به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

وبلاگی درباره ی همه چیز ،عمومی- اجتماعی- جامعه- اخبار و...

روز نابینایان

سه شنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۹، ۱۱:۵۸ ب.ظ

هم اکنون حدود 44 میلیون نابینا در سراسر جهان زندگی می کنند. اهمیت آنان به عنوان بخش بزرگی از جامعه انسانی سبب شد تا بیست و سومین روز از مهر ماه هر سال، «روز جهانی نابینایان» نام گیرد. این مناسبت، بهانه ای است تا به نابینایان و مشکلات ایشان بیشتر توجه کنیم. گرچه مسائل مربوط به نابینایی و نابینایان، مجال زیادی برای بررسی می طلبد، ولی این مقاله، کوشش اندکی است تا در چند پیام کوتاه، توجه مخاطب را به چشم، بیماری های چشمی، نابینایان و مسائل مربوط به آنها معطوف کند.

چشم

به هر گوشه جهان چشم بدوزیم، سراسر شگفتی و عظمت است و هر آفریده، نشانه ای از حکمت و درایت خالق دارد. در این میان، چشم به عنوان ابزار بینایی، اصلی ترین وسیله کسب اطلاعات از محیط است. حس بینایی می تواند اطلاعاتی درباره تشخیص رنگ ها، درک فاصله ها، جزئیات اشیا و حرکات ظریف در اختیار ما قرار دهد. اهمیت حسّ بینایی به اندازه ای است که آسیب های بینایی، بیشترین مشکلات حسّی را برای انسان به وجود می آورد. نابینایی، رابطه فرد را با محیط خویش به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و از آگاهی های شخص به مقدار زیادی می کاهد. در میان حواس پنج گانه، نبود بینایی چنان فرد را به دیگران نیازمند می کند که نبود هیچ یک از حواس دیگر، او را تا این اندازه نیازمند اطرافیان نمی سازد.

عوامل نابینایی

عاقلانه ترین راه برای گریز از بیماری، پیش گیری است. با بررسی عوامل پیدایش بیماری و اجرای روش های پیش گیرانه، هرگز نوبت به درد و رنج ناشی از بیماری و هزینه های درمانی نمی رسد. نابینایی نیز مانند بیماری های دیگر، علت هایی دارد که در چهار دسته جای می گیرند:

الف) وراثت: یکی از عوامل نابینایی، وجود مشکلات ارثی است که شایع ترین دلیل آنها را ازدواج های فامیلی دانسته اند. بیماری والدین به ویژه مادر، در نابینا شدن نوزاد هنگام تولد تأثیر فراوانی دارد.

ب) بیماری ها: برخی از بیماری های عمومی و بسیاری از بیماری های عفونی، اگر به موقع و به طور صحیح درمان نشود، به نابینایی فرد می انجامد. تنبلی چشم، دیابت، آبله، سرخک، سرخجه، آب مروارید و آب سیاه، از بیماری هایی هستند که می توانند به نابینایی بینجامند.

ج) حوادث: آسیب های ناشی از حوادث گوناگون یا سهل انگاری و بی توجهی نیز از علت های از دست دادن بینایی است.

د) پیری: انسان وقتی به پیری قدم می گذارد، خواه ناخواه با کاهش دید رو به روست. هر عضوی در بدن، عمر مشخصی دارد که ضعف و حتی نابینایی به معنای کهولت چشم ها و پایان عمر طبیعی آنهاست.

تنبلی چشم؛ آغازی برای نابینایی

از آنجا که کودک، قدرت تشخیص و بیان مشکلات بینایی خویش را ندارد، بیشتر والدین از بیماری کودک خود ناآگاه می مانند. دوره حسّاس بینایی برای ایجاد تنبلی، دو تا سه سال ابتدای زندگی است. پس از این دوران تا حدود ده سالگی، رشد دستگاه بینایی کامل می شود. اگر تنبلی چشم تا این زمان درمان نشده باشد، در حقیقت، دستگاه بینایی چشم در مغز رشد نکرده است و چشم، ضعیف و ضعیف تر می شود و به نابینایی می انجامد و هیچ درمانی، حتی عمل جرّاحی نمی تواند بینایی را به چشم ها بازگرداند.

چشم تنبل ممکن است ظاهری طبیعی داشته باشد و بدون معاینه پزشک قابل تشخیص نباشد. پس بهترین راه برای اطمینان از سلامت چشم کودک، انجام دست کم سه مرحله معاینه بینایی در چند سال ابتدای زندگی است. سه تا چهار ماهگی، دو تا سه سالگی و پنج تا شش سالگی، زمان هایی هستند که باید کودک را نزد چشم پزشک برد. در مدت درمان، اجرای دستورهای پزشک، بسیار ضروری است و نباید بدون اطلاع و تجویز او، به درمان خودسرانه کودک پرداخت. پی گیری مرتب وضعیت کودک تا ده سالگی، خطر تنبلی چشم را از میان می برد و چشمانی سالم برای کودک به ارمغان می آورد.

چشم پزشکی در تمدن اسلامی

با ظهور اسلام و توجه ویژه آن به علم و تلاش برای دانش اندوزی، مسلمانان در مدت کوتاهی، گوی سبقت را از دیگران ربودند. آنان با بهره گیری از آموزه های دینی و با همت خستگی ناپذیر خود، قله های دانش را یکی پس از دیگری، فتح و دروازه های پیشرفت را به سوی جهانیان باز کردند.

چشم پزشکی، از علومی است که از سوی مسلمانان عرضه و شکوفا شد. در عصری که رومیان و یونانیان از دانش چشم پزشکی آگاهی چندانی نداشتند، دستاوردهای مسلمانان به قدری چشم گیر بود که پس از داروشناسی، چشم پزشکی را می توان برجسته ترین نماد تمدن پزشکی مسلمانان دانست. چشم پزشکی اسلامی، بیش از رشته های دیگر پزشکی بر طب اروپا اثر گذاشت. اندیشه ها و دیدگاه های چشم پزشکان مسلمان، ده ها سال پس از رنسانس همچنان در اروپا تابان بود و دانشگاه های پزشکی اروپا، جولان گاه اندیشه های علمی و تجربی چشم پزشکان مسلمان شده بود. نخستین کتاب کلاسیک چشم پزشکی، به دست فردی مسلمان نگاشته شد. از دیگر خدمات بزرگ اسلام، توصیف و درمان بیماری آب مروارید است که هر ساله شمار فراوانی از بیماران را نابینا می کرد. پزشکانی همچون رازی و ابن سینا، نمونه هایی از پزشکان مسلمانند که در پیشبرد این علم، نقش بسزایی ایفا کردند.

والدین و برخورد با کودک نابین

خانواده، نخستین و مؤثرترین نهاد در شکل دهی شخصیت فرد است. در این میان، خانواده برای فرد نابینا، کارآیی های حیاتی تری دارد. گرچه وجود فرد نابینا، محدودیت های اقتصادی و اجتماعی فراوانی برای افراد خانواده به وجود می آورد، ولی واکنش آنها در برابر نابینا، در آینده او بسیار تعیین کننده است. والدین در نخستین برخورد با کودک نابینایشان، به اندازه ای متأثّر می شوند که گاه حتی کودک را نمی پذیرند و از پذیرفتن سرپرستی او سر باز می زنند. آن قدر ناراحتند که برای فرار از مسئولیت، همسر و اطرافیان را متهم می کنند و آنان را سبب اصلی این اتفاق می نامند. در ابتدا، این نوع واکنش ها طبیعی است و ممکن است از هر انسانی سر بزند، ولی ادامه یافتن این حالت، آینده مخاطره آمیزی را برای کودک در پی دارد.

والدین باید با شناخت کامل از شرایط خویش، نابینایی کودک را بپذیرند و برای راهنمایی، از مشاوران یاری طلبند. درک احساسات، هم دلی، هم دردی، تقویت اعتماد به نفس و زمینه سازی برای اجتماعی شدن، پیش از هر کس از سوی والدین صورت می گیرد. حمایت و تشویق خانواده می تواند نابینا را به فردی فعّال و مفید برای جامعه تبدیل کند. برای شناخت نابینا، موقعیت های تحصیلی، اجتماعی و شغلی او، همواره الگوهای موفقی در جامعه حضور دارند که توجه به آنها، کمک فراوانی به والدین در تربیت کودک می کند. نباید فراموش کرد که محیط آرام و بدون دغدغه، آرمانی ترین شرایط را برای نابینا و خانواده اش فراهم می سازد.

روز بیست و سوم مهر، روز عصای سفید است؛ روزی که روشن دلان جهانْ طراوت، پویایی و نشاط را به جویبار زندگی فرامی خوانند. در این روز روشن ضمیران فریاد می دارند: ما هم تپیدن قلب زندگی و زدن نیض طبیعت را احساس می کنیم. ما حتّی می توانیم با همین چشمان به ظاهر بسته خویش، در زلال شعور و صفای فطرت خدایی مان، جلال و جمال حضرت حق را بنگریم. می توانیم با چشم لامسه خود با همه کس و همه چیز سخن بگوییم و حتی با تأمل در گردش حکیمانه چرخ روزگار، به مهمانی همه نشانه های خلقت برویم. عصای سفید چونان پرچمی است که به نشان استقلال در دست روشن دلان به حرکت درمی آید و آینه ای است که قدرت و نعمت خدایی را به تماشای تأمل و تفکر دیگران می گذارد. این روز بر تمامی روشن دلان عزیز ایران اسلامی مبارک باد.

قدرت خداوند

تحقیقات فراوانی نشان داده که بیش تر ما، ترس به خصوصی از نابینایی داریم. یکی از دلایل این ناراحتی این است که چشم های ما، بیش از حد آسیب پذیرند؛ مثلاً حس شنوایی و مغز ما در جای امنی قرار دارند، در حالی که چشم ها به صورت نمایان وآشکارند. البته نکته جالب این است که نابینایی در بین معلولیت های دیگر، کم ترین تعداد را دارد و این چیزی جز قدرت خدا بر حفظ این حسّ ظریف از آسیب های خطرناک نیست.

درمان و پیش گیری

بسیاری از نابینایی ها قابل پیش گیری هستند؛ زیرا نابینایی و کم بینایی، یا ارثی است یا غیرارثی که هر کدام، پیش گیری و درمان مخصوص به خود را دارد. به عنوان مثال در موارد ارثی، می توان با انجام مشاوره های پیش از ازدواج، از بروز آن ها جلوگیری کرد و در موارد غیرارثی، می توان با مراجعه به موقع به پزشک متخصص و رعایت مسائل ایمنی و بهداشتی، از بروز آن جلوگیری به عمل آورد. پس بهتر است با توجه عملی به شعارِ «پیش گیری، بهتر از درمان»، زندگی ای سرشار از سلامت و نشاط برای خود، خانواده و جامعه به ارمغان آوریم.

نابینایان

وظیفه پدر و مادر

سلامت فرزندان، برای پدر و مادر از اهمیت فراوانی برخوردار است. به همین دلیل اگر فرزندان دچار مشکل و معلولیتی مثل نابینایی شوند، بهار زندگی آن ها تبدیل به خزان می شود و اگر این مشکل از طرف پدر و مادر و بی دقّتی آن ها باشد، با توفان ملامت های دیگران و شلاّق سرزنش ها مواجه خواهند شد. پس بر پدر و مادر ضروری است که با انجام مشاوره های مختلف، استفاده از اطلاعات و جزوات مراکز مربوطه مثل بهزیستی، از معلولیت های فرزندان خود مثل نابینایی، ناشنوایی و... جلوگیری کنند. آن ها می دانند که کسب اطلاعات پزشکی مربوط به سلامت فرزندان، حتی از تهیه غذا، پوشاک و مسکن آن ها مهم تر است.

وظیفه مهم مسئولان

از آن جایی که نابینایی و کم بینایی، در بسیاری از موارد به دلیل عدم دسترسی اطلاعات دقیق و عدم شناخت علل آن ها از سوی مردم، به ویژه مردم روستاهای دورافتاده و محروم است، اطلاع رسانی مردم از طریق رسانه ها، مطبوعات، مراکز بهزیستی و خانه های بهداشت روستاها اهمیت بیش تری دارد؛ از این رو شایسته است مسئولان و فرهیختگان جامعه مردم را به یادگیری این مسائل ترغیب کنند؛ زیرا هزینه پیش گیری برای دولت و خانواده ها، بسیار کم تر از هزینه خدمات بعدی به نابینایان و کم بینایان خواهد بود.

ترجمه قرآن به الفبای بریل

از جمله کارهای مهم و امید بخشی که توسط نابینایان صورت گرفته و روزنه امیدی در دل دیگر روشن دلان باز کرده است، اختراع خط بریل، تالیف و ترجمه کتاب، شعر، موسیقی و... . غیره است؛ به عنوان نمونه، یکی از مسلمانان نابینای آمریکا، ترجمه انگلیسی قرآن کریم را براساس الفبای بریل تهیه کرده و نسخه هایی از آن را برای استفاده نابینایان در اختیار کتاب خانه های مختلف قرار داده است. آن چه به روشن دلان قدرت و امید می بخشد، مواجه شدن با این گونه نوآوری هاست؛ نوآوری ها و اختراعاتی که با هوش و امید و تلاش نابینایان ساخته شده است.

درس زندگی

تلاش و امید به زندگیِ نابینایان و رشد و پیشرفت آن ها در زمینه های مختلف اختراع، ترجمه، تألیف و فرصت های شغلی، علاوه بر این که سبب آرامش، احساس ارزشمندی، عزّت نفس و استقلال خودِ نابینایان است، می تواند درس بزرگی برای افراد بینا باشد؛ چرا که آن ها با نداشتن نعمت بزرگی چون بینایی، ثابت کرده اند که می توانند به زندگی خودکفا و همراه با عزّت خود ادامه دهند، مدارج علمی را بپیمایند یا در عرصه های ورزشی بدرخشند. آن ها به ما می آموزند که آن چه ملاک اصلی موفقیت است، اراده و تلاش است. به ما می آموزند که چگونه در مقابل مشکلات کوچک و بزرگ زندگی بایستیم و فقط به قلّه پرافتخار موفقیت فکر کنیم. آن ها به ما می آموزند که دریای زندگی با همه سختی هایشْ سرشار از شیرینی هاست.

زندگی مستقل

همواره باید در هنگام کار با نوجوانان و بزرگ سالانِ نابینا، احساس استقلال و نیز زندگی مستقل آنان حفظْ یا تقویت شود. اندیشه این که آن ها افرادی ناتوان هستند، اشتباهی نابخشودنی است که ریشه در تجربه های خود ما دارد. ما فکر می کنیم چون در اتاق بی نورْ کاملاً ناتوان هستیم، پس آن ها هم که جایی را نمی بینند، مثل ما درمانده اند، درحالی که آن ها چنین نیستند و احساس یک سانی با افراد بینا در موقعیت های کم نور یا بدون نور ندارند. ما باید بکوشیم با درک صحیح از آن ها و خواسته های منطقی شان، زمینه زندگی ای مستقل را برای شان فراهم آوریم.

نابینا و شغل

یکی از مشکلات اساسی افراد نابینا، مسأله اشتغال آن هاست. باید توجه داشت که لزوما تمام نابینایانْ بدون شغل نخواهند ماند. حتی آن هایی که در میان سالی بینایی خود را از دست می دهند، بی هیچ وقفه ای می توانند به کار و زندگی عادی باز گردند؛ بنابراین، بینایی تنها عامل موفقیت شغلی نیست، همان طور که نابینایی هم به تنهایی عامل عدم پیشرفت در شغل و کسب و فرصت های شغلی نخواهد بود. بیش تر اوقات، از دست دادن شغل یا فرصت های شغلی، به ارزشی بستگی دارد که توسط فرد به کار داده می شود. استقلال اقتصادی و احساس امنیت مالی، رابطه ای تنگاتنگ با شغل دارد از نظر نابینایان کار برای کسب امنیت، احساس تعلق به دیگران، احساس اعتماد به نفس، کسب احترام و احساس خودشکوفایی است. بدون تردید کسب فرصت های شغلی توسط نابینایان، موجب می شود که آنان از زندگی یک نواخت فاصله بگیرند؛ بنابراین، توجه مسئولان و اولیا و مربیان به این امر بسیار مفید خواهد بود.

روز عصای سفید

 

پدر شعر فارسی

رودکی از جمله افرادی است که در عمل به اثبات رسانده که نابینایی، مساوی شکست و خزان زندگی نیست. او نابینایی است که در عرصه شعر، سخن و هنر درخشید و به تعبیرعالمان ادب فارسی، مقام پدر شعر فارسی را به خود اختصاص داد. او در سال 260 ق در «رودک» روستایی از ماوراءالنهر و نزدیک سمرقند به دنیا آمد. در هشت سالگی حافظ کل قرآن شد و در تلاوت آیاتْ مهارتی خاص پیدا کرد. این نابینای پرتلاش و باذوقْ با تسلط بر زبان عربی، کلیله و دمنه را به نظم درآورد. ترانه های نغز و حکیمانه و ماندگاری از او برجای مانده و در افکار و آثار سخنورانی مثل فردوسی، سعدی، جامی و دیگران، تأثیر ژرفی از این شاعر و هنرمند پرتوان مشاهده می شود.

نکته سنجی یک نابین

مردی از اهل بصره می گوید: در سفری در شبی تاریک، به روستایی رسیدم، ناگهان نابینایی را دیدم که چراغی در دست دارد و کوزه ای پر از آب بر دوش نهاده و به خانه اش می آورد. تعجب کردم و سر راهش را گرفتم و به او گفتم: ای نابینا، با این که شب و روز تو برابر است. این چراغ را برای چه به دست گرفته ای؟ او در پاسخ گفت: «تا کوردلی مثل تو پهلو به من نزند و کوزه مرا نشکند».

ابوبصیر و امام صادق علیه السلام

ابوبصیر که یکی از شاگردان پاک و باصفای امام صادق علیه السلام است، نابینا بود، ولی نابینایی او هیچ گاه مانع نشد تا از الگوی کاملی هم چون امام صادق علیه السلام بی بهره بماند. او بسیاری از مواقع خدمت امام می رسید و از سرچشمه زلال امامت ایشان، شهد معارف می نوشید. وی با نابینایی ظاهری خود، کراماتی از ائمه علیه السلام دید که بسیاری از افراد بینا از آن بی بهره بودند. او از جمله افرادی بود که به دلیل تهذیب نفس و صفای باطن، بشارت بهشت را از امام صادق علیه السلام دریافت کرد.

نابینای مبارز

آن چه انسان را به اوج موفقیت می رساند، گوهر اراده، خواستن و تلاش است. معلولیت های ظاهری و بدنی، مانع جدّی ای برای رشد و ترقی به شمار نمی آید و نمی تواند انسان را از راه حق و حتی جهاد در راه خدا بازدارد. از جمله افراد نابینایی که این گفته با عمل خویش را ثابت کرده، ابن امّ مکتوم است. وی از یاران و مؤذّن پیامبر صلی الله علیه و آله بود که همراه با پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه مهاجرت کرد و در جنگ بدر نابینا شد. وی با وجود نابینایی اش، در برخی از جنگ ها مانند احد و خندق شرکت داشت و در جنگ قادسیه نیز پرچم دار سپاه بود. به گفته مفسّران، سوره عَبَسْ درباره وی نازل شده است.

نظرهای نادرست

عدم شناخت صحیح از دیگران، در نوع برخورد با آن ها مؤثر خواهد بود. در مورد نابینایان نیز گمان های نادرستی بین مردم شیوع دارد که باعث برخوردهای نامناسب با آن ها می شود؛ گمان هایی چون: افراد نابینا دارای یک حسّ اضافی هستند که آن ها را قادر می سازد تا مانع روبه رو را تشخیص دهند؛ نابینایان در حواس دیگر قوی تر هستند؛ آن ها از استعداد موسیقی برتری برخوردارند؛ افراد نابینا ناتوان و وابسته به دیگران هستند؛ کودکان نابینا به طور خودکار توانایی بیش تری در تمرکز و دقت دارند و شنوندگان بهتری هستند. با اصلاح نظرات و شناخت دقیق تر از شرایط نابینایان، می توان به آن ها کمک کرد، بدون این که بی جهت، آنان را مورد ترحم قرار دهیم و یا این که با دل سوزی بی مورد، باعث برهم زدن استقلال و احساس اعتماد به نفس آن ها شویم.

خط بریل

خط بریل، خطی است که در قرن نوزدهم میلادی، برای سهولت کار افراد نابینا و کم بینا در امر تحصیل و تعلیم و تربیت توسط لویی بریل فرانسوی ابداع گردید. پدر لویی بریل کفاش بود و لویی درکارگاه وی کار می کرد. روزی درفش کفاشی به چشم وی برخورد کرد و در اثر این حادثه، لویی از نعمت بینایی محروم گردید. پس از آن، او درباره افرادی که از نعمت بینایی برخوردار نبودند، بسیار اندیشید و سرانجام به فکر افتاد تا خطی را به وجود آورد که افراد نابینا به وسلیه آنْ به راحتی به امر خواندن و نوشتن بپردازند. او پس از مدت ها، موفق به ابداع خطی گردید که به نام وی، بریل، نامیده شد.

چگونگی رفتار با نابینایان

نوع رفتار با نابینایان در جامعه، می تواند در سرنوشت آن ها و حالات روحی و روانی شان تأثیرات متفاوتی بگذارد. برای رفتار و تعامل با نابینایان، باید از یک سری نکات غافل نبود؛ از جمله آن ها این که واقع بین باشیم و به آن ها بفهمانیم که با دیگران هیچ گونه تفاوتی ندارند؛ آن ها را با نام صدا بزنیم و وقتی به آن ها نزدیک می شویم، به نحوی آن ها را از حضور خود آگاه کنیم و اگر احتمال می دهیم ما را نشناسد، بهتر است خود را دقیق به آن ها معرفی کنیم؛ از کمک هایی که به استقلال و خودکفایی آن ها لطمه می زند، جدا بپرهیزیم. نباید با ترحم های بی خود و یا مهر و علاقه و احساس بی مورد، باعث رنجش آن ها شد؛ برای راهنمایی آن ها، از کلمه هایی مثل آن جا، این جا، کمی آن طرف تر و غیره استفاده نکنیم، بلکه باید از کلمات دقیق و با معنای روشن استفاده کرد؛ هنگام صحبت با آن ها روبه رویشان بنشینیم؛ از جابه جایی وسایل آن ها بدون اجازه شان بپرهیزیم؛ از او بخواهیم در فعالیت های مختلف شرکت کنند و والدین، اطرافیان و مربیان را از طریق آموزش های لازم و برنامه های مشاوره، با مسائل نابینایان آشنا ساخت.

نویسنده نابینا برای نابینایان

اولین نابینایی که در خصوص نابینایان کتاب نوشت، «رودِنْباخ» بود. او چندین کتاب در خصوص زندگی نابینایان نوشت و در کتاب هایش، ضمن ارائه اطلاعات بیش تر و عمیق تر از زندگی نابینایان، نظر عمومی مردم و به ویژه مسئولان را تغییر داد و آنان را وادار به تعمق و تأمل بیش تر در خصوص این گروه اجتماعی و حضور فعّال آنان در زندگی نمود.

نابینا و اطرافیان

روان شناسان معتقدند که نابینا سعی دارد مستقل باشد. دوست ندارد مورد ترحم واقع شود. او می خواهد اعلام کند که مثل بقیه انسان ها می تواند از استعدادهای خدادادی خود استفاده کند و به رشد و کمال برسد؛ بنابراین، از اطرافیان و مربیان می خواهد که اجازه دهند خود او اداره امور خود را به عهده بگیرد و جای وسایل خود را انتخاب کند و در این میان، مربیان و اطرافیان تنها از دور مراقب آن ها باشند که خطر جدی ای آن ها را تهدید نکند.

نابینا و مذهب

نابینایان، بیداردلانی هستند که خدای بزرگ را از درون می یابند و با او به نجوا می نشینند. «رودِنْباخ» اولین نابینایی که در خصوص نابینایان کتاب نوشته است، در مورد نابینایان و مذهب چنین می نویسد: «باید دانست که عده زیادی از نابینایان، بدون این که در عبادت گاه ها و صومعه ها به سر برند، مذهب را یگانه راه و بهترین وسیله برای توسل به خدا و تسکین آلام و مشقات خود می دانند؛ پس ارتباط آنان با خدای خود حقیقی و دور از هرگونه ریا و تظاهر است».

شعر

دختر زیبای نابینای من گر به تاریکی اسیری، وایِ من
دزد گیتی چشم زیبایت گرفت روشنی از روز و شب هایت گرفت
لیک ایمان در دلت تابنده است نور هستی در وجودت زنده است
در تو امید فراوان دیده ام نغمه های شاد و خوش الحان دیده ام
روشنی بخش رهت علم است و درس طفلک من از غم فردا مترس
در تمام زندگی او یار توست او که آگه بر همه کردار توست
او چراغِ راهْ روشن می کند

از پلیدی هات ایمن می کند
 

22مهر90

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۹/۰۹/۲۵
فاصله گلناری

روز نابینایان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی