به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

وبلاگی درباره ی همه چیز ،عمومی- اجتماعی- جامعه- اخبار و...

یا حسین(ع)

يكشنبه, ۷ دی ۱۳۹۹، ۰۱:۲۸ ب.ظ

 

و اگر خاک کربلا نبود تو را فضیلت نمیدادم ، و اگر آن شخص (امام حسین علیه السلام ) که در آنجا مدفون است نبود نه تو را و نه خانه را خلق مى کردم پس بجاى خود باش و تواضع و خشوع نما، و تکبّر مکن بر کربلا و الّا تو را به جهنّم خواهم انداخت . خصائص الحسینیه ص 327.
و 
قال على بن الحسین علیه السلام اتّخذ اللّه ارض کربلا حرما قبل ان یتّخذ مکّة حرما باربعة عشرین الف عام و انّها تزهر لاهل الجنّة کالکوکب الدّرى . بحار الانوار ج 10 - تحفة الزّائر
امام سجّاد علیه السلام فرمودند: خداوند زمین کربلا را حرم قرار داد 24 هزار سال قبل از آنکه مکّه را حرم قرار دهد، و آن زمین میدرخشد براى مردم بهشت مانند ستاره درخشان .
و عن ابى جعفر علیه السلام قال خلق اللّه کربلا قبل ان یخلق الکعبة باربعة عشرین الف عامٍ و قدّسها و بارک علیها فما زالت قبل ان یخلق اللّه الخلق مقدّسة و مبارکة و لاتزال کذلک و جعلها اللّه افضل الارض فى الجنّة .
و امام باقر علیه السلام مى فرماید: خداوند کربلا را خلق کرد 24 هزار سال قبل از آنکه کعبه را خلق نماید و آن زمین را مقدس نمود و برکت داد و قبل از آن خلق ننموده بود مقدّسى و مبارکى مانند آن زمین و خداوند زمین کربلا را در بهشت افضل زمینها قرار داده است . کشکول النور ج 1 ص 14-


امام حسین

 

آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام

 

ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام

آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام

 

در میکده بودم ولی بیرون شدم چون غافلین

ای وای ازین بی حاصلی عمر جوان گم کرده ام

 

پایان رسد شام سیه آید حبیب من ز ره

اما خدا حالم ببین من مهربان گم کرده ام

 

ای وای ازین غوغای دل از دلبرم هستم خجل

وقت سفر ماندم به گل من کاروان گم کرده ام

 

نعمت فراوان دادی ام منت به سر بنهادی ام

اما ببین نامردی ام صاحب زمان گم کرده ام

 

من عبد کوی عشقم و من شاه را گم کرده ام

آقا تو را گم کرده ام مولا تو را گم کرده ام

 

بنوشتم این نامه چنین با خون دل ای مه جبین

اما ببین بخت مرا نامه رسان گم کرده ام

 


دانلود زیارت عاشورا

 

 

 

از اشک و بکاء بر ارباب می گوییم.

از گریه های آگاهانه گفتیم و اینک رسیده ایم به اشک هایی که بی اراده جاری می شود.

می خواهم تو را به حیرت وادارم.

می خواهم بعد از این همیشه و هر جا و برای هر کس و هر چیز که اشک ریختی، حسین را احساس کنی.

تمامی اشک هایی که به هر دلیلی می ریزی و هر غم و اندوهی که بر دلت می نشیند، بازگشتگاهش حسین است.

پس تو بی آنکه بدانی برای حسین می گریی.

تو اگر محب حسین باشی، حتی اگر او را نشناخته باشی، نامش زیبایش را که بشنوی بی اختیار گریه می کنی.

نام حسین با غم و اندوه همراه شده...

مگر نه اینکه از ابتدای خلقت تا کنون، بر هر کسی و هر چیزی که نام پنج تن را بردند وقتی به اسم ارباب بی کفن رسید، دچار حزن و اندوه گشت؟

حتی اگر ندانی که این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست...

حتی اگر با اربابت احساس نزدیکی نداشته باشی...

حتی اگر به صدای ناله ی دیگری، اشک در چشمانت ننشیند...

حتی اگر از ارباب حقی به گردنت نباشد...

و حتی اگر صفات نیک حسین را ندانی، آیا با شنیدن نامش اندوهگین نخواهی شد؟

حســـــــــــــــــــــــــــــــــین

دلم می گوید:

حسین جزئی از اسم اعظم است.

 

 

 

دوباره بوی محرّم، لباس مشکی ،آه

 دوباره قصّه ماتم، شروع شد ای الله

 دوباره بر درو دیوار، شعر محتشم است

 دوباره اشک دمادم، ز بهر ثارالله

سلام فقط می تونم بگم ببخشید به خاطر غیبت زیادم   ما رو دعا کنید که خیلی محتاج دعای شمائیم

 

دهه اول محرم که یکسال منتظرش بودیم ، امنیت آل الله ، حرمت ناموس عترت پیغمبر ، تشنگی علی اصغر و ...

شروع شد....

 

ماموریت حضرت زینب و امام سجاد ، اسیری آل الله ، قرآن خوندن از روی نی ، جسارت ، دلشوره و اضطراب دختربچه ها....

خودتون فکر کنید که دیگه چه چیزهایی تمام شد و چه چیزهایی شروع شد....

ما کجای کاریم؟ چه کارهایی رو باید شروع کنیم... 


طبقه بندی: قرآن و عترت علیهم السلام، 
 

عصر عاشورا کنار خیمه‌های سوخته 

ذوالجناحی ماند با یال‌های سوخته

در هیاهوی عصر عاشورا، درست زمانی که آسمان سرخ شد، زمین سرخ و چهره برخی از خجالت سرخ؛ صدای شیهه اسبی که در واقع خروش ضجه‌ای از عمق جان بود؛ باد صحرا را به آتش کشید. توفانی از شن به‌پا خاست، غم و غباری عجیب به راه افتاد و در ازدحام خشم و خون و گرد، اسبی بدون سوار پدیدار شد. در همین هنگام، صدای شیون شاعری بلند شد:

ذوالجناح آمد و آیینه زخم است تنش

هر چه آیینه به قربان چنین آمدنش

اسب لنگان لنگان و خون چکان، اما بیقرار، به سمت خیمه خالی خورشید خود را می‌کشید. یال‌های پریشانش، باد را می‌شکافت. کاکل خونینش بوی سیب و گودال قتلگاه می‌داد. از گوشه تیرهایی که به دست و پایش خورده بود خون می‌چکید. زین واژگونش حرف‌های زیادی برای گفتن داشت.

اولین کسی که به سمتش دوید، صبورترین بانوی عالم «زینب» بود. زن‌ها و بچه‌های دیگر هم هراسان رسیدند. نوگلی سراغ بابایش را می‌گرفت. آن یکی سراغ برادرش را. دیگری از خونی که به آسمان رفت، می‌پرسید. اسب ولی سرش را به زیر انداخت و آرام یال‌هایش را تکان و کاکل خونینش را نشان داد و انگار:

با سکوتی به بلندای هزاران فریاد

نوحه می‌خواند و بانوی حرم سینه زنش

ذوالجناح با چشمان پر از اشک خود چه می‌گفت که صدای ولوله ملائک بلند شد؟

اسب توان ایستادن نداشت. در برق چشمان می‌شد خیمه‌ها را دید که به آتش کشیده شده بودند. کودکان را دید که آواره صحرا و خارهای بیابان شدند. تازیانه‌ها را دید که بالا می‌روند و بر بدن‌های نحیف کودکان فرود می‌آیند. همه اینها را دید و به یکباره:

آنقدر از بی‌کسی بر سنگ‌ها کوبید سر

تا که داد آخر به رسم عاشقان جان ذوالجناح

عبدالرحیم سعیدی‌راد / جام جم

فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > گزیده سخنان و نوشته ها (cached)

از حضرت امام سجاد علیه السلام روایت شده است که در روز عاشورا پس از حرکت سپاه دشمن به سوی خیمه ها، امام حسین علیه السلامشتر خود را خواست و بر آن سوار شد و فریاد زد: « ای مردم! سخنان مرا بشنوید و در جنگ شتاب نکنید تا شما را به آنچه حق شما بر من است موعظه کنم و عذر خود را برای شما آشکار سازم. پس اگر انصراف دهید سعادتمند خواهید شد و اگر انصراف ندهید، « خوب بنگرید تا کار شما باعث اندوه شما نگردد. آن گاه درباره من آنچه می خواهید انجام دهید و مهلتم ندهید» (سوره یونس، آیه 71)، « همانا ولی من خدایی است که قرآن را فرو فرستاد و اوست سرپرست و یار مردان شایسته» (سوره اعراف، آیه 196) 

سپس حمد و ثنای پروردگار را بجا آورد و به آنچه شایسته بود از او یاد کرد و بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و فرشتگانش و پیامبران درود فرستاد و از هیچ سخنوری پیش از آن و پس از آن، سخنی بلیغ تر و رساتر از سخنان امام علیه السلام شنیده نشد. آن گاه فرمود: « اما بعد، پس نسب و نژاد مرا بسنجید و ببینید من کیستم. 

آن گاه به خود آیید، خویش را سرزنش کنید و بنگرید آیا کشتن من و دریدن پرده حرمتم برای شما سزاوار است؟ آیا من پسر دختر پیامبر شما و فرزند جانشین او و پسر عمویش و اولین مؤمنی که پیامبر را تصدیق کرد نیستم؟ آیا حمزه سید الشهدا عموی من نیست؟ آیا جعفر بن ابیطالبکه با دو بال در بهشت پرواز می کند عموی من نیست؟ آیا نشنیده اید که رسول خدا درباره من و برادرم فرمود: این دو سرور جوانان اهل بهشتهستند؟ اگر سخنان مرا تصدیق می کنید حق همین است. 

و به خدا سوگند از روزی که دانسته ام خدا با دروغگوها دشمن است دروغ نگفته ام. و اگر مرا تکذیب می کنید به یقین در میان شما کسانی هستند که اگر از آنان بپرسید شما را به آنچه من گفتم آگاهی دهند. از « جابر بن عبدالله انصاری » بپرسید. از « ابا سعید خدری » و « سهل بن سعد ساعدی » و « زید بن ارقم » و « انس بن مالک » بپرسید تا به شما بگویند که این سخن را از پیامبر درباره من و برادرم شنیده اند. 
آیا این گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله از ریختن خون من جلوگیری نمی کند؟ 
« شمر بن ذی الجوشن » گفت: اگر چنین است که تو می گویی من هرگز خدا را با عقیده راسخ عبادت نکرده باشم؛ (یعنی من نمی دانم چه می گویی.) 
« حبیب بن مظاهر » به او گفت: به خدا سوگند من معتقدم که تو خدا را با تزلزل و تردید بسیار پرستش می کنی و من گواهی می دهم که تو راست می گویی و نمی دانی که امام چه می گوید! چرا که خداوند بر دل تو مُهر غفلت زده است. 

امام علیه السلام فرمود: « اگر در این سخن تردید دارید آیا در این نیز تردید دارید که من پسر دختر پیغمبر شما هستم؟ به خدا در میان شرق و مغرب پسر دختر پیامبری جز من نیست؛ چه در میان شما و چه در میان غیر شما وای بر شما! آیا کسی از شما را کشته ام تا خون او را از من بخواهید؟ یا مالی از شما برده ام؟ یا قصاص جراحتی از من می خواهید؟» در این هنگام بود که همه آنان خاموش شدند و سخنی نگفتند. 

آن گاه امام فریاد زد: « ای « شبت بن ربعی » و ای « حجار بن الجبر » و ای « قیس بن اشعث » و ای « یزید بن حارث » آیا شما به من ننوشتید که میوه ها رسیده است و باغها سرسبز شده است و با لشگری آماده برای یاری تو وارد خواهیم شد؟ » 
قیس بن اشعث گفت: « ما نمی دانیم تو چه می گویی ولی به حکم پسر عمویت « عبیدالله » تن در ده؛ زیرا ایشان جز چیزی که تو دوست داری درباره تو انجام نخواهند داد.» 

امام حسین فرمود: « نه به خدا، نه دست خواری به شما خواهم داد و نه مانند بندگان فرار خواهم کرد. ای بندگان خدا من به پروردگار خود و پرودگار شما پناه می برم از این که آزاری به من برسانید» (سوره دخان، آیه 20) به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می برم از هر سرکش که به روز جزا ایمان نیاورد. 
آن گاه شتر خویش را خواباند و به « عقبه بن سمعان » دستور داد آن را دور کند. پس از آن سپاه دشمن به سوی آن امام حمله بردند. 

منابع:

  • ارشاد مفید، ج 2، ص 100 - 102

احمدی‌نژاد بعد از عاشورا باید به مجلس بیاید

ایران > قانونگذاری- همشهری آنلاین:
‌در صورتی که احمدی نژاد اعلام کند به هر دلیلی این هفته آمادگی حضور در مجلس را ندارد هفته بعد از عاشورا و تاسوعا باید به مجلس بیاید.

حسین سبحانی نیا در خصوص حضور احمدی‌نژاد در صحن علنی مجلس برای پاسخ به سوال نمایندگان اظهار داشت: ‌ ما آمادگی داریم که رئیس جمهور همین هفته به مجلس بیاید. یعنی این آمادگی از سوی مجلس وجود دارد.

سبحانی نیا با اشاره به این مطلب به خبرنگار پارلمانی ایلنا یادآور شد: ‌ اما هنوز در خصوص حضور وی خبر قطعی خبر نداریم که احمدی‌نژاد نیز آمادگی دارد و به مجلس می‌آید یا نه.

وی تاکید کرد: ‌در صورتی که احمدی‌نژاد اعلام کند که به هر دلیلی این هفته آمادگی حضور در مجلس را ندارد هفته بعد از عاشورا و تاسوعا باید به مجلس بیاید.

نماینده مردم نیشابور در مجلس نهم شورای اسلامی همچنین در خصوص عملکرد هیئت رئیسه اذعان داشت: ‌ هیئت رئیسه بر اساس چارچوب عمل کرده و می‌کند. از این رو انتقاد برخی نمایندگان در خصوص اعلام وصول طرح سوال از رئیس جمهور وارد نیست.

سبحانی نیا در همین راستا ادامه داد: ‌ وقتی نمایندگان متقاضی اصرار کنند که باید طرح سوال در مجلس انجام شود ما نمی‌توانیم آن را رد کنیم و این ممکن است خوشایند برخی نباشد و بگویند که هیئت رئیسه عملکرد مناسبی ندارد این در حالی است که هیئت رئیسه بر اساس قانون عمل می‌کند.

 

2 و 5 آذر 91

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۱۰/۰۷
فاصله گلناری

امام حسین

یا حسین

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی