به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

وبلاگی درباره ی همه چیز ،عمومی- اجتماعی- جامعه- اخبار و...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجاب» ثبت شده است

از بررسی و مقایسه حد و کیفیت حجاب در ادیان چهارگانه استنباط می‏گردد که حجاب در ادیان دیگر، نسبت به اسلام از شدّت بیشتری برخوردار بوده است. به طور مثال، پوشاندن صورت، گرچه در زمان زرتشت معمول نبوده و بعد از او در میان زرتشتیان معمول شده است. این مقاله به بررسی تطبیقی حجاب در ادیان مختلف می پردازد

فطری بودن پوشش: 
حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایگاه خاصّی است، و یکی از دلایل اساسی آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطری است. 

داستان حضرت آدم و حوّا نیز فطری بودن پوشش را اثبات می‏کند. در تورات (کتاب مقدس یهودیان که برای مسیحیان نیز مقدّس است)، می‏خوانیم: «و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر، خوش‏نما و درختی دلپذیر و دانش افزا، پس، از میوه‏اش گرفته بخورْد و به شوهر خود نیز داد و او خورد*آن‏گاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان‏اند؛ پس برگ‏های انجیر به‏هم دوخته، سترها برای خویشتن ساختند. . » بعد ادامه می‏دهد: «و آدم، زن خود را حوّا نام نهاد؛ زیرا که او مادر جمیع زندگان است * و خداوندْ خدا رخت‏ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید». (1) 

بر طبق این متن، آدم و حوّا لباسی نداشتند و بعد از خوردن شجره ممنوعه چشمشان باز شد و فهمیدند که عریان‏اند که بلافاصله با برگ درختان خود را پوشاندند و بعداً خداوند لباسی از پوست بدیشان ارزانی داشت. در قرآن کریم در مورد داستان حضرت آدم و حوّا چنین آمده است: فَلَمّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْءتَهُما وَ طَفِقا یَخْصِفانِ عَلَیْهِما مِنْ وَرَقِ الجَنَّةِ؛(2) 

آن‏گاه که آدم و حوّا از درخت ممنوعه چشیدند، پوشش خود را از دست داده (عورتشان آشکار گردید). و به سرعت، با برگ درختان بهشتی خود را پوشاندند. طبق آیات شریفه قرآن کریم، حضرت آدم و حوّا قبل از چشیدن درخت ممنوعه دارای لباس بوده‏اند؛ امّا با خوردن از آن درخت ممنوعه (بر اثر اغوای شیطان) لباس خود را از دست دادند که بلافاصله به پوشاندن خود اقدام نمودند. به هر حال، مطابق هر دو نقل، پس از احساس برهنگی (خواه طبق نقل تورات قبل از آن دارای لباس نبوده و یا طبق قرآن کریم دارای لباس بوده‏اند) بلافاصله خود را با برگ‏های درختان بهشتی پوشاندند. این احساس شرم از برهنگی، حتی بدون حضور ناظر بیگانه، و سرعت در پوشاندن خود به وسیله برگ‏ها (ولو به طور موقت)، از آن جهت که تحت هیچ آموزش یا فرمانی از جانب خداوند یا فرشته وحی و یا تذکّر هر یک به دیگری صورت گرفته است، بیانگر فطری بودن پوشش در انسان است و ثابت می‏کند که لباس و پوشش، به تدریج و بر اثر تمدن‏ها ایجاد نشده است؛ بلکه انسان‏های نخستین، یا به تعبیر بهتر، نخستین انسان‏ها، به طور فطری بدان گرایش داشته‏اند. و بنا به گواهی متون تاریخی، در اکثر قریب به اتفاق ملت‏ها و آیین‏های جهان، حجاب در بین زنان، معمول بوده است. هرچند حجاب در طور تاریخ، فراز و نشیب‏های زیادی را طی کرده و گاهی با اعمال سلیقه حاکمان، تشدید یا تخفیف یافته است، ولی هیچ‏گاه به‏طور کامل از بین نرفته است. اگر به لباس ملّی کشورهای جهان بنگریم، به خوبی حجاب و پوشش زن را در آن می‏بینیم. دقّت در لباس ملی کشورها ما را از ورق زدن کتب تاریخی برای یافتن ملل و اقوامی که زنان آنها دارای حجاب بوده‏اند، بی‏نیاز می‏سازد و به خوبی اثبات می‏کند که حجاب در میان اکثر ملت‏های جهان، معمول بوده و اختصاص به مذهب یا ملّت خاصی نداشته است. تمام ادیان آسمانی، حجاب و پوشش زن را واجب و لازم شمرده‏اند و جامعه بشری را به سوی آن دعوت کرده‏اند؛ زیرا لزوم پوشش و حجاب به طور طبیعی در فطرت زنان به ودیعت نهاده شده است و احکام و دستورهای ادیان الهی هماهنگ و همسو با فطرت انسانی تشریع شده است؛ پس در همه ادیان الهی پوشش و حجاب زن واجب گشته است. در ادیان زرتشت، یهودیت، مسیحیت و اسلام، حجاب زنان امری لازم بوده است. کتاب‏های مقدس مذهبی، دستورها و احکام دینی، آداب و مراسم و سیره عملی پیروان این ادیان الهی، بهترین شاهد و گواه اثبات این مدّعاست. 

حجاب در شریعت زرتشت: 
«اَشو زرتشت» با توصیه‏ها و اندرزهای خود، کوشیده است تا پایه‏های حجابی را که زنان ایرانی به عنوان یک فرهنگ ملّی در ظاهر عرف خود رعایت می‏کنند، در عمق روح آنان متحکّم نماید و از این راه، ضمانت اجرای قانون حجاب را در آینده نیز تأمین نماید و بدین سان، جامعه خویش را در مقابل امکان انحراف‏های اخلاقی پنهان، بیمه کند. قسمتی از پند و اندرزهایی که «اَشو زرتشت» به پیروان خود توصیه نموده را نقل می‏کنیم، تا این اقدام مهم «اشو زرتشت» بهتر نمایان گردد و حرکت او در جهت تعالی و آموزش ریشه‏های «حفظ حجاب» و بیان لزوم توأم نمودن حجاب ظاهری با عفّت باطن، روشن‏تر شود. او می‏فرماید: * ای نوعروسان و دامادان! روی سخنم با شماست. به اندرزم گوش دهید و گفتارم را به خاطر بسپارید و با غیرت، در پی زندگانی پاک مَنشی برآیید. هر یک از شما باید در کردار نیک و مهرورزی، بر دیگری پیشدستی جوید تا آن زندگانی مقدس زناشویی، با خوشی و خرّمی همراه باشد. * ای مردان و زنان! راه راست را دریابید و پیروی کنید. هیچ‏گاه گرد دروغ و خوشی‏های زودگذری که تباه کننده زندگی‏اند، نگردید؛ زیرا لذّتی که با بدنامی و گناه همراه باشد، همچون زهر کشنده‏ای است که با شیرینی درآمیخته و همانند خودش دوزخی است. با این‏گونه کارها زندگانی گیتی خود را تباه مسازید. * پاداش رهروان نیکی، به کسی می‏رسد که هوا، هوس، خودخواهی و آرزوهای باطل را از خود دور ساخته، بر نفس خویش چیره گردد. کوتاهی و غفلت در این راه، پایانش جز ناله و افسوس، چیز دیگری نخواهد بود. * فریب‏خوردگانی که دست به کردار زشت می‏زنند، گرفتار بدبختی و نیستی خواهند شد و سرانجامشان خروش و فریاد و ناله است؛ ولی زنان و مردانی که به اندرز و راهنمایی من گوش فرا می‏دهند، آرامش و خوشی زندگی بهره‏شان خواهد بود و سختی و رنج از آنان دور خواهد گشت و به نیک‏نامی جاودانی خواهند رسید. (3) 

و در کتاب «وَنْدی داد» این جمله به طور مکرّر آمده است: «کلام ایزدی است که کردار زشت را نابود می‏کند: از تو - ای مرد! - خواهش می‏کنم پیدایش و فزونی را پاک و پاکیزه ساز! از تو - ای زن! - خواهش می‏کنم تن و نیرو را پاک و پاکیزه ساز! آرزو دارم صاحب فرزند باشی و شیر تو فراوان شود!». (4)در کتاب پوشاک باستانی ایرانیان در ذیل عنوان «پوشاک اقلیت‏های میهن ما» در مورد حجاب زنان زرتشتی چنین می‏خوانیم: «این پوشاک که بانوان زرتشتی از آن استفاده می‏کنند، شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما دارد؛ چنان‏که روسری آنان از نظر شکل و طرز استفاده، نظیر روسری بانوان بختیاری است و پیراهن، شبیه پیراهن بانوان لُر در گذشته نزدیک است و شلوار، از لحاظ شکل و بُرش، همان شلوار بانوان کُرد آذربایجان غربی است و کلاهک، همان کلاهک بانوان بندری است». دین زرتشت، بر سه اصل اساسیِ، «اندیشه نیک»، «گفتار نیک» و «کردار نیک» استوار گشته است. موبدان در تفسیر اندیشه و کردار نیک می‏گویند: «یک زرتشتی مؤمن، باید از نگاه ناپاک به زنان دیگر دوری جوید». در اندرز «آذرباد مار اسپند» موبد موبدان آمده است: «مرد بد چشم را به معاونت خود قبول مکن». (5) 

حجاب در شریعت یهود: 
رواج حجاب در بین زنان قوم یهود، مطلبی نیست که کسی بتواند آن را مورد انکار یا تردید خود قرار دهد. مورّخین، نه‏تنها از مرسوم بودن حجاب در بین زنان یهود سخن گفته‏اند، بلکه به افراطها و سخت‏گیری‏های بی‏شمار آنان نیز در این زمینه تصریح کرده‏اند. در کتاب «حجاب در اسلام»، آمده است: «گرچه پوشش، در بین عرب مرسوم نبود و اسلام، آن را به‏وجود آورد، ولی در ملل غیر عرب، به شدیدترین شکل، رواج داشت. در ایران و در بین یهود و مللی که از فکر یهود پیروی می‏کردند، حجاب، به مراتب شدیدتر از آنچه اسلام می‏خواست وجود داشت. در بین این ملت‏ها وجه و کفّین (= صورت و کف دست‏ها) هم پوشیده می‏شد. حتی در بعضی از ملت‏ها سخن از پوشیدن زن و چهره زن نبود، بلکه سخن از قایم کردن زن بود و این فکر را به صورت یک عادتِ سفت و سخت درآورده بودند». (6)ویل دورانت، که معمولاً سعی می‏کند موارد برهنگی یا احیاناً تزیینات و آرایش‏های زنان هر قوم را با آب و تاب نقل کند تا آن را طبیعی جلوه دهد، در این مورد می‏گوید: «در طول قرون وسطا، یهودیان همچنان زنان خویش را با البسه فاخر می‏آراستند، لکن به آنها اجازه نمی‏دادند که با سر عریان به میان مردم روند. نپوشاندن موی سر، خلافی بود که مرتکب را مستوجب طلاق می‏ساخت. از جمله تعالیم شرعی یکی آن بود که مرد یهودی نباید در حضور زنی که موی سرش هویداست، دست دعا به درگاه خدا بردارد». (7)او در توصیف زنان یهودی می‏گوید: «زندگی جنسی آنان علی‏رغم تعدّد زوجات، به طرز شایان توجّه، منزه از خطایا بود. زنان آنان دوشیزگانی محجوب، همسرانی ساعی، مادرانی پُرزا، و امین بودند و از آن‏جاکه زود وصلت می‏کردند، فحشا به حدّاقل، تخفیف پیدا می‏کرد». (8)در کتاب مقدّس یهودیان، موارد متعدّدی یافت می‏شود که به طور صریح و یا ضمنی، حجاب و پوشش زن و مسائل مربوط به آن، مورد تأیید قرار گرفته است. در برخی از آنها لفظ «چادر» و «برقع» به کار رفته است که نشانگر کیفیت پوشش زنان آن عصر است. اینک به پاره‏ای از آن موارد اشاره می‏گردد. 

پوشش کامل در مقابل نامحرم: 
در «سِفْر پیدایش» تورات، چنین می‏خوانیم: و رفقه، چشمان خود را بلند کرد و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد. زیرا که از خادم پرسید: «این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می‏آید؟». و خادم گفت: «آقای من است». پس بُرقعِ خود را گرفته، خود را پوشانید. (9) 

عدم تشبّه مرد و زن به یکدیگر: 
در «تورات» آمده است: «متاع مرد، بر زن روا نباشد و مرد، لباس زن نپوشد؛ زیرا هر که این کُند، مکروه یهوه (خدای تو) است». (10) 

نزول عذاب در اثر آرایش دختران یهود برای بیگانگان: 
در «تورات» می‏خوانیم: «و خداوند می‏گوید از این جهت که دختران صهیون متکبّرند و با گردن افراشته و غمزات چشم، راه می‏روند و به ناز می‏خرام‏اند و به پاهای خویش، خلخال‏ها را به صدا می‏آورند * بنابراین، خداوند فَرقِ سر دختران صهیون را کَلْ خواهد ساخت و خداوند، عورت ایشان را برهنه خواهد نمود * و در آن روز، خداوند زینت خلخال‏ها و پیشانی‏بندها و هلال‏ها را دور خواهد کرد*و گوشوارها و دستبندها و روبندها* و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردان‏ها و تعویذها را* و انگشترها و حلقه‏های بینی را * و رداها و شال‏ها و کیسه‏ها را * و آینه‏ها و کتان‏های نازک و عمامه‏ها و بُرقع‏ها را * و واقع می‏شود که: به عوض عطریات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض موهای بافته، کَلی و به عوض سینه‏بند، زنّار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود * مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد * و دروازه‏های وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست». (11)در تورات، از چادر و برقع و روبنده‏ای که زنان با آن، سر و صورت و اندام خویش را می‏پوشانده‏اند، صریحاً نام برده شده است، که نشانگر کیفیت پوشش زنان است. برای نمونه در کتاب «روت» می‏خوانیم: «بوعز گفت: زنهار کسی نفهمد که این زن به خرمن آمده است. و گفت: چادری که بر توست، بیاور و بگیر. پس آن را بگرفت و او شش کیل جو پیموده بر وی گذارد و به شهر رفت». (12)در مورد عروس یهودا می‏خوانیم: «پس رخت بیوگی را از خویشتن بیرون کرد. بُرقعی به رو کشید و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست». (13) 

لزوم پوشاندن سر از نامحرمان: 
ویل دورانت می‏نویسد: اگر زنی به نقض قانون یهود می‏پرداخت، چنان‏که مثلاً بی‏آن‏که چیزی بر سر داشت به میان مردم می‏رفت، و یا در شارع عام نخ می‏رشت، یا بر هر سنخی از مردان، درد دل می‏کرد، یا صدایش آن‏قدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلّم می‏نمود، همسایگانش می‏توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه‏ای او را طلاق دهد. (14)او همچنین می‏نویسد: ... و به استعمال سرخاب و سرمه، نکوهیده می‏شمردند. موافق بودند که مرد، باید برای پوشاک زن خویش سخاوتمندانه خرج کند؛ لکن غرض آن بود که زن، خود را برای شوهر خویش بیاراید نه برای سایر مردها. (15)در کتاب «حکمة الحجاب و ادلة وجوب النّقاب»، برای تأیید این‏که منشأ حجاب زنان یهودی، وجوب حجاب در شریعت موسی(ع) بوده، به داستان حضرت موسی و دختران شعیب اشاره شده است که در آن، حضرت موسی به آنان امر کرد تا پشت سر او حرکت کرده و از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند. (16) 

حجاب در مسیحیت: 
همان‏طور که اشاره شد، ادیان الهی، به خاطر تناسبشان با فطرت و احکام کلّی، جهت و شیوه واحدی دارند. در مسیحیت، همانند دین زرتشت و یهود، حجاب زنان امری واجب به شمار می‏آمده است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در این‏باره می‏گوید: «اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است». مسیحیت نه‏تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدّس محسوب می‏شد و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» آمده است که: ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت که تجرّد، مقدس شمرده شده است جای هیچ شبهه‏ای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است. در این ارتباط، نگاهی به «انجیل» می‏اندازیم: «... و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مُزیّن به حیا و پرهیز، نه به زلف‏ها و طلا و مروارید و رخت گران‏بها* بلکه چنان‏که زنانی را می‏شاید که دعوای دینداری می‏کند به اعمال صالحه *... ». (17)«همچنین ای زنان، شوهران خود را اطاعت نمایید تا اگر بعضی نیز مطیع کلام نشوند، سیرت زنان ایشان را بدون کلام دریابد * چون‏که سیرت طاهر و خدا ترس شما را ببینند * و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلّی شدن به طلا و پوشیدن لباس * بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسدِ روح حلیم و آرام که نزد خدا گران‏بهاست * زیرا بدین‏گونه، زنان مقدسه در سابق نیز که متوکّل به خدا بودند، خویشتن را زینت می‏نمودند و شوهران خود را اطاعت می‏کردند * مانند ساره که ابراهیم را مطیع بود و او را آقا می‏خواند و شما دختران او شده‏اید». (18)همچنین درباره وقار و امین بودن زن می‏خوانیم: «و به همین گونه زنان نیز باید با وقار باشند و نه غیبتگو؛ بلکه هوشیار و در هر امری امین». (19)در روایات ما نیز چنین آمده است: حضرت عیسی فرمود: از نگاه کردن به زنان بپرهیزید؛ زیرا شهوت را در قلب می‏رویاند و همین، برای ایجاد فتنه در شخصِ نگاه کننده کافی است. (20) 

حجاب

حواریون و پس از آنها پاپ‏ها و کاردینال‏های بزرگ که دستورهای دینی آنان از طرف کلیسا و مذهب مسیحیت لازم‏الاجرا شمرده می‏شد، با شدّتی هرچه تمام‏تر زنان را به پوشش کامل و دوری از آرایش‏های جسمی فرامی‏خوانده‏اند. دکتر «حکیم الهی» استاد دانشگاه لندن در کتاب «زن و آزادی» پس از تشریح وضعیت زن نزد اروپاییان، در مورد حکم پوشش و حجاب زن نزد مسیحیت، عقاید «کلمنت» و «ترتولیان»، (دو مرجع مسیحیت و دو اسقف بزرگ) را درباره حجاب بازگو می‏کند: «زن باید کاملاً در حجاب و پوشیده باشد، الّا آن‏که در خانه خود باشد؛ زیرا فقط لباسی که او را می‏پوشاند، می‏تواند از خیره شدن چشم‏ها به‏سوی او مانع گردد. زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه کردن به صورتش وادار به گناه نماید. برای زن مؤمن عیسوی، در نظر خداوند، پسندیده نیست که نزد بیگانگان به زیور آراسته گردد و حتّی زیبایی طبیعی آن نیز باید مخفی گردد؛ زیرا برای بینندگان خطرناک است». (21)تصویرهایی که از پوشاک مسیحیان و مردم اروپا انتشار یافته است، به وضوح نشان می‏دهد که حجاب در بین زنان، کاملاً رعایت می‏شده است. «براون و اشنایدر»، در کتاب «پوشاک اقوام مختلف»، برخی از تصاویر مربوط به زنان مسیحی را آورده‏اند که نشان می‏دهد همگی آنها دارای لباسی بلند و پوشش سر می‏باشند. (22)

حجاب در شریعت اسلام: 
اسلام که آخرین آیین الهی و بالطبع کامل‏ترین دین است و برای همیشه و همه بشریت، از طرف خداوند عالم، نازل شده است، لباس را «هدیه الهی» معرفی نموده و وجوب پوشش زنان را با تعدیل و انتظام مناسبی به جامعه بشری ارزانی داشته است. از انحرافات و یا افراط و تفریطهایی که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است اجتناب نموده و در تشریح قانون، حدّ و مرزی متناسب با غرایز انسانی را در نظر گرفته است. در حجاب اسلامی، سهل‏انگاری‏های مضر و سختگیری‏های بی‏مورد، وجود ندارد. حجاب اسلامی آن‏گونه که غرب تبلیغ می‏کند، به معنای حبس زن در خانه یا پرده‏نشینی و دوری از شرکت در مسائل اجتماعی نیست؛ بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خود را بپوشاند و به جلوه‏گری و خودنمایی نپردازد. با توجّه به غریزه قدرتمند جنسی، احکام و دستورهای اسلام، تدابیری است که خداوند برای تعدیل و رام‏کردن و همچنین ارضای صحیح این غریزه، تشریح فرموده است. 

حجاب در قرآن کریم: 
در قرآن کریم، آیاتی چند به طور صریح، در مورد وجوب حجاب و حد و کیفیت آن نازل شده است. در سوره نور، طی آیه مفصّلی آمده است: «... و به مردان مؤمن بگو که چشم‏های خود را فروپوشند و نیز دامان خویش را، که برای ایشان پاکیزه‏تر است. همانا خداوند به آنچه انجام می‏دهند، آگاه است. و به بانوان با ایمان بگو چشم‏های خود را فرو پوشند و عورت‏های خود را از نگاه دیگران پوشیده نگاه دارند و زینت‏های خود را جز آن مقداری که ظاهر است، ننمایند و زینت‏های خود را آشکار نسازند، مگر برای شوهرانشان، پدرانشان، پدر شوهرانشان، پسران همسرانشان، برادرانشان، پسر برادرانشان، زنان هم کیششان، کنیزانشان، مردان سفیهی که تمایلی به زنان ندارند، و یا کودکانی که از امور جنسی بی‏اطلاع‏اند (غیر ممیز). و پاهای خود را بر زمین نکوبند تا زینت‏های پنهانشان آشکار شود. و همگی به‏سوی خداوند بازگردید، ای مؤمنان! باشد که رستگار شوید». (23)همچنین در سوره احزاب آمده است: «ای پیامبر! به همسران و دختران خویش و بانوان با ایمان بگو که روپوش خود را برگیرند تا به عفاف و حُریّت شناخته شوند و مورد آزار و تعرّض هوسرانان قرا نگیرند و خداوند، آمرزنده و مهربان است». (24)«ای زنان پیامبر! شما اگر تقوا داشته باشید، همانند دیگران نیستید. بنا براین، هرگز نرم و نازک با مردان، سخن مگویید تا آن‏که دلش بیمار است، به طمع افتد. بلکه متین و نیکو سخن بگویید و خانه را منزلگاه خویش قرار دهید و هرگز مانند دوره جاهلیت نخستین،(برای نامَحرمان) آرایش و خودآرایی نکنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و از خدا و رسولش اطاعت نمایید». (25) 

حجاب در روایات: 
پیامبر گرامی اسلام(ص) و معصومین(ع) علاوه بر تأکیداتی که بر رعایت حجاب داشته‏اند، با ارائه دستورالعمل‏هایی، جامعه اسلامی را به‏سوی تهذیب و پاکی، رهنمون گشته‏اند که در این قسمت، برخی از آنها را نقل می‏کنیم. 

پرهیز از پوشش بدن نما و نازک: 
روزی، اسماء - که خواهر زن پیامبر بود - ، با جامه بدن‏نما و نازکی به خانه پیامبر آمد. پیامبر، روی خود را از او برگرداند و فرمود: ای اسماء! زن، وقتی به حدّ بلوغ رسید، نباید جایی از بدن و اندامش دیده شود، مگر صورت و دست‏ها». (26) 

نهی از آرایش و استعمال عطر در خارج از خانه: 
پیامبر، در ضمن حدیثی، نهی فرمودند از این‏که زن، برای دیگران، خود را بیاراید، و فرمود: «اگر برای غیر شوهر، خود را آرایش نمود، لازم است خداوند او را با آتش بسوزاند». (27) 

پرهیز زنان از شبیه ساختن خود به مردان: 
پیامبر(ص) فرمود: خداوند، مردانی را که شبیه زن می‏شوند و زنانی را که خود را شبیه مرد قرار می‏دهند، نفرین کرده است». (28)امام باقر(ع) نیز، در ضمن حدیثی فرمودند: «جایز نیست که زن، خود را شبیه مرد نماید؛ زیرا پیامبر، مردانی را که مشابه زنان می‏شوند و همچنین زنانی که خود را شبیه مردها قرار می‏دهند، نفرین کرده است». (29)در قرآن و روایات، علاوه بر دستورهایی که در مورد حفظ حجاب زنان آمده است، مسئولیت‏هایی نیز به مردان واگذار شده است که ذیلاً به آنها اشاره می‏گردد: 

عفّت نسبت به زنان مردم: 
پیامبر فرمود: 

«نسبت به زنان مردم، عفیف باشید تا زنان شما عفیف بمانند». (30)دوری از چشم‏چرانی‏از امام صادق(ع) نقل شده که می‏فرماید: «چشم چرانی، تیری است مسموم از تیرهای شیطان؛ چه بسا، نگاهی که حسرت‏های طولانی را درپی دارد». (31) 

در نگاه فقیهان و دانشمندان مسلمان: 
همان‏طور که اشاره شد، حجاب، از ضروریات اسلام است و تمام فِرَق اسلامی، آن را واجب می‏دانند، و در این‏که زنان باید به هنگام ادای نماز و در حضور مردان بیگانه، موی سر و تمامی اندام خود را به استثنای صورت و دست‏ها (از مچ به پایین) بپوشاند، اتفاق نظر دارند؛ البته شافعیان و برخی از علمای شیعه پوشاندن صورت را نیز در حضور بیگانگان، لازم شمرده‏اند. پایان این نوشتار را به پرسشی از امام خمینی(ره)، در مورد حجاب و حد آن، و پاسخ ایشان، که می‏تواند نشانگر نظرات دانشمندان مسلمان باشد، اختصاص می‏دهیم: آیا حجاب از ضروریات اسلام است و منکر آن و کسانی که به این دستور الهی مخصوصاً در جامعه اسلامی بی‏اعتنایی می‏کنند، چه حکمی دارند؟اصل حکم حجاب از ضروریات است و منکر آن، حکمِ منکر ضروری را دارد و منکر ضروری، محکوم به کفر است، مگر این‏که معلوم باشد که منکر خدا یا رسول نیست. حدود حجاب اسلامی برای بانوان چیست؟ برای این منظور، لباس آزاد و شلوار و روسری کفایت می‏کند؟ و اصولاً چه کیفیتی در لباس و پوشش زن در برابر افراد نامحرم باید رعایت شود؟واجب است تمام بدن زن بجز قرص صورت و دست‏ها تا مچ، از نامحرم پوشیده شود و لباس مذکور اگر مقدار واجب را بپوشاند، مانعی ندارد؛ ولی پوشیدن چادر، بهتر است و از لباس‏هایی که توجّه نامحرم را جلب کند، باید اجتناب شود. (32) 
حجاب
بررسی نهایی 

از بررسی و مقایسه حد و کیفیت حجاب در ادیان چهارگانه استنباط می‏گردد که حجاب در ادیان دیگر، نسبت به اسلام از شدّت بیشتری برخوردار بوده است. به طور مثال، پوشاندن صورت، گرچه در زمان زرتشت معمول نبوده و بعد از او در میان زرتشتیان معمول شده است، اما طبق آنچه گذشت، چادر و روبنده از ارکان اخلاقی مسیحیان و یهودیان محسوب می‏شده است؛ درحالی‏که بنابر نظر اکثر فقهای اسلامی، پوشاندن صورت واجب نیست. لزوم کناره‏گیری کامل زن در حیض در دین زرتشت، محق دانستن مرد در طلاق زنی که صدایش در کوچه شنیده شده بدون پرداخت مهریه از طرف دین یهود، رکن بودن چادر و روبند و ذکر نام آن دو به طور صریح در کتاب مقدّس مسیحیان و وجوب سکوت زن نزد بیگانه و در کلیسا از طرف مسیحیت، بهترین گواه بر این مطلب است. بنابراین، نه‏تنها اسلام واضع قانون حجاب نبوده است، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریط هایی که در طول تاریخ در مورد حجاب به وجود آمده بود، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته است و آن را به صورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، ارائه نموده است. 

 

پوشش کامل در مقابل نامحرم:

در «سِفْر پیدایش» تورات، چنین می‏خوانیم: و رفقه، چشمان خود را بلند کرد و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد. زیرا که از خادم پرسید: «این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می‏آید؟». و خادم گفت: «آقای من است». پس بُرقعِ خود را گرفته، خود را پوشانید. (9)

عدم تشبّه مرد و زن به یکدیگر:

در «تورات» آمده است: «متاع مرد، بر زن روا نباشد و مرد، لباس زن نپوشد؛ زیرا هر که این کُند، مکروه یهوه (خدای تو) است». (10)

نزول عذاب در اثر آرایش دختران یهود برای بیگانگان:

در «تورات» می‏خوانیم: «و خداوند می‏گوید از این جهت که دختران صهیون متکبّرند و با گردن افراشته و غمزات چشم، راه می‏روند و به ناز می‏خرام‏اند و به پاهای خویش، خلخال‏ها را به صدا می‏آورند * بنابراین، خداوند فَرقِ سر دختران صهیون را کَلْ خواهد ساخت و خداوند، عورت ایشان را برهنه خواهد نمود * و در آن روز، خداوند زینت خلخال‏ها و پیشانی‏بندها و هلال‏ها را دور خواهد کرد*و گوشوارها و دستبندها و روبندها* و دستارها و زنجیرها و کمربندها و عطردان‏ها و تعویذها را* و انگشترها و حلقه‏های بینی را * و رداها و شال‏ها و کیسه‏ها را * و آینه‏ها و کتان‏های نازک و عمامه‏ها و بُرقع‏ها را * و واقع می‏شود که: به عوض عطریات، عفونت خواهد شد و به عوض کمربند، ریسمان و به عوض موهای بافته، کَلی و به عوض سینه‏بند، زنّار پلاس و به عوض زیبایی، سوختگی خواهد بود * مردانت به شمشیر و شجاعانت در جنگ خواهند افتاد * و دروازه‏های وی، ناله و ماتم خواهند کرد و او خراب شده، بر زمین خواهد نشست». (11)در تورات، از چادر و برقع و روبنده‏ای که زنان با آن، سر و صورت و اندام خویش را می‏پوشانده‏اند، صریحاً نام برده شده است، که نشانگر کیفیت پوشش زنان است. برای نمونه در کتاب «روت» می‏خوانیم: «بوعز گفت: زنهار کسی نفهمد که این زن به خرمن آمده است. و گفت: چادری که بر توست، بیاور و بگیر. پس آن را بگرفت و او شش کیل جو پیموده بر وی گذارد و به شهر رفت». (12)در مورد عروس یهودا می‏خوانیم: «پس رخت بیوگی را از خویشتن بیرون کرد. بُرقعی به رو کشید و خود را در چادری پوشید و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، بنشست». (13)

لزوم پوشاندن سر از نامحرمان:

ویل دورانت می‏نویسد: اگر زنی به نقض قانون یهود می‏پرداخت، چنان‏که مثلاً بی‏آن‏که چیزی بر سر داشت به میان مردم می‏رفت، و یا در شارع عام نخ می‏رشت، یا بر هر سنخی از مردان، درد دل می‏کرد، یا صدایش آن‏قدر بلند بود که چون در خانه‏اش تکلّم می‏نمود، همسایگانش می‏توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه‏ای او را طلاق دهد. (14)او همچنین می‏نویسد: ... و به استعمال سرخاب و سرمه، نکوهیده می‏شمردند. موافق بودند که مرد، باید برای پوشاک زن خویش سخاوتمندانه خرج کند؛ لکن غرض آن بود که زن، خود را برای شوهر خویش بیاراید نه برای سایر مردها. (15)در کتاب «حکمة الحجاب و ادلة وجوب النّقاب»، برای تأیید این‏که منشأ حجاب زنان یهودی، وجوب حجاب در شریعت موسی(ع) بوده، به داستان حضرت موسی و دختران شعیب اشاره شده است که در آن، حضرت موسی به آنان امر کرد تا پشت سر او حرکت کرده و از پشت سر، او را به منزل پدرشان هدایت کنند. (16)

حجاب در مسیحیت:

همان‏طور که اشاره شد، ادیان الهی، به خاطر تناسبشان با فطرت و احکام کلّی، جهت و شیوه واحدی دارند. در مسیحیت، همانند دین زرتشت و یهود، حجاب زنان امری واجب به شمار می‏آمده است. «جرجی زیدان»، دانشمند مسیحی در این‏باره می‏گوید: «اگر مقصود از حجاب، پوشانیدن تن و بدن است، این وضع، قبل از اسلام و حتی پیش از ظهور دین مسیح، معمول بوده است و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است». مسیحیت نه‏تنها احکام شریعت یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداده و قوانین شدید آن را استمرار بخشیده است، بلکه در برخی موارد، قدم را فراتر نهاده و با تأکید بیشتری وجوب حجاب را مطرح ساخته است؛ زیرا در شریعت یهود، تشکیل خانواده و ازدواج، امری مقدّس محسوب می‏شد و حتی در کتاب «تاریخ تمدن» آمده است که: ازدواج در سن بیست سالگی اجباری بود؛ اما از دیدگاه مسیحیت که تجرّد، مقدس شمرده شده است جای هیچ شبهه‏ای باقی نخواهد ماند که برای از بین رفتن تحریک و تهییج، این مکتب، زنان را به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین، به صورت شدیدتری فراخوانده است. در این ارتباط، نگاهی به «انجیل» می‏اندازیم: «... و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مُزیّن به حیا و پرهیز، نه به زلف‏ها و طلا و مروارید و رخت گران‏بها* بلکه چنان‏که زنانی را می‏شاید که دعوای دینداری می‏کند به اعمال صالحه *... ». (17)«همچنین ای زنان، شوهران خود را اطاعت نمایید تا اگر بعضی نیز مطیع کلام نشوند، سیرت زنان ایشان را بدون کلام دریابد * چون‏که سیرت طاهر و خدا ترس شما را ببینند * و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلّی شدن به طلا و پوشیدن لباس * بلکه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسدِ روح حلیم و آرام که نزد خدا گران‏بهاست * زیرا بدین‏گونه، زنان مقدسه در سابق نیز که متوکّل به خدا بودند، خویشتن را زینت می‏نمودند و شوهران خود را اطاعت می‏کردند * مانند ساره که ابراهیم را مطیع بود و او را آقا می‏خواند و شما دختران او شده‏اید». (18)همچنین درباره وقار و امین بودن زن می‏خوانیم: «و به همین گونه زنان نیز باید با وقار باشند و نه غیبتگو؛ بلکه هوشیار و در هر امری امین». (19)در روایات ما نیز چنین آمده است: حضرت عیسی فرمود: از نگاه کردن به زنان بپرهیزید؛ زیرا شهوت را در قلب می‏رویاند و همین، برای ایجاد فتنه در شخصِ نگاه کننده کافی است. (20)

 

 


1. تورات، سفر پیدایش، باب 3، آیات 6 - 8 و 20 - 21. 2.

2. سوره اعراف، آیه 22. 3.

3. یسنا، ص 53، پندهای 5 - 8 به نقل از: آموزش‏های زرتشت پیامبر ایران، رستم شهرزادی، انجمن زرتشتیان، آبان 76. 4.

4. وندی داد، ص 275، بند 10.

5. سال‏نمای 1372، انجمن زرتشتیان تهران، ص 10.

6. حجاب در اسلام، ابوالقاسم اشتهاردی، ص 50.

7. تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 12، ص 62.

8. همان، ص 63.

9. سفر پیدایش، باب 24، فقره 64 و 65. به گفته مرجع مذهبی یهودیان ایران «خاخام اوریل داودی»، منشأ و وجوب حجاب در شریعت یهود، مستند به همین فقره است.

10. تورات، سفر تثنیه، باب 22، فقره 5.

11. تورات، کتاب اشعیاء نبی، باب سوم، فقره 16 - 26.

12. تورات، کتاب روت، باب دوم، فقره 8 - 10.

13. تورات، سفر پیدایش، باب 38، فقره 14 و 15.

14. تاریخ تمدن، ویل دورانت، ج 12، ص 30.

15. همان، ص 31. 

 

معنای لغوی حجاب دارای برداشت ‌های متفاوتی می ‌باشد اما در حال حاضر در بین مفسران و دانشمندان اسلامی و اجتماعی حجاب فقط به معنای پوشش مخصوص زنان استعمال می‌ شود. حجاب میوه عفاف و عفاف ریشه حجاب است. 
در قرآن عـلت و فلسـفه حـجـاب را چـنین ذکر مى‌کند که: ذَلِکَ أَدْنَى أَن یعْرَفْنَ فَلَا1.

در این که حرمت و شخصیت زن، به عنوان یک گوهر گرانبها باید در حرز باشد جای هیچ ‌گونه تردید نیست، حساسیت های زن به لحاظ جذابیت هایی که دارد ایجاب می ‌کند که طبق یک سنت تکوینی که در آفرینش موجود است در حجابی قرار گیرد که مانع از طمع و آرزوهای پست دیگران باشد این پیام قانون آفرینش است که موجودات لطیف را در حصاری از پاکی ‌ها حفظ سازیم لذا قرآن حجاب را نحوه‌ای از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن می ‌داند که مبادا دل‌ های مریض او را وسیله‌ای جهت نیل به اهداف شوم خود بدانند، چرا که با حضور زن در جامعه، برخورد جنسیتی حذف و برخوردهای فیمابین زن و مرد، انسانی می ‌شود، یعنی هر دو دارای مقام و منزلت یکسانی هستند که مسئولیت‌ های آنان بر اساس تفاوت ‌های روحی و جسمی ایشان تعریف می ‌شود و اساساً حجاب آمد چون حضور اجتماعی زن در قاموس خداوند منع نشده بود و حجاب زمانی نیاز است که حضور در بین نامحرم مطرح باشد. 
پوشش یکی از خواسته ‌های فطری انسان است که با توجه به داستان آدم نبی(ع) و حوا اثبات می ‌شود، آن قسمت از داستان که پوشش آن ها، به واسطه خطایی که از آنان سر زده بود محو شد و آنان نیز به سرعت با برگ درختان، خویش را پوشاندند مؤید این سخن است. 
یکی از امتیازات بشر در مقایسه با حیوانات پوشش می‌ باشد که با توجه به ویژگی ‌های جسمانی و غرایز و استعداد های او امری لازم است، حجاب یعنی پوششی که کرامت، عفت و وقار زنان و دختران را تضمین کند و هر چیزی که این نظر را تأمین کند حجاب است. 
امام علی(ع) می‌ فرماید: فان شده الحجاب ابقی علیهن. 
همانا حجاب و پوشش کامل، زنان را سالم تر و پاک تر نگاه خواهد داشت 2 
یکى از نکات اساسى که زمینه‌اى براى عمل بـه احکام است، شناخت جـایگاه هر چیز در نظام هستـى است. البـتـه در نظامى که خداوند متـعال در جاى جاى آن دیده شود و ارتـبـاط اشیاء و اعمال بـا خداوند بسیار مشهود باشد و با درک این ارتباط و حضور، بسیارى از مشکلات زندگى بشر حل مى ‌شود. هدف اصلی تشریع احکام در اسلام رسیدن به مقام قرب الهی است که این حاصل نمی ‌شود جز به تزکیه و تهذیب نفس و تقوا پیشگی، و مگر نه این که خداوند فرمود: ان اکرمکم عند ا… اتقیکم 3 
از خروجی ‌ها و نتایج اتخاذ تقوا در درون و تسری آن به اعمال، مقوله حجاب می ‌باشد و اگر به معنای عام هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم حجاب دارای اقسام متفاوتی می ‌شود مانند حجاب ذهنی و روحی که مصادیقی مثل اعتقاد به معارف اسلامی را شامل می‌ شود که از لغزش ‌ها و گناهان روحی مانند کفر و شرک جلوگیری می‌کند، حجاب در چشم4، گفتار5، رفتار6 و پوشش و غیره نیز سفارش شده است. 
قرآن کریم انسان‌ ساز است و زن نیز انسان‌ ساز. وظیفه زن ‌ها انسان ‌سازی است، اگر زن ‌های انسان‌ ساز از ملت گرفته بشود ملت ‌ها به شکست و انحطاط گرفتار خواهند شد.7 
یکی از اهداف مقدس دین اسلام ایجاد یک جامعه سالم و مدینه فاضله‌ای از نیکی ‌ها است و سلامت جامعه منوط به سلامت بانوان است بانوانی که مادر فضیلت‌ ها و ارزش ‌ها هستند.

«حق»، بـه عنوان زیبـاترین و پـسندیده‌ ترین واژه آفرینش در تمامى ادیان و جوامع بشرى مورد تـوجه قرار گرفتـه است و حقوق و اداى آن ها فراتـر از زمان ها و مکان ها و اشخـاص و ادیان است. حرمت زن نه اختصاص بـه خود زن دارد، نه مال شوهر و نه ویژه بـرادر و فرزندانش مى ‌بـاشـد. همه این ها اگر رضایت بـدهند، قرآن راضى نخواهد بـود، چـون حرمت زن و حیثـیت زن بـه عنوان حق‌الله مطرح است. لذا کسى حق ندارد بـگوید من بـه نداشتـن حجـاب رضایت دادم. از این که قـرآن کـریم مى ‌گـوید: هر گـروهى، اگـر راضـى هم باشند، شما حد الهى را در برابر آلودگى اجرا کنید، معلوم مى ‌شود عصمت زن حق الله است. 8 
حـضرت رسول(ص) مى‌ فرماید: ان حقوق الله جل ثنائه اعظم من ان یقوم بها العبـاد و ان نعم الله اکثـر من ان یحـصیها. 
حـقوق خـداوند متعال بـزرگ تـر از آن است که تـوسط بـندگان ادا شود و نعمت هاى خداوند بیشتر از آن است که به شمارش آید.9 
حضرت على(ع) مى‌ فرماید: لکنه سـبـحـانه جـعـل حـقه عـلى العـبـاد ان یطیعوه 
ولى خداوند متـعال بـر بـندگان حقى قرار داده و آن این است که او را اطاعت کنند.10 
اگر چه حق خدا بـزرگ است و قابـل ادا نیست، ولى اداى وظایف و اطاعت از خداوند متـعال بـه نوعى اداى حق محسوب مى‌ شود. حجاب که امر خدا است و شارع مقدس بـه عنوان یکى از احـکام ضرورى دین آن را واجب کرده است، بـاید حفظ شود. حفظ این واجـب الهى اطاعت از او است و اطاعت از او حـقى است که بـر بـندگان نهاده است و هر انسان باورمندى باید تعبداً و نه فقط به خاطر مصالح عمومى و ... این حد و حق الهى را ادا کند
. پس حکمت حجاب، سنجش میزان عبودیت و اطاعت بندگان است. بانوان با حفظ حجاب مى ‌توانند اطاعت را که روح و پیام اصلى عبادات بشر اسـت، اثـبـات کنند و در زمره اطاعـت ‌کنندگان الهى قـرار گیرند.

پی نوشت ها: 
1- احـزاب/ 59. 
2- نهج البلاغه/ نامه 31. 
3- سوره حجرات/ آیه 13 
4- سوره نور/ آیات 30 و 31 
5- سوره احزاب/ آیه 32 
6- سوره نور/ آیه 31 
7- خطاب امام به بانوان قم(12/11/58) 
8- آیت‌الـلـه جـوادى آملـى/ زن در آینه جـلال و جـمال/ ص425. 
9- علامه محمدباقر مجلسى/ بحارالانوار/ ج77/ ص76. 
10- نهج‌البلاغه/ خ 214

درباره حجاب

وقایع آموزنده

داستانهایی از حجاب

قربانی عشق دروغین

جسد نیم‌سوختة پیدا شده در پارک جنگلی گلشن متعلق به دختر جوانی است که پس از شکست در عشق دست به خودکشی زده است.

ماموران در تحقیقات خود پی بردند که قربانی حادثه از یک سال قبل با پسر دانشجویی از بستگان خود آشنا شده و به عقد او درآمده بود، اما هنوز زندگی مشترم خود را شروع نکرده بودند. در ادامه تحقیقات، خواهردختر جوان، آخرین نامه‌ای که از او مانده بود را در اختیار پلیس قرار داد.

در این نوشته دختر جوان ادعا کرده بود پس از عقد با دانشجوی جوان از او باردار شده ولی چون نامزدش حاضر به تشکیل مشترک نشده، بچه را سقط کرده است. از سوی دیگر به خاطر شرایط به وجود آمده و شکست در عشق، دیگر حاضر به زندگانی نیست و به حیات خود خاتمه می‌دهد.

 

سخن آموزندة زلیخا

قرآن کریم جهت پرورش و تربیت پیروان خود، به نمونه‌های گوناگونی در این خصوص تصریح می‌فرماید؛ از جمله این که: برادران یوسف از روی حسد و به هدف از بین بردن محبوبیت یوسف خردسال نزد پدر و افزایش محبوبیت خویش توطئه کرده و او را از دامن پرمهر پدر خارج و در دل چاه افکندند.

اما خداوند روی پاکی دل و جمال باطن یوسف، مشیت و اراده‌اش تعلق گرفته که او را عزیز و محبوب دل‌های مردم حتی کاخ‌نشینان گرداند؛ از این رو به وسیلة همان نقشه سوء، زمینه عزت و عظمت و محبوبیت وی را فراهم ساخت، او را در یکی از قصرهای سلطنتی و سرشار از نعمت‌ها جا داده و عزیز و محبوب اهل قصر نمود.

گرچه زندگی رؤیایی قصرنشینان روح پاک او را آزرده می‌ساخت اما وی که راضی به قضا و قدر الهی بود، همواره در این فصل از زندگی جدیدش مشغول خودسازی و تهذیب نفس بود تا این که قدم نهادن به سن بلوغ و نوجوانی، از جهت صورت و سیرت آراسته‌تر و کامل‌تر گشت؛ به گونه‌ای که برای بانوی کاخ هیجان‌انگیز و دلرباتر گردید. وی که اسیر پرستش و اطاعت بت نفس بود و دلش بهره‌ای از ایمان به خداوند و محبت او و ترس از عذاب قبر و قیامت نداشت، لذا آن نقشه غیرعفیفانه را طرح کرد و دامی برای یوسف گسترانید که با احساس حضور یوسف در پیشگاه الهی و پناهندکی دامن لطف او، این توطئه غیرانسانی نافرجام ماند.

همسر عزیز مصر که در عشق حیوانی شکست خورده و آبرو و حیثیت خود را در معرض خطر می‌دید و از طرفی حس انتقام‌جویی وی شعله‌ور شده بود، اقدام به مکر دیگری کرد و با قیافه به جانبی، یوسف عفیف را نزد همسر خویش مجرم و گنه‌کار و خود را بی‌گناه و پاک جلوه داد تا از عذاب رسوایی و عواقب زیبانبار آن در امان باشد، هر چند موجب بدنامی و ذلت معشوق خویش گردد.

اما افراد با معرفت و ایمان که جز به خداوند اعتماد و توکل ندارند، هیچ گاه از مرز حقیقت و صداقت پا بیرون ننهاده و در این راه از هیچ چیز و کسی جز خدای سبحان پروا ندارند، لذا یوسف با آن چهره نورانیش با کمال شهامت و صداقت، پرده از روی حقیقت برداشت و لطف ویژة الهی که همواره شامل حال عفیفان و پرهیزکاران می‌شود نیز مشمول او گشت و بانوی کاخ را رسوا ساخت؛ به گونه‌ای که عزیز مصر یک سخن تاریخی برای همه عصرها گفت تا هشداری برای تمام زنان هوسباز و پند و عبرتی برای عبرت‌جویان باشد:

این از نیرنگ شما زنان است که به راستی نیرنگ شما زنان بوالهواس بزرگ است.

بدین ترتیب یوسف قهرمان عفت و تقوا از آن امتحان بسیار سخت و سفید روسفید بیرون آمد در حالی که خداوند شکور او را عزیزتر کرده و علم تعبیرخواب را به عنوان پاداش دنیوی به او آموخت.

از آن جا که این گونه رازها خصوصاً در میان قصرنشینان پنهان نمی‌ماند، سرانجام از درون قصر به بیرون رفته و به گوش زنان اعیان شهر و قصرنشین رسید و زبان به ملامت گشودند؛ به همین جهت همسر عزیز مصر ضیافتی با حضور آنان تشکیل داد و ضمن موجب نشان دادن دلباختگی خود به بردة کنعانی-یوسف- با زنان سلطنتی هم‌دست شده و برای تسلیم ساختن یوسف با تمسک به اهرم‌های ترغیب و تشویق، ملامت و سرزنش، فشار و تهدید به زندان و تبدیل عزت او به خواری، دام خطراکی را سر راهش نهادند.

اما وی که قلبش مملو از معرفت و ایمان و عشق به معبود بی‌همتا بود، با تضرع به پیشگاه خداوندو دراز کردن دست استمداد به درگاه او گفت: پروردگارا زندان نزد من محبوبتر است از آن چه زنان مرا بدان می‌خوانند و اگر نیرنگ آنها را از من دور نکنی، به آنها متمایل گشته و از جاهلان می‌گردم.

یعنی حاضر به رفتن زندان و تحمل مشکلات و سختی‌های آ ن هستم، اما هرگز تن به ذلت اسارت هوس و شهوت، جهل و بی‌خردی نمی‌دهم. زندان گرچه جسم و سختی بدن است، اما چون مایة حفظ ‌آزادی روح و بهداشت جسم و روان و خشنودی و تقرب الهی است لذت بخش می‌باشد. ضمن این که محیط خلوتی برای عبادت و فراغت بیشتر برای تهذیب و موقعیت مناسبی برای ارشاد و هدایت مجرمان زندانی خواهد بود. قرآن مجید می‌فرماید:

پروردگارش دعای او را مستجاب نمود و مکر زنان را از او برگردانید، چرا که او شنوا و داناست- و به درخواست دعا کننده واقعی ترتیب اثر می‌دهد.

آری عشقی که راستین نبوده و از هوس و خودخواهی باشد عاشق غافل را وامی دارد که در شرایط بحرانی و هنگام عمل نکردن معشوق بر وفق مراد وی، او را با حربة دروغ و تهمت، بدنام و به سیاه چال زندان بیندازد و این موضوع و نظایرش در همه عشق‌های دروغین ناشی از دل باختگی در برابر جاذبه‌های زودگذر ظاهری و خودباختگی در مقابل امور شهوانی، وجود دارد و این حقیقتی است برای کسانی که از عبر‌ت‌ها درس می‌آموزند.

از آن جا که سنت ثابت و همیشگی مدیر و مدبر هستی برآن است که بندگان پاک خود را در توطئه‌های بداندیشان که در عین حال آزمایش‌های الهی است، پرورش داده و به کمالات انسانی و معنوی برساند و از سوی دیگر نقشه‌های خائنانه را به مرور زمان بر ضد خود معاندان به ثمر نشاند، هرچند برهه‌ای از زمان به حسب ظاهر موفق جلوه کنند، از این رو پس از توفق چندین ساله یوسف پاکدامن درزندان و صلابت و رشد بیشتر روحی او در سایة عبادت و تهذیب نفس و تحمل سختی‌ها و رسیدن به بلندای مقام انسانیت، زمینة وصول به مقام شامخ نبوت برای وی فراهم گردید.

برهمین اساس خداوند قادر او را در پرتو القای یک رؤیای صادقانه درخواب پادشاه و تعبیر کردن یوسف، از زندان خارج کرد؛ در حالی که نعمت با عظمت علم و حکمت، رسالت و پیامبری را به او عطا نمود و پس از اعتراف زنان مصری و بانوی کاخ به پاکی و عظمت یوسف، او را به پست خزانه‌داری و سپس فرمان‌روایی و پادشاهی مصر رسانید، آن چنان پادشاهی که نظیری نداشته و تا به حال نیز تحقق نیافته است.

پس هرگز خورشید حق و حقیقت برای همیشه در پس ابر تیرة باطل پنهان نخواهد ماند بلکه با پایان یافتن امتحان الهی، ابر تیره کنار رفته و رخ تابناک حق‌جویان آشکار می‌گردد.

بدین ترتیب حضرت یوسف در پرتو عفاف و بندگی خداوند و رهایی از بردگی نفس، در آسمان و زمین عزیزتر و محبوب‌تر گشت و نام مبارکش در تاریخ و قرآن به عظمت ثبت شده

و از وی به عنوان قهرمان عفت وانسانیت والگوی پاکی وبندگی یاد شده است. این است عاقبت تقوا و خویشتن‌داری در برابر گناهان و شهوات (والعاقبه للمتقیم).

در مقابل، بانوی قصر را در اثر اسارت نفس و تسلیم در برابر تندباد هوس به یک زن ذلیل و بدبخت تبدیل کرد. او که درنقشه‌ها و کردارهای ناهنجار و عشق هوس‌آلود خویش گرفتار بدترین شکست‌ها شده و بزرگ‌ترین ضربه‌ها به شخصیت افسانه‌ای و زندگی رؤیایی وی وارد کرده بود، اما سرانجام این شکست‌ها موجب تنبیه و بیداری او شد و با یک احساس گناه و شرمسازی توام با ندامت و پشیمانی، به درگاه ربوبی توبه نمود.

از این رو، هنگامی که همسرش مرده و خود نیز محتاج و نیازمند شده بود، به سوی حضرت یوسف رفت و با مشاهده جاه و عظمت او، از عمق جان بدو گفت:

الحمدلله الذی جعل العبید ملوکا بطاعته و جعل الملوک عبیدالمعصیته؛ حمد و ستایش خدای را که بردگان را به خاطر اطاعت فرمانش ملوک ساخت و ملوک را به دلیل نافرمانی و معصیت برده گردانید.

حضرت پرسید: حاجت تو چیست؟ گفت: از خداوند بخواه که جوانی مرا برگرداند یوسف بزرگوار نیز دعا کرد و مستجاب شد، آن‌گاه با او ازدواج کرد در حالی که وی دوشیزه بود.

آری آن عواقب زیان بار گناه و نافرمانی حق و این نتایج سودمند توبه و بازگشت به رحمت حق. و این پند برای کسی که بخواهد عبرت بگیرد کافی است.

با حجاب

قرآن کریم پس از بیان برکات ارزنده اطاعت و محبت خداوند و زیباسازی باطن و تسلط برغریزة جنسی و تمایلات نفسانی، و پاداش‌ها و مقام منیعی که در این راستا متوجه حضرت یوسف(ع) گشت، به جهت این که توهم نشود اینها اختصاص به او داشته، می‌فرماید:

(وکذلک نجزی المحسنین)؛ ما این گونه همه نیکوکاران را پاداش می‌دهیم.

و باز می‌فرماید:

(نصیب برحمتنا من نشاء و لا نضیع اجر المحسنین)* و لاجر الاخره خیر للذین امنوا و کانوا یتقون)؛ ما رحمت ویژه خود را به هر کس بخواهیم- و او را لایق و شایسته بیدانیم- می‌بخشیم و پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کنیم، اما پاداش آخرت برای کسانی که ایمان آورده و باتقوا و پارسا باشند بهتر است.

مواهبی که اصلاً قابل مقایسه با نعمت‌های این جهان نیست و به فرمودة پرودگار عالم:

(فلا تعلم نفس ما اخفی لهم من قره اعین جزاء بما کانوا یعملون)؛ هیچ کس نمی‌داند که چه پاداش‌های مهمی که مایة خنک شدن و روشنی‌بخش چشم‌هاست برای آنها نهفته شده، این جزای اعمالی است که انجام می‌دادند.

اما متاسفانه بیشتر مردم از این حقیقت بی‌خبر و غافلند با این که خداوند متعال آن را مکرر با تعبیرهای مختلف گوشزد فرموده از جمله:

(من یتق الله یجعلب له مخرجا* و یرزقه من حیث لا یحتسب و من یتوکل علی الله فهو حسبه...)؛ هرکس از خدا پروا کند، برای او راه بیرون شدن [از هر دشواری و اندوهی] پدید آرد. و او را از جایی که گمان ندارد، روزی می‌دهد و هر که برخدا توکل کند، خدا او را بسنده است.

 

جان باختن زن خودنما در دام یک توطئه تجاوز

مرد جوانی با حالت نگرانی به گونه‌ای که کنترل خود را از دست داده بود به نیروی انتظامی مراجعه و اظهار داشت همسرم به طرز فجیعی در منزل کشته شده است. مامورین سریع در محل حادثه حاضر و مشاهده نمودند خانمی در حالی که لباس‌هایش پاره‌پاره شده با ضربات کارد از پا درآمده است. تحقیقات از همسایگان و شوهر وی و هم چنین اثربرداری آغاز شد، نهایتاً مامورین متوجه شدند که از مدت‌ها قبل توسط یکی از جوانان محل برای این زن-مقتول- مزاحمت‌هایی صورت می‌گرفته است.

در این خصوص پس از بررسی‌های غیرمحسوس مامورین، جوان مذکور را به عنوان مظنون بازداشت و تحت بازجویی قرار داده که وی پس از دروغ‌گویی‌های مکرر تسلیم شده و با گریه و زاری و استمداد از مأمورین جهت کمک، پرده از روی حقیقت بر می‌دارد و اظهار می‌دارد:

ماجرا از آن جا آغاز گردید که این زن از لحاظ ظاهری با وضع نامناسبی در محل رفت و آمد می‌نمود که من با مشاهدة او تحریک شده و چندین بار سر راه او حاضر و قصد برقراری ارتباط با وی داشتم که با محالفت شدید او روبه‌رو می‌شدم و در نهایت یک روز که شوهرش از منزل خارج گردید من از دیوار وارد منزل شده و قصد انجام عمل منافی عفت داشتم که وی مقاومت نموده و با من درگیر شد.

در آن لحظه که به هیچ چیز جز دسترسی به او فکر نمی‌کردم وقتی با این وضعیت مواجه شدم لحظه‌ای حالت جنون به من دست داد، لذا داخل آشپزخانه شده و کاردی برداشتم و او را با چند ضربه از پای درآوردم.

 

 

حجاب مادر پاکیهاست.

حجاب تلالو شبنم بر چهره گل

حجاب مظهرعفاف است.

 ام اس پوشش و حجاب

تبیان زنجانتبیان زنجان

حجاب دژوقلعه ای برای پاسداری از گوهر عفاف است.

اس ام اس عفاف و حجاب/پیامک روز عفاف و حجاب/اس ام اس پوشش و حجاب

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

حجاب یعنی حیا وجوانمردی وشرف و آزادگی وبصیرت.

اس ام اس عفاف و حجاب/پیامک روز عفاف و حجاب/اس ام اس پوشش و حجاب

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

حجاب ح= حریت، ج= جذبه، ا= آبرو وشرف، ب= بندگی.

اس ام اس عفاف و حجاب/پیامک روز عفاف و حجاب/اس ام اس پوشش و حجاب

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

حجاب یعنی حریت و آزادگی و افتخار وبندگی.

حجاب برای زن تاج بند گی خداست.

اقتدارزینب به حجاب او بود.

اس عفاف و حجاب/پیامک روز عفاف و حجاب/اس ام اس پوشش و حجاب

تبیان زنجانتبیان زنجان

هیچ کس نمی داند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا (ص) مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.(حضرت فاطمه «س»)

عفاف و حجاب/پیامک روز عفاف و حجاب/ پوشش و حجاب

تبیان زنجان

زن با حجاب همچون مرواریدی در صدف است.

اس ام اس عفاف و حجاب/پیامک روز عفاف و حجاب/اس ام اس پوشش و حجاب

تبیان زنجانتبیان زنجانتبیان زنجان

غنچه ای تا هست پنهان در حجاب/می کند از او خزان هم اجتناب

زنان مانند گل اند/ برمقام حفظ عصمت سنبل اند.

دوباره با حضور تو چو آفتاب می شوم

در آسمان زندگی چنان شهاب می شوم

به سمت سبز عشق تو دلم پرنده می شود

ومن به شوق پر زدن چه پرشتاب میشوم

بیا که عطر بودنت مرا بهار می کند

بیا که با سلام تو چو آفتاب می شوم

بدون نام سبز تو در این عبور ناگهان

به روی بغض جاده ها چنان سراب می شوم

تو معنی سرودنی تو شعر خوب بودنی

ومن به اعتماد تو چو شعر ناب می شوم

اگر تو بامنی بدان که با تو آسمانی ام

اگر کویر با تو من سرود آب می شوم

مرا بخوان به سوی خود که تا همیشه گل دهم

که من فدای تو ای « حجاب » می شوم

تابستان سال 84 بود که گشت های ارشاد با نام گشت امنیت اخلاقی برخورد با بدحجابها را در میادین و خیابانها شروع کردند. زهرا تالانی: وقتی زمزمه شروع چنین طرحی شروع شد، نظرات متفاوت و اظهار نظرهای مخالفی نیز به دنبال آن شکل گرفت، تا جائی که، محمد تقی رهبر نماینده آن موقع مردم اصفهان اعلام کرد، در خیابان امکان برخورد با بدحجابان را نداریم بلکه باید دستگاه های آموزشی چون دانشگاه ها برای اجرای این طرح پای کار حاضر شوند. 

پیامک عفاف و حجاب

حجاب یعنی من مجهز به آنتی ویروس هوس و وسوسه هستم

به زلفانت بیاموز که بیرون ارزش دیدن ندارند.

کس غنچه نهان شده دربرگ را نچید/ از بی حجابی است اگر عمر گل کم است.

حجاب نیمی از ایمان است.

اصالت زن مسلمان عفت اوست که حجاب مهمترین رکن آن است.

ای زنان زینت های خود را آشکار نسازید مگربرای محرمانتان .

حجاب واکسن مقابله با تیر نگاههای آلوده.

حجاب سنگری است محکم  که زن را از نگاه مردان شیطان صفت مصون ومحفوظ نگه می دارد.

حجاب بوته خوش بوی گل عفاف است. حجاب مصونیت است نه محدویت.

حجاب یعنی حیای جوان باعفت.

بدحجابی زن از بی غیرتی مرد است.

کسی که عفت داشته باشد ارزش ومنزلتش زیاد خواهد بود.

حجاب امن ترین پناهگاه زن

حجاب بیانگروقارو افتخار زن است.

زن درحجاب مانندگوهر در صدف است.

حجاب رساندن زن به رتبه عالی معنویت.

حجاب سرچشمه کمال زن است.

چادربهترین نوع حجاب ونشانه ملی ماست.

عفت باید درفکر نگاه، زینت، حجاب، زبان، چشم، گوش واندام تجلی داشته باشد.

حجاب جاذبه خوبی ها ودافعه خطاهاست.

ای زن به تواینگونه خطاب است زیبنده ترین زن حفظ حجاب است.

حجاب مادر پاکیهاست.

حجاب تلالو شبنم بر چهره گل

حجاب مظهرعفاف است.

حجاب دژوقلعه ای برای پاسداری از گوهر عفاف است.

حجاب یعنی حیا وجوانمردی وشرف و آزادگی وبصیرت.

حجاب ح= حریت، ج= جذبه، ا= آبرو وشرف، ب= بندگی.

حجاب یعنی حریت و آزادگی و افتخار وبندگی.

حجاب برای زن تاج بند گی خداست.

اقتدارزینب به حجاب او بود.

حجاب مانع آلوده شدن جامعه به فساد است.

حجاب عامل تحکیم خانواده وکاهش آسیب های اجتماعی.

هیچ کس نمی داند من چقدر خوشحال شدم که رسول خدا (ص) مرا از ظاهر شدن در پیش چشم مردان معاف کرد.(حضرت فاطمه «س»)

زن با حجاب همچون مرواریدی در صدف است.

غنچه ای تا هست پنهان در حجاب/می کند از او خزان هم اجتناب

زنان مانند گل اند/ برمقام حفظ عصمت سنبل اند.

حجاب = کاهش آسیبهای اجتماعی. 

حجاب تضمین تداوم زیبایی وشرافت است.

 

21 تیر91

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۹ ، ۱۹:۱۵
فاصله گلناری

در روایات نیز به تأثیر روانی حجاب بر زن اشاره شده است. امام على (علیه السلام) در وصیّت خود به امام حسن (علیه السلام) مى فرماید: «وَاکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِکَ اِیّاهُنَّ، فَاِنَّ شِدَّهَ الْحِجابِ اَبْقى عَلَیْهِنَّ.»؛ (زنان را) در پرده حجاب نگاه دار تا نامحرمان را ننگرند، زیرا که سخت گیرى در پوشش، عامل سلامت و استوارى آنان است. (نهج البلاغه نامه 31)

همچنین آن حضرت در حدیث دیگرى مى فرماید: «صِیانَهُ الْمَرْاَهِ اَنْعَمُ لِحالِها وَ (اَدْوَمُ) لِجَمالِها»؛ پوشش و حجاب برای حال زن بهتر است و سبب دوام زیبایى او مى شود. (مستدرک الوسائل، ج 14، ص 255)؛ منظور از حال زن در این حدیث، وضعیت روانی اوست که رعایت حجاب سبب تعادل آن مى شود. و نیز پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) مى فرماید: «خَیْرُ نِسائِکُم اَلْعَفیفَهُ»؛ بهترین زنان شما زنان پاکدامن و عفیف اند. (الکافى 1367، ج 5، ص324)؛ این روایت نیز همان چیزى را مى گوید که در آیه 60 سوره نور گذشت.

نقش حجاب در سلامت روانی زن

در یک بررسی ساده مى توان به طور جزئى تر به آثار حجاب در سلامت روانی زن پی برد. در این جا به بعضى از آثارى که حجاب درسلامتی و آرامش روانی زنان دارد، اشاره مى کنیم.

1- امنیت

اگر انسان ها در زندگى روزمرّه خود و در کوچه و خیابان، محل کار، تحصیل و حتى داخل منزل احساس امنیت نکنند و دائما در ترس و دلهره باشند، به تدریج دچار اضطراب مى شوند. در این میان زنان به دلیل ویژگى هاى شخصیتى و موقعیت اجتماعى شان، آسیب پذیرى بیشترى دارند و طبعا نیاز بیشترى به امنیت دارند. زیرا در بین جوامع بشرى همیشه مردانى وجود دارند که به جهت نداشتن تربیت صحیح انسانى، به دنبال فرصتى هستند تا زنان را مورد سوء استفاده هاى جنسى قرار دهند و یا حداقل مردانى که زمینه هاى انحرافى در آنها وجود دارد، و به تعبیر قرآن «فِى قَلْبِهِ مَرَض» (احزاب، 32) یعنى بیمار دل هستند، با دیدن کوچک ترین محرّک جنسى، عنان اختیار را از کف داده و نسبت به زنان بى حرمتى روا مى دارند.

در تفسیر على بن ابراهیم قمى ج 2، ص 196، آمده است: زنان مسلمان به مسجد مى رفتند و نماز جماعت را با پیامبر مى خواندند. هنگامى که ایشان براى خواندن نماز صبح و یا مغرب و عشا از خانه بیرون مى رفتند، جوان ها بر سر راهشان مى نشستند و به تعرّض و آزار آنان مى پرداختند. در این زمان آیه 59 سوره احزاب نازل گردید و بر پوشش زنان به عنوان حفاظ در مقابل آزار و اذیت دیگران تأکید کرد.

سال89

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۴۸
فاصله گلناری