به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

وبلاگی درباره ی همه چیز ،عمومی- اجتماعی- جامعه- اخبار و...

۱۱۴ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

در روایات نیز به تأثیر روانی حجاب بر زن اشاره شده است. امام على (علیه السلام) در وصیّت خود به امام حسن (علیه السلام) مى فرماید: «وَاکْفُفْ عَلَیْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِکَ اِیّاهُنَّ، فَاِنَّ شِدَّهَ الْحِجابِ اَبْقى عَلَیْهِنَّ.»؛ (زنان را) در پرده حجاب نگاه دار تا نامحرمان را ننگرند، زیرا که سخت گیرى در پوشش، عامل سلامت و استوارى آنان است. (نهج البلاغه نامه 31)

همچنین آن حضرت در حدیث دیگرى مى فرماید: «صِیانَهُ الْمَرْاَهِ اَنْعَمُ لِحالِها وَ (اَدْوَمُ) لِجَمالِها»؛ پوشش و حجاب برای حال زن بهتر است و سبب دوام زیبایى او مى شود. (مستدرک الوسائل، ج 14، ص 255)؛ منظور از حال زن در این حدیث، وضعیت روانی اوست که رعایت حجاب سبب تعادل آن مى شود. و نیز پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) مى فرماید: «خَیْرُ نِسائِکُم اَلْعَفیفَهُ»؛ بهترین زنان شما زنان پاکدامن و عفیف اند. (الکافى 1367، ج 5، ص324)؛ این روایت نیز همان چیزى را مى گوید که در آیه 60 سوره نور گذشت.

نقش حجاب در سلامت روانی زن

در یک بررسی ساده مى توان به طور جزئى تر به آثار حجاب در سلامت روانی زن پی برد. در این جا به بعضى از آثارى که حجاب درسلامتی و آرامش روانی زنان دارد، اشاره مى کنیم.

1- امنیت

اگر انسان ها در زندگى روزمرّه خود و در کوچه و خیابان، محل کار، تحصیل و حتى داخل منزل احساس امنیت نکنند و دائما در ترس و دلهره باشند، به تدریج دچار اضطراب مى شوند. در این میان زنان به دلیل ویژگى هاى شخصیتى و موقعیت اجتماعى شان، آسیب پذیرى بیشترى دارند و طبعا نیاز بیشترى به امنیت دارند. زیرا در بین جوامع بشرى همیشه مردانى وجود دارند که به جهت نداشتن تربیت صحیح انسانى، به دنبال فرصتى هستند تا زنان را مورد سوء استفاده هاى جنسى قرار دهند و یا حداقل مردانى که زمینه هاى انحرافى در آنها وجود دارد، و به تعبیر قرآن «فِى قَلْبِهِ مَرَض» (احزاب، 32) یعنى بیمار دل هستند، با دیدن کوچک ترین محرّک جنسى، عنان اختیار را از کف داده و نسبت به زنان بى حرمتى روا مى دارند.

در تفسیر على بن ابراهیم قمى ج 2، ص 196، آمده است: زنان مسلمان به مسجد مى رفتند و نماز جماعت را با پیامبر مى خواندند. هنگامى که ایشان براى خواندن نماز صبح و یا مغرب و عشا از خانه بیرون مى رفتند، جوان ها بر سر راهشان مى نشستند و به تعرّض و آزار آنان مى پرداختند. در این زمان آیه 59 سوره احزاب نازل گردید و بر پوشش زنان به عنوان حفاظ در مقابل آزار و اذیت دیگران تأکید کرد.

سال89

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۴۸
فاصله گلناری

سایت مرکز تحقیقات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در گفت وگویی با حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی علل ناپدید شدن امام موسی صدر را تشریح کرد.

 

خلاصه گفت‌وگوی حجت الاسلام و المسلمین مبلغی، از این قرار است:

* علت ناپدید شدن امام موسی صدر
ــ اگر شخصیت شناسی کنیم، می توان گفت شخصیت امام موسی صدر، شخصیتی روشن، آگاه، دلسوز به حال اسلام و آشنای به فضای بین الملل و شیوه‌های بین المللی بود و کمتر شخصیتی را سراغ داریم که هم اندیشه‌های دارای نگاه بین الملل داشته و هم در عین حال به شیوه‌های فعال و دارای تأثیر و پذیرفته بین المللی آگاه باشد.

امام موسی صدر، شخصیتی این گونه بوده و دلیلش هم این است که ایشان از هنگامی که پا به عرصه فعالیت اجتماعی، سیاسی و دینی در فضای بین الملل گذاشتند، با گذشت اندک مدتی، آوازه‌ای پیدا کرده و آثار و کارکردشان نمود یافت. فعالیت‌های امام موسی صدر در عرصه‌های دینی، سیاسی و اجتماعی، در یک مسیر رشد یابنده قرار گرفت و توانست ارتباطات جهانی، حتی فراتر از جهان اسلام داشته باشد. او همچنین توانست در این ارتباطات بین المللیَ، در راستای تلطیف فضا و گفت وگو و برقراری روابط انسانی و دینی، حرکت‌های بسیار مثبت و کارآمدی داشته باشد.

ــ یک شخصیت این گونه و دارای فعالیت‌های تأثیرگذار بالنده و پویا، طبیعی است که هم در موضع حسادت و هم در موضع توطئه قرار بگیرد. گویا، اگر شخصیت ایشان، شخصیتی عادی می‌بود، قطعا این دام برای او چیده نمی‌شد و این توطئه بزرگ برای محو و نابود کردن او ایجاد نمی‌شد؛ البته قرائنی در دست است که ایشان زنده هستند، اما به هر حال این دام را برای پنهان و محدود کردن او و گرفتن او از جامعه بشریت ایجاد کردند، ولی به هر حال، امیدواریم که ایشان بازگردند و در یک سطح گسترده و تأثیرگذاری در فضای بین الملل حضور داشته باشند. به حقیقت، همه ما در فضای بین الملل امروز، تشنه شخصیت‌هایی مانند امام موسی صدر هستیم؛ یعنی تشنه فعالیت‌هایی از آن دست که ایشان آغاز کرده بود.

ــ راهکار بنده این است، روزنه‌هایی که در اختیار هست و یا روزنه‌های امیدبخشی که از پیش به سمت آزادی ایشان گشوده شده است، اینها را مورد تأمل و برنامه ریزی بیشتری قرار دهیم و روی همان امکانات، فرصت ها، زمینه‌ها و روزنه‌ها کار متمرکزتری بشود. به نظر بنده، نخستین موضوع این است که کار در این زمینه، باید متمرکز باشد و دیگر آن که، کارها باید همه جانبه و به یک معنای دیگر، دارای یک بعد جهانی باشد.
دومین موضوعی که باید در این باره به آن توجه شود، این که به این کار، چهره انسانی دهیم. البته در بعد فضای بین المللی، باید این فقط شیعه نباشد که پیگیر این موضوع باشد، بلکه بخشی از اهل سنت و مسیحیت که ایشان را می‌شناختند و می‌شناسند هم باید این کار را دنبال کنند؛ یعنی به یک معنا، باید یک حرکت جهانی را ـ که همراه با فرصت یابی باشد ـ دنبال کنیم و فرصت‌های بین المللی را دریابیم و از همه ظرفیت‌ها بهره گیریم. گویا، یک فعالیت متمرکز جهانی معطوف به زمینه‌های امیدبخش، برای پیگیری سرنوشت و آزادی امام موسی صدر لازم است.

آزادی امام صدر، خدمت به گفت وگوی بین ادیان
ــ باید توجه داشت که امام موسی صدر، دارای سه بعد ایرانی، عراقی و لبنانی است؛ لبنان محل فعالیت و بروز شخصیت ایشان بوده و بخشی از خانواده صدر در عراق هستند و ایرانی بودن ایشان هم وابستگی ایشان به ایران را نشان می‌دهد؛ بنابراین، سه کشور نسبت به سرنوشت ایشان، باید حساسیت و اهتمام داشته و باید در یک معنا، فعالیت‌های هماهنگ داشته باشند. شعاع فعالیت امام موسی صدر در کشورهای گوناگون هم نمود داشته و از این روی، باید آن کشور‌ها را هم در این زمینه در گیر کنیم. دیگر آن که چهره انسانی امام موسی صدر را بیش از پیش مطرح کنیم و با دلایل گوناگونی که هست، اعلام کنیم آزادی ایشان، صرفا خدمتی برای به اسلام نیست، بلکه خدمت به گفت وگوی میان ادیان است.

ــ آن ابعاد شخصیتی امام موسی صدر که امروزه بیش از هر وقتی به آنها و به فعالیت شخصیتی که چنین ابعادی داشته باشد، نیاز است، برجسته کردن و بعد انسانی دادن به این موضوع است که می‌تواند در این باره بسیار مؤثر باشد. ما همچنین باید مجامع جهانی را درگیر این موضوع کنیم، چرا که اگر از سوی آنها کوشش متمرکزی شود، قطعا می توانیم فرصت‌هایی را از آن‌ها، ولو محدود، به کار بگیریم.

وضعیت پرونده سرنوشت امام موسی صدر
ــ تا آن جا که من از این پرونده می دانم، این پرونده همچنان در جریان است، به ویژه بخشی از پرونده بر حکومت لیبی و شخص قذافی و اعترافی که او در چند سال پیش نسبت به این که امام موسی صدر زنده است، متمرکز است. محکوم کردن قذافی و محاکمه او، بخشی از این پرونده بوده و بخشی هم دنبال این است که سرنخ‌هایی را پیدا کرده و کوششی برای آزاد سازی ایشان شود. گویا، پرونده امام موسی صدر، نسبت به گذشته، وضع بهتری پیدا کرده ولی باید کوشش‌ها به گونه‌ای باشد که به صورت کوشش‌های فراگیر و بسیار جسورانه تر و قدرتمندانه تر دنبال شود.

استفاده از تحولات جاری در لیبی
ــ این فرصت، فرصت بسیار مغتنمی است و از این رو باید بیشترین بهره را از آن برد. به نظر بنده، نباید فرصت پدید آمده در لیبی را از دست داد، چون بخش زیادی از کشور‌های جهان و بخشی از منطقه خاورمیانه، علیه قذافی هستند؛ بنابراین، با توجه به جنایتی که حکومت لیبی و شخص قذافی به امام موسی صدر کرده، باید از این فرصت استفاده کرد.

ویژگی‌های شخصیتی امام موسی صدر
ــ شخصیت امام موسی صدر، شخصیتی است که هر چه زمان جلوتر می‌رود و تحولات در منطقه در راستای یک منطقه فراگیر ـ با حضور مردم و استفاده از ظرفیت‌های اسلام ـ پیش می‌رود، بیشتر و بیشتر شناخته می‌شود؛ بنابراین، هر چه این تحولات رو به پیشرفت می‌گذارد و جدی تر می‌شود، شخصیت امام موسی صدر، نگاه‌های او، نیازمندی به حضور افکار ایشان، آن ارتباطات، آن گفت وگو‌ها و آن تسامح و تحمل‌هایی که در صحنه ارتباط بین ادیان و بین مذاهبی داشت، بیشتر شکوفا می‌شود.
شخصیت امام موسی صدر، تنها شخصیت دیروز نیست، بلکه شخصیت امروز و شخصیت آینده ما نیز هست. این شخصیت، الگویی است برای بسیاری که می‌خواهند در فضای بین الملل، کلیشه‌ها را بشکنند و قالب‌های ناکارآمد را کنار بگذارند و به صورتی زیبا و پویا و کارآمد، فعالیت کنند.

یک شخصیت این گونه و دارای فعالیت‌های تأثیرگذار بالنده و پویا، طبیعی است که هم در موضع حسادت و هم در موضع توطئه قرار بگیرد. گویا اگر شخصیت ایشان، شخصیت عادی می‌بود، قطعا این دام برای او چیده نمی‌شد و.../ البته قرائنی در دست است که ایشان در زنده هستند، اما به هر حال این دام را برای مخفی ساختن و محدود کردن او و گرفتن او از جامعه بشریت ایجاد کردند.

سال‌هاست از ربودن ناجوانمردانه امام موسی صدر می‌گذرد؛ شخصیتی که توانست به معنای واقعی، بسیاری از خوبی‌ها را معنا کند.

به گزارش «تابناک»، ویژه نامه یاران صدر به مناسبت دوازده هزارمین روز اسارت امام موسی صدر، گفت‌وگویی را با حجت الاسلام و المسلمین احمد مبلغی، رئیس مرکز تحقیقات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس شورای اسلامی، انجام داده است.

وی شخصیت امام موسی صدر را الگویی دانست برای کسانی که می‌خواهند در فضای بین الملل، کلیشه‌ها را شکسته و قالب‌های ناکارآمد را کنار بگذارند و سرانجام به صورتی زیبا، پویا، کارآمد، فعالیت کنند.

این استاد حوزه علمیه قم می‌افزاید: طبیعی است که شخصیتی مانند امام موسی صدر که فعالیت هایش در عرصه‌های دینی، سیاسی و اجتماعی در یک راه بالنده بود و افزون بر آن توانست ارتباطات بین المللی، حتی فراتر از جهان اسلام داشته باشد، در موضع حسادت و توطئه قرار بگیرد. اگر شخصیت ایشان، یک شخصیت عادی می‌بود، قطعا این دام برای او چیده نمی‌شد و این توطئه بزرگ برای پنهان و محدود کردن او و گرفتن او از جامعه بشریت رخ نمی داد.

مشروح گفت‌وگوی حجت الاسلام و المسلمین مبلغی، رئیس مرکز تحقیقات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی از این قرار است

* علت ناپدید شدن امام موسی صدر

ــ اگر شخصیت شناسی کنیم، می توان گفت شخصیت امام موسی صدر، شخصیتی روشن، آگاه، دلسوز به حال اسلام و آشنای به فضای بین الملل و شیوه‌های بین المللی بود و کمتر شخصیتی را سراغ داریم که هم اندیشه‌های دارای نگاه بین الملل داشته و هم در عین حال به شیوه‌های فعال و دارای تأثیر و پذیرفته بین المللی آگاه باشد.

 امام موسی صدر، شخصیتی این گونه بوده و دلیلش هم این است که ایشان از هنگامی که پا به عرصه فعالیت اجتماعی، سیاسی و دینی در فضای بین الملل گذاشتند، با گذشت اندک مدتی، آوازه‌ای پیدا کرده و آثار و کارکردشان نمود یافت. فعالیت‌های امام موسی صدر در عرصه‌های دینی، سیاسی و اجتماعی، در یک مسیر رشد یابنده قرار گرفت و توانست ارتباطات جهانی، حتی فراتر از جهان اسلام داشته باشد. او همچنین  توانست در این ارتباطات بین المللیَ، در راستای تلطیف فضا و گفت وگو و برقراری روابط انسانی و دینی، حرکت‌های بسیار مثبت و کارآمدی داشته باشد.
 
ــ یک شخصیت این گونه و دارای فعالیت‌های تأثیرگذار بالنده و پویا، طبیعی است که هم در موضع حسادت و هم در موضع توطئه قرار بگیرد. گویا، اگر شخصیت ایشان، شخصیتی عادی می‌بود، قطعا این دام برای او چیده نمی‌شد و این توطئه بزرگ برای محو و نابود کردن او ایجاد نمی‌شد؛ البته قرائنی در دست است که ایشان زنده هستند، اما به هر حال این دام را برای پنهان و محدود کردن او و گرفتن او از جامعه بشریت ایجاد کردند، ولی به هر حال، امیدواریم که ایشان بازگردند و در یک سطح گسترده و تأثیرگذاری در فضای بین الملل حضور داشته باشند. به حقیقت، همه ما در فضای بین الملل امروز، تشنه شخصیت‌هایی مانند امام موسی صدر هستیم؛ یعنی تشنه فعالیت‌هایی از آن دست که ایشان آغاز کرده بود.

ــ راهکار بنده این است، روزنه‌هایی که در اختیار هست و یا روزنه‌های امیدبخشی که از پیش به سمت آزادی ایشان گشوده شده است، اینها را مورد تأمل و برنامه ریزی بیشتری قرار دهیم و روی همان امکانات، فرصت ها، زمینه‌ها و روزنه‌ها کار متمرکزتری بشود. به نظر بنده، نخستین موضوع این است که کار در این زمینه، باید متمرکز باشد و دیگر آن که، کارها باید همه جانبه و به یک معنای دیگر، دارای یک بعد جهانی باشد.
دومین موضوعی که باید در این باره به آن توجه شود، این که به این کار، چهره انسانی دهیم. البته در بعد فضای بین المللی، باید این فقط شیعه نباشد که پیگیر این موضوع باشد، بلکه بخشی از اهل سنت و مسیحیت که ایشان را می‌شناختند و می‌شناسند هم باید این کار را دنبال کنند؛ یعنی به یک معنا، باید یک حرکت جهانی را ـ که همراه با فرصت یابی باشد ـ دنبال کنیم و فرصت‌های بین المللی را دریابیم و از همه ظرفیت‌ها بهره گیریم. گویا، یک فعالیت متمرکز جهانی معطوف به زمینه‌های امیدبخش، برای پیگیری سرنوشت و آزادی امام موسی صدر لازم است.

آزادی امام صدر، خدمت به گفت وگوی بین ادیان

ــ باید توجه داشت که امام موسی صدر، دارای سه بعد ایرانی، عراقی و لبنانی است؛ لبنان محل فعالیت و بروز شخصیت ایشان بوده و بخشی از خانواده صدر در عراق هستند و ایرانی بودن ایشان هم وابستگی ایشان به ایران را نشان می‌دهد؛ بنابراین، سه کشور نسبت به سرنوشت ایشان، باید حساسیت و اهتمام داشته و باید در یک معنا، فعالیت‌های هماهنگ داشته باشند. شعاع فعالیت امام موسی صدر در کشورهای گوناگون هم نمود داشته و از این روی، باید آن کشور‌ها را هم در این زمینه در گیر کنیم. دیگر آن که چهره انسانی امام موسی صدر را بیش از پیش مطرح کنیم و با دلایل گوناگونی که هست، اعلام کنیم آزادی ایشان، صرفا خدمتی برای به اسلام نیست، بلکه خدمت به گفت وگوی میان ادیان است.
 
ــ آن ابعاد شخصیتی امام موسی صدر که امروزه بیش از هر وقتی به آنها و به فعالیت شخصیتی که چنین ابعادی داشته باشد، نیاز است، برجسته کردن و بعد انسانی دادن به این موضوع است که می‌تواند در این باره بسیار مؤثر باشد. ما همچنین باید مجامع جهانی را درگیر این موضوع کنیم، چرا که اگر از سوی آنها کوشش متمرکزی شود، قطعا می توانیم فرصت‌هایی را از آن‌ها، ولو محدود، به کار بگیریم.

وضعیت پرونده سرنوشت امام موسی صدر

ــ تا آن جا که من از این پرونده می دانم، این پرونده همچنان در جریان است، به ویژه بخشی از پرونده بر حکومت لیبی و شخص قذافی و اعترافی که او در چند سال پیش نسبت به این که امام موسی صدر زنده است، متمرکز است. محکوم کردن قذافی و محاکمه او، بخشی از این پرونده بوده و بخشی هم دنبال این است که سرنخ‌هایی را پیدا کرده و کوششی برای آزاد سازی ایشان شود. گویا، پرونده امام موسی صدر، نسبت به گذشته، وضع بهتری پیدا کرده ولی باید کوشش‌ها به گونه‌ای باشد که به صورت کوشش‌های فراگیر و بسیار جسورانه تر و قدرتمندانه تر دنبال شود.

استفاده از تحولات جاری در لیبی

ــ این فرصت، فرصت بسیار مغتنمی است و از این رو باید بیشترین بهره را از آن برد. به نظر بنده، نباید فرصت پدید آمده در لیبی را از دست داد، چون بخش زیادی از کشور‌های جهان و بخشی از منطقه خاورمیانه، علیه قذافی هستند؛ بنابراین، با توجه به جنایتی که حکومت لیبی و شخص قذافی به امام موسی صدر کرده، باید از این فرصت استفاده کرد.

واحد مرکزی خبر: خانواده روحانی سرشناس لبنانی امام موسی صدر که قبل از ناپدید شدنش هنگام سفر رسمی به لیبی در سال 1978 نخستین جنبش شیعیان (امل) را در لبنان پایه گذاری کرده بود، امروز سه شنبه از انقلابیون لیبیایی خواست برای یافتن او کمک کنند.

خانواده امام موسی صدر و بسیاری از رهبران و سازمانهای شیعه از جمله حزب الله، معمر قذافی رهبر لیبی را مسئول ناپدید شدن امام موسی صدر معرفی کرده اند.

خانواده صدر در بیانیه ای خطاب به رهبران انقلابیون لیبیایی اعلام کرد: از کسانی که پس از سقوط طاغوت، زمام امور را در لیبی به دست می گیرند می خواهیم به این مسئله توجه ویژه داشته باشند.

جنبش حزب الله لبنان نیز در بیانیه ای جداگانه اعلام کرد بعد از آشکار شدن افول رژیم قذافی و یورش انقلابیون به زندانها برای آزاد کردن صدها بازداشت شده به دست رژیم قذافی، لبنانی ها از رهبران انقلاب لیبی می خواهند برای یافتن امام موسی صدر تلاش کنند.

قذافی همواره دست داشتن در ناپدید شدن صدر را انکار کرده و مدعی شده است وی بعد از آن که لیبی را به مقصد ایتالیا ترک کرد ناپدید شده است.

شهریور 90

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۴۶
فاصله گلناری

 

پدید آورنده : فائزه سادات طاهر ، صفحه 93

یک شنبه

22 مهر6

2c7

اشاره

امروزه کیفیت، خواسته و میلی زودگذر و تبلیغاتی نیست؛ زیرا موضوع مرگ و زندگی مطرح است و بی توجهی به آن، موجب از دست رفتن مشتریان و کاهش درآمد می شود.

به راستی، ما ایرانیان چگونه باید کیفیت را در حد مطلوب و مناسب آن نگه داریم؟ چگونه باید کیفیت طلبی را به مردم منتقل کنیم؟ چگونه می توان این کار سترگ و بزرگ را در سازمان های ایرانی انجام داد؟ استاندارد، یکی از راه هایی است که می تواند کیفیت محصولات را بیمه کند و نیازها و انتظارها را برآورده سازد.

تعریف استاندارد

استاندارد و استاندارد کردن، از پایه های علم و فن آوری است که در پیشرفت صنعت و اقتصاد نقشی بسزا دارد. استاندارد عبارت است از: نظمی مبتنی بر نتایج ثابت علوم، فنون و تجربه های بشری که به صورت قواعد، مقررات و نظام هایی به منظور ایجاد هماهنگی و وحدت رویه، افزایش میزان تفاهم، تسهیل ارتباطات، توسعه صنعت، صرفه جویی در اقتصاد ملی و حفظ سلامت و ایمنی عمومی به کار رود.

اهمیت استاندارد

بسیاری چنین می پندارند که استاندارد فقط برای حفظ منافع مصرف کننده است. البته این نظر درستی است و استاندارد به نیازهای فردی و اقتصادی مصرف کنندگان توجه دارد، ولی استواری نظام صنعت و فن آوری نیز از اهداف استاندارد به شمار می آید. می توان گفت سود حاصل از رعایت استاندارد، برای تولیدکنندگان بیش از مصرف کنندگان است. با اجرای قوانین و مقررات استاندارد، هزینه های انبارداری و ساخت ابزار و ماشین آلات کاهش می یابد؛ فرآیند تولید منظم می شود؛ آرایش عملکرد کارخانه ها به صورت متعادلی تنظیم می گردد؛ اسناد، نقشه ها و طرح های مربوط به تولید محصولات بر اساس نظام دقیق بازیابی سریع، طبقه بندی و بایگانی می شود؛ همکاری میان واحدهای گوناگون هر سازمان یا کارخانه برای پیشبرد فرآیند تولید میسر می گردد؛ تفاهم کارکنان در مسائل فنی تحقق می پذیرد و سرانجام با تولید کالای کیفیت دار و بسته بندی مطلوب، رضایت مصرف کنندگان نیز جلب می شود. به این ترتیب، استاندارد، شالوده استواری را برای پیشبرد و توسعه صنعت و اقتصاد فراهم می سازد.

معرفی مؤسسه استاندارد ایران

مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، تنها سازمان ایرانی است که بر اساس قانون می تواند استاندارد رسمی فرآورده ها را تعیین و تدوین و اجرای آنها را با کسب موافقت شورای عالی استاندارد، اجباری اعلام کند. وظایف و هدف های مؤسسه عبارت است از: تعیین، تدوین و نشر استاندارد ملی، انجام تحقیقات به منظور تدوین استاندارد، بالا بردن کیفیت کالاهای داخلی، کمک به بهبود روش های تولید و افزایش کارآیی صنایع در جهت خودکفایی کشور، کنترل کیفی کالاهای صادراتیِ مشمول استانداردهای اجباری و جلوگیری از صدور کالاهای نامرغوب به منظور فراهم آوردن امکانات رقابت با کالاهای مشابه خارجی و حفظ بازارهای بین المللی، آزمایش و تطبیق نمونه کالاها با استانداردهای مربوط، اعلام مشخصات و اظهار نظر مقایسه ای و صدور گواهی نامه های لازم.

این مؤسسه از اعضای سازمان بین المللی استاندارد است. از این رو، در اجرای وظایف خود، هم از آخرین پیشرفت های علمی و فنی و صنعتی جهان بهره می برد و هم به شرایط کلی و نیازمندی های خاص کشور توجه می کند.

استاندارد، مطمئن ترین مسیر توسعه کشور

Standard, la via più sicura

در جهان صنعتی امروز، همه چیز در حال تحول است. در این عرصه، استانداردهای جدیدی که به مدیریت کیفیت موسوم است، فقط به نتیجه محصول نهایی بسنده نمی کند، بلکه خط تولید را از ابتدا تا انتها زیر نظر می گیرد. این مدیریت برنامه ریز و هدفمند، پویایی را به بخش های سازمانی هدیه می دهد. سرمایه گذاری در راه بهبود کیفیت کالاهای تولیدی برای پاسخ گویی به نیازهای مصرف کنندگان داخلی و راه یابی کالاها به بازارهای جهانی و کاهش واردات، مهم ترین اصل در توسعه اقتصادی است. هر کشور در حال توسعه که افزایش و بهبود ظرافت صنعتی را در رأس برنامه های خود قرار داده باشد، درمی یابد که استاندارد کردنِ شاخص های تولید و خدمات و همچنین سنجش و کنترل کیفیت محصولات، از جمله نکات اصلی در برنامه های توسعه است.

رعایت استاندارد

تعامل انسان ها با هم و زندگی در عصر حاضر، به ویژه با رشد فن آوری، به اندازه ای پیچیده شده است که اگر برای همه موارد، استاندارد معیّنی تعریف نشود و افراد ملزم به اجرای آن نگردند، زندگی طاقت فرسا می شود. بشر در طول عمر خویش با رعایت قوانین و مقررات، نوعی استاندارد را به وجود آورده و در راه رفاه و آسایش خودش به کار گرفته است. از این رو، هر چه استانداردسازی توسعه یابد و تعهد به رعایت استانداردها بیشتر شود، از پیشرفت و تعالی جامعه خبر می دهد. تعریف استاندارد در همه فعالیت های فردی و اجتماعی و التزام به رعایت آنها در جامعه، نه تنها موجب افزایش هزینه در مقیاس ملی نمی شود، بلکه از بسیاری از هزینه ها و ضایعات و مرگ ومیرها جلوگیری می کند.

استاندارد، حقوق مصرف کننده

در همیشه روزگار، مردم نیازمند خدمات همدیگر بوده اند. از این رو، نیاز به کالاهای مصرفی و خدمات، نیازی ضروری است که هر گونه اختلال در تولید و توزیع آن، می تواند جامعه را به چالش بکشاند و افزون بر زیان های مادی، زیان های معنوی را نیز متوجه مصرف کننده کند.

بی گمان، عدالت اجتماعی و حفظ حقوق اولیه شهروندان ایجاب می کند برای جلوگیری از رخداد چنین حوادث و معضلاتی، تدابیری اندیشیده شود. نخستین گام، وضع قوانین مناسب است که اولاً نظام تولید، توزیع و مصرف را سامان بخشد و از وقوع خسارت های مادی و معنوی به دلیل رعایت نکردن حقوق مصرف کننده، جلوگیری کند. ثانیا در صورت رخ دادن خسارت، مرجعی وجود داشته باشد که با آسان ترین و سریع ترین روش، بتوان برای جبران خسارت وارده به مصرف کننده و مجازات مؤثر متخلف اقدام کرد. در جمهوری اسلامی ایران، مؤسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران، این وظیفه مهم را بر عهده دارد.

 جهانی استاندارد

 استاندارد کردن و استاندارد از پایه های علم و فناوری است که در پیشرفت صنعت و اقتصاد نقشی به سزا دارد و باید در جهت افزایش سطح کیفیت ها تلاش کرد تا به فناوری پیشرفته تولید هر محصول نایل آمد. اغلب چنین می پندارند که استاندارد فقط برای حفظ منافع مصرف کننده است. البته این نظر تا حدی صحیح است و استاندارد به نیازهای فردی و اقتصادی مصرف کنندگان توجه دارد، اما استحکام صنعت و فناوری را نیز در نظر دارد و می توان گفت که سود حاصل از رعایت استاندارد برای تولیدکنندگان بیش از مصرف کنندگان است، زیرا صرفه جویی های حاصل از کاهش انواع قطعات و مواد اولیه غیرضروری و ضایعات، به قدری چشمگیر است که هر گونه سرمایه گذاری در زمینه استاندارد سازی فرآورده ها و خدمات را برای صاحبان صنایع موجه می سازد، به طوری که آنان در اندک زمان می توانند نتایج محسوس آن را به صورت مبالغ ذخیره شده مشاهده کنند. با اجرای قوانین و مقررات استاندارد هزینه های انبارداری و ساخت ابزار و  ماشین آلات تنزل می یابد، فرایند تولید منظم می شود، آرایش عملکرد کارخانه ها به نحو متعادلی تنظیم  می گردد، نگهداری اسناد، نقشه ها و طرح های مربوط به تولید محصولات طبق یک نظام دقیق بازیابی سریع، طبقه بندی و بایگانی می شود، همکاری میان واحدهای گوناگون هر سازمان یا کارخانه برای پیشبرد فرایند تولید میسر می شود، تفاهم کارکنان در مسائل فنی تحقق می پذیرد و سرانجام با تولید  کالای کیفیت دار و بسته بندی مطلوب، رضایت مصرف کنندگان نیز جلب می شود و به این ترتیب استاندارد شالوده استواری را برای پیشرفت و توسعه صنعت و اقتصاد فراهم می سازد.

 

در جهان صنعتی امروز همه چیز دست تحول است. در این عرصه استانداردهای جدیدی که به  "مدیریت کیفیت" موسوم است فقط به نتیجه محصول نهایی بسنده نمی کند، بلکه یک خط تولید را از ابتدا تا انتها زیر نظر می گیرد. این مدیریت برنامه ریز و هدفمند زندگی و پویایی را به بخش های سازمانی هدیه  می دهد. سرمایه گذاری در جهت بهبود کیفیت کالاهای تولیدی برای پاسخ گویی به نیازهای  مصرف کنندگان داخلی و راهیابی کالاها به بازارهای جهانی و کاهش واردات، مهمترین اصل در خط مشی توسعه اقتصادی است هر کشور در حل توسعه که افزایش و بهبود ظرافت صنعتی را در رأس برنامه های خود قرار داده باشد، در می یابد که استاندارد کردن شاخص های تولید و خدمات و همچنین سنجش و  کنترل کیفیت محصولات از جمله نکات اصلی در برنامه های توسعه است.

 

استاندارد در خدمت امنیت مصرف کنندگان:

标准服务于消费者安全

استفاده از لوازم خانگی غیر استاندارد همه ساله تلفات جانی و خسارات مالی چشمگیری به بار می آورد و سبب بروز مشکلات عدیده جانفرسا و دیرپایی می شود. برای مثال مداوای چهره ای که بر اثر عواملی مانند اتصال سیمهای برق و انفجار وسایل غیراستاندارد خانگی بشدت آسیب دیده است و به صرف زمان طولانی و  هزینه های کلان نیاز دارد، یا خسارات ناشی از توزیع گسترده یک فرآورده غذایی غیر بهداشتی در جامعه فقط با پرداخت بهای کالای نامرغوب جبران نمی شود، زیرا آثار زیان بار ناشی از به خطر افتادن سلامت عمومی بسیار فراتر و مهم تر از خسارات مادی ناشی از عرضه این کالاست. حال اگر آثار زیان بار ناشی از استفاده از وسایل و ماشین آلات غیراستاندارد را به کارگاه ها و کارخانه های کوچک و بزرگ صنعتی و تولیدی تعمیم دهیم، عمق این فاجعه بیشتر نمایان می شود. به گفته کارشناسان در جهان پرشتاب امروز در قبال متنوع شدن وسایل تولیدی و استفاده گسترده از نیروهای برق، گاز و دیگر مواد انرژی زا، تدابیری اتخاذ  شده است که خطرهای ناشی از بهره گیری از این انرژی ها و ابزار به کارگیری آنها به حداقل برسد. این تدابیر در تدوین قوانین و مقررات استاندارد ملی و بین المللی متجلی شده و به صورت امری ضروری برای حفظ سلامت مردم جهان در آمده است

مهر90

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۴۵
فاصله گلناری

4آذر
اجرای آتش و تحرک زمینی مجدد عراق در سوسنگرد ، عقب نشینی براثر ضربات مدافعان و قوت گرفتن احتمال حمله عراق به سوسنگرد .
اجرای آتش روی شهر اهواز و حمله هوایی دشمن به ایلام .
سعدون حمادی وزیر خارجه عراق: پایان یافتن جنگ مشروط بر پذیرش کلیه دعاوی مرزی و حاکمیت عراق بر شط العرب توسط ایران ، آتش بس و مذاکره جهت تعیین مرزهاست.

1363
گزارشی از رده های اطلاعاتی در مورد تدابیر و فعالیتهای دشمن برای مقابله با حمله احتمالی ایران و تبلیغات رسانه های عراق پیرامون عملیات آتی و تهدید به نابود کردن تأسیسات اقتصادی ایران در صورت حمله مزبور.
تمهیدات جهت تأسیس قسمت پدافندی ش.م.ر در یگان های سپاه با توجه به قطعی بودن استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی.

شهادت 19 تن از رزمندگان خودی به دست ضدانقلاب در دو محور بوکان - مهاباد و اطراف بانه.
فعالیتهای ارتش عراق در ارتباط با تحرکات ایذایی عوامل ضدانقلاب در داخل و خارج کشور و ادامه ورود کامیونهای سلاح و تجهیزات از کشورهای اردن و عربستان به عراق
میرحسین موسوی نخست وزیردر خصوص سفر وزیر امور خارجه عراق به امریکا گفت: این سفر نشانه تشکیل محوری جدید برای مقابله با حرکتهای اسلامی و تقویت رژیم صهیونیستی است.

آقای خرازی سرپرست ستاد تبلیغات جنگ: شرح وقایع اردوگاه اسرای عراقی در گرگان، نقش نمایندگان صلیب سرخ در به وجود آوردن زمینه درگیری بین اسرا با یکدیگر و سپس با مأموران، نقض بیطرفی سازمان ملل در قبال توجه به وضعیت اسرای ایرانی و عراقی و انجام ندادن وظایف خود در قبال رسیدگی به وضعیت مفقودالاثرها و سایر اسرای ایرانی.

بیانیه وزارت امورخارجه در پاسخ به تهاجم تبلیغاتی حامیان عراق و اعلام نقض بی طرفی سازمان صلیب سرخ و عدم پیگیری خواسته های موجه ایران به وسیله این سازمان.
درخواست شاه حسین پادشاه اردن درخواست از رهبران کشورها برای کمک به سربازان اسیر عراقی در مقابل شکنجه در ایران و اظهارات میرحسین موسوی نخست وزیر دربارة پایبندی همیشگی ایران به کنوانسیون ژنو در مورد اسیران جنگی .

1365
امضای قرارداد محرمانه ایران با ویتنام جهت خرید تسلیحات امریکایی شامل هواپیماهای اف-5، هلیکوپترهای کبری، تانکهای سی-ام-48، موشکهای هوا به هوا، سایدوانیدرو نفربرهای زرهی.

منبع:گروه دفاع مقدس خبرگزاری مهر

5آذر

بسیج لشگر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضاء نموده اند».
امام خمینی

پنجم آذر ماه سال روز تشکیل نهاد بسیج به فرمان حضرت امام خمینی (ره) است و همین ایام بهانه ای شد تا بار دیگر نظری بیندازیم به نقش مسؤولیت های سنگین این نهاد که محدوده آن را همه کسانی تشکیل می دهند که دل در گرو تحقق اهداف و آرمان های بلند امام راحل(ره) و عملی شدن شعارهای نجات بخش انقلاب اسلامی دارند و در هر زمان با درک شرایط و موقعیت انقلاب و کشور از هیچ گونه خدمت و یاری رسانی به نظام و کشور دریغ نمی ورزند.
به راستی که بسیج و گرامی داشت مقام و جایگاه آن با برگزاری سمینارها و یا تعارفات معمولی در حالی که هیچ تلاشی برای به فعلیت رساندن نیروی عظیم نهفته در وجود بسیجیان صورت نگیرد راهی به جایی نخواهد برد.

حیثیت امروز نظام، تا حد زیادی مدیون بسیج و حضور همه جانبه مردم در آن بوده است، حتی تصاحب قدرت جهانی اسلامی با بسیج همه جانبه و فراگیر در جهان میسر خواهد بود به گفته امام راحل، این امر شدنی است و باید به دنبال تحقق یافتن آن بود.

بسیج چیست و بسیجی کیست؟
اگر بخواهیم مفهوم بسیج و بسیجی را در ادبیات انقلاب اسلامی جستجو کنیم، چاره ای جز بیان مراد حضرت امام (ره) از بسیج و بسیجی نداریم. در اندیشه امام(ره) بسیج نهادی است اجتماعی با ابعاد متعدد. در این نگرش بسیج دیگر صرفاً سازمانی نظامی نیست که فقط در زمان جنگ و برای دفاع در مقابل دشمن شکل گرفته باشد، بلکه نهادی است وسیع و پاسخگوی نیازهای اساسی و حیاتی جامعه و با اجزای دیگر نظام، چنان هماهنگی و پیوند دارد که انفصال آن جز با انحلال جامعه اسلامی متصور نیست.

بسیج در صورتی می تواند نهادی جامع و شامل جهات متعدد و پایدار شناخته شود که نیازهای دایمی و باورها و ارزش های فرهنگی پدید آورنده آن به روشنی تعریف شوند، این نیازها ممکن است اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا نظامی باشند.

به فرموده امام(ره) « بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمری است که شکوفه های آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق می دهد، بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش بر گلدسته های رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده اند. بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاک اسلامی است که تربیت یافتگان آن، نام و نشانی در گمنامی و بی نشانی گرفته اند.»(1)

از دیدگاه امام بسیجی کسی است که در عمل علاقه خود را به پیشرفت و حفظ و گسترش اقتدار نظام اسلامی و شأن و حیثیت ملت مسلمان نشان دهد. یعنی بسیجی بودن معیار و ملاکی است که بر اساس آن میزان تعهد اعضای آن به اصول و آرمان های انقلابی سنجیده می شود.

تاریخچه و پیدایش بسیج
از دیدگاه امام(ره) تاریخ و سابقه بسیج به بیداری قوم بنی اسراییل و قیام آن قوم بر ضد ظلم فرعونی به فرمان حضرت موسی علیه السلام و بسیج اصحاب پا برهنه و فقیر صفه در برابر ظلم و غارت اشراف بت پرست مکه، به دعوت رسول اکرم - صلی الله علیه و اله و سلم – و نیز اهتمام ائمه اطهار علیهم السلام. که نگرش الهی داشتند و به تشویق مردم به هم پیمانی برای حل مسائل سیاسی و کاهش گرفتاری مسلمین باز می گردد.

در عصر حاضر هم، بسیج مردم در جریان تحریم تنباکو و مبارزه بر ضد استعمار دولت انگلیس به فتوای مرحوم میرزای شیرازی و قیام پانزده خرداد در سال 1342 در برابر ظلم و خیانت رژیم پهلوی و استمرار مبارزه آنان تا سرنگونی حکومت شاهنشاهی در 22 بهمن 1357 ماهیت بسیجی دارد.

«سنگ بنای بسیج بر حکم فقهی و جهادی استوار است؛ جهادی که مبتنی بر روحیه دفاعی باشد و نه تهاجمی یا جهان گشایی، بسیج در نظر امام مولودی جدید است که کارشناسان جهانی نمی توانند آن را بشناسند، هر گاه قوه ایمان در ملتی زنده شود، همگان را به قیام الله فرا می خواند و می تواند سرتاسر یک کشور را بسیج نماید، معیار حرکت بسیج هم همین اسلام و درک مفاهیم عالیه آن است».(2)

از نظر حضرت امام برای پیدایش و تقویت روح ایمان در میان مردم که موتور حرکت بسیج هستند؛ دو عامل نقش بی بدیل و غیر قابل انکار دارد؛ یکی مساجد، دیگری روحانیت.(3)

مساجد مرکز بسیج مردمی بر ضد اهداف شوم دشمن است. مسجد در اسلام و در صدر اسلام همیشه مرکز جنبش حرکت های اسلامی بوده، از مسجد، تبلیغات اسلامی شروع می شده است و حرکت قوای اسلامی برای سرکوبی کفار و وارد کردن آنها در بیرق اسلام از مسجد بوده است، همیشه در صدر اسلام مسجد مرکز حرکات و مرکز جنبش ها بوده است.(4)

پیغمبر مسجد جیوش را برای کوبیدن قدرت ها تجهیز می کرد. روحانیت هم از این قدرت و توان بهره مند است که بتواند مردم را بسیج کند.

مأموریت های بسیج
مهم ترین مأموریت های بسیج را د رحال حاضر می توان بدین شرح خلاصه کرد:

مقابله با استکبار: در رأس مأموریت های بسیج و ستیز با جهانخواران و به ویژه دشمن اصلی این انقلاب، امریکاست.

در یکی از پیام های امام(ره) به مناسب هفته بسیج در تاریخ 2 آذر 1367 می خوانیم:

«من مجدداً به همه ملت بزرگوار ایران و مسؤولان عرض می کنم چه در جنگ و چه در صلح بزرگ ترین ساده اندیشی این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً امریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته اند؛ لحظه ای نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت امریکا کینه و دشمنی با اسلام ناب محمدی - صلی الله علیه و آله و سلم - موج می زند.



قیام در مقابل انحرافات:

«اکنون که به حمدالله تعالی دانشگاه از چنگال جنایت کاران خارج شده و بر ملت و دولت جمهوری اسلامی است، در همه اعصار که نگذارند عناصر فاسد دارای مکتب های انحرافی یا گرایش به غرب و شرق در دانش سراها و دانشگاه ها و سایر مراکز تعلیم و تربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیری نمایند تا مشکل پیش نیاید و اختیار از دست نرود و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشگاه ها و دبیرستان ها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادی خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد».(6)

تحمل صبر و مبارزه علمی و عملی

من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان به این سرمایه ها و ذخیره های عظیم الهی و به این گل های معطر و نو شکفته جهان اسلام سفارش می کنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگی خود را بدانید و خودتان را برای مبارزه علمی و عملی بزرگ تا رسیدن به اهداف عالی انقلاب اسلامی آماده کنید...

مبارزه علمی برای جوانان زنده کردن روح جستجو و کشف واقعیت ها و حقیقت هاست، و اما مبارزه عملی آنان در بهترین صحنه های زندگی و جهاد شهادت شکل گرفته است.

4. تعلیم و تربیت جوانان در جهت پاسداری از اصول و اهداف انقلاب و نظام

«... بسیجیان در تعلیم و تربیت جوانان و نوجوانان مساعی جمیله خود را روز افزون کنند».(7)

مسؤولیت های بسیج
با توجه به جایگاه بسیار حساس بسیج در نشان دادن چهره نظام جمهوری اسلامی و ایجاد جاذبه در درون جامعه برای مشارکت و جذب هر چه بیشتر جوانان و نوجوانان به سمت الگوهای سازنده مبتنی بر هویت ملی – مذهبی از دیدگاه مقام معظم رهبری، بسیج و بسیجی مسؤولیتی سنگین را به عهده داشت و توانست یک ارتش معنوی مردمی را پایه ریزی کند.

به طوری که امام خمینی(ره) در مورد بسیجیان قهرمان فرمودند: شما آیینه مجسم مظلومیت ها و رشادت های این ملت بزرگ، در صحنه نبرد و تاریخ مصور انقلابید. شما فرزندان مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این کشورید. شما یادگاران و همسنگران و فرماندهان و مسؤولان بیداردلانی بوده اید که امروز در قرارگاه محضر حق مأوا گزیده اند.

من به طور جد و اکید می گویم که انقلاب و جمهوری اسلامی و نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که بحث از بزرگ ترین سنگرهای دفاع از ارزش های الهی نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود یکایک شما نیازمند است چه صلح باشد و چه جنگ.(8)

در طول 8 سال دفاع مقدس، بسیج آن چنان ظاهر شد که دشمنان اعتراف کردند که قدرتی که در بسیج نهفته، توان مقابله با یکایک ارتش های کلاسیک جهانی را دارد

جوانان سلحشوری که به فرمان امام(ره) در پایگاه های مقاومت تحت عنوان بسیجی گرد آمده بودند و با کوچک ترین اشاره ایشان به جبهه های نبرد هجوم می بردند و تا آخرین قطره خون خویش ایستادگی و مقاومت می کردند وظیفه بسیج فقط به جنگ و مساله نظامی محدود نمی شود و امنیت داخلی کشور در سخت ترین شرایط یعنی دوران فعالیت منافقین و دیگر گروه های ضد انقلاب که با کمک کشورهای خارجی ذی نفع در ایران درصدد آشوب و تنش و تجزیه و جدایی قسمت هایی از خاک کشور بودند، به مدد نیروی بسیج و پایگاه های مقاومت حفظ شد.
 
دوشنبه ۰7 آذر ۱۳90 ساعت ۱۷:۰۲
شهربُستان در عملیات پیروزمندانه «طریقُ القُدس» در جریان جنگ تحمیلی از رژیم بعثی عراق باز پس گرفته شد. عملیات طریق القدس با رمز «یا حسین(ع)» در غرب سوسنگرد و منطقه عمومی بستان آغازشد.
این عملیات به منظور آزادسازی شهربستان و دسترسی به «هورُ الهویزه» انجام شد. عملیات طریق القدس طی 14روز با موفقیت کامل به پایان رسید و علاوه بربستان تا نقطه مرزی چَزّابه از وجود دشمن بعثی پاک شد.
نتایج عملیات بزرگ طریق القدس:
تلفات نیروی انسانی دشمن :
546 نفر اسیر، 3500 نفر کشته و زخمی
سایر نتایج:
آزاد شدن 650 کیلومتر مربع از جمله شهر بستان،
تجهیزات و امکانات: تانک و نفربر:
180 دستگاه انهدامی و 170 دستگاه اغتنامی خودرو 200 دستگاه انهدامی و 250 دستگاه اغتنامی هواپیما: 12 فروند انهدامی، هلیکوپتر: 4 فروند اندامی دستگاه مهندسی: 150 دستگاه
اغتنامی، توپ:
9 قبضه
آذر
پاسخ امام به تلگرام به رئیس جمهور و رؤسای نیروهای مسلح

آنچه برای اینجانب غرورانگیز و افتخارآفرین است روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادت‌طلبی این عزیزان که سربازان حقیقی ولی‌الله‌الاعظم ارواحنا فداه هستند می‌باشد و این است فتح ‌الفتوح.
من به ملت بزرگ ایران و به فرماندهان شجاع قبل از آنکه پیروزی شرافتمندانه و بزرگ خوزستان را تبریک بگویم، وجود چنین زرمندگانی را که در دو جبهه معنوی و صوری و ظاهر و باطن از امتحان سرافراز بیرون آمده‌اند، تبریک می‌گویم.
مبارک باد بر کشور عزیز ایران و بر ملت شریف، رزمندگانی چنین قدرتمند و عاشقانی چنین محو جمالی ازلی و سربازانی چنین دلباخته دوست که شهادت را آرزوی نهایی خود و جانبازی راه محبوب در را آرمان اصیل خویش می‌دانند.
افتخار بر رزمندگانی که جبهه‌های نبرد را با مناجات خویش و راز و نیاز با محبوب خود عطرآگین نموده‌اند. فخر و عظمت بر جوانان عزیزی که در راهی قدم برداشته و پاسداری از مکتبی می کنند که شکست ناپذیر و سر تا پا پیروزی است و ننگ بر آنان که در راهی جان خود را هدرمی‌دهند و عرض و آبروی خود را می‌برند که پیروزی‌شان شکست و زندگی‌شان ننگ آفرین است.
صحیفه نور – 9/8/1360
 
  سوم آذر ماه در دفاع مقدس  
4 چهارم آذرماه در دفاع مقدس  
5 پنجم آذرماه سالروز تشکیل بسیج مستضعفین به فرمان امام خمینی در سال 1358  
6 پنجم آذرماه در دفاع مقدس  
8 هفتم آذرماه در دفاع مقدس  
9 هفتم آذرماه سالروز فتح بستان در عملیات طریق القدس در سال 1360  
10 هفتم آذرماه روز نیروی دریایی ارتش - 1359  
11 هشتم آذرماه در دفاع مقدس  
12 هشتم آذرماه سالروز عملیات طریق القدس در سال 1360  
13 نهم آذرماه در دفاع مقدس  
14 دهم آذرماه سالروز شهادت آیت‌الله مدرس در سال 1316 - روز مجلس  
15 دهم آذرماه در دفاع مقدس  
16 یازدهم آذرماه سالروز شهادت میرزا کوچک خان جنگلی در سال
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۴۲
فاصله گلناری

امام حسین(ع) یکی از پسرانش را نزد معلمی گذاشت تا به  او درس بدهد. هنگامی که آن پسر سوره ی حمد را از او آموخت،امام حسین معلم را طلبید و علاوه بر کمک شایان به او دهانش را پر از دانه های گوهر در و گرانبها کرد. به این ترتیب،از معلم قدر دانی و سپاس گذاری نمود.  شخصی به آن حضرت عرض کرد:به خاطر تعلیم آن همه جایزه دادی؟
امام در پاسخ فرمود:این جایزه اندک چگونه می تواند ارزش آموزش و تعلیم را جبران کند؟)

 

جواد شکرانی/کوشک اصفهان
از کتاب 72 درس زندگی
از سیره ی عملی امام حسین(ع)/حمید رضا کفاش
مجله رشد
دی ماه 90
در اهمیت و مقام معلم همین بس که پروردگار عالم ، اولین معلم بشریت است و در این نگاه عمیق ، جهان آفرینش همچو مدرسه ای است که لفراد بشر هرکدام به تناسب تفاوت ها و درجات و استعداد شاگردان ، این مدرسه هستند و در این مدرسه عالم گیر ، شاگردان ممتازش نیز ارزش و منزلتی  به بزرگی هردو عالم دارند .    اساس فرهنگ و تفکرو شناخت بشری در خواندن و نوشتن و آموزش و سخن گفتن است و آنچه که به انسان پروبال می دهد و اورا از سایر موجودات ممتاز و برجسته  کرده است در همین چند مورد است . معلم و معلمی در طول تاریخ منشاء هدایت بشر و چراغ فراروی انسان ها در گذر زمان  بوده و خواهد بود و سیمای معلمی را در آیات و روایات متعدد قرآن از اولین (( الذی علم بالقلم، علم الانسان مالم یعلم)) 1 تا آخرین آنها و در وجود مبارک ائمه اطهار و پیشوایان بزرگ اسلام به وضوح می توان مشاهد نمود و حقیقت و جوهره ی وجودی معلم را با نگاهی عمیق از این منظر باید جستجو نمود . صرف قوت حافظه و تحویل اصطلاحات و محفوظات علمی ، ادبی و ... بی روح و حتی انتقال آنان بدون ایمان و راست گفتاری حکیمانه ، هرگز نمی تواند مقام و منزلت و ارزش معلمی را بنمایاندو از طرفی نکاه ابزاری به علم و معلمی ، هیچگاه مایه رشد و توسعه و ترقی نشده و نخواهد شد . معلمان بزرگ در هرجامعه ای صرف نظر از نوع نظام آن ، همواره دارای صداقت و اخلاص و ایثار بوده اند .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۴۰
فاصله گلناری

هیچ دانی نازنینم می توانی/راحت اسرار سعادت را بدانی
رمز خوشبختی انسان نیست جز این/مهربانی، مهربانی، مهربانی...
+++
هیچ ثروتی بالاتر از مهربانی نیست، یادت باشه تو خیلی ثروتمندی
یه خورده از ثروتت رو هم به ما بدی چی میشه آخه!؟
+++


تو همان مهربانی هستی؟! یا مهربانی همان توست؟!
نمیدانم
میدانم بی شک با هم نسبت نزدیکی دارید...
+++

 


مهربانی نقش هر نقاش نیست/هر که نقشی را کشید نقاش نیست
نقش را نقاش معنا میدهد/مهربانی نقش یار است حیف که یار نقاش نیست...
+++
ایمان داشته باش که کمترین مهربانی ها از ضعیفترین حافظه ها پاک نمیشوند
پس چگونه فراموش خواهی شد تو که پیشه ات مهربانی است...؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۳۷
فاصله گلناری

بسم الله الرحمن الرحیم

                                 - جنگل-

 

به نام خداوند جنگل 

جنگل          

کسی که بدادست سبزی به جنگل

وجنگل ندارد مگر از خداوند          

درود خدا بر محمّد(ص)

که سبز پوش است او همچو جنگل        

وبر آل پاکش(ع) 

که روشنگر راه حقّند        

وخورشید عالم فروزند در تاریکیّ جنگل

درود خداوند بر صالحان باد    

همانان که سروی بلندند در اوج جنگل

وجنگل که سبز است وشاداب

La foresta è verde e rigogliosa

هوا صاف و پاکیزه با بوی جنگل   

ومرطوب هوایی است اطراف جنگل

بدانید خدا داده روزی

وروزیّ او نیست مگر سبز پوشی

درختان قباشان همه سبز رنگ است

وچون فصل سرما اعلام دارد غروبش

طلوع می کند شال سبز بهاری

درختان همه از سپیدی به سبزی گرایند  

Tutti gli alberi passano dal bianco al verde                                 

واین نعمتی بس بزرگ است

Questa è una grande benedizione

عطا کرده باری تعالی به ماها

به هنگام فصل بهاران سبزه درآمد

وجنگل دوباره به خود جامه ی سبز پوشید

درختان به رقص آمده شاد گشتند

که فصل بهاری رسیده

La primavera è arrivata

همه شادند و پای کوبان

به سوی خوشی خرمی می شتابند

و اما نباید که جنگل بسوزد

Ma la foresta non dovrebbe bruciare

ویا آنکه گردد چو سطل زباله

بدان نعمت حق تعالی بزرگ است

نباید که نابود گردد به دستان مردی!

  سراینده:علی بدری

قسمتی از شعر به زبان ایتالیایی ترجمه شده

فروردین91

 

جنگل

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۳۶
فاصله گلناری

قدرت دینی رمز جاودانگی فرهنگ ایثار و شهادت
یکی از عوامل موثر بر سرنوشت انسانی وجامعه،دین است و هیچ برهه ای از دین را نمی توان یافت که از قدر ت دینی اثر نپذیرفته باشد.
دین به عنوان یک حقیقت مستقل،به مجموع دستورات وسخنان خداوند متعال در زمینه های مختلف زندگی گفته می شود که به وسیله پیامبران دریافت و به مردم عرضه می گردد و موضوع اعتقاد مردم واقع می شود.دین به دلیل آن که هم از جهت منشع ظهور دارای اسالت است و از منبع لایزال خداوندی سرچشمه می گیرد و هم از جهت ظرف پذیرش،دارای اسالت است و به طور فردی مورد پذیرش واقع می گردد،تجلی آن به عنوان موضوع اعتقادی انسان ها دارای اصالت خاصی است که از این دو منبع عظیم ون یرومند سرچشمه می گیرد و تبدیل به قدرتی بلامنازع در حرکت انسان و جامعه می شود.قدرت دینی در قیاس دیگر مانند قدرت ملی یا اقتصادی،از پویایی خاصی برخوردار است،زیرا وامدار قدرت الهی وایمان فطری انسان وعشق او به حقیقت می باشد.
نهضت امام خمینی(ره)نیز از آن زاییده می گردد وبا اتکای به قدرت جاوید دینی تبدیل به حرکت پویا و مستمر به نام فرهنگ ایثارو شهادت می گردد تا به تحقق وعده الهی ختم و زمین از آن مستضعفین گردد.

حجت الاسلام حیدر امان آبادی(انصاری)
روزنامه سرو
28اردیبهشت91
فرهنگ ایثار
تعریف فرهنگ شهادت

تعاریف متعددی از فرهنگ شهادت آورده شده است. فرهنگ شهادت عبارت است  از «مجموعه آگاهی ها، باورها،  آداب و اعتقادات و اعمالی  که موجب وصل  انسان  به عالی ترین  و والاترین  درج?  کمال،  یعنی مرگ  آگاهانه  در راه خدا می گردد.»  هر گونه آثار باق مانده از شهدا درباره  شهادت و شهید، سیره، روش و پیام شهیدان  و بالاخره تربت پاک  و مقدس آنان بخشی  از این فرهنگ می باشد؛ فرهنگ شهادت عبارت است از :« تعیین عاشقانه ای که انسان دنیوی  را دز عبور از  حیات مادی به حیات معنوی  لقاءا...می رساند.»(معدنی،22،1378)

در تعریف  فرهنگ شهادت می توان سه نگاه داشت : قبل از شهادت ، حین شهادت و بعداز شهادت می توان برا ساس آن مقاطع و ویژگی های آن  و زمان مورد نظر، تعریف  ارائه داد . می توان  این مقاطع را جدا  دید یا اینکه به هم پیوسته ، همچنین  می توان یک مقطع را مبنا قرار داد و یا اینکه به عوامل  و مواردی پرداخت  که منتج به شهادت می شود، شهادت  نیز محصولی است که باید معرفی گردد و شهدا معرف آن فرهنگ اند.فرهنگ شهادت مجموعه آثار ، اصول و معارفی است که معرف و برآمده از حیات معنوی شهیدان راه خدا، و مبین سیر? عملی آنهاست .

در فرهنگ شهادت شهید و شهادت و پیام شهید مطرح است؛ حضرت امام حسین (ع)  به عنوان الگوی شهید و و شهادت و حضرت زینب (س) پیام رسالت شهادت می باشد. در بحث فرهنگ شهادت نیز، فرهنگ مادی (وجهه فیزیکی همانند تربیت و  مقبره شهید، وسایل و آثار به جای مانده  و موز? شهدا) و فرهنگ معنوی (باورها،ارزش ها و اعتقادات) مطرح است.بنابراین، فرهنگ شهادت عبارت است از «سیر?  شهدا،  نحو? تاثیر سیره شهدا و اثرگذاری آن در جامعه»
فرهنگ ایثار و شهادت

تعریف نهایی: فرهنگ شهادت عبارت است از «آثار باقی مانده از شهید، اعم از غیره مادی (معنوی) مثل باورها، اعتقادات، خلقیتات ، رفتارها و اهداف و دیگر وجوه معنوی و الهی شهید که الهام گرفته از قرآن و معصومین(ع) می باشد و آثار مادی آن که عبارتند از تربت پاک شهید، وسایل شخصی، اسامی خیابان ها، مراسم مربوط به شهید، آثار مکتوب و کلاً  هر آن چیزی که قابل مشاهده  و لمس بوده  و یادآور  شهید باشد.»
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۳۳
فاصله گلناری

شهید جواد قاسم پور

استان اصفهان > شهرستان آران وبیدگل

وصیت نامه

« روحانی شهید: حاج شیخ جواد قاسم‌پور آرانی» «.

ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین.

(بقره/250) فلیقاتل فی سبیل الله الذین یشرون الحیوة الدنیا و بالاخرة و من یقاتل فی سبیل الله فیقتل او یغلب فسوف نؤتیه اجرا عظیما».

(نساء/74) «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» با درود به سیدالشهدا حسین بن علی-علیه‌السلام- مظلوم کربلا و با سلام بر وارثان و حافظان کربلا، سلام بر کربلا و راهیان کربلا و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (مدظله العالی).

خدایا! تو را شکر که ما را در زمانی آفریدی و در آن زمان امام و رهبری به ما عنایت کردی که ما را از تاریکی و وابستگی و فساد، به روشنی و استقلال هدایت نمود.

این جانب «حاج جواد قاسم‌پور آرانی» با شناختی که از انقلاب اسلامی ایران و رهبری آن امام خمینی دارم، حرکت خویش را آغاز کرده و تا نهایت ادامه خواهم داد و از این اسلامی که با خون حضرت فاطمه-سلام‌الله‌علیها- امام حسن-علیه‌السلام- و امام حسین-علیه‌السلام- تا کنون بر جا مانده، حمایت کرده و حتی جان ناقابل خود را هدیه خواهم کرد.

خدایا! تو را شکر که ما را به راه راست هدایت نمودی و در این وادی قرار دادی که صراط مستقیم تو در این راه است و به پاس احترام این نعمت، تو را شکر می‌کنم.

خدایا! به عظمت کبریایی‌ات و به شکوه و جلال بی‌نهایتت، قلم عفو بر جرائم اعمال من بکش.

خدایا! می‌دانی که بندة حقیر هیچ‌گونه کاری که ارزش گفتن داشته باشد، برایت انجام نداده‌ام و حتی در دعای خویش دستم را به سوی تو بلند می‌کنم؛ اما خجالت می‌کشم که چهرة خویش را به سوی تو بلند نمایم و تو ای مقلب القلوب ما را به رحمانیت خویش عفو فرما.

خدایا!‌می‌دانی که بزرگترین آرزوی من شهادت در راه توست.

آیا روزی می‌شود که من نزد تو باشم و به لقای تو و اولیای تو نائل شوم؟ که لقای تو مقام بزرگی است و همه کس نمی‌تواند به این سعادت برسد.

ای خدای مهربان! ‌از پیشگاه با عظمت تو می‌خواهم که مرا مصداق آیة شریفة «ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» قرار دهی.

Dio یعنی خدایا

خدایا! تو را شکر که من را از پیروان مکتب تشیع قرار دادی که این مکتب، پیشوایی چون حسین بن علی -علیه‌السلام- دارد که با عدة قلیلی از یاران خود در مقابل کفر جهانی صف کشیدند و در پایان با همة یارانش به خون غلطیدند.

در این مکتب، شهادت بزرگترین افتخار است.

آیا برای یک فرد شیعه در این زمان در بستر مردن ننگ نیست؟ در این زمان دنیا به نابودی ما کمر بسته و اگر کسی بگوید: ای کاش در زمان امام حسین-علیه‌السلام- بودم، می‌تواند در این زمان خود را امتحان کند و امام امت را تنها نگذارد.

خدایا! با این همه نعمت‌ها که به من دادی، چگونه می‌توانم ادای شکرت کنم؟ خدایا!‌غیر از جان و خونم چیز دیگری ندارم.

«اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک».

خدایا! مرا بپذیر که اگر نپذیری به کجا بروم؟ خدایا! اسلام تو بسیار عزیز است و خون قابلیت‌‌دار می‌خواهد؛ خدایا! ‌آن قابلیت را به من مرحمت فرما.

خدایا! تو می‌دانی که راضی هستم که جسمم در راه تو سوخته شود که تو مرا بپذیری.

ای شهیدان عاشق! و ای پاک‌باختگان لایق و ای یاران امام حسین-علیه‌السلام-، ای مظلومان تاریخ! ای حضور یافتگان در محضر خدا! ‌ای برادرانی که خود را شناختید! ای کسانی که روح بزرگ شما نمی‌توانست در جسم کوچکتان جای گیرد و از قفس کوچک جسمتان بیرون آمد، اوج گرفت و به سوی ملکوت اعلا پرواز نمود! ای دوستانی که از ما سبقت گرفتید و به مقصد رسیدید و ما بیچارگان را تنها گذاشتید! فراق شما بسی سنگین است.

ای شهیدان همیشة تاریخ! دیدار تازه کنید و مرا به جمع خود بپذیرید.

ای عموزادگان! آقا علی قاسم‌پور و جواد قاسمی و ای برادر عزیزم و ای شهید مظلوم، حسین غریبم ـ که جنازة مقدست و پیکر پاکت در بیابان مانده است و مادرمان هنوز چشم به راه توست ـ برخیزید و مردانه به دشمن بتازید و پای به میدان نهاده؛ چون سیل بخروشید و با صدای رعدآسای خود، بانگ تکبیر سر دهید و عرصه را بر دشمن تنگ کنید.

چنان که خدای ناکرده دشمن از ما سستی ببیند، جرأت پیدا کرده و بر می‌گردد و آن وقت است که کار از دست همه رفته است.

بیت المقدس غریب که سهل است، کعبة مظلوم هم در خطر صهیونیست‌ها قرار می‌گیرد حتی مساجد شهرستان‌ها، مانند کشور پهناور مصر در خطر جدی واقع می‌شود.

ای شهیدان به خون خفته! دعا کنید که من هم در جمع شما قرار گیرم و از شربت شیرین شهادت بنوشم؛ چون آرزوی من شهادت است که دیگر دیر می‌شود و خجالت می‌کشم که همة دوستان من رفتند و من تنها مانده‌ام.

شما ای امت اسلامی! از پای ننشینید و بعد از ایران که به پیروزی نهایی رسید، نوبت بیت‌المقدس غریب و کعبة معظمه است که باید آزاد شود.

باید بخروشید، باید ننگ ظالم را از دنیا بردارید و زمینه را فراهم کنید تا امام زمان -عجل‌الله‌تعالی‌فرجه- تشریف بیاورند و حکومت اسلامی جهانی را تشکیل دهند.

ای ابرقدرتهای جهان! ‌بدانید زمانی که اسلام نو ظهور بود تا دروازة چین پیشرفت کرد و توانست پیام اسلام را به گوش جهان برساند.

حال که جامعة اسلامی خود یک امت پرتوان و قوی و بیدار است، به زودی شما ابرقدرت‌ها را به جهنم خواهد فرستاد.

برادرانم! ما می‌توانیم اسلام و جامعه را زمانی به اوج ملکوتی خود برسانیم که ایمان به الله؛ ایمانی همراه با یقین و مسلح به الله اکبر با پیروی از مقام رهبری داشته باشیم.

پس زهد و تقوای الهی را پیشه کنید و اگر ایمان به خدا داشته باشیم، 10 نفر بر 100 نفر، به گفتة قرآن می‌تواند پیروز می‌شود.

ای برادران! قدر خود را بدانید که در چه زمانی هستید و چنین امام و رهبری دارید که همة فضایل و پیروزی‌ها و سرافرازی‌ها در سایة رهبریت امام است.

جوانان ما در جبهه، معشوق خویش را پیدا کرده و از خدا می‌خواهند که شهادت را به آنها عنایت کند تا این روحیه در جوانان ما باشد، بدانید که شکست نخواهیم خورد که امام ما فرمود: «مکتبی که شهادت دارد، اسارت ندارد.

» ای امت شهید پرور! بدانید ما رفتیم و آرزوی زیارت قبر امام حسین-علیه‌السلام- بر دل ما ماند و قبر امام حسین -علیه‌السلام- را ندیدیم ولی تقاضای عاجزانه ما آن است وقتی که راه کربلا باز شد و صدای بانگ چاووش امام حسین-علیه‌السلام- هوا و فضای ایران را پر کرد و قافلة کربلا به طرف قبر امام حسین-علیه‌السلام- به حرکت در آمد، زائرانی که نگاهشان به قبر امام حسین-علیه‌السلام- افتاد، سلام ما را به آن قبر مظلوم برسانید و بگویید چه جوان‌هایی به عشق دیدار تو، یا اباعبدالله رفتند که جنازة ‌آنها هم نیامد و با قلبی پر از آرزو جان باختند و تو ای حسین -علیه‌السلام- آنها را فراموش مکن.

خدمت دوستان آشنایانم خصوصا برادران رزمنده چند جمله می‌گویم: همراه با امام و کنار او، در راه مستقیم حرکت کنید و همراهان امام را بشناسید و نگذارید وقایع هفتم تیر به وجود آید که بعد از رفتن شهید بهشتی (رحمة الله علیه) و همراهان، دیگر گریه فایده‌ای نخواهد داشت.

از دولت مورد تایید حضرت امام حمایت کنید.

مواظب باشید که دیگر مانند صلح تحمیلی که بر حضرت علی -علیه‌السلام- و بر امام حسن-علیه‌السلام- تحمیل شد، تکرار نگردد که اگر چنین شود، دیگر توان مقاومت برای هیچ کس نخواهد بود و بدانید پیروزی نزدیک است و جنگ را تا پیروزی نهایی اسلام بر کفر جهانی ادامه دهید.

بر امت اسلامی است که همراه با روحانیت دلسوز در خط امام حرکت کنند و از فرامین معصومین استفاده نمایند و در این میان حضرت امام جعفر صادق-علیه‌السلام- را از جعفر کذاب باز شناسند که هر دو فرزندان امام بودند.

از روحانیت مبارز در خط امام حمایت کنید و اگر از آنها کناره گیرید عذاب الهی در انتظار شماست.

از ارگانهای جوشیده از انقلاب و در خط امام حمایت کنید.

از نماز جمعه‌ای که خطیب آن در خط امام باشد و جایگاه آن مکان وحدت و اتحاد باشد، حمایت کنید و حضور فعال داشته باشید.

بر مسؤولین امر است که در خط امام حرکت کنند و فرامین او را به عینیت اجرا نمایند.

بر مردم است افرادی را که در خط امام نیستند، هدایت نموده و چنان چه هدایت‌پذیر نبودند در افشای آنها کوشش کنند تا انقلاب از خطر این‌ها محفوظ بماند.

نام «حاج جواد قاسم‌پور» برای مردم کاشان و آران نامی آشناست. بسیجیان آن دیار هنوز پس از سالیان سال روحانی دلاوری را که گرمای حضورش در هجوم سرب داغ و ترکش دلگرمی ایشان بود از یاد نخواهند برد. زندگانی سراسر نورش، روشنگر راه دوستان و رهروان راه سرخش است. ایشان به سال 1340 در شهر مذهبی «آران» چشم به جهان گشود و زندگی را در خانواده‌ای کشاورز، آغاز کرد و از همان کودکی طعم تلخ فقر و مشکلات مادی را چشید و سخت و محکم شد. پس از پایان دورة ابتدایی به حوزة علمیة «آیت الله یثربی» رفت و هوش و استعداد خویش را در راه نشر علوم و معارف اهل بیت -علیهم‌السلام- به کار گرفت. عشق و علاقة وافر به علوم حوزوی باعث شد تا به دروس مقدماتی بسنده نکرده و به منظور بسط اندیشه و رشد فکری خویش، مطالعاتش را در حوزة تفسیر، تاریخ و حدیث گسترش داد.

با اوج گرفتن مبارزات مردم بر ضد رژیم پهلوی و استکبار جهانی، او نیز چون دیگر طلاب آزادی‌خواه و پیرو امام، در راه پیروزی نهضت سبز خمینی -رحمه‌الله‌علیه- وارد صحنة مبارزه شد. با نصب اعلامیه بر در و دیوار مدرسه، دیگر طلاب را به مبارزه می‌شوراند و اعلامیه و کتب حضرت امام -رحمه‌الله‌علیه- را در شهر آران پخش می‌کرد. در این مسیر بارها از سوی مأمورین رژیم دستگیر و بازداشت شد؛ ولی ذره‌ای از هدف عالی خود کنار نکشید.

Lotta per l'obiettivo یعنی تلاش برای هدف

 

 پس از پیروزی پرشکوه انقلاب به دستان پرتوان وی و هزاران دلیرمرد ایرانی، شور او به خدمت، دوچندان شد و پس از یادگیری فنون نظامی در قم به محافظت از بیت امام -رحمه‌الله‌علیه- و مدرسة فیضیّه مشغول گشت. او که اینک به حوزة قم منتقل شده بود، هم‌زمان با تحصیل معارف، مسائل سیاسی آن روزها را به دقت دنبال می‌کرد و به دنبال خط اصیل انقلاب می‌گشت. به شهید مطهری ارادت خاصی داشت و تفکرات اصیل او را فرا راه زندگی خویش قرار داده بود.

 

جنگ ،جهاد ،شهادت ،روحانیت

با آغاز جنگ تحمیلی و تجاوز ناجوانمردانة استکبار جهانی آهنگ اعزام سرداد و همراه دیگر طلاب غیور، داوطلب حضور در میادین رزم شد. ابتدا با حضور ایشان در جبهه مخالفت شد ولی وی با شنیدن اولین سخنان، به نیت شوم هم‌کیشان بنی صدر خائن پی برد. به همراه تعدادی از طلاب خدمت امام -رحمه‌الله‌علیه- رسید و از پیرِ مراد خویش برات حضور در میادین عشق را گرفت. اولین هجرت عاشقانه‌اش در مهرماه 59 رقم خورد و این خود، سرآغاز فصل نوینی در زندگانی طلبة دلیر کاشانی بود.

 

یکی از مشخصات بارز شهید: شجاعت

 

 

30تیر91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۲۸
فاصله گلناری
شیخ محمّد خیابانی


پدید آورنده : اکبر رضایی تبریزی ، صفحه 90
 

ولادت

شهید شیخ محمد خیابانی در سال 1297 ق در خامنه، از توابع شهرستان شبستر، به دنیا آمد. پدر او حاجی عبدالحمید در روسیه به تجارت مشغول بود و قریب سی سال در شهر پتروفسکی، پایتخت آن روز جمهوری خودمختار مسلمان نشین داغستان، مقیم و مشغول داد و ستد بود. شیخ محمد در اوایل کودکی مقدمات دروس آن دوره را در مکتب خواند و سپس به روسیه سفر کرد و در تجارت خانه پدر مشغول کار شد و پس از آن به تبریز بازگشت.

تحصیلات

شهید خیابانی بعد از مراجعت به تبریز مشغول تحصیل علوم دینی شد. فقه و اصول را از میرزا ابوالحسن آقا مجتهد انگجی آموخت و در آن دو رشته از بهترین و مبرّزترین شاگردان حوزه درس ایشان بود و در اندک زمانی به دلیل برخورداری از هوش فراوان و کوشش بسیار به مراتب بالای علمی نائل آمد.

وی علم هیئت و نجوم و حساب را در نزد مرحوم میرزا عبدالعلی، منجّم معروف، تحصیل کرد و در آن فن نیز گوی سبقت را از هم دوره های خود ربُود و در اندک زمانی توانایی حل مسائل مشکل هیئت را پیدا کرد. او در علم حکمت و کلام و طبیعیات و تاریخ و ادبیات نیز مهارتی در خور ستایش داشت.

مقام اخلاقی:

به ادمه

شهید خیابانی علاوه بر مقامات علمی در اخلاق نیز مقام بلندی داشت. پس از وفات مرحوم آقای حاجی سید حسین پیش نماز، پدرزن فقید آن شهید ـ که در مسجد جامع تبریز امامت داشت ـ خیابانی قریب چهار سال، ظهرها در مسجدجامع و شب ها و صبح ها در مسجد کریم خان، امام جماعت بود و بیش از هزار نفر در نماز جماعت به او اقتدا می کردند.

زندگی سیاسی

در سال 1324 ق (1285 ش) حکومت ایران تغییر یافته، اصول حکومت شورایی در ایران برقرار شد. دوره دوم زندگی مرحوم خیابانی شروع شد و او مقدمات دوره فعالیت های سیاسی خود را فراهم کرد. در ایامی که قوای ارتجاع و قشون محمدعلی میرزا پیرامون تبریز را محاصره و آب و آذوقه را به روی اهالی شهر بسته بودند، خیابانی تفنگ بر دوش، در سنگرها و به همراه مجاهدان، به دفاع از عدالت و آزادی می پردازد. او زمانی که از برخی مجاهدان اندک سستی حس می نماید، با بیانات شیرین و نطق های مهیّج، آنها را تشجیع می کند و روح تازه ای در کالبد افسرده آنها می دمد.

شیخ محمد خیابانی در عین مجاهدت، عضو مؤثّر انجمن ایالتی بود و بعد از خاتمه سلطنت محمدعلی میرزا به نمایندگی مردم و مجلس شورای ملی، با رأی چشم گیر انتخاب شد.

خیابانی در مجلس

شیخ محمد خیابانی در سال 1288 به جهت برخورداری از سابقه درخشان، به عنوان نماینده مردم تبریز برای مجلس دوّم انتخاب شد. وی بعد از انتخابات به تهران عزیمت نمود و در دفاع از آزادی و حقوق ملت از هیچ کوشش فروگذار نکرد. در طول مدت نمایندگی، استقلال رأی و شیوه خود را حفظ نمود. او در سنگر قانون گذاری خود را وارث خون هزاران شهید انقلاب می دانست و با موضع گیری های آگاهانه و ضدّاستبدادی و ضدّاستعماری، در کنار نمایندگان متعهّدی چون آیت اللّه مدرس به دفاع از مردم ستم دیده ایران پرداخت.

نطق خیابانی در مجلس

در بحث مجلس درباره اولتیماتوم روس ـ که نوعی باج خواهی همسایه شمالی به حساب می آمد ـ خیابانی نطق غرّا و گیرایی ایراد نمود. آن شهید راه عدالت و آزادی، پس از شرح وضعیت حکومت ها در جهان و ذکر حق حاکمیت ملت ها، از دولت می خواهد که به هیچ وجه این اولتیماتوم را نپذیرد و تخلّف آنها را از معاهدات بین المللی گوش زد کند. شهید خیابانی معتقد بود: دولت سزاوار است با کمال احترام بگوید که این تقاضا خلاف معاهدات و خلاف عهدهایی است که در عالم بسته شده است. هیچ کس و هیچ دولتی حق ندارد که اختیار و آزادی و استقلال کسی یا دولتی را از دست آنها بگیرد، مگر این که به همان شیوه کهن دو هزار سال قبل برگردد. قبول این تقاضا رخنه به استقلال ایران است. ممکن نیست این ملت امور کشور و اختیار و استقلال خود را به دیگران واگذار کند....

استقلال مواضع

اغلب عالمان دینی که برای اصلاحات اجتماعی به پا می خیزند، از استقلال موضع برخوردارند. اینان از همان ابتدا با اتکا به قدرت لایزال الهی برای استقرار بخشیدن به دین خدا و نجات جامعه به پا می خیزند و در این کار لحظه ای دچار تردید نمی شوند و در طول مبارزه علی رغم روبه رو شدن با انواع مشکلات، استقلال رأی خود را حفظ می کنند. شیخ محمد خیابانی نیز دارای چنین خصوصیت بارزی بوده است.

سخنرانی خیابانی در میتینگ سبزه میدان تهران

پس از آن که دولت وقت به صلاح دید ناصرالملک نایب السلطنه اولتیماتوم را قبول کرد و مجلس دوّم را بست، در حقیقت یک کودتا در ایران شروع شد. مرحوم خیابانی در اجتماع اعتراض آمیز مردم در سبزه میدان شرکت کرد و در این مراسم علیه کودتا و حکومت وقت و اولتیماتوم سخنرانی کرد و مواضع خود و آزادی خواهان را بازگو نمود.

نیروهای یپرم خان در پی دستور وزیر امورخارجه، برای دستگیری خیابانی و دیگر یارانش به سبزه میدان آمدند، اما اثری از خیابانی نیافتند. پس از این واقعه آقای معتمدالتجار به خیابانی پیشنهاد می کند که آن شب را در منزل او بگذراند. اما شیخ می گوید، وظیفه خود را انجام دادیم و نتیجه هم گرفتیم. دستگیری من برای آنها هنگامی ارزش داشت که مراسم برپا نشده و نطقی ایراد نشده بود. اما اینک ما اسرار را برای مردم فاش کردیم و جامعه را آگاه ساختیم.

هجرت

بعد از ماجرای بسته شدن مجلس و سخنرانی در سبزه میدان، خیابانی برای زیارت مرقد امام هشتم و اقوام خود، همراه خانواده اش به مشهد می رود و سه ماه در آن جا می ماند. سپس عازم باکو و تفلیس می شود و از آن جا از طریق راه آهن به تبریز باز می گردد. در این ایام صمدخان شجاع الدوله از طرف روس ها حاکم تبریز شده بود؛ در نتیجه وارد شدن به تبریز برای او میسّر نبود. اطرافیان خیابانی به مشاوره پرداختند و قرار شد خانواده خیابانی به تبریز عازم شوند و خود او برای مدتی در پتروفسکی نزد عمو و سایر خویشاوندان خود بماند ولی او راضی به این کار نبود. لذا پس از مدت کوتاهی عازم تبریز شد.

مراجعت به تبریز

در دوره تسلط صمدخان شجاع الدوله دست نشانده روس ها، مرحوم خیابانی به صورت مخفیانه به تبریز آمد و بلافاصله به خانه خود وارد شد. چون صمدخان در پی او بود، خانواده اش او را پنهان کردند و فقط یکی دو نفر از دوستان نزدیکش از آمدن او به تبریز آگاه بودند.

شیخ محمد خیابانی یک ماه به صورت مخفی در تبریز ماند و نهایتا رفقای او چنین مصلحت دیدند که ورود او را به صمدخان شجاع الدوله اطلاع دهند. این کار صورت می گیرد و بعد از مذاکره حکمی مبنی بر مصونیت خیابانی صادر می شود. در این حکم شرط مصونیت او اشتغال صرف به امامت جماعت و تجارت ذکر می شود.

مرحوم بادام چی می گوید: مدتی شیخ در تبریز به کار امامت جماعت و تجارت مشغول شد، ولی در خفا ارتباط خود را با یاران و آزادی خواهان برقرار می کرد و آنان در مسائل کشوری مشورت هایی با خیابانی انجام می دادند. کلیه فعالیت ها به صورت مخفی انجام می گرفت تا این که اوضاع به قدری به وخامت گرایید که آتش قیام شعله ور شد

شهادت روحانی آگاه و مبارز انقلابی "شیخ محمد خیابانی" در تبریز(1338 ق)
شهادت روحانی آگاه و مبارز انقلابی "شیخ محمد خیابانی" در تبریز(1338 ق)

شهادت روحانی آگاه و مبارز انقلابی "شیخ محمد خیابانی" در تبریز(1338 ق)

شیخ محمد خیابانی در سال 1297ق در خامنه از توابع شبستر به دنیا آمد. در ابتدا مدتی به همراه پدر به کار تجارت مشغول بود، اما گرایش روحی به فراگیری علم او را به سلک روحانیت در آورد. شیخ محمد مدارج علمی را به سرعت پیمود و در درس عالی فقه و اصول و هیئت و نجوم شرکت کرد. در محاصره‏ی تبریز، وی از ارکان فکری و رهبری مردم بود و با لباس روحانیت و تفنگ بر دوش در سنگرها به دفاع از شهر و ناموس و حیثیت مردم مسلمان در مقابل سپاه متجاوز عین الدوله صدراعظم قاجار پرداخت. پس از خلع محمدعلی شاه از حکومت، از طرف مردم تبریز به مجلس شورای ملی راه یافت، و در کنار افرادی همچون شهید مدرس به دفاع از حقوق مردم قیام کرد. از قاجار کارهای درخشان خیابانی در مجلس دوم، اعتراض شجاعانه و کارساز او علیه اولتیماتوم استعماری دولت تزاری روس بود. اوضاع نابسامان ایران و اخراج نمایندگان آذربایجان از مجلس شورای ملی، شیخ محمد خیابانی را به تشکیل مجلس محلی و قیام مردمی فرا خواند و در 16 رجب 1338 آن را علنی ساخت. در این قیام تبریز از لوث حضور خائنان و بیگانگان مزدور پاک شد و زمام امور به دست خیابانی و یارانش افتاد. این قیام پیروزمندانه، پنج ماه ادامه داشت. سرانجام با خیانت مخبرالسلطنه که چهره‏ای موجه و ملی داشت، هواداران و یاران خیابانی به قتل رسیده و یا خلع سلاح شدند. در نهایت بر اثر خیانت برخی مزدوران، شیخ محمد خیابانی در 29 ذی‏الحجه‏ی سال 1338 ق (22 شهریور 1299 ش) به شهادت رسید. پیکر وی را در گورستان سید حمزه در تبریز به خاک سپردند. بعدها، این گورستان به مدرسه تبدیل شد و با ویرانی مدرسه، مقبره‏ی خیابانی مظلوم هم از بین رفت.

شهریور91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۲۵
فاصله گلناری
)الهی نامه: این منظومه مجموعه ای است از قصه های گوناگون کوتاه و مبتنی بر گفت و شنود پدری با پسران جوان خود که بیهوده در جست و جوی چیز هایی بر آمده اند که حقیقت آن ها با آنچه عامه ی مردم از آن ها می فهمند،تفاوت دارد.
ž2)مصیبت نامه:از دیگر منظومه های مهم عطار،مصیبت نامه است در بیان مصیبت ها و گرفتاری های روحانی سالک و مشتمل است بر حکایت های فرعی بسیار که هر کدام از آن ها جداگانه نیز خالی از فایده و نتیجه نیست.
ž3)مختار نامه:عطار یکی از شاعرانی است که به سرودن رباعیات استوار و عمیق عارفانه و متفکرانه مشهور بوده است. رباعیات وی گاهی به رباعیّات خیّام نسبت داده و در مجموعه ی ترانه های وی به ثبت رسانده اند. همین آمیزش و نزدیکی فکر و اندیشه،کار تمیز و تفکیک ترانه های این دو شاعر بزرگ نیشابور را دشوار می سازد.
  آفتاب: 25 فروردین‌ماه روز بزرگداشت عطار نیشابوری شاعر و عارف معروف قرن هفتم هجری نام گرفته است. با توجه به اهمیت اندیشه های عرفانی عطار در شکل‌دهی به عرفان اسلامی و مقام والایی که وی در غزل و شعر پارسی دارد و همچنین گمنامی نسبی او در مقایسه با قله های دیگر شعر ایرانی و عرفان اسلامی نکاتی در باب این چهره ماندگار، اعجاب‌برانگیز و تأثیرگذار در تاریخ تفکر ایرانی – اسلامی اشاره می‌شوند. 

نیوتن می‌گوید بر شاخ غولان اندیشه ایستاده است و اگر این غولان نبودند وی مجالی برای رسیدن به دستاوردهای علمی خویش نداشت. 
Quartet
این نکته در باب بزرگان اندیشه ایرانی – اسلامی چون مولوی، سعدی، حافظ، ملاصدرا و خواجه نصیرالدین توسی هم صدق می کند. افرادی چون فارابی، غزالی، رودکی، فردوسی و ابن سینا بودند که باعث شدند چنین بزرگانی در تمدن ما برویند و معارفی را از اندیشه های خود متأثر کنند.

به صورت خاص در حوزه عرفان ایرانی – اسلامی اگر افرادی چون سنایی و بخصوص عطار نبودند امکان آنکه بزرگی چون مولوی فرصت بروز و نمود پیدا کند اندک بود. 

ما بسی از مولوی یاد می‌کنیم، اشعار او را می‌خوانیم و شاهدیم که اندیشه و اشعار وی حتی در مغرب زمین مورد توجه قرار گرفته‌اند، اما هم برای فهم اندیشه‌های ژرف و غنی مولوی و هم برای پی بردن به سیر تکامل این اندیشه‌ها، احاطه به افکار افرادی چون عطار ضروی است، چرا که رگه‌های بسیاری از این افکار در اندیشه‌ها و اشعار فردی مانند عطار موجودند.

 

حکایتی از مصیبت نامه عطار

 آن یکی دیوانه را  می تاختند          کودکانش سنگ می انداختند

در گریخت او زود در قصر عمید         بود او در صدر آن قصر مشید

دید در پیشش نشسته چند کس      باز می رانند از رویش مگس

بانگ بروی زد عمید از جایگاه            گفت ای مدبر که داد اینجات راه

گفت بود از دیده من خون چکان        زآنکه سنگم می زدند این کودکان

آمدم کز کودکان بازم خری                خود تو صدباره زمن عاجز تری

چون تو را در پیش باید چند کس        تا زرویت باز می راند مگس

روز 25 فروردین ماه در تقویم رسمی کشور به نام عطار نیشابوری نامگذاری شده است و همه ساله مراسم بزرگداشت این شاعر و عارف نامی در شهر نیشابور برگزار می شود.

همایش سال روز ملی عطار نیشابوری 25 فروردین ماه با پیام فرهنگ و ارشاد اسلامی و حضور شخصیتها و عطارشناسان و اندیشمندان در نیشابور برگزار خواهد شد و در این روز پیام احمد مسجد جامعی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران در سراسر جهان مخابره خواهد شد و در بیش از 25 کشور جهان آیین و مراسم ویژه بزرگداشت عطار نیشابوری این شاعر و عارف وارسته و شهیر ایران و جهان برگزار خواهد شد.

با برنامه ریزی به عمل آمده امسال (سال 1384) با برپایی همایش علمی به تمام ابعاد محققانه این شاعر و عارف پرداخته می شود.

برنامه های این روز با صدا درآمدن (زنگ عرفان) در تمامی مدرسه های شهرستان نیشابور آغاز می شود و سپس همایش علمی اندیشمندان و محققان علم و ادب و عرفان با حضور چون استاد: دکتر جلال الدین کزازی، دکتر تقی پور نامداریان، دکتر محمدجعفر یاحقی، دکتر رضا اشرف زاده، دکتر رضا انزابی نیاد و دکتر بهروز ثروتیان در محل فرهنگسرای سیمرغ در نوبت صبح برگزار خواهد شد و سپس گلباران مقبره عطار نیشابوری، این شاعر و عارف نامی ایران توسط دانش آموزان انجام خواهد شد.

اجرای موسیقی سنتی، انتشار بولتن جهت معرفی اثر و شخصیت عطار نیشابوری، سخنرانی اساتید برجسته دانشگاه و برگزاری نمایشگاه کتاب و صنایع دستی از دیگر برنامه های بزرگداشت روز عطار نیشابوری است.

یکی از سرآمدان شعر و ادب فارسی، عطار نیشابوری است. مورخان و محققان، نام او را «محمد» و لقبش را «فرید الدین» و کنیه اش را «ابوحامد» نوشته اند. در اشعارش بیشتر به «عطار» تخلص نموده و گاهی هم «فرید» را که بی گمان مخفف لقب اوست ـ برای تخلص شعری خود برگزیده است. نام پدر عطار هم ابراهیم و کنیه او ابوبکر است و بعضی به اشتباه، جز این نوشته اند. مادر او هم چنانکه از فحوای کلام عطار بر می آید، زنی اهل معنی و خلوت گزیده بوده است. عطار در وصف مادر خود سروده است.

اگر چه رابعه صد تهمتن بود      ولیکن ثانبه این نیک زن بود

چنان پشتم قوی داشت آن ضعیفه    که ملک شرع را روی خلیفه.....

نبود او زن که مرد معنوی بود     سحرگاهان دعای او قوی بود

سال تولد شیخ را که اکثر مورخان 512 یا 513 در «کدکن نیشابور» نگاشته اند، که به دلایلی نادرست است. زیرا اگر شهادت او را در سال 618 و در قتل عام نیشابور به دست مغول درست بدانیم به ناچار باید مدت عمر او را یکصد و شش سال پنداشت که این نظر، با اشعار شیخ که عمر خود را از سی سالگی تا هفتاد و اند سالگی ذکر کرده، سازگار نیست. آخرین سالی را که عطار برای عمر خود ذکر کرده است، «هفتاد و اند» است:

مرگ در آورد پیش، وادی صد ساله راه      عمر تو افکند شست بر سر هفتاد واند

 

خی

درباره ی خیام

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۲۲
فاصله گلناری
خلاصه ای از زندگی نامه شیخ صدوق


پدید آورنده : تهیه و تنظیم: ناصر بابامحمدی ، صفحه 38
 

مطالعه زندگی نامه مردان بزرگ، بهترین سرمشق هدایت و سرمایه خوش بختی برای همگان به ویژه نسل جوان است. به ویژه اگر موضوع سخن، موفقیت دانش مندان ایرانی، در عرصه های گوناگون علمی باشد که در این صورت اثر فراوانی داشته و مایه غرور ملی و مباهات برای هر ایرانی است.

یکی از بزرگ ترین شخصیت های جهان اسلام و برجسته ترین چهره های درخشان علم و فضیلت شیخ صدوق است. او با جمع آوری روایات و تألیف ده ها جلد کتاب نفیس و ارزش مند، به اسلام و عالم تشیع خدمت کرد. تألیفات این عالم بزرگ اسلام، فراوان و متنوع، در علوم و فنون مختلف اسلامی گنجینه ای پایان ناپذیر است که با وجود گذشت بیش از یک هزار سال از تاریخ تألیف آن ها، هم چنان ارزش و اعتبار خود را حفظ کرده و از جایگاهی بس رفیع و والا برخوردار و در صدر قفسه کتاب خانه ها و سینه فقها و دانش مندان جای گرفته است.

 

 

تاریخ ولادت شیخ صدوق

محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، مشهور به شیخ صدوق در زمان غیبت صغرا و به دعای حضرت صاحب الامر(عج) در شهر مقدس قم چشم به جهان گشود. هیچ یک از تذکره ها تاریخ ولادت وی را مشخص نکرده اند، اما آن چه مسلم است، ولادت ایشان قبل از 305 هجری قمری نبوده و تنها به این اشاره شده که شیخ صدوق در یکی از سال های 306، 307 و 308 هجری قمری به دنیا آمده است.

شیخ صدوق، روزگار کودکی و جوانی اش را در دامان علم و فضیلت و زهد و تقوای پدر بزرگوارش، علی بن بابویه سپری کرد و در محضر پدر، علوم و معارف را همراه با تربیت های علمی و اخلاقی فرا گرفت و تجسم اخلاق اسلامی در اعمال و رفتار پدر، در لحظه لحظه زندگی او اثر گذاشت. پدری که در اوج علم و فقاهت و شهرت و محبوبیت، از راه دکه ای کوچک که در بازار قم داشت، امرار معاش می کرد و زندگی خود و خانواده اش را با کسب و کار و در نهایت زهد و قناعت می گذراند و پیوسته به حفظ آثار و احادیث اهل بیت(ع) و پاس داری از آرمان های بلند تشیع می پرداخت. این ارزش های والا و عظمت های روحی پدر بزرگوارش، تأثیری انکار ناپذیر در شکل گیری جنبه های روحی و معنوی شیخ صدوق داشت و سبب شد در مدتی کوتاه به قله های کمال دست یابد و در سن بیست سالگی، هزاران حدیث و روایت را حفظ کند.

شیخ صدوق بیش از بیست سال، از دوران پربرکت حیات پدر را درک کرد و در این مدت، از محضر پدر و دیگر عالمان قم علم آموخت و حکمت اندوخت. در سن 22 یا 23 سالگی بود که پدر بزرگوارش دار فانی را وداع کرد و وی از نعمت وجود این مربی بزرگ محروم شد و از آن پس وظیفه سنگین گسترش احادیث آل محمد(ص) و هدایت امت به عهده وی قرار گرفت و دوران جدیدی را آغاز کرد.

لقب های شیخ صدوق

برخی دانش مندان، از جمله شیخ طوسی و نجاشی، وی را رئیس المحدثین و صدوق الطائفته می نامند و برخی دیگر از علما و دانش مندان القاب دیگری برای ایشان برگزیده اند و همه علما و فقها و دانش مندان بزرگ اسلام، با احترام به شیخ بزرگوار نگریسته اند و به عدالت او اشاره و مقام شامخ علمی شیخ را با عباراتی تصدیق کرده اند که می توان به بزرگانی چون شیخ طوسی، نجاشی، سید بن طاووس، سید محقق داماد، علامه مجلسی، علامه بحرانی، شیخ بهایی، سید محمدباقر خوانساری اشاره کرد.

شیخ صدوق، پس از فوت پدر بزرگ وارشان، با این که جوان بود، به سرعت آوازه فضل و دانشش شهرهای ایران و عراق را فرا گرفت و دانش مندان اسلامی، آرزو داشتند شیخ را ببینند و حدیث را از وی بشنوند. او مشتاق شنیدن احادیث محدثان بود و به شهرهایی که حوزه علمیه داشتند، سفر می کرد تا علوم و احادیث خود را به دیگران منتقل کند و از علوم دیگران بهره مند شود. سرانجام در رجب سال 339 هـ.ق، رکن الدوله دیلمی و اهالی ری از او خواستند به ری بیاید و شیخ دعوت آنان را پذیرفت و عازم ری شد و به ترویج مذهب شیعه پرداخت.

فقها و بزرگان شیعه، شیخ صدوق را بیش تر با لقب رئیس المحدثین می شناسند، زیرا او در شناخت احادیث، آگاه و در حفظ و جمع آوری آن ها کوشا بود و حدود سی صد جلد کتاب از احادیث پیامبر و ائمه معصومین(ع) را جمع آوری کرده است که این تألیفات ارزش مند، از زمان تألیف ت کنون مورد توجه علما، فقها و دانش مندان اسلامی و مورد استفاده محققین و اندیش مندان و طلاب علوم دینی است که شرح آن در این مختصر نمی گنجد.

استادان شیخ صدوق

شاید بتوان گفت یکی از عوامل مؤثر در موفقیت صدوق استادان بسیار زیادی است که دیده و از خرمن علوم آن ها خوشه ها برگرفته است. او ابتدا از محضر پدر خود علی بن بابویه درس آموخت و افزون بر آن در مجالس و محافل درسی بزرگان علم و ادب حاضر می شد، به گونه ای که بعضی از علما گفته اند: تعداد استادان صدوق از دویست نفر متجاوز است. از جمله بزرگانی که صدوق از محضر آنها بهره برده می توان به ابوجعفر محمد بن یعقوب کُلینی نویسنده متاب گرانمایه اصول کافی اشاره کرد.

 

 

 

کلینی و صدوق

پس از مرحوم کلینی نویسنده کتاب ارزشمند اصول کافی، صدوق از بزرگترین محدثان عصر خود به شمار می آید که علاوه بر ضبط و نقل حدیث، در علوم دیگر نیز تبحر داشته و تألیفات بسیاری از خود به جای گذاشته است. صدوق سالها از محضر کلینی استفاده نموده و به شنیدن و جمع آوری احادیث ائمه (ع) مشغول بوده است؛ اما بر خلاف شخصیت علمی کلینی که بیشتر از جهت جمع آوری، بررسی و نقل حدیث مشهور است، شیخ صدوق در سه زمینه روایت، مباحث کلام و فقه برحسته و ممتاز بوده است.

 

 

 

شاگردان شیخ صدوق

صدوق، به خوبی دریافته بود که بهترین شیوه برای حفظ و حراست از سخنان پیشوایان دین که در هر زمان ممکن است مورد تعرض و دستبرد قرار گیرد، انتقال به سینه دلسوختگان مکتب اهل بیت می باشد؛ از همین رو با پرورش شاگردان و طالبان دانش، به نگهداری و صیانت از این میراث گران بها پرداخت. از میان مهم ترین شاگردان وی می تواند به دانشمند بلند آوازه، محمد بن نُعمان معروف به شیخ مفید نام برد که خدمات بسیاری به جهان اسلام ارائه کرد، و آثار به جای مانده از وی حکایت از وسعت معلومات او دارد. به تعدادی از شاگردان شیخ اشاره می کنیم:

شیخ مفید، ابن غضائری، ابو عبدالله، حسین بن عبید الله بن ابراهیمله، برادرش حسین بن علی بن بابویه قمی

شیخ جلیل، ابو الحسن، جعفر بن حسین حسکه قمی، استاد شیخ طوسی، شیخ ابو جعفر، محمد بن احمد بن عباس بن فاخر دوریستی، معاصر شیخ طوسی، برادر زاده اش شیخ ثقة الدین حسن بن حسین بن علی بن موسی بن بابویه

حسن بن محمد قمی (مؤلف تاریخ قم)، علی بن احمد بن عباس نجاشی (پدر نجاشی)، شیخ ابو البرکات، علی بن حسن خوزی، ابو القاسم، علی بن محمد بن علی خزاز، ابو زکریا، محمد بن سلیمان حمرانی

صدوق

 

 

آثار شیخ صدوق

شیخ صدوق این عالم بزرگ و محدث گران قدر تألیفات با ارزش بسیاری از خود به جا گذاشت. شیخ طوسی در این باره می نویسد: « او سیصد کتاب تألیف کرده است» کتاب های شیخ صدوق همه در نهایت نیکویی و استحکام و در زمینه های متنوعی نوشته شده اند، که این خود نشانگر قدرت علمی و آشنایی گسترده او با علوم اسلامی است. برخی از مهمترین آثار ایشان عبارتند از:

1- من لا یحضره الفقیه (دومین کتاب از کتب اربعه)

2- علل الشرایع (درباره فلسفه احکام و علت تشریع آن‌ها است)

3- کمال الدین و تمام النعمه (درباره اثبات وجود امام زمان و غیبت طولانی آن حضرت از نظر عقلی و نقلی)

4- کتاب التوحید

5- الخصال

6- الامالی

7- عیون الاخبار الرضا

8- کتاب صفات شیعه

9- کتاب مصادقه الاخوان

10- کتاب اثبات ولایت علی علیه‌السلام

11- کتاب معرفت

12- کتاب مدینه العلم

13- کتاب مقنع در فقه

14- کتاب معانی الاخبار

15- کتاب مشیخته الفقیه

 

اردیبهشت92

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ آذر ۹۹ ، ۰۰:۱۹
فاصله گلناری

سیمین دانشور نویسنده و همسر مرحوم جلال آل احمد عصر امروز در سن 90 سالگی در تهران درگذشت.

بنا بر این گزارش وی در چند سال گذشته با مریضی دست به گریبان بود به نحوی که حال وی در هفته های اخیر رو به وخامت رفته بود.

سیمین دانشور (زاده ۸ اردیبهشت سال ۱۳۰۰ شمسی در شیراز) نویسنده و مترجم ایرانی است. او دارای مدرک دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه تهران و استاد بازنشسته این دانشگاه بود.

سیمین دانشور نخستین زن ایرانی است که به صورتی حرفه‌ای در زبان فارسی داستان نوشت. از وی همواره به عنوان یک جریان پیشرو و خالق آثار کم نظیر در ادبیات داستانی ایران نامبرده می‌شود.

یکی از نزدیکان مرحوم سیمین دانشور علت فوت این نویسنده را کهولت سن و آنفولانزای شدید عنوان کرد.

علی دهباشی در این باره به فارس گفت: سیمین دانشور پس از تحمل یک دوره بیماری که در این اواخر دچار آن شده بود سرانجام در ساعت 16 امروز (پنجشنبه) درگذشت.

وی ادامه داد: مرحوم سیمین دانشور در آستانه 91 سالگی بود و کهولت سن وی در فوت وی موثر بود؛ ضمن این که در این اواخر نیز مرحوم سیمین دانشور دچار یک آنفولانزای شدید شده بود که این عامل نیز در فوت وی تاثیر زیادی داشته است.

دهباشی درباره زمان دقیق مراسم تشییع این بانوی نویسنده گفت: مراسم تشییع وی قطعا روز جمعه نخواهد بود و احتمالا روز شنبه و حتی یکشنبه خواهد بود.

وی درباره مکان خاکسپاری مرحوم سیمین دانشور واین که وی در کنار همسرش جلال آل احمد دفن خواهد شد نیز گفت: ابتدا باید وصیتنامه مرحوم سیمین دانشور خوانده شود و آن گاه در این باره تصمیم گیری خواهد شد.

تسلیت حداد عادل
غلامعلی حداد عادل رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ، در پیامی با اظهار تاسف از درگذشت سیمین دانشور فقدان وی را به جامعه ادبی و اهل علم و فرهنگ جمهوری اسلامی ایران تسلیت گفت.

متن پیام حداد عادل به این شرح است: بسمه تعالی، درگذشت نویسنده ارجمند ، خانم سیمین دانشور همسر نویسنده بزرگ زنده یاد جلال آل احمد موجب تاسف فراوان شد.

فقدان این بانوی هنرشناس و ادیب دانشمند را به جامعه ادبی و اهل علم و فرهنگ در جمهوری اسلامی ایران تسلیت می گویم.  

نگاهی به آثار دانشور
از جمله تالیف ها و ترجمه های سیمین دانشور عبارت‌اند از:

«آتش خاموش» 1327

«سرباز شکلاتی » اثر برناردشاو ،1328

«دشمنان» اثر آنتوان چخوف ، مجموعه ی داستانهای کوتاه ، 1328

«بتاتریس» اثر شنیتسلر ،1332

«رمز موفق زیستن » اثر دیل کارنگی ،1332

«کمدی انسانی » اثر ویلیام سارویان،1334

«داغ ننگ » اثر ناتا نیل هارثون ، 1334

همسر جلال آل احمد درگذشت

 سیمین دانشور نویسنده و مترجم، عصر امروز درسن 90 سالگی در تهران درگذشت.

به گزارش مهر سیمین دانشور نویسنده و مترجم ایرانی و همسر جلال آل احمد در سن 90 سالگی در تهران درگذشت.

 

 

به بهانه سالگرد در گذشت جلال آل احمد

 

«جلال عزیزم ، قربانت گردم .رفتم و از سخت جانی خود شرمنده ام. بی تو یکدم زیستن شرط وفاداری نبود .وقتی از تو جدا شدم همان طور که پیش بینی می کردم ، مثل جفت مرغ مهاجر چنان اندوهی فر گرفتم که از گریه نتوانستم خودداری کنم ..............هرچه می کوشیدم خود را آرام کنم نمی توانستم .اکنون که این کاغذ را مینویسم کمی آرام شده ام .

جلال عزیز اگر تو بودی ، دیگر هیچ غصه ای نداشتم و باور کن که با وجود تمام این تشریفات انگار یک خاری در گلویم نشسته است . زن مهماندار که اشک های مرا دید پرسید از معشوقت جدا شده ای؟»

سه شنبه دوم سپتامبر 1952   11 شهریور1331

 

(نامه  سیمین دانشور برای جلال آل احمد . نامبرده در این تاریخ برای استفاده از بورس فولبرایت سفری یک ساله را به مقصد آمریکا آغاز می کند و در دانشگاه استنفرد در زمینه جمال شناسی و داستان نویسی مشغول به تحصیل می شود)

روز 18 شهریور 1348زندگی مشترک جلال آل احمد با سیمین دانشور که از آشنایی این دو در سال 1327 و ازدواج آنان در 1329شروع شده بود،با مرگ جلال به پایان رسید .

روحش شاد 

 

 

سرنوشت خانه‌ سیمین و جلال‌ چه می‌شود؟ 

ادبیات - ایسنا نوشت:

 

ویکتوریا دانشور خواهر سیمین دانشور با انتقاد از بحث‌هایی که درباره خانه به یادگار مانده از سیمین دانشور و جلال آل احمد مطرح می‌شود، گفت: «چون خانه سیمین دست ماست باید این خانه را تعمیر کنیم، خواهرم در زمان حیاتش به من سفارش کرد که خانه به میراث فرهنگی داده شود تا چراغ خانه روشن باشد ، کسی نگهدار خانه باشد تا اسم او و جلال زنده باشد.»

وی ادامه داد: «ما شش خواهر و برادر بودیم که اکنون این خانه، شرعی و قانونی فقط به من می‌رسد.»

او درباره‌ی وصیت‌نامه‌ای که از سیمین دانشور به جای مانده، گفت: «وصیت‌نامه‌هایی که سیمین نوشته رسمی نبوده و اگر می‌خواسته واقعا چیزی را به کسی بدهد، باید به محضر می‌رفته، به هرحال ما وصیت‌نامه‌ای از او داریم که تمام وصیت‌نامه‌های قبلی‌اش را فسخ کرده است.»

خواهر سیمین دانشور درباره‌ واگذاری خانه به میراث فرهنگی نیز گفت: «من قصد دارم خانه را تعمیر کنم و براساس قانون آن را به میراث فرهنگی بدهم. قانون احترام دارد و ما هم می‌خواهیم این خانه حفظ شود و براساس وصیتی که سیمین کرده، بنیادی برای سیمین و جلال در آن خانه ایجاد شود.»

ویکتوریا دانشور هم‌چنین درباره‌ کتاب‌هایی که از سیمین و جلال در این خانه باقی‌ است، گفت: «از طرف وزارت ارشاد، آقای حمیدی بهترین متخصصان خودشان را فرستادند و یک هفته این کتاب‌ها را شماره‌گذاری کردند، اما این کتاب‌ها، کتاب‌های معمولی هستند که در هر کتابفروشی پیدا می‌شوند و کتاب خطی در میان آنها نیست، اما به هرحال این کتاب‌ها شماره‌گذاری شده‌اند و در اتاقی نگهداری می‌شوند که ما در این اتاق را بسته‌ایم تا در این خانه بماند.»

 

 

پاسخ رندانه جلال آل احمد به ناشری که او را برای مشاوره می​خواست 

کتاب - آل احمد گفت اولین شرطش این است که من پیشنهاد نمی‌کنم. شما بپرسید، هر چه را قبلا چاپ نشده می‌بینم و در یک کلمه می‌گویم بله یا نه، وقت پرچانگی ندارم.

 

فارس گزارش داد: 18 تیر سومین سالگرد درگذشت مهدی آذریزدی، نویسنده کودک و نوجوان بود. آذریزدی که تنها تحصیلات مکتبخانه‌ای داشت از همان دوران کودکی برای تامین معاش وارد محیط های کارگری شد. وی مدتی را هم به حروفچینی در چاپخانه مشغول شد. در ادامه بخشی از خاطرات او در انتشارات امیرکبیر و خاطره‌اش از رویارویی و روش و سلوک جلال آل‌احمد نقل می‌شود.

 

مهدی آذریزدی نیز خاطره‌ای از آن سال‌ها را به یاد می‌آورد: اوایل کار موسسه انتشارات امیرکبیر بود در سال 1329- اولین کتابی که امیرکبیر زیر چاپ بُرد «تاریخ علوم پیر روسو» ترجمه حسن صفاری بود که کتاب آبرومندی بود. آشنایی صفاری با جعفری، مدیر انتشارات امیرکبیر، از کتاب فروشی و چاپ‌خانه علمی شروع شده بود که کتاب‌های صفاری قربانی را منتشر می‌کرد. در این موقع من هم از علمی بریده بودم و چند ماهی از اوایل فعالیت امیرکبیر در آنجا کار می‌کردم(بیش از این نمی‌خواهم در این‌باره حرفی بزنم).

جعفری که خود چندان کتاب‌خوان نبود دلش می‌خواست کار انتشاراتش در میان کارهای کتاب‌فروشان شاخص باشد که تا آخر هم این آرزو را داشت و به آن هم رسید. نمی‌دانم اعتقاد و اعتماد جعفری به آل‌احمد از کجا آمده بود اما ایشان را دیده بود و به اصرار خواسته بود که مشاور موسسه باشد و به او گفته بود: همه ناشران یک مشت انتشارات بازاری و معمولی دارند و چند تا هم کتاب خوب‌تر که بر حسب تصادف به دستشان افتاده. من می‌خواهم اصلا کتاب بی‌ارزش چاپ نکنم و همه کارهایم مورد توجه اهل فن باشد اما کتاب‌هایی به ما عرضه می‌شود که نمی‌توانیم ارزش آنها را بسنجیم. از شما می‌خواهم در انتشار کتاب ما را همراهی کنید که اشتباه نکنیم. هر شرطی را می‌پذیرم و هر حرفی را تعهد می‌کنم.

 

آل احمد گفت: اولین شرطش این است که من پیشنهاد نمی‌کنم. شما بپرسید، هر چه را قبلا چاپ نشده می‌بینم و در یک کلمه می‌گویم بله یا نه، وقت پرچانگی ندارم. ماهی هم ... تومان می‌گیرم اعم از اینکه در آن ماه چیزی به من ارائه داده باشید یا نه.

جعفری گفت: این مبلغ که خیلی زیاد است و من خودم کمتر از این مزد می‌گیرم. جلال گفت: خودت باید ببینی برایت صرف می‌کند یا نه. برای من کمتر صرف نمی‌کند. جعفری گفت: در این صورت شما نظرتان را در باره هر کتاب بنویسید تا ما هم نقاط ضعف و قوت آن را بدرستی بفهمیم و باد بگیریم.

جلال گفت: همان که گفتم: بله یا نه. اگر بخواهی نظرم را مانند یک بحث انتقادی بنویسم آن وقت برای هر کتاب همان مبلغ را می‌گیرم چه رد کنم و چه قبول کنم چون که وقت ما هم برای خودمان مانند سرمایه شما برای خودتان ارزش دارد. اگر می‌بینی برایت صرف نمی‌کند باید با کس دیگری مشورت کنی.

جلال صریح و تند و قاطع حرف می‌زد. این برخورد طرفین را راضی نکرد و گفتگو رها شد و توافق سرنگرفت. موسسه کتاب‌های بازاری چرندی هم چاپ کرد که فروش نداشت و آبرومند نبود. تجربه موسسه کم‌کم زیاد شد و امیرکبیر، ناشر نامدار، چنان که می‌خواست شاخص هم شد، اما آل‌احمد دیگر موسسه را ندیده گرفت و هیچ یگ از آثارش را به امیرکبیر ارئه نداد.

کتاب پژوهشگران معاصر ایران

از شهریور 91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۹ ، ۱۲:۰۰
فاصله گلناری