به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

وبلاگی درباره ی همه چیز ،عمومی- اجتماعی- جامعه- اخبار و...

آیا امام زمان وجود دارد؟

پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۹، ۱۱:۵۷ ق.ظ

پاسخ به یک شبهه پیرامون وجود امام زمان:

بسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیمْ

 

 

اثبات ادعای دروغ جعفر کذاب مبنی بر عقیم بودن امام حسن عسکری (ع) :

 

 

یکی از دلایلی که بسیاری به آن اکتفا میکنند وآن را سند مهم وموثقی میدانند برای آنکه اثبات کنند امام حسن عسکری (ع) عقیم بوده وفرزندی نداشته است که بخواهد امام زمان باشد جعفر کذاب برادرامام است
زیرا اوکه برادر امام حسن (ع) بودهمواره چه هنگام زنده بودن برادرش امام حسن وچه هنگام شهادت برادرش ادعا میکرد که امام حسن (ع) عقیم بوده وهیچ فرزندی نداشته است وخود را امام وجانشین ایشان معرفی میکرد وی از طرف برخی مردم امام فرض می‌شد(1) 
لازم به ذکر است که : شیعیان دوازده‌امامی، جعفر (برادر امام حسن عسکری (ع) و از مدعیان اصلی جانشینی او) را «جعفر کذّاب» می‌نامند. به عقیدهٔ شیعیان جعفر کذاب ویژگی‌های امامت را نداشته. و هنگام نماز گزاردن بر بدن امام، فرزندش حجت بن الحسن بر او نماز گزارد و شک را از شیعیان برداشت.زیرا به گفته ووصیت خود امام حسن عسکری (ع) در زمان حیاتش کسی که بر پیکر من نماز گزارد او جانشین من است ومیدانیم که امام بر پیکر امام نماز میگذارد ...
سئوالی که ما از این افراد داریم (خصوصا بعضی از سنی مذهبان ) 
آیا تاریخ را کامل خوانده اند وشناخت عمیق روی شخصیت مبتذل جعفر کذاب دارند که ادعای او را میپذیرند ؟آیا قبول ندارند که از خصوصیات مهم وشاخص امام معصومیت وعلم اوست در حالی که جعفر هیچ کدام را که نداشت هیچ ، بلکه فردی عیاش وگناهکار بود وحتی احکام معمولی دین را هم نمیدانست !!؟ 
این نوشتار بر آن است گذری اجمالی بر زندگی و عملکرد جعفر برای رسیدن به جایگاهی که مستحق آن نبوده داشته و بر بررسی روایات و مطالب پیرامون وی و اقداماتش بپردازد.
ما قضاوت را به خواننده گان گرامی میسپاریم

 

بیوگرافی جعفرکذاب :
هر چند در رابطه با تولد، نحوه زندگی و کلاً بیوگرافی جعفر در منابع، مطالب چندانی ذکر نشده است ولی در مورد اقدامات وی پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) و آغاز غیبت صغرای امام عصر(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به برخی مسائل هر چند کوتاه و مختصر اشاراتی شده است. شیخ مفید (م 413هـ.ق) برای امام هادی(علیه السلام)، پنج فرزند ذکر نموده است که عبارتند از: امام حسن عسکری(علیه السلام)، حسین، محمد، جعفر و عایشه و فخر رازی (م 606هـ.ق) به غیر از این پنج تن، علی، موسی، فاطمه و بریهة را نیز بر فرزندان آن حضرت افزوده است و طبری (م 358هـ) در ذکر فرزندان آن حضرت «دلالة» را نیز از دختران امام هادی(علیه السلام) برشمرده است. 
ولی نسل آن حضرت فقط از دو فرزندش یعنی امام حسن عسکری(علیه السلام) و جعفر می‌باشددر برخی منابع گفته میشود که
مادر جعفر کنیزی به نام «حدق» بوده است.وبرخی مادرش را سوسن میدانند منابع به تاریخ تولد جعفر اشاره‌ای ننموده‌اند، ولی با توجه به اینکه وی در 45 سالگی و در سال 271هـ.ق وفات کرده می‌توان نتیجه گرفت که تاریخ تولد وی در حدود سال 226هـ.ق بوده است. 

اندوه امام هادی علیه السلام در هنگام ولادت جعفر کذاب :
شیخ صدوق در کمال‌الدین در روایتی از صالح بن عبدالله آورده که وی گوید: مادرم فاطمه دختر محمد بن هیثم معروف به ابن سیابه در روز تولد جعفر در خانه امام هادی(علیه السلام) بود و نقل می‌کرد: هنگام ولادت جعفر در خانه امام هادی (ع) بودم. همه اهل خانه، به جز خود امام (ع)، خوشحال بودند. از ایشان سؤال کردم: «مولای من! چرا شما را خوشحال نمی بینم؟» حضرت فرمود: « در آینده علت این امر بر تو روشن خواهد شد چرا که او افراد بسیاری را گمراه خواهد کرد»(2) 
این فرمایش حضرت بنا به گفته مرحوم صدر بعدها آشکار شد چرا که جعفر در دوران جوانی از تعالیم اسلام روی برگردانید و به لهو و لعب پرداخت تا آن‌جا که امام هادی(علیه السلام) اصحاب خویش را از معاشرت با فرزندش منع می‌نمود. 
امام هادی(ع) به بسیاری از یارانش فرمودند :
«اجتناب کنید از پسر من، جعفر، زیرا که او برای من، بمنزله نمرود(پسرنوح ) است نسبت به حضرت نوح که خداوند عزوجل فرمود در حق او: «نوح گفت پسر من از کسان منست .» سپس خداوند می فرماید: «ای نوح او از کسان تو نیست که آن عملی است غیر صالح »(3) ،
جعفر مردی عیاش و نااهل و شرابخوار و از مدعیان امامت بود.وهمواره در مجالس بزم وشرابخواری شرکت میکرد واغلب مست بود وبسیار باعث ناراحتی پدر وبرادرش امام حسن عسکری (ع) میشد 
کنیه جعفر ابوعبدالله و از القاب معروفش ابوالکراین (پدر فرزندتان بسیار)و «کذاب» بود و از آن جهت به او «کرین» لقب دادند که اولاد و احفاد بی‌شماری داشت تا آن‌جا که در برخی از منابع آنان را در حدود 120 نفر ذکر نموده‌اند. بیشتر این افراد از شش پسر جعفر یعنی: اسماعیل، طاهر، یحیی، هارون، علی و ادریس بودند. فرزندان جعفر را به جهت انتسابشان به امام رضا(علیه السلام) «جد بزرگوارشان»، رضویون می‌نامیدند. 
از فرزندان معروف جعفر می‌توان به ابو رضا محسن بن جعفر که در ایام المقتدر بالله عباسی در دمشق به سال 300هـ خروج نمود و نیز به عیسی بن جعفر که فردی عالم و فاضل و استاد ابو محمد هارون بن موسی تلعکبری بود اشاره کرد. تلعکبری در سال 325هـ.ق در نزد او به آموختن علم حدیث پرداخته و از وی اجازه روایت أخذ نموده است. 
لقب دیگر وی که در تاریخ بیشتر به این لقب مشهور شده «کذّاب» است. 

دلیل ملقب شدن جعفر بن علی به جعفرکذاب :
وی پس از شهادت پدرش امام هادی (ع) ادعای امامت کرد ولی حضرت امام حسن عسگری علیه السلام اجازه هیچگونه خودنمایی را به او نداد تا این که پس از شهادت امام حسن عسگری علیه السلام و آغاز غیبت صغری امام مهدی، او فرصت یافت دوباره ادعای امامت کند و با دروغ، جمعی را به گمراهی بکشاند و از این رو به جعفر کذاب شهرت یافت. 
منشأ و علت چنین لقبی را شیخ صدوق در کمال الدین، راوندی در الخرائج و الجرائح، مرحوم علامه ابو منصور احمد بن علی طبرسی در الاحتجاج و امین الاسلام فضل بن حسن طبرسی در اعلام الوری باعلام الهدی از ابو خالد کابلی در ضمن روایتی چنین ذکر کرده‌اند که ابوخالد گوید:
روزی بر مولایم علی بن حسین زین‌العابدین(علیه السلام) وارد شدم و عرض کردم یابن رسول‌الله مرا آگاه کن از کسانی که خداوند عزوجل طاعت و مودّت آنها را واجب گردانیده است و واجب است بر بندگان خدا که بعد از رسول‌الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به آنها اقتداء کنند. آن حضرت فرمود: «اولین کسی که خداوند امام قرار داده و اطاعتش را واجب نمود امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب(علیه السلام) است، پس از آن امام حسن(علیه السلام) و سپس امام حسین(علیه السلام) از فرزندان علی بن ابی‌طالب(علیه السلام)، پس از آن، این امر به من رسیده است.» آن حضرت این را گفت و ساکت شد. عرض کردم: ای سرور من از امیرالمؤمنین روایت شده است که زمین از حجت خدای عزوجل خالی نمی‌ماند پس حجت و امام پس از شما کیست؟ فرمود: فرزندم محمد و اسم او در تورات باقر است و او علم را می‌شکافد شکافتنی، و او حجت و امام بعد از من است و پس از او فرزندش جعفر است که اسمش در نزد اهل آسمان‌ها صادق است. عرض کردم: چگونه اسم او صادق است در حالی که همة شماها صادق هستید. فرمود: پدرم از پدرش و او نیز از رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) روایت کرد که آن حضرت فرمود: زمانی که فرزندم جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(علیهم السلام) متولد شد او را صادق نام بگذارید؛ چرا که پنجمین نسل از فرزندان او متولد می‌شود که نام او نیز جعفر است و ادعای امامت می‌کند و بر خداوند دروغ می‌بندد و او نزد خداوند، جعفر کذّاب است زیرا به خداوند افتراء می‌بندد و چیزی را ادعا می‌کند که اهل آن نیست در آن روزی که خداوند ولی خود را مستور گرداند، با پدرش مخالفت می‌کند و بر برادر خود حسادت می‌ورزد. حضرت امام سجاد(علیه السلام) این را فرمود و گریه سختی نمود سپس فرمود: گویا جعفر کذاب را می‌بینم که طاغوت زمانش را برای تفتیش امر ولی‌الله وادار می‌کند. کسی که غائب و در پناه خداست و بر حرم پدرش وکیل می‌باشد. این در حالی است که جعفر به ولادت آن حضرت جاهل و ناآگاه است و اگر به او دست یابد به قتل او حریص است، و به میراث او چشم طمع دوخته تا آن‌که آنها را بدون حق بگیرد و تصاحب کند. ابو خالد گوید عرض کردم: یابن رسول‌الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) این امر واقع می‌شود؟ فرمود: بله به خدا قسم این مکتوب است در صحیفه‌ای که در پیش ماست و در آن صحیفه هر چه از سختی‌ها پس از رسول خدا(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بر ما می‌رود مذکور است.(4) 
با توجه به این روایت، جعفر بنا به اقداماتی که در راستای مخالفت با برادر بزرگوارش و نیز برای گرفتن امامت پس از او و همراهی نمودنش با طاغوت زمان که در بُرهه ‌ای از زندگی خویش انجام می‌دهد در نزد خداوند «کذاب» شمرده شده و در صحیفه ائمه هدی(علیهم السلام) نیز این امر ثبت شده است. 
امام زمان(ع) نیز طى توقیع هایى او را دروغگو دانست به همین جهت در میان شیعیان به جعفرکذاب مشهور شد. (5)
ملقب شدن او به کذاب از نشانه های نبوت وبهترین گواه راستگویی امامان معصوم است که سالها پیش از ولادت جعفر از پیامبر اکرم (ص)، کذاب بودن اورا نقل کرده اند امام زین العابدین (ع) 200 سال پیش از ولادت جعفر از او خبر داده ،از اسم ولقب او سخن گفته است ودوقرن بعد آنچنانکه فرموده تحقق یافته است 

امام زمان
آیا برای کسی که از مرکز وحی الهام نگرفته باشد چنین جرات وشهامت هست که بگوید بعد از دویست سال برای من چنین نواده ای به دنیا خواهد آمد ودارای چنین اوصافی خواهد بود !!!
هنگامی که جعفر از وجود بقیة الله آگاه شد همان کاری را کرد که امام سجاد (ع) پیش بینی کرده بود ...تامل در این اوضاع ورفتار غیر انسانی جعفر برای اثبات حقانیت رسول اکرم (ص) وامامان معصوم (ع) کافی است 
جعفر کذاب که مدتی مدید در ایام پدر و برادر و برادرزاده‌اش عنان اختیار از کف داد و در طلب مقام و موقعیت چند روزه دل این بزرگواران را به درد آورد و در مواقعی، موقعیت آن حضرات را به مخاطره انداخت
صاحب منتهی الاَّمال می نویسد: «و اما جعفر، پس مثلش مثل فرزند حضرت نوح پیغمبر علیه السلام است و ملقب به کذاب است و ادعا کرد امامت را به غیر حق و گمراه کرد مردم را و فروخت زن حره ٔآزاد از آل جعفر را و اخبار بسیار در مذمت او وارد شده ». (6) 


جعفر در ایام پدر و برادر گرامیش
الف : جعفر در ایام پدر بزرگوار خود :
جعفر ایام کودکی و نوجوانی و جوانی خویش را در حیات پدرش امام هادی(علیه السلام) سپری نمود و در شهادت پدرش سال 254هـ.ق در حدود 28 سال بیش نداشت. در طول این مدت تنها مطلبی که در رابطه با وی در منابع متقدم ذکر شده جریان تولد وی و عدم سرور و خوشحالی امام هادی(علیه السلام) از این واقعه می‌باشد که شیخ صدوق در کمال الدین، شیخ طوسی در کتاب الغیبة و علامه مجلسی در بحارالأنوار آن را ذکر کرده‌اند. 
و روایت دیگری را ابن حمدان خصیبی (م 334هـ) در الهدایة الکبری از امام هادی(علیه السلام) ذکر می‌کند که آن حضرت فرمودند: از فرزندم جعفر دوری کنید چرا که مَثَل من و فرزندم مَثَل نوح و فرزندش حام می‌باشد آن‌جا که نوح عرض کرد:
«... رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی». 
و خداوند فرمود: 
«یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ». (7) 
این دو روایت که هر دو از امام هادی(علیه السلام) می‌باشند نشان از آگاهی امام از اقدامات آتی وی و عدم رضایتش از وی می‌باشد و از روایات دیگری که از امام حسن عسکری(علیه السلام) در رابطه با جعفر ذکر شده به نظر می‌رسد که جعفر در جوانی و در ایام حیات پدرش امام هادی(علیه السلام) نیز برخلاف سیره و روش پدر و اجداد طاهرینش عمل می‌نموده و باعث ناخشنودی آن حضرت می‌گردید. 
احمد بن سعد کوفى مى گوید: 
«به همراه گروهى از شیعیان نزد امام هادى(ع) رسیدیم و از امامت بعد از ایشان سؤال کردیم و گفتیم که برخى مى گویند امام بعد از شما، جعفر است و نه حسن.
امام فرمود: [از این سخن ] بپرهیزید، همانا جعفر دشمن من است؛ اگرچه فرزند من است. همچنین او دشمن برادرش حسن است و حسن او امام بعد از من است...».
امام هادی (ع) در جایی دیگردرمورد جعفر می فرماید: او از تعالیم دین خارج، و زیر بار فرمان من نیست (8). 
شیخ طوسى، در ضمن حدیثى که نقل می کند واز شرابخوارى ومستى جعفر حکایت می کند، می گوید: کارهاى زشت وگفتارهاى ناهنجارى که از وى روایت شده، به قدرى زیاد است که نمی توان احصاء نمود... جعفر بن على، چون از طرف دستگاه بنى عباس تقویت می شد و آن عنصر فاسد را عامل خود دانسته ودر مقابل امام حسن عسکرى (ع) تقویت می کردند،

ب : جعفر وامام حسن عسکری (ع):
از بیانات امام حسن عسکری(علیه السلام) مشخص می‌شود که پس از شهادت امام هادی(علیه السلام)، جعفر در مسأله امامت، طمع داشته و نسبت به برادر خود حسد می‌روزیده است. خصیبی در ضمن روایتی که در رابطه با جعفر ذکر می‌کند، آورده است که امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمودند: در آینده از اعمال و کردار جعفر بر شما اموری آشکار می‌شود، به خدا قسم مَثَل من و او مثل هابیل و قابیل از فرزندان آدم است، آن‌جا که قابیل بر هابیل در آن‌چه خداوند بر او از فضلش بخشیده بود، حسد ورزید و او را به قتل رسانید و اگر برای جعفر هم زمینه‌اش آماده باشد مرا به قتل می‌رساند ولکن خواست و امر خداوند چنین نیست که او موفق به این امر گردد.(9) 
از مواردی که در رابطه با اعمال سوء جعفر در حیات برادرش امام حسن عسکری(علیه السلام) می‌توان برشمرد استفاده مفرط وی از مسکرات بود که بسیار باعث رنجش خاطر آن حضرت می‌شد.
شیح طوسی از سعد بن عبدالله و او از چند نفر از جمله ابوهاشم داود بن قاسم جعفری که به خاطر قتل عبدالله بن محمد عباسی در زندان به سر می‌بردند، نقل می‌کند که شبی در زندان بودیم که امام عسکری(علیه السلام) و برادرش را دستگیر و به زندان آوردند. ما پس از احوالپرسی از آن حضرت، او و برادرش را در صدر مجلس جای دادیم. در این میان جعفر که در کنار برادرش نشسته بود با صدای بلند گفت: «واشطناه» یعنی نام کنیز خود را برد و این در حالی بود که آثار مستی وجودش را فرا گرفته بود. امام(علیه السلام) بر او ناراحت شده فرمودند: ساکت باش و طولی نکشید که جعفر در آنجایی که نشسته بود به خواب رفت. (10) 
قطب‌الدین راوندی و علامه مجلسی نیز به این روایت اشاره کرده‌اند. شیخ مفید هم در ضمن بیان مناقب و معجزات امام حسن عسکری(علیه السلام) روایتی نقل می‌کند که در آن به شرب خمر و فسق و فجور جعفر اشاره شده است. شیخ صدوق نیز به هنگام نقل جریان ورود کاروان قمی‌ها پس از شهادت امام حسن عسکری(علیه السلام) به سامراء آورده است که وقتی اهل کاروان از وارث آن حضرت سؤال کردند، آنها را به جعفر بن علی ارجاع دادند و چون پرسیدند که جعفر کجاست؟ گفته شد که جعفر در کنار دجله همراه آوازخوانان مشغول شرب خمر می‌باشد که این امر در ابتدا باعث انصراف کاروان قمی‌ها از رفتن به پیش جعفر شد. 
بااین حال امام حسن عسکری (ع) همواره به جعفر محبت میکردبه عنوان مثال میتوان از تلاش امام حسن عسگری علیه السلام برای رهایی جعفر کذاب از زندان نام برد که :
معتمد ، امام را با برادرش، جعفر کذاب ، به زندان انداخت و هر روز و هر لحظه سراغ امام را می گرفت. زندانبانان به او می گفتند روزها روزه است و شب ها مشغول نماز. تا این که یک روز معتمد به علی بن جرین که مأمور مراقب امام بود، گفت:«نزد حسن عسگری برو و به او از طرف من سلام برسان و بگو به خانه‌اش برگردد.» 
علی بن جرین نزد امام رفت. دید امام در زندان نشسته و لباس و کفشش آماده است. علی بن جرین پیام معتمد را داد. امام برخاست و سوار بر مرکب شد، اما حرکت نکرد. علی بن جرین گفت:«چرا ایستاده‌اید؟!» 
فرمود:« ایستاده‌ام که برادرم جعفر هم بیاید.» 
علی بن جرین عرض کرد:«اما خلیفه فقط دستور آزادی شما را داده است.» 
فرمود:«نزد خلیفه برگرد و بگو من و جعفر با هم از خانه خارج شده ایم و اگر من تنها برگردم برای او (خلیفه) خوب نیست.» 

 

تولد امام زمان

برادران اهل سنت معتقدند که امام زمان (ع) هنوز به دنیا نیامده است، چه استدلال عقلی برای طولانی بودن عمر ایشان وجود دارد؟ اگر ما معتقد باشیم که بعداً به دنیا می‌آید چه تبعاتی دارد؟ 

پنهان کاری امام حسن عسکری (ع) درباره امام مهدی (عج) چگونه با وجوب معرفت امام سازگار است؟

پرسش

شیعیان روایت می‌کنند امام حسن عسکری (ع) (پدر امام منتظر) فرمان داد خبر تولد فرزندش (امام مهدی) (عج) از همه پنهان شود به جز افراد مورد اعتماد. از طرفی برخلاف این می‌گویند: هر کس امام را نشناسد او خدا را نشناخته، و کسی دیگر غیر از خدا را می‌پرستد! و اگر در این حالت بمیرد بر کفر و نفاق مرده است! سپس چرا پدرش این قدر متشدد بوده که براى شیعه چنین چیزهای سخت و دشوارى انتخاب کرده است؟!

پاسخ اجمالی

امام شناسی در تفکر شیعی از اهمیت بسیاری برخوردار است؛ زیرا بدون شناخت امام، خدا شناسی و پیامبر شناسی صحیح نیز امکان ندارد؛ چرا که از طریق امام و با ارشاد و راهنمایی او است که می توان به شناخت درستی از خدا و رسول او رسید. از این رو بسیاری از کسانی که از شناخت واقعی امام باز مانده اند در دیگر اصول عقاید خویش به بیراهه رفته اند.

 

شناخت امام به معنای مشاهده و شناخت فیزیکی و چهره به چهره او نیست. بسیاری از افراد بودند که امام زمان خویش را می دیدند، ولی نصیبی از شناخت امام نداشتند.

همان گونه که در باره پیامبر نیز بسیاری؛ مانند ابو جهل ها بودند که او را می­دیدند و با وی حشر و نشر داشتند، ولی به شناخت پیامبر دست نمی یافتند.

در مقابل، فردی همچون اویس قرنی با این که در طول عمر خود یک بار هم پیامبر را مشاهده نکرد. اما از چنان شناختی نسبت به پیامبر برخوردار بود که پیامبر از او تمجید کرد.

شناخت امام به معنای شناخت مقام و منزلت او پیش خدا و نقشی است که او در نظام هستی دارد. در این شناخت دیدن امام ضرورت ندارد. امام حسن عسکری (ع) با راهنمائی ها و ارشادات خود و بیان حقایق در باره امام دوازدهم این نوع شناخت را در اختیار مردم و شیعیان قرار داده است.

 

پاسخ تفصیلی

امامت در تفکر اسلامی اهمیت بسیاری دارد. از تعالیم قرآن به دست می آید که مقام امامت برتر از مقام نبوت است؛

زیرا خداوند پس از آن که ابراهیم (ع) را در زمان نبوتش مورد آزمایش­های گوناگون قرار داد، به وی منصب امامت داد: “به یاد آور هنگامی را که پروردگار ابراهیم او را به آزمون هایی آزمود وی آن آزمون­ها را به اتمام رساند، خداوند فرمود تو را پیشوای مردم قرار دادم”.[۱]

به خاطر همین جایگاه منیع امامت است که گزینش انتصاب امام از توان عقل بشر بیرون و یک امر الاهی است. ب

ه همین جهت اختلاف شیعه و سنی در این مسئله تنها اختلاف درباره مصداق امام نیست، که بعضی ها تصور می کنند. تعریف امامت در نزد دو گروه کاملا متفاوت است. امامت از دیدگاه شیعه مسئله ای کلامی و از اصول دین است؛

زیرا اعتقاد به انتصاب امام از سوی خداوند دارد، ولی اهل تسنن ان را مسئله ای فقهی و از فروع دین می داند؛ چون به انتخاب امام از طرف مردم اعتقاد دارند.

angelangelangel

در احادیث اسلامی، امامت و امام شناسی جایگاه والایی دارد. پیامبر اکرم (ص) می فرماید: “کسی که بمیرد و امام زمان خود را نشناخته باشد، به مرگ جاهلیت مرده است”.[۲] از این روایت و سایر روایت هایی که به همین مضمون وارد شده است، وجوب شناخت امام و امام شناسی فهمیده می شود؛ زیرا فهم عمیق و کامل از توحید بدون شناخت از طریق امامت (با تعریف شیعه) ممکن نیست.[۳] فهم صحیح از اصول عقاید دینی تنها از طریق امامت حاصل می شود. از این رو آنان که از این طریق دور افتاده اند، در فهم مسائل اساسی و اصول دین به انحراف رفته اند.

 

اما مراد از این شناخت، رؤیت با چشم و چهره به چهره نیست. هم چنان که مراد از پیامبر شناسی، دیدن و مشاهده صورت ظاهری پیامبر نیست.

شاید بتوان گفت که رؤیت جسم امام کمترین نقش را در شناخت او دارد . از این رو اویس قرنی با وجود این که در تمام عمرش حتی یک بار هم پیامبر اکرم (ص) را ندید، ولی از معرفت بالایی نسبت به رسول خدا (ص) برخوردار بود.

در بارۀ روایات ولادت امام زمان (ع) چند مطلب را باید متذکر شویم : 
اولا: همۀ این روایات ضعیف نیستند بلکه در میان آنها حدیث صحیح، موثق و حسن نیز وجود دارد. علاوه این که اکثر افرادی که درباره آنان تضعیفی وارد شده ، توثیقاتی هم دارند. 
ثانیا: باید دانست که بسیاری از احادیثی که در اصطلاح متأخرین ضعیف است، به عقیدۀ قدمای شیعه در شمار احادیث صحیح است؛ زیرا آنان ملاک صحت را وثوق و اعتماد به صدور حدیث از امام می دانستند و پاره ای از احادیث ضعیف، مورد اعتماد پیشوایان علم الحدیث بوده است.



جواب اجمالی:
در بارۀ روایات ولادت امام زمان (ع) چند مطلب را باید متذکر شویم :
اولا: همۀ این روایات ضعیف نیستند بلکه در میان آنها حدیث صحیح، موثق و حسن نیز وجود دارد. علاوه این که اکثر افرادی که درباره آنان تضعیفی وارد شده ، توثیقاتی هم دارند.
ثانیا: باید دانست که بسیاری از احادیثی که در اصطلاح متأخرین ضعیف است، به عقیدۀ قدمای شیعه در شمار احادیث صحیح است؛ زیرا آنان ملاک صحت را وثوق و اعتماد به صدور حدیث از امام می دانستند و پاره ای از احادیث ضعیف، مورد اعتماد پیشوایان علم الحدیث بوده است.
ثالثا: اگر اکثر آن احادیث ضعیف باشند ولی چون کثیرند و روات و نویسندگان آنها نیز زیادند بعض آن احادیث بعض دیگر را تقویت می کند و بر روی هم مفید یقین می گردند. به عبارت دیگر راجع به تولد امام زمان مهدی موعود(عج) سنّی و شیعه احادیث زیادی نقل کرده اند و یک امر مسلمی است . هر چند ادعای تواتر لفظی بر این احادیث نمی توان کرد ولی شکی نیست متواتر معنوی هستند یعنی از مجموع این روایات انسان یقین به تولد امام زمان(عج) پیدا می کند.


جواب تفصیلی:
قبل از این که به این سؤال پاسخ بدهیم، توضیح بعضی از اصطلاحات حدیثی راه گشا خواهد بود:
۱) حدیث متواتر:
«متواتر» در لغت، آمدن یکی پس از دیگری بلافاصله است. در اصطلاح علم الحدیث، منظور: خبر جماعتی است که فی حدّ نفسه نه به ضمیمه قرائن، اتفاق آنان بر کذب، محال و در نتیجه موجب علم به مضمون خبر باشد. به عبارت دیگر: علمای شیعه خبری را متواتر می دانند که تعداد راویان در هر طبقه از سلسله سند آن به حدی باشد که مفید علم و یقین به صدور آن روایت از معصوم (ع) شود و تعداد افراد در هر طبقه را بر حسب موارد، مختلف شمرده اند و عدد خاصی برای تعداد راویان معین نکرده اند و ملاک را حصول علم و یقین به کلام معصوم می دانند و از این نظر فرقی بین متواتر لفظی، معنوی و اجمالی وجود ندارد.[۱]
۲) تواتر به «لفظی»،«معنوی»و«اجمالی» تقسیم می شود.
«تواتر لفظی»، خبری است که مفاد آن در روایات کثیره به الفاظ مخصوص و همسان هم نقل شود و این معنا به ندرت در اخبار وجود می یابد.
«تواتر معنوی» آن است که مورد تواتر ، مفاد مشترک چند حدیث باشد و به عبارت دیگر معنای التزامی قضیه، متواتر باشد؛ مانند شجاعت امیرالمؤمنین (ع) که از منقولات تاریخ به تواتر رسیده است.
«تواتر اجمالی» عبارت است از علم به صحت یکی از چند حدیثی که در یک موضوع وارد شده باشد؛ مانند حجیت خبر عادل.
خبر «آحاد»، خبری است که فقط یک یا چند نفر آن را نقل کرده باشند و فی حدّ نفسه و بدون ضمیمه و قرینه از گفته آنان علم به مضمون خبر حاصل نشود. [۲]
۳) اقسام حدیث:
محدثین شیعه حدیث را به چهار قسم زیر تقسیم کرده اند:
۱. صحیح : و آن خبری است که سلسله سند توسط رجالی موثق و امامی مذهب به معصوم منتقل گردد.
۲. حسن: خبری است که رجال سند تماماً و در هر طبقه امامی مذهب و ممدوح باشند، ولی تنصیص بر عدالت هر یک نشده باشد.
۳. موثق: خبری است که نسبت به کلیه افراد ناقلین ، تنصیص به توثیق شده باشد ، گرچه بعضی از رجال سلسله سند غیرامامی می باشند.
۴.ضعیف: خبری است که حداقل یکی از شروط این خبرها را نداشته باشد.
۴) روایات ضعیف:
بزرگان حدیث ، ضعیف را از آن رو نقل کرده اند که شاهد باشد نه به تنهایی ملاک عمل واقع شود.
حال با توجه به مطالب فوق در بارۀ روایات ولادت امام زمان (ع) متذکر می شویم :
اولا: همۀ این روایات ضعیف نیستند بلکه در میان آنها حدیث صحیح، موثق و حسن نیز وجود دارد[۳]. علاوه این که اکثر افرادی که دربارۀ آنان تضعیفی وارد شده ، توثیقاتی هم دارند و این که گفته می شود تضعیف بر تعدیل مقدم است در همه جا و به طور اطلاق اینگونه نیست که تضعیف بر تعدیل مقدم باشد؛ زیرا ممکن است صفت مخصوصی، در نزد تضعیف کننده از اسباب ضعف شمرده شود، در صورتی که دیگران آن را از اسباب ضعف ندانند. پس در صورتی به قول تضعیف کننده ترتیب اثر داده می شود که علت تضعیفش را بیان کند. عسقلانی در مقدمه کتاب لسان المیزان نوشته است: در صورتی تضعیف بر تعدیل مقدم می شود که علت آن ثابت و تعیین شده باشد و در غیر آن صورت، کلام تضعیف کننده اعتبار ندارد. پس نمی توان به طور اطلاق و عموم گفت: همه جا تضعیف بر تعدیل مقدم است. اگر بنا باشد به تمام تضعیفات ترتیب اثر بدهیم کمتر حدیثی از طعن و قدح سالم می ماند.
ثانیا: باید دانست که بسیاری از احادیثی که در اصطلاح متأخرین ضعیف است، به عقیده قدمای شیعه در شمار احادیث صحیح است؛ زیرا آنان ملاک صحت را وثوق و اعتماد به صدور حدیث از امام می دانستند و پاره ای از احادیث ضعیف مورد اعتماد پیشوایان علم الحدیث بوده است؛ زیرا اصطلاح متأخرین، با چشم پوشی از قراین و ضمایم خارجیه است. از این رو، چون احادیث مزبور به واسطه قرائنی مورد وثوق و اعتماد متقدمین بوده، صحت آنها بی ملاک نیست.[۴]
ثالثا: اگر اکثر آن احادیث ضعیف باشند ولی چون کثیرند و روات و نویسندگان آنها نیز زیادند بعض آن احادیث بعض دیگر را تقویت می کند و بر روی هم مفید یقین می گردند. به عبارت دیگر راجع به تولد امام زمان مهدی موعود(عج) سنّی و شیعه احادیث زیادی نقل کرده اند و یک امر مسلمی است .هر چند ادعای تواتر لفظی بر این احادیث نمی توان کرد ولی شکی نیست که متواتر معنوی هستند یعنی از مجموع این روایات انسان یقین به تولد امام زمان(عج) پیدا می کند.
ادله تاریخی و روائی ولادت و حیات حضرت مهدی (ع) زیاد است ؛ ما برای نمونه به چند سند تاریخی اشاره می کنیم :
۱.بسیاری از دانشمندان نامدار اهل سنت پذیرفته ودر کتاب هایشان متذکر شده اند که : مهدی موعود فرزند امام حسن عسکری (ع) است ودر سامراء در سال ۲۵۵ هجری متولد شده است و در پس پرده زندگی می کند و روزی به امر خداوند ظهور خواهد کرد
۲.امام عسکری (ع) قبل از ولادت فرزندش امام مهدی (عج)از ولادت حضرت خبر داده بود، از جمله به عمه اش «حکیمه خاتون»فرمود: در شب پانزدهم شعبان فرزندم مهدی از نرگس خاتون متولد می شود.
محمد بن علی بن حمزه گوید از امام عسکری (ع) شنیدم: حجت خدا بر بندگان و امام و جانشین من در پانزدهم شعبان سال ۲۵۵ در هنگامه طلوع فجر است.
امام عسکری (ع) افزون بر این که قبل از ولادت امام مهدی بشارت داد و بعد از تولد به خواص خبر داد که مهدی موعود ولادت یافته است، گام دیگری برداشت ،و آن این بود که برای افزایش ایمان و اطمینان شیعیان، فرزندش امام مهدی را به تعدادی نشان داد.
ابراهیم بن محمد گوید: در خانه عسکری کودک زیبایی را دیدم، از حضرت پرسیدم: یابن رسول الله این کودک کیست؟ حضرت فرمود «این کودک من است. این جانشین من است ».
امام حسن عسکری (ع) با وجود اوضاع خطرناک، باز هم برای هدایت مردم، فرزندش را به گروه کثیری از معتمدین نشان داد و تولدش را به جماعتی از ثقات خبر داد.
ولی در عین حال سفارش می کرد که موضوع را از دشمنان مکتوم دارند.
بعد از بشارت های امام عسکری (ع) و نشان دادن فرزند بزرگوارشان مهدی ،به خواص و افراد مورد اطمینان فرمودند که اینک نوبت خواص است که اقدام نمایند و وجود امام مهدی را به اطلاع دیگر شیعیان برسانند تا آنان را از شک و حیرت نجات دهند.
افرادی همانند حکیمه خاتون ،حسن بن حسین علوی ، حسن بن منذر معاویه بن حکیم ، علی بن بلال ،احمدبن هلال ،احمد بن اسحاق ، علی بن ابراهیم مهزیار و دیگران کوشیدند و ولادت امام مهدی (عج)را به اطلاع شیعیان رساندند.
بعد از شهادت امام عسکری (ع) ، امام مهدی (عج) از طریق نشان دادن کرامت ها و شواهد صدق در برخی موارد مستقیماً توسط امام مهدی (عج) و در برخی موارد با واسطه سفیران به شیعیان بیان می شد.
اسحاق بن یعقوب می گوید: از عثمان بن سعید شنیدم که می گفت : مردِی از اهل عراق نزد من آمد و مالی را برای امام (ع) آورد، حضرت آن را پس داد و فرمود: حق پسر عمویت را که چهارصد درهم است، از آن بپرداز۱ آن مرد مبهوت و متعجب شد و حساب اموال خود را بررسی کرد و معلوم شد که پسر عمویش چهارصد درهم از او طلب دارد. آن را برگرداند، سپس مبلغ باقی مانده را تسلیم حضرت نمود و حضرت پذیرفت.[۵]
علاوه این که عدۀ زیادی از علما و معتمدین که تردیدی در سخنانشان نیست به گونه های مختلف به محضر آن حضرت شرفیاب شدند. نتیجه این که با توجه به اخبار فراوان پیرامون ولادت حضرت بقیة الله و با توجه قرائن دیگر مانند ملاقات ها، هر شخص منصف و بی غرضی یقین و قطع به وجود مقدس امام عصر پیدا می کند.
برای اطلاع بیشتر به سؤال ۱۳۶۹ (سایت: ۱۳۹۷) نمایه دلایل عقلی و نقلی زنده بودن امام زمان(عج) مراجعه کنید.


--------------------------------------------------------------------------------

[۱] . نمایه شماره ۲۴۱۲ (سایت: ۲۵۲۹)، جواب اجمالی.
[۲] . مدیر شانه چی، کاظم، علم الحدیث ، ص ۱۶۹ - ۱۷۱، دفتر انتشارات اسلامی، وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ شانزدهم ، ۱۳۸۱.
[۳] برای نمونه به کافی مراجعه شود: (کتاب الحجه ، باب الاشاره والنص الی صاحب الدار(ع) ، حدیث۲) ج۱ ، ص۳۲۸ ، چاپ چهارم ، ناشر: دار الکتب الإسلامیة ، تهران ، سال ۱۴۰۷ ق.
[۴] . همان، ص ۱۷۳ و ۱۷۴ .

 

 

وجود امام زمان

نحوه تولد امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در منابع تاریخی چگونه منعکس شده است؟
پاسخ اجمالی:

تلاش های حکومت عباسی در سامرا و بغداد برای کنترل زندگی امام حسن عسکری(ع) و جستجوی شدید سلطان وقت و کوشش بی امان برای یافتن آخرین حجّت خدا، ولادت آن حضرت را بر همگان مخفی ساخت. در روایات امامان(ع) به ولادت اسرارآمیز آن حضرت اشاره شده و حتی این مطلب یکی از دلایل شناخت وی تعیین شده بود. تلاش بی وقفه بنی عباس برای یافتن فرزندی از امام یازدهم، در بیشتر منابع تاریخی گزارش شده است.

پاسخ تفصیلی:

تلاش‌ هایی که عباسیان حاکم در «سامرا» و «بغداد» برای کنترل زندگی امام حسن عسکری(علیه السّلام) به عمل آورده بودند، اختفای مسأله مهم تولّد امام زمان(علیه السّلام) را کاملاً توجیه می‌ کند. همچنین این نکته را که در آن زمان‌ ها، مسأله غیبت آن حضرت بر سر زبان‌ ها بوده و بنی عباس در صدد بودند تا به هر طریق ممکن، راه امامت را بر شیعه مسدود سازند، روشن می‌ کند.
شیخ «مفید» در آغاز شرح حال امام زمان(علیه السّلام) می‌ نویسد: به دلیل مشکلات آن دوران و جستجوی شدید سلطان وقت و کوشش بی‌ امان برای یافتن آخرین حجّت خدا، ولادت آن حضرت بر همگان مخفی ماند.(1) پیش از آن نیز در روایات امامان(علیهم السّلام) به ولادت اسرارآمیز آن حضرت اشاره شده و حتی این مطلب یکی از دلایل شناخت وی تعیین شده بود.(2)
تلاش بی‌ وقفه بنی عباس برای یافتن فرزندی از امام یازدهم، در بیشتر منابع تاریخی گزارش شده است. «احمد بن عبیداللّه بن خاقان» که کار خراج «قم» را بر عهده داشته، درباره موضوع کاوش خانه امام عسکری(علیه السّلام)، گزارشی داده که متن آن چنین است: «وقتی خبر بیماری امام عسکری(علیه السّلام) شایع شد، خلیفه به دنبال پدرم فرستاد. او به دار الخلافه رفت و همراه پنج تن از کارمندان نزدیک خلیفه که از معتمدان او بودند بازگشت. پدرم به آنان دستور داد تا خانه امام(علیه السلام) را در کنترل خود گرفته و لحظه به لحظه از احوال و اخبار وی اطلاع داشته باشند؛ آنگاه برخی از طبیبان را فرا خوانده و دستور داد شبانه روز بر بالین امام(علیه السلام) حضور داشته باشند.
پس از دو یا سه روز به او اطلاع دادند که امام(علیه السلام) ضعیف‌ تر شده است و او دستور داد طبیبان بر مراقبت‌ های خود بیفزایند؛ آنگاه پیش قاضی القضات رفت و از او خواست ده نفر از معتمدان خود را که از نظر دین و ورع، کاملاً به آنان اطمینان دارد به منزل امام عسکری(علیه السّلام) بفرستد که شبانه روز در آنجا باشند. این وضع ادامه داشت تا آن که امام(علیه السلام) وفات کرد. پس از این حادثه، خانه امام عسکری(علیه السّلام) به دستور خلیفه بررسی دقیق شد و همه چیز مهر و موم گردید و پس از آن تلاش‌ های پیگیرانه‌ ای برای یافتن فرزندی از آن حضرت آغاز شد؛ حتی کنیزان امام(علیه السلام) نیز تحت نظر قرار گرفتند تا معلوم شود کدام یک از آنها باردار است؛ یکی از آنها را که احتمال حمل درباره‌ اش می‌ رفت در حجره‌ای تحت مراقبت قرار دادند تا وقتی که باردار نبودن وی مسلم شد. آنگاه میراث امام(علیه السلام) را میان مادر و برادرش جعفر تقسیم کردند. در همین روایت، به دنبال گزارش مزبور، اشاره‌ ای به فرصت طلبی جعفر به منظور جانشینی برادرش شده است؛ از جمله آن که، وی از «عبیداللّه بن خاقان» خواست او را به عنوان جانشینی امام عسکری(علیه السّلام) اعلام و معرفی نماید و او تقاضای جعفر را رد کرد.(3)
روایت دیگری اشاره بدان دارد که برخی از شیعیان «قم»، بی‌ خبر از رحلت امام عسکری(علیه السّلام) برای پرداخت وجوه خویش به «سامرا» آمدند. پس از ورود به «سامرا»، کسانی آنها را پیش جعفر بردند. قمی‌ ها نخست در صدد امتحان جعفر بر آمدند؛ بدین منظور از وی پرسیدند: آیا او از مبلغ پولی که با خود آورده‌اند اطلاع دارد؟ جعفر پس از اظهار بی‌ اطلاعی گفت: تنها خدا از غیب آگاه است. در نتیجه قمی‌ ها از پرداخت پول به او خودداری کردند. در آن هنگام، شخصی آنها را به خانه‌ ای هدایت کرد و در آنجا پس از آن که مبلغ وجوهات به آنها گفته شد، پول را به شخصی که درست گفته بود تحویل دادند. جعفر این موضوع را به معتمد گزارش داد و به دستور او خانه امام و حتی خانه‌ های همسایگان آن حضرت تفتیش مجدد شد. در اینجا بود که کنیزی به نام «ثقیل» که گویا به خاطر حفظ جان امام زمان(علیه السّلام) ادعای بارداری کرده بود بازداشت شد و مدّت دو سال تحت نظر قرار گرفت تا اطمینان به عدم بارداری وی حاصل شد؛ سپس او را رها کردند.(4)
به طور مسلم، چنین حساسیت شدیدی از طرف دستگاه خلافت همراه با تحریکات جعفر، بدان سبب بود تا گذشته از کنترل امام دوازدهم، در صورت عدم دسترسی به آن حضرت، دست کم بتوانند اعلام کنند که امام حسن عسکری(علیه السّلام) فرزندی نداشته است. احضار افراد موثق در منزل امام نیز برای این بود تا به ادعای خود در این باره رنگ حقیقت داده و شیعیان را دچار حیرت و سردرگمی نمایند، چنانکه در ادامه همان نقل از شیخ «طوسی» افزوده شده: افراد مورد اعتماد مذکور که در خانه امام حضور داشتند، شهادت دادند که آن حضرت در گذشته است.(5) حقیقت آن است که مطابق طرح دقیق و منظمی که از پیش در این باره ریخته شده بود، مسأله ولادت آن حضرت از اساس از چشم مردم و حتی بیشتر شیعیان به دور مانده و با این حال مشکل چندانی نیز به دنبال نیاورد.(6)

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی