مـرگ جمال عبدالنـاصر
در هشتم جولای هیچ کس در مصر باور نمیکرد که صحرای سینا سقوط کرده است و هزاران سرباز در حالی که هیچ ارتباطی با فرماندهان خود نداشتند زیر آتش هواپیماهای اسرائیلی در حال عقبنشینی به سمت کانال هستند. باورنکردنی بود! ارتشی که قرار بود تمام صهیونیستها را نابود کند در کمتر از دو روز به زانو درآمده بود...
همشهری دانستنیها/شماره 35/حمیدرضا هدایت پناه: خاورمیانه بوی جنگ میداد، طاقت اعراب از جنایات صهیونیستها طاق شده بود. نسل کشی، اعمال نژادپرستانه، تجاوزهای هوایی و زمینی آشکار تل آویو در مجامع بینالمللی یک حق مسلم برای رژیم اشغالگر به حساب میآمد؛ حال آنکه بستن تنگه تیران توسط مصر در بیست سوم میسال 1967 در پاسخ به تهاجم آشکار ارتش صهیونیستی به مرزهای اردن با سخنرانیهای تند و پیگیری سخت جامعه بینالمللی روبه رو شده بود. اعراب دیگر تحمل این رفتار دوگانه جامعه جهانی مخصوصا غرب را نداشتند و از سوی دیگر با خریدهای میلیارد دلاری خود از اتحاد جماهیر شوروی صاحب ارتشهای حرفهای و مدرن شده بودند.
همه چیز برای نابودی اشغالگران آماده بود. اگر حتی پس از عقد پیمان امنیتی بین اردن و مصر هنوز کسی در سرزمینهای اشغالی بود که احتمال عدم وقوع جنگ را پیشبینی میکرد پیام ناصر، رئیس جمهور و رهبر مصر مبنی بر خروج نیروهای حافظ صلح سازمان ملل از صحرای سینا برای هیچ کس جای شک نگذاشت که اعراب قصد یک حمله همه جانبه و بزرگ به اشغالگران را در سر دارند.
موازنه ارتشهای دو طرف به طرز غیرقابل انکاری به نفع نیروهای مسلمان بود، اعراب تقریبا دو برابر رژیم صهیونیستی تانک و هواپیما در اختیار داشتند؛ حال آنکه جمعیت ارتشهای آنها نیز چند برابر نیروی صهیونیستی بود. تل آویو هیچ شانسی برای پیروزی در جنگ پیش رو نداشت.
ولی نکتهای که بسیاری از آن غافل بودند حضور مردانی جنگجویانی در نظام فرماندهی ارتش صهیونیستی بود. فرماندهانی که تنها تهاجم را میشناختند و هیچ میانهای با دفاع کردن نداشتند. در میان این افراد روحیه جنگآوری یکی زبانزد بود و او کسی نبود جز ژنرال موشه دایان، وزیر دفاع وقت رژیم اشغالگر. او طرحی در دست داشت که بیشتر شبیه یک خودکشی شتاب زده بود تا یک عملیات منجر به پیروزی و عجیبتر آنکه هیچ کس در اتاق جنگ رژیم صهیونیستی مخالف این نقشه نبود. درست چند ساعت پس از نطق و پیام احمقانه ناصر به نیروهای UN و در حالی که فرماندهان مصری در کمال خونسردی در حال طرح ریزی مراحل نبرد بودند ژنرالهای بلند پایه ارتش صهیونیستی، طرح حمله پیش دستانه را تصویب کردند؛ حملهای که برخی آن را سریعترین هجوم تاریخ به حساب میآورند.
دایان که میدانست در صورت هجوم هواپیماهای ناصر شانسی نخواهد داشت تصمیم گرفت تا با حملهای برقآسا تمامی نیروی هوایی اعراب را یا روی زمین نابود کند یا زمینگیر کند.
*درباره عنوان مقاله: جمال عبدالناصر، چندسال بعد از جنگ 6روزه مرد. اما ماجرای دروغگویی او (که در ادامه میخوانید) باعث شد که نه تنها آبروی او برای همیشه در جهان عرب برود، بلکه بیت المقدس، قبله اول مسلمین پس از قرن ها از دست مسلمانان خارج شود. جنگ 6 روزه، مرگ واقعی او از دنیای عرب را رقم زد. ناصر برای ما ایرانیها هم شخصیت منفوریست. زیرا ایده موهوم «خلیج عربی» بهجای «خلیج فارس» از اوست.
آغاز توفان
5 ژوئن 1967، 8:45 دقیقه صبح
نیروی هوایی رژیم صهیونیستی خود را برای دوئل مرگ و زندگی آماده میکرد. تمام هواپیماهای IAF به جز چهار فروند که برای دفاع از تل آویو باقی مانده بودند به سمت اهداف از پیش تعیین شده درمصر به پرواز در آمدند. این موج هولناک برای آنکه از آتش پدافند پیچیده مصری در صحرای سینا عبور کند ابتدا به سمت مدیترانه به پرواز درآمد و سپس با تغییر مسیر از سمت شمال به سمت نیروی مصری هجوم برد.
نکته جالب آنکه برای جلوگیری از شناسایی به وسیله رادارهای مصری تمام 346 فروند هواپیمای صهیونیستی در سکوت کامل رادیویی به سمت اهداف در حال حرکت بودند ولی این تمام کاری نبود که برای در امان ماندن از پدافند مصر کافی باشد. زمان آن رسیده بود تا آموزشهای خردکننده و تمرینات مستمر خلبانان IAF نتیجهاش را نشان دهد. پرندههای رژیم اشغالگر با کاهش ارتفاع خود تا حدود 20 متری سطح زمین علاوه بر پنهان شدن از دیدگاه رادارهای دشمن خود را از تیررس موشکهای مهیب پدافند هوایی AM 2 نیز خارج کرده بودند. طرح عملیاتی Focus بینقض بود.
موشه دایان تمام جوانب کار را در نظر گرفته بود و صدالبته ضعف نیروی مصری نیز به کمک او آمد. حدود 400 هواپیمای مصری در حالی که بیدفاع روی زمین پارک شده بودند در آتش سوختند و بیشک هنگامی که خبر نابودی هر 30 فروند هواپیمای بمب افکن 16-Tu به تل آویو رسید همه شهر نفس راحتی کشیدند. این همه عملیات نبود.
خلبانان رژیم صهیونیستی علاوه بر نابودی تمام هواپیماهای پارک شده، با دقت تمام باندهای فرودگاههای سراسر مصر را نیز زیر ضربات مهلک بمباران خود تبدیل به ویرانههای بلااستفاده کردند. در کمتر از یک ساعت نیروی هوایی بزرگی که مصر 10 سال برای به وجودآوردن آن تلاش کرده بود تبدیل به مشتی آهن پاره شد. مصر دیگر نیروی هوایی نداشت!
دروغ بزرگ
5 ژوئن 1967، 11:30 صبح
پس از حمله نیروی هوایی صهیونیستی و نابودی کامل مجهزترین نیروی هوایی اعراب روی زمین، جمال عبدالناصر، رئیس جمهور مصر بزرگترین اشتباه زندگی خود را مرتکب شد، مرد بزرگ اعراب اعلام کرد موفق شده در یک پاسخ دندانشکن بیش از 70 فروند پرنده اسرائیلی را بر فراز خاک خود سرنگون کند و پس از آن با یک هجوم هوایی گسترده نیروی دشمن را نابود کند.
نیروهای عرب پس از دریافت این خبر به سرعت به تل آویو اعلام جنگ دادند و با واحدهای زمینی خود رهسپار جنگ با اشغالگران شدند. همین بیخبری ساده برای نیروی هوایی رژیم صهیونیستی کافی بود تا نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در کمتر از یک ساعت بار دیگر هواپیماهای خود را برای حمله آماده سازد.
این بار هدف نیروهای هوایی بیخبر سوریه، اردن و عراق بودند نیروهایی که با استناد به حرف ناصر در حال آماده کردن خود برای هجوم به تل آویو به خیال آنها بیدفاع بودند؛ بیخبر از آنکه 400 هواپیمایی که روی زمین نابود شدهاند مصری بودند و تمام هواپیماهای اسرائیلی در حال هجوم به سمت آنها هستند. چند ساعت از ظهر گذشته بود که دمشق و بغداد و اردن متوجه دروغ بودن حرف ناصر شدند؛ دروغی که به قیمت نابودی تمام نیروهای هوایی باقی مانده اعراب شد. رژیم صهیونیستی بیشتر این پرندهها را همانجا روی زمین نابود کرد.
محمد حسنین هیکل" اخیرا در برنامه "تجربه زندگی" شبکه الجزیره قطر شک و تردیدهایی در این باره مطرح کرده بود که احتمالا "جمال عبدالناصر" رئیس جمهور فقید مصر در پی نوشیدن فنجان قهوه ای که توسط "انور سادات" در آن سم ریخته شده بود به قتل رسیده است. اظهارات اخیر نویسنده و مورخ برجسته مصری در زمینه پشت پرده مرگ "جمال عبدالناصر" رئیس جمهور فقید مصر پرونده جدیدی را در این کشور علیه "انور سادات" کلید زده که واکنش خانواده وی را در پی داشته است.
به گزارش مهر به نقل از پایگاه خبری میدل ایست، "محمد حسنین هیکل" اخیرا در برنامه "تجربه زندگی" شبکه الجزیره قطر شک و تردیدهایی در این باره مطرح کرده بود که احتمالا "جمال عبدالناصر" رئیس جمهور فقید مصر در پی نوشیدن فنجان قهوه ای که توسط "انور سادات" در آن سم ریخته شده بود به قتل رسیده است.
هیکل که از دوستان نزدیک ناصر تا زمان مرگ وی محسوب می شود در ادامه تاکید کرده بود: این احتمال وجود دارد که انور سادات (رئیس جمهور ترور شده مصر) این قهوه را سه روز پیش از مرگ عبدالناصر تهیه کرده باشد اما من هرگز نمی توانم در این مسئله نظر قطعی بدهم. چون در این میان مسائل مبهم و پیچیده فراوانی وجود دارد که نمی توان از میان آنها به واقعیت رخ داده رسید.
محمد حسنین هیکل
این نویسنده و مورخ برجسته مصری که پنج شنبه هر هفته در برنامه "تجربه زندگی" شبکه الجزیره درباره مسائل متعدد تاریخی جهان عرب گفتگو می کند در ادامه افزود: اثبات این فرضیه که انور سادات در قتل جمال عبدالناصر دست داشته است به مدارک بسیار زیادی احتیاج دارد.
خاطر نشان می شود هیکل در برنامه اخیر خود در تشریح علت مرگ جمال عبدالناصر گفته بود: سادات به عبدالناصر در ملاقاتی که با هم داشته اند به صورت دوستانه گفته است "آقای رئیس شما یک فنجان قهوه می خواهید و من خود آنرا برای شما آماده می کنم".
هیکل تاکید کرده بود: که انور سادات در ادامه به آشپزخانه رفته و قهوه را تهیه کرده و در اختیار عبدالناصر قرار داده است.
در همین راستا "رقیه سادات" دختر انور سادات شکایتی را در دست تهیه دارد که در آن خواسته شده است درباره اظهارات اخیر حسنین هیکل در برنامه تجربه زندگی در ارتباط با پدرش تحقیق شود. وی تاکید کرده است:هیکل به اتهامات مطرح شده در زمینه دست داشتن انور سادات در مرگ رئیس جمهور فقید مصر (جمال عبدالناصر) دامن زده است.
"سمیر صبری" وکیل دختر انور سادات نیز در این باره اظهار داشت: این اظهارات هیکل اتهام واضحی علیه انور سادات محسوب می شود که آسیب فراوانی به موکل من وارد آورده است.
انور سادت - جمال عبدالناصر
همچنین رقیه سادات در گفتگو با روزنامه المصری الیوم اظهارداشت: پدرم آنقدر رتبه اش پایین نبوده که برای جمال عبدالناصر قهره تهیه کند. همچنان که "هدی عبدالناصر" که پیش از این اتهامی را علیه پدرم در این زمینه مطرح کرده بود در نهایت توسط دادگاهی در قاهره 150 هزار پوند (مصر) غرامت پرداخت کرد، چون وجهه پدرم را زیر سوال برده بود.
به گزارش رحماء « سه روز قبل از مرگ "جمال عبدالناصر " رئیس جمهوری اسبق مصر، "یاسر عرفات " رئیس فقید تشکیلات خودگردان فلسطین با او در هتل "نیل هلیتون " دیدار کرد که بحث و گفتوگو بین آنها بالا گرفت که این امر باعث تحت فشار قرار گرفتن عبدالناصر شد و وی موضعی انفعالی پیدا کرد و درتلاش برای پنهان کردن آن به عرفات گفت که به اتاق جلسه می رویم و جدی با هم صبحت کرده و توافق می کنیم و موضوع را حل و فصل می نماییم. "
انور سادات وضعیت انفعالی عبدالناصر را که دید به او گفت: "رئیس جمهور شما به یک فنجان قهوه نیاز دارید و من خودم می روم آن را برای شما درست می کنم ". انور سادات پس از ورود به آشپزخانه مخصوص رئیس جمهور، "محمد داود " مسئول آشپزخانه عبدالناصر را از آشپزخانه بیرون کرده و قهوه را خودش درست کرد و برای عبدالناصر آورد و به خورد او داد. »