به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

وبلاگی درباره ی همه چیز ،عمومی- اجتماعی- جامعه- اخبار و...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سواد» ثبت شده است

روز جهانی مبارزه با بی سوادی


پدید آورنده : ، صفحه 71
 

 

ـ یک جرعه آفتاب

ـ اشاره

ـ آورده اند که...

یک جرعه آفتاب

به کوشش: ابرهیم اخوی

● پیامبر اعظم(ص): «برتری دانشمند بر عابد، مانند برتری ماه شب چهاردهم بر سایر ستاره هاست».[1]

● پیامبر اعظم(ص): «دانا در میان نادانان همانند زنده ای است در میان مردگان».[2]

● پیامبر اعظم(ص): «خداوند جویندگان دانش را دوست دارد».[3]

● پیامبر اعظم(ص): «آموزگار و یادگیرنده در پاداش شریکند؛ دو سهم آن برای آموزگار و یک سهم از آن سوادآموز است».[4]

● پیامبر اعظم(ص): «آن که زمانی با دشواری یادگیری و سوادآموزی نسازد، عمری در خواری نادانی بماند».[5]

● پیامبر اعظم(ص): «دانش پژوه (سوادآموز) زیر سایه فرشتگان است، زندگی اش پر برکت شود و چیزی ازروزی اش کم نگردد».[6]

امام علی(ع): «نادان کوچک است اگر چه کهن سال باشد و دانا بزرگ است اگر چه خردسال باشد».[11]

● امام علی(ع): «هیچ هم نشینی بدتر از جهل و نادانی نیست».[12]

● امام باقر(ع): «مردم چهار گروه اند: کسی که می داند و می داند که می داند، چنین شخصی راه بلد و عالم است، از او پیروی کنید؛ کسی که می داند ولی از دانش خود باخبر نیست، او خفته است، بیدارش کنید؛ کسی که نمی داند و از ناآگاهی خود باخبرست، او جاهل است، یادش دهید؛ کسی که نمی داند و خود را دانا می پندارد، او گمراه است هدایتش کنید».[13]

● امام صادق(ع): «پادشاهان بر مردم حکومت می کنند و دانشمندان بر پادشاهان!»[14]

علم بهتر است یا ثروت؟

امام علی(ع) می فرماید: «به هفت دلیل علم از ثروت بهتر است:

1. علم میراث پیامبران است و ثروت میراث فرعون ها؛

2. با دادن و انفاق علم چیزی از آن کم نمی شود ولی از مال کم می شود؛

3. ثروت نیازمند نگه دارنده و محافظ است در حالی که علم نگه دارنده صاحب آن است؛

4. دانش همراه همیشگی است ولی ثروت تنها تا هنگام مرگ انسان را همراهی می کند؛

5. مال برای مؤمن و کافر به دست می آید در حالی که علم (واقعی) تنها به مؤمن ارزانی می شود؛

6. همه مردم در دین خود به عالم نیاز دارند، ولی به ثروتمند نه؛

7. دانش، انسان را در عبور از صراط یاری می کند ولی مال مانع می شود و آن را دشوار می کند».[15]

اشاره

پیکار با سیاهی

ابراهیم اخوی

امروز، روز جهانی مبارزه با بی سوادی است؛ پدیده شومی که ریشه بسیاری از عقب ماندگی ها و کاستی هاست. پیکار با بی سوادی، یعنی اهدای بسته ای از نور به همه آنانی که از این نعمت بزرگ محروم اند. مبارزه با این عفریت کهن، سرآغازی است بر همه تعالی ها و تکامل ها. وجود چنین روزهایی در برگ های تقویم جهانیان، تذکری است بر یک وظیفه سترگ و تأملی بر چگونگی چیرگی بر دیو سیاه نادانی. بی سوادی، تاریکی است و دانایی روشنایی. و مبارزه با بی سوادی، یعنی افروختن چراغی تابناک در دل هر مرد و زن دور مانده از دانش. نبرد با جهل و نادانی بسان وزش نسیمی خنک بر چهره تفتیده همه آنانی است که برهوت سوزان و پر خطر بی سوادی را سپری کرده اند.

سوادآموزی از نگاه اسلام

سلام، دینی است که با امر به خواندن اعلام وجود کرد و در نخستین گوهرهای آسمانی اش پس از توحید، از تعلیم و قلم سخن به میان آورد.[16] آخرین هدیه مانای پروردگار برای زمینیان نیز یک کتاب است. اسلام، پرچم دار مبارزه با بی سوادی است و از بزرگ ترین حامیان دانش اندوزی؛ تا آنجا که پیامبر اسلام(ص) در نخستین اقدامات خود پس از اولین پیکار نظامی با مشرکان، آموزش خواندن و نوشتن به ده کودک مسلمان را بهای آزادی اسیران باسواد اعلام می کند و با این دستور، در عمل، پرچم دار مبارزه با بی سوادی می شود.[17] آموزه های اسلام، سراسر دعوت به تحصیل علم و دانش پژوهی است و پاداش های معنوی در نظر گرفته شده برای پویندگان علم، بسیار والاست. از نگاه قرآن، دانش مایه سروری[18] و یکی از شرایط رهبری و پیشوایی دیگران است.[19] قرآن از مأمور و مکلف شدن عده ای برای تحصیل علم و دانش سخن می گوید و آن را مقدمه ای برای هدایت یابی دیگران می داند.[20] از نگاه قرآن، دانایی زمینه همراهی باحقیقت را فراهم می کند و دانایان مخاطبان حقیقی قرآنند[21] که در پرتو دانش، بیدارند و در اندیشه بیدارسازی غافلان و خفتگان در وادی تاریک جهالت.[22]

دو نکته قرآنی درباره سوادآموزی

1. سرزنش جاهل

مسعدة بن زیاد می گوید از امام صادق(ع) شنیدم که فرمود:

«خدای تعالی روز قیامت به یک یک بندگان خود می فرماید: بنده من! بگو ببینم در دنیا عالم بودی یا جاهل؟ اگر بگوید عالم بودم، می پرسد پس چرا به علم خود عمل نکردی، و اگر بگوید جاهل بودم می فرماید، چرا علم نیاموختی تا بدان عمل کنی؟ با همین حجت او را مجاب می کند و حجت بالغه خداوند بر بندگان این است».[23]

2. دانشگاه اسلام فارغ التحصیل ندارد!

اسلام، دین دانش آموزی و یادگیری است؛ از بدو تولد تا آخرین فرصت باقی مانده. دانشگاه اسلام، فارغ التحصیل ندارد، بلکه دانشجویان آن همیشه و همه جا در حال ادامه تحصیل اند. آموزه قرآنی برای همگان این است: «پروردگارا! علم مرا زیاد کن». (طه: 114)

جایی که پیامبر با آن علم سرشار و روح مملو از آگاهی مأمور باشد که تا پایان عمر از خدا افزایش علم بطلبد، وظیفه دیگران روشن است.

در حقیقت، علم از نظر اسلام هیچ حد و مرزی نمی شناسد. افزون طلبی در بسیاری از امور مذموم است ولی در علم پسندیده است. افراط بد است، ولی افراط در علم معنی ندارد. علم، مرزِ مکانی ندارد؛ تا چین و ثریا نیز باید در طلبش دوید. مرزِ زمانی ندارد؛ از گاهواره تا گور ادامه دارد. از نظر معلم، مرز نمی شناسد. چرا که حکمت، گمشده مؤمن است. نزد هر کس بیابد آن را می گیرد و اگر گوهری از دهان ناپاکی بیفتد آن را برمی دارد. مرز از نظر میزان تلاش و کوشش نیز ندارد، به اعماق دریاها فرو می رود و کسب دانش می کند و حتی در راه کسب آن جان عزیزش را می دهد. یک مسلمان راستین هرگز تحصیل علمش پایان نمی پذیرد. همواره دانشجو است و طالب علم حتی اگر برترین استاد شود. در روایات متعددی با عبارات گوناگون آمده که پیامبر و امامان تا پایان جهان بر علم و دانش شان افزوده می شود. در روایات دیگری از پیامبر گرامی اسلام می خوانیم که فرمود: «آن روز که فرا رسد و علم و دانشی که مرا به خدا نزدیک کند بر علم من افزوده نشود، طلوع آفتاب آن روز بر من مبارک مباد!» باز در حدیث دیگری از پیامبر اکرم(ص) می خوانیم: «داناترینِ مردم کسی است که دانش مردم را بر دانش خود بیفزاید. گران بهاترینِ مردم کسی است که از همه داناتر باشد و کم بهاترین مردم کسی است که دانشش از همه کم تر باشد».[24]

گفتار مجری

ملامهدی نراقی، نویسنده کتاب ارزشمند جامع السعادات در علم اخلاق اسلامی، درباره فضیلت دانش پژوهی و تحصیل علم می نویسد: «شک نیست که علم، برترین فضایل و کمالات و شریف ترین صفات جمال است؛ بلکه بالاترین صفات ربوبی و جمیل ترین نشانه های الوهیت است. علم است که انسان را به جوار آفریدگار و پروردگار جهان می رساند و به افق فرشتگان مقرب وارد می کند، و به سرای جاوید و فناناپذیر و به جایگاه کرامت پایدار و همیشگی نائل می سازد. و بر این مطلب عقل و برهان و همه صاحبان ادیان متفقند که: سعادت ابدی و قرب به خدای سبحان بدون آن میسّر نیست، و چه چیز برتر از وسیله دست یافتن انسان به آنهاست.

دیگر از فواید علم در دنیا عزت و اعتبار نزد نیکان و بدان، و نیز نفوذ و تأثیر حکم بر صاحبان اقتدار در جامعه است؛ زیرا طبیعت مردم از خاص و عام بر بزرگ داشت اهل علم و نگاه داشت حرمت آنان و واجب شمردن اطاعت ایشان است. بلکه حیوانات هم، از چهارپایان و درندگان، مطیع و مسخر انسانند؛ زیرا که قوه ادراک و عقل و تمییز به او اختصاص دارد. و اگر یکایک مردم را مورد بررسی قرار دهی هیچ کسی را دارای برتری و فزونی در جاه یا مال یا غیر اینها نخواهی یافت مگر اینکه این برتری و فزونی به قوه تمییز و ادراک به دست آمده است اگر چه از راه مکر و حیله باشد. آیات و اخبار زیادی هم دلالت بر شرافت علم دارند».[25]

سواد

سوادآموزی نخستین گام در توسعه فردی و اجتماعی

یکی از دشواری های اساسی در کشورهای در حال توسعه، مسئله بی سوادی است. در کشورهای توسعه یافته میزان بی سوادی در میان افراد بالاتر از 13 سال بین 3 تا 4 درصد است؛ در حالی که این رقم در مورد کشورهای در حال توسعه از مرز 50 درصد نیز بالاتر می رود. در برخی از کشورها از 80 درصد هم فراتر رفته است. ضعف آموزش و پرورش در درجه اول، ناشی از عدم کفایت تعداد معلمین مدارس و کمبود وسایل و امکانات آموزشی است. روشن است که مشکلات در کشورهایی که در آنها جمعیت ها به زبان ها و لهجه های متفاوت گفت وگو می کنند، شدیدتر است. پایین بودن میزان تعلیم عمومی، نتایج اسفباری در زمینه های مختلف فنی، اداری، اجتماعی، اقتصادی به بار آورده است؛ به طوری که در این زمینه ها به میزان ناچیزی متخصص در این کشورها وجود دارد. در کشورهای جهان سوم آموزش به طور ناهماهنگی در میان مردم انتشار یافته است. عوامل جنسیت، شهرنشینی و وضع اقتصادی در سوادآموزی دخالت دارد. به علاوه، مهم تر از همه مسئله فرار مغزها را باید از زمره مسائل کشورهای جهان سوم دانست.

یکی دیگر از دشواری های ممالک جهان سوم در اشاعه دانش، افت تحصیل است، بدین معنی که تعداد زیادی از کودکان و نوجوانان مدت زیادی از سال را در شهرها و روستاها به کار اشتغال دارند و نمی توانند عملاً از امکانات آموزشی بهره مند شوند؛ زیرا اکثر خانواده ها به درآمد فرزندان محتاج اند. نتیجه اینکه مطالب و مواردی که در این مدارس تدریس و یا آموخته می شود، با نیازهای توسعه این کشورها بی ارتباط است.

در دنیای امروز بی سوادی مترادف با اتلاف منابع و نیروی انسانی است. به موازات پیشرفت علوم و فن آوری، تربیت و به کارگیری درست نیروها در کامیابی برنامه های توسعه اقتصادی و اجتماعی مفید و لازم است. آموزش و به کارگیری، از میان بردن جهل، باعث کارآفرینی و انگیزه حضور و مشارکت در عرصه های سیاسی و اجتماعی می گردد و مدیریت آموزشی با همکاری سازمان های مختلف باعث ایجاد سازمان های محلی می شود. ابتدا سوادآموزی و مبارزه با بی سوادی توسط دستگاه هایی چون آموزش و پرورش، جهادسازندگی، جامعه روحانیت، جهاد دانشگاهی و نهضت سوادآموزی به صورت شورایی اداره می شد که هم اکنون زیر نظر سازمان آموزش و پرورش و به صورت یک واحد جدا به کار خود ادامه می دهد.[26]

نقش سواد در توسعه سطح زندگی روستاییان

بالا بردن میزان آگاهی و سطح دانش در بین روستاییان، زمینه را برای فکر کردن آنها به مسائل توسعه و پیشرفت در بعدهای گوناگون و به کارگیری فن آوری های روز فراهم می کند. همچنین باعث ایجاد خلاقیت و ابتکار و ارائه طرح های نو از طرف خودشان می شود. بالابردن سطح سواد عمومی و تقویت آموزش تخصصی در حوزه های فنی و حرفه ای باعث زمینه های کارآفرینی و مانع مهاجرت بی رویه به شهر می شود و از مشکلاتی که در حاشیه نشینی شهری نیز ممکن است بروز کند، جلوگیری می کند. سوادآموزی نیز باید مانند هر طرح دیگری جنبه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی را در نظر بگیرد.

همیشه یاد گذشته واسه همه شیرین بوده مخصوصا روزهایی که ما هم

کوچولو موچولو بودیم

ومجبور بودیم هر شب مشق شب بنویسیم.

یادتونه معلم ها می گفتن 10 دفعه از روی درس تصمیم کبری,دو رنگ,تمیز وخوانا بنویسید.

 

اینجا بود که اشک همه بچه ها در میومد,یکی می گفت آقا می شه 5 بار بنویسیم

,یکی می گفت آقا می شه یه رنگ بنویسیم و...

 

تازه متاسفم واسه اون بچه درس خونها که هر شب می نوشتن وروز بعد معلم دفتر

دانش آموزها رو چک نمی کرد.

 

آخ که چه روزهایی بود

یادش بخیر
مبارزه با بی سوادی در صدای آشنا
جام جم آنلاین: گروه فرهنگ و تمدن شبکه جهانی صدای آشنا، دو ویژه برنامه "الفبا" و "س مثل سواد" را به مناسبت روز جهانی مبارزه با بی سوادی تهیه و تولید کرده است.

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روابط عمومی و امورمخاطبان شبکه جهانی صدای آشنا، "الفبا" در دو بخش، به بررسی روند مبارزه با بیسوادی در ایران و موفقیت کشورمان در این زمینه، و تبیین اهمیت سوادهای نوین در جهان امروز، می پردازد.

حسین یونسی سردبیر و تهیه کننده و زهرا بهروزی گوینده، در این ویژه برنامه همراه شما هستند.

"الفبا"را روز پنجشنبه هفدهم شهریور ساعت 06:00 به وقت تهران برابر با ساعت 01:30 به وقت گرینویچ از کانال آمریکای شبکه جهانی صدای آشنا پخش می شود.

"س مثل سواد" قصد دارد با شناسایی معیار بی سوادی در جهان امروز، راه های چگونگی ریشه کن کردن بی سوادی را بررسی کند و در قالب گفت و گو با صاحب نظران و متخصصان مقوله بی سوادی، و همچنین شهروندان، این موضوع را نیز مورد ارزیابی قرار دهد که آیا با توجه به پیشرفت روزافزون علم و تکنولوژی و تغییر معیار بی سوادی، ریشه کن شدن معضل بی سوادی میسر خواهد شد یا خیر.

مریم یوسفی پور سردبیر و تهیه کننده، در این ویژه برنامه شما را همراهی خواهد کرد.

"س مثل سواد" را پنج شنبه هفدهم شهریور ساعت 16:00 به وقت تهران برابر با ساعت 11:30 به وقت گرینویچ از کانال اروپای شبکه جهانی صدای آشنا بشنوید.

نشانی وب سایت شبکه جهانی صدای آشنا:   www.sedayeashna.ir

 

 

● امام علی(ع): «هیچ گنجی سودمندتر از دانش نیست».[7]

● امام علی(ع): «سواد آموختن به کسی که از آن بی بهره است، صدقه است».[8]

● امام علی(ع): «کمال دین در دانش اندوزی و عمل به آن است».[9]

● امام علی(ع): «ای مؤمن! دانش و ادب، بهای تو هستند، پس در فراگیری آن بکوش!»[10]

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۹ ، ۱۵:۴۱
فاصله گلناری

.7 دیماه سالروز تشکیل نهضت سواد آموزی است، نهضتی که در سال 1358 با فرمان تاریخی حضرت امام(ره) ایجاد شد. سواد آموزان روستای ترکمن نشین آقدگش در 15 کیلومتری شهرستان آقلا تا پایان سال باسوادی خود را جشن خواهند گرفت

سواد آموزی به توفیق فرمان امام خمینی (ره) از یک حرکت محدود فرهنگی، به نهضتی فراگیر تبدیل شد و از آن پس در شمار مقدس ترین آرمانهای انقلاب اسلامی در آمد.

به حتم، چنین آرمان مقدسی، شایستگی آن را دارد که در کنار مهم ترین اهداف و برنامه های معجزه قرن، یعنی انقلاب شکوهمند اسلامی بنشیند و سطری طلایی در کارنامه نهضت اسلامی در جهان معاصر باشد.

نیاز به توصیه و توجیه نیست؛ زیرا همگان می دانند که آموختن تنها دستاویز انسان در سراشیب نشناختن و ندانستن است. اما همتی بلند می خواهد و توفیقی مدام.

در دین و آیینی که تعلیم و تعلم، عبادت است، جستجوی دانش، فریضه و عالم ارجمندترین کس در میان مردم است، محرومیت از خواندن و نوشتن، بخشودنی نیست.

اولین کلمه و نخستین فرمان آخرین کتاب آسمانی، امر به خواندن است. چنین کتابی و چنان آیینی، مسلمانی را که نخواند و ننویسد، سرزنش می کند.

آموزاندن، بهایی بود که پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد (ص) برای آزادی اسیران جنگ بدر مقرر فرمود، و آموختن، هنری است که همه توانایی ها و هنری های دگر، از آن می جوشد و سر برمی آورد. راست است که از دانایی می خیزد و دانستن، توانستن می آفریند.

تشکیل نهضت مقدس سوادآموزی، اقتضای روح و مرام انقلاب اسلامی بود و اگر چنین نبود، جای هزار شگفتی و تاسف بود. به یمن فرمان امام خمینی (ره) پایه و اساس نهضتی گذارده شد که در هر گام، طاغوتی را شکست و در هر مرحله توفیقی به چنگ آورد. هر سرزمینی که به تصرف این قیام ستودنی، در می آید، بر بام آن پرچم فخر و برازندگی افراشته می شود و چراغ سعادت و بالندگی افروخته تر می گردد.

رهبران و کوشندگان این نهضت را سپاس می گوییم و توفیق بیشتر آنان را از خداوند خواستاریم. به جا و شایسته است که هدف ها و رسالت والای نهضت سوادآموزی مورد توجه و دقت قرار گیرد.

این هدف ها در پیام تاریخی امام امت که روز هفتم دی ماه سال 1358 به این مناسبت صادر فرمودند، بین شده است.

متن پیام امام به این شرح است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 ن * و القلم و مایسطرون (قرآن کریم)

 ملت شریف ایران! شما می دانید که در رژیم گذشته آنچه که بر ملت مبارز ایران سایه افکنده بود، علاوه بر دیکتاتوری و ظلم، تبلیغات بی محتوی و هیچ را همه چیز جلوه دادن بود، ملتی که در همه ابعاد از حوایج اولیه محروم بود وانمود می شد که در اوج ترقی است. از جمله حوایج اولیه برای هر ملت که در ردیف بهداشت و مسکن، بلکه مهمتر از آنها است، آموزش برای همگان است.

مع الاسف کشور ما وارث ملتی است که از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم و اکثر افراد کشور ما از نوشتن و خواندن برخودار نیستند، چه رسد به آموزش عالی. مایه بسی خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی می کند که طلب علم را فریضه دانسته است، از نوشتن و خواندن محروم باشد. ما باید در برنامه دراز مدت، فرهنگ وابسته کشورمان را به فرهنگ مستقل و خودکفا تبدیل کنیم و اکنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشریفات خسته کننده برای مبارزه با بیسوادی بطور ضربتی و بسیج عمومی قیام کنیم تا انشاء الله در آینده نزدیک، هر کس نوشتن و خواندن ابتدایی را آموخته باشد. برای این امر لازم است تمام بیسوادان برای یادگیری و تمام خواهران و برادران با سواد برای یاد دادن بپاخیزید و وزارت آموزش و پرورش با تمام امکانات بپا خیزد و از قرطاس بازی و تشریفات اداری بپرهیزد و برادران و خواهران ایمانی برای رفع این نقیصه دردآور بسیج شوید و ریشه این نقص را از بن برکنید.

تعلیم و تعلم عبادتی است که خداوند تبارک و تعالی ما را بر آن دعوت فرموده است. ائمه جماعات شهرستانها و روستاها مردم را دعوت نمایند و در مساجد و تکایا، با سوادان نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود یاد دهند و منتظر اقدامات دولت نباشند و در منازل شخصی، اعضای با سواد خانواده اعضای بیسواد را تعلیم کنند و بیسوادان از این امر سرپیچی نکنند.

من از ملت عزیز امید دارم که با همت والای خود، بدون فوت وقت، ایران را به صورت مدرسه ای درآورند و در هر شب و روز در اوقات بیکاری، یکی دو ساعت را صرف این عمل شریف نمایند.

بپا خیزید که خداوند متعال با شما است. از خداوند تعالی سعادت و سلامت و رفاه ملت شریف را خواستارم.

و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته
روح ا… موسوی الخمینی

مصطفی پورنجاتی

«الف. ب. پ» سلام، حرف های گل داده! سلام، دفترمشق و حساب!

«بابا انار دارد.» چه بوی خوبی می دهد این کتاب ها!

«دارا نان داد.» دیگر انگشت نمی زنم؛ خط می کشم، نام می نویسم.

«کشاورز در مزرعه کار می کند.» من لبخند می زنم به دست های پیرمردِ عکس که می کارد و درو می کند و خسته نمی شود.

«اکرم کتاب می خواند» من می خوانم، می نویسم و با این همه حکایت خوب و داستان شیرین، زندگی می کنم.

آقای معلم روی تخته نوشت: به نام خدا. امروز صبح، برای کلاس و درس وضو گرفته ام، روشن شده ام؛ با چشم هایی که حالا باز شده است، چشم هایی که دیگر بسته نیست و خوب می بیند.

«گنجشک روی درخت، نشسته است» من هم کنار همشاگردی ام نشسته ام؛ روی این نیمکت های صمیمی هر دو سواد یاد می گیریم، به شوق فردا، به شوق دانایی.

«توانا بود هر که دانا بود» و من حالا توانا شده ام؛ چون رفته ام به باغی که در همه جایش، دانایی سبز شده است.

«میازار موری که دانه کش است» این همه محبت را هنوز باور نکرده ام. اینجا همه چیز قشنگ است. از نصیحت بزرگان دیگر ناراحت نمی شوم. دوستشان می دارم.

مدادم را می آورم روی صفحه سفید دفتر. دیگر با دل و جرئت شده ام. از نوشتن نمی ترسم. اولین نامه کوچکم را، حرف های دلم را خودم می نویسم: خدای خوبم! از این همه لطف تو سپاس گزارم.

هفت ساله شدم!

حسین امیری

دارم خاطره دیدارت را الف به الف می اندیشم.

دارم الفبای نگاهت را مرور می کنم؛ خاطره اولین روزی که گرد پیری را از چهره دلم زدودی و گفتی می توانی و توانستم.

ناگهان عقبگرد ساعت، مرا به احترام کودکی از دست رفته باز آمده ام واداشت. من در سن چهل سالگی، جوان تر شده ام و در ترنم مهر تو، مهرماهِ یک لحظه تکرار نشدنی، به مدرسه آمده ام.

نهضت زندگی دوباره

الفبای فکرم، وامدار الف قامت توست که از کوره راه های سختی گذشتی و از روستاهای دور تا شهرهای شلوغ، دنبال کسی آمدی که خواندن را بیاموزیش؛ من مدتی است سوره علق را با لعل لب تو می خوانم، می خوانم به نام خدا و به نام معلم.

به یاد می آورم سیمای تو را که لباس جهاد پوشیده بودی؛ اما کلاه و زرهت نبود؛ عزم جهاد کرده بودی؛ اما شمشیرت نداده بودند. سلاح بردباری برگرفتی و بر سنگر علم نشستی و زهی سربلندی که قله بلند افکارم را عَلَم همت تو فتح، و جاده های زندگی ام را پای ارادت تو نقاشی کرده است! چه نیکو خطی که از شهر دانایی می گذرد و از کوچه نور و روشنایی!

نهضت تو، نهضت زندگی دوباره بود. تو زنده ام کردی و علمم آموختی و نور چشمم شدی.

جهانی پر از کلمات

طیبه تقی زاده

سیاهی از بین می رود و این بار تیرگی ها بر اندام سپید کاغذ، روشنایی خواهد شد به چشمان تاریکِ جهل. اندام وسیع تخته سیاه، جهانی می شود پر از کلماتی که چون یاس های سپید، از ساقه هایش بالا رفته اند. هر حرفی که می نویسی، گویی تو را به آنچه در دل داری، نزدیک تر می کند؛ دلی که شاید دوست داشته باشد گاهی برای خودش بنویسد.

می خوانی؛ بی هیچ سردرگمی

ساقه هایت جوانه زده اند و تو گویی متولد می شوی. از این پس، هر آینه روبه مسیری می روی که تو را بیشتر و بیشتر به دانایی می رساند. شاید وقت آن رسیده باشد که «پشت دانایی اردو بزنیم»! این درخت خشک که روزی محتاج قطره ای آب بود، چنان ریشه دوانده که به چشمه سار بینایی و معرفت راه یافته است. و تو امروز، غبار از دریچه های ذهنت زدوده ای و بی هیچ سردرگمی می خوانی.

میوه دانش

از خواب فراموشی بیدار شده ای. به درخت دانش رسیده ای و امروز می فهمی که چقدر شیرینند میوه هایش و امروز می دانی که میوه دانایی را هیچ کس جز تو نمی تواند برای تو به دست بیاورد.

ساقه هایت جان گرفته اند. دستانت واژگانی را می نویسند که همیشه در آرزوی خواندنشان بودند. تو امروز، به گنجی دست یافته ای که همیشه همراه توست و کسی را یارای آن نیست که از تو بازستاند.

دانایی را دریاب!

پنجره های باز، تو را می خوانند. صفحات ناخوانده، صدایت می زنند. زبانت باز می شود روبه دنیای مرموز کلمات؛ خطوطی که تا دیروز سیاهی امواج آنها چشمانت را می آزرد.

گام بردار روشنایی دانش را! چراغی روبه رویت روشن بگذار!

باید بروی و چمدان تازه ای برداری و اندیشه های تازه را همسفر خویش کنی. فکری تازه، تو را می خواند. دانایی را دریاب!

دیگر تنها نیستی

باغ جهانت اکنون سرشار از کلماتی است که از تماشا لبریز است. پروانه های روحت چه سبک می گذرند از سرچشمه های رویش اندیشه! تو چون آبی روان از سایه سار علم می گذری. کوچه ای هستی روبه باغ کلمات. می بویی گل های رنگارنگ علومت را. شبنم دانش، گونه های خوابت را نواخته است. شب از تو می گریزد و روشنایی به جانت می آویزد. دیگر تنها نیستی.

تولدی دیگر

غمناکی از تو رخت می بندد. می خوانی، می نویسی سرشاری لحظه هایت را. امروز یک بار به دنیا آمده ای دیگر. شادمانه، بال و پر گشوده ای روبه افق های باز. رشته نگاهت چقدر می درخشید به یمن پیروزی فهمیدن! از بیابان شوره زار نادانی را گذشتی و به باغ بی نظیر آرزوهایت رسیدی؛ آنجا که با هر کتابی، جهانی از گل های رنگارنگ دانایی پوشیدی

9 دی ماه 89

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۹ ، ۰۹:۲۶
فاصله گلناری