به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

وبلاگی درباره ی همه چیز ،عمومی- اجتماعی- جامعه- اخبار و...

کشتار فلسطینیان در اردن

شنبه, ۶ دی ۱۳۹۹، ۱۰:۱۳ ب.ظ

17سپتامبر1970/ 26 شهریور 1349

اردن با مساحتی معادل 89206 کیلومتر مربع، در جنوب غربی آسیا واقع شده است که در واقع بخشی از دشت های وسیع گوشه شمال غربی شبه جزیره عربستان محسوب می شود. نواحی مجاور دریای مرده (بحرالمیّت) در غرب کشور که 400 متر از سطح دریا پایین تر است، گودترین ناحیه جهان می باشد. مرزهای این کشور با سوریه، عراق و عربستان سعودی هیچ گونه حد فاصل طبیعی ندارد. تنها راه این کشور به دریا از طریق بندر عقبه در خلیج عقبه است.

مهمترین رود این کشور با 300 کیلومتر طول، « نَهر الاَردن» است که از کوه های شرقی سرچشمه گرفته و از به هم پیوستن سه رود الحاصبانی (لبنان) و اللدان و بانیاس (سوریه) تشکیل و پس از عبور از فلسطین اشغالی به طرف جنوب روانه شده و به بحرالمیّت می ریزد.

اردن دارای آب و هوای معتدل مدیترانه ای است. تابستان های خشک و سوزان و زمستان های سرد و مرطوب دارد.

طبق آخرین سرشماری رسمی در سال 1994 میلادی، جمعیت این کشور به 4،250،000 نفر بالغ می گردد. قریب نیمی از جمعیت این کشور را آوارگان فلسطینی تشکیل می دهند. این مهاجرپذیری قابل ملاحظه، از طریق مهاجرت مردم اردن به سایر کشورهای عربی ثروتمند تولید کننده نفت، جبران و یا تعدیل می شود. مردم امیر نشین اوّلیه ماوراء اردن را، اکثراً گروه های قبایل اعراب بدوی تشکیل می دادند. که دارای فرهنگ های متفاوت، و آداب و رسوم خاص خود می باشند در پی تشکیل دولت اسرائیل و غصب سرزمین فلسطین توسط صهیونیست ها در سال 1948، بسیاری از گروه های فلسطینی که از موطن اصلی خود رانده شده و یا حاضر به تبعیت از حاکمیت دولت اسرائیل غاصب نبودند، به اردن مهاجرت کردند؛ اما نفوذ اقتصادی و فرهنگی مهاجران فلسطینی در این ملت همواره بسیار فراتر از عدّه شان بوده است.

زبان رسمی اردن، عربی است و همچون اسلام یکی از عوامل وحدت بخش این ملت به حساب می آید. تا قبل از انتخابات سال 1989، نقش مذهب در زندگی سیاسی – اجتماعی مردم و نظام حکومتی کشور چندان محسوس نبوده، لکن اغتشاشات داخلی سال 1989، که بر اثر فشار اقتصادی مردم و وضع نه چندان خوب دولت بروز کرده بود، رفته رفته رنگ اسلامی به خود گرفت و دولت را مجبور به دادن امتیازاتی از جمله برخورداری از آزادی های نسبی و پذیرش انتخابات آزاد کشور کرد. از آن تاریخ به بعد مذهب در اردن به عنوان یک عامل قدرتمند همواره در عرصه های سیاسی – اجتماعی خودنمایی کرده است، تا جایی که در انتخابات سال 1989، گروه های اسلامی به نیمی از کرسی های مجلس دست یافتند و امروز نیز به عنوان وزنه ای که قادر است در سرنوشت حکومت نقش داشته باشد، به حساب می آید.

« شاه حسین» که خود را هاشمی و منتسب به خاندان پیامبر (ص) می دانست، اعتقادی به دخالت دین در سیاست نداشت و طی نطقی در مراسم پنجاهمین سالگرد تولّدش، گروه های اسلامی فعّال در کشور را از هر گونه دخالت در امور سیاسی بر حذر داشت و آن ها را به عنوان بزرگترین مانع بر سر راه سیاست های صلح آمیز در خاورمیانه خواند. شاه حسین معتقد بود که مشکل بیت المقدس حل نخواهد شد، مگر این که مسائل سیاسی از مذهب جدا شوند. بر این مبنا دولت اردن برای جلوگیری از فعالیت های گروه های اسلامی در اردن، قانون جدیدی را به تصویب رساند که بر اساس آن خطبه های نماز جمعه منحصر به امور عبادی گردیده و ائمه جمعه و سخنرانان از پرداختن به مسائل سیاسی و اجتماعی منع شده اند. اردن به خاطر وجود ملیّت های مختلف، دارای فرهنگ های متفاوت و در نتیجه آداب و رسوم خاص خود می باشد.

سپتامبر سیاه

اصطلاح سپتامبر سیاه به سلسله حوادثی اطلاق می شود که به کشتار بی رحمانه فلسطینی ها و اخراج آنها از اردن انجامید . پس از پیروزی فلسطینی ها در نبرد کرامه (مارس 1968) و رونق کار مقاومت فلسطین، از پاییز همان سال، شهر عمّان پایتخت مملکت اردن بتدریج شکل فلسطینی به خود گرفت. در این شهر نیم میلیون نفری که اکثریت آن را اردنی های فلسطینی الاصل تشکیل می دادند، متجاوز از 6000 چریک فلسطینی سازمان فتح با اسلحه و تجهیزات نظامی در رفت و آمد بودند و بیش از 15000 جوان عرب در زمینه های تبلیغاتی و جمع آوری اعانات با سازمان های مزبور همکاری داشتند.

آزادی عمل چریک ها در نقل و انتقالات نظامی و رفتار با مقامات دولت اردن، بویژه با مأموران امنیتی این کشور، بتدریج این احساس را به وجود آورد که دولتی در داخل دولت اردن تشکیل شده که حاضر به هماهنگی با آن نیست.

از طرف دیگر، روابط دوستانه چریک های فلسطینی با سلیمان نابلسی نخست وزیر پیشین اردن که در رأس گروه ترقّی خواه خواستار آزادی های سیاسی بیشتری در کشور اردن شده بود، بیش از پیش رژیم سلطنتی اردن را نگران آینده خود کرده بود.

ملک حسین، با توجه به این که فلسطینی ها بیش از نصف جمعیت اردن را تشکیل می دهند، همواره نگران این بود که مبادا به وسیله فلسطینی ها و یا به خاطر آن ها تاج و تخت خود را از دست بدهد یا این که وحدت کشورش مخدوش شود؛ به همین سبب طی سخنانی در تاریخ 10 آوریل 1969، در باشگاه ملی روزنامه نگاری در واشنگتن اعلام کرد که دولت وی تابعیت اردن را به پناهندگان فلسطینی اعطا نموده، اما بیش از یک میلیون نفر از فلسطینی ها مایلند که به موجب قطعنامه های پی در پی مجمع عمومی سازمان ملل متحد سرنوشت خویش را شخصاً تعیین کنند و بر این اساس همه کشورهای عرب وظیفه دارند که پناهندگان فلسطینی را یاری دهند.

از گفته های شاه اردن چنین استنباط شد که وی مایل به دادن تابعیت اردن به همه پناهندگان فلسطینی نیست و تعیین سرنوشت فلسطینی ها را وظیفه همه کشورهای عرب می داند و استمرار اقامت فلسطینی ها در اردن و پیوستن نهایی آنان به اتباع اردن می تواند به طور جدّی بقای سلطنت او را تهدید کند.

 

سال 1969، شاهد گسترش بی سابقه عملیات چریکی سازمان های مقاومت فلسطین علیه افراد و موسسات رژیم صهیونیستی بود. بیشتر این عملیات نظامی که گاهی به شش اقدام در روز که معمولاً از داخل خاک اردن شروع می شد و بنابراین عملیات انتقامی رژیم صهیونیستی نیز متوجه اردن بود، تا آن جا که مرز غربی اردن از خلیج عقبه در جنوب تا شمالی ترین نقطه مرزی در همسایگی خاک سوریه در معرض تاخت و تاز نیروهای صهیونیستی قرار داشت و در بعضی از این عملیات انتقامی صهیونیست ها از بمب های « ناپالم» استفاده می کردند.

در چارچوب فعالیت های سیاسی که پس از جنگ شش روزه سال 1967، اعراب و اسرائیل برای حل مسالمت آمیز بحران خاورمیانه صورت گرفت، ملک حسین همانند برخی دیگر از روسای کشورهای عرب، از جمله جمال عبدالناصر رهبر مصر، به سوی پذیرش قطعنامه 242 روسای شورای امنیّت متمایل شد.

بر اساس قطعنامه مذکور، شورا اشغال سرزمین های عربی از طریق جنگ را نپذیرفت و خواستار برقراری صلحی عادلانه و پایدار در منطقه شد که در آن کلیه کشورها دارای حق حیات در یک محیط امن باشند. برای تحقق چنین اصلی، شواری امنیت از « اسرائیل» خواست تا نسبت به خروج نیروهایش از سرزمین های اشغالی که در جنگ شش روزه به تصرف درآورده بود، اقدام نماید و از طرفین نیز خواست که به حالت جنگ میان یکدیگر پایان بخشند.

این قطعنامه همچنین به لزوم زندگی در داخل مرزهای امن و شناخته شده، به دور از هر گونه زور و تهدید تأکید ورزیده و حق کشتیرانی در آبراهه های بین المللی را محترم شمرده است.

با تمایل ملک حسین در پذیرش قطعنامه، که به اعتقاد او راه حل های مسالمت آمیز می توانست مسائل و مشکلات اعراب، بویژه فلسطینیان را با اسرائیل چاره اندیشی کند؛ اما فلسطینیان معتقد بودند که راه حل مسالمت آمیز به جایی نخواهد رسید و این تضاد بین دنیای عرب و موجودیّت صهیونیستی دیر یا زود به صورت نبرد مسلّحانه بروز خواهد کرد.

در این میان، شاه حسین در سخنرانی 10 آوریل 1969، طرح 10 ماده ای خود را که در واقع شکل گسترش یافته قطعنامه 242 شورای امنیّت بود، ارائه داد. این طرح که در زمینه کشتیرانی خلیج عقبه و کانال سوئز امتیازی بیشتر از قطعنامه 242 شورای امنیّت به اسرائیل داده بود، با عکس العمل شدید فلسطینی ها مواجه شد. به علاوه در این طرح از حل « مشکل پناهندگان» صحبت شده بود که فلسطینی ها همواره نسبت به آن حساسیّت نشان داده و می دهند و می گویند که اگر قرار باشد روزی قطعنامه 242 شورای امنیت را بپذیرند، باید این « اصطلاح» از آن حذف و « ملت فلسطین » مبدّل شود.

با توجه به جهات فوق، طرح شاه حسین از سوی فلسطینی ها رد شد و کلیّه فعالیت های بین المللی برای به اجرا درآوردن قطعنامه 242 شورای امنیت پیرامون تأسیس دولت فلسطین در ساحل غربی رود اردن و نوار غزه محکوم گردید.

در اول سپتامبر 1970، شاه حسین از کاخ سلطنتی حمر در عمان راهی فرودگاه عمان بود تا از همسرش[1] استقبال کند، که خودروی وی گلوله باران شد، ولی وی از معرکه جان سالم بدر برد. و این سوء قصد هنگامی صورت گرفت که خیابان های عمان، شاهد برخوردهای روزانه چریک های فلسطینی با ارتش اردن بود.

در تاریخ 4 سپتامبر، توپخانه ارتش اردن، مقرّ کمیته مرکزی سازمان آزادی بخش فلسطین را در حالی که جلسه رهبران فلسطینی در آن منعقد بود، به آتش بست.

در تاریخ 6 سپتامبر، گروهی از عناصر جبهه خلق برای آزادی فلسطین تحت فرماندهی « ودیع حدّاد» به ربودن چهار هواپیمای مسافری اقدام کرد.

در روز 9 سپتامبر نیز یک هواپیمای دی . سی . 10 متعلق به شرکت انگلیسی بی. او . ای . سی که از بحرین برخاسته بود به صحرای زرقاء[2]برده شد.

در روز 14سپتامبر، شهرهای شمالی اردن یعنی اربد، لسلط، زرقاء و جرش عملاً توسط چریک های فلسطینی اداره می شد و جبهه خلق برای آزادی فلسطین در شهر اربد شوراهایی را به سبک کشورهای سوسیالیستی دائر کرده بود.

در روز 15 سپتامبر، موافقت نامه ای پیرامون چگونگی روابط سازمان آزادی بخش فلسطین با دولت اردن توسط یاسر عرفات و وصفی التل نخست وزیر وقت اردن امضا شد، ولی این موافقت نامه شاه حسین را متقاعد نکرده و نسبت به اجرای عملی آن اطمینان چندانی نداشت. وی در همان روز تصمیم خطرناک خود را پیرامون حل مسأله از طریق زور و در نتیجه نابودی انقلاب فلسطین در خاک اردن، اتخاذ کرد. و در بعد از ظهر همان روز با مشاوران بلند پایه خود مذاکره و آنان نظر دادند که باید قبل از فرو رفتن اردن در مسائل حادتر دست به کار شد و تأکید نمودند که عملیات از چند ساعت یا احیاناً یک روز تجاوز نخواهد کرد.

$frownsadmailfrown

شاه حسین، سپهبد عمر داود، یکی از ژنرال های فلسطینی الاصل ارتش اردن را به کاخ خود احضار کرد و تشکیل یک حکومت نظامی موقتی به ریاست مشارالیه را به وی در میان گذاشت، تا هر گونه شک و شبهه نسبت به نیّات رژیم اردن علیه انقلاب فلسطین را از بین ببرد.

در ساعت 6 بامداد روز 16 سپتامبر، رادیو عمّان اعلام کرد که یک کابینه نظامی مرکب از تعدادی ژنرال، سرهنگ و سرگرد تشکیل شده و ژنرال جاس المجالی نیز به عنوان رییس ستاد و فرماندار کل نظامی کشور تعیین شده است . این کار از دیدگاه سازمان آزادی بخش فلسطین به عنوان اعلان جنگ از جانب دولت اردن به سازمان مزبور تلقی شد. لذا کمیته مرکزی سازمان در همان روز در منطقه « جبل الحسین» تشکیل جلسه داد و در خلال آن یک شورای جنگی شکل گرفت و همه نیروهای مسلح فلسطینی اعم از چریک و میلیشیا در داخل اردن (در حدود 30 تا 40 هزار نفر) تحت فرماندهی یاسر عرفات متحد شدند.

عرفات به نیروهای تحت فرماندهی خود دستور داد که آغازگر نباشند و تنها در صورتیکه مورد حمله قرار گرفتند، اقدام به تیراندازی نمایند.

در ساعت 4:55 بامداد روز 17 سپتامبر، ارتش اردن حمله گسترده و همه جانبه خود را به عمّان پایتخت اردن و دیگر شهرهای شمالی کشور (مراکز تجمع چریک های فلسطینی) آغاز کرد.

ارتش اردن با پشتیبانی سیصد دستگاه تانک و با استفاده از 55 هزار نظامی آموزش دیده تصور می کرد که ظرف چند ساعت چریک های فلسطینی را از پای در می آورد، ولی علی رغم امکانات ارتش اردن، این نبرد 10 روز به درازا کشید و ارتش اردن با گلوله باران مراکز فلسطینی از جمله اردوگاه های آوارگان، بی رحمانه مردم بی دفاع را در هم کوبید.

در روز 19سپتامبر، اخباری به اردنی ها رسید مبنی بر این که از تیپ حطین[3] وابسته به ارتش آزادی بخش فلسطین که در سوریه مستقر بوده است، تعداد 30 تا 50 دستگاه تانک از مرز مشترک سوریّه و اردن گذشته و به منظور کمک به چریک های فلسطینی وارد خاک اردن شده است. بامداد 20 سپتامبر، ماشال جاس المجالی فرمانده نیروهای اردن اعلام کرد که شب پیش یک تیپ زرهی سوری وارد خاک اردن شده و تیپ 40 اردن به مقابله با آن برخاسته است و یک نیروی زرهی دیگر سوری نیز مرکب از 200 دستگاه تانک وارد اردن شده است.

در این هنگام شاه حسین مضطرب گردید و سفرای کشورهای آمریکا، فرانسه، شوروی و انگلستان را به کاخ خود احضار و از آنها خواست تا برای حفظ استقلال اردن اقدام کنند.

برخلاف پیش بینی فرماندهان ارتش اردن، نبرد با چریک های فلسطینی در خیابان ها و محله های عمّان ادامه داشت و مقاومت و ایستادگی چریک های فلسطینی بسیار سرسختانه و غیرمترقّبه بود . ارتش اردن ناچار شد که بعضی از واحدهای خود را از پایتخت به سوی شمال کشور حرکت دهد و به این ترتیب اردنی ها در یک زمان خود را در دو جبهه درگیر دیدند.

خبرگزاری ایمنا: در 17 سپتامبر سال 1970 ارتش اردن به فرمان ملک حسین پادشاه با حمله‌ی همه‌جانبه به مراکز تجمع چریک‌های فلسطینی در اردن طی ده روز و تا 26 سپتامبر به کشتار فلسطینیان پرداخت.به گزارش ایمنا، در تاریخ 26 شهریورماه سال 1349 فاجعه‌ای رخ داد که سپتامبر سیاه نام گرفت.

هفدهم سپتامبر سال 1970 ارتش اردن با حمله‌ی همه‌جانبه به مراکز تجمع چریک‌های فلسطینی در اردن طی ده روز متوالی به اخراج و کشتار فلسطینیان پرداخت.

پس از پیروزی فلسطینی‌ها در نبرد کرامه و از پاییز سال 1968، اردن به‌تدریج مرکز فعالیت فلسطینیان شد. به‌طوری‌که شش هزار چریک فلسطینی و بیش از پانزده هزار جوان عرب با سازمان الفتح در شهر عمان اردن جهت پیشبرد اهداف انتفاضه با یکدیگر همکاری می‌کردند.

از سال 1969 بیشتر عملیات نظامی فلسطینیان علیه نظامیان رژیم صهیونیستی از داخل خاک اردن آغاز می‌شد. شاه حسین پادشاه اردن در دهم آوریل 1969، طرح ده ماده‌ای خود را علاوه بر پذیرش قطعنامه‌ی 242 شورای امنیت مبنی بر برقراری صلح پایدار در منطقه که در آن همه‌ی کشورها دارای حق حیات باشند، ارائه کرد و حتی آن را به‌طور مبسوطی گسترش داد.

این طرح که در زمینه‌ی کشتیرانی در خلیج عقبه و کانال سوئز امتیازی بیشتر از قطعنامه‌ی یاد شده به رژیم صهیونیستی می‌داد با واکنش تند فلسطینی‌ها مواجه شد.

پس از عدم پذیرش این طرح از سوی فلسطینی‌ها، ارتش اردن در چهارم سپتامبر سال 1970 مقر کمیته‌ی مرکزی سازمان آزادی‌بخش فلسطین را مورد حمله‌ی نظامی قرار داد. دلیل این حمله بروز سوءقصد در روز اول سپتامبر همان سال به شاه حسین بود.

اما بعد از این تاریخ، وضعیت وخیم‌تری شکل گرفت و دولت اردن در روز 16 سپتامبر همان سال با تشکیل یک کابینه‌ی نظامی عملاً به ساف اعلان جنگ کرد. در همین وضعیت سی تا چهل هزار چریک فلسطینی نیز تحت فرماندهی یاسر عرفات وضعیت و آرایش نظامی به خود گرفتند.

در 17 سپتامبر سال 1970 ارتش اردن به فرمان ملک حسین پادشاه با حمله‌ی همه‌جانبه به مراکز تجمع چریک‌های فلسطینی در اردن طی ده روز به کشتار فلسطینیان پرداخت. بعد از این واقعه در تاریخ 26 سپتامبر همان سال دولت اردن کابینه‌ی نظامی را کنار گذاشت و یک کابینه‌ی غیرنظامی به رهبری احمد طوقان تشکیل داد.

خاطرنشان می‌سازد که در جنگ‌های خونینی که در فاصله‌ی هفدهم سپتامبر تا ششم اکتبر همان سال اتفاق افتاد هزاران فلسطینی کشته و مجروح شدند و فاجعه‌ی سپتامبر سیاه بدین‌صورت شکل گرفت.

24شهریور91

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۰۶
فاصله گلناری

فلسطینی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی