به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

وبلاگی درباره ی همه چیز ،عمومی- اجتماعی- جامعه- اخبار و...

۱۱۴ مطلب در آذر ۱۳۹۹ ثبت شده است

تاریخچه لیزر

خط زمانی پدید آمدن لیزر:

گسیل

 

گسیل القایی - 1947

آلبرت انیشتن فرآیندی را که امکان تشکیل لیزر را فراهم می کرد، برای اولین بار پیشنهاد کرد. این فرآیند گسیل القایی نام داشت.

هولوگرافی - 1947 

گابور  نظریه هولوگرافی را که برای فهمش نیاز به نور لیزری داشت، توسعه داد. او در سال 1971 برای این کارش برنده جایزه نوبل فیزیک شد.

 

میزر - 1954

اولین مقالات مربوط به میزر درسال 1954 به چاپ رسید که نتیجه پژوهش های همزمان و البته مستقل تاونز و همکارانش در دانشگاه کلمبیای نیویورک و بازف و پروخوروف در موسسه لبدف مسکو بود. فعالیت های آن ها در سراسر دهه های 60 و70 ادامه داشت. آن ها برای این کار، در سال 1964 برنده جایزه نوبل فیزیک شدند.

 

لیزر - 1958

لیزر

تاریخ استفاده ازمیزر نوری و یا لیزر به سال 1958 باز می گردد. در آن زمان امکان به کارگیری اصول میزر در ناحیه نوری توسط شالو و تاونز همانند موسسه لبدف به خوبی مورد تحلیل و بررسی قرارگرفت. طیف نمایی لیزر توسط شالو و همکارانش در دانشگاه استانفورد گسترش یافت و بلومبرگن و همکارانش نور شناخت غیر خطی را که کاربرد ویژه ای در طیف نمایی لیزر دارد، توسعه دادند. به همین منظور جایزه نوبل فیزیک در سال 1981 به آنها تعلق گرفت.

 

لیزر یاقوت -1960

اولین لیزر در سال 1960 به کار برده شد و لیزر یاقوتی رنگی بود که از پالس های (تپ های) پر قدرت نور قرمز نشات می گرفت.

نیمه رسانا -1963

آلفروف و کرامر مستقلا در سال 1963 اصل نیمه رسانای با ساختار غیر هم شکل را پیشنهاد دادند که بعد ها در لیزر نیمه رسانا مورد استفاده قرار گرفت. لیزر نیمه رسانا امروزه از عمده ترین لیزرهاست. برای این کار آن ها در سال 2000 برنده جایزه نوبل شدند.

 

الیاف شیشه - 1980

فیبر نوری که از الیاف شیشه ای ساخته شده است، تلفات خیلی کمی دارد. تا جایی مکالمات تلفنی و مخابرات می تواند کیلومترها با کمک نور لیزری منتقل شود.

 

سرد کردن لیزری - 1980

در دهه 80 چو، کوهن و تانوجی روی سرد کردن اتم ها کار کردند. به همین منظور درسال 1997 جایزه نوبل فیزیک به آنها اهدا شد.

آلبرت انیشتن از سال 1917 نظریه ی گسیل القایی را تشریح کرد اما 30 سال طول کشید تا مهندسین توانستند این اصل را برای اهداف کاربردی مورد استفاده قرار دهند دانشمندان از این کشف فنی جدید و مهم شگفت زده شدند اما فن آوری لیزری به خودی خود در واقع هیچ هدفی نداشت این امر تنها در مورد لیزر استثنا نیست اکتشافات برای آن که از مورد استفاده قرار گیرند نیاز به زمان دارند امروزه لیزر در مخابرات صنعت، پزشکی، حفاظت از محیط زیست و پژوهش ها به کار گرفته می شود لیزر در سراسر دنیا به یکی از قدرتمندترین ابزارهای دانشمندان در رشته های فیزیک شیمی زیست شناسی و پزشکی تبدیل شده است یکی از مباحثی که خیلی جالب به نظر می رسد روش متفاوت در سرد کردن و به دام انداختن اتم ها با استفاده از لیزر است ما هنوز نمی دانیم که این دانش و فن آوری در آینده چه کار برد خواهد داشت، اما یقین داریم که کاربردهای آینده ی آن بر مبنای پژوهش های امروز خواهد بود.

 

جایزه های نوبل در رشته فیزیک

اغلب عادت کرده ایم که از وسایل استفاده کنیم بی آنکه در موردشان فکر کنیم آیا تا کنون به این موضوع اندیشیده اید که هنگام گوش کردن به یک cd یا نشانه گیر لیزری اکتشافی که برنده ی جایزه ی نوبل بوده است را به دست گرفته اید؟ خوب، اگر چنین نبود، بدانید که فقط شما نیستید که به این موضوعات فکر نمی کنید.

اتفاق سال 1964

دانشمندانی که به طور مشترک برای کار علمی بنیادی شان که بعدها منجر به ساخت لیزر شد، برنده جایزه نوبل شدند، نظریه ی لیزرها را یافتند و چگونگی ساخت آن ها با استفاده از چیزی شبیه وسیله ای که امروزه در مایکرویوها وجود دارد و نامش میزر است را شرح دادند. میزر طی سال های دهه ی 50 شناسانده شد.

این اکتشاف چه پیامدی داشت ؟

این کشف بعدها به ساخت لیزرهای بزرگ و تقریبا بد شکلی در آغاز دهه ی 60 منتهی شد. هنوز هم، نظریه ی آن ها در رابطه با تاثیرات لیزر، نظریه ای است که اساساً تمامی لیزرها را تشریح می کند. وقتی به یک cd گوش می کنید و یا با یک نشانه گیر لیزری هدفی را نشانه می گیرید در واقع کشف این افراد در دست دارید.

اتفاق سال 1971

گابور

گابور به تنهایی برنده  جایزه شد، چون اساس ایده روشن هولوگرافیک ( تصویر سازی سه بعدی لیزری ) را یافت. روشی که از معروف ترین و چشم گیرترین فن آوری های لیزر است. در ابتدا روش ساخت تصاویر سه بعدی فقط ابزار مفیدی برای مشاهده اجسام در حال نوسان بود اما امروزه بیشتر آنچه را ما در مورد سازهای موسیقی و صداهای تولید شده شان می دانیم،  مدیون استفاده از هولوگرام ها هستیم.

این اکتشاف چه پیامدی داشت ؟

علاوه بر هولوگرام هایی که فروخته شده و به دیوار آویخته می شوند، هولوگرام های ساده تری هم هستند که در بسیاری چیزهای دیگر که ممکن است انتظارش را نداشته باشید، یافته می شوند. هولوگرام های کوچک در بسیاری از کارت های شناسایی و یا کارت های اعتباری به کار برده می شوند تا جعل این اسناد را دشوار سازند.

اتفاق سال 1997

شالو و بلومبرگن برای شرکت در توسعه طیف نمایی لیزر برنده ی جایزه نوبل شدند. از نمونه های کاربردی این کار استفاده در نور شناخت غیر خطی است. یعنی روش های تاثیر یک پرتو بر دیگری و پیوستن به چند پرتو لیزری به طور ثابت است.

این پدیده ها بدین معناست که در اصل یک پرتو نور می تواند با یک پرتو نور دیگر هدایت شود اگر در آینده کسی بخواهد یک کامپیوتر نوری بسازد که در ذخیره داده ها خیلی سریعتر و کار آمدتر عمل خواهد کرد، باید اساس کار خود را بر مبنای نور شناخت غیر خطی قرار دهد.

این اکتشاف چه پیامدی داشت ؟

هنگام استفاده از فیبرهای نوری، برای مثال در کاربردهای باند گسترده، کلید ها و تقویت کننده ها (آمپلی فایرها) همگی نیازمند نور شناخت غیر خطی هستند.

اتفاق سال 1997

چو، کوهن، فیلیپس و تانوجی جایزه نوبل را دریافت کردند زیرا توانستند روش های سرد کردن و به دام انداختن اتم ها را با نور لیزری توسعه دهند. با این روش القایی اتم ها انرژی گرمایی شان را به نور لیزری داده و به این ترتیب دمایشان پایین و پایین تر می رود. وقتی دمای اتم ها به نزدیکی صفر مطلق نزول می کند، اتم ها به شکل متراکمی درآمده و توده های اتمی می سازند به گونه ای که برخی از جنبه های درونی طبیعت را آشکار می سازند و این کاربرد مهم سرد کردن لیزری است که ما با ساختارهای طبیعی بیشتر آشنا می کند. خیلی زود دیگر دانشمندان برای استفاده از این تکنیک (فن) دست به کار شدند و در زمینه های مربوطه پیشرفت هایی را عملی کردند.

 

این اکتشاف چه پیامدی داشت؟

پاسخ کوتاه: تا به امروز، هیچ.

وقتی لیزر در سال 1960برای اولین بار معرفی شد به جز مقدار کمی از فیزیک دانان، کسی چیزی در مورد کار برد های آن نمی دانست فن آوری لیزر راه حلی بود که به دنبال مسئله اش می گشت.

اتفاق سال 2000

نیمه رسانا

آلفروف و کرامر برای فعالیت هایشان در زمینه ی فیزیک نیمه رساناها برنده جایزه نوبل شدند. آن ها نوعی از ماده را مورد بررسی قرار دادند که برای اولین بار برای ساخت لیزرهای نیمه رسانا مورد استفاده قرار گرفت، نوعی لیزرهای بسیار کوچک که امروزه ارزان ترین، سبک ترین و کوچک ترین لیزرهای موجود هستند.

هدف از ساختن آنها تولید همزمان منبع نوری و ذخیره انرژی با قرار دادن آینه هایی در یک کریستال بود ( با رویه ای کمتر از mm 1 و ردیف های بسیار زیاد ) این کشف نه تنها اساس کار بسیاری از وسایل ارزان و قابل حمل شد بلکه منجر به ساخت اطلاعات نوری (اپتیکی) شبکه های اینترنتی شد.

این اکتشاف چه پیامدی داشت؟

دستگاه  پخش CD  و نشانه گیر لیزری و دستگاه خواندن بارکدهای صندوق دارهای سوپر مارکت ها همگی و همگی بر مبنای این کشف ساخته شده اند.

لیزر چیست؟-قسمت اول

 

مقدمه

حروف واژه لیزر(LASER) به ترتیب حرف اول کلمه های Light(نور)، Amplification(تقویت)،  Stimulated(القایی) ، Emission(گسیل) ،Radiation (تابش) و به معنی تقویت نور توسط گسیل القایی تابش می باشد. لیزر دستگاهی است برای تولید، تقویت و انتقال باریکه های نوری همدوس باریک و با شدت زیاد گاهی عنوان میزر اپتیکی نیز به لیزر اطلاق می شود.

نور همدوس تولید شده توسط لیزر با نور عادی تفاوت اساسی دارد. نور لیزر از موج هایی تشکیل شده که همگی هم فازند و طول موج یکسان دارند، در حالی که نور عادی شامل طول موج های مختلف است و موج های مختلف با یکدیگراختلاف فاز دارند.

در لیزر یا میزر، اتم ها یا مولکولها طوری برانگیخته می شوند که بیشتر آن ها در تراز انرژی بالاتر قرار دارند و تعداد کمتری در تراز انرژی پایین تر قرارمی گیرند. به این وضعیت ، جمعیت وارون می گویند. فرآیند افزایش انرژی برای ایجاد جمعیت وارون ، پمپاژ (یا دمش) نامیده می شود. به محض اینکه اتم ها یا مولکولها در این حالت بر انگیخته قرار بگیرند، به راحتی تابش می کنند. اگر فوتونی که بسامد آن متناظر با اختلاف انرژی این حالت برانگیخته و حالت پایه است به اتم برانگیخته ای برخورد کند، تابشی القایی در اتم برانگیخته به صورت فوتونی که هم بسامد ،هم فاز و هم جهت با فوتون برخورد کننده است، ایجاد می شود. فوتون برخورد کننده و فوتون حاصل از گسیل القایی می توانند هریک به یک اتم برانگیخته دیگری برخوردکنند و تابش های القایی بیشتری ایجاد کنند، که همگی هم بسامد و هم فاز هستند. این روند یک عمل ناگهانی از تابش همدوس در یک واکنش زنجیره ای سریع حاصل می کند و تمامی اتم ها به صورت زنجیره ای تخلیه می شوند (به حالت پایه بر می گردند). معمولا لیزر را طوری می سازند که نور گسیل شده بین دو انتهای یک کاواک تشدیدی که به آن تشدید گر می گویند به صورت بازتابی رفت و برگشت کند تا بالاخره باریکه نور بسیار کانونی شده و با شدت زیاد از یک انتها ی یک کاواک تشدیدی که به صورت جزیی بازتاب کننده است، خارج شود. اگر اتم ها پس از تخلیه مجدد به حالت برانگیخته دمیده شوند پرتو پیوسته ای از نور همدوس تولید می شود.

لیزر

 

اجزاء و طرز کار لیزر

لیزر منبع نوری است که  خواص یکتایی و منحصر به فرد را به نمایش می گذارد و کاربردهای گوناگونی دارد. لیزر درجوشکاری ، نقشه بر داری، پزشکی، ارتباطات ، دفاع ملی و نیز در زمینه های مختلف تحقیقات علمی کاربرد دارد. امروزه انواع گوناگون لیزر به صورت تجاری در دسترس است . اندازه آنها دامنه و سیعی دارد به طوری که بعضی از آنها می توانند در نوک انگشت جای بگیرند و بعضی دیگر یک ساختمان بزرگ را پرمی کنند. تمام این لیزرها دارای خواص مشترکی هستند.

در این بررسی ، خواص اساسی را که باعث تمایز نور لیزر از منابع نوری معمولی می شود موردبحث قرار می گیرد و عناصر اصلی مورد نیاز برای تولید این نور معرفی می گردند. فرآیند تقویت به طور خلاصه تشریح می گردند و بسیاری از اصطلاحاتی که برای توضیح و مشخص کردن فرآیند مورد استفاده قرارمی گیرد، معرفی می شوند.

 

اجزاء لیزر

چهار عنصر اصلی برای تولید نور همدوس توسط تابش القایی در لیزر موردنیاز است که شامل آیینه نیمه شفاف،آیینه بازتاب کننده کامل،محیط فعال و مکانیزم تولید نور لیزر است.

کاربرد لیزر

 

اتم و مولکول

برای شناخت لیزر عوامل چندی می باید شناخته شوند.از جمله این عوامل محیط فعال لیزری است.محیط فعال لیزر می تواند اتم ،مولکول ،و یا یون باشد،در اینصورت، درمورد محیطی شامل اتم های یک گونه از لیزرهای اتمی بحث می شود. بعضی از مولکولهای سبک نیز قادر به اجرای عمل لیزر هستند. در مورد یون اتمی می توان از محیط فعال آرگون یونی و یا مولکول یونی نیتروژن نام برد.

مولکولهای سنگین مثل رودامین ها، لیزر های رنگی را تشکیل می دهند همچنین می توانیم با وارد کردن ناخالصی ها در یک محیط خاص، محیط های فعال به صورت جامد رابوجود بیاوریم، مانند یاقوت که از حضور ناخالصی کروم یونیده در داخل اکسید آلومینیم تشکیل شده است و یا لیزرحالت جامد دیگر معروف به YAG:Nd  .محیط فعال لیزر می تواند با استفاده از نیمرساناها حاصل شده باشد مانند GaAs در مثال های بالا اگر حرکت الکترون را در نظر بگیریم، از اتم به سمت مولکولهای سبک و سنگین و بالاخره به سوی نیمرساناها ، گویی که گسترش حرکت الکترون مرتبا افزایش می یابد ولی در تمامی آنها الکترون به هسته (و یا هسته ها ) مقیدهستند. حال می توانیم این قید را هم کنار بگذاریم ، در این صورالکترون به صورت آزاد خواهیم داشت یعنی به هیچ وجه مقید به هسته ای نیستند، در اینجاست که از لیزر های الکترون آزاد صحبت می شود.

بنابر این ،دراولین قدم شناخت لیزر محیط فعال می باید وجود داشته باشد که این محیط به صورت اتم، مولکول (و یایون اتم و مولکول ) است. محیط فعال را ازنظر ماهیت فیزیکی می توان در فازهای گاز،مایع ، جامد و نیمرسانا نیز تقسیم بندی کرد.

 

محیط فعال

محیط فعال ، همانطور که به آن اشاره شد مجموعه ای از اتم ها یا مولکولهاست که می توانند به حالتی باتجمع یا جمعیت وارون، یعنی وضعیتی که اتمها یا مولکولها ی در حالت برانگیخته نسبت به اتمها ی حالت پایه هستند، برانگیخته شوند. دو حالتیکه برای گذار از یک حالت بالاتر به یک حالت پایین تر در اجرا ی عمل تقویت انتخاب می شوند ، یعنی دو حالتی که درواقع در عمل لیزری شرکت دارند باید دارای خواص معینی باشند. اولین مشخصه آن است که اتم ها باید برای زمان نسبتا طولانی درتراز بالاتر بمانند تا تعداد فوتون های تابشی القایی از تعداد فوتون های تابشی خودبخودی بیشتر شود. دومین مشخصه وجود یک روش موثر پمپاژ اتمهاست تا جمعیت تراز انرژی بالایی که در حالت عادی بسیار کمتر از جمعیت تراز پایه است، افزایش یابد و پدیده وارونی جمعیت رخ دهد. افزایش جمعیت تراز پایینی به بیش از جمعیت حالت انرژی بالایی باعث منفی شدن وارونی جمعیت شده و ازتقویت نور توسط تابش القایی جلوگیری می کند. به بیان دیگر، با رفتن اتم ها از تراز انرژی بالایی به تراز انرژی پایینی فوتون های بیشتری توسط تابش خودبخودی از دست می روند. که جهت گیری آنها کاتوره ای است و موج های وابسته به آنها هم فاز نیستند.

 

خاصیت های نور لیزر

نور لیزر، با نور بیشتر منابع نوری معمولی مثل لامپ های ملتهب ،لامپ های مهتابی و لامپ های قوس الکتریکی باشدت بالا، تفاوت دارد. برای درک خواص یکتای نور لیزرمی توان آن رابا نور منبع های دیگر مقایسه کرد. حضور این تفاوت هاست که به نور لیزر ویژگی خاصی  بخشیده است و کاربردهای متنوع پیدا کرده است.این خواص عبارتند از :

1- همدوسی، نور لیزر دارای همدوسی زمانی و قضایی است.

2- جهتمندی ، نور لیزردارای واگرایی بسیارکمی است.

3- تکفامی ، گرچه نور لیزر تکفام و یا تک فرکانس کامل نیست ، ولی پهنای طیف خروجی لیزر می تواند کاملا باریک باشد، مثلا چند MHZ همه نورها از امواج روانی تشکیل شده است که در فضا پیش می روند. رنگ نور لیزر توسط طول موج آن تعیین می شود که در شکل زیر نشان داده شده است.طول موج نور لیزر و یا فرکانس آن به نوع محیط فعال و نیز نوع تشدید گر بکار رفته بستگی دارد.

4- درخشایی، به علت واگرایی کم لیزر، نور لیزر دارای درخشایی بسیار بالایی است.

لیزر

ادامه دارد...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۹ ، ۱۱:۱۶
فاصله گلناری

کاهش دما واکنش‌های شیمیایی را کندتر می‌کند

همان‌طور که می‌دانید تولید جریان الکتریکی در یک باتری مستلزم برقراری ارتباط بین 2 قطب مثبت و منفی آن است. به عبارت دیگر هنگامی که دو قطب مثبت و منفی یک باتری به هم متصل هستند در داخل باتری یک واکنش شیمیایی انجام خواهد شد که الکترون‌های مورد نیاز برای برقراری جریان را تامین خواهد کرد.

باطری

به طور کلی با کاهش دما سرعت انجام واکنش‌های شیمیایی کاهش خواهد یافت. به همین علت اگر از یک باتری در یک روز سرد زمستانی استفاده کنید در مقایسه با شرایط مشابه در یک روز گرم تابستانی، این باتری شدت جریان کمتری را تولید خواهد کرد.

در چنین شرایطی بلافاصله پس از راه‌اندازی واکنش‌های شیمیایی در داخل باتری و تامین الکترون‌های لازم برای تولید جریان، دمای محیط به گونه‌ای در روند انجام واکنش‌های شیمیایی تاثیر می‌گذارد که دیگر باتری نمی‌تواند شدت جریان مورد نیاز را تامین کند و به نظر می‌رسد که باتری دشارژ شده است، اما این در حالی است که اگر باتری را گرم کنید می‌توانید همچنان از آن به عنوان منبعی برای تامین انرژی الکتریکی مورد نیاز خود استفاده کنید. بنابراین برای این که با چنین مشکلی مواجه نشوید بهتر است پیش از استفاده از باتری شرایطی را فراهم کنید تا از کاهش دمای باتری تا حدودی جلوگیری شود.

گاهی در چنین شرایطی پیش از استفاده از باتری‌ها آنها را گرم می‌کنند. اگر در روزهای سرد زمستان پیش از استفاده از باتری‌‌ها آنها را گرم کرده و عایق‌بندی کنید می‌توانید مطمئن باشید که می‌توانید از توان الکتریکی آن برای راه‌اندازی یک سیم‌پیچ حرارتی استفاده کنید در غیر این صورت پس از مدت زمان کوتاهی متوجه خواهید شد که این باتری دیگر کار نمی‌کند و به نظر می‌رسد که باتری کاملا دشارژ شده است.

باتری

اگرچه دمای محیط می‌تواند عملکرد باتری‌ها را تحت تاثیر خود قرار دهد، اما عملکرد اغلب باتری‌ها بیش از آن که تحت تاثیر دمای محیط باشد، به نوع آن باتری و واکنش‌های شیمیایی که در داخل آن انجام می‌شود بستگی دارد. به عبارت دیگر در شرایطی که انرژی مصرفی یک وسیله الکتریکی که از باتری برای راه‌اندازی آن استفاده شده است در مقایسه با توان نسبی آن باتری کمتر باشد، تاثیر تغییرات دمایی بر عملکرد آن باتری بسیار ناچیز و بی‌اهمیت خواهد بود.

از سوی دیگر وقتی شما از یک باتری استفاده نکنید این باتری با گذشت زمان بتدریج دشارژ می‌شود. این واکنش شیمیایی نیز تحت تاثیر تغییرات دمایی ایجاد شده خواهد بود. بنابراین باتری‌های بدون استفاده در هوای سرد در مقایسه با هوای گرم، با سرعت کمتری بار الکتریکی خود را از دست داده و به اصطلاح دشارژ می‌شوند. برای مثال برخی از انواع باتری‌ها که قابل شارژ مجدد هستند در دمای معمولی محیط پس از گذشت مدت زمان 2 هفته از آ‌خرین شارژ بار الکتریکی خود را از دست داده و خالی می‌شوند. اما اگر آنها را در یخچال قرار دهیم، طول عمر آنها به بیش از 2 هفته افزایش خواهد یافت و این به آن معنی است که کاهش دما موجب می‌شود که تخلیه بار الکتریکی به کندی انجام شود و باتری مدت زمان بیشتری شارژ داشته باشد.

 

منبع:جام جم

انتشار3 دی 89 وب جهان یکه نگار

 

تاثیر سرما بر باتری گوشی دلیلی کاملا علمی دارد؛ کلیه باتری های مورد استفاده در موبایل ها خواه از نوع لیتیوم-یونی و خواه پلیمر لیتیوم یونی مجموعه ای از صفحات فلزی را در خود دارند که به دو دسته مثبت و منفی تقسیم می شوند؛ در میانه این صفحات نیز مقداری مایع شیمیایی ذخیره شده. زمانی که باتری موبایل شما شارژ می شود صفحات فلزی منفی آن (که آنود خوانده می شوند) با الکترون ها و صفحات مثبت یا کاتد با یون های مثبت پر می شوند و در ادامه با حرکت یون های مثبت و منفی به سمت جهت های مخالف انرژی مورد نیاز موبایل برای کار کردن تامین می گردد.

اما دماهای به شدت گرم یا سرد موازنه میان این دو را بر هم می زند و برای مثال هوای به شدت سرد مقاومت باتری را زیاد کرده و از میزان الکترون ها و یون های مثبتی که می توانند حرکت نمایند می کاهد و در نتیجه ظرفیت باتری گوشی شما به میزان قابل توجهی کم می شود. از آنجایی که دانشمندان نمی توانند توازن درست را میان این دو برقرار کنند قادر به اتخاذ تدابیر لازم برای این منظور نیستند و اینطور می شود که شاخص باتری گوشی شما گاهی راستش را نمی گوید و نمی دانید آیا مقدار شارژی که نمایش می دهد درست است یا نه.

دمای پیشنهادی اپل برای استفاده از آیفون ها صفر تا ۳۵ درجه سانتی گراد است

تاثیر سرما بر باتری گوشی در دماهای پایین تر از ۳۲ درجه فارنهایت یا صفر درجه سانتی گراد و کمتر خود را نشان می دهد. دمای پیشنهادی اپل برای استفاده از آیفون ها صفر تا ۳۵ درجه سانتی گراد است؛ با این حال وبسایت Battery University دمای صفر تا ۴۵ درجه سانتی گراد را بهترین بازه برای استفاده از تلفن های هوشمند می داند و پیشنهادش این است که برای جلوگیری از وارد آمدن آسیب های همیشگی به موبایل ها و تاثیر سرما بر باتری گوشی از شارژ کردن آنها در دماهای کمتر از صفر خوددای نمایید.

راهکارها برای جلوگیری از تاثیر سرماه بر باتری گوشی

۱- فعالسازی مُد ‌Battery Saving

۲- گرم نگه داشتن گوشی (حتی المقدور در محیط های خارج از خانه گوشی را درون جیب تان نگه دارید)

۳- قرار دادن گوشی درون قاب محافظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۹ ، ۱۱:۰۷
فاصله گلناری

برای دانلود اینجا راست کلیک و save triage as را بزنید

Pascal (programming language)

From Wikipedia, the free encyclopedia
Jump to: navigation, search
Pascal
Paradigm imperative, structured
Appeared in 1970, last revised 1992
Designed by Niklaus Wirth
Typing discipline static, strong, safe
Major implementations CDC 6000, ICT 1900, Pascal-P, PDP-11, PDP-10, IBM System/370, HP, GNU
Dialects UCSD, Borland, Turbo
Influenced by ALGOL
Influenced Modula, Modula-2, Oberon, Oberon-2, Component Pascal, Ada, Object Pascal, Java[1][2][3], Oxygene

Pascal is an influential imperative and procedural programming language, designed in 1968/9 and published in 1970 by Niklaus Wirth as a small and efficient language intended to encourage good programming practices using structured programming and data structuring.

A derivative known as Object Pascal was designed for object-oriented programming.

Contents

[hide]

[edit] History

Pascal was developed by Niklaus Wirth and based on the ALGOL programming language, named in honor of the French mathematician and philosopher Blaise Pascal.

Prior to his work on Pascal, Wirth had developed Euler and Algol-W and later went on to develop the Pascal-like languages Modula-2 and Oberon.

Initially, Pascal was largely, but not exclusively, intended to teach students structured programming. A generation of students used Pascal as an introductory language in undergraduate courses. Variants of Pascal have also frequently been used for everything from research projects to PC games and embedded systems. Newer Pascal compilers exist which are widely used. [4]

Pascal was the primary high-level language used for development in the Apple Lisa, and in the early years of the Mac; parts of the original Macintosh operating system were hand-translated into Motorola 68000 assembly language from the Pascal sources. The popular typesetting system TeX by Donald E. Knuth was written in WEB, the original literate programming system, based on DEC PDP-10 Pascal, while an application like Total Commander was written in Delphi (i.e. Object Pascal).

Object Pascal is still widely used for developing Windows applications such as Skype.[citation needed]

[edit] Brief description

Wirth's intention was to create an efficient language (regarding both compilation speed and generated code) based on so-called structured programming, a concept which had recently become popular. Pascal has its roots in the Algol 60 language, but also introduced concepts and mechanisms which (on top of Algol's scalars and arrays) enabled programmers to define their own complex (structured) datatypes, and also made it easier to build dynamic and recursive data structures such as lists, trees and graphs. Important features included for this were records, enumerations, subranges, dynamically allocated variables with associated pointers, and sets. To make this possible and meaningful, Pascal has a strong typing on all objects, which means that one type of data cannot be converted or interpreted as another without explicit conversions. Similar mechanisms are standard in many programming languages today. Other languages that influenced Pascal's development were COBOL, Simula 67, and Wirth's own Algol-W.

Pascal, like many programming languages of today (but unlike most languages in the C family), allows nested procedure definitions to any level of depth, and also allows most kinds of definitions and declarations inside procedures and functions. This enables a very simple and coherent syntax where a complete program is syntactically nearly identical to a single procedure or function (except for the keyword itself, of course.)

[edit] Implementations

The first Pascal compiler was designed in Zürich for the CDC 6000 series mainframe computer family. Niklaus Wirth reports that a first attempt to implement it in Fortran in 1969 was unsuccessful due to Fortran's inadequacy to express complex data structures. The second attempt was formulated in the Pascal language itself and was operational by mid-1970. Many Pascal compilers since have been similarly self-hosting, that is, the compiler is itself written in Pascal, and the compiler is usually capable of recompiling itself when new features are added to the language, or when the compiler is to be ported to a new environment. The GNU Pascal compiler is one notable exception, being written in C.

The first successful port of the CDC Pascal compiler to another mainframe was completed by Welsh and Quinn at the QUB in 1972. The target was the ICL 1900 series. This compiler in turn was the parent of the Pascal compiler for the ICS Multum minicomputer. The Multum port was developed – with a view to using Pascal as a systems programming language – by Findlay, Cupples, Cavouras and Davis, working at the Department of Computing Science in Glasgow University. It is thought that Multum Pascal, which was completed in the summer of 1973, may have been the first 16-bit implementation.

A completely new compiler was completed by Welsh et al. at QUB in 1977. It offered a source-language diagnostic feature (incorporating profiling, tracing and type-aware formatted postmortem dumps) that was implemented by Findlay and Watt at Glasgow University. This implementation was ported in 1980 to the ICL 2900 series by a team based at Southampton University and Glasgow University. The Standard Pascal Model Implementation was also based on this compiler, having been adapted, by Welsh and Hay at Manchester University in 1984, to check rigorously for conformity to the BSI 6192/ISO 7185 Standard and to generate code for a portable abstract machine.

The first Pascal compiler written in North America was constructed at the University of Illinois under Donald B. Gillies for the PDP-11 and generated native machine code.

In order to rapidly propagate the language, a compiler "porting kit" was created in Zurich that included a compiler that generated code for a "virtual" stack machine (i.e. code that lends itself to reasonably efficient interpretation), along with an interpreter for that code - the Pascal-P system. The P-system compilers were termed Pascal-P1, Pascal-P2, Pascal-P3, and Pascal-P4, with Pascal-P1 being the first version, and Pascal-P4 being the last to come from Zurich.

The Pascal-P4 compiler/interpreter can still be run and compiled on systems compatible with original Pascal. However, it only accepts a subset of the Pascal language.

Pascal-P5, created outside of the Zurich group, accepts the full Pascal language and includes ISO 7185 compatibility.

UCSD Pascal branched off Pascal-P2, where Kenneth Bowels utilized it to create the interpretive UCSD p-System

A compiler based on the Pascal-P4 compiler, which created native binaries, was released for the IBM System/370 mainframe computer by the Australian Atomic Energy Commission; it was called the "AAEC Pascal Compiler" after the abbreviation of the name of the Commission.

In the early 1980s, Watcom Pascal was developed, also for the IBM System 370.

IP Pascal was an implementation of the Pascal programming language using Micropolis DOS, but was moved rapidly to CP/M running on the Z80. It was moved to the 80386 machine types in 1994, and exists today as Windows/XP and Linux implementations. In 2008, the system was brought up to a new level and the resulting language termed "Pascaline" (after Pascal's calculator). It includes objects, namespace controls, dynamic arrays, along with many other extensions, and generally features the same functionality and type protection as C#. It is the only such implementation which is also compatible with the original Pascal implementation (which is standardized as ISO 7185).

In the early 1980s, UCSD Pascal was ported to the Apple II and Apple III computers to provide a structured alternative to the BASIC interpreters that came with the machines.

Apple Computer created its own Lisa Pascal for the Lisa Workshop in 1982 and ported this compiler to the Apple Macintosh and MPW in 1985. In 1985 Larry Tesler, in consultation with Niklaus Wirth, defined Object Pascal and these extensions were incorporated in both the Lisa Pascal and Mac Pascal compilers.

In the 1980s Anders Hejlsberg wrote the Blue Label Pascal compiler for the Nascom-2. A reimplementation of this compiler for the IBM PC was marketed under the names Compas Pascal and PolyPascal before it was acquired by Borland. Renamed to Turbo Pascal it became hugely popular, thanks in part to an aggressive pricing strategy and in part to having one of the first full-screen Integrated development environments, and fast turnaround-time (just seconds to compile, link, and run.) Additionally, it was written and highly optimized entirely in assembly language, making it smaller and faster than much of the competition. In 1986 Anders ported Turbo Pascal to the Macintosh and incorporated Apple's Object Pascal extensions into Turbo Pascal. These extensions were then added back into the PC version of Turbo Pascal for version 5.5. At the same time Microsoft also implemented Object Pascal compiler.[5][6] The Turbo Pascal 5.5 had a large influence on the Pascal community that began concentrating mainly on the IBM PC in the late 1980s. Many PC hobbyists in search of a structured replacement for BASIC used this product. It also began adoption by professional developers. Around the same time a number of concepts were imported from C in order to let Pascal programmers use the C-based API of Microsoft Windows directly. These extensions included null-terminated strings, pointer arithmetic, function pointers, an address-of operator and unsafe typecasts.

However, Borland later decided it wanted more elaborate object-oriented features, and started over in Delphi using the Object Pascal draft standard proposed by Apple as a basis. (This Apple draft is still not a formal standard.) The first versions of the Delphi Programming Language were accordingly named Object Pascal. The main additions compared to the older OOP extensions were a reference-based object model, virtual constructors and destructors, and properties. Several other compilers also implement this dialect.

Turbo Pascal, and other derivatives with units or module concepts are modular languages. However, it does not provide a nested module concept or qualified import and export of specific symbols.

Super Pascal was a variant which added non-numeric labels, a return statement and expressions as names of types.

The universities of Zurich, Karlsruhe and Wuppertal have developed an EXtension for Scientific Computing (Pascal XSC), which provides a free solution for programming numerical computations with controlled precision.

[edit] Language constructs

Pascal, in its original form, is a purely procedural language and includes the traditional array of Algol-like control structures with reserved words such as if, then, else, while, for, and so on. However, Pascal also has many data structuring facilities and other abstractions which were not included in the original Algol60, like type definitions, records, pointers, enumerations, and sets. Such constructs were in part inherited or inspired from Simula67, Algol68, Niklaus Wirth's own Algol-W and suggestions by C. A. R. Hoare.

[edit] Hello world

Pascal programs start with the program keyword with a list of external file descriptors as parameters[7]; then follows the main block encapsulated by the begin and end keywords. Semicolons separate statements, and the full stop ends the whole program (or unit). Letter case is ignored in Pascal source.

Here is an example of the source code in use for a very simple "Hello world" program:

program HelloWorld(output);
begin
  Writeln('Hello world!')
end.

[edit] Data types

A type in Pascal, and in several other popular programming languages, defines a variable in such a way that it defines a range of values which the variable is capable of storing, and it also defines a set of operations that are permissible to be performed on variables of that type. The predefined types are:

Data type Type of values which the variable is capable of storing
integer Whole numbers
real Floating point numbers
boolean The value TRUE or FALSE
char A single character from an ordered character set

The range of values allowed for each (except boolean) is implementation defined. Functions are provided for some data conversions. For conversion of real to integer, the following functions are available: round, which round to integer using banker's rounding; trunc, round towards zero.

The programmer has the freedom to define other commonly-used data types (e.g. byte, string, etc.) in terms of the predefined types using Pascal's type declaration facility. e.g.

type
  byte = 0..255;
  signedbyte = -128..127;
  string = packed array [1..255] of char;

[edit] Scalar types

Pascal's scalar types are real, integer, character, boolean and enumerations, a new type constructor introduced with Pascal:

type
  SomeType = (State1,State2,State3);
var
  r: Real;
  i: Integer;
  c: Char;
  b: Boolean;
  t: SomeType;
  e: (apple, pear, banana, orange, lemon);

[edit] Subrange types

Subranges of any ordinal type (any simple type except real) can be made:

var
  x: 1..10;
  y: 'a'..'z';
  z: pear..orange;

Set types

In contrast with other programming languages from its time, Pascal supports a set type:

var
  set1: set of 1..10;
  set2: set of 'a'..'z';
  set3: set of pear..orange;

A set is a fundamental concept for modern mathematics, and they may be used in a many algorithms. Such a feature is useful and may be faster than an equivalent construct in a language that does not support sets. For example, for many Pascal compilers:

if i in [5..10] then
...

executes faster than:

if (i>4) and (i<11) then
...

Sets of non-contiguous values can be particularly useful, in terms of both performance and readability:

if i in [0..3, 7, 9, 12..15] then
...

For these examples, which involve sets over small domains, the improved performance is usually achieved by the compiler representing set variables as bitmasks. The set operators can then be implemented efficiently as bitwise machine code operations.

However, for examples where the range of values is significantly larger than the native word size, set expressions are likely to result in worse performance and greater memory usage than equivalent expressions using relational operators.

[edit] Type declarations

Types can be defined from other types using type declarations:

type
  x = Integer;
  y = x;
...

Further, complex types can be constructed from simple types:

type 
  a = Array [1..10] of Integer;
  b = record
        x: Integer;
        y: Char
      end;
  c = File of a;

[edit] File type

As shown in the example above, Pascal files are sequences of components. Every file has a buffer variable which is denoted by f^. The procedures get (for reading) and put (for writing) move the buffer variable to the next element. Read is introduced such that read(f, x) is the same as x:=f^; get(f);. Write is introduced such that write(f, x) is the same as f^ := x; put(f); The type text is predefined as file of char. While the buffer variable could be used for inspecting the next character to be used (check for a digit before reading an integer), this concept leads to serious problems with interactive programs in early implementations, but was solved later with the "lazy I/O" concept.

In Jensen & Wirth Pascal, strings are represented as packed arrays of chars; they therefore have fixed length and are usually space-padded. Some dialects have a custom string type.

[edit] Pointer types

Pascal supports the use of pointers:

type 
  Nodeptr = ^Node;
  Node = record
        a: Integer;
        b: Char;
        c: Nodeptr
      end;
var
  ptoNode: Nodeptr;
  pInt : ^Integer;

Here the variable ptoNode is a pointer to the data type Node, a record. Pointers can be used before they are declared. This is a forward declaration, an exception to the rule that things must be declared before they are used. To create a new record and assign the value 10 and character A to the fields a and b in the record, and to initialise the pointer c to nil, the commands would be:

new(ptoNode);
 
...
ptoNode^.a := 10;
ptoNode^.b := 'A';
ptoNode^.c := nil;
...

This could also be done using the with statement, as follows

new(ptoNode);
 
...
with ptoNode^ do
begin
  a := 10;
  b := 'A';
  c := nil
end;
...

Inside of the scope of the with statement, a and b refer to the subfields of the record pointer ptoNode and not to the record Node or the pointer type Nodeptr.

Linked lists, stacks and queues can be created by including a pointer type field (c) in the record (see also nil).

Unlike many languages that feature pointers, Pascal only allows pointers to reference dynamically created variables that are anonymous, and does not allow them to reference standard static or local variables. Pointers also must have an associated type, and a pointer to one type is not compatible with a pointer to another type (e.g. a pointer to a char is not compatible with a pointer to an integer). This helps eliminate the type security issues inherent with other pointer implementations, particularly those used for PL/I or C. It also removes some risks caused by dangling pointers, but the ability to dynamically let go of referenced space by using the dispose function (which has the same effect as the free library function found in C) means that the risk of dangling pointers has not been entirely eliminated.[8]

[edit] Control structures

Pascal is a structured programming language, meaning that the flow of control is structured into standard statements, ideally without 'goto' commands.

while a <> b do writeln('Waiting');
 
if a > b then writeln('Condition met')
else writeln('Condition not met');
 
for i := 1 to 10 do writeln('Iteration: ', i:1);
 
repeat
  a := a + 1
until a = 10;
 
case i of
  0: write('zero');
  1: write('one');
  2: write('two')
end;

[edit] Procedures and functions

Pascal structures programs into procedures and functions.

program mine(output);
 
var i : integer;
 
procedure print(var j: integer);
 
  function next(k: integer): integer;
  begin
    next := k + 1
  end;
 
begin
  writeln('The total is: ', j);
  j := next(j)
end;
 
begin
  i := 1;
  while i <= 10 do print(i)
end.

Procedures and functions can nest to any depth, and the 'program' construct is the logical outermost block.

Each procedure or function can have its own declarations of goto labels, constants, types, variables, and other procedures and functions, which must all be in that order. This ordering requirement was originally intended to allow efficient single-pass compilation. However, in some dialects (such as Borland Delphi) the strict ordering requirement of declaration sections is not required.

[edit] Semicolons as statement separators

Pascal adopted many language syntax features from the ALGOL language, including the use of a semicolon as a statement separator. This is in contrast to other languages, such as PL/I, C etc. which use the semicolon as a statement terminator. As illustrated in the above examples, no semicolon is needed before the end keyword of a record type declaration, a block, or a case statement; before the until keyword of a repeat statement; and before the else keyword of an if statement.

The presence of an extra semicolon was not permitted in early versions of Pascal. However, the addition of ALGOL-like empty statements in the 1973 Revised Report and later changes to the language in ISO 7185:1983 now allow for optional semicolons in most of these cases. The exception is that a semicolon is still not permitted immediately before the else keyword in an if statement.

[edit] Resources

[edit] Compilers and interpreters

Several Pascal compilers and interpreters are available for the use of general public:

  • Delphi is Embarcadero's (formerly Borland/CodeGear) flagship RAD (Rapid Application Development) product. It uses the Object Pascal language (Dubbed the 'Delphi programming language' by Borland), descended from Pascal, to create applications for the windows platform. The .NET support that existed from D8 through D2005,D2006 and D2007 has been terminated, and replaced by a new language (Prism, which is rebranded Oxygene, see below) that is not fully backwards compatible. The most recent iteration of the win32 range (D2009) adds unicode and generics support.
  • Free Pascal is a multi-platform compiler written in Object Pascal (and is self-hosting). It is aimed at providing a convenient and powerful compiler, both able to compile legacy applications and to be the means of developing new ones. It is distributed under the GNU GPL, while packages and runtime library come under a modified GNU LGPL. Apart from compatibility modes for Turbo Pascal, Delphi and Mac Pascal, it also has its own procedural and object-oriented syntax modes with support for extended features such as operator overloading. It supports many platforms and operating systems.
  • Lazarus is a Delphi-like visual cross-platform IDE for rapid application development (RAD). Based on Free Pascal, Lazarus is available for numerous platforms including Linux, FreeBSD, Mac OS X and Microsoft Windows.
  • Dev-Pascal is a Pascal IDE that was designed in Borland Delphi and which supports both Free Pascal and GNU Pascal as backend.
  • Turbo51 is a free Pascal compiler for the 8051 family of microcontrollers (uses Turbo Pascal 7 syntax).
  • Oxygene (formerly known as Chrome) is an Object Pascal compiler for the .NET and Mono platforms. It was created and is sold by RemObjects Software, and recently by Embarcadero as the backend compiler of Prism.
  • Kylix was a descendant of Delphi, with support for the Linux operating system and an improved object library. The compiler and the IDE are available now for non-commercial use. The product is no longer supported.
  • GNU Pascal Compiler (GPC) is the Pascal compiler of the GNU Compiler Collection (GCC). The compiler itself is written in C, the runtime library mostly in Pascal. Distributed under the GNU General Public License, it runs on many platforms and operating systems. It supports the ANSI/ISO standard languages and has partial Turbo Pascal dialect support. One of the more painful omissions is the absence of a 100% Turbo Pascal-compatible string type. Support for Borland Delphi and other language variations is quite limited, except maybe for Mac Pascal, the support for which is growing fast.
  • Dr. Pascal is an interpreter that runs Standard Pascal. Notable are the "visible execution" mode that shows a running program and its variables, and the extensive runtime error checking. Runs programs but does not produce a separate executable binary. Runs on MS-DOS, Windows in DOS window, and old Macintosh.
  • Dr. Pascal's Extended Pascal Compiler tested on DOS, Windows 3.1, 95, 98, NT.
  • Virtual Pascal was created by Vitaly Miryanov in 1995 as a native OS/2 compiler compatible with Borland Pascal syntax. Then, it had been commercially developed by fPrint, adding Win32 support, and in 2000 it became freeware. Today it can compile for Win32, OS/2 and Linux, and is mostly compatible with Borland Pascal and Delphi. Development on this compiler was canceled on April 4, 2005.
  • P4 compiler, the basis for many subsequent Pascal-implemented-in-Pascal compilers, including the UCSD p-System. It implements a subset of full Pascal.
  • P5 compiler, is an ISO 7185 (full Pascal) adaption of P4.
  • Turbo Pascal was the dominant Pascal compiler for PCs during the 80s and early 90s, popular both because of its powerful extensions and extremely short compilation times. Turbo Pascal was compactly written and could compile, run, and debug all from memory without accessing disk. Slow floppy disk drives were common for programmers at the time, further magnifying Turbo Pascal's speed advantage. Currently, older versions of Turbo Pascal (up to 5.5) are available for free download from Borland's site.
  • IP Pascal Implements the language "Pascaline" (named after Pascal's calculator), which is a highly extended Pascal compatible with original Pascal according to ISO 7185. It features modules with namespace control, including parallel tasking modules with semaphores, objects, dynamic arrays of any dimensions that are allocated at runtime, overloads, overrides, and many other extensions. IP Pascal has a built-in portability library that is custom tailored to the Pascal language. For example, a standard text output application from 1970's original Pascal can be recompiled to work in a window and even have graphical constructs added.
  • Pascal-XT was created by Siemens for their mainframe operating systems BS2000 and SINIX.
  • PocketStudio is a Pascal subset compiler and RAD tool targeting Palm OS and MC68xxx processors with some own extensions to assist interfacing with the Palm OS API. It resembles Delphi and Lazarus with a visual form designer, an object inspector and a source code editor.
  • MIDletPascal - A Pascal compiler and IDE that generates small and fast Java bytecode specifically designed to create software for mobiles
  • Vector Pascal Vector Pascal is a language targeted at SIMD instruction sets such as the MMX and the AMD 3d Now, supporting all Intel and AMD processors, as well as the Sony PlayStation 2 Emotion Engine.
  • Morfik Pascal allows the development of Web applications entirely written in Object Pascal (both server and browser side).
  • WDSibyl - Visual Development Environment and Pascal compiler for Win32 and OS/2
  • PP Compiler, a compiler for Palm OS that runs directly on the handheld computer
  • CDC 6000 Pascal compiler The source code for the first (CDC 6000) Pascal compiler.
  • Pascal-S - "Pascal-S: A Subset and Its Implementation", N. Wirth in Pascal - The Language and Its Implementation, by D.W. Barron, Wiley 1979.

A very extensive list can be found on Pascaland. The site is in French, but it is basically a list with URLs to compilers; there is little barrier for non-Francophones. The site, Pascal Central, a Mac centric Pascal info and advocacy site with a rich collection of article archives, plus links to many compilers and tutorials, may also be of interest.

[edit] Standards

In 1983, the language was standardized, in the international standard IEC/ISO 7185, as well as several local country specific standards, including the American ANSI/IEEE770X3.97-1983, and ISO 7185:1983. These two standards differed only in that the ISO standard included a "level 1" extension for conformant arrays, where ANSI did not allow for this extension to the original (Wirth version) language. In 1989, ISO 7185 was revised (ISO 7185:1990) to correct various errors and ambiguities found in the original document.

In 1990, an extended Pascal standard was created as ISO/IEC 10206. In 1993 the ANSI standard was replaced by the ANSI organization with a "pointer" to the ISO 7185:1990 standard, effectively ending its status as a different standard.

The ISO 7185 was stated to be a clarification of Wirth's 1974 language as detailed by the User Manual and Report [Jensen and Wirth], but was also notable for adding "Conformant Array Parameters" as a level 1 to the standard, level 0 being Pascal without Conformant Arrays. This addition was made at the request of C. A. R. Hoare, and with the approval of Niklaus Wirth. The precipitating cause was that Hoare wanted to create a Pascal version of the (NAG) Numerical Algorithms Library, which had originally been written in FORTRAN, and found that it was not possible to do so without an extension that would allow array parameters of varying size. Similar considerations motivated the inclusion in ISO 7185 of the facility to specify the parameter types of procedural and functional parameters.

Note that Niklaus Wirth himself referred to the 1974 language as "the Standard", for example, to differentiate it from the machine specific features of the CDC 6000 compiler. This language was documented in "The Pascal Report", the second part of the "Pascal users manual and report".

On the large machines (mainframes and minicomputers) Pascal originated on, the standards were generally followed. On the IBM-PC, they were not. On IBM-PCs, the Borland standards Turbo Pascal and Delphi have the greatest number of users. Thus, it is typically important to understand whether a particular implementation corresponds to the original Pascal language, or a Borland dialect of it.

The IBM-PC versions of the language began to differ with the advent of UCSD Pascal, an interpreted implementation that featured several extensions to the language, along with several omissions and changes. Many UCSD language features survive today, including in Borland's dialect.

[edit] Divisions

Niklaus Wirth's Zurich version of Pascal was issued outside of ETH in two basic forms, the CDC 6000 compiler source, and a porting kit called Pascal-P system. The Pascal-P compiler left out several features of the full language. For example, procedures and functions used as parameters, undiscriminated variant records, packing, dispose, interprocedural gotos and other features of the full compiler were omitted.

UCSD Pascal, under Professor Kenneth Bowles, was based on the Pascal-P2 kit, and consequently shared several of the Pascal-P language restrictions. UCSD Pascal was later adopted as Apple Pascal, and continued through several versions there. Although UCSD Pascal actually expanded the subset Pascal in the Pascal-P kit by adding back standard Pascal constructs, it was still not a complete standard installation of Pascal.

Borland's Turbo Pascal, written by Anders Hejlsberg, was written in assembly language independent of UCSD or the Zurich compilers. However, it adopted much of the same subset and extensions as the UCSD compiler. This is probably because the UCSD system was the most common Pascal system suitable for developing applications on the resource-limited microprocessor systems available at that time.

[edit] List of related standards

  • ISO 8651-2:1988 Information processing systems—Computer graphics—Graphical Kernel System (GKS) language bindings—Part 2: Pascal

[edit] Reception

Pascal generated a wide variety of responses in the computing community, both critical and complimentary.

[edit] Criticism

While very popular (although more so in the 1980s and early 1990s than now), implementations of Pascal which closely followed Wirth's initial definition of the language were widely criticized for being unsuitable for use outside of teaching. Brian Kernighan, who popularized the C programming language, outlined his most notable criticisms of Pascal as early as 1981, in his paper Why Pascal Is Not My Favorite Programming Language.[9] The most serious problem, described in this article, seems that array sizes and string lengths were part of the type so it was not possible to write a function that would accept variable length arrays or even strings as parameters (like a sorting library, for instance). The author also criticized the unpredictable order of evaluation of boolean expressions, poor library support, lack of static variables and a number of smaller issues. Also, he stated that the language did not provide any simple constructs to "escape" (knowingly and forcibly ignore) restrictions and limitations where this is really necessary. (However, there is a feature of "record variants" that does allow such an "escape," though it is decidedly cumbersome.) More general complaints from other sources[10][11] noted that the scope of declarations were not clearly defined in the original language definition, which sometimes had serious consequences when using forward declarations to define pointer types, or when record declarations lead to mutual recursion, or when an identifier may or may not have been used in an enumeration list. Another difficulty was that, like ALGOL 60, the language did not allow procedures or functions passed as parameters to pre-define what their parameters are supposed to be.

On the other hand, many major development efforts in the 1980s, such as for the Apple Lisa and Macintosh, heavily depended on Pascal (to the point where the C interface for the Macintosh operating system API had to deal in Pascal data types).

[edit] Reactions

Pascal continued to evolve, and most of Kernighan's points do not apply to versions of the language which were enhanced to be suitable for commercial product development, such as Borland's Turbo Pascal. Unfortunately, just as Kernighan predicted in his article, most of the extensions to fix these issues were incompatible from compiler to compiler. Since the early 1990s, however, the varieties seem to have condensed into two categories, ISO and Borland-like, a better eventual outcome than Kernighan foresaw.[original research?]

Although Kernighan decried Pascal's lack of type escapes ("there is no escape" from "Why Pascal is not my Favorite Programming language"), the uncontrolled use of pointers and type escapes have become highly criticized features in their own right, and the languages Java, C# and others feature a sharp turn-around to the Pascal point of view. What these languages call "managed pointers" were in fact foreseen by Wirth with the creation of Pascal.

Based on his experience with Pascal (and earlier with ALGOL) Niklaus Wirth developed several more programming languages: Modula, Modula-2 and Oberon. These languages address some criticisms of Pascal, are intended for different user populations, and so on, but none has had the widespread impact on computer science and computer users as has Pascal, nor has any yet met with similar commercial success.

[edit] See also

[edit] Further reading

  • Niklaus Wirth: The Programming Language Pascal. 35-63, Acta Informatica, Volume 1, 1971.
  • C A R Hoare: Notes on data structuring. In O-J Dahl, E W Dijkstra and C A R Hoare, editors, Structured Programming, pages 83–174. Academic Press, 1972.
  • C. A. R. Hoare, Niklaus Wirth: An Axiomatic Definition of the Programming Language Pascal. 335-355, Acta Informatica, Volume 2, 1973.
  • Kathleen Jensen and Niklaus Wirth: PASCAL - User Manual and Report. Springer-Verlag, 1974, 1985, 1991, ISBN 0-387-97649-3 and ISBN 3-540-97649-3 [1]
  • Niklaus Wirth: Algorithms + Data Structures = Programs. Prentice-Hall, 1975, ISBN 0-13-022418-9 [2]
  • Niklaus Wirth: An assessment of the programming language PASCAL 23-30 ACM SIGPLAN Notices Volume 10, Issue 6, June 1975.
  • N. Wirth, and A. I. Wasserman, ed: Programming Language Design. IEEE Computer Society Press, 1980
  • D. W. Barron (Ed.): Pascal - The Language and its Implementation. John Wiley 1981, ISBN 0-471-27835-1
  • Peter Grogono: Programming in Pascal, Revised Edition, Addison-Wesley, 1980
  • Richard S. Forsyth: Pascal in Work and Play, Chapman and Hall, 1982
  • N. Wirth, M. Broy, ed, and E. Denert, ed: Pascal and its Successors in Software Pioneers: Contributions to Software Engineering. Springer-Verlag, 2002, ISBN 3-540-43081-4
  • N. Wirth: Recollections about the Development of Pascal. ACM SIGPLAN Notices, Volume 28, No 3, March 1993.

[edit] References

  1. ^ «We looked very carefully at Delphi Object Pascal and built a working prototype of bound method references in order to understand their interaction with the Java programming language and its APIs.»
    «Our conclusion was that bound method references are unnecessary and detrimental to the language. This decision was made in consultation with Borland International, who had previous experience with bound method references in Delphi Object PascalWhite Paper.About Microsoft's "Delegates", java.sun.com
  2. ^ TechMetrix Research (1999). "History of Java". Java Application Servers Report. http://www.fscript.org/prof/javapassport.pdf. "The project went ahead under the name "green" and the language was based on an old model of UCSD Pascal, which makes it possible to generate interpretive code"
  3. ^ A Conversation with James Gosling
  4. ^ http://www.tiobe.com/index.php/content/paperinfo/tpci/index.html
  5. ^ Jon Udell, Crash of the Object-Oriented Pascals, BYTE, July, 1989.
  6. ^ M.I.Trofimov, The End of Pascal?, BYTE, March, 1990, p.36.
  7. ^ Pascal ISO 7185:1990 6.10
  8. ^ J. Welsh, W. J. Sneeringer, and C. A. R. Hoare, "Ambiguities and Insecurities in Pascal," Software Practice and Experience 7, pp. 685-696 (1977)
  9. ^ Brian W. Kernighan (1981).Why Pascal is Not My Favorite Programming Language
  10. ^ O. Lecarme, P. Desjardins, "More Comments on the Programming Language Pascal," Acta Informatica 4, pp. 231-243 (1975)
  11. ^ J. Welsh, W. J. Sneeringer, C. A. R. Hoare, "Ambiguities and Insecurities in Pascal," Software Practice and Experience 7, pp. 685-696 (1977)

از وبلاگ جهان یکه نگار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۹ ، ۱۰:۵۵
فاصله گلناری

قوی ترین انسان جهان

انسان

زندگی مبارزه خطرناکی است ، پیروزی و شکست در آن، وابسته به قدرت و توانایی انسان است. هر که قوی‏تر باشد کامیابی او درخشان‏تر خواهد بود.

بدون شک قدرت جسمی خود ، یکی از عوامل موفقیت است ، ولی ناگفته پیداست که عامل اصلی پیروزی‏ها مربوط به قدرت‏های روحی است. در حقیقت قدرت‏های روحی انسان عامل ترقی و تعالی اوست و همین مبداء اصیل انسانی است که به مقدار بی‏نهایتی از آن بهره‏برداری می‏شود و هر قدر بیشتر از آن استفاده شود ، جوشش آن فراوان‏تر خواهد گردید.

افراد ممتاز «خودساخته» که در جوامع گوناگون بوجود می‏آیند ، همه و همه از کسانی هستند که کوشیده‏اند تا سرحد امکان از مزایای قدرت‏های روحی برخوردار شده ، در پیشبرد هدف‏های عالی خود از جهات روحی و معنوی کامل‏تر استفاده کنند.

افراد ممتاز «خودساخته» که در جوامع گوناگون بوجود می‏آیند ، همه و همه از کسانی هستند که کوشیده‏اند تا سرحد امکان از مزایای قدرت‏های روحی برخوردار شده ، در پیشبرد هدف‏های عالی خود از جهات روحی و معنوی کامل‏تر استفاده کنند. بنابراین همین نوع بهره‏برداری‏ها از سرمایه‏های اصیل انسانی سبب شده که جزو برجستگان تاریخ درآیند.

در مقابل این‏گونه افراد ، اشخاصی از طبقات گوناگون وجود دارند که در اثر آشنا نبودن به ذخائر معنوی انسان، به خود اعتماد ندارند و در هر جریان کوچکی دچار تزلزل شده خود را برای انجام کارهای ارزنده و اصیل آماده نمی‏دانند و از پذیرفتن موقعیت‏هایی که گاه در آسمان اقبال آدمی می‏درخشد ، شانه خالی می‏کنند. این‏گونه افراد پس از گذشت زمان متوجه می‏گردند ، که چگونه اشتباه کرده از بخت و اقبال روی گردانیده‏اند. تمام افرادی که مسوولیت‏های سنگین اجتماعی را بر دوش خود قرار می‏دهند، با دیگران یکسانند، فقط یک واقعیت در آنان وجود دارد که در دیگران کمتر دیده می‏شود، و آن حسّ اعتماد است.

 

این گروه بعد از خدا به نیروهای انسانی متکی بوده، به خود و توانایی خویش اعتماد دارند؛ و حال آنکه دیگران دچار تزلزل شخصیت گشته، خود را کوچک و بی‏مقدار می‏شمارند.

یک مطالعه عمیق این واقعیت را آشکار می‏سازد که بسیاری از افراد در اثر این نوع تزلزل‏ها، در زندگی اجتماعی دچار بحران روحی و مالی شده‏اند.

علی علیه‏السلام در خطبه همام می فرماید: ای همام روح مومن از سنگ خارا سخت‏ و شکست‏ناپذیرتر است.(نهج البلاغه) 

در نبرد زندگی، باید پیش از همه چیز با احتمال شکست و تزلزل‏های روحی مبارزه  کرد.

 

یکی از عواملی که آدمی را از پیشرفت باز می‏دارد احتمال شکست است. بسیاری از افراد با استعداد در اثر همین نوع احتمالات وهمی و خیالی گوشه‏گیری کرده، از ترقّی باز مانده‏اند و حال آنکه افراد دیگری که از نظر هوش و استعداد از آنان عقب‏تر بوده‏اند ، با داشتن جرات و ابتکار جلو رفته برای خود موفقیت‏های درخشانی کسب نموده‏اند. بنابراین در نبرد زندگی، باید پیش از همه چیز با احتمال شکست و تزلزل‏های روحی مبارزه  کرد.

موفقیت

همه افراد انسانی در تمام دوران زندگی، ولو یکبار هم شده، دچار بحران‏های سختی می‏شوند، چون صفحات زندگی از تلخ و شیرین تشکیل یافته است.

در چنین مواردی هر کسی بهتر می‏داند که با چه شهامت و قدرتی خود را از آن مشکلات رهانیده است. شاید برای بسیاری از آن افراد شگفت‏آور است که چنین زور و قدرتی از خود ظاهر ساخته‏اند، ولی بررسی دقیق این حقیقت را آشکار می‏سازد، که چون حیثیت، جان یا مال خود را در خطر نابودی و زوال می‏‏دیده‏اند، به ناچار به نیروهای اصیل خود پناهنده شده، در اثر استمداد از هوش و ابتکار، خود را از مهلکه نجات داده‏اند. به طور مسلم اگر ضرورت زندگی ایجاب نمی‏کرد آنها حاضر نمی‏شدند از نیروهای ذخیره انسانی خود استفاده کنند. و بدین ترتیب بحران‏های زندگی، عامل پیدایش جرات و ابتکار فوق‏العاده می‏گردد. ضمناً به خوبی آشکار می‏شود که در غیر موارد بحرانی هر فردی می‏تواند از این نیروها بهره‏مند گردد.

 

در خاتمه می‏توان چنین نتیجه گرفت که همه افراد اجتماع از کوچک و بزرگ برای به دست آوردن ابتکار و جرأت، باید از حل مشکلات نهراسیده با آغوش باز به جنگ آنها بروند و بدانند که مشکلات زندگی، خود دارای درس‏های آموزنده‏ای است، که به تدریج به آدمی قدرت و شهامت می‏بخشد. رسول اکرم درباره روحیات افراد با ایمان می‏فرماید: مردان با ایمان شب‏ها به راز و نیاز با خدا مشغولند و چون آفتاب درخشان ظاهر شود همانند شیران قوی به جنب وجوش درآمده در فراهم ساختن لوازم زندگی ساعی و کوشا هستند.

 

منبع : کتاب چگونه باید بود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۹ ، ۱۰:۵۲
فاصله گلناری

بسیجیم مست کلام تو

ما شیران مطیع و رام تو (2)

خامنه ای رهبر آقا

تویی مرا سرور و آقا(2)

تویی مرا سرور

رهبر رهبر(3)

سید علی سرور(2)

شیر بیدار بیشه ی روزیم

ما زاهدان شب برافروزیم(2)

فدایت ای رهبر آقا

تویی مرا دلبر آقا(2)

تویی مرا دلبر

رهبر رهبر(3)

سید علی سرور(2)

ای وارث خمینی رهبر

ای نایب ولایت اکبر(2)

علی مظلومم آقا

امام محبوببم آقا(2)

امام محبوبم

رهبر رهبر(3)

سید علی سرور(2)

خامنه ای خمینی دیگر

ولایتش ولایت حیدر(2)

به مسلمین رهبر آقا

تو وارث حیدر آقا(2)

تو وارث حیدر

رهبر رهبر(3)

سید علی سرور(2)

 

11 آذر 89 ajmn-وبلاگ جهان یکه نگار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۹ ، ۱۰:۵۱
فاصله گلناری
تصویر جدید و زیبای فضاپیمای کاسینی ناسا از قمر کوچک و یخی زحل ، اپیمدئوس

اپیمدئوس تنها 116 کیلومتر قطر دارد و کاسینی این تصویر کم نور از اپیمدئوس را هنگامی گرفت که این قمر یخی و کوچک در حال پنهان شدن در پشت اتمسفر زحل بود.

این تصویر توسط دوربین narrow-angle کاسینی در نور مرئی و در تاریخ 20 دسامبر 2005 گرفته شده است.کاسینی در هنگام تهیه این تصویر 3/2 میلیون کیلومتر از اپیمدئوس و 2/2 میلیون کیلومتر از زحل فاصله داشته است.مقیاس این تصویر 14 کیلومتر در هر پیکسل برای اپیمدئوس و 13 کیلومتر در پیکسل برای زحل می باشد.
این تصویر زیبا از زحل توسط فضاپیمای کاسینی در 31 اکتبر ، هنگامی که کاسینی در فاصله ی 2/1 میلیون کیلومتری زحل قرار داشت گرفته شده است .

در این تصویر زیبا نوار از ابر های پَر مانند این هلال زیبا از زحل را پوشانده اند . این ابر ها در مرز تاریک و روشن سیاره (مرز شب و روز) جایی که اشعه های خورشید تقریبا به صورت افقی در حال تابش هستند ، به راحتی قابل مشاهده می باشند .ضمنا در این قسمت ها از اتمسفر بالای ابر ها نسبتا پاک می باشد.خط تیره ای که در بالای تصویر مشاهده می شود نیز لبه خارجی حلقه های زحل می باشد.


این تصویر در نور مادون قرمز (728 نانو متر) توسط دوربین wide-angle کاسینی در 31 اکتبر 2005 گرفته شده است .

در این تاریخ کاسینی در فاصله 2/1 میلیون کیلومتری از زحل قرار داشته و زاویه ی بین خورشید – زحل و فضاپیما 131 درجه بوده است .

مقیاس این تصویر نیز 69 کیلومتر در هر پیکسل می باشد و کنتراست تصویر برای رویت پذیری بهتر افزایش یافته است.
[URL=http://www.universetoday.com/am/uploads/saturn_clear.jpg]تصویر بزرگتر[/URL]
تلسکوپ فضایی چاندرا تصویری در پرتو ایکس از قلب خوشه کهکشانی برساوش تهیه کرده است که اطلاعات تازه ای از کهکشان عظیم مرکز این خوشه آشکار کرده است.

خوشه برساوش تشکیل شده از هزار کهکشان،با فاصله 250 میلیون سال نوری از ما ، یکی از اجرام عالم است و خوشه کهکشانی روشنی در پرتو ایکس در خود دارد. در قلب آن کهکشان خواری بزرگ به نام برساوش A و ماهیت آن از گاز و کهکشان است که در آن فرو میریزند،تشکیل شده است. این عکس ژرف توسط تلسکوپ فضایی چاندرا و در پرتو ایکس گرفته شده است.سرتاسر قلب این خوشه کهکشانی اندازه ای حدود 300000 سال نوری دارد.این عکس در پرتو ایکس سبب انتشار اطلاعات قابل توجهی از کهکشان های بزرگ و اطراف داغ خوشه های گازی(30-70 میلیون درجه سانتی گراد)شده است.

مرکز روشن در این عکس حکایت از وجود سیاهچاله ای فوق پرجرم در قلب برساوش A دارد.چگالی کم در این ناحیه باعث بوجود آمدن حباب های سیاه یا عاری از ماده شده است،تولید این فضاها به سبب انفجار و فعالیت مرکز این سیاهچاله است،این فعالیت ها باعث ایجاد امواج قوی-امواج صدادار بر حسب مقیاس کیهانی-،موج دار شدن سرتاسر پرتو ایکس و تولید گازهای داغ شده است.رنگ سبز-آبی در بالای مرکز مصنوعی است وسایه های دور مرکز باقی مانده های کهکشان های کوچکی هستند که فروریخته اند و سبب طغیان برساوش A شده اند. که در تصویر به رنگ سبز-آبی نشان داده شده اند.
فضاپیمای کاسینی در یک تصویر فوق العاده موفق شده سه قمر سیاره زحل را در آرایشی استثنایی به دام بیندازد.



این تصویر سه دنیای متفاوت موجود در قلمروی سیاره زحل یعنی دیون (چپ) ، تتیس (وسط) و پاندورا(راست) را در نزدیکی حلقه های زیبای این سیاره نشان میدهد.

در این تصویر در 24 سپتامبر 2005 و در محدوده نور مرئی آبی از فاصله تقریبی 1.2 میلیون کیلومتری از زحل تهیه شده است.در این تصویر عوارض سطحی دیون و تتیس به خوبی قابل مشاهده می باشد. در هنگام تهیه این تصویر تتیس در فاصله ی بسیار دوری از حلقه های قرار داشت و دیون و پاندورا بسیار به کاسینی نزدیکتر بودند.قطر قمرهای دیون و تتیس به ترتیب 1126 و 1071 کیلومتر می باشد و پاندورای کوچک ، قمر سیب زمینی شکل زحل نیز 84 کیلومتر قطر دارد .مقیاس این تصویر برای دیون و تتیس تقریبا 5 کیلومتر در هر پیکسل و برای پاندورا 9 کیلومتر در هر پیکسل می باشد.
[URL=http://www.universetoday.com/am/uploads/2005-1110threemoons-full.jpg]تصویر بزرگتر[/URL]
دیون با 1126 کیلومتر قطر در سمت راست و رئا با 1528 کیلومتر قطر در سمت چپ تصویر قرار دارد.این تصویر در نور مرئی توسط دوربین narrow-angle کاسینی در 14 می 2006 گرفته شده . کاسینی در هنگام تهیه این تصویر 2.7 میلیون کیلومتر از دیون و 3.1 میلیون کیلومتر از رئا فاصله داشته است . فاز (زاویه ی میان خورشید، قمر و فضا پیما) 134 درجه برای هر دو قمر می باشد. مقیاس این تصویر برای دیون 16 کیلومتر در پیکسل و برای رئا 18کیلومتر در پیکسل است.

 

جهان هستی

صویری کیفیت‌بالا از زمینه فراژرف هابل، گسترهٔ متفاوت کهکشان‌هایی که هر یک از میلیاردها ستاره تشکیل شده‌اند را نشان می‌دهد. بخشی از آسمان که توسط تصویر اشغال شده است در گوشهٔ چپ پایین نشان داده شده است.

 

14 مهر89 از وب جهان یکه نگار

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۹ ، ۱۰:۴۲
فاصله گلناری

مقدمه

دستگاه عصبی مرکزی قسمتی از دستگاه عصبی است که در درون محفظه‌ای استخوانی به نام استخوان جمجمه و ستون فقرات قرار گرفته است و شامل مغز و نخاع می‌باشد. از نظر ساختمانی در سیستم اعصاب مرکزی دو قسمت به نامهای ماده سفید و ماده خاکستری قابل تشخیص می‌باشد. مغز شامل قسمتهای متنوعی است که هر کدام از آنها در عین حال که با یکدیگر در ارتباط هستند کارهای متفاوتی را انجام می‌دهند.

تکامل مغز در مهره داران

در ماهیهای اولیه و دوزیستان ، نخاع و مغز در یک راستا قرار دارند. ولی در سایر مهره داران بویژه در پستانداران بین مغز و نخاع یک خمیدگی پدید آمده است که در پستانداران عالی به 90 درجه می‌رسد. این خمیدگی ناشی از حجم زیاد نیمکره‌های مخ است. حجم مغز بویژه نیمکره‌های مخ در مهره داران اولیه رشد اندکی دارد. ولی در مهره داران عالی وسعت زیادی دارد.

سطح نیمکره‌های مخ در مهره داران اولیه تا پستانداران اولیه صاف ، ولی در پستانداران عالی بویژه انسان چین خوردگی فراوان دارد. مغز آدمی بزرگترین مغزها نیست اما وزن آن نسبت به جثه آدمی بیشترین است و با در نظر گرفتن سایر شرایط بهترین مغز است. مغز مهره داران در دوران جنینی دارای سه قسمت اولیه به نامهای مغز پیشین ، مغز میانی و مغز تحتانی است. از این قسمتها بتدریج بخشهای مختلف مغز پدید می‌آیند.

 

img/daneshnameh_up/e/e5/b.zoo.1.jpg

 

ساختار مغز

مغز در داخل استخوان جمجمه و نخاع در داخل ستون فقرات جای گرفته‌ است. سه پرده که در مجموع مننژ نامیده می‌شوند، مغز و نخاع را از اطراف محافظت می‌کنند.

  • پرده داخلی : پرده داخلی چسبیده به مغز و نخاع بوده و کار تغذیه بافت عصبی را انجام می‌دهد.
  • پرده میانی : پرده میانی عنکبوتیه نام دارد که به پرده خارجی چسبیده و از پرده داخلی کم و بیش فاصله دارد.
  • پرده خارجی : از بافت پیوندی محکم تشکیل شده و به استخوانهای محافظ چسبیده است.

در فاصله بین عنکبوتیه و پرده داخلی مایع شفافی قرار گرفته است که از ترشحات رگهای خونی است. این مایع را مایع مغزی-نخاعی می‌گویند و کار آن محافظت از بافت عصبی است.

مخ

مخ بزرگترین قسمت مغز است و دارای دو نیمکره است که توسط رشته‌های عصبی محکم و سفید رنگی بهم متصلند و ارتباط دو نیمکره نیز از طریق همین رشته‌های عصبی صورت می‌گیرد. قسمت سطحی مخ ، خاکستری رنگ است و قشر مخ نامیده می‌شود. قشر مخ در انسان به علت وسعت زیاد خود و جای گرفتن در فضای محدود حالت چین خورده دارد. در زیر قشر مخ ماده سفید رنگی وجو دارد که از اجتماع رشته‌های عصبی میلین دار تشکیل شده است و این رشته همان دنباله‌های نورونهایی هستند که در قشر خاکستری با سایر قسمتهای دستگاه عصبی قرار دارند.

علاوه بر قشر مخ چند هسته خاکستری در بخش سفید آن وجود دارد که مهمترین آنها غده تالاموس و غده هیپوتالاموس است. هر قسمت از قشر خاکستری کار ویژه‌ای انجام می‌دهد. مراکز مربوط به دریافت و تفسیر اطلاعات رسیده از اندامهای حسی مختلف مانند چشم و گوش و پوست در این قسمت است. قسمتی از قشر خاکستری مرکز حرکات ارادی است. مخ مرکز احساسات ، فکر کردن و حافظه است. نیمکره چپ مخ حرکات طرف راست و نیمکره چپ بدن حرکات طرف راست بدن را کنترل می‌کنند. هر نیمکره کارهای ویژه‌ای را نیز انجام می‌دهد.

نیمکره چپ در زبان آموزی ، یادگیری ، تفکر ریاضی و منطق ، تخصص دارد. نیمکره راست انجام دادن کارهای ظریف هنری ، موسیقی را کنترل می‌کند. تالاموسها مرکز تقویت پیامهای حسی مانند چشم ، درد و ترس هستند و پیامهای حسی را قبل از اینکه به قشر مخ برسند تقویت می‌کنند. هیپوتالاموس مرکز تنظیم اعمال مختلفی از جمله گرسنگی ، تشنگی ، خواب و بیداری و دمای بدن است.

 

img/daneshnameh_up/d/d4/b.16.JPG

 

مخچه

مخچه قسمتی از مغز است که در پشت و زیر مخ قرار دارد. مخچه دارای دو نیمکره است، اما چین خوردگیهای سطحی آن کم عمق تر و منظم تر است. قسمت سطحی مخچه را ماده خاکستری پوشانده است. مخچه بوسیله دسته تارهای عصبی به بقیه قسمتهای دستگاه عصبی مربوط است. مخچه در کار کنترل فعالیتهای ماهیچه‌ای به مخ کمک می‌کند.

مخچه پیامهای حرکتی را قبل از اینکه به اندامها بروند تقویت می‌کند. در نتیجه حرکات نرمتری از بدن سر می‌زند. حفظ تعادل بدن نیز به عهده مخچه است. برای اینکار چشمها و گوش داخلی وضعیت بدن را به مخچه خبر می‌دهند و مخچه ، ماهیچه‌ها را طوری کنترل می‌کند، که تعادل برقرار بماند. در مجموع کارهایی که مخچه انجام می‌دهد همگی غیر ارادی هستند.

بصل النخاع

بصل‌النخاع پایین ترین مرکز عصبی واقع در استخوان جمجمه است. انتهای بصل‌النخاع به نخاع مربوط است. بیشتر بصل‌النخاع از ماده سفید و رشته اعصابی تشکیل شده است که میان نخاع و مغز قرار دارد. بصل‌النخاع فعالیت اندامهای داخلی بدن مانند قلب ، ششها و اندامهای گوارشی را اداره می‌کند. به همین دلیل یکی از مهمترین اجزای مغز است و آسیب وارده به آن مرگ را به دنبال دارد. مغز 12 جفت عصب دارد. این اعصاب با اندامهای مهمی ارتباط دارند.

بطنهای مغزی

در جریان تکامل مغز از لوله عصبی جنینی ، حفره مرکزی لوله عصبی در 4 ناحیه متسع شده و بطنهای مغزی را بوجود می‌آورد. بطنهای مغزی عبارتند از: بطنهای جانبی شامل دو بطن و هر کدام در یکی از نیمکره‌های مغزی ، بطن سوم در ناحیه تالاموس و بطن چهارم در محل بصل‌النخاع و پل مغزی.

مایع مغزی-نخاعی

سیستم عصبی مرکزی در درون مایعی به نام مایع مغزی-نخاعی قرار گرفته که این مایع هم به عنوان ضربه‌گیر سیستم عصبی مرکزی را در مقابل ضربات مکانیکی حفظ می‌کند و هم برای فعالیتهای متابولیکی آن ضروری است. حجم این مایع که از رگهای خونی بافت مغز منشا می‌گیرد بین 150 - 80 میلی‌لیتر متغیر است.عدم باز جذب این مایع و تجمع آن در بطنهای مغزی منجر به شرایطی به نام هیدروسفالی می‌گردد که می‌تواند باعث آسیب پارانشیم مغز گردد.

 

img/daneshnameh_up/7/77/b.13.JPG

 

بیماریهای مغزی

عامل بیماریهای عفونی مراکز عصبی ، باکتریها ، ویروسها و یا موجودات زنده میکروسکوپی دیگرند. در بعضی از این بیماریها مراکز عصبی خونی می‌شوند و در برخی دیگر سموم میکروبها که در جای دیگر بدن مستقر می‌شوند، به مراکز عصبی می‌رسند و آنها را دچار مشکل می‌کنند.

فلج اطفال یا پلیومیلیت

عامل این بیماری نوعی ویروس است که از طریق غذا و آبی که به مدفوع شخص بیمار آلوده باشند، به شخص سالم سرایت می‌کند. ویروس به نخاع می‌رسد و در آنجا به جسم سلولی نورونهای حرکتی آسیب کلی می‌رساند، و ماهیچه‌های تحت کنترل آنها فلج می‌شوند. با استفاده از واکسن می‌توان به راحتی از ابتلا به این بیماری جلوگیری کرد.

مننژیت مغزی

در اثر عفونت پرده‌های مننژ مغز یا نخاع حاصل می‌شود. انواعی از باکتریها باعث این بیماری می‌شوند. یک نوع از این باکتریها به نام مننگوکوک است. علایم بیماری مننژیت به طور ناگهانی بروز می‌کند. حرارت بدن دردناک می‌شود. مننژیت بیماری خطرناکی است و در صورت تاخیر در معالجه باعث مرگ می‌شود.

آنسفالیت

آنسفالیت یک بیماری ویروسی است. ویروس در بخشهای خاکستری مغز مانند بصل‌النخاع و مغز میانی جایگزین می‌شود. ویروسهای سرخک و اوریون نیز ممکن است به مغز برسند و آنسفالیت ایجاد کنند. آنسفالیت ممکن است حاد یا مزمن باشد. در حالت حاد سردرد ، حالت خواب آلودگی در روز و دوبینی عارض می‌شود.

بیماری هاری

میکروب این بیماری نوعی ویروس است که با گاز گرفتن سگ ، گربه وارد بدن آدمی می‌شود. از زمان گاز گرفتن تا بروز بیماری 15 روز تا دو ماه طول می‌کشد.

مهر 89 -وبلاگ جهان یکه نگار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آذر ۹۹ ، ۱۰:۳۸
فاصله گلناری

روز بزرگداشت شهدا

 

پدید آورنده : نامشخص ، صفحه 73

 

22 اسفند 

13.Mar.2009

شهید؛ والاترین مکبّر آزادگی

محبوبه زارع

خورشید، بزرگ ترین مؤذن صبح است و شهید، والاترین مکبر آزادگی؛ و کدام تکبیر، رساتر و فراگیرتر از شهادتینی که در بی تعلق ترین ثانیه های زندگی، بر زبان شهید جاری می شود؟!

آری! رهایی، محصول دل سپردگی مردان جهاد، به عالمی فراتر از خاک است؛ محصولی که توازن عقل های زمین را درهم می شکند. پس سلام بر شهدا که ایستاده می میرند.

راز جاری ماندن شهدا

چه می شود که خون حامل زلال ترین پیام ها در تاریخ می ماند؟ بی تردید، پاسخ را باید در این حقیقت جست که شهدا، تفسیر مجسم باران، بر شوره زار غفلت زمین اند... و راز جاری ماندن شهدا، چیزی جز جوشیدن از چشمه ای به نام عشق نیست. شهادت، کلاس همیشه دایر حرکت است که تمامی انسان ها را در هر برهه زمان، در خویش ثبت نام می کند و شهدا، محصلان برگزیده این مدرسه اند.

رسالت ما

شهدا، رفته اند و رسالتی از جنس آگاهی و حرکت را بر دوش ما باقی گذاشته اند. شهادت، مرز زمین و آسمان است و شهدا، مرزبانان هماره بیداری. شهیدان، پیامبران حماسه انسان اند که ما را مسئولیتی ممتد که در لحظه لحظه زندگی مان جاری است، نازل فرموده اند.

فریاد ممتد شهید

مقام شهدا را جز شاهدان حقیقت، کسی نمی فهمد و حقیقت را چشمی غیر از دل، نمی تواند دید. آن که رتبه و جایگاه شهید را فهمید، پویایی را سرلوحه هستی خویش قرارداد و آن که از شهید، جز لقب و نامی نمی داند، تنها دل را به سکونت در کوچه ای آرام که به نام شهیدی آذین شده، خوش می دارد؛ اما فریاد ممتد شهید در ثانیه ثانیه زمان جاری است؛ فریادی که ریشه در «هل من ناصر ینصرنی» سیدالشهدا دارد و امتداد، تا گسترده ترین میدان موعود.

سلام بر شهدا!

شهدا، مرگ را به سخره گرفته اند، تا ما به حقارت دنیا بخندیم. شهدا، حیثیت خون را فریاد زدند، تا ما گوشت و پوستمان را از جرعه عطش و شور بپرورانیم. شهدا، همه تعلقات را از خود بریدند و خود را مسافر آسمان کردند، تا گذرگاه بودن دنیا را اثبات کرده باشند و راز آزادی را بریدن از خویش ثبت نموده باشند. پس سلام بر شهدا و بر فرهنگ همیشه روشنشان. بر ما باد مرور خویش در بایدهای آنان و محک زدن خود در این غفلت گاه نسیان زا.

سلام بر شهادت که بزرگ ترین نتیجه حرکت است.

بزرگداشت شهدا

سرخ رفته ای تا...

معصومه داوودآبادی

در نفس های روشن شهر، طنین صدای آسمانی ات زنگ می زند.

خاطره ات عزیز است و جاودان. تاریکی کوره راه ها را مژده خورشیدی. حضور تو است که بر چشم های این همه دیوار، پنجره می رویاند. حضور سرخ تو است که می خواندمان به برخاستن و ادامه دادن، به بلند خواندن آنچه سرمشقمان دادی. تو نیستی؛ اما حضور نورانی ات، از خیابان ها و کوچه ها، حروف تیره رخوت را می زداید. رفتی تا بایستیم. ایستاده ایم و بر معابر آزادی، الفبای همدلی را ترویج می کنیم.

رفته ای تا زمستان های روبه رو را به شعله برخیزیم، تا دهان یاوه گوی ستم را به سنگ ببندیم.

به تکاپویمان می خوانی؛ آن گونه که خورشید، تپه های برفی را جاری می کند.

تو، به درک بهار دعوتمان کردی تا وقتی آسمان به شکوفه باران شهر می آید، در اتاق های تاریک، جا نمانده باشیم.

از تو آموخته ایم تا به کوه بیندیشیم و دریابیم کلمات استوار را.

از چشمانت خوانده ایم نواحی زلزله خیز جانمان را و به استحکام تار و پودمان برخاسته ایم. ما را حضور روشن گرت تا دورها ضمانت می کند.

شکوه جاودانه ات را پاس می داریم

منت پذیر حضورت خواهیم ماند که پای آزادگی را به خانه های پرحصارمان باز کردی. نفست که بر کوچه های یخ بسته شهر پاشید، به آفتاب ایمان آوردیم. به رودخانه ها مؤمنمان کردی؛ آنچنانکه خاک خشک، قطره های باران را. پاس می داریم شکوه جاودانه ات را که دستانت، راهگشای سنگلاخ ترین جاده ها بود و بی روزن ترین شب ها را گام های روشن تو بشارت نور.

بزرگت می داریم و آیه های بلند حماسه ات را در کوچه های جوان شهر، به تلاوت می نشینیم. در مسیر ردپای آخرت، آینه می کاریم و تصویر پروازت را در چشمان فرزندان میهن، ابدی می کنیم.

دنیا، از نام شما روشن است

محمدکاظم بدرالدین

همه چیز برمی گردد به آن دوران که جسم های ما، ناتوانی ها را جار می زد؛ هنگامی که در حاشیه ایستاده بودیم و عریانی مستانه شما را در متن خطر تماشا می کردیم؛ برای آن عرصه کمی باور در ما لازم بود.

ماندن ما هیچ لذتی نداشت که با نبات آن، دهان خویش را شیرین کنیم. پستی دنیا، ما را مشغول سرگرمی های بی ارزش کرد.

اینک، کوچه پس کوچه های دنیا، روشن از نام شماست. گریه بر پلاک های شما، بهترین غزل هایی نسروده را پیش روی ما می گذارد.

چه باید نوشت، که بی یاد شما، روزهای قلم در منجلاب فلاکت می افتد.

شما بر روزهای ما نسیم بهشت پاشیدید.

اُف بر این حصار تنگ نظر که نامش دنیاست و ما در آن، با دستان پشیمان خویش، مزارهای معطر شما را گلاب احترام می پاشیم و خاطرات حسرت های خود را به مرور می نشینیم!

شقایق ها! ایثار از آن شماست که دنیا را گوشه ای افکندید و با پرواز سرخوشانه خود، بر روزهای ما نسیم بهشت پاشیدید.

نام شما، زینتی همیشگی است که با آن، آینده به ما روی خوش نشان می دهد. درختان اندیشه اگر لحظه ای را بی شما سپری می کنند، آینده آنها به دستان تبر خواهد افتاد. کدام درد بالاتر از آنکه آلبوم زندگی، بی تصاویر مردانگی تان رقم بخورد؟! نام شما، ازلیّتی درخشان خواهد بود و ابدیتی پرفیض.

اگرچه شیاطین، بازار فریب را گشوده اند، اما صدای گام هایتان، خفتگی ما را به سمت بیداری فرا می خواند.

روز شهدا

اگر خون نبود...

رزیتا نعمتی

مشق امشب من شهید است. هزار و چهارصد بار از روی تو می نویسم، تا یادم باشد از کربلای حسین، تا هورالعظیم، از مکه تا فکه و از ساحل فرات تا قله های «بازی دراز» راه کوتاهی است، به اندازه یک قطره سرخ از خون خدا. در خیابان های شهر، حق تقدم همیشه با تو خواهد بود. ای شهید! اگر جوی خون راه نمی افتاد، چه کسی سلام ما را به درختان سیب می رساند تا امروز در سایه سارشان به خواب خوش برویم؟!

برسد به دست صاحبش

روح که بزرگ می شود، جسم در پذیرش آن وا می ماند و معنا وقتی عظمت بی کران می یابد، کلمه، زیر بار بی طاقتی خود، به هر راهی می زند تا ابراز شود. من برای گفتن از تو، امروز دست به دامان تابوتی بی وزن شده ام که غزل قامت تو در آن شکسته به دستم رسیده است. مادرت به پستچی ها گفت این را هم برگشت بزنید؛ برسد به دست صاحبش؛ «إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ».

تو را خواهم نوشت

پس از رفتنت، ردپای تو بر زمین مانده بود. چقدر بهشت در حاشیه شهرهای ماست؛ بهشت زهرا، بهشت حسینی؛ قطعه اول: شهید گمنام علی؛ قطعه دوم: شهید گمنام عباس، فرزند روح اللّه و... . تو قطعه قطعه شدی و دور شهر، چیده شدی و من، ـ به خون شقایق قسم! ـ تو را از حاشیه، بر روی متن خواهم نوشت؛ بر روی هرچه که یاد تو را فراموش کرده است.

شقایق سیرتان

فاطره ذبیح زاده

به یاد سرهای به سامان عشق رسیده و از تن عافیت دل بریده؛

به یاد قطرات خون دلمه بسته بر لب های تسبیح گویان عارف؛

به یاد دسته پلاک های جامانده از همسفرانی که در گمنامی، به ملکوت «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» رسیده اند؛

به یاد پوتین های خاک خورده و پاهای سالک راه حق شده، کمرهای خمیده در پشت خاکریزهای عاشقی و چشم های تا ابد محو تماشای جلال و عظمت آستان بندگی؛ به یاد شما شقایق سیرتان، در آستانه راه حیات ایستاده ایم و چشم داریم تا کاروان سبز و سرخ شهادت، خیابان های خسته و زمستان زده شهرمان را به برکت قدومتان، میزبان بهار کنند.

دیروز، در جوانی تان، به شوق سرسپاری در راه روشن آن پیر فرزانه، لباس رزم پوشیدید، سروِ قامتتان را سپر تندبادهای شرور بیگانه کردید، تا عطر ناب بهشتی شدن پر گشودید و در طبق ساده اخلاص، جان های مشتاق را پیش کش راه حق کردید.

روز بزرگداشت شهدا

ستاره شدند تا...

امروز، سنگرهایشان اینجاست؛ در گلزارهای همیشه سرخ شهر.

عزم جزم کرده اند تا جغرافیای آسمان را برای اهل زمین رسم کنند؛ ستاره شده اند تا راه جاودانه ایمان را نشانمان دهند، و کبوتران خونین بالی شدند تا به رسم عاشقی، هر روز، بر فراز آسمان زندگی مان پر بگیرند و تیرگی ها را در روشنای زلال پرنده بودن محو کنند.

هرچه داریم، از شهدا داریم

از تبار عاشوراییان بودند و از نسل مالک و عمار و میثم.

خاکریزها، از شور و شوق جوانی شان، رونق یافته بود و بازار اخلاص، از هر زمانی گرم تر می نمود. باید باور کرد که در یلدای بلند عشق، جوان هایمان یک شبه ره صدساله پیمودند. سربازارن درون گهواره ها، در مکتب جماران، مشق عشق آموختند تا مصلحان عارفی باشند که معادلات پوچ دنیای تزویر را به سخره بگیرند و پیشانی بلند غیرت را به آفتاب همت خویش، نورباران کنند.

آنچه از شکوه ایمان و رستگاریِ آزاد بودن در سینه پاک روزگارمان جاری است، از برکت نفوس روحانی و حضور آسمانی شهداست.

به خدا اگر نبودند «همت»ها و «باکری»ها و «جهان آرا»ها، مأذنه قلب ها به جای نغمه باصفای اذان، از صدای ناموزون کرکس ها، می افسرد!

ما هم دل سپرده ایم

گوش سپرده ایم به زمزمه های کمیل شان که هنوز بوی تازگی فکه و شلمچه را دارند. دل سپرده ایم به روشنایی جاده شهادت، تا کوره راه های دنیا، از رسیدن به مقصود هستی، دورمان نکنند. چشم هایمان، بال های پرواز را در شهادت نامه ها می جویند تا ذره ای از اسرارِ عالم را که جز با شهادت عیان نمی شود، نشانمان بدهند.

فقط برای نجات شما

رزیتا نعمتی

تو رفتی و پس از آن، دردها عمیق شدند

و غصه ها همه جا با دلم رفیق شدند

به جا نمانده در این کوچه ها دلی که نسوخت

تمام پنجره ها طعمه حریق شدند

نسیمی آمد و کم کم ز یاد آنها برد

چه غنچه ها که جوانمرگ، از این طریق شدند!

و روی اسم تو بر کوچه ها غبار گرفت

برای گفتن تو، واژه ها رقیق شدند

همیشه عقربه ها محو یکدگر بودند

کدام ثانیه بر روی تو دقیق شدند؟!

آهای قوم به ساحل نشسته! این گل ها

فقط برای نجات شما غریق شدند

هیچ کس مثل تو در صنعت ایجاز نبود

رزیتا نعمتی

چفیه و کفش و پلاک تو به اهواز نبود

اثری از تو و خاکستر پرواز نبود

آفرین بر غزل سوخته پیکر تو!

هیچ کس مثل تو در صنعت ایجاز نبود

آنقدر سوخته بودی که در آغوش زمین

نوبهارم! اثر از برگ گل ناز نبود

هان! به پیراهنت ـ ای یوسف گم گشته ـ قسم

که به زیبایی پایان تو، آغاز نبود

عشق، وقتی که شب حمله به دل پاتک زد

هیچ جا بازتر از سینه سرباز نبود

شهدا

اسفند 90

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۹ ، ۱۰:۲۶
فاصله گلناری
 

 

ابواسحاق مختار ثقفی، معروف به «کیسان»، به معنی (زیرک و تیزهوش) از دلاوران و بزرگان عرب که به خونخواهی امام سوم شیعیان (حضرت حسین بن علی علیه السلام) و یاران او قیام کرد. 
مردی خردمند، شجاع، بخشنده، مدبر، عاقل و دارای مکارم اخلاقی و ملکات انسانی و رأی صائب و اراده ای قوی که به فنون رزم و جنگ و غلبه بر دشمنان، آشنا بود. 
پدرش: ابوعبیدة بن مسعود ثقفی که در واقعه «یوم الحجر» در عراق کشته شد. 
مادرش: «دومه»، دختر وهب بود. 

عمویش: سعد بن مسعود ثقفی، یکی از اصحاب علی بن ابیطالب (ع) که در جنگ جمل، امیر لشگر آنحضرت و در زمان جنگ صفین فرماندار مدائن شد و تا زمان امام مجتبی (ع) در همین منصب باقی بود. مختار از قبیله «بنی ثقیف»، و از اعراب شهر «طائف» در مکه بود. و در میان افراد قبیله اش، به دلیل پیوند با اهل بیت پیامبر اکرم (ص) و ترویج فضایل آل الله و ارادت و اخلاصش به آنها، بسیار مورد احترام و شرافت بود. 
ضمنا او داماد نعمان بن بشیر، حاکم وقت کوفه نیز می باشد. 
مختار سال اول هجرت بدنیا آمد و در زمان خلافت عمر بن الخطاب، همراه پدرش به مدینه رفت. بعد از مرگ پدرش به بنی هاشم پیوست و در زمان خلافت علی بن ابیطالب (ع) با آن حضرت در عراق (کوفه) به سر می برد و پس از شهادت آنحضرت در بصره ساکن شد. 
زمانیکه امام حسن مجتبی (ع) (امام دوم شیعیان)، در شهر ساباط مدائن جراحت برداشت و در خانه سعد بن مسعود، عمویش بستری شد، مختار که آن زمان جوانی بی تجربه و طالب مقام بود، به عموی خود پیشنهاد کرد که: بیا و حسن بن علی (ع) را دستگیر و نزد معاویه بفرست تا از وعده های مالی فراوان معاویه، بهره مند شده و حسن نیت به او نشان دهی! اما سعد بسیار ناراحت و پیشنهاد او را رد کرد و برخوردی جدی نمود و گفت: ما نباید دوستی با خاندان پیامبر را برای دنیا و ریاست آن، رها کنیم. و مختار ساکت شد. این موضوع، نقطه سیاهی در زندگی مختار به جا گذاشت و سابقه ای منفی برای او شد. 

(سیاست های اصولی) 
سال 60 هـ ق مختار قبل از حادثه کربلا، در زمان قیام حضرت مسلم بن عقیل که به عنوان سفیر و نماینده امام حسین (ع)، به شهر کوفه آمد، میزبان او شد و مسلم را به خانه خود برد و با او بیعت کرد. شیعیان نیز آنجا می آمدند و با مسلم، برای حسین بن علی (ع) دست بیعت می دادند. 
علت ورود مسلم بن عقیل به خانه مختار برای آن بود که وی از زعمای شیعه به شمار می رفت و مسلم اطمینان داشت که او، نسبت به امام حسین (ع) مخلص و وفادار است. اما زمان شهادت حضرت مسلم، مختار از کوفه بیرون رفته و با عبیدالله بن زیاد به مخالفت برخاسته بود. و چون به کوفه برگشت، توسط عمال عمروبن حریث و جاسوسان «ابن زیاد»، دستگیر و زندانی شد و تازیانه خورد. در بعضی اقوال آمده که وی یک چشمش را به دلیل شلاق هایی که خورده بود، در زندان از دست داد. لذا او در تمام دوران حادثه کربلا و شهادت امام حسین (ع) در زندان و با میثم تمار، یار دیرینه علی بن ابیطالب (ع) در حبس بودند. (میثم تمار در زندان به او گفته بود که تو کشنده عبیدالله بن زیاد هستی) بعدا با وساطت عبدالله پسر عمر بن الخطاب که شوهر خواهرش بود، از زندان آزاد شد و به دستور «عبیدالله» و با مهلتی 3 روزه به طائف تبعید و آنجا مدتی ساکن شد. 
سال 64 هـ ق، یزید بن معاویه مرد و «عبدالله ابن زبیر» که حاکم مکه بود، مختار را دعوت به همکاری کرد، مختار با شرط اینکه در کارها باید او را شریک خود کند، با ابن زبیر بیعت نمود و همان زمان که مکه در محاصره سپاه شام شد، مختار در کنار سایر مسلمانان، از حرم خدا دفاع نمود و با شامیان مقابله کرده تا محاصره تمام شد و سپاه شام برگشت و مکه و کوفه بدست «زبیری» ها افتاد سپس مختار به کوفه بازگشت و مردم را به خونخواهی امام حسین (ع) دعوت می کرد و «محمد بن حنفیه» برادر ناتنی امام حسین (ع) امام و رهبر خود می دانست. 
آمدن او به کوفه مصادف با قیام «توابین» یه رهبری «سلیمان بن صرد خزاعی» بود، هرچند که مختار اعتقادی به این اقدام نداشت و می گفت: سلیمان آشنایی با جنگ و سیاست ندارد، ولی شخصیت سلیمان و سابقه اش در بین شیعیان بسیار محترم و بیشتر از شأن مختار بوده، لذا مختار صبر کرد تا نتیجه کار آنها روشن شود. او پس از واقعه کربلا، مکرر از قیام احتمالی خود و انتقام از قاتلین حسین (ع)، سخن می گفت برخی اقوال تاریخی چون «تاریخ طبری و الفتوح»، در اینجا گفته اند که چون پس از شهادت امام حسین (ع) قاتلین آنحضرت، از مختار بسیار می ترسیدند به همین جهت «عبدالله بن مطیع» حاکم زبیری کوفه را وادار کردند تا او را زندانی کرد و بعدها با شفاعت «عبدالله بن عمر» نزد «ابن زبیر»، و تضمین شیعیان، مختار آزاد شد. 
و لذا در زمان شکست قیام توابین و بازگشت آنان به کوفه، مختار در زندان بود وی نامه تسلیتی برای دوست سلیمان «رفاعه بن شداد» فرستاد و با تجمید از او، از بازماندگان توابین خواست تا آماده قیام باشند و آنها را به کتاب خدا، سنت رسول الله، انتقام خون اهل بیت، دفاع از ضعفا و جهاد با دشمنان خدا، دعوت و شیعیان را در محفل هایی جمع می کرد و خود را به عنوان نماینده «محمد بن حنفیه» برای قیام معرفی می کرد. 

قیام مختار 
سال 66 هـ ق، یعنی 5 سال پس از حادثه کربلا و یکسال بعد از نهضت «توابین» با هدف خونخواهی حسین بن علی علیه السلام و یاران آنحضرت قیام کرد. 
14 ربیع الاول سال 66 هـ ق در کوفه بپا خاست و با شعار «یالثارات الحسین» (ع) و شعار «یا منصور امت» (شعاری که مسلمین در جنگهای صدر اسلام می دادند)، درگیری های سختی در محله ها و میدان های کوفه شد، گروههایی کشته و گروههایی تسلیم شدند. 
مختار عبدالله بن مطیع (کارگزار ابن زبیر) را که بطور مخفیانه از قصر کوفه فرار کرده بود، عزل کرد و خود به قصر کوفه وارد شد، اشراف کوفه یعنی مهمترین قشر صاحب نفوذ کوفه، همراه مردم با او بیعت کردند. پس از مسلط شدن بر حکومت، نیروهایی به اطراف فرستاد تا هم در مناطق دیگر غالب شده و هم جنایتکاران آنجا را به کیفر برسانند، این تحرکات و نبرد با طرفداران بنی امیه، مدتها طول کشید. 

اقدامات او 
مهمترین اقدام او، مقابله با سپاه شام بود که در سال 67 هـ ق، بین سپاه او به فرماندهی «ابراهیم بن اشتر» و سپاه شام به فرماندهی «عبیدالله بن زیاد» واقع شد که در این شورش، برخی از اصلی ترین سرکردگان و رهبران شام که مدتها در جنگهای مختلف عراق، شرکت داشتند؛ مثل حصین بن نمیر سکونی، شرحبیل بن ذی الکلاع، و خود عبیدالله، همگی کشته شدند و بقیه سپاه نیز شکست خورده و فرار کردند و در شهر «موصل» و نقاط دیگر آواره شدند و جنگ به نفع مختار تمام شد. 
(کوفه، مرکزیتی برای شهرهای شرق کشور اسلامی و همچنین شمال عراق شده بود و مناطقی چون موصل، حلوان (نزدیک سر پل ذهاب)، مدائن و نیز بلاد ارمنیه، آذربایجان، اران، حوران، ماهیان ری، و اصفهان، تحت سلطه عراق واقع شد؛ این آرامش کوفه خیلی کوتاه بود).
پس از پایان شورش شامیان، مختار اعلام کرد تا قاتلین حسین و اصحابش و کسانی را که در واقعه کربلا شرکت داشتند، خواهد کشت، از همین رو، تعداد بسیاری را نزد او می آوردند، او دستها و پاهای گروهی از آنان را قطع کرد و عده ای از آنان را کشت. 
از جمله افرادی که هدف انتقام قرار گرفتند و به دست او هلاک شدند: 
1- شمر بن ذی الجوشن، قاتل حضرت حسین بن علی (ع) که در نیمه راه فرار به بصره، بدست عوامل مختار به هلاکت رسید. 
2- عمر بن سعد را به انتقام خون حسین علیه السلام، سرش را از بدنش جدا کرد و به مدینه فرستاد. 
3- پسر عمربن سعد، «حفص» را به انتقام خون علی اکبر حسین (ع)، فرزند بزرگ امام حسین (ع) کشت. 
4- حکیم بن طفیل طائی: قاتل و غارتگر لباس و اسلحه حضرت ابوالفضل العباس (ع). 
5- بجدل بن سلیم: که انگشت مبارک امام حسین (ع) را قطع کرده بود، دست و پایش را قطع کرد. آنقدر در خون خود غلطید تا به جهنم واصل شد. 
6- سنان بن انس: از قاتلین حسین بن علی (ع) که به نقل بیشتر مورخان، او سر مقدس آنحضرت را از بدن جدا کرد. به دستور مختار، خانه اش را آتش زده و خودش را در قادسیه دستگیر و کشتند. 
مورخین تعداد دشمنانی را که با سیدالشهداء جنگ کرده بودند و بدست مختار کشته شدند، 248 نفر گفته (تاریخ خلفا ج 2/ 526) و عبیدالله بن زیاد ملعون در جنگ با ابراهیم اشتر، به جهنم واصل شد (همانطور که گفتیم) البته به نقل تاریخ، تعداد تخمین زده قاتلین حادثه کربلا، حدود 3000 نفر ذکر شده است. 

قیام مختار و شادمانی اهل بیت پیامبر (ص) 
مختار سر «عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد» را به مدینه، نزد محمد بن حنفیه و حضرت سجاد علیه السلام فرستاد. آن حضرت سجده شکر نمود و برای مختار دعا کرد و فرمود: حمد و سپاس خدای را که انتقامم را از دشمنان گرفت و خدا به مختار، پاداش و جزای خیر دهد. امام صادق (ع) فرمود: پس از حادثه عاشورا، هیچ زنی از ما بنی هاشم آرایش نکرد و خضاب نکرد تا زمانی که مختار، سر ابن زیاد و عمر بن سعد را برای ما به مدینه فرستاد. فاطمه دختر امام (ع) نیز فرمود: پس از شهادت امام حسین (ع) هیچ زنی از ما حنا نبست و سرمه به چشم نکشید و مویش را شانه نزد تا آن موقع که مختار سر «ابن زیاد» را به مدینه فرستاد. 
محمد بن حنفیه نیز بعد از اینکه سر «ابن زیاد» به مدینه رسید برای مختار اینگونه دعا کرد: (جزاه الله خیرا) خداوند به او بهترین پاداش را بدهد همانا او انتقام ما را گرفت و رعایت حق او بر همه فرزندان عبدالمطلب (بنی هاشم) واجب گردید. 

رویارویی مختار با «ابن زبیر» 
وقتی که کار «عبدالله ابن زبیر» در مکه بالا گرفت، با آن دشمنی دیرینه ای که از مختار و آل پیامبر (ص) داشت، متوجه قیام مختار در کوفه و اطاعت او از «محمد بن حنفیه» شد و سخت به وحشت افتاد. از طرفی شهر کوفه از سلطه «ابن زبیر» خارج و فرماندارش (ابن مطیع) از طرف مختار عزل و ارتباطی قوی بین مختار و محمد بن حنفیه، بوجود آمد و این برای عبدالله بن زبیر، بسیار خطرناک و گران بود، لذا تصمیم گرفت به هر قیمتی، مختار و هوادارانش را زیر فشار قرار دهد و در صورت بیعت نکردن همه را بکشد. و می دانست که اگر موقعیت مختار بالاتر رود، قطعا محمد بن حنفیه موفق و در اینصورت، حکومت او در شهر مکه، سقوط می کند. از این رو، بعد از اینکه «ابن زبیر» از مردم مکه بیعت گرفت، چند نفر از بنی هاشم و محمد بن حنفیه را دستگیر و آنها را به جرم بیعت نکردن در مدخل زمزم زندانی کرد و حتی تهدید نمود که آنها را یا آتش می زند و یا می کشد. محمد بن حنفیه که اوضاع را چنین دید، نامه ای به مختار نوشت و از او کمک خواست مختار هم که در کوفه مدعی نمایندگی محمد بن حنفیه بود، نیروهایش را به یاری آنها در مکه فرستاد و قبل از اینکه «عبدالله بن زبیر»، دست به جنایتی ببرد گروه مختار با شعار «یالثارات حسین» به طرف زمزم (محل زندان بنی هاشم) رفته و آنها را آزاد کردند. 

قیام مختار

سرکوب مختار بدست مصعب بن زبیر: 
مصعب بن زبیر که از طرف برادرش عبدالله، والی بصره شده و از جنایتکارترین افراد تاریخ بود، با تحریک فراریان کوفه و افرادی چون «محمد بن اشعث بن قیس» که از قاتلان حادثه کربلا و یکی از فرماندهان «زبیری» با لشگری بزرگ به کوفه حمله کردند تا مختار و هوادارانش را به بیعت با «عبدالله بن زبیر» مجبور و مردم را از حمایت مختار باز دارند. اما آنها بیعت نکردند و می گفتند که شما باید با مختار بیعت کرده و خلافت را به «آل رسول» واگذارید. 
جنگ سختی در گرفت، محمد بن اشعث، فرمانده نیروهای فراری کوفه به بصره بود، و متاسفانه مصعب و سپاهش، آنها را شکست داده و این درگیری به نفع «زبیری ها» تمام شد و مختار با گروهی از یارانش به شهادت رسیدند و مصعب، با کینه اینکه بیشتر یاران مختار از «موالی» بودند، آنها را قتل عام کرد، (بیشتر یاران مختار از موالی ایرانی و غیرایرانی و عده کمتری از عربهای شیعه بودند (تاریخ خلفا 2/523) موالی، افرادی بودند غیرعرب و این کلمه بیشتر برای کافر دانستن و منزوی کردن و تحقیرشان بین اعراب مسلمان به کار میرفت هرچند که بیشترشان مسلمان بودند) مورخین گفته اند که او 6000 نفر از آنها را کشت. 
باید گفت که یکی از ویژگی های قیام مختار از حیث اجتماعی، حضور موالی بود که تا آن موقع نقشی در جامعه عربی عراق نداشتند. 

احوالات مختار 
اخبار و روایاتی که درباره مختار آمده، دو قسم است: برخی در مدح و ستایش او، و بعضی در مذمتش، هر چند که اخبار مدح او، قوی و برتر است. مهمترین مطلب، به علت خونخواهی سیدالشهداء حسین بن علی علیه السلام و یارانش، بسیاری او را ستوده اند. امام سجاد علیه السلام: او را دعا کرده و فرمودند: خدا به مختار پاداش و جزای خیر دهد. 
امام باقر علیه السلام فرمودند: مختار را دشنام ندهید، او قاتلان ما را کشت و خونخواهی ما نمود و انتقام ما را گرفت، یتیمان ما را شوهر داد و در موقع سختی، به ما کمک مالی نمود. (تاریخ خلفای 2/ 532) 
علامه امینی صاحب کتاب الغدیر، در دفاع از شخصیت او چنین نوشته است: هرکه با دیده بصیرت و تحقیق بر تاریخ و حدیث و علم رجال بنگرد، متوجه می شود که مختار از پیشگامان دین داری و هدایت و اخلاص بوده است و... 
در ادامه می فرماید: همانا نهضت او مقدس نبود مگر برای اقامه عدل یا ریشه کردن ملحدان و براندازی اساس ظلم و ستم بنی امیه، و بعد ایشان اسامی عده ای از علمای بزرگ را که در بزرگداشت و مدح و تعظیم و تجلیل مختار سخن گفته اند، به شرح زیر ذکر می کند: 
جمال الدین بن طاووس، آیت الله علامه حلی، ابن نما (فقیه بزرگ)، محقق اردبیلی، علامه مامقانی، قاضی نورالله مرعشی، محدث قمی، آیت الله خویی، سیدحسین بروجردی در زبدة المقال، این بزرگواران همگی بر قداست و علو مقام و جلالت شأن او، متفق اند و همه می گویند: مختار از سابقین اخبار است. اینها بعضی از نظرات مدح کنندگان است. 

نکوهش و مذمت مختار 
انگیزه های فراوانی در میان راویان اموی وجود داشت تا او را دروغگو، منافق و شخصیت او را بی ثبات جلوه دهد، زیرا او ضربه مهلکی بر بنی امیه و سران منافق کوفه و بعد به زبیریان (عبدالله بن زبیر) وارد نمود. اولین بار آنها و همچنین اشراف کوفه و عاملین فاجعه کربلا به او لقب «کذاب» داده و بعد دشمنان اهل بیت و کسانی که شیعه را متهم به هر تهمتی می کنند، او را ساحر، مدعی نبوت و دروغگو خواندند بیشتر این نسبت ها، همانطور که یکی از محققین نیز اشاره کرده، بعد از مرگ مختار بوده است. 
به باور ما، بر فرض که اشتباهاتی چون پیشنهادش در جوانی در ساباط مدائن، در دستگیری امام مجتبی (ع) و بقیه ماجرا شده و در نفی شخصیت او بی تاثیر نبوده است، اما مهمترین عامل برای متهم کردنش، ضرباتی است که بر پیکر امویان و زبیریان وارد آمد. ما نمی گوییم که انحرافاتی در کار نبوده ولی طرح این مطالب، ظلمی بزرگ در حق اوست. 

سرانجام کار 
مدت حکومت او یکسال و نیم (18 ماه) بود و در 14 رمضان سال 67 هـ ق در سن 67 سالگی از دنیا رفت. 
مصعب یکی از همسران او را که دختر نعمان بن بشیر بود بعد از مختار دستگیر کرد و چون آن زن، شوهرش را به مدح توصیف و او را از بندگان صالح خدا دانست، به زندان فرستاد و به برادرش عبدالله نوشت که این زن بر این باور است که مختار پیغمبر بوده است. عبدالله دستور داد تا او را به قتل رساندند. 
مزار شریف این رادمرد تاریخ، جزو مشاهد متبرکه و زیارتگاه شیعیان و در محل شرقی جبانه کوفه، در رواق راهرو و مرقد حضرت مسلم بن عقیل (ع) و کنار قبر مطهر اوست. علامه امینی نقل می کنند که: مختار در بزرگی و عظمت به مقامی رسید که شیخ، شهید اول در کتاب مزار خود زیارتی برای او بیان کرده است که در آن بر رستگاری و پاکی و اخلاص و خیراندیشی او در ولایت اهل بیت (ع) و اطاعت او از خدا و محبت امام سجاد (ع) و خشنودی رسول خدا و امیرالمؤمنین (ع) تصریح شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۹
فاصله گلناری

روز بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی

 

ابو جعفرنصیرالدین محمد بن حسن طوسی در سال 597 هجری متولد گشت . وی از دانشمندان معروف ایرانی است که از کودکی به تحصیل دانش علاقه مفرطی داشت . وی از علمای بزرگ ریاضی ، نجوم و حکمت ایران در قرن هفتم و از وزراء آن عصر بود . مدتی در دستگاه اسماعیلیه بود و هنگام حمله هلاکوخان مغول به ایران ، برای نجات مسلمانان از خونریزیهای آن مرد سفاک ، به خدمت او درآمد و با تدابیر خاصی از خرابی شهرها و کشتار دسته جمعی مردم به دست هلاکو جلوگیری نمود .

وی هلاکوخان را به ایجاد رصد خانه ای  در مراغه و ترتیب زیج حدیدی که به زیج ایلخانی مشهور گردید ، تشویق کرد  که بعدا خود تصدی این کار را بر عهده گرفت ؛ او همچنین کتابخانه ای که در حدود چهارصد هزار کتاب داشت را برای استفاده دانشمندان تهیه نمود.

چنانچه می دانیم علما اسلامی مکرر از هیئت بطلمیوس و اقوال یونانیان انتقاد می کردند که هر چند موجب دگرگونی کلی دنیای بطلمیوسی نشد اما زمینه را برای اصلاحات گالیله ، کپلر و کپرنیک آمادع ساخت حتی مسئله حرکت زمین که بعضی از یونانیان نیز متعرض آن شدند نزد مسلمین مطرح بود چنانکه ابو سعید سجزی ( اواخر قرن چهارم ) اسطرلابی ساخت مبنی بر فرض حرکت زمین و سکون افلاک ، در بین منتقدین هیئت بطلمیوس از خواجه نصیر الدین طوسی  باید مخصوصا نام برد که این وزیر معرو ف وعالم بزرگ شیعه  نه فقط مؤسس واقعی رصد خانه عظیم مراغه وزیج ایلخانی بود بلکه آشنایی علمای اسلام را با تحقیقات چنی ها نیز فراهم آورد وی قطع نظر از تحریر اقلیدس و مالعات راجع به مثلثات در کتاب تذکره با اثبات و طرح عیوب سیستم بطلمیوس تظرات بدیعی پیشنهاد نمود که بعدها به صورت کامل به وسیله کپرنیک ارائه شد .

 

آیا ممکن است بعضی از آراء او دراین باب از طریق بیزانس به کپرنیک رسیده باشد بعضی این احتمال را بعید نمی  دانند و برای آن  قرائنی نیز یافته اند ( شما دراین مورد چگونه فکر می کنید !؟)

از خواجه نصیر آثار متعددی دررشته علوم ریاضی ، نجوم ، منطق ، علوم طبیعی و حکمت الهی باقی مانده که غالباً به زبان عربی می باشد .

مشهورترین تألیفات او درعربی " شرح اشارات " ابن سینا و در فارسی کتاب" اخلاق ناصری " است ، وی اشعاری نیز  به زبان فارسی دارد . خواجه درسال 672 هجری در بغداد وفات یافت .

نوشته فا گلناری- 3 اسفند 90

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۷
فاصله گلناری

روز مهندسی بر تمامی مهندسان ایران زمین بویژه مهندسان شرکت مادر تخصصی عمران و بهسازی شهری ایران و شرکتهای عمران و مسکن سازان استانها مبارک باد

, 05 اسفند  17:11

فرستادن به ایمیل چاپ

 

در اولین سال از دهه چهارم انقلاب اسلامی دهه پیشرفت و عدالت و وهمزمان با فرارسیدن روز  پنجم اسفند ماه ، بزرگ داشت تولد  خواجه نصیر الدین طوسی اندیشمند بزرگ ایرانی ، جامعه مهندسان کشور روز مهندسی را گرامی می دارند .

روز مهندسی ، روز پاسداشت خودباوری، خلاقیت، ابتکار، نوآوری و ابداع در عرصه اندیشه و عمل و روز گرامیداشت پیشگامان در بخش و سازندگی و بسترسازی کشور است. روز تقدیر از مهندسانی است که در پرتو انقلاب اسلامی، دانش، مهارت و توان فنی آنان جزو بهترین های دنیا بوده و در پروژه های مهم جهان عهده دار مسوولیت های گران پایه ای هستند.

سعید فرجیان زاده رییس سازمان بسیج مهندسین در گفتگو با خبر گزاری ایسکا نیوز ،در خصوص خواجه نصیرالدین  می گوید:  ایشان مهندسی سیاستمدار، نویسنده ای مبتکر، حکیمی منجم، ریاضیدانی اهل معرفت و فیلسوفی بی نظیر در عصر خود بود. در قرن هفتم هجری قمری وی رصدخانه مراغه را بر فراز تپه ای در شمال غربی شهر بنا کرد. محکمترین سازه و زیباترین معماری را در احداث این بنای تاریخی و بی نظیر مهندسی کرد.
این دانشمند نمونه با اختراعات ویژه و با به کارگیری ابزارهای مهندسی توانست طول و عرض شهرها، جهت گیری و اندازه گیری شیب و فرازها و تعیین افق درجات مختلف را به طور دقیق محاسبه کند و احداث کتابخانه بزرگ مراغه با 400 هزار جلد کتاب و مدرسه علمیه برای طلاب و تدوین 130 مقاله و رساله در علوم ریاضی، هیات منطق، نجوم و علوم طبیعی از آثار برجسته مهندس بی نظیر ایرانی است.
وی اضافه می نماید ، تاریخ پر افتخار ایران اسلامی مشحون از دانشمندان و مهندسان فرهیخته ای است که پایه گذار تمدن بزرگ اسلامی ایران این مرز و بوم بوده اند.
روز مهندس ،روز گرامیداشت یاد و خاطره هزار و 200 مهندس شهید در دفاع مقدس و روز یادآوری افتخارات بزرگ مهندسان در تاریخ ایران زمین به شمار می آید ،روز سپاس از مجاهدت ها و فداکاری های مهندسانی است که در هشت سال دفاع مقدس در خطوط مقدم جبهه و در زیر انبوه آتش دشمن، سنگرها، راه ها، پل ها، بیمارستان ها و ... احداث کردند و اندیشه و فکر مهندسی را به یاری فرماندهی جنگ آوردند و سهم بزرگ خود را در پیروزی و عزت ملت تقدیم داشتند.

مهندسی
شرکت مادر تخصصی عمران وبهسازی شهری به عنوان نهاد تخصصی دولتی درراستای  مدیریت فرایند بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده وسکونتگاههای غیر رسمی  ناکارآمد با گذشت بیش از 10 سال از شروع رسمی فعالیت خود رویکرد نوینی را برای تحقق کیفی و کمی برنامه های بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده با آغاز فعالیت دولت دهم در پیش گرفته است. این  شرکت با بهره بردن از مهندسان پر توان ، تلاشگر و دلسوز کوشیده است بر پایه تجارب گذشته و درس های آموخته شده از اجرای سیاستها و فرایند عملیاتی در داخل و سایر کشورها بستری مناسب جهت  حضور مالکان- ساکنان بافتهای فرسوده وسکونتگاههای غیر رسمی  و سرمایه گزاران فراهم بیاورد  . از سو دیگر توانمندسازی ساکنان از طریق ارائه بسته های تشویقی ، حمایتی- وام ها- فعالیت ها غیره ، بمنظور  ایجاد تحرک توسعه در بافت های فرسوده و سکونتگاهای غیر رسمی  برنامه ریزی و با محوریت مدیریت شهری عملیاتی از جمله کارهای  این شرکت به شمار می اید.  به راستی که خدمت به اقشار محروم و ضعیف جامعه در مناطق بافتهای فرسوده وسکونتگاههای غیر رسمی ، در کنار وظایف شغلی  مهندسان آبادگرو ساعی  شرکت مادر تخصصی عمران وبهسازی شهری ایران و شرکتهای عمران ومسکن سازان استانها نوعی عبادت محسوب می شود .

در قدیم مهندس به شخصی اطلاق می شده  که به علم هندسه آگاهی می داشت. روزپنجم اسفند در تقویم‌ها روز بزرگداشت دانشمند بزرگ ایرانی "خواجه نصرالدین طوسی " و "روز مهندسی" اعلام شده است. هفتصد و پنجاه و چهارسال از درگذشت دانشمند بزرگ ایرانی خواجه نصرالدین طوسی می‌گذرد اما هنوز هم دستاوردهای علمی و آراء این دانشمند ایرانی محل رجوع است. خواجه نصرالدین طوسی از بزرگترین فلاسفه و ریاضی‌دانان و دانشمندان ایرانی است که پس از بزرگانی مانند "فارابی"، "ابوریحان بیرونی"، "ابوعلی سینا" و "رازی " ظهور کرد و اگر امروز روز بزرگداشت اورا روز مهندسی گرفته‌اند.

با مروری بردستاوردهای این دانشمند نامی درمی یابیم که این انتخاب، گزینه‌ای بجابوده است. پرورش وی در زمانی صورت گرفت که دشواری‌های زیادی گریبانگیر ایران بود از طرفی مواجه با حملات خانمانسوز مغول و از سوی دیگر مواجه با تسلط متصعبانی بود که با ظهور دانشمندانی مانند او مخالف بودند.
خواجه گذشته از مقامات علمی در زندگی خود خدمات بزرگی به تمدن ایرانی کرد؛ توانست کتب، نسخ و آثار علمی را از خطر نابودی نجات دهد و برپایه برخی منابع بالغ بر چهارصد هزار جلد کتاب در مراغه جمع آوری کرد و کتابخانه‌ای عظیم در این شهر تاسیس نمود. در این کتابخانه انواع کتب ریاضی، فلسفی، نجومی و طبی و ادبی موجود بود. علاوه بر این خدمت گرانبها، خواجه دو خدمت بزرگ دیگر نیز به علم و ادب کرد: نخست، نجات تعداد زیادی از علما هنگامی‌که به دست دژخیمان مغول می‌افتادند و گردآوردن بسیاری از دانشمندان در مراغه و گماشتن آنان به کارهای علمی و راه اندازی زیج‌ایلخانی به یاری آنها. خدمت بزرگ دیگر خواجه آن است که به بهانه تشکیل رصدخانه؛ حوزه‌یی درسی در مراغه ترتیب داد که در آنجا شاگردان نامداری تربیت نمود؛ یکی از آنان "قطب‌الدین شیرازی " است که در علم نجوم، طب، فلسفه و ریاضی تبحر داشت. زندگی خواجه به حقیقت می‌تواند درسی برای همگان باشد. او با وجود گرفتاری‌های متعدد هرگز از مطالعه و تدریس دست بر نداشت و به حقیقت دلباخته علم و تحقیق بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۵
فاصله گلناری

 

سمبوسه ماهی

سمبوسه ماهی

مواد لازم :
 
(برای 4 نفر):
ماهی آزاد                                  180 گرم

جعفری و پیازچه خرد شده           به میزان لازم

سیر ساطوری شده                     4 حبه

سیب زمینی آب پز متوسط          4 عدد

فلفل دلمه‌ای خرد شده               نصف لیوان

نان لواش                                    3 عدد 

روغن مخصوص سرخ کردنی         5 قاشق مرباخوری

 

 ابتدا ماهی را با کمی نمک و آب‌لیمو بخارپز کنید.

ماهی و سیب زمینی پخته را رنده کنید.

سپس ماهی را با سیب زمینی‌ مخلوط کنید و به آنها سیر، جعفری، پیازچه و فلفل دلمه‌ای خردشده را بیفزایید.

نان‌های لواش‌تان را نیز به 5 مستطیل تقسیم کرده و مواد یاد شده را به شکل مثلثی داخل آنها قرار داده و بپیچید(طرز پیچیدن نان سمبوسه).

سمبوسه ها را در روغنی که از قبل داغ کرده‌اید، سرخ کنید.

حال غذا آماده است.

پیتزا پیراشکیپیتزا پیراشکی

موارد لازم جهت خمیر :

 

 

تخم مرغ یکی دو تا
روغ مایع نصف لیوان
شیر یک لیوان
آرد سه چهار لیوان
نمک به مقدار لازم
 

 

 

مواد لازم جهت داخل پیراشکی :

 

 

سوسیس
سیب زمینی
سس قرمز
قارچ
فلفل دلمه
پنیرپیتزا

 

 

 

 طرز تهیه :

اول باید خمیرش رو درست کنید. توی یه کاسه گود، تخم مرغ رو بریزید و با چنگال هم بزنید. روغن رو اضافه کنید و دوباره هم بزیند. شیر رو هم بریزید و سپس آرد و کم کم اضافه کنید.

 

نکته مهم : اگر تا قبل از اینکه تمام آرد رو بریزید، متوجه شدید که مقدار خمیر کم است، می توانید همانجا تخم مرغ و کمی شیر و روغن اضافه کنید (شیر بیشتر باشه) و آرد بیشتری بریزید.

تا جایی آرد اضافه کنید که خمیر به دست نچسبد. سپس در نایلون فریز قرار دهید و اجازه دهید قدری در هوای اتاق استراحت کند !

 

1- به سراغ مواد داخل آن بروید. می توانید از گوشت چرخ کرده و جعفری و قارچ نیز استفاده کنید. این دیگر بستگی به سلیقه خودتان دارد. من در خانه سوسیس و سیب زمینی داشتم. اینها و فلفل دلمه را نگینی خرد میکنیم و جدا جدا سرخ می کنیم و با قارچ خرد شده مخلوط می کنیم ( روی حرارت) سپس سس قرمز را می ریزیم و هم می زنیم. نباید آب داشته باشد. می گذاریم سرد شود.

حالا باید خمیر را روی یک تخته با وردنه باز کنیم. حتماً باید قدری آرد بریزیم .سپس به اندازه دلخواه یا با قالب یا ته لیوان یا نعلبکی یا هر وسیله ای که خواستیم (!)، از آن در بیاوریم. سپس باید قدری پنیرپیتزای رنده شده بریزیم و بعد از موادمان که نباید داغ باشد(وگرنه خمیر را سوراخ می کند.) را روی خمیر بریزیم. دوباره کمی پنیرپیتزا می ریزیم و خمیر را می بندیم.

2- سپس دو طرف خمیر را به هم می چسبانیم و با دست، چین م دهیم.

3- بعد از اتمام این کار، روغن را داغ می کنیم. احتیاج به ظرف گود نداریم. از ماهیتابه استفاده می کنیم. و پیراشکی ها را خوب سرخ می کنیم. برعکس سمبوسه که خیلی روغن می برد، پیراشکی پسر خوبی است و زیاد روغن نمی برد ! بعد از آن نوش جان میکنیم

  دسر مافین کرم شکلات با خامه
دسر مافین کرم شکلات با خامه

مواد لازم :
 آرد ………… ۳۲۵ گرم

پودرکاکائو ………… ۵۰ گرم
تخم‌مرغ ………… ۳ عدد
روغن مایع ………… ۱۵۰ میلی‌لیتر
آب جوش ………… ۲۵۰ میلی‌لیتر (یک لیوان)
خامه صبحانه ………… ۲ قاشق غذاخوری
پودر فندق ………… ۵۰ گرم
بیکینگ‌پودر ………… یک قاشق چای‌خوری
شکر ………… ۲۰۰ گرم
خامه و توت‌فرنگی برای تزئین ………… به میزان لازم

 ابتدا آرد را با شکر،‌ پودر کاکائو و بیکینگ پودر داخل کاسه‌ای ریخته و همه را با هم مخلوط می‌کنیم.

تخم‌مرغ، خامه، روغن و آب را نیز داخل کاسه‌ای دیگر توسط همزن دستی مخلوط می‌کنیم تا یکدست شود.
وسط مواد خشک داخل کاسه را کمی گود کرده و مایعات را داخل آن می‌ریزیم و با همزن دستی به هم می‌زنیم تا یکنواخت شود.

دوسوم از قالب‌های کنگره‌دار مخصوص مافین را پر کرده و مواد را به مدت ۴۵ دقیقه داخل فر که از قبل با دمای ۱۸۰ درجه سانتی‌گراد گرم کرده‌ایم، می‌پزیم.

مافین‌های حاصل را از داخل قالب خارج کرده همانند شکل پشت آن‌ها را به ارتفاع یک سانتی‌متر برش می‌دهیم. دایره حاصل را از وسط به دو نیم تقسیم کرده، روی مافین یک اسکوپ بستنی قرار می‌دهیم و کیک برش خرده آماده شده را به شکل پروانه روی بستنی قرار می‌دهیم.

خامه برای بچه‌ها مفید است.

این شیرینی خوشمزه تمام آن خواص را دارا است و علاوه بر این، در تهیه آن از خامه استفاده شده که جزو لبنیات بسیار مفید برای رشد بچه‌ها است. پزشکان تغذیه توصیه می‌کنند بزرگ‌ترها از لبنیات کم‌چرب استفاده کنند اما برای بچه‌ها، مخصوصا بچه‌های زیر ۵ سال لبنیات پر چرب را توصیه می‌کنند. شما می‌توانید خامه را به مقدار معقول در رژیم تغذیه‌ای کودک قرار دهید و از این طریق به رشد او کمک کنید.  مگر اینکه فرزند شما اضافه وزن داشته باشد که در این صورت بهتر است این دسر را برای او درست نکنید.

  خورشت جوجه و غوره و بادمجان
خورشت جوجه و غوره و بادمجان

مواد لازم :
 شش عدد بادمجان،
 یک عدد مرغ یا جوجه ۸۰۰ گرمی،
 دو خوشه غوره،
 پنج عدد گوجه فرنگی،
 یک پیاز متوسط،
 مقداری نمک و ادویه.

 

 شیوه پخت:
پوست بادمجان ها را بکنید و از درازای آن در روغن سرخ کنید. پیازها را نیز پس از خرد کردن تفت دهید. اکنون قطعات مرغ را به همراه گوجه فرنگی خرد شده و زردچوبه و کمی نمک به همراه پیاز و آب بپزید.گوشت مرغ زودپز است و نیازی به پخت زیاد ندارد. حال بادمجان ها و غوره را به قابلمه بیفزایید و بعد از کم کردن حرارت اجاق، اجازه دهید غذا ۱۵ دقیقه بپزد.
همواره پیش از کشیدن (سرو کردن) غذا، مزه آن را بچشید، دقت کنید بادمجان ها خوب پخته باشند. این خورشت را می توانید با چلو یا نان همراه کنید.

 

مواد لازم :
       پودر دارچین                          یک قاشق چای خوری     

      آبیکینگ‌پودر                           نصف قاشق چای خوری 

      آرد                                       300  گرم      

     شکر قهوه‌ای                       140 گرم   

شکر ریز طلایی                    50 گرم 

روغن گل آفتابگردان              250 میلی لیتر 

تخم مرغ                               4 عدد 

سیب                                    3 عدد

گردو خرد شده                      100 گرم

مواد لازم برای تهیه کرم کیک:

کره                                100 گرم

شربت آب قند                1 قاشق غذاخوری  

شکر قهوه‌ای                 50 گرم 

پنیر پرچرب                     200 گرم

روش تهیه

* درجه‌ی فر را روی 150 درجه سانتی‌گراد تنظیم نمایید. دو ظرف با ارتفاع دیواره 20 سانتی‌متر برای پخت کیک در نظر بگیرید و آن‌ها را داخل فر بگذارید.

* سیب‌ها را بدون این که پوست آن‌ها را جدا کنید، با رنده درشت، رنده نمایید.  

* ابتدا آرد، دارچین و بیکینگ‌پودر را داخل یک ظرف بزرگ با هم مخلوط کنید. سپس شکرها را به مخلوط اضافه نمایید و کاملاً هم بزنید تا شکر کاملاً با بقیه مواد مخلوط شود و گلوله های شکر داخل مخلوط باقی نماند.

* سپس روغن و تخم مرغ و سیب را بیفزایید و کاملاً همه مواد را با هم ترکیب کنید. پس از آن گردو را نیز به مواد اضافه کنید.

* خمیر آماده شده را به میزان مساوی داخل دو ظرفی که برای پخت در نظر گرفته‌اید، بریزید. ظرف‌ها را به مدت 45 دقیقه داخل فر قرار دهید تا زمانی که اگر چاقویی داخل کیک‌ها کردید مایه کیک به آن‌ها نچسبد.

* ظروف حاوی کیک را از فر خارج کنید و بگذارید برای مدتی کیک‌ها داخل ظروف سرد شوند. سپس آن‌ها را از ظرف‌ها خارج کنید تا کاملاً سرد شوند.

* تمام موادی را که برای تهیه کرم کیک به آن اشاره شده است را داخل یک طرف بریزید و کاملاً به هم بزنید. مواد را داخل یخچال قرار دهید تا خنک و غلیظ شوند. نیمی از کرم آماده شده را روی یکی از کیک‌ها بمالید و کیک دیگر را روی آن قرار دهید. باقیمانده کرم را نیز روی سطح کیک بالایی بمالید.

عصرانه خوشمزه شما آماده است! میل بفرمایید.

نوش جان 

  شیر چایی

شیر چایی

مواد لازم :
چای..........4 قاشق سر پر

شیر.........سه فنجان

شکر.........به مقدار دلخواه

ابتدا 4 قاشق چای را در قوری ریخته و به اندازه یک سوم فنجان آب روی چای ریخته به مدت 10 دقیق مثل چای معمولی دم میکنیم.بعد سه فنجان شیر را روی آن ریخته(میتونیم شکر رو هم اضافه کنیم یا در آخر اضافه کنیم) بعد مخلوط شیر رو چای را روی کتری گذاشته و حدود نیم ساعت میذاریم دم بکشه.بعدش اونو صاف میکنید و نوش جان میکنید:ِ

پیتزا وارونه

 

بهمن 90

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۳
فاصله گلناری

آشنایی با رهبران قیام

یکی از راههای شناخت انقلابها، آگاهی از شخصیت فکری، فرهنگی و سیاسی رهبران آنهاست. نهضت ها از اندیشه های رهبران خویش متاثر است. تفسیر دین، مکتب و هر عقیده ای توسط رهبران جنبش ها به رویکرد عملی قیامها می انجامد. تفکرهای انقلابی هماره در بستر اندیشه های پیشوایان انقلاب، تغییر و تحول فراوان یافته اند و جامعه را متحول ساخته اند. کنکاش در زندگینامه رهبران انقلاب از بهترین شیوه های آشنایی با علل انقلابهاست. قیام توابین نخستین قیام شیعی پس از حادثه کربلاست. رهبران قیام، بویژه رهبر اصلی آن،از چنان جایگاهی برخوردار بودند که بدون شناخت وقعیت سیاسی آنها، شناخت قیام توابین میسر نخواهد بود. گرچه درباره قیام توابین تاکنون تحقیق مفصل و در خور تحقق نیافته است، اما اکثر نویسندگان و حتی مورخان قدیمی به دلیل آگاهی اندک از زندگانی رهبران این قیام، آن را انتحار خوانده اند. اکثریت قریب به اتفاق این نویسندگان در داوری به نام و نتیجه قیام توجه کرده اند. نام قیام برگرفته از آیه ای است که قصد خودکشی گروهی پشیمان را به وهم می افکند و نتیجه آن نیز چیزی جز شکست نبود.

رهبران قیام توابین از بزرگان شیعیان کوفه بودند و جایگاه ممتازی در بین قبیله های خود داشتند. اینک به صورت بسیار فشرده به معرفی آنها می پردازیم. بدیهی است که در معرفی رهبران قیام، قسمت عمده به زندگینامه سلیمان بن صرد خزاعی اختصاص دارد، زیرا وی مرد شماره یک این قیام است.

1- سلیمان بن صرد خزاعی

قبیله « خزاعه » از بزرگترین قبایل عراق است که قرنها دارای جایگاهی ممتاز در بین قبایل عرب بود. سد مارب در پی سیل عرم در یمن( 115 ق. م.) شکست و مردم جنوب حجاز ناچار به سوی شمال رهسپار شدند. یمنی های مهاجر در دو شهر بزرگ آن عصر حجاز، یعنی مکه و مدینه اقامت گزیدند و اندک اندک جمعیت و شوکت آنان فزونی یافت تا جایی که سالیان دراز تولیت کعبه را در دوران جاهلیت بر عهده داشتند. مردم قبیله خزاعه پیش از فتح مکه، مسلمان شدند و بسیاری از آنها، در جنگهای پیامبر(ص) علیه کفار جنگیدند. برخی از دلاوران خزاعه از فرماندهان سپاه امام علی (ع) نیز بودند. بدیل بن ورقاء خزاعی، در جنگ صفین فرمانده پیاده نظام سپاه امام علی (ع) بود. دعبل شاعر اهل بیت و عمرو بن حمق،انقلابی بزرگ که به دست معاویه به شهادت رسید، نیز از قبیله خزاعه اند. مردم قبیله خزاعه در جنگهای حضرت علی (ع) علیه ناکثین، مارقین و قاسطین شرکت داشتند.

سلیمان بن صرد نیز از قبیله خزاعه بود. او در سال 28 ه.ق در مکه به دنیا آمد. نامش «یسار» بود و پس از مسلمان شدن، پیامبر (ص) نامش را به «سلیمان » تغییر داد. سلیمان در جوانی به اسلام گروید و هنگام هجرت مسلمانان از مکه به مدینه همراه مهاجران بود. کنیه سلیمان (ابو مطرف) بود.

سلیمان بن صرد از اصحاب حضرت محمد (ص)، حضرت علی (ع)، امام حسن و امام حسین علیهما السلام بود و 25 حدیث از آنها نقل کرده است. وی در سال 17 ه.ق (شش سال پس از فوت پیامبر (ص)) همراه نخستین گروه مسلمانان مکه را به سوی کوفه ترک کرد و تا آخر عمر در این شهر جدید التاسیس اقامت گزید.

سلیمان بن صرد خزاعی را عابدترین و صالح ترین فرد قبیله خزاعه خوانده اند. وی دارای جایگاهی ویژه در میان قبیله خزاعه بود. او را برترین فرد خزاعه نامیده اند. قبیله خزاعه از او اطاعت می کرد. سلیمان در بین قبیله خود سروری و ریاست داشت. شیعیان کوفه در رخدادهای سیاسی به او مراجعه می کردند و هماره خانه اش محل تصمیم گیری رهبران شیعیان کوفه در حوادث بزرگ سیاسی بود، تا آنجا که وی را از بزرگان عراق نامیده اند.

مسلمانان پس از مرگ عثمان( 35 ه.ق)، حضرت علی (ع) را به خلافت برگزیدند. سلیمان بن صرد نیز از افرادی بود که با آن حضرت بیعت کرد و به دنبال بیعت او، قبیله خزاعه به جمع هواداران امام علی (ع) پیوست. سلیمان بن صرد پیرمردی 63 ساله بود که ریاست قبیله خزاعه را بر عهده داشت. سن زیاد، تجربه فراوان، پیشگامی در پذیرش اسلام، صحابی پیامبر و از مهاجران صدر اسلام بودن و بالاخره زهد او موجب شد تا قبیله خزاعه از او فرمانبری کند. نظام قبیله گری تنها نظام متمرکز سیاسی آن عصر بود. پیمان رئیس قبیله با یک قبیله به معنای پیمان تمام افراد قبیله بود. بیعت سلیمان بن صرد با حضرت علی (ع) موجب شد تا مردم قبیله اش نیز با آن حضرت بیعت کنند.

سلیمان بن صرد در جنگ صفین، فرمانده جناح راست پیاده نظام سپاه امام علی (ع) بود. او پس از نیرنگ عمرو بن عاص در به نیزه زدن قرآنها و اعلام داوری قرآن درباره خلافت امام علی (ع) و معاویه- که عهد نامه متارکه جنگ نوشته شد.- به امام علی (ع) عرض کرد:

ای امیر مؤمنان،اگر یاورانی داشتی، هرگز این طومار (عهدنامه) نوشته نمی شد. سوگند به خدا، میان نیروها رفتم تا نظر آنها را به جنگ با معاویه- که نظر همه آنان قبل از حکمیت بود.- برگردانم ولی جز اندکی، کسی به یاری ام نیامد.

امام علی (ع) به چهره خسته، عرق کرده، مجروح و خونین سلیمان نگاه کرد و این آیه را تلاوت فرمود:

فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا

بعضی پیمان خود را به آخر رساندند و برخی دیگر در انتظارند و هرگز تغییری در پیمان خود نداده اند.

سپس امام علی (ع) به سلیمان بن صرد گفت: سلیمان! تو از افرادی هستی که به انتظار شهادت به سر می بری و هرگز تغییری در عهد و پیمان خود نمی دهی.

سلیمان بن صرد در تمام عمرش مدافع اهل بیت علیهم السلام بود. او در تمام جنگهای امام علی (ع) علیه دشمنان اسلام و ولایت حضور داشت. برخی از تاریخ نویسان شرکت سلیمان بن صرد در جنگ جمل را رد کرده اند. دلیل آنها حدیثی است که در آن، امام علی (ع) او را به خاطر شرکت نکردن در جنگ جمل نکوهش کرده است. این نظر به دلایل زیر صحیح نیست:

1- برخی از کتب معتبر تاریخی مانند طبقات الکبری و تذکرة الخواص تصریح کرده اند که سلیمان بن صرد در جنگ جمل حضور داشت.

2- در کتابهای تاریخی به شرکت نکردن سلیمان بن صرد در جنگ جمل اشاره نشده است.

3- بسیاری از مورخان قدیمی،مانند ابن اثیر تصریح می کنند که سلیمان بن صرد در تمام جنگهای حضرت علی (ع) علیه دشمنان آن حضرت،شرکت داشت.

4- حدیث فوق از نظر سند ضعیف است و شیخ طوسی هم احتمال جعلی بودن آن را داده است.

سلیمان بن صرد در دفاع از خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام لحظه ای کوتاهی نکرد. وی بیش از نیم قرن در راه تاسیس و حفظ حکومت اسلامی از جان مایه گذاشت و پس از شهادت امام علی (ع) از همکاری با خلفا اجتناب ورزید. او پس از پیامبر (ص) در دوران غصب خلافت نیز از هر گونه تلاش برای استحکام خلافت نامشروع امتناع کرد و لحظه ای به خدمت خلفا درنیامد.

سلیمان بن صرد از شیعیانی بود که پس از شهادت حضرت علی (ع)، در دوران حکومت معاویه روش مبارزه منفی پیش گرفتند. وی در نماز جماعت «مغیره »، فرماندار کوفه شرکت نمی کرد. معاویه در سال 42 ه. در نامه ای که فرماندار کوفه از او می خواست سلیمان بن صرد و دیگر بزرگان کوفه را وادار کند تا در نماز جماعتش شرکت کنند. زیرا عدم حضور رهبران قبایل، بویژه رهبران شیعیان و صحابی پیامبر (ص)، در نماز جماعت کارگزار معاویه، به معنای نپذیرفتن خلافت معاویه و نوعی اعتراض به حکومت بود. نامه معاویه به فرماندار کوفه گویای این است که عدم حضور سلیمان بن صرد و برخی از بزرگان شیعه در نماز جماعت فرماندار از جنبه سیاسی برای حکومت مهم بود، زیرا تمام هدف معاویه استحکام حکومتش بود و هر چه این حکومت را خدشه دار می ساخت، خطر به شمار می آورد. سلیمان بن صرد به خاطر درک حضور پیامبر (ص) در بین مردم مقامی ارزنده داشت. او از مهاجران صدر اسلام بود و فرماندهی قبیله ای بزرگ را نیز برعهده داشت. شرکت نکردن او در نماز فرماندار معاویه، به سرعت در کوفه پخش شد. بیم آن می رفت بزرگان قبایل دیگر کوفه نیز با عدم حضور در نماز جماعت فرماندار کوفه نارضایتی خود را از حکومت معاویه اعلام دارند. بنابر این، معاویه به کارگزارش در کوفه دستور داد سلیمان بن صرد و دیگر یاران سرشناس امام علی (ع) را به زور در نماز خویش حاضر کند.

سلیمان بن صرد از اصحاب امام حسن (ع) نیز بود. پس از آنکه معاویه صلح نامه خویش با امام حسن (ع) را نقض کرد، سلیمان بن صرد به امام حسن (ع) پیشنهاد کرد که دستور جنگ با معاویه را صادر کند و او را پیشاپیش نیروها برای تصرف کوفه و عزل فرماندار گسیل دارد. امام حسن (ع) به سلیمان فرمود: هدف من از صلح جلوگیری از خونریزی بود، پس به قضای الهی خشنود باشید.

2- مسیب بن نجبه قزاری

وی از پهلوانان عرب، رئیس قبیله و مردی پرهیزکار بود. در جنگ قادسیه(15 ه.) و تمام جنگهای حضرت علی (ع) علیه دشمنان آن حضرت برای اسلام شمشیر زد. مسیب بن نجبه از اصحاب امام علی (ع)، امام حسن و امام حسین علیهما السلام بود. او را از بهترین و سرشناس ترین شیعیان شمرده اند. پدرش از حضرت علی (ع) و خودش از امام حسن (ع) حدیث نقل کرده است. مسیب بن نجبه در جریان تجاوز لشکر معاویه به قلمرو سرزمین های تحت حکومت امام علی (ع) (39 ه.) از سوی آن حضرت به فرماندهی سپاه انتخاب شد تا به «تیماء» رفته و سربازان اشغالگر معاویه را از آن منطقه اخراج کند.

3- رفاعة بن شداد بجلی

از اصحاب امام علی (ع)، امام حسن و امام حسین علیهما السلام بود و در بین راه سفر حج، همراه مالک اشتر و گروهی دیگر از شیعیان در ربذه بدن مطهر صحابی بزرگ رسول خدا (ص)،ابوذر غفاری را کفن و دفن کرد و بر آن نماز گذارد. رفاعة بن شداد در جنگ صفین، فرمانده قبیله «بجلیه » بود و مردم قبیله اش را در نبرد با دشمنان امام علی (ع) رهبری کرد. رفاعة در قیام حجر بن عدی از انقلابیان جوان شمرده می شد.

4- عبد الله بن وال تیمی(تمیمی)

از اصحاب امام علی (ع) و امام حسین (ع) بود و از بزرگان شیعیان کوفه به شمار می آمد. او را از پرهیزکاران، زاهدان و فقیهان شیعه شمرده اند.

5- عبد الله بن سعد( بن نفیل) ازدی

از اصحاب امام علی (ع)(ص) بود و در زمره برترین شیعیان جای داشت.

معاویه به پسرش یزید وصیت کرده بود که از چهار نفر از بزرگان عرب،حتمام بیعت بگیرد: حسین بن علی (ع)، عبد الله بن عمر، عبد الرحمن بن ابوبکر و عبد الله بن زبیر. معاویه به فرزندش گفته بود که تنها این چهار نفر برای حکومت او خطر هستند.

از بین چهار نفر یاد شده، سه نفر جزو فرزندان خلفای پس از پیامبر (ص) هستند و این نشانگر عمق اعتقاد مردم به وابستگان خلفای پس از پیامبر (ص) بود. عبد الله بن زبیر نیز فرزند فردی بود که محبوبیتی کمتر از خلفا نزد مردم نداشت.

هنوز خبر مرگ معاویه به حجاز نرسیده بود که بلافاصله نامه ای به فرماندار مدینه « ولید بن عتبة ابن ابی سفیان » نوشت و از او خواست تا هر چه زودتر، از آن چهار نفر برایش بیعت بستاند. فرماندار مدینه با مروان حکم به مشورت برخاست. مروان به او گفت: عبد الرحمن بن ابی بکر و عبد الله عمر خواستار خلافت نیستند ولی سخت مواظب حسین بن علی (ع) و عبد الله بن زبیر باش. همین حالا، این دو نفر را به دار الاماره احضار کن و از آنها به زور بیعت بخواه و اگر بیعت نکردند، گردنشان را بزن.

سه شب به آخر ماه رجب بود و بنابر قولی شب دوم شعبان، که حدود 12 روز از مرگ معاویه گذشته بود ولی هنوز مردم مکه و مدینه از مرگ او بی خبر بودند. امام حسین (ع) در مسجد بود که پیکی از دار الاماره رسید و به حضرت اعلام کرد که باید هر چه سریع تر به دار الاماره برود. عبد الله ابن زبیر هم به دار الاماره احضار شد. وی از امام پرسید: چرا این قت شب، ما را به دار الاماره احضار کرده اند؟! امام (ع) فرمود: فکر می کنم معاویه مرده است و ما را برای بیعت با یزید فرا خوانده اند.

امام حسین (ع)در حالی که شماری از اصحابش همراه او بودند، شبانه به سوی دار الاماره حرکت کرد. امام به یارانش فرمود: بیرون دار الاماره، منتظر من باشید. اگر صدای فریاد مرا شنیدید، به داخل دار الاماره بیایید. سپس امام (ع) به داخل دار الاماره رفت.حاکم مدینه نامه یزید را برای امام خواند. امام (ع) گفت:من پنهانی بیعت نمی کنم. شخصیتی مثل من باید در میان مردم بیعت کند. ولید سخن امام را پذیرفت و امام به خانه برگشت و همان شب و یا شب بعد، مدینه را به قصد مکه ترک کرد.

هنگامی که خبر هجرت امام حسین (ع) از مدینه به مکه، به کوفه رسید، گروهی از مردم کوفه که در بین آنها بزرگانی چون: حبیب بن مظاهر بودند، در منزل سلیمان بن صرد گرد آمده بودند، سلیمان بن صرد به آنان خبر داد که یزید از امام حسین (ع) خواست که با او بیعت کند ولی امام نپذیرفت و مدینه را به قصد مکه ترک کرد. سلیمان بن صرد سپس به حاضران در خانه گفت: شما پیروان امام حسین (ع) و پدرش هستید. اگر می خواهید او را یاری کنید و با دشمنانش بجنگید، نامه ای به او بنویسید و به آن حضرت اعلام کنید که می خواهید با او بیعت کنید و حکومت را به او بسپارید و نعمان بن بشیر، والی کوفه را برکنار کنید.

افرادی که در خانه سلیمان بن صرد گرد آمده بودند، از سران شیعیان کوفه بودند و آنها همگی اعلام کردند که حاضرند با امام حسین (ع) بیعت کنند و با دشمن او بجنگند. سپس نامه ای به امام حسین (ع) نوشتند. متن نامه شیعیان کوفه:

بسم الله الرحمن الرحیم

به: حسین بن علی-علیه السلام-.

از: سلیمان بن صرد خزاعی، مسیب بن نجبه، رفاعة بن شداد، حبیب بن مظاهر و دیگر شیعیان وی، مؤمنان و مسلمانان کوفه.

درود خدا بر تو باد! حمد خداوند را که دشمن ظالم شما را نابود کرد، دشمنی که به این امت ستم کرد و خلافت را به ناحق گرفت و خوبان امت را کشت، دشمنی که بیت المال را به ثروتمندان و ستمکاران بخشید. لعنت خدا بر او باد!

اکنون ما امام و رهبر نداریم. به کوفه بیا. شاید خداوند به خاطر تو، ما را نسبت به حق دلالت کند، نعمان بن بشیر در قصر حکومت است. ما به نماز جمعه او نمی رویم. اگر خبر یابیم که نزد ما خواهی آمد، او را از کوفه بیرون می کنیم. ان شاء الله

توابین

سلام و رحمت خداوند بر تو باد.

این نامه توسط دو پیک که یکی از آنها عبد الله بن وال، از رهبران قیام توابین بود، به مکه، خدمت امام حسین (ع) رسید.

در همان روز، پنجاه نامه دیگر از بزرگان کوفه که در هر نامه امضای چند نفر وجود داشت، به خدمت امام حسین (ع) رسید. دو روز بعد، حدود صد و پنجاه نامه دیگر توسط قیس بن مسهر صیداوی و سه پیک دیگر به مکه رسید. درباره تعداد نامه های مردم کوفه ارقام مختلفی ذکر شده است، حتی شمار افرادی که از امام حسین (ع) دعوت کرده بودند تا به کوفه بیاید، صد هزار نفر نیز آمده است.

از نحوه ارسال نامه ها بر می آید که دعوت مردم کوفه، یک حرکت خودجوش سیاسی بود و در این میان نباید از تبلیغات رهبران قیام توابین و سران یاران دیگر حضرت علی (ع)، امام حسن و امام حسین (ع) که در کوفه می زیستند، غفلت کرد. برخی از سران شیعیان کوفه که در تشویق مردم کوفه به دعوت از امام حسین (ع) تلاش فراوانی کردند، جزو اصحاب امام حسین (ع) در کربلا نیز بودند که به درجه شهادت نایل آمدند.

از مضمون نامه های کوفیان برمی آید که آنها خواستار تغییر حکومت کوفه بودند. شیعیان کوفه از امام حسین خواسته بودند تا به کوفه بیاید و حکومت اسلامی را تاسیس نماید. شیعیان کوفه در نامه های خود به امام حسین (ع) عرض کرده بودند که آنها می خواهند یزید را از خلافت خلع کنند و آن حضرت را به خلافت برگزینند.

شیعیان کوفه در نامه های خود از ظلم و ستم زمامداران حکومت معاویه و سرپیچی آنان از عمل به کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) شکایت کرده بودند. کوفیان در نامه های خود نوشته بودند که آن حضرت سزاوارتر به خلافت است نسبت به یزید و پدرش که خلافت را غصب کردند. آنان از شراب خوری، قمار بازی و دیگر مفاسد یزید یاد کرده بودند.

امام حسین (ع) در پاسخ به نامه های مردم کوفه نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم

از حسین بن علی (ع) به دوستان و شیعیان او در کوفه و به هر کسی که این نامه به او می رسد.

سلام بر شما باد! نامه های شما به من رسید و دانستم که دوست دارید پیش شما بیایم. اکنون برادر و پسر عمو و شخص مورد اعتماد خود از خاندانم، مسلم بن عقیل را به سوی شما می فرستم تا پس از آن که از تمام حوادث آگاه شد، برای من نامه بنویسد که اگر همان طور که از نامه های شما و سخنان شما برمی آید، باشد به خواست خدا،به زودی پیش شما خواهم آمد.

و السلام.

مسلم بن عقیل در پانزدهم رمضان از مکه به سمت کوفه حرکت کرد و در پنجم شوال به کوفه رسید. مسلم بن عقیل حدود چهل روز در کوفه بود.شیعیان کوفه،گروه گروه به نزد او می آمدند و بیعت خود با امام حسین (ع) را به اطلاع او می رساندند. مسلم بن عقیل پس از اطلاع از نظر مردم- بویژه بزرگان کوفه- نامه ای برای امام حسین (ع) نوشت و به آن حضرت عرض کرد که مردم کوفه در عهد و پیمان خود استوارند و آن حضرت هر چه سریعتر به کوفه بیاید.

بیشتر مردم کوفه با مسلم، به نمایندگی از امام حسین (ع) بیعت کرده بودند،. اما هنگامی که یزید فرماندار کوفه را عوض کرد و عبید الله ابن زیاد را به فرمانداری کوفه گماشت، ورق برگشت.

عبید الله سال ها فرماندار کوفه بود و مردم با جنایات او آشنا بودند. عبید الله بن زیاد حاکم بصره بود و با حفظ سمت، به فرمانداری کوفه انتصاب شده بود. عبید الله ابن زیاد، به محض ورود به کوفه به مسجد رفت و در سخنرانی برای مردم، آنان را از عواقب مخالفت با یزید و بیعت با امام حسین (ع) ترساند. عبید الله ابن زیاد با فراخوانی اشراف کوفه به قصر و تهدید و تطمیع آنان، نظر مساعدشان را بر بیعت با یزید جلب کرد و از آنها خواست تا مردم قبیله خود را از مخالفت با یزید و بیعت با امام حسین (ع) برحذر دارند.اشراف کوفه شایعه کردند که لشکری گران از شام در راه است و هر لحظه ممکن است وارد کوفه شود و به قلع و قمع مخالفان یزید بپردازد. شماری از سران شیعیان توسط ماموران حکومت زندانی شدند. هانی بن عروه، از سران دعوت کنندگان امام حسین (ع) به کوفه، دستگیر و به شهادت رسید. سرانجام هم مسلم بن عقیل دستگیر و به شهادت رسید. بسیاری از شیعیان کوفه پنهان شده بودند تا بتوانند در سیاهی شب از کوفه خارج شوند و خود را به کاروان امام حسین (ع) که در راه کوفه بود، برسانند.

نگهبانان حکومت راه های ورودی و خروجی کوفه را تحت نظر داشتند و بدین خاطر تنها سی نفر از آنان توانستند مخفیانه از کوفه خارج شوند و در صبح عاشورا خود را به کربلا برسانند و در رکاب امام حسین (ع) به شهادت برسند، افرادی چون مسلم بن عوسجه و حبیب بن مظاهر.

سلیمان بن صرد خزاعی و برخی از رهبران شیعیان کوفه نیز جزو دستگیر شدگان بودند. گر چه اکثریت قریب به اتفاق مردم کوفه پیمان شکستند و از ترس و یا به طمع زر به خدمت لشگر یزید در آمده و به کربلا آمدند و علیه امام حسین (ع) که خود از او دعوت کرده بودند تا به کوفه بیاید و حکومت اسلامی را تاسیس نماید، جنگیدند.

3اسفند90

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آذر ۹۹ ، ۱۰:۱۰
فاصله گلناری