . در چنین شرایط دشواری ، امام دامن همت به کمر زد و به احیا و بازسازی  معارف اسلامی پرداخت و مکتب علمی عظیمی به وجود آورد که محصول و بازده آن ، چهار هزار شاگرد متخصص ( همانند هشام ، محمد بن مسلم و ... ) در رشته های  گوناگون علوم بودند ، و اینان در سراسر کشور پهناور اسلامی آن روز پخش شدند . هر یک از اینان از طرفی  خود ، بازگوکننده منطق امام که همان منطق اسلام است و پاسدار میراث دینی  و علمی و نگهدارنده تشیع راستین بودند ، و از طرف دیگر مدافع و مانع نفوذ افکار ضد اسلامی و ویرانگر در میان مسلمانان نیز بودند . تأسیس چنین مکتب فکری  و این سان نوسازی و احیاگری تعلیمات اسلامی ، سبب شد که امام صادق ( ع ) به عنوان رئیس مذهب جعفری ( تشیع ) مشهور گردد . لیکن طولی نکشید که بنی عباس پس از تحکیم پایه های حکومت و نفوذ خود ، همان شیوه ستم و فشار بنی امیه را پیش گرفتند و حتی از آنان هم گوی سبقت را ربودند . امام صادق ( ع ) که همواره مبارزی نستوه و خستگی ناپذیر و انقلابیی بنیادی در میدان فکر و عمل بوده ، کاری که امام حسین ( ع ) به صورت قیام خونین انجام داد ، وی قیام خود را در لباس تدریس و تأسیس مکتب و انسان سازی انجام داد و جهادی راستین کرد .

جنبش علمی 
اختلافات سیاسی بین امویان و عباسیان و تقسیم شدن اسلام به فرقه های مختلف و ظهور عقاید مادی و نفوذ فلسفه یونان در کشورهای اسلامی ، موجب پیدایش یک نهضت علمی گردید . نهضتی که پایه های آن بر حقایق مسلم استوار بود . چنین نهضتی  لازم بود ، تا هم حقایق دینی را از میان خرافات و موهومات و احادیث جعلی بیرون کشد و هم در برابر زندیقها و مادیها با نیروی منطق و قدرت استدلال مقاومت کند و آرای سست آنها را محکوم سازد . گفتگوهای علمی و مناظرات آن حضرت با افراد دهری و مادی مانند "ابن ابی العوجاء" و "ابو شاکر دیصانی " و حتی "ابن مقفع " معروف است . به وجود آمدن چنین نهضت علمی در محیط آشفته و تاریک آن عصر ، کار هر کسی  نبود ، فقط کسی شایسته این مقام بزرگ بود که مأموریت الهی داشته باشد و از جانب خداوند پشتیبانی  شود ، تا بتواند به نیروی الهام و پاکی نفس و تقوا وجود خود را به مبدأ غیب ارتباطدهد ، حقایق علمی را از دریای بیکران علم الهی به دست آورد ، و در دسترس استفاده گوهرشناسان حقیقت قرار دهد . تنها وجود گرامی  حضرت صادق ( ع ) می توانست چنین مقامی داشته باشد ، تنها امام صادق ( ع ) بود که با کناره گیری از سیاست و جنجالهای سیاسی از آغاز امامت در نشر معارف اسلام و گسترش قوانین و احادیث راستین دین مبین و تبلیغ احکام و تعلیم و تربیت مسلمانان کمر همت بر میان بست . زمان امام صادق ( ع ) در حقیقت عصر طلایی دانش و ترویج احکام و تربیت شاگردانی بود که هر یک مشعل نورانی علم را به گوشه و کنار بردند و در "خودشناسی " و "خداشناسی " مانند استاد بزرگ و امام بزرگوار خود در هدایت مردم کوشیدند . در همین دوران درخشان - در برابر فلسفه یونان - کلام و حکمت اسلامی رشد کرد و فلاسفه و حکمای بزرگی در اسلام پرورش یافتند . همزمان با نهضت علمی و پیشرفت دانش بوسیله حضرت صادق ( ع ) در مدینه ، منصور خلیفه عباسی که از راه کینه و حسد ، به فکر ایجاد مکتب دیگری افتاد که هم بتواند در برابر مکتب جعفری  استقلال علمی داشته باشد و هم مردم را سرگرم نماید و از خوشه چینی از محضر امام ( ع ) بازدارد . بدین جهت منصور مدرسه ای در محله "کرخ " بغداد تأسیس نمود . منصور در این مدرسه از وجود ابو حنیفه در مسائل فقهی استفاده نمود و کتب علمی و فلسفی را هم دستور داد از هند و یونان آوردند و ترجمه نمودند ، و نیز مالک را - که رئیس فرقه مالکی است - بر مسند فقه نشاند ، ولی این مکتبها نتوانستند وظیفه ارشاد خود را چنانکه باید انجام دهند . امام صادق ( ع ) مسائل فقهی و علمی و کلامی را که پراکنده بود ، به صورت منظم درآورد ، و در هر رشته از علوم و فنون شاگردان زیادی تربیت فرمود که باعث گسترش معارف اسلامی  در جهان گردید . دانش گستری امام ( ع ) در رشته های مختلف فقه ، فلسفه و کلام ، علوم طبیعی و ... آغاز شد . فقه جعفری همان فقه محمدی یا دستورهای دینی است که از سوی خدا به پیغمبر بزرگوارش از طریق قرآن و وحی رسیده است . بر خلاف سایر فرقه ها که بر مبنای عقیده و رأی و نظر خود مطالبی را کم یا زیاد می کردند ، فقه جعفری  توضیح و بیان همان اصول و فروعی بود که در مکتب اسلام از آغاز مطرح بوده است . ابو حنیفه رئیس فرقه حنفی درباره امام صادق ( ع ) گفت : من فقیه تر از جعفرالصادق کسی را ندیده ام و نمی شناسم . فتوای بزرگترین فقیه جهان تسنن شیخ محمد شلتوت رئیس دانشگاه الازهر مصر که با کمال صراحت عمل به فقه جعفری را مانند مذاهب دیگر اهل سنت جایز دانست - در روزگار ما - خود اعترافی  است بر استواری فقه جعفری و حتی برتری آن بر مذاهب دیگر . و اینها نتیجه کار و عمل آن روز امام صادق ( ع ) است . در رشته فلسفه و حکمت حضرت صادق ( ع ) همیشه با اصحاب و حتی کسانی که از دین و اعتقاد به خدا دور بودند مناظراتی داشته است . نمونه ای از بیانات امام ( ع ) که در اثبات وجود خداوند حکیم است ، به یکی از شاگردان واصحاب خود به نام "مفضل بن عمر" فرمود که در کتابی به نام "توحید مفضل " هم اکنون در دست است . مناظرات امام صادق ( ع ) با طبیب هندی که موضوع کتاب "اهلیلجه " است نیز نکات حکمت آموز بسیاری  دارد که گوشه ای از دریای بیکران علم امام صادق ( ع ) است . برای شناسایی استاد معمولا دو راه داریم ، یکی شناختن آثار و کلمات او ، دوم شناختن شاگردان و تربیت شدگان مکتبش . کلمات و آثار و احادیث زیادی از حضرت صادق ( ع ) نقل شده است که ما حتی  قطره ای از دریا را نمی توانیم به دست دهیم مگر "نمی از یمی " . اما شاگردان آن حضرت هم بیش از چهار هزار بوده اند ، یکی از آنها "جابر بن حیان " است . جابر از مردم خراسان بود . پدرش در طوس به داروفروشی مشغول بود که به وسیله طرفداران بنی امیه به قتل رسید . جابر بن حیان پس از قتل پدرش به مدینه آمد . ابتدا در نزد امام محمد باقر ( ع ) و سپس در نزد امام صادق ( ع ) شاگردی کرد . جابر یکی  از افراد عجیب روزگار و از نوابغ بزرگ جهان اسلام است . در تمام علوم و فنون مخصوصا در علم شیمی تألیفات زیادی دارد ، و در رساله های  خود همه جا نقل می کند که ( جعفر بن محمد ) به من چنین گفت یا تعلیم داد یا حدیث کرد . از اکتشافات او اسید ازتیک ( تیزآب ) و تیزاب سلطانی و الکل است . وی چند فلز و شبه فلز را در زمان خود کشف کرد . در دوران "رنسانس اروپا" در حدود 300رساله از جابر به زبان آلمانی چاپ و ترجمه شده که در کتابخانه های برلین و پاریس ضبط است . حضرت صادق ( ع ) بر اثر توطئه های منصور عباسی در سال 148هجری مسموم و در قبرستان بقیع در مدینه مدفون شد . عمر شریفش در این هنگام 65سال بود . از جهت اینکه عمر بیشتری نصیب ایشان شده است به "شیخ الائمه " موسوم است . حضرت امام صادق ( ع ) هفت پسر و سه دختر داشت . پس از حضرت صادق ( ع ) مقام امامت بنا به امر خدا به امام موسی کاظم ( ع ) منتقل گردید . دیگر از فرزندان آن حضرت اسمعیل است که بزرگترین فرزند امام بوده و پیش از وفات حضرت صادق ( ع ) از دنیا رفته است . طایفه اسماعیلیه به امامت وی  قائلند .

خلق و خوی حضرت صادق ( ع ) 
حضرت صادق ( ع ) مانند پدران بزرگوار خود در کلیه صفات نیکو و سجایای  اخلاقی سرآمد روزگار بود . حضرت صادق ( ع ) دارای قلبی روشن به نور الهی و در احسان و انفاق به نیازمندان مانند اجداد خود بود . دارای حکمت و علم وسیع و نفوذ کلام و قدرت بیان بود . با کمال تواضع و در عین حال با نهایت مناعت طبع کارهای خود را شخصا انجام می داد ، و در برابر آفتاب سوزان حجاز بیل به دست گرفته ، در مزرعه خود کشاورزی  می کرد و می فرمود : اگر در این حال پروردگار خود را ملاقات کنم خوشوقت خواهم بود ، زیرا به کد یمین و عرق جبین آذوقه و معیشت خود و خانواده ام را تأمین می نمایم . ابن خلکان می نویسد : امام صادق ( ع ) یکی از ائمه دوازده گانه مذهب امامیه و از سادات اهل بیت رسالت است . از این جهت به وی صادق می گفتند که هر چه می گفت راست و درست بود و فضیلت او مشهورتر از آن است که گفته شود . مالک می گوید : با حضرت صادق ( ع ) سفری به حج رفتم ، چون شترش به محل احرام رسید ، امام صادق ( ع ) حالش تغییر کرد ، نزدیک بود از مرکب بیفتد و هر چه می خواست لبیک بگوید ، صدا در گلویش گیر می کرد . به او گفتم : ای پسر پیغمبر ، ناچار باید بگویی لبیک ، در جوابم فرمود : چگونه جسارت کنم و بگویم لبیک ، می ترسم خداوند در جوابم بگوید : لا لبیک ولا سعدیک .

از وبلاگ جهان یکه نگار


 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۹ ، ۱۵:۵۷
فاصله گلناری