به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

وبلاگی درباره ی همه چیز ،عمومی- اجتماعی- جامعه- اخبار و...

سالروز شهادت نواب صفوی


شهیدان نواب صفوی و یارانش در دوران رژیم ستمشاهی با دعوت حوزه‌ها به حضور در عرصه سیاسی کشور، ایجاد ایده تشیع انقلابی و با هدف تشکیل حکومت اسلامی و تدوین قانون اساسی کشور براساس آموزه‌های قرآن دست به مبارزه با رژیم شاه زدند. آنها معتقد بودند روحانیون باید سکوت در مقابل حکومت را کنار بگذارند، حکومت اسلامی جایگزین مشروطه و حکومت غربگراها شود و جنبش‌های انقلابی مسلمان در سراسر جهان متحد شوند. تدوین قانون اساسی براساس آموزه‌های قرآن و دین اسلام از برجسته‌ترین تفکرات این گروه محسوب می‌شد.

تولد


سال 1303 هجری شمسی است. آفتاب در پس ابرهای سیاه ستم، آخرین نفسهای خود را می کشد. نور کم سویی به زمین میرسد. پاها در بند است. دستها رهایی ندارد و فریادها در گلو خفه میشود. ناگاه صدای کودکی در فضای خانه می پیچد. ستاره ای به خانه آقا سیدجواد قدم می نهد. نوای آسمانی دعا بر لبان پدر جاری می شود. آقا سیدجواد میرلوحی نام فرزند را سید مجتبی میگذارد تا در لحظه لحظه زندگی به یاد خاندان پیامبر باشد.

سرود نور


سید مجتبی هنوز اندک سالی است که با دنیای خرد سالی فاصله گرفته است. او سوره های کوتاه قرآن را به تشویق پدر و مادر خود حفظ می کند و با پدر روحانی خود در مجالس پر نور قرائت قرآن شرکت فعال دارد. قرآن مجید کتاب زندگانی اوست و به آن عشق می ورزد. هفت ساله است که راهی دبستان می شود و پس از اتمام دوره ابتدایی در مدرسه «حکیم نظامی» وارد مدرسه صنعتی آلمانیها می گردد.




 

رضاخان که به تازگی از طرف دولت استعمارگر انگلیس به سلطنت رسیده است از مخالفان سرسخت اسلام و روحانیت است. از نخستین کارهای او منع به کارگیری تاریخ هجری قمری است. تاریخ هجری شمسی جایگزین تاریخ قمری می شود و او نام این تهاجم وسیع بر ضد فرهنگ اسلامی را طرد یک سنت عربی تحمیل شده می نامد. 

بعد از تغییر تاریخ، بر سر گذاشتن کلاه پهلوی شبیه کلاه سربازی، برای همه اجباری می گردد. چیزی نمی گذرد که او مدارس را مختلط اعلام می کند و دختر و پسر را در کنار هم قرار میدهد. پسر ها باید هنگام مدرسه رفتن شلوارک کوتاه بپا کنند و دختر ها باید حجاب اسلامی را به کناری نهند.در این حال روحانیون بیدارگر با تهاجم فرهنگی استعمار و اسلام زدایی رضاخان به مبارزه بر می خیزند و بر ضد وی قیامهای اصلاحی مختلفی را برپا می دارند. در چنین زمانی است که آقا سیدجواد میرلوحی، پدر سیدمجتبی مجبور می گردد از پوشیدن لباس روحانیت صرف نظر کند. رضاخان دستور داده است تا مردم همه از لباس یک شکل استفاده کنند. در این زمان آقا سیدجواد از فرصت استفاده نموده، برای احقاق حقوق مظلومان در دادگستری وکیل دعاوی میشود.

چندی نمی گذرد که با داور وزیر دادگستری سال 1315 یا 1314 درگیر می شود و در پی گفتگوی اعتراض آمیز به نظام ستم شاهی پهلوی، گوش وزیر را با سیلی خود آشنا میسازد و خود روانه زندان می گردد. سه سال در زندان رضاخان می ماند و بعد از 3 سال به دیدار خدا می شتابد. با رحلت پدر، سیدمحمد نواب صفوی، دایی سیدمجتبی سرپرستی خانواده ایشان را به عهده می گیرد. سید مجتبی عشق و علاقه زیادی به دروس اسلامی دارد و مایل است به دروس حوزه بپردازد. لیکن دایی وی که سرپرستی او را به عهده گرفته و خود قاضی دادگستری است با سید مخالفت می کند.سید مجتبی از عقیده خود دست بر نمیدارد و در مسجدی که در خانی آباد است شروع به فراگیری درسهای حوزه می کند و همزمان در مدرسه آلمانیها به دروس جدید می پردازد.سید در عصری واقع شده است که نظام آموزشی غرب در کشور به صورت نوشدارویی برای پیشرفت به مردم عرضه میشود. وی در یکی از مدارس غربی تحصیل میکند. در مدرسه چیزهایی مطرح است که با آرمانهای اسلامی وی سازگار نیست. او در فرصتهای مناسب آنچه را که فهمیده به همکلاسی های خویش میگوید و اوضاع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور را برای آنان شرح میدهد.

سید در 17 آذر 1321 ش در یک سخنرانی پر شور از دانش آموزان میخواهد تا به سوی مجلس رفته، نسبت به هجوم اجانب و تهدید فرهنگ غرب اعتراض نمایند و درخواستشان را مطرح کنند.

با سخنرانی سید دانش آموزان مدرسه دست به تظاهرات میزنند. از مدرسه آلمانیها به مدرسه ایران شهر و از آنجا به دار الفنون رفته، مدارس را تعطیل می کنند و با هم به طرف مجلس حرکت می کنند. در بین راه از مردم هم افرادی به آنها می پیوندند. تظاهرات با شکوهی روی میدهد و با تیر اندازی مأموران به سوی مردم 2 نفر کشته می شوند و چیزی نمی گذرد که دولت قوام سقوط می کند.

سید در 1321 هجری تحصیلات خود را به پایان برده، در خرداد 1322 در شرکت نفت استخدام میگردد و بعد از مدت کوتاهی از تهران به آبادان انتقال می یابد. وضع نابسامان کارگران شرکت وی را رنج میدهد و دیگران را در حقوق خویش شریک می کند. علاقه ای بین کارگران شرکت و سید به وجود می آید. وی شبها جلساتی برای آنها دائر می کند و وظایف دینی و اجتماعیشان را گوشزد می نماید.وی در طی آموزشهای خویش یاد آور می شود که نفت از آن ملت ایران است و خارجیان آمده اند تا برای ما کار کنند، نه اینکه ما را زیر سلطه خود درآورند و قسمتهایی از آبادان را در اختیار گرفته اجازه ورود به ما ندهند!

سید
سیمای زشت استعمار را در کارها و فعالیتهای آنان نشان میدهد، میگوید:این چیست که در چند جای شهر نوشته اند «ورود ایرانی و سگ ممنوع»!!آنها ایرانیان را در ردیف سگ قرار داده در حالی که خود مستخدم ما هستند.شش ماه از ورود سیدمجتبی به شرکت نگذشته است که یکی از انگلیسیها به کارگری ایرانی حمله کرده و وی را زخمی میکند، همان شب جلسه ای تشکیل می شود و قرار می گذارند که صبح قبل از شروع کار در پالایشگاه جمع شوند.

سید شروع به سخنرانی می کند و می گوید: « چون ما مسلمان هستیم و قصاص یکی از احکام ضروری ماست یا باید آن انگلیسی به اینجا بیاید و در جلوی جمع از این برادر ما پوزش بخواهد و یا اگر این کار را نکند عین کتکی که به آن زده یا عین جراحتی که به او وارد کرده ما به او وارد کنیم.» هنوز سخنان سید به پایان نرسیده بود که کارگران به خشم آمده، به سالن آن انگلیسی رفته، آنجا را خراب می کنند. پلیس دخالت میکند و آن انگلیسی موفق به فرار می شود. چند نفر کارگر دستگیر میگردند، سید به خانه یکی از دوستانش رفته، شبانه توسط یکی از لنجها از آبادان راهی نجف میشود.


 

نواب در زندان مصدق

تیر ماه سال 1330 وقتی نواب از خانه یکی از فدائیان اسلام خارج میشود، از سوی مأموران آگاهی دستگیر و زندانی میشود. سید به خاطر سخنرانی 2 سال پیش در آمل و شکستن شیشه مشروب فروشی به زندان میافتد، این در حالی رخ میدهد که مصدق نخست وزیر این دوره است.حقیقت این است که نواب خواستار اجرای احکام اسلامی و در مراحل بعد، تأسیس حکومت اسلامی است، لیکن مصدق در جبهه ملی موافق او نیست. پس از دستگیری نواب (رهبر فدائیان اسلام) افرادی که پیش از وی دستگیر شده بودند آزاد میشوند. سید محمد واحدی از آن جمله است. واحدی نامه ای به مصدق نوشته، خواستار آزادی رهبر فدائیان اسلام میگردد و با جواب نا مساعد وی، در اواخر مرداد
1340 فدائیان اسلام اعلام برگزاری مراسم سخنرانی داده و در پی آن 38 نفر از آنها بازداشت و تبعید میشوند. نواب صفوی با شنیدن این خبر اعتصاب غذا میکند و آیت الله سید محمد تقی خوانساری و آیت الله صدر طی نامه های جداگانه ای به آبت الله کاشانی و دادستان وقت آزادی رهبر فدائیان اسلام و تبعیدیها را خواستار میشوند. پس از یکی دو روز تبعیدیها باز میگردند و نواب پس از سه ماه حبس در عصر مصدق آزاد میگردد.



کنگره اسلامی

شب معراج رسول اکرم (ص) 27 رجب 1350 ق. مطابق با 1931 م. است. از اندیشمندان اسلامی دور ترین نقاط جهان دعوت به عمل آمده تا خشم امت اسلامی را در مورد انتقال اراضی مسلمانان به یهودیها به معرض نمایش گذارند و نظرات خویش را برای آزادی قدس بیان دارند.یازدهم شهریور 1332 مجاهد نستوه دست به این سفر مقدس میزند تا با حمایت از مردم مسلمان فلسطین، سیاست صهیونیستی انگلستان را محکوم سازد. مسیر حرکت نواب از ایران به بغداد و از آنجا به بیروت و بیت المقدس است. وی در اولین جلسه از جلسات شش روزه کنگره عظیم اسلامی با نطقهای حماسی خویش به زبان عربی، فریاد بیدار باش سر میدهد و زمانی که برای تماشای بخش اشغالی قدس میروند با لحنی آمرانه همراهان را به نماز میخواند. نماز در مسجد مخروبه ای که در یک کیلومتری شهر قدس قرار دارد. وی میگوید:

هر کس آماده شهادت است همراه ما شود.تمامی اعضا به امامت آن سید مجاهد نماز میگذارند. سربازان اسرائیلی دست روی ماشه مسلسلها، از کار سید در حیرت میمانند. سید با این حرکت یاد آور میشود که برای آزادی قدس باید با پرچم سرخ شهادت به میدان رفت.



تا بیکرانها

پس از پایان کنگره اسلامی، نماینده جمعیت اخوان المسلمین مصر با نواب صفوی آشنا میشود و شیفته وی میگردد و از او دعوت میکند تا به سفر خویش ادامه داده، از مصر هم دیدن نماید. نداشتن امکانات مالی این سفر را به تعویق می اندازد تا حضرت علامه امینی زمینه سفر را آماده می سازد.دولت ژنرال نجیب بر سر کار است و در بین آنها بر سر قدرت بین نجیب و عبد الناصر کشمکش وجود دارد. در این حال دو جوان از جمعیت اخوان المسلمین به شهادت رسیده اند و از نواب دعوت میشود تا در دانشگاه الازهر قاهره سخنرانی کند.مأموران نظامی با شلیک تیر نظم مجلس را بر هم میزند و چند نفر پلیس نواب را تحت الحفظ به وزارت کشور میبرند و مورد بازجویی قرار میدهند. سید میگوید: در مصر باید احکام قرآن اجرا گردد. باید مصر وابستگی خود را قطع کند و کانال سوئز ملی شود.دولت مصر جمعیت اخوان المسلمین را منحل اعلام میکند و اخراج فوری نواب را صادر مینماید اما بعد دستور پذیرایی وی به حسن البائوری (وزیر اوقاف مصر) ابلاغ میشود. نواب طی ملاقاتهایی با نجیب و جمال عبد الناصر، موقعیت اخوان المسلمین را برای تحکیم دولت انقلابی مصر یاد آور میشود.



دام اهریمن

بعد از رخداد 28 مرداد 1332، سه پیشنهاد از طرف شاه توسط امام جمعه به نواب داده شد. وی صد هزار تومان پول نقد به همراه داشت تا در صورت قبول پیشنهاد از طرف نواب به او داده شود.

پیشنهاد های اهریمنی شاه که برای به دام انداختن نواب چیده شده بود عبارتند از:

1- در یکی از کشور های اسلامی به عنوان سفیر اعزام شود.

2- منزلی برای وی در نظر گرفته شود و محل جلوس ایشان باشد و ماهی 10 هزار تومان حق سفره پرداخت شود.

3- با همکاری شما یک حزب بزرگ اسلامی تشکیل شود و هزینه آن را دربار تأمین نماید.

نواب با کمال قاطعیت به امام جمعه میگوید:

خجالت نمیکشی مرا به درگاه معاویه دعوت میکنی امام جمعه وجه نقد را برداشته، به سرعت میرود. پیش از این برای رهبر فدائیان اسلام تولیت استان قدس رضوی پیشنهاد شده بود و ایشان رد کرده بودند.

پیمان شیطانی

پیمان شیطانی سنتو مسأله ای است که پس از آمدن نواب به ایران پیش آمده است. در این پیمان هشت ماده ای تلاش بر آن است تا امنیت خاور میانه به سود امپریالیزم آمریکا و انگلستان تضمین گردد و با خطر کمونیسم مقابله شود.در واقع با وارد شدن ایران به این پیمان ایران به عنوان پایگاه نظامی آمریکا در منطقه شناخته خواهد شد. رهبر فدائیان اسلام با انتشار اعلامیه ای مخالفت خویش را ابلاغ کرد و گفت:
مصلحت مسلمین دنیا پیوستن و تمایل به هیچ یک از در بلوک نظامی جهان و پیمانهای نظامی نبوده، باید برای حفظ تعادل نیروهای دنیا و استقرار صلح و امنیت یک اتحادیه دفاعی و نظامی مستقلی تشکیل دهند.

بدین وسیله نواب آشکارا در مقابل آمریکا و مهره های دست نشانده آن قرار گرفت و به آنها اعلان جنگ داد. این زمانی است که وی به همراه یارانش در این حرکت الهی یکه تاز میدان نبرد با استکبار جهانی هستند.
اعدام انقلابی حسین اعلاء نخست وزیر و طرف ایرانی در انعقاد پیمان نظامی سنتو مورد نظر رهبر فدائیان اسلام بود. یاران بسیج میشوند تا وی را قبل از خروج از ایران اعدام کنند. ذوالقدر در مسجد شاه و عبدالحسین واحدی در آبادان این مهم را بر عهده گرفتند. در این نبرد رهبر فدائیان اسلام و یارانش میدانستند که با این اقدام مهر شهادت بر شناسنامه زندگی پر بارشان خواهد خورد، از این رو مشتاقانه دست به این کار میزدند. آنان کسانی بودند که سالها چوبه دار بر دوش خویش حمل نمودند و خونریز طلب میکردند تا با شهادت سعادت ابدی را در آغوش کشند و به لقای محبوب رسند.روز پنج شنبه 25/8/1334 مجلس ترحیمی به مناسبت فوت مصطفی کاشانی فرزند ارشد ایت الله کاشانی در مسجد شاه منعقد بود. ساعت 45/3 بعد از ظهر حسین اعلاء در مسجد حاضر شد، محمد علی ذوالقدر به وی حمله برد ولی بعد از شلیک تیری فشنگ دوم در لوله گیر کرد، وی تنها توانست اعلاء را مجروح کند و خود توسط مأموران دستگیر شد.رهبر فدائیان اسلام به همراه یارانش در منزل آیت الله کاشانی و پس از آن در خانه حمید ذوالقدر به سر میبرند. مأموران عصر چهارشنبه 1/9/1334 به منزل ذوالقدر وارد میشوند و نواب صفوی و سید محمد واحدی را دستگیر میکنند. حسین اعلا با جراحتی که دارد راهی بغداد است. سید عبدالحسین واحدی و اسدالله خطیبی برای اعدام وی لحظه شماری میکنند تا در صورت عدم موفقیت ذوالقدر، وی را به هلاکت رسانند. لیکن در 1/9/1334 شناسایی و دستگیر میگردند. عبد الحسین واحدی در اتاق تیمور بختیار به دست وی به شهادت میرسد و اعدام مهره استعمار با عدم موفقیت روبرو میشود. همزمان با دستگیری فدائیان اسلام، آیت الله کاشانی نیز بازداشت میگردد. 

نماز عشق

به او ندایی میرسد که رفتنی است. وضوی عشق میسازد و به نماز میایستد. نماز عشق، او به خون وضو میسازد تا به نماز عشق راست آید.
25 تیر ماه 1334 بیدادگاه دژخیم به سید مجتبی نواب صفوی و سه یار فدا کارش حکم اعدام میدهد. آنان در 27 همان ماه مطابق با سالگرد شهادت صدیقه طاهره حضرت فاطمه زهرا(س) به خیل شهدا میپیوندند. وی به هنگام شهادت در لحظه آخر حیات با لحنی دلنواز آیاتی از قرآن کریم را تلاوت نموده بانگ اذان سر میدهد و نزدیکیهای طلوع فجر به آسمانیها میپیوندد. شهدا در مسگر آباد به خاک سپرده میشوند. وقتی تصمیم گرفته میشود آنجا پارک شهر شود شبانه از تهران به قم انتقال یافته و در وادی الاسلام جای میگیرند.شهید نواب صفوی که در دی ماه 1326 با نیره السادات احتسام رضوی ازدواج کرده بود، طی 8 سال زندگی با هم دارای سه فرزند دختر میشوند، تولد فرزند سوم پس از شهادت اوست.

 

 


 

آخرین موضوعات  

 

 


پیش فرض یادنامه شهادت شهید نواب صفوی و یارانش (گروه فدائیان اسلام) 

 

 


شهید سیدمجتبی نواب صفوی در سال 1303ش در خانی‏آباد تهران به دنیا آمد و پس از اتمام دروس ابتدایی، به آبادان سفر کرد. سید مجتبی سپس برای ادامه تحصیل به نجف اشرف مهاجرت نمود و در آن‏جا از محضر مدرسین حوزه علمیه نجف اشرف بهره‏مند گردید. وی پس از چهار سال اقامت در نجف به دستور آیت‏اللَّه سیدابوالحسن اصفهانی جهت مبارزه با کجروی‏های کسروی به ایران آمد و با تشکیل "جمعیت فداییان اسلام" به مبارزه با بدخواهان و بداندیشان پرداخت. ترور وابستگان استعماری مانند احمد کسروی، عبدالحسین هژیر، علی رزم‏آرا و حسین علاء از جمله فعالیت‏های سیاسی این جمعیت می‏باشد. شهید نواب صفوی همچنین با حکومت دکتر مصدق به خاطر عدم عمل به احکام اسلامی به مخالفت برخاست و به همین جهت در ایام نخست وزیری مصدّق، دستگیر و به زندان افتاد و تا سقوط حکومت مصدق در زندان بود. سرانجام این مجاهد خستگی‏ناپذیر به همراه سه تن از همرزمانش به نام‏های خلیل طهماسبی، مظفر علی ذوالقدر و سیدمحمد واحدی در بیدادگاه رژیم پهلوی محکوم و در صبحگاه 27 دی 1334 شمسی تیرباران شده و به خیل شهدا پیوستند

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۱۸
فاصله گلناری

«فرهنگ لغات مخفف» از عباسعلی وفایی در راه است

عباسعلی وفایی همراه «فرهنگ لغات مخفف»، دو اثر تصحیحی را در حوزه‌ی عرفان منتشر می‌کند.

به گزارش خبرنگار بخش کتاب خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، وفایی که اخیرا تصحیح او از «مفتاح الاسرار» نوشته‌ی محمد آدینه‌ خوارزمی منتشر شده است، در ادامه‌ی فعالیت پژوهشی‌اش در حوزه‌ی ‌زبان و ادبیات فارسی، به تألیف فرهنگی درباره‌ی لغات مخفف زبان فارسی پرداخته، که به گفته‌ی خودش، در این اثر به تبیین چگونگی تخفیف یافتن برخی واژگان زبان فارسی در گذر زمان می‌پردازد.

این مدرس زبان و ادبیات فارسی بر این مسأله تأکید دارد که این فرهنگ را طی 15 سال و با تحقیق در متون دست اول ادبیات کهن فارسی تدوین کرده است.

او علاوه بر تدوین واژگان مخفف زبان فارسی در این کتاب پانصدصفحه‌یی، به تبیین قواعد علمی چگونگی این امر پرداخته است و البته تأکید دارد که این اتفاق اولین‌بار است که در حوزه‌ی پژوهش‌های زبان فارسی صورت می‌گیرد.

دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی همچنین کتاب‌های عرفانی «روضه‌ی خلد» مجد خوافی و «مرادالعارفین» صوفی الله‌یار را تصحیح کرده است که به زودی از سوی انتشارات سخن منتشر می‌شوند.

کتاب «مراد العارفین» اثر صوفی الله‌یار - از عارفان ازبکستان - در حوزه‌ی عرفان اسلامی است، که با تأثیرپذیری از ادبیات کلاسیک ایران، تألیف، و در آن از نظم و نثر استفاده شده است.

صوفی الله‌یار 200 سال پیش می‌زیسته و غیر از این اثر، چهار جلد کتاب دیگر در حوزه‌ی عرفان به نگارش درآورده است.


«مفتاح الاسرار»، تفسیر مثنوی مولانا، در انستیتو ابوریحان بیرونی ازبکسان نگهداری می‌شود.

عباسعلی وفایی متولد سال 1344، فارغ‌التحصیل دکتری زبان و ادبیات فارسی و هم‌اکنون دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی است. او به مدت سه سال به عنوان رایزان فرهنگی ایران در ازبکستان فعالیت کرده و هم‌اکنون نیز رییس مرکز گسترش زبان و ادبیات فارسی و دبیر شورای گسترش زبان و ادبیات فارسی است.

به قلم وی تا کنون حدود 13 کتاب تألیف یا تصحیح منتشر شده، که از آن میان به تصحیح دیوان سلمان ساوجی، تأثیر زبان فارسی بر زبان ازبکی، سیمای فرهنگی ازبکستان، و دانشنامه‌ی زبان و ادبیات فارسی قرن 20 ازبکستان می‌توان اشاره کرد.

منبع: ایسنا

 

مخفف ها

   
2 PDF Portable Document Format 4327
3 WWW World Wide Web 4219
4 SEO ‎Search Engine Optimization 4066
5 ISI Institute for Scientific Information 3509
6 USB Universal Serial Bus 1852
7 سابا سازمان بهره وری انرژی ایران 1840
8 BBC British Broadcasting Corporation 1824
9 CPU Central Processing Unit 1766
10 ISO The International Organization for Standardization 1665
11 شابک شماره استاندارد بین‌المللی کتاب 1659
12 FBI Federal Bureau of Investigation 1634
13 FIFA Federation Internationale de Football Association 1613
14 HTTP Hypertext Transfer Protocol 1584
15 ADSL Asymmetric Digital Subscriber Line 1580
16 CEO Chief Executive Officer 1570
17 MBA Master of Business Administration 1516
18 URL Uniform Resource Locator 1503
19 GPRS General Packet Radio Service 1481
20 VPN Virtual Private Network 1476
21 VIP Very Important Person 1445
22 PhD Philosophy Doctor 1430
23 DNA Deoxy Ribonucleic Acid 1393
24 IRIB Islamic Republic of Iran Broadcaster 1386
25 IBM International Business Machines Corporation 1372
26 LED Diode Light Emitted 1348
27 GSM Group Special Mobile 1337
28 ICT Information and Communication Technologies 1327
29 ICU Intensive Care Unit 1323
30 WC Water Closet
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۱۶
فاصله گلناری
جهاد دانشگاهی طی بیانیه‌ای با اشاره به ماندگاری حماسه 9 دی در تاریخ انقلاب گفت: حماسه 9دی خون تازه‌‌ای را در رگ‌های مردم جاری ساخت

به گزارش حوزه دانشگاه باشگاه خبرنگاران، جهاد دانشگاهی به مناسبت سالروز حماسه نهم دی‌ماه سال 88 بیانیه‌ای صادر کرد.

متن این بیانیه به شرح زیر است: 

در تاریخ انقلاب اسلامی، مردم مسلمان و ولایتمدار ایران اسلامی همواره نشان داده‌اند، هرگاه پای دفاع از اسلام عزیز، خط ولایت فقیه و کیان ملی پیش آید، با تمام وجود در مقابل هر هجمه‌ای خواهند ایستاد.

این مردم اثبات کرده‌اند، در راه حفظ آرمان‌ها و اعتقادات خویش که برآمده از اسلام ناب محمدی (ص) است، هرگز با کسی مصالحه و معامله نخواهند کرد و حاضرند تا جان خویش را برای این آرمان‌ها نثار کنند.

یکی از مهمترین جلوه‌های حضور حماسی مردم در حمایت از اسلام و انقلاب اسلامی، حماسه عظیم نهم دی‌ماه 1388 بود که به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در تاریخ ماندگار شد.

نهم دی‌ماه عرصه خروش ملتی مسلمان و مکتبی و دلبسته به تعالیم اهل بیت(ع)، برعلیه توطئه‌های نرم دشمنان انقلاب، فریب‌کاری و فتنه‌گری عوامل آنها در کشور بود و این حرکت خودجوش توانست همچون کوهی عظیم در مقابل سیل تهاجمات علیه انقلاب اسلامی بایستد.

به تعبیر دیگر نهم دی‌ماه خون تازه‌ای را در رگ‌های مردم جاری و انقلاب اسلامی را از گزند بسیاری از خطرات مصون کرد.


حضور مردم در ۹ دی ماه به معنی دفاع از هیچ حزب و گروه و جناحی نبود. برخلاف راهپیمایی ۲۲ بهمن و روز قدس که گروه های مختلف با برافراشتن یک پرچم و با درج نام خود”با فونت درشت” در زیر این پرچم به دنبال خودنمایی هستند، در نهم دیماه شاهد حضور خالص مردم و بدون هیچ چشم داشت حزبی و گروهی بودیم.

* در نهم دی ماه کسی برای حمایت از دولت فعلی و شخص احمدی نژاد وارد میدان نشد. در دست هیچ کس تصویری از رئیس جمهوری نبود. گویی این بار خروششان فقط و خالصانه برای دفاع از هویت نظام جمهوری اسلامی، دفاع از ولایت فقیه بوده است.

* نهم دی بر خلاف ۲۲ بهمن و روز قدس، روز تعطیل نبود. شاهد آن که در ساعات ابتدایی راهپیمایی، بسیاری از ادارات و شرکتها باز بودند و کارمندان با وجود علاقه مندی برای شرکت در راهپیمایی، مجبور به حضور در محل کار بودند.

* شعارهای ۹ دی، شعارهای همیشگی و کلیشه ای نبود. شعارهای جدیدی که از پیوند عشق به ولایت، عاشورا و انقلاب و نفرت از دشمنان حریم ولایت به دست آمده بود.

* ۹ دی ماه نشانه اعتماد مردم به نظام جمهوری اسلامی بود، در حالیکه بسیاری از خواص و نخبگان و مثلا دلسوزان ادعا داشتند که اعتماد مردم به نظام از بین رفته است. نکته ای که نهم دی را متمایز می کند، حضور میلیونی مردم و نمایش اعتماد به نظام در اوج فضاسازی دشمنان خارجی و داخلی بود.

 

نوشته شده در تاریخ جمعه نهم دی 1390 توسط ظهیری | نظر بدهید

استکبار جهانی در سال های اخیر علاوه بر استفاده از جنگ سخت برای مقابله با جهان اسلام، از جنگ نرم به عنوان حربه ای دیگر استفاده کرده و با به خدمت گرفتن رسانه ها به دنبال همسویی افکار عمومی ملل مسلمان با سیاست ها و اندیشه های مادی گرایانه خود است.

در فتنه 88 شاهد بودیم که استکبار جهانی با در اختیار داشتن رسانه ها چگونه به جنگ با نظام مقدس جمهوری اسلامی آمد  و اگر نبود درایت و بینش عمیق حضرت  امام خامنه ای معلوم نبود که چه به سر این نظام می آمد. آری رسانه های بیگانه  با انتشار اخبار و رویدادهای مختلط از درست و نادرست بر افکار عمومی ایران تاثیر گذاشته و جماعتی را در توهم این مساله که  این نظام متقلب است و باید آن را از بین برد، قرار دادند.

مگر نبود انعکاس لحظه به لحظه تجمعات و درگیری ها و اعلام آمارهای نادرست که مثلا در میدان آزادی بیش از سه میلیون نفر در حمایت از فلان کاندیدا تجمع کرده و خواهان ابطال انتخابات هستند.

هنوز یادمان نرفته که عده ای از کسانی که خود را یار امام می دانستند  با گفتار و رفتار و کردارشان  آب به آسیاب دشمن ریختنتد و تا آنجا پیش رفتند که حتی اعلام کردند که « حالا که ما نیستیم پس چه بهتر که نظام هم نباید باشد».

اینکه این افراد از درون با رسانه های بیگانه همکاری داشته اند شکی نیست، اما همین قدرت رسانه بود که به کمک نظام جمهوری اسلامی آمد و آتش فتنه را که در کشور شعله ور شده بود، خاموش نمود. آری انعکاس اقدام فتنه گران در پاره کردن تمثال مقدس حضرت امام خمینی(ره) و به سخره گرفتن عاشورا و حمله آنان به مردم عزادار در چنین روزی خود اقدامی بسیار بجا و به موقع بود که مردم را نسبت به این جماعت نااهل آگاه و بصیر کرد و همین عامل باعث شد مردم به ندای مولا و مقتدایشان حضرت امام خامنه ای پاسخ مثبت داده و حماسه نهم دی را خلق کنند.

 

حماسه 9 دی روز بصیرت و پیوند میثاق با ولایتروزی بود که خروش ایرانیان بیداری همیشگی این ملت را دوباره به بیگانگان نشان داد تا باری دیگر از لاله های پیشین تشکر کنند . قدر وطن را بدانیم و برای آبادی اش تلاش کنیم.

بازخوانی بیانات رهبر فرزانه انقلاب درباره حماسه 9 دی

تأکید رهبر فرزانه انقلاب بر ماندگاری حرکت حماسی امت در راهپیمایپی 9 دی، نشان از اهمیت فوق‌العاده این حضور آگاهانه در تاریخ انقلاب اسلامی دارد.در آستانه اولین سالروز راهپیمایی حماسی 9 دی 88 مروری داریم بر سخنان رهبر حکیم انقلاب درباه این حرکت خودجوش مردمی.


رهبر فرزانه انقلاب در دیدار مردم قم در سالگرد قیام 19 دى ، ده روز بعد از راهپیمایی تاریخی نه دی با بیان اینکه روزهاى سال، به طور طبیعى و به خودى خود همه مثل همند؛ این انسانها هستند، این اراده‌‌‌‌‌ها و مجاهدتهاست که یک روزى را از میان روزهاى دیگر برمیکشد و آن را مشخص میکند، متمایز میکند، متفاوت میکند و مثل یک پرچمى نگه میدارد تا راهنماى دیگران باشد، اظهار داشتند: روز عاشورا - دهم محرم - فى نفسه با روزهاى دیگر فرقى ندارد؛ این حسین بن على (علیه السّلام) است که به این روز جان میدهد، معنا میدهد، او را تا عرش بالا میبرد؛ این مجاهدتهاى یاران حسین بن على (علیه السّلام) است که به این روز، این خطورت و اهمیت را میبخشد. روز نوزدهم دى هم همین جور است، روز نهم دىِ امسال هم از همین قبیل است. 
ایشان در ادامه تاکید کردند: نهم دى با دهم دى فرقى ندارد؛ این مردمند که ناگهان با یک حرکت - که آن حرکت برخاسته از همان عواملى است که نوزدهم دىِ قم را تشکیل داد؛ یعنى برخاسته ى از بصیرت است، از دشمن‌‌‌‌‌شناسى است، از وقت‌‌‌‌‌شناسى است، از حضور در عرصه ى مجاهدانه است - روز نهم دى را هم متمایز میکنند.

9 دىِ در تاریخ ماند

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: مطمئن باشید که روز نهم دىِ امسال هم در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزى شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرائط کنونى - که شرائط غبارآلودگىِ فضاست - این حرکت مردم اهمیت مضاعفى داشت؛ کار بزرگى بود. هرچه انسان در اطراف این قضایا فکر میکند، دست خداى متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن على (علیه السّلام) را مى‌‌‌بیند. این کارها کارهائى نیست که با اراده‌‌‌‌ى امثال ما انجام بگیرد؛ این کار خداست، این دست قدرت الهى است؛ همان طور که امام در یک موقعیت حساسى - که من بارها این را نقل کرده‌‌‌‌ام - به بنده فرمودند: «من در تمام این مدت، دست قدرت الهى را در پشت این قضایا دیدم». درست دید آن مرد نافذِ بابصیرت، آن مرد خدا.

رهبر حیکم انقلاب ادامه دادند: اینکه من عرض میکنم روز نُه دى در تاریخ ماندگار است، به خاطر این است. مردم بیدارند؛ همین است که کشور شما را نگه داشته است عزیزان من! همین است که انقلابتان را حفظ کرده است؛ همین است که جرأت سران استکبار را از آنها گرفته است که بخواهند به ملت ایران حمله کنند؛ میترسند. حالا در تبلیغات، زید و عمرو و بکر را میکشند جلو، بمباران تبلیغاتى میکنند؛ اما حقیقت قضیه چیز دیگرى است. دشمن حقیقى آنها ملت ایران است، دشمن حقیقى آنها ایمان و بصیرت ملت ایران است، دشمن حقیقى آنها همین غیرت دینى جوانهاست که میجوشد. یک وقتى هم دندان روى جگر میگذارند، صبر هم میکنند، باید هم بکنند؛ اما یک وقت هم آنجائى که وقت حضور در صحنه است، مى‌‌‌‌آیند توى صحنه.

ایشان با بیان اینکه مسئولین کشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، مى‌‌‌‌بینند؛ مى‌‌‌‌بینند مردم در چه جهتى دارند حرکت میکنند، اظهار داشتند: حجت بر همه تمام شده است، حرکت عظیم روز چهارشنبه ى نهم دى ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوه‌‌‌‌‌ى مجریه، مسئولین قوه‌‌‌ى مقننه، مسئولین قوه‌‌‌‌ى قضائیه، دستگاه‌‌‌هاى گوناگون، همه میدانند که مردم در صحنه‌‌‌اند و چه میخواهند. دستگاه‌‌‌‌‌‌ها باید وظائفشان را انجام بدهند؛ هم وظائفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنیت و اینها، هم وظائفشان در زمینه‌‌‌ى اداره‌‌‌‌‌‌ى کشور. مسائل کشور که فقط مسائل مربوط به اغتشاشگران نیست؛

راهپیمائى حکومتى!

رهبر فرزانه انقلاب ادامه دادند: گفتند راهپیمائى حکومتى! بى عقلها نفهمیدند که با این حرف دارند حکومت را تعریف میکنند؛ دارند از حکومت تمجید میکنند. این چه حکومتى است که در ظرف دو روز - روز عاشورا (یکشنبه) آن خباثتها را راه انداختند، روز چهارشنبه این حرکت عظیم راه افتاد - میتواند یک چنین بسیج عظیم ملى را در سرتاسر کشور بکند؟ امروز کدام کشور دیگر، کدام حکومت دیگر چنین قدرتى دارد؟ قوى‌‌‌‌ترین حکومتهاى دنیا و ثروتمندترینشان - که ولخرجى‌‌‌‌هاى زیادى هم براى جاسوس پرورى و خرابکارى و تروریست پرورى دارند - اگر همه ى تلاششان را هم بکنند، نمیتوانند ظرف

دو روز، صد هزار نفر آدم را بیاورند توى خیابانهاى شهرشان یا کشورشان. چند ده میلیون انسان در سرتاسر کشور بیایند! اگر به دستور حکومت آمده باشند، این خیلى حکومت مقتدرى است؛ پس خیلى حکومت قوى‌‌‌‌اى است که اینجور امکان بسیج را دارد. اما حقیقت غیر از این است؛ حقیقت این است که در کشور ما حکومت و مردمى وجود ندارد - همه یکى اند - مسئولین حکومت، از شخص حقیر این بنده گرفته تا دیگران، هر کدام قطره‌هائى هستیم در اقیانوس عظیم این ملت.

لحظه را باید شناخت

رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با اعضای شوراى هماهنگى تبلیغات اسلامى‌ در تاریخ 29دی 88 فرمودند: لحظه را باید شناخت، نیاز را باید دانست. فرض بفرمائید کسانى در کوفه دلهاشان پر از ایمان به امام حسین بود، به اهل‌بیت محبت هم داشتند، اما چند ماه دیرتر وارد میدان شدند؛ همه‌شان هم به شهادت رسیدند، پیش خدا هم مأجورند؛ اما کارى که باید بکنند، آن کارى نبود که آنها کردند؛ لحظه را نشناختند؛ عاشورا را نشناختند؛ در زمان، آن کار را انجام ندادند. اگر کارى که توابین در مدتى بعد از عاشورا انجام دادند، در هنگام ورود جناب مسلم به کوفه انجام میدادند، اوضاع عوض میشد؛ ممکن بود حوادث، جور دیگرى حرکت بکند. شناسائى لحظه‌ها و انجام کار در لحظه‌ى نیاز، خیلى چیز مهمى است.

ایشان به حماسه نهم دی نیز اشاره کردند و اظهار داشتند: شوراى شما بحمدالله این خصوصیت را داشته است. دلائل زیادى هم براى این هست؛ آخرى‌اش همین نهم دى است؛ قبلش - ده سال قبل از این - 23 تیر است که اشاره فرمودند؛ آن روز هم نیاز لحظه‌ها بود؛ این یک کار متعارف و معمولى نبود. راهپیمائى مردم در بیست و دوى بهمن با همه‌ى عظمتى که دارد - که حالا عرض خواهم کرد - یک کار متعارف است، یک کار روان‌شده است، شناخته‌شده است، متوقع است که انجام بگیرد و انجام میگیرد؛ اما بیست و سه‌ى تیر در سال 78، یک کار متعارف نبود، یک کار متوقع نبود؛ اهمیت داشت که این مجموعه بداند و بفهمد که این کار در آن شرائط، لازم است و آن را انجام بدهد.

قله‌ی فراموش نشدنى

ایشان افزودند: کار نهم دى ماهِ امسال هم همین جور بود. شناختن موقعیت، فهمیدن نیاز، حضور در لحظه‌ى مناسب و مورد نیاز؛ این اساس کار است که مؤمن باید این را هم با خود همراه داشته باشد تا بتواند وجودش مؤثر بشود؛ آن کارى را که باید انجام بدهد، بتواند انجام بدهد. خوب، الحمدلله شوراى هماهنگى تبلیغات این خصوصیت را داشته است، نشان داده است؛ هم در دهه‌ى اول، در اوضاع و احوال گوناگون آن دهه - در دوران دفاع مقدس، قبل از دفاع مقدس، بعد از دوران دفاع مقدس - هم بعد از رحلت امام در مناسبتهاى مختلف که قله‌هائى را در تاریخ ما به وجود آورد. یکى از این قله‌هاى فراموش نشدنى، همین نهم دى امسال بود.

مردم ایستادند

رهبر فرزانه انقلاب در بیانات خود در دیدار با رییس و نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، با بیان اینکه مردم ایستادند، آخرین نمونه‌اش هم همین فتنه‌ى سال 88 بود که مردم ایستادند، اضافه کردند: همان کسانى که به کسان دیگرى غیر از منتخَب رأى داده بودند، همانها هم در مقابل آنها ایستادند. لذا دیدید در نه دى، در 22 بهمن، همه شرکت کردند؛ همه آمدند. این نشان‌دهنده‌ى این است که فتنه‌گران و فتنه‌انگیزان یک اقلیت معدودند؛ منتها دروغ گفتند، خواستند مردم را دنبال خودشان بکشانند. اولِ کار موفق هم شدند؛ بعد که چهره‌شان آشکار شد، نقابشان در خلال حرفها و کارهاى گوناگون افتاد، مردم از اینها رو برگرداندند. بنابراین، مردم ایستاده‌اند.


ما پیش رفتیم

ایشان در دیدار جهادگران بسیج سازندگى نیزبه حماسه نهم دی اشاره و افزودند: حرکت نه دى را مى‌بینیم، حرکت 22ى بهمن را مى‌بینیم، حضور عظیم در انتخابات را مى‌بینیم؛ اینها معناش چیست؟ معناش این است که امروز جوانان ما - که اکثریت قاطع ملت ما هستند - و عموم ملت ما در همان جهت حرکت انقلاب اسلامى و با همان ضرب دست انقلاب، رو به فزایندگى هستند، دارند پیش میروند. پس ما پیش رفتیم.

رهبر انقلاب اسلامی بیانات در جریان سفر به شهر مقدس قم و در اجتماع بزرگ مردم این شهر نیز اظهار داشتند: بعد از اهانتى که در روز عاشوراى سال 88 به وسیله‌ى یک عده تحریک شده نسبت به امام حسین انجام گرفت، دو روز فاصله نشد که مردم در روز نه دى توى خیابانها آمدند و موضع صریح خودشان را علنى ابراز کردند. دستهاى دشمن و تبلیغات دشمن نه فقط نتوانسته مردم را از احساسات دینى عقب بنشاند، بلکه روزبه‌روز این احساسات تندتر و این معرفت عمیق‌تر شده است.

ایشان در تاریخ 26 آبان ماه در دیدار مردم اصفهان در روز عید قربان هم به عملکرد مردم اصفهان در جریان فتنه و راهپیمایی نه دی اشاره کردند و تاکید کردند: اصفهانى‌ها در قضایاى گذشته خوب عمل کردند. در برابر فتنه‌ى 88، در روز عظیم نه دى، در آن حرکت خودجوش مردمى، عملکرد درخشانى داشتند.

 

نه دی، عرق شرم امت را در طول تاریخ به خاطر بی‌بصیرتی در ماجرای ثقیفه پاک کرد.

نه دی، درد کوته‌بینی حکمیت را تا حدودی التیام داد و بر آن مرهمی شد.

نه دی، سوزش خیانت جمل و نهروان را کمی خنک کرد و از تکرار غربت 25 ساله جلوگیری کرد.

نه دی، فرق کوفه و تهران، عراق و ایران را نشان داد و آب بسته را به جوب بازگرداند.

زهرا اشراقی، همسر محمد رضا خاتمی نیز در این خصوص به خبرنگار ما گفت: من در این موضوع مصاحبه نمی‌کنم. البته کلا قصد مصاحبه کردن ندارم ولی به طور ویژه در این موضوع صحبت نخواهم کرد.

وی در ادامه در واکنش به این جمله که این موضوع با تمامی موضوعات فرق دارد، عنوان کرد: خیلی موضوعات در کشور با دنیا فرق می‌کند ولی من کلا مصاحبه نمی کنم.

* علیرضا بهشتی، عضو فعال ستاد میرحسن موسوی از سران فتنه نیز در این رابطه در پاسخ به سوالی تصریح کرد: من در این باره صحبت نمی‌کنم و نظر خاصی هم ندارم.

* صادق زیبا کلام نیز در این راستا بحالتی تمسخر آمیز در پاسخ به سوال مطرح شده، گفت: شما بروید ببینید ۲۵ خرداد جمعیت مردم بیشتر بود یا ۹دی !؟

9دی 91 و92
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۱۴
فاصله گلناری

 

و اگر خاک کربلا نبود تو را فضیلت نمیدادم ، و اگر آن شخص (امام حسین علیه السلام ) که در آنجا مدفون است نبود نه تو را و نه خانه را خلق مى کردم پس بجاى خود باش و تواضع و خشوع نما، و تکبّر مکن بر کربلا و الّا تو را به جهنّم خواهم انداخت . خصائص الحسینیه ص 327.
و 
قال على بن الحسین علیه السلام اتّخذ اللّه ارض کربلا حرما قبل ان یتّخذ مکّة حرما باربعة عشرین الف عام و انّها تزهر لاهل الجنّة کالکوکب الدّرى . بحار الانوار ج 10 - تحفة الزّائر
امام سجّاد علیه السلام فرمودند: خداوند زمین کربلا را حرم قرار داد 24 هزار سال قبل از آنکه مکّه را حرم قرار دهد، و آن زمین میدرخشد براى مردم بهشت مانند ستاره درخشان .
و عن ابى جعفر علیه السلام قال خلق اللّه کربلا قبل ان یخلق الکعبة باربعة عشرین الف عامٍ و قدّسها و بارک علیها فما زالت قبل ان یخلق اللّه الخلق مقدّسة و مبارکة و لاتزال کذلک و جعلها اللّه افضل الارض فى الجنّة .
و امام باقر علیه السلام مى فرماید: خداوند کربلا را خلق کرد 24 هزار سال قبل از آنکه کعبه را خلق نماید و آن زمین را مقدس نمود و برکت داد و قبل از آن خلق ننموده بود مقدّسى و مبارکى مانند آن زمین و خداوند زمین کربلا را در بهشت افضل زمینها قرار داده است . کشکول النور ج 1 ص 14-


امام حسین

 

آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام

 

ای ساربان آهسته ران آرام جان گم کرده ام

آخر شده ماه حسین من میزبان گم کرده ام

 

در میکده بودم ولی بیرون شدم چون غافلین

ای وای ازین بی حاصلی عمر جوان گم کرده ام

 

پایان رسد شام سیه آید حبیب من ز ره

اما خدا حالم ببین من مهربان گم کرده ام

 

ای وای ازین غوغای دل از دلبرم هستم خجل

وقت سفر ماندم به گل من کاروان گم کرده ام

 

نعمت فراوان دادی ام منت به سر بنهادی ام

اما ببین نامردی ام صاحب زمان گم کرده ام

 

من عبد کوی عشقم و من شاه را گم کرده ام

آقا تو را گم کرده ام مولا تو را گم کرده ام

 

بنوشتم این نامه چنین با خون دل ای مه جبین

اما ببین بخت مرا نامه رسان گم کرده ام

 


دانلود زیارت عاشورا

 

 

 

از اشک و بکاء بر ارباب می گوییم.

از گریه های آگاهانه گفتیم و اینک رسیده ایم به اشک هایی که بی اراده جاری می شود.

می خواهم تو را به حیرت وادارم.

می خواهم بعد از این همیشه و هر جا و برای هر کس و هر چیز که اشک ریختی، حسین را احساس کنی.

تمامی اشک هایی که به هر دلیلی می ریزی و هر غم و اندوهی که بر دلت می نشیند، بازگشتگاهش حسین است.

پس تو بی آنکه بدانی برای حسین می گریی.

تو اگر محب حسین باشی، حتی اگر او را نشناخته باشی، نامش زیبایش را که بشنوی بی اختیار گریه می کنی.

نام حسین با غم و اندوه همراه شده...

مگر نه اینکه از ابتدای خلقت تا کنون، بر هر کسی و هر چیزی که نام پنج تن را بردند وقتی به اسم ارباب بی کفن رسید، دچار حزن و اندوه گشت؟

حتی اگر ندانی که این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست...

حتی اگر با اربابت احساس نزدیکی نداشته باشی...

حتی اگر به صدای ناله ی دیگری، اشک در چشمانت ننشیند...

حتی اگر از ارباب حقی به گردنت نباشد...

و حتی اگر صفات نیک حسین را ندانی، آیا با شنیدن نامش اندوهگین نخواهی شد؟

حســـــــــــــــــــــــــــــــــین

دلم می گوید:

حسین جزئی از اسم اعظم است.

 

 

 

دوباره بوی محرّم، لباس مشکی ،آه

 دوباره قصّه ماتم، شروع شد ای الله

 دوباره بر درو دیوار، شعر محتشم است

 دوباره اشک دمادم، ز بهر ثارالله

سلام فقط می تونم بگم ببخشید به خاطر غیبت زیادم   ما رو دعا کنید که خیلی محتاج دعای شمائیم

 

دهه اول محرم که یکسال منتظرش بودیم ، امنیت آل الله ، حرمت ناموس عترت پیغمبر ، تشنگی علی اصغر و ...

شروع شد....

 

ماموریت حضرت زینب و امام سجاد ، اسیری آل الله ، قرآن خوندن از روی نی ، جسارت ، دلشوره و اضطراب دختربچه ها....

خودتون فکر کنید که دیگه چه چیزهایی تمام شد و چه چیزهایی شروع شد....

ما کجای کاریم؟ چه کارهایی رو باید شروع کنیم... 


طبقه بندی: قرآن و عترت علیهم السلام، 
 

عصر عاشورا کنار خیمه‌های سوخته 

ذوالجناحی ماند با یال‌های سوخته

در هیاهوی عصر عاشورا، درست زمانی که آسمان سرخ شد، زمین سرخ و چهره برخی از خجالت سرخ؛ صدای شیهه اسبی که در واقع خروش ضجه‌ای از عمق جان بود؛ باد صحرا را به آتش کشید. توفانی از شن به‌پا خاست، غم و غباری عجیب به راه افتاد و در ازدحام خشم و خون و گرد، اسبی بدون سوار پدیدار شد. در همین هنگام، صدای شیون شاعری بلند شد:

ذوالجناح آمد و آیینه زخم است تنش

هر چه آیینه به قربان چنین آمدنش

اسب لنگان لنگان و خون چکان، اما بیقرار، به سمت خیمه خالی خورشید خود را می‌کشید. یال‌های پریشانش، باد را می‌شکافت. کاکل خونینش بوی سیب و گودال قتلگاه می‌داد. از گوشه تیرهایی که به دست و پایش خورده بود خون می‌چکید. زین واژگونش حرف‌های زیادی برای گفتن داشت.

اولین کسی که به سمتش دوید، صبورترین بانوی عالم «زینب» بود. زن‌ها و بچه‌های دیگر هم هراسان رسیدند. نوگلی سراغ بابایش را می‌گرفت. آن یکی سراغ برادرش را. دیگری از خونی که به آسمان رفت، می‌پرسید. اسب ولی سرش را به زیر انداخت و آرام یال‌هایش را تکان و کاکل خونینش را نشان داد و انگار:

با سکوتی به بلندای هزاران فریاد

نوحه می‌خواند و بانوی حرم سینه زنش

ذوالجناح با چشمان پر از اشک خود چه می‌گفت که صدای ولوله ملائک بلند شد؟

اسب توان ایستادن نداشت. در برق چشمان می‌شد خیمه‌ها را دید که به آتش کشیده شده بودند. کودکان را دید که آواره صحرا و خارهای بیابان شدند. تازیانه‌ها را دید که بالا می‌روند و بر بدن‌های نحیف کودکان فرود می‌آیند. همه اینها را دید و به یکباره:

آنقدر از بی‌کسی بر سنگ‌ها کوبید سر

تا که داد آخر به رسم عاشقان جان ذوالجناح

عبدالرحیم سعیدی‌راد / جام جم

فرهنگ > الهیات > دین اسلام > شیعه > گزیده سخنان و نوشته ها (cached)

از حضرت امام سجاد علیه السلام روایت شده است که در روز عاشورا پس از حرکت سپاه دشمن به سوی خیمه ها، امام حسین علیه السلامشتر خود را خواست و بر آن سوار شد و فریاد زد: « ای مردم! سخنان مرا بشنوید و در جنگ شتاب نکنید تا شما را به آنچه حق شما بر من است موعظه کنم و عذر خود را برای شما آشکار سازم. پس اگر انصراف دهید سعادتمند خواهید شد و اگر انصراف ندهید، « خوب بنگرید تا کار شما باعث اندوه شما نگردد. آن گاه درباره من آنچه می خواهید انجام دهید و مهلتم ندهید» (سوره یونس، آیه 71)، « همانا ولی من خدایی است که قرآن را فرو فرستاد و اوست سرپرست و یار مردان شایسته» (سوره اعراف، آیه 196) 

سپس حمد و ثنای پروردگار را بجا آورد و به آنچه شایسته بود از او یاد کرد و بر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و فرشتگانش و پیامبران درود فرستاد و از هیچ سخنوری پیش از آن و پس از آن، سخنی بلیغ تر و رساتر از سخنان امام علیه السلام شنیده نشد. آن گاه فرمود: « اما بعد، پس نسب و نژاد مرا بسنجید و ببینید من کیستم. 

آن گاه به خود آیید، خویش را سرزنش کنید و بنگرید آیا کشتن من و دریدن پرده حرمتم برای شما سزاوار است؟ آیا من پسر دختر پیامبر شما و فرزند جانشین او و پسر عمویش و اولین مؤمنی که پیامبر را تصدیق کرد نیستم؟ آیا حمزه سید الشهدا عموی من نیست؟ آیا جعفر بن ابیطالبکه با دو بال در بهشت پرواز می کند عموی من نیست؟ آیا نشنیده اید که رسول خدا درباره من و برادرم فرمود: این دو سرور جوانان اهل بهشتهستند؟ اگر سخنان مرا تصدیق می کنید حق همین است. 

و به خدا سوگند از روزی که دانسته ام خدا با دروغگوها دشمن است دروغ نگفته ام. و اگر مرا تکذیب می کنید به یقین در میان شما کسانی هستند که اگر از آنان بپرسید شما را به آنچه من گفتم آگاهی دهند. از « جابر بن عبدالله انصاری » بپرسید. از « ابا سعید خدری » و « سهل بن سعد ساعدی » و « زید بن ارقم » و « انس بن مالک » بپرسید تا به شما بگویند که این سخن را از پیامبر درباره من و برادرم شنیده اند. 
آیا این گفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله از ریختن خون من جلوگیری نمی کند؟ 
« شمر بن ذی الجوشن » گفت: اگر چنین است که تو می گویی من هرگز خدا را با عقیده راسخ عبادت نکرده باشم؛ (یعنی من نمی دانم چه می گویی.) 
« حبیب بن مظاهر » به او گفت: به خدا سوگند من معتقدم که تو خدا را با تزلزل و تردید بسیار پرستش می کنی و من گواهی می دهم که تو راست می گویی و نمی دانی که امام چه می گوید! چرا که خداوند بر دل تو مُهر غفلت زده است. 

امام علیه السلام فرمود: « اگر در این سخن تردید دارید آیا در این نیز تردید دارید که من پسر دختر پیغمبر شما هستم؟ به خدا در میان شرق و مغرب پسر دختر پیامبری جز من نیست؛ چه در میان شما و چه در میان غیر شما وای بر شما! آیا کسی از شما را کشته ام تا خون او را از من بخواهید؟ یا مالی از شما برده ام؟ یا قصاص جراحتی از من می خواهید؟» در این هنگام بود که همه آنان خاموش شدند و سخنی نگفتند. 

آن گاه امام فریاد زد: « ای « شبت بن ربعی » و ای « حجار بن الجبر » و ای « قیس بن اشعث » و ای « یزید بن حارث » آیا شما به من ننوشتید که میوه ها رسیده است و باغها سرسبز شده است و با لشگری آماده برای یاری تو وارد خواهیم شد؟ » 
قیس بن اشعث گفت: « ما نمی دانیم تو چه می گویی ولی به حکم پسر عمویت « عبیدالله » تن در ده؛ زیرا ایشان جز چیزی که تو دوست داری درباره تو انجام نخواهند داد.» 

امام حسین فرمود: « نه به خدا، نه دست خواری به شما خواهم داد و نه مانند بندگان فرار خواهم کرد. ای بندگان خدا من به پروردگار خود و پرودگار شما پناه می برم از این که آزاری به من برسانید» (سوره دخان، آیه 20) به پروردگار خود و پروردگار شما پناه می برم از هر سرکش که به روز جزا ایمان نیاورد. 
آن گاه شتر خویش را خواباند و به « عقبه بن سمعان » دستور داد آن را دور کند. پس از آن سپاه دشمن به سوی آن امام حمله بردند. 

منابع:

  • ارشاد مفید، ج 2، ص 100 - 102

احمدی‌نژاد بعد از عاشورا باید به مجلس بیاید

ایران > قانونگذاری- همشهری آنلاین:
‌در صورتی که احمدی نژاد اعلام کند به هر دلیلی این هفته آمادگی حضور در مجلس را ندارد هفته بعد از عاشورا و تاسوعا باید به مجلس بیاید.

حسین سبحانی نیا در خصوص حضور احمدی‌نژاد در صحن علنی مجلس برای پاسخ به سوال نمایندگان اظهار داشت: ‌ ما آمادگی داریم که رئیس جمهور همین هفته به مجلس بیاید. یعنی این آمادگی از سوی مجلس وجود دارد.

سبحانی نیا با اشاره به این مطلب به خبرنگار پارلمانی ایلنا یادآور شد: ‌ اما هنوز در خصوص حضور وی خبر قطعی خبر نداریم که احمدی‌نژاد نیز آمادگی دارد و به مجلس می‌آید یا نه.

وی تاکید کرد: ‌در صورتی که احمدی‌نژاد اعلام کند که به هر دلیلی این هفته آمادگی حضور در مجلس را ندارد هفته بعد از عاشورا و تاسوعا باید به مجلس بیاید.

نماینده مردم نیشابور در مجلس نهم شورای اسلامی همچنین در خصوص عملکرد هیئت رئیسه اذعان داشت: ‌ هیئت رئیسه بر اساس چارچوب عمل کرده و می‌کند. از این رو انتقاد برخی نمایندگان در خصوص اعلام وصول طرح سوال از رئیس جمهور وارد نیست.

سبحانی نیا در همین راستا ادامه داد: ‌ وقتی نمایندگان متقاضی اصرار کنند که باید طرح سوال در مجلس انجام شود ما نمی‌توانیم آن را رد کنیم و این ممکن است خوشایند برخی نباشد و بگویند که هیئت رئیسه عملکرد مناسبی ندارد این در حالی است که هیئت رئیسه بر اساس قانون عمل می‌کند.

 

2 و 5 آذر 91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۹ ، ۱۳:۲۸
فاصله گلناری

رسمیت یافتن قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

 

 
پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، به منظور فراهم آمدن زمینه‌های عملی مناسب برای حاکمیت اسلام در تمامی شؤون مملکت، لازم بود قانون اساسی که مبین بنیاد‌های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول اسلامی باشد، تدوین گردد. بر همین اساس مجلس خبرگان قانون اساسی در 28 مرداد 1358، با عضویت 75 نماینده از سراسر کشور تشکیل شد. این مجلس با عضویت تعداد زیادی از اسلام‌شناسان، فقها و با کوشش‌های مستمر و شبانه‌روزی شهید بهشتی و نیز شهدای محراب و با تأکید حضرت امام مبنی بر آن که قانون اساسی باید صد در صد اسلامی باشد، توانست قانون اساسی را تدوین کند. این قانون در مدت 4 ماه فعالیت این مجلس نهایتا در دوازده فصل و 175 اصل تنظیم گردید و در 24 آبان 1358، به تصویب دو سوم نمایندگان رسید. سرانجام در همه‌پرسی‌ای که طی روزهای یازدهم و دوازدهم آذر 1358، انجام گرفت، ملت ایران با 5/99% رأی موافق، قانون اساسی را مورد تصویب نهایی قرار دادند. حضرت امام حاشیه قانون اساسی را جهت اجرا تنفیذ نموده و فرمودند: «قانون اساسی یکی از ثمرات عظیم بلکه بزرگترین ثمره جمهوری اسلامی است».
 

ما یک قانون اساسی خودمانی درست کردیم. این دست پخت مردمی که از میان شما برخاسته اند نواقصی دارد. اما باید در موقع عمل و تجربه عینی شناسایی شود و به همان طریق که خود قانون اساسی تصویب شد، متمم آن هم پس از گذشت چند سال که نواقص مشخص شده است با همان کیفیت تدوین و تصویب شود.�
جملات فوق بخشی از بیانات دکتر بهشتی نایب رئیس مجلس
خبرگان قانون اساسی است که پس از پایان کار تصویب قانون اساسی در سال ۶۰ بیان داشته است.همین دیدگاه ها و نظرات باعث شد که مجموعه نظام سالها  بعد در اواخر عمر امام(ره)، تصمیم به بازنگری در قانون اساسی بگیرند. از آنجا که قانون اساسی قبلی تدبیری را در این جهت نیندیشیده بود، عده ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعضای شورای عالی قضایی از امام(ره) تقاضای بازنگری در قانون اساسی را نمودند که ایشان هم در ۲۴ اردیبهشت ۶۸ در نامه ای به رئیس جمهور وقت، هیأتی متشکل از ۲۰ نفر از رجال مذهبی و سیاسی و پنج نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را مأمور بازنگری و اصلاح قانون اساسی نمود. هرچند که امام(ره) در خرداد همان سال رحلت فرمودند اما روند این اصلاح و اقدامات این شورا کماکان ادامه یافت و پس از نظر مساعد آیت ا... خامنه ای  به عنوان رهبر انقلاب، فرمان همه پرسی برای این اصلاحات صادر و مردم در تاریخ ۶ مرداد ۶۸ به این اصلاحات رأی مثبت دادند. به مناسبت سالگرد این واقعه مهم، مروری مختصر به روند شکل گیری قانون اساسی و سپس اصلاحات سال ۶۸ خواهیم داشت.


تاریخچه قانون اساسی 
قانون اساسی متضمن کلیه قواعد و مقررات مربوط به قدرت، انتقال و اجرای آن است. حدود آزادی فرد در برابر قدرت و حد و مرز اعمال تشکیلات حاکم در برخورد با حوزه حقوق فردی در قانون اساسی تعیین می شود. قانون اساسی به مفهوم مادی آن در همه جوامع تکامل یافته یافت می شود؛ اما به عنوان یک سلسله اصول و قواعد مدون زیر لوای یک متن رسمی و به عنوان یک قانون برتر، دستاورد نهضتی است که در مغرب زمین در پی انقلاب صنعتی در جهت �قانون سازی� جوامع به وقوع پیوست. هدف اصلی این حرکت، پایان دادن به خودسری حکام و تأمین آزادی های فردی بود. این جنبش از ایالات متحده آمریکا در سال ۱۷۸۷ م آغاز گردید و در سال ۱۷۹۱ م با انقلاب فرانسه به اوج خود رسید.
در
جهان اسلام، نخستین حرکت
درزمینه قانون خواهی و تکیه بر حقوق اساسی به نام �تنظیمات� خوانده می شود و در عهد سلطان عبدالمجید عثمانی(۱۸۳۹-۱۸۶۱) منجر به تنظیم امور دولت بر اساس جدید گردید. اولین قانون اساسی در مشرق زمین در سال ۱۸۷۶ م (۱۲۹۳ ق) در عهد سلطان عبدالحمید عثمانی(۱۹۰۹-۱۸۷۶) به نام �مشروطه � توسط مدحت پاشا و جمعی از متفکرین با هدف تلطیف حکومت مطلقه سلطنتی به وسیله مشروطه  کردن آن به مراعات قانون اساسی نوشته شد. این قانون که اهم اصول آن از قوانین اساسی غربی اخذ شده است، نظام سیاسی را سلطنتی موروثی پارلمان محصور در آل عثمان ترسیم کرده و قوای حاکم را به دو قوه مقننه و اجراییه تقسیم می کند. سلطان مقامی مقدس و غیرمسئول است که نصب و عزل وزرا به دست اوست. قوه مقننه از دو مجلس انتصابی سنا(اعیان) و مجلس انتخابی شورا تشکیل می شود. ضمناً �مجله احکام عدلیه� شامل قانون مدنی دولت عثمانی نیز در سال ۱۲۹۳  ه.ق(۱۸۷۶ م)  منتشر شد.

قانون
سی سال بعد قانون اساسی ایران در ۵۱ اصل در زمان مظفرالدین شاه قاجار به تصویب می رسد. این قانون  مانند قانون اساسی عثمانی اقتباس از قوانین غربی است. در پی پافشاری علما برای تطبیق قانون با قواعد شرع بالاخره، در تاریخ ۲۹ شعبان ۱۳۲۵ه .ق متمم قانون اساسی در ۱۰۷ اصل در زمان محمدعلی شاه قاجار به تصویب می رسد. در تاریخ آذر ۱۳۰۴  ه.ش. با تغییر اصول ۳۶ تا ۳۸ انتقال قدرت از خاندان پهلوی هموار می شود. قانون اساسی چه در ایران و چه در عثمانی، اگرچه امید می آفرید، اما هرگز از استبداد هیأت حاکمه و تجاوز به حقوق حقه جلوگیری نکرد.

وارد آوردن نقد جدی و همه جانبه بر روشنفکری ناسیونالیستی غرب گرای عصر مشروطه که به عنوان متحد استراتژیک �سلطنت� در لایه های تئوریک فعالیت می کرد، موجب تزلزل آن قانون شد. در این نقد تمامی گروه های مذهبی اسلامی، گروه های چپ و متفکران متمایل به اندیشه های مدرنیستی سهیم بودند اما نقدی که عمومیت یافت و رابطه تنگاتنگی با مردم برقرار کرد، نقدی بود که از منظر رابطه سنجی انسان و دین، خواهان حضور بیشتر دین در عرصه حیات اجتماعی بود و مرزی برای گستره فعالیت های سیاسی یک فعال مذهبی قائل نبود.
فعالان جریان نواندیشان دینی مرکب از روحانیون، ادیبان و استادان دانشگاه گامی جلوتر نهادند و
به تبیین ارزش های سیاسی اجتماعی برگرفته از دین به عنوان بدیل ارزش های سلطنتی پرداختند و به اندازه زیادی موفق به تغییر نگاه ها شدند. این ارزش های سیاسی اجتماعی جدید برگرفته از تفکر دینی هنگامی به صورت تنها رقیب قدرتمند �سلطنت پهلوی� ظاهر شد که در سال ۴۸ توسط امام خمینی(ره) در قالب نظریه �حکومت اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه� تکمیل و تدوین شد و با اقدامات بعدی روشنفکران و روحانیون ایران به قدرتمند ترین �ایدئولوژی آلترناتیو� برای �دولت رانتیر نفتی اقتدارگرای سلطنت  پهلوی� تبدیل شد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی 
اواخر سال ۱۳۵۷ قبل از پیروزی انقلاب و به هنگام اقامت امام خمینی(ره) در پاریس اولین بارقه های تدوین قانون اساسی به ذهن امام(ره) و یارانش متبادر شد.
پیش نویس اولیه در همانجا تهیه شد و پس از آن در ایران توسط جمعیت ها و افراد مختلف مورد نقد و بررسی قرار گرفت. امام(ره) در ۱۵ بهمن ۵۷ در وظایف مرحوم بازرگان و دولت جدید، تشکیل مجلس مؤسسان منتخب مردم برای تصویب قانون اساسی جدید را هم عنوان کردند. پس از آغاز به کار دولت موقت با تصویب هیأت دولت شورای عالی طرح های انقلاب در تاریخ هشتم فروردین ۵۸ تأسیس و در اساسنامه مصوب این شورا یکی از وظایف آن تهیه طرح قانون اساسی بر مبنای ضوابط اسلامی و اصول آزادی دانسته شد. 
شرایط سیاسی خاص کشور در سال ،۵۸ آرایش موضع گیری گروه های سیاسی را در دو جبهه مخالف و موافق سامان می داد. برخی افراد و جریان ها، تسریع در تدوین قانون اساسی را که لازمه برگزاری نخستین انتخابات ریاست جمهوری و گذار از دولت موقت مهندس بازرگان بود، به منزله اقدامی انقلابی می دانستند که با جایگزینی یک دولت انقلابی، به عملکرد ضعیف دولت موقت که یکپارچگی کشور با تهدیدات جدی روبه رو ساخته بود، پایان می داد چرا که به این ترتیب قبل از آن که فعالیت گسترده احزاب و گروه ها موجب صدمه دیدن حضور مستقیم و گسترده مردم در عرصه فعالیت های سیاسی شود و پیش از آن که نگرانی ها پیرامون بیماری قلبی رهبر انقلاب جدی تر شود، مقدمات آن فراهم می شد تا نظام نوپای انقلابی با حمایت مردمی و توان رهبری انقلاب به سوی هدف یعنی �جمهوری اسلامی� راهبری شود.
در مقابل، اتئلافی از نیروهای چپ گرای رادیکال مسلح و گروه های تندرو حامی اقلیت های قومی و مذهبی در برخی استان های مرزی مثل سیستان و بلوچستان و کردستان شکل گرفت که از ابتدای طرح این پیشنهاد، با آن مخالفت کرد. اظهارنظرهایی پیرامون �نبود شرایط دموکراتیک در رقابت  انتخاباتی� از مهم ترین محورهای انتقادی مطرح شده بود.
این فضای تب آلود سرانجام با سخنان انتقادی برخی ملتهب تر شد و با تحریک نیروهای حزب خلق مسلمان و جمعی دیگر از گروه های تندرو چپ، فضای خشنی را به مدت دو هفته در برخی از شهرها به وجود آورد.
به هر حال پس از مدتی تصمیم به تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی گرفته شد. در آن زمان به جز چند گروه رادیکال، گروه ها و احزاب اصلی منتقد یعنی حزب توده، نهضت آزادی و ائتلاف گروه های پنج گانه  (منافقین) خلق جاما و با ارائه لیست در انتخابات شرکت کردند تا جایگاه خود نزد افکار عمومی را بسنجند. این انتخابات در ۱۲ مرداد ۵۸ برگزار شد و طی آن کاندیداهای حزب جمهوری حائز اکثریت آراء شدند. به عنوان مثال در تهران هر ده کاندیدای حزب جمهوری به مجلس راه یافتند.

پس از آن مجلس خبرگان در روز ۲۸ مرداد ۵۸ با حضور ۷۲ نماینده از سراسر ایران (از جمله ۴۲ مجتهد) و با قرائت پیام امام(ره) توسط هاشمی رفسنجانی کار خود را آغاز کردند. در جریان تصویب قانون اساسی رویکرد و اندیشه قانون گرایی در رهبران از جمله شهید بهشتی به خوبی مشهود بود.
در باب قانون اساسی و تصویب آن قال و مقال زیاد بود. عده ای با وجود قانون اساسی، مخالف بودند و عده ای هم با محتوای آن مشکل داشتند. شهید بهشتی در باب ضرورت وجود قانون اساسی به مخالفان چنین می گفت: �شما درست است که در راهپیمایی های میلیونی فریاد برمی آورید:� استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی� ولی این فریاد میلیونی ممکن است پس فردا، دو سال دیگر، سه سال دیگر که فاصله زمانی پیش می آید تعبیر نشود به این که از کجا معلوم اینها اکثریت بودند؟ حالا که ما متأسفانه[در]  جو دروغ و حاشا زندگی می کنیم و این جو را در همین ۳۰ سال اخیر ایران تجربه کرده ایم. خوب یادم می آید در جلسه ای که به همین منظور در مدرسه علوی تشکیل شد، عده ای از ما مصر بودیم حالا که همه دنیا فهمیده اند این ملت جمهوری اسلامی می خواهد دیگر رفراندوم چه معنایی دارد؟ تاریخ هم که ثبت می کند. 
درست! ولی اگر چند روز وقت صرف کنیم برای این فرزند برومند عزیز یک شناسنامه رسمی صادر می کنیم.� 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم
لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط

مقدمه ‌قانون اساسی
جمهوری اسلامی ایران مبین نهادهای فرهنگی‌،اجتماعی‌، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران بر اساس اصول و ضوابط ‌اسلامی است که انعکاس خواست قلبی امت اسلامی می‌باشد.ماهیت انقلاب عظیم اسلامی ایران و روند مبارزه مردم مسلمان از ابتدا تا پیروزی که در شعارهای قاطع و کوبنده همه قشرهای مردم‌تبلور می‌یافت این خواست اساسی را مشخص کرده و اکنون درطلیعه این پیروزی بزرگ‌، ملت ما با تمام وجود نیل به آن رامی‌طلبد.ویژگی بنیادی این انقلاب نسبت به دیگر نهضتهای ایران در سده‌اخیر، مکتبی و اسلامی‌بودن آن است‌. ملت مسلمان ایران پس از گذراز نهضت ضد استبدادی مشروطه و نهضت ضداستعماری ملی‌شدن‌نفت به این تجربه گرانبار دست یافت که علت اساسی و مشخص‌عدم موفقیت این نهضتها، مکتبی نبودن مبارزات بوده است‌. گرچه‌در نهضتهای اخیر خط فکری اسلامی و رهبری روحانیت مبارز سهم‌اصلی و اساسی را برعهده داشت ولی به دلیل دورشدن این مبارزات ‌از مواضع اصیل اسلامی‌، جنبشها به سرعت به رکود کشانده شد. از این‌جا وجدان بیدار ملت به رهبری مرجع عالی‌قدر تقلید حضرت‌آیت‌الله العظمی امام‌خمینی ضرورت پیگیری خط نهضت اصیل‌مکتبی و اسلامی را دریافت و این بار روحانیت مبارز کشور که‌همواره در صف مقدم نهضتهای مردمی بوده و نویسندگان و روشنفکران متعهد با رهبری ایشان تحرک نوینی یافت‌. (آغاز نهضت‌اخیر ملت ایران در سال هزار و سیصد و هشتاد و دو هجری قمری‌ برابر با هزار و سیصد و چهل و یک هجری شمسی می‌باشد . )

قانون اساسی
طلیعه نهضت
‌اعتراض درهم کوبنده امام‌خمینی به توطئه آمریکایی «انقلاب‌سفید»که گامی در جهت تثبیت پایه‌های حکومت استبداد و تحکیم‌وابستگیهای سیاسی‌، فرهنگی و اقتصادی ایران به امپریالیزم جهانی‌بود، عامل حرکت یکپارچه ملت گشت و متعاقب آن انقلاب عظیم وخونبار امت اسلامی در خرداد ماه 42 که در حقیقت نقطه آغازشکوفایی این قیام شکوهمند و گسترده بود، مرکزیت امام را به‌عنوان رهبری اسلامی تثبیت و مستحکم نمود و علی‌رغم تبعیدایشان از ایران در پی اعتراض به قانون ننگین کاپیتولاسیون‌(مصونیت مستشاران آمریکایی‌) پیوند مستحکم امت با امام‌همچنان‌استمرار یافت و ملت مسلمان و بویژه روشنفکران متعهد وروحانیت مبارز راه خود را در میان تبعید و زندان‌، شکنجه و اعدام‌ادامه دادند.در این میان قشر آگاه و مسوول جامعه در سنگر مسجد، حوزه‌های‌علمیه و دانشگاه به روشنگری پرداخت و با الهام از مکتب انقلابی وپربار اسلام تلاش پیگیر و ثمربخشی را دربالابردن سطح آگاهی وهوشیاری مبارزاتی و مکتبی ملت مسلمان آغاز کرد. رژیم استبدادکه سرکوبی نهضت اسلامی را با حمله دژخیمانه به فیضیه و دانشگاه‌و همه کانونهای پرخروش انقلاب آغاز نموده بود، به مذبوحانه‌ترین‌اقدامات ددمنشانه جهت رهایی از خشم انقلابی مردم‌، دست زد و دراین میان‌، جوخه‌های اعدام‌، شکنجه‌های قرون وسطایی و زندانهای‌درازمدت‌، بهایی بود که ملت مسلمان ما به نشانه عزم راسخ خود به‌ادامه مبارزه می‌پرداخت‌. خون صدها زن و مرد جوان و باایمان که‌سحرگاهان در میدانهای تیر، فریاد «الله اکبر» سر می‌دادند یا در میان‌کوچه و بازار هدف گلوله‌های دشمن قرار می‌گرفتند، انقلاب اسلامی‌ایران را تداوم بخشید، بیانیه‌ها و پیامهای پی در پی امام به‌مناسبتهای مختلف‌، آگاهی و عزم امت اسلامی را عمق و گسترش‌هر چه فزونتر داد.
حکومت اسلامی
‌طرح حکومت اسلامی بر پایه ولایت فقیه که در اوج خفقان و اختناق رژیم استبدادی از سوی امام‌خمینی ارائه شد، انگیزه‌مشخص و منسجم نوینی را در مردم مسلمان ایجاد نمود و راه اصیل‌مبارزه مکتبی اسلام را گشود که تلاش مبارزان مسلمان و متعهد رادر داخل و خارج کشور فشرده‌تر ساخت‌.در چنین خطی نهضت ادامه یافت تا سرانجام نارضایی‌ها و شدت‌خشم مردم بر اثر فشار و اختناق روزافزون در داخل و افشاگری وانعکاس مبارزه به وسیله روحانیت و دانشجویان مبارز در سطح‌جهانی‌، بنیانهای حاکمیت رژیم را بشدت متزلزل کرد و به ناچاررژیم و اربابانش مجبور به کاستن از فشار و اختناق و به اصطلاح‌بازکردن فضای سیاسی کشور شدند تا به گمان خویش دریچه‌اطمینانی به منظور پیشگیری از سقوط حتمی خود بگشایند اماملت برآشفته و آگاه و مصمم به رهبری قاطع و خلل‌ناپذیر امام‌، قیام‌پیروزمند و یکپارچه خود را به طور گسترده و سراسری آغاز نمود.
خشم ملت‌
انتشار نامه توهین‌آمیزی به ساحت مقدس روحانیت و بویژه‌امام‌خمینی در 17 دی 1356 از طرف رژیم حاکم این حرکت راسریعتر نمود و باعث انفجار خشم مردم در سراسر کشور شد و رژیم‌برای مهارکردن آتشفشان خشم مردم کوشید این قیام معترضانه را بابه خاک و خون کشیدن‌، خاموش کند اما این خود خون بیشتری دررگهای انقلاب جاری ساخت و تپشهای پی در پی انقلاب در هفتمهاو چهلمهای یادبود شهدای انقلاب‌، حیات و گرمی و جوشش‌یکپارچه و هر چه فزونتری به این نهضت در سراسر کشور بخشید ودر ادامه و استمرار حرکت مردم تمامی سازمانهای کشور با اعتصاب‌یکپارچه خود و شرکت در تظاهرات خیابانی در سقوط رژیم‌استبدادی مشارکت فعالانه جستند، همبستگی گسترده مردان و زنان‌از همه اقشار و جناحهای مذهبی و سیاسی در این مبارزه به طرزچشمگیری تعیین‌کننده بود و مخصوصا زنان به شکل بارزی درتمامی صحنه‌های این جهاد بزرگ حضور فعال و گسترده‌ای داشتند،صحنه‌هایی از آن نوع که مادری را با کودکی در آغوش‌، شتابان به‌سوی میدان نبرد و لوله‌های مسلسل نشان می‌داد، بیانگر سهم عمده‌و تعیین‌کننده این قشر بزرگ جامعه در مبارزه بود.
بهایی که ملت پرداخت
‌نهال انقلاب پس از یک سال و اندی مبارزه مستمر و پیگیر باباروری از خون بیش از شصت هزار شهید و صدهزار زخمی ومعلول و با برجای نهادن میلیاردها تومان خسارت مالی در میان‌فریادهای‌: «استقلال‌، آزادی‌، حکومت اسلامی‌» به ثمر نشست و این‌نهضت عظیم که با تکیه بر ایمان و وحدت و قاطعیت رهبری درمراحل حساس و هیجان‌آمیز نهضت و نیز فداکاری ملت به پیروزی‌رسید موفق به درهم کوبیدن تمام محاسبات و مناسبات و نهادهای ‌امپریالیستی گردید که در نوع خود سرفصل جدیدی بر انقلابات‌گسترده مردمی در جهان شد.21 و 22 بهمن سال یکهزار و سیصد و پنجاه و هفت روزهای‌فروریختن بنیاد شاهنشاهی شد و استبداد داخلی و سلطه خارجی‌متکی بر آن را درهم شکست و با این پیروزی بزرگ طلیعه حکومت‌اسلامی که خواست دیرینه مردم مسلمان است نوید پیروزی نهایی‌را داد.ملت ایران به طور یکپارچه و با شرکت مراجع تقلید و علمای اسلام‌و مقام رهبری در همه‌پرسی جمهوری اسلامی تصمیم نهایی وقاطع خود را بر ایجاد نظام نوین جمهوری اسلامی اعلام کرد و بااکثریت 2 /98% به نظام جمهوری اسلامی رأی مثبت داد.اکنون قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به عنوان بیانگر نهادها و مناسبات سیاسی‌، اجتماعی‌، فرهنگی و اقتصادی جامعه بایدراهگشای تحکیم پایه‌های حکومت اسلامی و ارائه‌ دهنده طرح نوین‌نظام حکومتی بر ویرانه‌های نظام طاغوتی قبلی گردد.
شیوه حکومت در اسلام‌
حکومت از دیدگاه اسلام‌، برخاسته از موضع طبقاتی و سلطه‌گری‌فردی یا گروهی نیست بلکه تبلور آرمان سیاسی ملتی همکیش وهمفکر است که به خود سازمان می‌دهد تا در روند تحول فکری وعقیدتی راه خود را به سوی هدف نهایی (حرکت به سوی الله)بگشاید. ملت ما در جریان تکامل انقلابی خود از غبارها وزنگارهای طاغوتی زدوده شد و از آمیزه‌های فکری بیگانه خود راپاک نمود و به مواضع فکری و جهان‌بینی اصیل اسلامی بازگشت واکنون بر آن است که با موازین اسلامی جامعه نمونه (اسوه‌) خود را بنا کند. بر چنین پایه‌ای‌، رسالت قانون اساسی این است که‌زمینه‌های اعتقادی نهضت را عینیت بخشد و شرایطی را به وجودآورد که در آن انسان با ارزشهای والا و جهان شمول اسلامی پرورش‌یابد.قانون اساسی باتوجه به محتوای اسلامی انقلاب ایران که حرکتی‌برای پیروزی تمامی مستضعفین بر مستکبرین بود، زمینه تداوم این‌انقلاب را در داخل و خارج کشور فراهم می‌کند بویژه در گسترش‌روابط بین‌المللی‌، با دیگر جنبشهای اسلامی و مردمی می‌کوشد تاراه تشکیل امت واحد جهانی را هموار کند (ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون) و استمرار به مبارزه در نجات ملل محروم وتحت ستم در تمامی جهان قوام یابد.باتوجه به ماهیت این نهضت بزرگ‌، قانون اساسی تضمینگر نفی‌هرگونه استبداد فکری و اجتماعی و انحصار اقتصادی می‌باشد و درخط گسستن از سیستم استبدادی‌، و سپردن سرنوشت مردم به دست‌خودشان تلاش می‌کند. (و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم).در ایجاد نهادها و بنیادهای سیاسی که خود پایه تشکیل جامعه است‌براساس تلقی مکتبی‌، صالحان عهده‌دار حکومت و اداره مملکت‌می‌گردند (ان الارض یرثها عبادی الصالحون) و قانونگذاری که مبین‌ضابطه‌های مدیریت اجتماعی است بر مدار قرآن و سنت‌، جریان‌می‌یابد. بنابراین نظارت دقیق و جدی از ناحیه اسلام‌شناسان عادل‌و پرهیزکار و متعهد (فقهای عادل‌) امری محتوم و ضروری است وچون هدف از حکومت‌، رشددادن انسان در حرکت به سوی ‌نظام‌الهی است (و الی الله مصیر) تا زمینه بروز و شکوفایی‌استعدادها به منظور تجلی ابعاد خداگونگی انسان فراهم آید (تخلقوا باخلاق الله) و این جز در گرو مشارکت فعال و گسترده تمامی عناصر اجتماع در روند تحول جامعه نمی‌تواند باشد.باتوجه به این جهت‌، قانون اساسی زمینه چنین مشارکتی را در تمام‌مراحل تصمیم‌گیریهای سیاسی و سرنوشت‌ساز برای همه افراداجتماع فراهم می‌سازد تا در مسیر تکامل انسان هر فردی خوددست‌اندرکار و مسوول رشد و ارتقاء و رهبری گردد که این همان‌تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهد بود. (و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین)
ولایت فقیه
عادل‌براساس ولایت امر و امامت مستمر، قانون اساسی زمینه تحقق‌رهبری فقیه جامع‌الشرایطی را که از طرف مردم به عنوان رهبرشناخته می‌شود (مجاری الامور بید العلماء بالله الامناء علی حلاله و حرامه) آماده می‌کند تا ضامن عدم انحراف سازمانهای مختلف ازوظایف اصیل‌اسلامی خود باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۹ ، ۱۳:۲۴
فاصله گلناری

بسیج چیست و بسیجی کیست ؟ 

بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامی است که پیروانش برگلدسته های رفیع آن شهادت ورشادت سرداده اند. امام خمینی (ره )

پس ازگذشت چند ماه از پیروزی انقلاب اسلامی و تولد سپاه و کمیته ها،ارتش جمهوری اسلامی،حضرت امام((ره)) با دوراندیشی خاص خود ضرورت آموزش و سازماندهی عمومی همه مردم در قالب ارتش بیست میلیونی را برای مقابله با تهدیدات و تجاوزات دشمنان انقلاب اسلامی مطرح کردند و در آذرماه 1358فرمان تشکیل ارتش بیست میلیونی (بسیج مستضعفان ) را صادر فرمودند،دردی ماه 1359واحدبسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جایگزین آن سازمان شد .

بسیج باحدود30 سال سابقه ی درخشان و حضور در همه ی عرصه ها گره گشای بسیاری از مشکلات عمده کشور بوده است .حضور حماسی بسیجیان در طول هشت سال دفاع مقدس برگ زرینی است در کارنامه این نهاد انقلابی و مردمی که در تاریخ ایران بی سابقه بوده است .

مقام معظم رهبری حضرت آیت ا...خامنه ای بسیج را چنین توصیف کرده اند : 

بسیج عبارتست از مجموعه ای که درآن پاکترین انسانها، فداکارترین وآماده به کارترین جوانان کشور در راه اهداف متعالی این ملت و برای به کمال و به خوشبختی رساندن این مردم جمع شده اند و بسیج یعنی حضور ناشی از ایمان و اخلاص و انگیزه دینی و ایمان صادقانه در هر میدانی که کارآرایی و توانایی حضور درآن میدان را داراست،این معنای بسیج است در قرآن کریم در آیات متعددی به ضرورت بسیج و آمادگی مسلمانان برای مبارزه با دشمنان اشاره شده است ازجمله :

ای کسانی که ایمان آورده اید سلاح جنگ برگیرید و آنگاه دسته دسته و یا همه به یکبار متفق برای جهاد بیرون روید .

  شما(ای مومنان) در مقام مبارزه با آن کافران خود را مهیا کنید و تا آن حد که بتوانید از آذوقه و تسهیلات و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید دشمنان خدا و دشمنان خودتان فراهم سازید .

و اما بسیجی کیست ؟

هر بسیجی ابتدا باید فرهنگ بسیجی داشته باشد.فرهنگ بسیجی فرهنگ معنویت است،فرهنگ شجاعت است،فرهنگ غیرت است،فرهنگ استقلال و آزادگی است ،فرهنگ اسیر خواست های حقیر نشدن است،خواستهای زندگی برای همه مهم است،اما آنچه مهمتراست آرمان هاست،ارزش هاست،هدف است،آنها را باید مقدم داشت.بسیجی ایمان به خدا دارد.در مقابل او خاضع و خاشع است .کارها را برای رضای خدا انجام می دهد و رفتارهایش رنگ خدایی دارد.ایمان به خدا مهمترین ویژگی بسیجی است و اگر این ویژگی بسیجی نباشد ایثار و از خودگذشتگی او مفهومی ندارد .

بسیجی تقوی الهی دارد یعنی خویشتن داری او از انجام گناه و مبادرت به انجام واجبات است. بسیجی ایثار و از خودگذشتگی دارد،برآورده ساختن نیازهای جامعه و سایر افراد را برخواست خود ترجیح میدهد.او شجاعت و دلاوری دارد،حضور همه جانبه اش در صحنه های دشوار و سخت مبارزه با دشمنان و قرارگرفتن در برابر تهدیدهای همه جانبه آنان ویژگی بارز یک بسیجی است. سازمان بسیج تحت امر فرماندهی کل قوا و ولی فقیه است.و بسیجی نیز خود را تابع محض ولی فقیه میداند و حرکت خود را در عرصه هایاجتماعی،سیاسی،فرهنگی،نظامی بر محوریت رهنمودهای صبر و بردباری ،ساده زیستی،تواضع،شهادت طلبی،دشمن ستیزی،خوش اخلاقی،برخورداری از دانش و تخصص پویایی و نوآوری،غیرت دینی از دیگر ویژگیهای بسیجی است .

و خلاصه اینکه: بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکیل آن را همه مجاهدان بسیجی از اولین تا آخرین امضاء نموده اند .

بسیج

تنظیم : سیفی - فرهنگ پایداری تبیان

 

 

تشکیل بسیج مستضعفین به فرمان امام خمینی (ره) و روز بسیج

 

 

به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و قطع دست استکبار جهانی و منافع آنها در ایران، توطئه‌ها و فتنه‌های شیاطین علیه ایران روز به روز گسترش یافت. در چنین شرایطی امام خمینی در پنجم آذر 1358، فرمان تشکیل بسیج را صادر کردند و فرمودند: مملکتی که 20 میلیون جوان دارد، باید بیست میلیون ارتش داشته باشد. هنوز یک سال از صدور فرمان امام نگذشته بود که رژیم بعث عراق با هدف براندازی نظام نوپای اسلامی و با حمایت استکبار جهانی، علیه ایران دست به حمله همه جانبه زد. در چنین شرایطی بود که جوانان سلحشور، به اشاره امام به صورت خودجوش و تحت تشکل‌های بسیجی به جبهه‌ها شتافتند و در طول هشت سال دفاع مقدس، با تقدیم خون خود، نهال نوپای انقلاب اسلامی را آبیاری کردند و حماسه‌ها و رشادت‌های بی‌سابقه‌ای آفریدند. اینگونه بود که بسیج در تاریخ انقلاب اسلامی نه به عنوان یک نهاد نظامی صرف، بلکه به عنوان یک مکتب فرهنگی و ارزشی و کلمه طیبه‌ای که در بین همه اقشار ملت ایران ریشه دوانیده است، مطرح می‌شود. مقام معظم رهبری در مورد بسیج فرموده‌اند: «... اگر بخواهیم بسیج را در یک تعریف کوتاه معرفی کنیم باید بگوییم: بسیج عبارت است از مجموعه‌ای که در آن پاکترین انسان‌ها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور، در راه اهداف عالی این ملت و برای کمال رساندن و به خوشبختی رساندن این کشور جمع شده‌اند ... بسیج عبارت است از تشکیلاتی که در آن افراد متفرق و تنها، به یک مجموعه عظیم و منسجم، به یک مجموعه آگاه، متعهد، بصیر و بینا به مسائل کشور و به نیاز ملت، تبدیل می‌شوند. مجموعه‌ای که دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار و خاطر جمع می‌کند؛ در حقیقت همه انسان‌های مؤمن، آگاه، بصیر، عاشق ، متعهد و علاقه‌مند و آگاه به کار، در هر میدانی از میدان‌ها هستند که برای ملت مفید است، جزء بسیج‌اند؛ لذا بسیج یک نام مقدس است. »

 

بسیج

 

کد رخد
درپی صدورفرمان حضرت امام خمینی(ره) در 5 آذرماه سال 1359 مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی، بسیج مستضعفان تشکیل شد. شکل گیری و رشد بسیج مستضعفان حرکتی مثبت و ضروری درجهت پاسخگویی به نیاز انقلاب اسلامی بشمار می رود. بسیج این حقیقت را به اثبات رساند که می توان اساس و پایه امورسیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی انقلاب را با معیارو میزان بسیج سنجید. این تشکیلات مردمی ملی 8 سال دفاع مقدس قابلیتهای عظیم مردم مسلمان و مقاوم ایران را اثبات کرد و با خلق حماسه های جاودان توانمندی انقلاب اسلامی را به ظهوررساند.


 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۹ ، ۱۳:۲۰
فاصله گلناری

 

فروش یا عرضه‌ی کالا‌ها و خدمات هر کشور را به کشورهای دیگر، در ازای دریافت کالاها، خدمات، ارز، طلا، تسویه‌ی بدهی‌ها و یا به منظور کمک بلاعوض، صادرات گویند.
صادرات ایران در دوره‌ی قاجار و پهلوی، از رشد کم و نامناسبی برخوردار بود؛ مهم‌ترین عامل کندی رشد اقتصاد ایران را، می‌توان در نوع رابطه‌ی استعماری کشورهای استعمارگر با ایران جست که از همان آغاز، این رابطه با قطع پیوند میان کشاورزی، تولید معدنی و صنایع دستی کشور و سپس نابودی صنایع دستی و تبدیل کشور به تولید کننده‌ی مواد کشاورزی و نفت همراه بود. 
پیش از تسلط استعمار روس و انگلیس بر اقتصاد ایران، تجارت خارجی ایران بیش‌تر با کشورهای آسیائی انجام می‌شد و صادرات کشور طیف وسیعی ازکالاهای کشاورزی و صنعتی (صنایع دستی) را در بر می‌گرفت. اما با شکست نظامی ایران از روسیه و تحمیل قراردادهای تجاری همراه با اعطای امتیاز به روسیه و انگلیس و تغییر در طرف‌های تجاری ایران - که بیش‌تر کشورهای اروپائی و عمدتاً روسیه و انگلیس شدند - مرحله‌ای جدید آغاز شد که نشان از پیامدهای ناخوشایند بر اقتصاد ایران داشت. از طرف دیگر، این روند در دوره‌ی پهلوی و سال‌های پس از جنگ جهانی، ادامه یافت. در دوره‌ی پهلوی اول، آلمان و پس از جنگ، آمریکا به صورت مهم‌ترین طرف‌های تجاری ایران درآمدند و رشد وابستگی در اقتصاد ایران در دهه‌ی 40 تشدید شد و در هفت سال اول دهه‌ی 50، به اوج خود رسید. 
از این‌رو، اگر ایران در گذشته و قبل از آغاز رابطه با دولت‌های استعماری با تولید و ساخت متنوع محصولات اقتصادی در مبادلات بازرگانی خارجی به صورت فعال شرکت می‌داشت و از مزایای آن بهره‌مند می‌شد، رفته رفته با تحمیل رشد ناموزون و تحمیل تقسیم بین‌المللی کار، اقتصاد کشاورزی ایران که - به صدور محصولات کشاورزی وابسته بود - به صدور نفت وابسته شد. از طرفی، اگر ابتدا میزان واردات ناچیز می‌بود و کل اقتصاد کشور را تحت تأثیر قرار نمی‌داد، در مقطع بعدی با جاافتادن تقسیم بین‌المللی‌کار، نوع واردات و کشورهای صادر کننده‌ی کالا به ایران، به عامل تعیین کننده‌ای در حرکت اقتصادی ایران تبدیل شد.
بنابراین، بر بستر چنین زمینه‌ای بود که ایران سه دوره‌ی صنعتی‌شدن را در سال‌های پیش از 1300، 1300-1320 و 1347-1357 پشت سر گذاشت. تحولات یادشده، نه تنها تغییری در اقتصاد تک‌محصولی کشور به وجود نیاورد بلکه به تغییر نوع محصول و تشدید آن انجامید و اقتصاد تک‌محصولی کشاورزی، به اقتصاد تک‌محصولی نفت تبدیل شد. از طرف دیگر، صادرات کالا - که وجه دیگری از بازرگانی خارجی است و بر خلاف واردات، بیانگر امکانات تولید کشور یا به دیگر سخن، امکانات واحد‌های تولیدی، اعم از صنعتی، کشاورزی و معدنی در رفع نیازهای بین المللی و فراهم آوردن ارز لازم برای تأمین واردات است - پیشرفت چندانی نکرد


بیست و نهم مهرماه � روز ملی صادرات شناخته و معرفی شده است. تعیین یک روز از روزهای سال برای �صادرات� ضمن ترویج فرهنگ صادرات در میان توده مردم، تقدیر از سربازان و ایثارگران جبهه اقتصادی، فرصتی برای تبادل افکار، شناخت گیرها و تنگناها و بررسی راهکارهایی برای رسیدن به هدف والای �جهش صادرات � می‌باشد 

ضمن ارج نهادن به تلاش‌های بازرگانانی که در کار صادرات اهتمام می‌ورزند و ماحصل تلاش خود و کارکنانشان را به بازارهای جهانی عرضه داشته و سهم جمهوری اسلامی ایران را در عرصه رقابت اقتصادی افزایش می‌دهند، � روز ملی صادرات � را می‌بایست فرصت ارزشمندی تلقی کرد که مباحث مربوط به صادرات بار دیگر مورد توجه مسؤولان و دست‌اندرکاران امر قرار گیرد.

روز ملی صادراتمی‌بایست سمبلی برای ارج نهادن به تلاش‌های انجام شده از سوی صادرکنندگان برای نفوذ و حضور در بازارهای جهانی و زمینه‌ای برای گفت‌وگوی رودررو باشد. در غیر این صورت جامعه از تعقل‌گرایی دور می‌ماند و فقط در عرصه تقدیرگرایی باقی خواهد ماند و تغییر و تحول که لازمه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور است، هرگز به وقوع نخواهد پیوست.

در همین حال، توجه به یک نکته دیگر در عرصه مدیریتی کشور ضروری است و آن سه مرحله برنامه است. یعنی برنامه‌ریزی، اجرا و نظارت. مرحله برنامه‌ریزی بدون تشکیل و فعال شدن ستادهای برخورد عقاید و فکرسازی، نمی‌تواند کارآیی و قابلیت اجرا داشته باشد. زیرا همواره شرکت‌ها، مؤسسات و سازمان‌ها با دو عامل درونی و بیرونی تاثیرگذار روبه‌رو می‌باشند. عوامل درونی یا درون‌سیستمی چنانچه برنامه‌های خود را بدون بررسی و تجزیه و تحلیل منطقی از عوامل بیرونی انجام دهد، به موفقیت دست نخواهد یافت.در مرحله اجرا، بسیج تمامی امکانات و بهره‌وری بهینه از آنها ضروری است و در همین حال نظارت در حین اجرا  وپس از اجرا می‌تواند شناسایی دقیق موانع و مشکلات و راهکاریابی برای مقابله با آنها را تسهیل نماید.

باید به این نکته توجه داشت که اگر �توسعه پایدار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی� هدف اصلی آحاد مردم و مسؤولان کشور است که می‌تواند رشد و تعالی جامعه، رفاه عمومی و امنیت خاطر همگان را تامین کند، باید به این فرهنگ و باور عمومی در تمام آحاد مردم رخنه کند که برای دستیابی به این هدف ارزشمند و تعالی‌بخش، همه باید فکر کنند و ایده‌ها و افکار خود را بروز دهند تا از برخورد عقاید، امکان دستیابی به ایده‌های برتر و متحول فراهم شود.

توسعه پایدار، آرمانی ارزشمند برای تمام ملت‌ها با هر نوع تفکر و جهان‌بینی است و دین مقدس اسلام نیز همواره بر آن تاکید دارد. اگر مسلمان واقعی هستیم، باید بپذیریم که �تفکر، عبادت است�. دانشجویی و دانش‌خواهی وظیفه هر مسلمان است و شایسته‌سالاری پیام عاشورای حسینی است.

مبانی فکری در اسلام برای ایجاد تحول دوجانبه به مراتب از دیگر ادیان وسیع‌تر و جامع‌تر است. آیه شریفه قرآن کریم است که خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد، مگر آنکه خود اقدام به تغییر نمایند. لذا برای دستیابی به آرمان‌های مقدس نظام جمهوری اسلامی، شناخت دقیق دین و برداشت صحیح از آیات و روایات می‌تواند زمینه فکری مناسبی را در جامعه ایجاد کند که از برخورد عقاید و فکرسازی، راه‌حل مشکلات و تنگناها به سهولت پیدا خواهد شد.

روز ملی صادرات� تنها دستمایه‌ای برای تفکر در این زمینه، برخورد عقاید و فکرسازی برای رسیدن به جهش صادراتی است. از این رو لازم است که در ایجاد و تقویت تشکل‌های صادراتی، گفت‌وگوی بی‌پرده و صحیح و یافتن افکار متعالی‌تر برای سرعت بخشیدن به حرکت صادرات، تلاش مضاعفی از سوی مسؤولان کشور و نیز دست‌اندرکاران صادرات صورت پذیرد تا با مشارکت، همفکری و همدلی راهکارهای منطقی و قابل اجرا شناسایی شود. آنگاه می‌توان به برنامه‌ریزی‌ها،‌ اجرای شایسته برنامه‌ها و دستیابی به اهداف امیدوار بود.

 

«روز ملی صادرات» تنها دستمایه ای برای تفکر در این زمینه، برخورد عقاید و فکرسازی برای رسیدن به جهش صادراتی است. از این رو لازم است که در ایجاد و تقویت تشکل های صادراتی، گفت وگوی بی پرده و صحیح و یافتن افکار متعالی تر برای سرعت بخشیدن به حرکت صادرات، تلاش مضاعفی از سوی مسؤولان کشور و نیز دست اندرکاران صادرات صورت پذیرد تا با مشارکت، همفکری و همدلی راهکارهای منطقی و قابل اجرا شناسایی شود. آنگاه می توان به برنامه ریزی ها، اجرای شایسته برنامه ها و دستیابی به اهداف امیدوار بود.
بیست و نهم مهرماه « روز ملی صادرات» شناخته و معرفی شده است. تعیین یک روز از روزهای سال برای «صادرات» ضمن ترویج فرهنگ صادرات در میان توده مردم، تقدیر از سربازان و ایثارگران جبهه اقتصادی، فرصتی برای تبادل افکار، شناخت گیرها و تنگناها و بررسی راهکارهایی برای رسیدن به هدف والای «جهش صادرات » می باشد.

معاون وزیر صمت و ریاست کل سازمان توسعه تجارت ایران، صادرکنندگان نمونه را خط‌‌شکنان جنگ تحریمی توصیف کرد و گفت: مراسم تجلیل از صادرکنندگان نمونه، روز دوشنبه 11 آذرماه و با مشارکت فعال بخش خصوصی برگزار می‌شود.

به گزارش روابط‌عمومی سازمان توسعه تجارت ایران، حمید زادبوم، اظهار داشت: روز ملی صادرات روزی بزرگ و با اهمیت برای تقدیر از تلاشگران عرصه صادرات است که با حضور مقامات ارشد کشوری و در راستای فرهنگ‌سازی برای صادرات برگزار می‌شود.

وی افزود: امسال، سالی سخت و همراه با فشارهای تحریم بود اما هدف صادرکنندگان توسعه ی تجارت خارجی، توسعه ی اقتصادی و در نهایت تأمین رفاه مردم کشور بوده و این تلاش شایسته ی تقدیر است.

گفتنی است، مراسم روز ملی صادرات، روز دوشنبه 11 آدرماه سال جاری 

 

صادرات امروزه به عنوان بخش مهمی ازاقتصاد جوامع ، روند روبه رشدی را درکشورهای توسعه یافته ازآن خود کرده است . میزان تولید ناخالص ملی امروزه دیگروابستگی مستقیمی به میزان صادرات آن کشور دارد لذا هرچه میزان صادرات یک کشوربیشتروهمچنین نحوه ارتباط آن با کشورهای دیگرروبه گسترش وتعامل قرارگیرد بی شک میزان توسعه یافتگی کشور نیز مورد بررسی قرار می گیرد . در جمهوری اسلامی ایران نیز سالهاست که بر صادرات غیر نفتی تاکید می شود . به گفته بر خی کارشناسان وابستگی شدید تولید داخل و صادرات به درآمد نفت و تزلزلی که در سالیان گذشته در قیمت نفت وجود داشته ، روی آوری اقتصاد کشور را به سوی صادرات غیر نفتی اجتناب ناپذیر کرده است. البته در سالهای اخیر در آمدهای ارزی حاصل از صادرات غیر نفتی کشور به طور معتنابهی افزایش یافته است .

 

از سال 1376  بیست و نهم مهر ماه با تصویب شورای فرهنگ عمومی کشور، به عنوان روز ملی صادرات تعیین گردید تا بیانگر عزم و اراده ملی در مجموعه دولت و مردم برای توسعه صادرات غیر نفتی و درنتیجه توسعه اقتصادی کشور باشد.

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۹ ، ۱۳:۱۱
فاصله گلناری

روز تجلیل از اسرا و مفقودان


پدید آورنده : ملیحه آقاجانی ، 
 

یک شنبه

30 دی 1386

11 محرم 1429

20 .Jan .2008

اشاره

انقلاب اسلامی، دستاورد مبارزه مردمی است که از جان، مال و زندگی شان گذشتند. هشت سال دفاع مقدس، سند گران بهای این فداکاری ها و از جان گذشتگی هاست. سبک بالان عاشق بی شماری، سوار بر توسن شرف و عزت به معراج خون تاختند و در همان حال، سینه هایی نیز در قفس تنگ بازداشت گاه های عراق تپیدند. آنها بهترین سالیان عمر خود را آنجا گذراندند تا ندای حق و حقانیت نواخته شود و نام ایران در اوج درخشش بماند. اسیران ایرانی، با پیروی از کاروان اسیران عاشورا، در اسارت آزادگی آفریدند و دشمن ریاکار را رسوا ساختند. به احترام اسیران جنگی و مفقودان آن، روز یازده محرم هر سال را که هم زمان با مصیبت دردناک اسارت اهل بیت پیامبر است، «روز تجلیل از اسرا و مفقودان» نام گذاری کرده اند. بزرگ و پاینده باد نام اسیران آزاده و شهیدان گم نام بی قرار که نشان آنها در بی نشانی شان است.

این همه یوسف

پس از فروپاشی رژیم بعثی عراق و اطمینان از نبود اسیر ایرانی در آن کشور، در آذرماه 1382، مصوّبه ای در بنیاد شهید انقلاب اسلامی تصویب شد که بر اساس آن، باقی مانده مفقودان دفاع مقدس، شهید اعلام گردید و نام آنان با عنوان شهدای جاویدالاثر ثبت شد. ستاد تفحص شهدای کشور هم تعداد شهدای مفقود را هفت هزار شهید عنوان می کند که هنوز با وجود جست وجوهای فراوان، نشانی از آنان یافت نشده است. معلوم نیست کدامین خاک میزبان جسم پاکشان گشته و آنان از کدام شکاف و خاکریز و کانال، به لقای خداوند رسیدند و بر سر خوان نعمتش روزی می خورند. آنها جاویدند و عطر پیراهنشان هیچ گاه از کنعان سرزمینمان خارج نخواهد شد. دشت های جنوب، همواره مهمان لاله های سرخی است که از سرخی خونشان جان گرفته اند. لاله های سرخ، نماد دست خونین شهیدان هستند که ما را به بیعت فرامی خوانند و ما را سوگند می دهند تا راهشان را بپوییم و از ثمره خونشان پاسداری کنیم. سلام خدا بر آنان و بر مزار بی نشانشان باد!

آزادگان در بند

بریده باد دست یزیدیان که عصر روز عاشورا، پرونده جنایت خود را تکمیل کردند و در نهایت پستی، کاروانی جملگی از تبار آزادگی را به اسارت گرفتند. خدای بزرگ چه زود انتقام گرفت و شکست آنان را به دست همین کاروان رقم زد. آن گاه که سالار کاروان، زینب علیهاالسلام ، پیام رسان نهضت بزرگ حسینی شد و امام ساجدان با سخنان آتشین خود، چهره پلید یزید را آشکار ساخت و کاخ سلطنتش را به لرزه درآورد و عمق ستم دشمنان دنیادوست شهوت پرست را آشکار ساخت. آنان که در اسارت، پرچم دار عزت و بزرگی اسلام و مایه خفت و خواری دشمنان دین خدا بودند، الگویی شدند برای سربازان مکتب عاشورا در طول تاریخ؛ چنان که اسیران ایرانی با اقتدا به ایشان، رنج و شکنجه اسارت را تحمل کردند و مایه افتخار اسلام و ایران شدند.

گم نامان خوش نام

نامش شهید است. شهرتش، گم نام؛ فرزند روح الله. روی سنگ قبرش این گونه نوشته اند. گاه گاهی به شهر و دیار ما می آید با چند تکه استخوان. زنگ بیداری را با آمدنش به صدا درمی آورد تا در رخوت زندگی دنیا خوابمان نبرد و گم نشویم در تاریکی ظواهر دنیا. می آیند و حسرت جان کاهی را در دلمان زنده می کنند. چه رها و سبک بال رفتند و ما جا مانده ایم و چه زیبا ماندگار شدند و ما چه فراموش می شویم. تمام وصله های دنیا را از خودشان باز کردند، حتی اسمش را. نام ها را واگذاشتند برای آنها که دل به آنها می بندند، برایش قد خم می کنند و نوکر آنهایند. مباد که این گونه باشیم و آخرت مان را به زندگی دنیا بفروشیم و از مشتی استخوان بی پلاک، درس رهایی و عشق نیاموزیم. در حیرتم چگونه آنها گم نامند، در حالی که نامی به وسعت غیرت و مردانگی دارند. گم نامی آنها از ماست که نتوانستیم و نخواستیم آنها را بشناسیم و خود را به غریبگی زدیم. پرداختن به هوس های دنیا، نگذاشت شمعی در وجودمان روشن بماند تا وسعت وجود آنها را ببینیم و وسعت نام نامحدود آنها را درک کنیم. پس ای خدای مهربان! به ما اراده ای ببخش تا حجاب های وجودمان را پس زنیم و رهرو راست کردار آنها باشیم.

گل گم گشته

خورشید گواه است آن روز که چکمه هایش را با لبخند بست، مادر با قرآن و ظرف آب بدرقه اش کرد و نشست به امید برگشتش. سال ها از آن روز می گذرد. نگاه مادر دل شکسته، هنوز به در است و قلبش با هر صدای زنگ در تُند تُند می زند. باید صورت خسته اش را دیده باشی تا بفهمی. باید گریه های شبانه اش را شنیده باشی تا حس کنی. باید حسرت نگاه پدرش را دیده باشی تا بدانی. دست هایش پینه دار، چشم هایش کم سو، پاهایش بی نا و محاسنش سفید شدند و او هر روز بغضش را فرو می خورد و هر شب با بوسیدن عکس زیر بالش، می خوابد. این روزها، دخترش روی صندلی کنار سفره نشسته بود و عاقد سویی دیگر منتظر یک جواب، و عروسی که منتظر اجازه بابا بود. خواست گل بچیند، ولی گلش گم شده بود؛ او که رؤیای دخترانه اش از یک نامه یا خبر یا عطر چفیه پدر بیشتر نبود.

اسرا و حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی

لحظه های اسارت، لحظه های اثبات حقانیت جمهوری اسلامی و دفاع از استقلال و آزادی سرزمینی بود که با سال ها مبارزه و با خون هزاران لاله عاشق به ثمر نشست. فریاد خاموش غیورمردانی که با دژخیمان فرومایه به رویارویی پرداختند و از سرزمین اسلامی مان دفاع کردند. آنان پس از نبردی جانانه و دلاورمردانه، بر مصیبت های اسارت صبر کردند و با تحمل ضربات کینه و خشم دشمن، مایه ماندگاری و پایداری جمهوری اسلامی شدند. صبر و استقامت اسیران ایرانی، گواه شکوه و صلابت انقلاب نوپایی بود که برای والایی کلمه الله، در برابر دنیای دشمن ایستاد. شکنجه و درد و غم اسارت، بر ایمان راسخ آنها به انقلاب و ارزش ها افزود و اسارت گاه ها را به دانشگاه های تربیت انسان های مجاهد و آزاده تبدیل کرد. سال های اسارت، سال های وفاداری به ولایت و نماد سرسپردگی و عشق به خمینی بود. پای مردی اسرا در اسارت، بار دیگر نشانه پیروزی ایمان بر فکر و خون و اسارت بر شمشیر و قدرت بود.

اسیر

عظمت این روز در کلام رهبری

مقام معظم رهبری درباره عظمت یازدهمین روز محرم و اهمیت مناسبت تقویمی روز اسرا و مفقودان می فرماید:

یقینا یکی از مناسبت های مهم جمهوری اسلامی که بسیار هم دارای تناسب است، همین روز اسرا و مفقودین است که با خاطره تاریخی آن مناسبت دارد. همه می دانید که در روز یازدهم محرم، یکی از عظیم ترین فاجعه های تاریخ اسلام به وقوع پیوست. اسارتی اتفاق افتاد که نظیر آن را دیگر ملت و تاریخ اسلام ندید و به آن عظمت هم نخواهد دید. کسانی اسیر شدند که از خاندان وحی و نبوت و عزیزترین و شریف ترین انسان های تاریخ اسلام بودند. زنانی در هیئت اسارت در کوچه و بازارها گردانده شدند که شأن و شرف آنها در جامعه اسلامی آن روز نظیر نداشت. کسانی این عزیزان را به اسارت گرفتند که از اسلام بویی نبرده بودند و با اسلام رابطه ای نداشتند و خبیث ترین و پلیدترین انسان های زمان خود بودند. در روز یازدهم محرم، خاندان پیامبر و علی علیهماالسلام اسیر شدند و این خاطره، به عنوان یکی از تلخ ترین خاطره ها، برای ما تا امروز مانده است و خواهد ماند.

جاودانگی نام اسرا در کلام رهبری

مقام معظم رهبری در تجلیل مقام اسیران جنگ تحمیلی می فرماید:

اسرای ما از آن کسانی هستند که نامشان در تاریخ انقلاب و ایران جاودانه خواهد ماند... . اینکه اسلام می فرماید: «وَ لِلّهِ الْعِزَّةُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُوءْمِنینَ» یک وجه از عزت مؤمنین همین است. مؤمن در سخت ترین شرایط هم احساس می کند عزیز است و احساس ذلت نمی کند و خودش را نسبت به دشمن، خوار احساس نمی کند؛ چون اقتدار معنوی و درونی خودش را حفظ کرده است و از دست نداده است. عزیزان ما که در بند هستند، این اتکای به نفس و عزت نفس و قدرت درونی و داخلی را حفظ کردند و توانستند در همه شرایط، آن عزت و استحکام درونی و شخصیت و هویت مسلمانی خودشان را حفظ کنند و دشمن از اینکه بتواند آنها را ذلیل کند و درهم شکند و خردشان کند، ناتوان و عاجز شده است. ... رزمندگان عزیز فقط در میدان جنگ نبود که مثل شیر شجاعت نشان می دادند، بلکه در اسارت گاه هم همان شیران شجاع و قوی باقی ماندند.

سرو سرفراز

پس از عمری غریبی، بی نشانی خدا می خواست در غربت نمانی
از آن سرو سرافراز تو هرچند پلاکی بازگشت و استخوانی

پابوس امام عشق

پریدیم و به نام عشق رفتیم از اینجا تا مقام عشق رفتیم
شبی همراه با یک ترکش سرخ      
 

روز تجلیل از اسرا و مفقودان

انقلاب اسلامی، دستاورد مبارزه مردمی است که از جان، مال و زندگی شان گذشتند. هشت سال دفاع مقدس، سند گرانبهای این فداکاری ها و از جان گذشتگی هاست. سبک بالان عاشق بی شماری، سوار بر توسن شرف و عزت به معراج خون تاختند و در همان حال، سینه هایی نیز در قفس تنگ بازداشتگاه های عراق تپیدند. آن ها بهترین سالیان عمر خود را آن جا گذراندند تا ندای حق و حقانیت نواخته شود و نام ایران در اوج درخشش بماند. اسیران ایرانی، با پیروی از کاروان اسیران عاشورا، در اسارت آزادگی آفریدند و دشمن ریاکار را رسوا ساختند. به احترام اسیران جنگی و مفقودان آن، روز یازده محرم هر سال را که هم زمان با مصیبت دردناک اسارت اهل بیت پیامبر است«روز تجلیل از اسرا و مفقودان» نام گذاری کرده اند.

 

این همه یوسف

پس از فروپاشی رژیم بعثی عراق و اطمینان از نبود اسیر ایرانی در آن کشور، در آذرماه 1382، مصوّبه ای در بنیاد شهید انقلاب اسلامی تصویب شد که بر اساس آن، باقی مانده مفقودان دفاع مقدس، شهید اعلام گردید و نام آنان با عنوان شهدای جاویدالاثر ثبت شد. ستاد تفحص شهدای کشور هم تعداد شهدای مفقود را هفت هزار شهید عنوان می کند که هنوز با وجود جستجوهای فراوان، نشانی از آنان یافت نشده است. معلوم نیست کدامین خاک میزبان جسم پاکشان گشته و آنان از کدام شکاف و خاکریز و کانال، به لقای خداوند رسیدند و بر سر خوان نعمتش روزی می خورند. آن ها جاویدند و عطر پیراهن شان هیچ گاه از کنعان سرزمین مان خارج نخواهد شد. دشت های جنوب، همواره مهمان لاله های سرخی است که از سرخی خون شان جان گرفته اند. لاله های سرخ، نماد دست خونین شهیدان هستند که ما را به بیعت فرا می خوانند و ما را سوگند می دهند تا راه شان را بپوییم و از ثمره خون شان پاسداری کنیم.

آزادگان در بند

بریده باد دست یزیدیان که عصر روز عاشورا، پرونده جنایت خود را تکمیل کردند و در نهایت پستی، کاروانی جملگی از تبار آزادگی را به اسارت گرفتند. خدای بزرگ چه زود انتقام گرفت و شکست آنان را به دست همین کاروان رقم زد. آن گاه که سالار کاروان، زینب(س)، پیام رسان نهضت بزرگ حسینی شد و امام ساجدان با سخنان آتشین خود، چهره پلید یزید را آشکار ساخت و کاخ سلطنتش را به لرزه درآورد و عمق ستم دشمنان دنیا دوست شهوت پرست را آشکار ساخت. آنان که در اسارت، پرچم دار عزت و بزرگی اسلام و مایه خفت و خواری دشمنان دین خدا بودند، الگویی شدند برای سربازان مکتب عاشورا در طول تاریخ؛ چنان که اسیران ایرانی بااقتدا به ایشان، رنج و شکنجه اسارت را تحمل کردند و مایه افتخار اسلام و ایران شدند.

گمنامان خوش نام

نامش شهید است. شهرتش، گم نام؛ فرزند روح الله. روی سنگ قبرش این گونه نوشته اند. گاه گاهی به شهر و دیار ما می آید با چند تکه استخوان. زنگ بیداری را با آمدنش به صدا در می آورد تا در رخوت زندگی دنیا خواب مان نبرد و گم نشویم در تاریکی ظواهر دنیا. می آیند و حسرت جان کاهی را در دلمان زنده می کنند. چه رها و سبک بال رفتند و ما جا مانده ایم و چه زیبا ماندگار شدند و ما چه فراموش می شویم. تمام وصله های دنیا را از خودشان باز کردند، حتی اسمش را. نام ها را واگذاشتند برای آن ها که دل به آن ها می بندند، برایش قد خم می کنند و نوکر آنهایند. مباد که این گونه باشیم و آخرت مان را به زندگی دنیا بفروشیم و از مشتی استخوان بی پلاک، درس رهایی و عشق نیاموزیم. در حیرتم چگونه آن ها گمنامند، در حالی که نامی به وسعت غیرت و مردانگی دارند. گمنامی آن ها از ماست که نتوانستیم و نخواستیم آن ها را بشناسیم و خود را به غریبگی زدیم. پرداختن به هوس های دنیا، نگذاشت شمعی در وجودمان روشن بماند تا وسعت وجود آن ها را ببینیم و وسعت نام نامحدود آن ها را درک کنیم. پس ای خدای مهربان! به ما اراده ای ببخش تا حجاب های وجودمان را پس زنیم و رهرو راست کردار آن ها باشیم.

اسرا و حفظ دستاورد های انقلاب اسلامی

لحظه های اسارت، لحظه های اثبات حقانیت جمهوری اسلامی و دفاع از استقلال و آزادی سرزمینی بود که با سال ها مبارزه و با خون هزاران لاله عاشق به ثمر نشست. فریاد خاموش غیور مردانی که با دژخیمان فرومایه به رویارویی پرداختند و از سرزمین اسلامی مان دفاع کردند. آنان پس از نبردی جانانه و دلاورمردانه، بر مصیبت های اسارت صبر کردند و با تحمل ضربات کینه و خشم دشمن، مایه ماندگاری و پایداری جمهوری اسلامی شدند. صبر و استقامت اسیران ایرانی، گواه شکوه و صلابت انقلاب نوپایی بود که برای والایی کلمه الله، در برابر دنیای دشمن ایستاد. شکنجه و درد و غم اسارت، بر ایمان راسخ آن ها به انقلاب و ارزش ها افزود و اسارت گاه ها را به دانشگاه های تربیت انسان های مجاهد و آزاده تبدیل کرد. سال های اسارت، سال های وفاداری به ولایت و نماد سرسپردگی و عشق به خمینی بود. پای مردی اسرا در اسارت، بار دیگر نشانه پیروزی ایمان بر فکر و خون و اسارت بر شمشیر و قدرت بود.

عظمت این روز در کلام رهبری

مقام معظم رهبری درباره عظمت یازدهمین روز محرم و اهمیت مناسبت تقویمی روز اسرا و مفقودان می فرماید: یقینا یکی از مناسبت های مهم جمهوری اسلامی که بسیار هم دارای تناسب است، همین روز اسرا و مفقودین است که با خاطره تاریخی آن مناسبت دارد. همه می دانید که در روز یازدهم محرم، یکی از عظیم ترین فاجعه های تاریخ اسلام به وقوع پیوست. اسارتی اتفاق افتاد که نظیر آن را دیگر ملت و تاریخ اسلام ندید و به آن عظمت هم نخواهد دید. کسانی اسیر شدند که از خاندان وحی و نبوت و عزیزترین و شریف ترین انسان های تاریخ اسلام بودند. زنانی در هیئت اسارت در کوچه و بازارها گردانده شدند که شأن و شرف آن ها در جامعه اسلامی آن روز نظیر نداشت. کسانی این عزیزان را به اسارت گرفتند که از اسلام بویی نبرده بودند و با اسلام رابطه ای نداشتند و خبیث ترین و پلیدترین انسان های زمان خود بودند. در روز یازدهم محرم، خاندان پیامبر و علی(ع) اسیر شدند و این خاطره، به عنوان یکی از تلخ ترین خاطره ها، برای ما تا امروز مانده است و خواهد ماند. 

 

 روز تجلیل از اسرا و آزادگان

سوم اسفند ماه روز تجلیل از اسرا و مفقودانی است که با سلحشوری و از جان گذشتگی از کیان و ملت خویش دفاع کردند

انقلاب اسلامی ایران ثمره و دستاورد قرنها مبارزه و تلاش است. این انقلاب گوهر حقیقت ناب اسلام را بعنوان عزیزترین و گرانقدرترین گمشده خویش از میان سالها تحمل غربت دین در صحنه حماسه ها و رنجهای تاریخ به کف گرفت و این واقعیتی انکار ناپذیر است.از این رو بود که این انقلاب به زودی تبدیل به کانون توجهات و تهاجمات دشمنان گوناگونی شد که این طلیعه خجسته را به معنای غروب حاکمیت استبدادی و استعماری خود تفسیر می کردند. وقتی در روز 31 شهریور ماه 1359 هجوم سریع و هماهنگ رژیم بعثی عراق به مراکز نظامی و اقتصادی میهن اسلامی ما قطعیت وقوع یک جنگ تمام عیار را در منطقه اعلام کرد، این واقعیت تلخ را نیز به همراه آورد که تدارکی سازمان یافته و جهانی برای مهار و محو انقلاب اسلامی و نظام نوخاسته جمهوری اسلامی ایران صورت پذیرفته است. در عین حال جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر فرموده امام فقید و راحلمان حضرت امام خمینی (ره) این پیام پر معنای او را مضمون جاودانه دفاع مقدس خویش می داند که:

baner1

«ما رسماً اعلام می کنیم که هدف ما تاکتیک جدید در ادامه جنگ نیست،‌چه بسا دشمنان بخواهند با همین بهانه ها حملات خود را دنبال کنند، نیروهای نظامی ما هرگز نباید از کید و مکر دشمنان غافل بمانند. در هر شرایطی باید بنیه دفاعی کشور در بهترین وضعیت باشد. مردم ما که در طول سالهای جنگ و مبارزه ابعاد کینه و قساوت و عدوات دشمنان خدا و خود را لمس کرده اند باید خطر تهاجم جهانخواران در شیوه ها و شکلهای مختلف را جدی تر بدانند.»

سرانجام پس از هشت سال جنگ، در تاریخ 29 مرداد سال 1367 هـ ش میان ایران و عراق رسما آتش بس برقرار شد و نیروهای ناظر سازمان ملل برای نظارت بر آتش بس در طول مرزها مستقر شدند. سه سال پس از این آتش بس در 26 مرداد 1369 اولین گروه 1000 نفره از رزمندگان ایران که در عراق اسیر بودند از مرز خسروی وارد خاک ایران شدند و ملت ایران با سرافرازی در دفاع از اسلام و انقلاب و حفظ تمامیت ارضی میهن خود از آزادگان بازگشته به میهن،‌ با شور و شعف استقبال کرد. و امسال روز تجلیل از اسرا و مفقودان مصادف است با یازدهم ماه محرم الحرام و آغاز مصیبت بر خاندان اهل بیت پیامبر (ص) و به اسارت گرفتن ایشان؛ یادشان گرامی و راهشان پر رهرو باد.

آذر 91  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۹ ، ۱۳:۰۵
فاصله گلناری
به مناسبت روز کتاب و کتاب خوانی

میتوان فضل و معرفت انسان را از اندازه گرایش و عشق او به کتاب و کتابخوانی میزان کرد و میتوان از این محک گوهر آدمیان عیار گرفت.

 

هر روز رسانه ای و فرهنگ پروری به جمع فرهنگ سازان جهان اندیشه راه میابد، اما هرگز قدر و منزلت کتاب رو به کاهش نمیگراید و غباری بر آیینه خورشید کتاب نمینشیند. گشت و گذار در هیچ صحرایی به اندازه گرداندن دیده بر روی برگهای کتاب طراوت بخش نیست. و به حق که میان حق و باطل فاصله همان قدر است که میان گشودن و بستن کتاب.

اگر باز جویی خطا از صواب **** نیابی یکی همنشین چون کتاب

به کتاب اهمیت بدهیم
کتاب میراثی ماندگار، پدیده ای باشکوه و با ارزش و عنصری رشد افرین و روشنگر در پهنه زندگی بشر است. افتخار ما نیز در این است که فرهنگ باورهای دینی ما – یعنی آیین مقدس اسلام – مبتنی بر ارزش بینش و دانش و ارجمندی کتاب و نگارش است و خداوند منان معجزه ابدی آخرین و محبوب ترین فرستاده اش را یک کتاب قرار داده است.قرآن کریم سرامد همه کتابهای عظیم است. همچنین پیشینه فرهنگی ما و شمار کتابها و کتابخانه ها در عصر شکوفایی تمدن اسلامی و اهتمام دانشمندان اسلامی و ایرانی در پدید آوردن آثار ارزشمند جهانی، همه و همه ناظر بر اهمیت کتاب و کتابخوانی است.

وظیفه همه افراد فرهیخته و همه نهادهای فرهنگی کشور است که در اشاعه، گسترش و تقویت هرچه بیشتر مسأله کتاب و کتابخوانی اهتمام ورزند و در یک کلام، همه درد آشنایان و دل اگاهان به منظور بسیج همگانی برای گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی بپا خیزند تا هنگام خجسته ای پیش آید که در آن، (کتاب) همه جا، برای همه کس و در همه وقت به وفور یافت شود و مطرح باشد و هیچ کس در هیچ جا بهانه ای برای کتاب نخواندن نداشته باشد.

جایگاه کتاب در فرهنگ و حاکمیت اسلامی
اسلام، دین اندیشه و معرفت، دین دانش و کتاب و معنویت است. چنانکه میتوان گفت اصولاً ایین اسمانی ما، پرچمدار کتاب و کتابخوانی در زمین است اندکی تأمل و کاوش در لابلای اوراق زرین تاریخ اسلام، این حقیقت را به روشنی مینمایاند.

ما وارثان نظام گرانبها، فرهنگ پویا و تمدن والای اسلامی، تا چه میزان باید به برخورداری از آثار مکتوب، فزایندگی کتاب و گستردگی کتابخوانی، دل خوش بداریم و بر خود ببالیم؟

مقام معظم رهبری با استناد به تاریخ، از حضور خجسته و پرتو افشانیهای آثار گرانسنگ اسلامی یاد میکند و با اشاره به اشتیاق و اقبال غیر مسلمانان از بهره وری از این گنجینه های شکوهمند، خاطر نشان میسازد که جاذبه شور انگیز کتاب و بالندگی دانش و فرهنگ و کتابخوانی از آغازین سالهای حیات فرخنده اسلام، چنان دامنه گسترده ای یافت که تأثیر آن تا قرنها تداوم داشت.

ما امروز میخواهیم آن حکومت و آن نظام و آن تمدن را در کشورمان پیدا و محقق کنیم پس باید به کتاب اهمیت بدهیم.

کتاب و تحول فرهنگی:
بی تردید پیرایش فرهنگ از زواید زیان آور، آرایش فرهنگ پاکی و خلوص و گسترش فرهنگ در همه سطوح و برای تمام اقشار، نیاز به تلاش و همبستگی فراوان دارد و کتاب میتواند در عرصه و میدان بخوبی به کار گرفته شود و کارایی خود را به نیکی به منصه ظهور و بروز برساند.

در تحول فرهنگی جامعه مطمعئناً نیاز به آن است که ما در باب فرهنگی و علوم و معارف بشری، هم ارتقاء فرهنگی پیدا میکنیم، هم شمول فرهنگی و هم خلوص فرهنگی، یعنی خالص کردن فرهنگ اسلامی و ایرانی خود از چیزهایی که زاید و مضر است. بلا شک معارف کنونی که در اختیار ماست بخاطر ضعف و انحطاط فرهنگی در طول دوره های اخیر دچار آن بودیم با برخی زواید مضر همراه است که بایستی فرهنگ ملت ما که بر پایه های اسلامی و بینش اسلامی هم متکی است از آن استخلاص شود این سه چیز برای تحول فرهنگی جامعه لازم است: رقاء فرهنگی، خلوص فرهنگی، شمول فرهنگی، ... هوشمندی و با فرهنگ بودن، حقاً بایستی به همه قشرها و به همه مردم گسترش پیدا کند، و این تلاش و مجاهدت لازم دارد.

 

سرگذشت کتاب در گذشته و حال کشور:
کتاب و مطبوعات در طول سالیان دراز، سرگذشتی پر فراز و نشیب داشته اند. در روزگار سیاه طاغوت در حالی که افکار و اندیشه های الحادی بسادگی زمینه انتشار میافتند، نشر آثار و مفاهیم اسلامی به شدت تحت کنترل رژیم بود، ولی سر انجام به برکت پیروزی انقلاب اسلامی و تحقق شعارهای اسلامی و تحقق شعارهای اصلی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی، دنیای مطبوعات هم از عطیه الهی آزادی بهره مند گردید. بدیهی است که همه فرهیختگان و آزادگان این آزادی را مبارک میدانندو خجسته میخوانند، اما به همان اندازه هم روشن استکه هرگاه کسانی بخواهند موذیانه از گسترش عظیم آثار مکتوب سوء استفاده کنند و به بهانه بهره وری از آزادی، آزادانه دست به دسیسه بازی و توطئه سازی بزنند و مجری سیاستها و نیات پلید دشمنان شوند و همسو با آنان تیشه بر ریشه اصول بنیادین باورهای اسلامی و انقلابی ملت مسلمان ایران بزنند، همه آزادیخواهان و آزاد اندیشان آنها را طرد خواهند کرد.

نقش بر جسته کتاب:
نقش برجسته، والا، حساس و سازنده کتاب در پویشهای تکامل آفرین فردی و اجتماعی ناشی از گستردگی روح ارزشی دانش و بینش و ابهت و اهمیت فرهنگ مکتوب در تاریخ بشری است، و به راستی سزاوار نیست چنین عنصر مهمی را بدست فراموشی و یا کم توجهی بسپاریم.

در اهمیت عنصر کتاب برای تکامل جامعه انسانی همین بس که تمامی ادیان آسمانی و رجال بزرگ تاریخ بشری، از طریق کتاب جاودانه مانده اند و روابط فرهنگی جامعه بشری نیز از پوشش کتاب و مبادلات فرهنگی تقویت شده است .

کتاب

اسناد ارزشمند تاریخ :
اگر چه گفتن و بازگفتن از همه شگفتیهای انقلاب اسلامی و عظمتهای این دوره تاریخی تلاش مطلوبی در راه ماندگار سازی حماسه های بزرگ این روزگار است اما دفاع مقدس ما در رویارویی با حق ستیزان و متجاوزان و متجاوزان و باطل گرایان نقطه عظیم و برجسته و روشنی در این میان است. هرچند ابعاد جنگ تحمیلی به تمامی در کتابها ثبت نشده و عظمتهای توصیف ناپذیرش به بیان نیامده، با این همه تلاشهای ارزشمندی در این زمینه صورت گرفته است، به گونه ای که باید گفت مجموعه آثار ارائه شده در این زمینه، براستی اسناد ارزشمند تاریخ معاصرند.

آثار ماندگار:
یک کتاب خوب، ماندگار و تأثیر گذار، چگونه به یک اثر خاطر آفرین و ماندگار بدل میشود؟ یکی از مهم ترین ویژگیهای چنین آثاری، در نظر گرفتن این نکته مهم است که این گونه کتابها دست کم پاسخی به یکی از سوالها و یا نیازهای مخاطبان خود بدهند، پاسخی که با توجه به اولویتها، زیبا و متین و استوار و قانع کننده باشد. برای این که اثری ماندنی بشود. باید خوب باشد. آثار خوب میماند، در دلها جای میگیرند و کهنه نمیشوند. خوب هم که میگوییم یعنی پاسخ به یک سوال و یک نیاز باشد . خوب فقط معنایش این نیست که از لحاظ هنری خوب تنظیم شده باشد و خیلی عمیق باشد، بلکه ممکن است اینطور نباشد، لیکن پاسخی به یک نیاز باشد.

راستگو ترین ترازو:
در میان همه ابزارهای فرهنگی کتاب جایگاه ویژه ای دارد. تاریخ هیچ تمدنی خالی از کتاب و کتابت نبوده.میتوان کتاب را در کنار مبارک ترین پدیده های بشری – وبلکه الهی – نشاند.کتاب خاموش ترین آوازی است که در خانه های ما میپیچد و چه سرها را که به سامان میرساندو چه دلها را که به گرمی مینشاند. کتاب راستگو ترین ترازویی است که میتوان فرهیختگی اقوام را با ان سنجید و سبز ترین برگی است که جز به نسیم معرفت نمیرقصد.

پیر راه است برای سالکان
خرد ناب است برای عقل ورزان 
آیینه شوق است برای سوخته دلان
پیشوای داناست برای راه گم کردگان 
گنج روان است برای سودا گران
و همراه لایق است برای پیامبران

 

 

روز کتاب و کتاب خوانی


پدید آورنده : عبداللطیف نظری ،
 

نقش کتاب در انتقال علوم

کتاب، محصول تجربه های بشری و خلاقیت های ذهنی و آموخته های دراز مدت انسان است. سهم کتاب در انتقال دانش ها گاهی به مراتب بیشتر و فراتر از دیگر ابزار آموزشی است. پدید آوردن آثار علمی و فرهنگ مکتوب از توصیه های مهم اولیای دین است و به گسترش دانش کمک می کند و به عنوان یک میراث فرهنگی برای نسل های آینده ماندگار می شود. امام صادق علیه السلام به مفضّل بن عمر فرمودند: «دانش خود را بنویس و آن را در میان برادرانت منتشر ساز».

سفارش امام حسن علیه السلام به نگارش آثار علمی

کتاب وسیله ای است که دانش بشری به مدد آن از تباه شدن مصون می ماند و به آیندگان منتقل می شود. از این رو پیشوایان معصوم علیه السلام توجه ویژه ای به فرهنگ مکتوب داشتند و همواره پیروان خویش را به حفظ دانش و نوشتن آن سفارش می فرمودند. در حدیث می خوانیم که امام حسن مجتبی علیه السلام فرزندان و برادرزادگان خویش را جمع کردند و در زمینه دانش اندوزی و نگارش آثار علمی چنین توصیه فرمودند: «شما کوچک ترهای قوم هستید و به زودی بزرگانِ قوم خواهید شد. پس دانش بیاموزید. هرکس از شما نتواند علم را حفظ کند و به خاطر بسپارد، آن را بنویسد و در خانه اش قرار دهد».

جایگاه دانش و کتاب از منظر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم

توجّه اسلام به حفظ و گسترش میراث علمی، جایگاه والای دانش و کتاب را از دیدگاه این دین مبین نشان می دهد. از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله وسلم روایت شده است که فرمود: «هرگاه که مؤمنی از دنیا برود و یک ورق از خود بر جای گذارد که در آن دانشی مکتوب است، همان برگه در روز قیامت، میان او و آتش، پوشش و مانعی خواهد بود».

کتاب های ناسالم

بی تردید، به همان اندازه که می توانیم از کتاب بهره بگیریم، ممکن است در معرض آفت ها و خطرهای نوشته های سست و بیمار و مسموم و انحرافی هم قرار گیریم. راه دادن کتاب های ناسالم به مدرسه ها و خانه ها، در واقع مسمومیت فکری و اخلاقی نسل ما را به دست خودمان فراهم می آورد. بنابراین، نظارت بر چاپ کتاب و بررسی محتوای آن، در جامعه سلامت خواه و دوراندیش ضروری است. آنان که به سلامت اندیشه و باورها و گرایش های افراد جامعه دل بستگی دارند، نمی پذیرند که در عرضه آثار منتشر شده، حدّ و مرز و نظارت و محدودیتی نباشد.

کتاب و کتاب خانه

وقتی کتاب، حاصل اندیشه ها و تجربه های اهل اندیشه و معرفت باشد، کتابخانه نیز کانون همایش صاحب نظران و موزه پرطراوت و شاداب دانشمندان و صاحبان معارف خواهد بود. همان گونه که در باغ و بوستان، خاطر انسان نشاط می یابد، سیر در بوستان کتاب نیز مشام جان را شاداب و معطر می سازد. بی مناسبت نیست که در روایات ما، از کتاب به عنوان بوستان دانشمندان یاد شده و همدم و سخن گویی شایسته به شمار آمده است. کسی که قدم در کتابخانه می گذارد، به گلگشت دل انگیز و مجمع دانشمندان و دانایان قدم نهاده است. طبیعی است که در چنین محیطی، انسان احساس نشاط می کند و روحش بالنده می شود.

مطالعه و کتابخوانی

وقتی جهل و بی خبری، جامعه ای را از پای درآورد، یا شبهه ها ذهن جوانان را فلج کند، بدون شک یکی از مهم ترین کارهایی که می تواند آفت جهل را بزداید، مطالعه است و آنچه می تواند شبهه های ذهنی را دفع کند و ایمان و اطمینان را به قلب ها باز آورد، کتاب خوانی است. گرفتاران در چنبره پرسش ها و محاصره شدگان در میان انبوه شبهه ها، می توانند برای استمداد فکری به کتابخانه مراجعه کنند و از آن جا نیرو گیرند و به جنگ شبهه ها بروند و پاسخی در برابر القائات و شبهه افکنی های دیگران بیابند.

کتاب

آثار روحیِ انس گرفتن با کتاب

بی گمان، هیچ ذخیره و میراثی سودمندتر و با ارزش تر از کتاب نیست؛ چرا که کتاب، مایه آرامش روحی انسان است. حضرت علی علیه السلام فرمودند: «کسی که به کتاب ها تسلّی و آرامش بیابد، هرگز آرامش را از دست نخواهد داد.» کتاب همدمی است که اندوه را می زداید و مطالعه کننده را از تنهایی در می آورد و به او حکمت های جان پرور می آموزد.

بردباری کتابدار در برخورد با کودکان

در کتابخانه هایی که در مدرسه ها، مسجدها و روستاها تأسیس می شود، نحوه برخورد متولیان کتابخانه با مراجعه کنندگان بسیار مهم است. مراجعه کنندگان به کتابخانه ها، گاهی کودکان و نوجوانانند و گاهی بزرگ ترها و حتی دانش آموختگان و اهل معرفت. نحوه برخورد با هریک از این گروه ها متفاوت است و آیین مناسب خود را می طلبد. اگر سر و کار کتابدار با کودکان است، حوصله و بردباری بیشتری لازم است تا هم بازیگوشی کودکان، زیان هایی به بار نیاورد و هم آنان به کتابخانه و مطالعه رغبت کنند.

امین بودن کتابدار

یکی از وظایف اخلاقی کتابدار، امین بودن و متعهد بودن است. کتابدار، نسبت به کتاب ها باید امین باشد و از ضایع شدن و مفقود شدن آنها ناراحت شود و خراب شدن کتاب ها او را رنج دهد و کتاب ها را مثل فرزندان خود بداند. او باید در امانت دادن کتاب دقت و تعهد لازم را نشان دهد، تا با گم شدن و کم شدن کتاب ها مواجه نشود.

 

 

آغاز هفته کتاب و کتاب خوانی
 

 

[تصویر: book.jpg]



اشاره 


کتاب، بهترین رابط میان گذشته و حال، و تنها مونس انسان های اندیشمند است. کتاب، حتی در روزگار پیشرفت های چشم گیر بشر در عرصه های دانش و نوآوری نیز، نه تنها اهمیت خود را از دست نداده، که جلوه های گسترده تر، تازه تر و پایدارتری یافته است. بی گمان آنان که گام های بلندی در وادی پیشرفت های گوناگون برداشته اند، هرگز با کتاب و کتاب خوانی بیگانه نبوده اند، بلکه مطالعه را، عنصر اصلی و ضروری در زندگی خود می دانسته اند.


تاریخچه کتاب


تمدن، با خط و کتابت آغاز شده و استمرار یافته است و آینده آن نیز در گرو تکامل این ابزار بزرگ فرهنگی است. مصریان و یونانیان، از قدیم ترین ملت هایی بودند که با کاغذ و کتابت آشنایی داشتند. در آن زمان، تمام کتاب ها به زبان یونانی نوشته می شد. بدین ترتیب، هر کتابی که به زبان یونانی نوشته می شد، تقریباً برای همه مردم تحصیلکرده قابل فهم می نمود.(1) اعتقادات مذهبی و گرایش های دینی، خود از بزرگ ترین مشوّق ها در پیدایش خط و تکامل آن به شمار می آمد؛ البته نیازمندی های تجاری و اقتصادی نیز در این زمینه سهم مهمی ایفا می کرد.(2) خط، در آغاز بر روی پوست، سنگ، فلز مفرغ و بعدها به دست مردم بین النهرین، بر لوحه هایی از گِل
______________________________
1. ویل و آریل دورانت، تاریخ تمدن، تهران، سازمان آموزش انقلاب اسلامی، 1365، ص 671.
2. همان، ص 225.
نوشته می شد. آنها سطح گل را با قشری از پوست می پوشاندند و روی آن می نوشتند. کتاب ها بعدها به صورت طومارهایی بزرگ درآمدند که برای محافظت، آنها را در غلاف های خاصی می نهادند.(1)

اسلام؛ دینِ دانش 


مطالعه و افزایش آگاهی، سفارشی دینی است. اسلام، دینِ دانش است و مسلمانان را به دانش اندوزی توصیه می کند. اسلام زمانی که با کافران مواجه می شود، از آنها برهان می طلبد و انسان های دانا را با انسان های نادان برابر نمی داند. این دین آسمانی، همواره براین امر تأکید می کند که دانایان خلق، همواره ترسشان از خدا بیشتر است. سینه عالم، صندوقچه آرا و افکار دیگران نیست، بلکه عالِم کسی است که نور دانش وجودش را فرا گرفته است و در مورد دیگران و جهل آنها احساس مسئولیت می کند. قرآن کریم، دانش را پایه ایمان و بسیار پراهمیت می داند(2) و در این میان، کتاب، در رسیدن به دانش سهم اصلی را عهده دار است.

کتاب در روایات 

دباره جایگاه کتاب و نوشتارهای سازنده، در آموزه های دینی سخنان گهرباری وجود دارد. پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله فرمود: «هرگاه مؤمن پس از مرگ خویش، تنها برگ کاغذی را که بر روی آن دانش نگاشته باشد از خود به جای گذارد، آن ورقه در روز قیامت، پوششی میان او و آتش خواهد بود...».(3) امام صادق علیه السلام هم فرمود: «بنویس و علم خویش را میان برادران ایمانی خویش منتشر کن. پس چون مُردی، کتاب هایت را فرزندانت ارث برند. همانا زمانی بر مردم خواهد آمد که جز با کتاب های خویش، با چیزی انس نمی گیرند».(4)

کتاب و کتاب خوانی از دیدگاه مقام معظم رهبری 

نقش برجسته کتاب: «در اهمیت عنصر کتاب برای تکامل جامعه انسانی همین بس که تمامی ادیان آسمانی و رجال بزرگ تاریخ بشری، از طریق کتاب جاودانه مانده اند و روابط فرهنگی جامعه بشری نیز از پوشش کتاب و مبادلات فرهنگی تقویت شده است».(5)
______________________________
1. همان، ص 227.
2. مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1363، ج 18، ص 248؛ ج 16، ص 485.
3. بحارالانوار، ج 20، ص 144، به نقل از همان .
4. بحارالانوار، ج2، ص 150، به نقل از غلامرضا فدایی، کتاب و کتاب خانه، مدیریت توسعه، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1375، ص 4.
5. پیام به مناسبت برگزاری اولین نمایشگاه کتاب تهران 14/8/1368، به نقل از کتاب و کتاب خوانی از دیدگاه مقام معظم رهبری، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1378، ص 12


بهره گیری از امکانات جدید: «الان یک کتاب خانه عظیم را در چند دیسک کوچک جای می دهند. گفته اند که ابوالفرج اصفهانی، چهل شتر کتاب بار می زد و با خودش به اینجا و آنجا می برد.... امروز دنیا این طوری شده است. باید از اینها استفاده کرد و بهره برد».(1)
خوب خواندن کتاب و کتاب خوب خواندن: «کتاب خوانی چیزی است که برای یک ملت فریضه و لازم است. آن مردمی که اهل کتاب خواندن باشند، از لحاظ معلومات و ذکاوت و هوشیاری، با مردمی که با کتاب و مطبوعات انس نداشته باشند، تفاوت می کنند. خوش بختانه کتاب زیاد است... . نمی خواهم عرض کنم که همه آنچه چاپ می شود، کتاب های خوب و مفیدی است... . ای بسا کتاب هایی چاپ می شوند و به بازار می آیند که مضرّ است... اما برخی چه از لحاظ علمی، چه فرهنگی، چه از جهات دینی و... مفیدند. 

معارفی که در کتاب ها هست، مردم ما از آن بی نیاز نیستند. باید این کتاب ها را بخوانند. انس با کتاب، چیز با ارزشی است و من خواهش می کنم همه با کتاب انس پیدا کنند».(2)
اهمیت کتاب و کتاب خوانی: «برگزاری هفته کتاب در کشور عزیز ما و اعلام آن... برای این جانب مژده و مایه امیدواری است. امروز هر اقدامی که به گسترش سطح آگاهی عمومی بینجامد و نیروی تفکر و قدرت درک معارف را در مردم با استعداد ما تقویت کند، حسنه ای بزرگ است. کتاب، دروازه ای به سوی جهان گسترده دانش و معرفت است و کتاب خوب، یکی از بهترین ابزارهای کمال بشری است. ... کسی که با این دنیای زیبا و زندگی بخش (دنیای کتاب) ارتباط ندارد، بی شک از مهم ترین دست آورد انسانی و نیز از بیشترین معارف الهی و بشری محروم است... . برای یک فرد، توفیق عظیمی است که با کتاب مأنوس و همواره در حال بهره گیری از آن، یعنی آموختن چیزهای تازه باشد».(3)
______________________________
1. نک: حوزه و روحانیت در آیینه رهنمودهای مقام رهبری، ج 2، صص 72 ـ 74، به نقل از همان، ص 19.
2. مصاحبه با خبرنگار صدا و سیما 17/2/1371؛ همان، ص 91.
3. پیام به مناسبت آغاز هفته کتاب 4/10/1372، به نقل از همان، صص 45 ـ 46.



[تصویر: book12.jpg]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۹ ، ۱۳:۰۰
فاصله گلناری

 

17مهر 1357 (دوشنبه) 
 
ـ تغییر مکان امام خمینی از پاریس به دهکده نوفل لوشاتو
 
   ـ دولت فرانسه از فعالیت‌های سیاسی آیت‌الله خمینی جلوگیری می‌نماید.
 
 19 مهر 1357 (چهارشنبه)
 
 اعتصاب کارکنان مطبوعات در سراسر کشور آ‎غاز گردید.
 
 24 مهر 1357 (دوشنبه)
 
 ـ رژیم پهلوی مسجد جامع کرمان را به آتش کشید.
 
  ـ به مناسبت چهلم شهدای 17 شهریور عزای عمومی اعلام شد.
 
 29 مهر 1357 (شنبه)Sample Image
 
 ـ اعتصاب کارکنان صنعت نفت 
 
 - با اعتصاب همگانی کارکنان و کارمندان صنعت نفت پالایشگاههای سراسر کشور در خطر تعطیل شدن قرار گرفت. 
 
3 آبان 1357 (جمعه ) 
 
آزادی زندانیان سیاسی از جمله آیت الله طالقانی از زندان رژیم پهلوی
 
8 آبان 1357 (دوشنبه) 
 
آیت‌الله طالقانی از بند رژیم پهلوی آزاد شدند.
 
10 آبان 1357 (چهارشنبه)
 
 ارتش کنترل تأسیسات نفتی کشور را در دست گرفت.
 
 13 آبان 1357 (شنبه)
 
 
ـ تظاهرات دانش‌آموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران به خاک و خون کشیده شد.
 
ـ آیت‌الله مفتح از زندان آزاد گردید.
 
 15 آبان 1357 (دوشنبه) 
 
ـ استعفا و سقوط کابینه شریف امامی در پی حوادث خونین 13 آبان اعلام گردید.
 
ـ تشکیل دولت نظامی به نخست وزیری ژنرال ازهاری اعلام گشت.
 
 10 آذر 1357 (جمعه)

 
 فریاد الله‌اکبر بر فراز بامها،‌ سراسر کشور را فرا گرفت.
 
 11 دی 1357 (دوشنبه) 
 
ـ روزهای خونین در مشهد مقدس 
 
با اوج‌گیری تظاهرات مردم مشهد سربازان و مأمورین امنیتی در روزهای 9 ،‌ 10 و 11 دی ماه با حمله به حرم مطهر امام رضا (ع) و مردم در خیابانها و بیمارستانها عده زیادی را به شهادت رساندند و گروهی را مجروح نمودند. 
 
16 دی 1357 (شنبه) 
 
ـ دولت نظامی ازهاری سقوط کرد.
 
ـ‌ شاهپور بختیار از اعضای جبهه ملی ایران مأمور تشکیل کابینه از طرف محمدرضا پهلوی گردید و به سمت نخست وزیر منصوب شد.
 
 23 دی 1357 (شنبه) 
 
به دستور امام خمینی شورای انقلاب تشکیل گردید.
 Sample Image
 26 دی 1357 (سه شنبه) 
 
ـ شاه رفت
 
ایران امروز غرق در نور و گل و شیرینی بود و مردم فرار محمدرضا پهلوی را جشن گرفتند. شاه که برای فرار خود معالجعه بیماری را دست‌آویز قرار داده بود در حقیقت برای انجام کودتایی دیگر به سبک 28 مرداد 1332 آماده می‌شد.
 
 29 دی 1357 (جمعه)
 
 اصول جمهوری اسلامی در راه‌پیمایی میلیونی مردم ایران اعلام گردید.


 

هشتم آبان 1357 نهم آبان 1357
اعتصاب کارکنان شرکت ملی نفت آزادی آیت‌الله سیدمحمود طالقانی و آیت‌الله حسینعلی منتظری از زندان
دهم آبان 1357 سیزدهم آبان 1357
استیضاح شریف امامی کشتار دانش‌آموزان، دانشجویان و مردم انقلابی در دانشگاه تهران
چهاردهم آبان 1357 پانزدهم آبان 1357
آتش‌سوزی بزرگ تهران، استعفای مهندس جعفر شریف امامی از نخست وزیری نخست‌وزیری ارتشبد غلامرضا ازهاری و تشکیل دولت نظامی. پخش نطق عذرخواهانه شاه از تلویزیون
بیست‌ودوم آبان 1357 دوم آذر 1357
رادیو و تلویزیون توسط نظامیان اشغال شد و کارکنان آن اعتصاب کردند. پیوستن کارکنان اداره‌ی برق به اعتصابیون تیراندازی ماموران به مردم در حرم مطهر امام رضا(ع)
سوم آذر 1357 پنجم آذر 1357
انتشار پیام حضرت امام خمینی(ره) به مناسبت کشتار در حرم ثامن‌الائمه(ع) و اعلام تعطیل عزای عمومی در روز پنجم آذرماه اعلام عزای عمومی در سراسر کشور. تقاضای کمک کارکنان اعتصابی مطبوعات از مردم
ششم آذر 1357 هفتم آذر 1357
قطع برق در ساعت هشت شب به دست کارکنان اداره‌ی برق به منظور جلوگیری از پخش اخبار دولتی انتشار لیست اسامی افرادی که مقادیر زیادی «ارز» از کشور خارج کرده‌بودند توسط کارکنان بانک مرکزی
دهم آذر 1357 یازدهم آذر 1357
آغاز ماه محرم و تظاهرات شبانه بر فراز بام‌ها انتشار پیام حضرت امام خمینی(ره) به مناسبت آغاز ماه محرم، تعطیل شدن مدارس به مدت ده روز
دوازدهم آذر 1357 سیزدهم آذر 1357
اعلام ورشکستگی از سوی هفت ناشر روزنامه‌های بزرگ دستور حضرت امام خمینی(ره) برای کمک به روزنامه‌نگاران اعتصابی
نوزدهم آذر 1357 بیستم آذر 1357
راهپیمایی بزرگ تاسوعا راهپیمایی بزرگ عاشورا
بیست‌ودوم آذر 1357 بیست‌وسوم آذر 1357
اخراج کارکنان اعتصابی شرکت نفت از خانه‌های سازمانی حمله ماموران حکومت به بیمارستان شاه‌رضای مشهد
بیست‌وچهارم آذر 1357 بیست‌وهفتم آذر 1357
راهپیمایی بزرگ در یزد و کرمان اعلام عزای عمومی در کشور. استعفای دسته‌جمعی چند تن از مهندسان پرواز و خلبانان هواپیمای ملی ایران
یکم دی 1357 سوم دی 1357
ایجاد صندوق‌های کمک‌های مردمی به کارکنان اعتصابی تعطیلی مدارس توسط دولت تا اطلاع بعدی
چهارم دی 1357 پنجم دی 1357
تظاهرات وسیع دانش‌آموزان قطع کامل صادرات نفت
ششم دی 1357 هشتم دی 1357
تهدید کارکنان اعتصابی شرکت نفت به محاکمه نظامی از سوی دولت تعیین هیئتی از سوی امام خمینی(ره) برای نظارت بر امر تولید و توزیع نفت
نهم دی 1357 سیزدهم دی 1357
استعفای ارتشبد ازهاری از نخست‌وزیری و انتخاب دکتر شاپور بختیار به جای وی آغاز کنفرانس گوادلوپ
شانزدهم دی 1357 نوزدهم دی 1357
اعلام سیاست‌های بختیار. کشف یک زندان سیاسی و شکنجه‌گاه در تهران افتادن اداره‌ی امور شیراز و اردبیل به دست مردم
بیست‌ودوم دی 1357 بیست‌وسوم دی 1357
اعلام تشکیل «شورای انقلاب» توسط حضرت امام خمینی(ره) تشکیل اولین جلسه‌ی «شورای سلطنت» با حضور شاه
بیست‌وششم دی 1357 بیست‌وهفتم دی 1357
خروج شاه و فرح از کشور انتشار پیام حضرت امام خمینی(ره) در مورد رفتن شاه و دعوت مردم به راهپیمایی روز اربعین. اعلام آمادگی ولیعهد برای عهده‌دار شدن حکومت
بیست‌ونهم دی 1357 سی‌ام دی 1357
راهپیمایی بزرگ روز اربعین سفر رئیس شورای سلطنت به فرانسه و تقاضای ملاقات با رهبر انقلاب

 

ناگفته‌های زندانیان سیاسی رژیم پهلوی گفته شد

 

کتاب «خاطرات زندان، گزیده‌ای از ناگفته‌های زندانیان سیاسی رژیم پهلوی» با موضوع انقلاب اسلامی به بیان خاطرات برگزیده از 26 زندانی سیاسی بین سال‌های 1342 تا1357 می‌پردازد. 

به‌گزارش روابط عمومی سازمان تبلیغات اسلامی، کتاب خاطرات زندان، گزیده‌ای است از ناگفته‌های زندانیان سیاسی رژیم پهلوی که تدوین‌گر این مجموعه با رویکردی متفاوت هفتاد خاطره را از بیست و شش مبارز سیاسی بازگو می‌کند که از پانزده خرداد 1342 تا پیروزی انقلاب اسلامی در زندان‌های رژیم پهلوی گرفتار بوده‌اند.

از ویژگی‌های این کتاب می‌توان به گزینش خاطرات کوتاه و جذاب مبارزین و مراحل مختلف حضورشان در زندان با خاطرات قبل از دستگیری، بازجویی، شرایط زندان، دادگاه، اعتصاب، مسایل داخلی، تفریحات، ملاقات با خانواده، فرار و آزادی اشاره کرد.

در این راستا، حوزه هنری کوشیده است مجموعه‌ای متفاوت را با رویکردی نو در این عرصه تولید کند.

گردآورنده این کتاب سید سعید غیاثیان، در مقدمه‌ای که بر آن نوشته است با اشاره به پژوهشی که در تدوین کتابی دیگر در همین زمینه و با عنوان «تاریک و روشن» انجام داده است آن کتاب را موجب آشنایی‌ با این موضوع دانسته است. «تاریک و روشن» نیز خاطرات چند تن از مبارزان سیاسی محبوس در زندان "کمیته مشترک ضدخرابکاری" را شامل می‌شود.
خاطرات زندانیان سیاسی رژیم پهلوی که گوشه‌ای از آن‌ها (70 خاطره در 10 موضوع اصلی) در این کتاب آمده به ترتیب زمان و موضوع حادثه انتخاب شده است به این شکل که خاطرات قبل از دستگیری، دستگیری و ورود به زندان در ابتدای کار و خاطرات فرار و آزادی از زندان در انتها قرار گرفته است.
در بین این دو موضوع نیز مسائلی آمده که هر زندانی سیاسی با آن روزگای را  سپری کرده است. گوناگونی مطالی گردآمده در این کتاب ارتباط مستقیمی با رویدادهای زندان دارد و برهمین اساس فراوانی خاطرات مربوط به دستگیری، بازجویی و شکنجه بیشتر از مسئله‌ای مانند حضور در دادگاه است.
خمیرمایه‌ اصلی متن با استناد به نقل قول‌های نویسنده  بیان خاطرات، نحوه مبارزات بینش و اعتقادات و روش زندگی نسلی است که بیش از سه دهه از مبارزات آنان می‌گذرد و در سال‌های نه چندان دور تحولی عظیم را در تاریخ این مرز و بوم رقم زدند.

در کتاب یاد شده که بسیاری از خاطرات برگزیده زندانیان از آرشیو دفتر ادبیات انقلاب اسلامی انتخاب شده‌اند، چهار خاطره به قبل از دستگیری، ده خاطره به دستگیری، نه خاطره به بازجویی و شکنجه، شش خاطره به شرایط زندان، دو خاطره به دادگاه، پنج خاطره به اعتصاب و شورش، یازده خاطره به مسائل داخلی زندان، نه خاطره به تفریحات و سرگرمی‌ها، هفت خاطره به ملاقات و مسائل خانوادگی، پنج خاطره به فرار و آزادی و دو خاطره به تمامی وقایع زندان برمی‌گردد.
درکتاب خاطرات زندان پای خاظرات محسن رفیق دوست، بهزاد نبوی، محسن چینی‌فروشان، محمد زنگنه، عباس دوزدوزانی، سیدمحمدکاظم بجنوردی، اسدالله بادامچیان، مرتضی الویری و احمد پورنجاتی می‌نشینیم.

لازم به توضیح است که استفاده از خاطرات افراد یاد شده کاملا تصادفی بوده و برحسب جذابیت خاطره انتخاب شده است. همچنین شیوه تدوین خاطرات آمده در نهایت امانتداری به اصل موضوغ صورت گرفته تنها در مواردی اندک (آن‌هم به‌دلیل شفاهی بودن زبان خاطرات) مواردی به متن اضافه شده است.

در یکی از این خاطرات به‌یاد ماندنی این کتاب می‌خوانیم: پس از واقعه ترور «زندی‌پور» (رئیس کمیته مشترک) که ضربه سنگینی بر پیکره رژیم، خصوصاً بر ساواک وارد کرده بود، ساواکی‌ها به داخل زندان قصر آمدند و علناً اعلام کردند که از این پس به تاوان هر یک از مسئولانی که شما ترور کنید، ما در زندان پنج هزار از رهبران شما را خواهیم کشت آنان این گفته را عملی کردند و بعد از 3 روز از ترور زندی‌پور، پنج نفر از مبارزان رده بالای زندانی را که کاظم ذوالانوار و مصطفی خوشدل نیز در میان آنان بودند، ظاهراً برای بازجویی مجدد به کمیته بردند ولی برای همه مسلم شده بود که آن‌ها را اعدام خواهند کرد.

 

شامگاه 8 آبان ماه سال1357 آیت ا... طالقانی و منتظری از مشهور ترین مبارزان در بند رژیم پهلوی از زندان آزاد شدند 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۹ ، ۱۲:۵۶
فاصله گلناری

زندگینامه دانش آموز بسیجی محمد حسین فهمیده

زندگی نامه

وی فرزند محمد تقی است که در خانواده ای مذهبی د ریکی از روزهای بهاری اردیبهشت 1346 ( مصادف با سوم محرم ) در شهر خون و قیام درخانه ای محقر و کوچک در محله پامنار قم چشم به جهان گشود. دوران کودکی را همراه سایر فرزندان خانواده و درکنار برادرش داوود که وی نیز سه سال بعد از شهادت محمد حسین به فوز شهادت نایل آمد، با صفا وصمیمیت ودر زیر سایه محبت و توجه پدر و مادری مهربان ، سپری کرد . درسال 1352، به مدرسه رفت وکلاس اول تا چهارم ابتدایی را با یک معلم روحانی طی کرد. سال پنجم ابتدایی واول و دوم راهنمایی را به دلیل انتقال خانواده اش به کرج در دو مدرسه دراین شهر گذراند. درهمین دوران بود که به واسطه حوادث انقلاب، روح وی نیز، مانند میلیون ها جوان و نوجوان دیگر کشور، دچار تحولات عظیمی گردید. شخصیت او با داشتن خانواده ای متدین ومذهبی و شرایط خاص شهر مقدس قم و نیز زمینه مساعد روحی به گونه ای شکل گرفت که سرشار از دین و فرهنگ غنی اسلام بود.

از عوامل مهم دیگر د رشکل گیری شخصیت او ، نوارها واعلامیه های امام بود که قبل از انقلاب به دست او می رسید.

شهید فهمیده ، نوجوانی خوش برخورد، شجاع ، فعال ، کوشا بود که به مطالعه علاقه زیادی داشت و با وجود این که به سن تکلیف نرسیده بود، نماز می خواند و احترام خاصی برای والدینش قایل بود و هرگز به آن ها بی احترامی نمی کرد. شیفته و عاشق امام قدس سره بود و با تمام وجود سعی در اجرای فرامین امام قدس سره داشت . او می گفت : امام هر چه اراده کند، همان را انجام خواهم داد و من تسلیم او هستم .

هنگام ورود اما م قدس سره به ایران به دلیل مصدوم بودن ، موفق به زیارت امام قدس سره نگردید، اما پس از بهبودی دراولین فرصت به شهر مقدس قم رفته و موفق به دیدار شد. شهید فهمیده ، یکی از هزاران دانش آموز بسیجی کشور است که با نثار خون خود برطراوت و سرخی خون شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی افزود. وی دوران کودکی و نوجوانی خود را در حالی سپری کرد که هر روز آن همراه حادثه ای بود که در شکل گیری شخصیت او موثر واقع می شد. او با سرمایه عظمیی از فهم و درک انقلابی واسلامی به دنبال طوفان حوادث انقلاب، واردجنگ شد و با وجود سن کم ، خود را به خونین شهر قهرمان رسانید و با اقدامی آگاهانه و شجاعانه ، نام خود را در دفتر شهیدان زنده تاریخ ثبت کرد.این دانش آموز رزمنده بسیجی، با ایمان و بینش عمیق واستوارخود در جنگ با دشمن پیش قدم و با نیل به شهادت ، درس شجاعت ، فداکاری و مقاومت را به همه بسیجیان و امت حزب الله آموخت، امام بزرگوارمان از این نوجوان 13 ساله به عنوان رهبر یا د فرموده و بدین گونه نام و یاد او، منشا حماسه های بزرگ شد و تحول عظیمی در شیوه های دفاع مقدس و نبرد رزمندگان اسلام ایجاد کرد و راه پیروزی وسرافرازی را یکی پس از دیگری، هموار ساخت . امروز شهید فهمیده به حق الگوی شایسته ای برای دانش آموزان بسیجی و جوانان و نوجوانان کشور می باشد و یاد آوری این حماسه می تواند یادآور دوران دفاع مقدس و ارزش های والای آن زمان باشد.                                                                              

عزیمت به سوی جهاد

فهمیده دوازده ساله بود که حوادث کردستان اتفاق افتاد.او که عشق انقلاب وامام قدس سره را در سر داشت ، خود را به کردستان رساند، ولی به دلیل کمی سن، برادران کمیته او را باز      می گردانند و درصدد برمی آیند که در حضور مادرش از او تعهد بگیرند که دیگراز شهرستان کرج خارج نشود. ولی او رضایت نمی دهد و خطاب به آنان می گوید که خودتان را زحمت ندهید. اگر امام بگوید، به هر کجا که باشد، آماده رفتن هستم . من باید به مملکت خدمت کنم و اضافه می کند:  من نمی نویسم و اگربنویسم حرفی دروغ زده ام . حتی با تهدید به زندان حاضر نمی شود تعهد بدهد و بالاخره تنها از مادرش امضا می گیرند.

درهمان روزهای  نخست جنگ تحمیلی ، محمد حسین تصمیم می گیرد که به جبهه برود وبا متجاوزان بعثی بجنگد . زمزمه رفتن را در خانواده و بین دوستانش می افکند. دریکی از بیمارستان های کرج خود را به یکی از دوستانش که بستری بود، می رساند و با او خداحافظی می کند و از جبهه و جنگ برای او می گوید و تکلیف الهی خود را گوشزد می کند.یک روزکه به بهانه خرید نان از منزل خارج شده بود ، مبلغ 50 تومان را به دوستش می دهد واز او می خواهد که نان را بخرد و به منزل آن ها ببرد و تصمیم خود را برای رفتن به خوزستان به او می گوید و از وی می خواهد که تا سه روز به خانواده اش خبر ندهد تا مانع رفتن او نشوند وسپس آن ها را مطلع کند . دوست ا و یکی ، دو روز بعد خبر را چنین می دهد که :                    

 من رفتم جبهه نگران من نباشید.

در تهران یکی از پاسداران کمیته متوجه تصمیم او می شده و با وی صحبت و سعی می کند او را از تصمیم خویش منصرف نماید، اما موفق نمی شود . شهید فهمیده که درعزم خود راسخ بود، خود را به شهرهای جنوب کشور می رساند و هرچه تلاش می کند که همراه گروه یا دسته ای که عازم خطوط مقدم جبهه هستند، برود ، موفق نمی شود. تا با گروهی از دانشجویان انقلابی دانشکده افسری برخورد کرده و به نزد فرمانده آنان می رود واز او می خواهد که وی را با خود ببرند. فرمانده امتناع می کند، اما شهید فهمیده ، آن قدر اصرار می کند تا فرمانده را متقاعد می کند که برای یک هفته اورا همراه خود به خرمشهر ببرد. دراین مدت کوتاه هر کاری که پیش می آید حسین پیشقدم شده و استعداد و قابلیت خود را درهمه کارها نشان می دهد. درهمین مدت کوتاه حضور درخرمشهر با دوستی که درآن جا پیدا کرده بود، یعنی محمد رضا شمس ، هر دو مجروح می شوند وآن دو را به بیمارستان منتقل می کنند و علی رغم مخالفت فرمانده آن گروه و با حالت مجروحیت، دوباره به خطوط مقدم در خرمشهر بر می گردد. درحین برخورد با فرمانده و پس از ممانعت وی از حضور درخط مقدم، چشمان حسین پراز اشک شده و با ناراحتی به فرمانده می گوید:  

 

 من به شما ثابت می کنم که می توانم به خط بروم ولیاقت آن را دارم.

او برای اثبات لیاقت خود یک با ر به تنها یی به میان عراقی ها رفته ولباس و اسلحه ای از عراقی ها به دست می آورد و در هیئت یک عراقی به نیروهای خودی نزدیک می شود،     به طوری که رزمندگان مشاهده می کنند که یک عراقی کوچک به طرف آنان می آید!       می خواهند به او شلیک کنند، که یکی از آنان می گوید، صبرکنید با پای خودش بیاید تا اسیرش کنیم . هنگامی که نزدیک می شود، می بینند حسین است که خواسته ثابت کند که    می تواند با دست خالی هم با عراقی ها بجنگد و شهامت ولیاقت حضور در خط مقدم را دارد.

مسوول گروه که به توانمندی و توانایی واراده پولادین حسین برای رزم د رجبهه اعتماد واطمینان پیدا می کند، به او اجازه ماندن د رجبهه را می دهد.

کیفیت شهادت

از آن پس او به اتفاق دوست شهیدش محمد رضا شمس ، دریک سنگر قرار داشتند تا درهجوم عراقی ها به خرمشهر محاصره می شوند.محمد رضا شمس ، دوست و هم سنگر حسین زخمی می شود و حسین با سختی و زحمت زیاد او را به پشت خط می رساند و به سنگر خود بر می گردد و می بیند که تانک ها ی عراقی    ( ظاهرا 5 دستگاه ) به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده ودر صدد محاصره آن ها هستند.حسین درحالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و در د ستش گرفته بود به طرف تانک ها حرکت می کند. تیری به پای او می خورد واز ناحیه پا مجروح می شود. اما زخم گلوله     نمی تواند از اراده محکم و عزم پولادین او جلوگیری نماید. بدون هیچ دغدغه  و تردیدی تصمیم خود را عملی می کند واز لا به لای امواج تیر که از هر سو به طرف او می آمد، خود را به تانک پیشرو می رساند وآن را منفجر می کند و خود نیز تکه تکه می شود . افراد دشمن گمان می کنند که حمله ای از سوی نیروهای ایرانی صورت گرفته است ، جملگی روحیه خود را می بازند و با سرعت تانک ها را رها کرده و فرار می کنند. در نتیجه ، حلقه محاصره شکسته می شود و نیروهای کمکی هم  می رسند و آن قسمت را از وجود متجاوزان  پاک سازی می کنند.                              

فهمیده در بیان رهبری

رهبر معظم انقلاب ، می فرمایند: زنده نگه داشتن یاد حادثه شهادت دانش آموز بسیجی ، شهید فهمیده از اصالت های دفاع مقدس می باشد .مقام معظم رهبری د ردیدار با خانواده او در رابطه با فداکاری و شجاعت او فرمودند: بروز چنین حوادثی که از تربیت صحیح واصالت های خانوادگی است ، صرفا درمحیط های اسلامی جلوه گری و نور افشانی می کند.                              

فهمیده از نگاه آوینی

سید شهیدان اهل قلم ، حاج مرتضی آوینی ، در قسمتی از برنامه پنجم روایت فتح با نام شهری درآسمان شهادت محمد حسین فهمیده را این گونه زیبا ترسیم می کند: خرمشهر، از همان آغاز خونین شهر شده بود. خرمشهر، خونین شهر شده بود. آیا طلعت را جز از منظر این آفاق  می توا ن نگریست ؟ آنان درغربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکرهای شان زیر تانک های شیطان تکه تکه شد و به آب و باد و خاک و آتش پیوست . اما... راز خون آشکار شد. راز خون را جز شهدا در نمی یابند. گردش خون در رگ های زندگی شیرین است . اما ریختن آن در پای محبوب ، شیرین تر.... شایستگان آنانند که قلبشان را عشق تا آن جا انباشته است که ترس از مرگ جایی برای ماندن ندارد. شایستگان جاودانانند. حکمرانان جزایر سرسبز اقیانوس بی انتهای نور، که پرتوی از آن همه کهکشان آسمان دوم را روشنی بخشیده است.                   

 خبر شهادت حسین فهمیده

صدای جمهوری اسلامی ایران با قطع برنامه های خود اعلام می کند که نو جوانی سیزده ساله با فداکاری زیر تانک عراقی رفته آن را منفجر کرده و خود نیز به شهادت رسیده است . امام قدس سره در پیامی که به مناسبت دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی صادر می کنند، جملات معروف خود را پیرامون او می فرمایند: رهبر ماآن طفل سیزده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ تر است، با نارنجک ، خود را زیر تانک دشمن انداخت وآن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید.

به این ترتیب و با این کلمات ، حسین و فداکاری و شجاعت او جاودانه شد. بقایای پیکر شهید حسین فهمیده دربهشت زهرا، قطعه 24، ردیف 44، شماره 11، به خاک سپرده می شود.
 

همه ساله با توجه به رویداد سیزدهم آبان کمیته مشترکی متشکل از اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان وزارت آموزش و پرورش و بسیج دانش آموزی و برخی دیگر از سازمانها و نهادهای کشور با عنوان کمیته مرکزی دانش آموزی مراسم 13 آبان تشکیل شده که مهمترین برنامه های آن  در قالب برنامه های هفته تربیت،  روز بزرگداشت  شهید فهمیده و  سالگرد تاسیس اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان طراحی می شود.

تجلیل از دانش آموزان نمونه در زمینه های فرهنگی، سیاسی و هنری حضوردر مزار شهدای دانش آموز و دیدار با خانواده های معظم آنان و برپائی نمایشگاه عکس و پوستر ازحضور سیاسی جوانان در دوران انقلاب اسلامی به همراه یاد بود شهدای دانش آموز درمدارس سراسر کشور ازجمله برنامه های پیش بینی شده به مناسبت روز 13 آبان است.

سلسله نشست ها و گفتگوهای سیاسی با دانش آموزان در خصوص شیوه های رویاروئی با توطئه های فرهنگی و سیاسی آمریکا و وابستگان استکبار در یکصد و ده  شهرستان دیدار  اعضای کمیته ها و انجمن های اسلامی دانش آموزان بسیج دانش آموزی و امورتربیتی با مقام معظم رهبری از دیگر برنامه های کمیته مرکزی دانش آموزی مراسم سیزده آبان است.

بسیج دانش آموزی، یک نهاد آموزشی است که با برنامه های مدون و ایجاد پایگاه های علمی سعی دارد گام موثری در ارتقای  توان علمی  دانش آموزان  داشته باشد. بسیج، عبارت است از مجموعه ای که در آن، پاکترین انسانها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور در راه اهداف عالی این ملت و برای کمال رساندن و به خوشبختی رساندن این کشور، جمع شده اند. بسیج عبارت است  از تشکیلاتی که در آن،  افراد متفرق و تنها، به یک مجموعه عظیم و منسجم، به یک مجموعه آگاه، متعهد،  بصیر و بینای به مسائل کشور و به نیاز ملت، تبدیل می شوند؛  مجموعه ای که دشمن را بیمناک، و دوستان را امیدوار و خاطر جمع می کند . معنای بسیج این است.

بسیج در حقیقت، مظهر  یک  وحدت مقدس،  میان افراد ملت است.  همه  میدانهائی که بسیج  در آن حضور پیدا کرده است،  میدانهائی ملی است؛  میدانهای مربوط به همه ملت است، هیج وقت کشور، از یک مجموعه عظیمی که از بهترین  فرزندان کشور و  با این خصوصیات تشکیل شده است،  بی نیاز نیست.  بسیج در واقع،  مظهر عشق و ایمان و آگاهی و  مجاهدت و آمادگی کامل، برای  سربلندکردن کشور و ملت است. امروز سازماندهی بسیج در سراسر کشور، بسیار وسیع است؛ اما این سازماندهی، یقینا  از این گسترده تر خواهد شد، و با یک  دید وسیع که نگاه کنیم،   همه انسانهائی که این خصوصیات را دارند،  در واقع جزء بسیجند.  درحقیقت همه انسانهای  مومن، آگاه، بصیر، عاشق، متعهد،  علاقه مند و آماده به کار،  در هر میدانی از میدانها هستند که برای ملت  مفید است،جزو بسیجند.

 

 

 

هشتم آبان روز نوجوان


« ای عزیزان اسلام و سرمایه های ملت! مجاهده کنید که خودیت را از قلب خود بزدایید و باید بدانید و بدانیم که هر چه هست اوست و جلوه جمال او. جسم و جان و روح و روان همه از اوست. بکوشید تا حجاب خودی را بردارید و جمال جمیل او، جل و علا را ببینید، آنگاه است که هر مشکلی آسان و هر رنج و زحمتی گواراست و فدا شدن در راه او شیرین تر از عسل بلکه بالاتر از هر چیز به گمان آید. مبادا غرور شجاعت و جوانی و پیروزی در دل شما راه یابد که با آمدن آن، همه چیز فرو ریزد و طاق و رواق آمال در هم شکند. » امام خمینی (ره)

عشق و شور، طراوت و پاکی، شجاعت و سرسختی، استقلال طلبی و عدالت خواهی، ایثار و از خود گذشتگی، استعداد و توانایی، و ... از جمله ویژگیهایی هستند که سراسر وجود هر جوانی مالامال از آنهاست. در دوران جوانی روح عرفان، اخلاق و معنویت متجلی شده و جوانان آماده پذیرش فضیلت ها و ارزشهای الهی میشوند و زمینه های کمال طلبی در آنان بروز می کند؛ از اینرو بخش متنابهی از سرمایه گذاری ها و برنامه ریزی های دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت و تلاشگران عرصه های فکری و فرهنگی متوجه این قشر می باشد؛ و محور اساسی سیاست گذاری های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و مخاطب اصلی رسانه های جمعی همواره جوانان بوده و خواهند بود.

ویژگیها و استعدادهای نهفته در وجود جوانان مناسبترین زمینه برای طراحی و ایجاد هرگونه تغییر و تحول فردی و اجتماعی است، بطوریکه چرخ های انقلاب ها و تحولات متعددی توسط این گروه به حرکت درآمده و سرعت می گیرد. کنکاش در تاریخ ملل مختلف و از جمله جریانات حاکم بر جهان در طول سالیان گذشته مؤید این مدعاست. بخش انبوهی از بازیگران و نقش آفرینان حوادث مختلف جوانان بوده و امکانات و انرژی های بسیاری مصروف جذب و هدایت آنان بسمت اهداف معین (اعم از مثبت و منفی، ارزشی و ضد ارزشی) شده است.

هشتم آبان روز نوجوان در ایران یادبود شهادت نوجوانی است که در نوجوانی بیکباره قله های شرف و انسانیت و غیرت را پیمود، که چه بسیار اهل ریاضت و سیر و سلوک در پیمودن این راه پر فراز و نشیب بر این رهگذر الهی غبطه می خورند.

شهید "فهمیده" یکی از هزاران نونهال فهمیده، و دانش آموز بسیجی کشور ماست

 

شهادت حسین فهمیده ، روز نوجوان و روز بسیج دانش آموزی 
ای عزیزان اسلام و سرمایه های ملت! مجاهده کنید که خودیت را از قلب خود بزدایید و باید بدانید و بدانیم که هر چه هست اوست و جلوه جمال او. جسم و جان و روح و روان همه از اوست. بکوشید تا حجاب خودی را بردارید و جمال جمیل او, جل و علا را ببینید, آنگاه است که هر مشکلی آسان و هر رنج و زحمتی گواراست و فدا شدن در راه او شیرین تر از عسل بلکه بالاتر از هر چیز به گمان آید. مبادا غرور شجاعت و جوانی و پیروزی در دل شما راه یابد که با آمدن آن, همه چیز فرو ریزد و طاق و رواق آمال درهم شکند. 

امام خمینی (ره)


 
[تصویر: 001.jpg]



عشق و شور, طراوت و پاکی, شجاعت و سرسختی, استقلال طلبی و عدالت خواهی, ایثار و از خودگذشتگی, استعداد و توانایی, و ... از جمله ویژگیهایی هستند که سراسر وجود هر جوانی مالامال از آنهاست. در دوران جوانی روح عرفان, اخلاق و معنویت متجلی شده و جوانان آماده پذیرش فضیلت ها و ارزشهای الهی میشوند و زمینه های کمال طلبی در آنان بروز می کند؛ از اینرو بخش متنابهی از سرمایه گذاری ها و برنامه ریزی های دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت و تلاشگران عرصه های فکری و فرهنگی متوجه این قشر می باشد؛ و محور اساسی سیاست گذاری های فرهنگی, اجتماعی, سیاسی و مخاطب اصلی رسانه های جمعی همواره جوانان بوده و خواهند بود. 

ویژگیها و استعدادهای نهفته در وجود جوانان مناسبترین زمینه برای طراحی و ایجاد هرگونه تغییر و تحول فردی و اجتماعی است, بطوریکه چرخ های انقلاب ها و تحولات متعددی توسط این گروه به حرکت درآمده و سرعت می گیرد. کنکاش در تاریخ ملل مختلف و از جمله جریانات حاکم بر جهان در طول سالیان گذشته مؤید این مدعاست. بخش انبوهی از بازیگران و نقش آفرینان حوادث مختلف جوانان بوده و امکانات و انرژی های بسیاری مصروف جذب و هدایت آنان بسمت اهداف معین (اعم از مثبت و منفی, ارزشی و ضد ارزشی) شده است.هشتم آبان روز نوجوان در ایران یادبود شهادت نوجوانی است که در نوجوانی بیکباره قله های شرف و انسانیت و غیرت را پیمود, که چه بسیار اهل ریاضت و سیر و سلوک در پیمودن این راه پر فراز و نشیب بر این رهگذر الهی غبطه می خورند.

شهید "فهمیده" یکی از هزاران نونهال فهمیده، و دانش آموز بسیجی کشور ماست که با نثار خون پاک خویش بر طراوت و سرخی خون شهدای انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی افزود. وی دوران کودکی و نوجوانی خود را به صورتی سپری کرد که همواره آبستن حادثه ای بود. حوادثی که در شکل گیری شخصیت او مؤثر واقع شد. او با سرمایه عظیمی از فهم و درک و درایت انقلابی و اسلامی خویش و به دنبال طوفان حوادث انقلاب، وارد جنگ تحمیلی شد و با وجود کمی سن، خود را به خونین شهر قهرمان رساند و با اقدامی آگاهانه و شجاعانه، نام خود را در دفتر شهیدان هماره زنده تاریخ ثبت کرد.

از آنجا که این دانش آموز رزمنده بسیجی، با ایمان و بینش عمیق و استوار در جنگ با دشمن پیش قدم و با نیل به شهادت، درس شجاعت، فداکاری و مقاومت را به همه بسیجیان و امت حزب الله آموخت، امام بزرگوارمان این نوجوان 12 ساله را رهبر قلمداد فرمود، چرا که نام و یاد او منشأ حماسه های سترگ شد و تحولی عظیم در شیوه دفاع مقدس و نبرد رزمندگان اسلام با کفر فراهم کرد و راه پیروزی و سرافرازی را یکی پس از دیگری، هموار ساخت. امروز شهید فهمیده، بحق، الگوی شایسته و تصویر برجسته ای از ایثار و جهاد و شهادت برای دانش آموزان بسیجی و جوانان کشور ماست، به گونه ای که حماسه سازی های فهمیده و دیگر فهمیده های میهن اسلامی، می تواند یادآور دوران دفاع مقدس و ارزشهای والای آن دوران باشکوه باشد. رهبر معظم انقلاب نیز درباره آن شهید گرانقدر فرمود:

"زنده نگهداشتن یاد و حادثه شهادت دانش آموز بسیجی، شهید فهمیده از اصالت های دفاع مقدس است."


 
[تصویر: 002.jpg]


آموزگار ایثار

در جبهه، شهید فهمیده به اتفاق دوست شهیدش "محمدرضا شمس"، در سنگری واحد قرارداشت که در هجوم عراقی ها به خرمشهر محاصره شد. محمدرضا شمس دوست و همسنگر حسین زخمی شد و حسین با سختی و مرارت فراوان او را به پشت خط رساند. و به جایگاه قبلی خود بازگشت. او با مشاهده تانکهای عراقی (ظاهراً 5 دستگاه تانک) که به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و درصدد محاصره و قتل عام آنها بودند تاب نیاوردند و در حالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و در دستش گرفته بود، به طرف تانک ها حرکت کرد. در این هنگام تیری به پایش اصابت کرد و او از ناحیه پا مجروح شد؛ اما نتوانست در اراده محکم و عزم پولادین او خللی ایجاد کند، از این رو بدون هیچ دغدغه و تردیدی تصمیم خود را عملی ساخت و از لابلای امواج تیر که ازهر سو به طرف او می آمد، خود را به تانک پیشرو رساند و با استفاده از نارنجک، موفق شد که تانک را منفجر کند و خود نیز تکه تکه شود. به مجرد انفجار تانک مهاجمان گمان کردند که حمله ای صورت گرفته است، لذا روحیه خود را باختند و با سرعت هرچه تمامتر تانک ها را رها کردند و پا به فرار گذاشتند. در نتیجه، حلقه محاصره شکسته شد و پس از مدتی نیروهای کمکی هم سر رسیدند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاکسازی کردند.



 
 
چهار شنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۰ ۰۷:۲۶ صبح
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در یک پاسخ
*
 
   
ارسال ها: 20,518 
اعتبار: 283 

 
سپاس ها 3904
سپاس شده 11172 بار در 6769 ارسال

امتیاز: 416.63
ارسال: #2
RE: شهادت حسین فهمیده ، روز نوجوان و روز بسیج دانش آموزی 
شهادت محمدحسین فهمیده و روز نوجوان
پدید آورنده : محمدشریفی نیا، جعفر اسلامی ، 

نردبان عروج

امروز هشتم آبان، سال روز پرواز ملکوتی دلیر مرد نوجوان، شهید محمدحسین فهمیده است. نوجوانی که دربهار زندگانی، ره صد ساله ی عشق را با گام های کوچکش، یک شبه پیمود. بزرگی که روح و جان خود را در چشمه سار کلام رهبرش، امام خمینی(ره) شست و شو داد و گوهر وجودش را به گلاب ناب ولایت، معطر کرد. او، نوجوان پرشوری بود که امام و انقلابش را به خوبی درک کرد و شهادت را نردبان عروج خود به قله ی عشق و ایمان قرار داد و ستاره ای در آسمان انقلاب اسلامی گردید.
ورود به صف خداجویان

امروز، روز نوجوان است. نوجوانی، فصلی است که شکوفایی غنچه های معنویت در دل انسان، آغاز می شود. هرگاه نوجوان، دل خود را با آب زلال عبادت و ترک گناه، آبیاری کند و با آب و هوای مسجد و نماز انس بگیرد، گلبرگ های این غنچه ی تازه، باز می شوند. رنگ و بوی معنوی این شکوفایی، افزون بر فضای روح و جان خود شخص، محیط خانواده و اجتماع را نیز معطّر و با صفا می کند.

پس ای نوجوان عزیز! مسیر کمال را با همین دل پاکی که داری، از چشمه ی زلال امامان تمنّا کن. دست های کوچک و پاک خود را به سوی آسمان بلند کن و بگو: «خدایا! مگذار غبار و تیرگی گناه، روی دل پاک و نورانی من، جایی داشته باشد».
سلام بر نوجوانان شهید

سلام بر نوجوانان پاک ایران! سلام بر شهیدان نوجوان! سلام بر دلاوران و دلیرانِ میهن اسلامی مان، ایران! سلام بر شهید والامقام، اسوه ی سیزده ساله ی مردی و فتوت، محمدحسین فهمیده؛ رادمردی از سلاله ی شجاعت و معنویت! سلام بر او که صفحات طولانی عشق و بندگی را در اندک زمانی، ورق زد و در بهار زندگانی، تابلوهای سرخ حماسه و عشق را به پیروی از قاسم بن حسن علیه السلام ، در کربلای ایران به تصویر کشید. سلام بر خلوص و ایثاری که جاوید گردید! سلام بر او که هنوز پس از گذشت دو دهه، تاریخ، گام های استوار او را از یاد نبرده است. اگر قرن ها نیز سپری شود، جهانیان از عظمت دلاوران کوچک ایران، هم چنان انگشت تحیّر خواهند گزید. یادشان گرمی و راه شان پُر رهرو باد.
نوجوانان و جنگ تحمیلی

هنر ملّت فهیم و غیور ایران به ویژه جوانان و نوجوانان این مرز و بوم، آفرینش تابلوهای عظیم ایثار و معنویت، شجاعت و از خود گذشتگی است. برای درک به این مطلب، کافی است از تایخ هشت ساله ی دفاع مقدس را ورق بزنیم؛ دورانی که همه ی ملت ایران، حتی نوجوانان عزیزمان، جلوه های عظیم صفا و معنویت را در آن به تصویر کشیدند. نوجوانان بسیاری چون شهید محمد حسین فهمیده، درسی فراموش ناشدنی به تاریخ آموختند. به این معنی که هر فردی، در هر سنی که باشد و هر چند نوجوان، اگر قلبش، حرم عشق به خداوند شود، تفسیر این عشق را به خون خود می نگارد. نوجوانان میهن اسلامی ما با الگو قرار دادن کسانی چون شهید فهمیده، می توانند از همین دوره ی آغازین زندگی، نقش های زیبای عشق به خداوند و ائمه ی معصومین علیهم السلام را با عبادت و ترک گناه در دل و جان شان ترسیم کنند.
نوجوانان و انتخاب الگوی مناسب

یکی از مباحث مهم در زندگانی نوجوانان و جوانان عزیز ما، مسأله ی الگوبرداری است. سیر در زندگانی بزرگانی، چون حضرت ابوالفضل العباس، حضرت علی اکبر و حضرت قاسم علیهم السلام ، ما را به این نکته رهنمون می سازد که آنان بهترین الگو برای زندگی مادی و معنوی نوجوانان و جوانان هستند. یکی از نوجوانانی که نام او در تاریخ خون بار کربلا، جاودان گشته، حضرت قاسم بن حسن علیه السلام است. او در سیزده یا چهارده سالگی در عرصه ی خونین کربلا، چندین تن از دشمنان دین را به خاک مذلت افکند و خود نیز شربت شهادت نوشید. در دفاع مقدس نیز شهیدانی هم چون محمدحسین فهمیده که امام خمینی(ره)، او را رهبر خود نامیدند، با پیروی از شهدای کربلا، فصل ماندگاری از تاریخ دفاع مقدس را رقم زدند که برای همیشه ماندگار خواهد بود.
نوجوانان و انتخاب دوست

اسلام درباره ی معاشرت و دوستی با دیگران، سفارش های فراوانی دارد، ولی از هم نشینی و دوستی با افراد پست و فاسد و آلوده نیز به شدت نهی کرده است. دوستان، خواه ناخواه روی افکار، عقاید، اخلاق، رفتار و گفتار هم دیگر اثر می گذارند. تا جایی که رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «روش هر کس بر اساس رفتار دوست و هم نشین او است. پس بیاندیشید که با چه کسی دوستی می کنید». نوجوانان عزیز باید در گزینش دوست دقت کنند و با دوست نمایان آلوده و فاسد و گرگ های در کمین نشسته طرح دوستی نریزند. اگر نوجوانان پاک، صادق، بی آلایش و خویشتن دار، با افراد فاسد و آلوده و گرگ صفتان، دوست شوند، خواسته یا ناخواسته در دام آن ها، اسیر و ناخودآگاه خوی آنان را پذیرا خواهند شد.
تو را از برگ گل هرچند دامن پاک تر باشد مشو با ناکسان همدم که صحبت را اثر باشد
نوجوانان و اهل بیت علیهم السلام

عشق و علاقه به ائمه ی اطهار علیهم السلام ، نشانه ی دین داری است و سبب سعادت و خوش بختی انسان در دنیا و آخرت می گردد. چه زیباست نوجوانان و جوانان عزیز در اوان نوجوانی که دارای احساسات وعواطف پاک و زیبا هستند، از این دوران استفاده کنند و قلب شان را از محبت ائمه ی اطهار علیهم السلام سرشار سازند؛ زیرا محبت آنان، نجات بخش انسان و مایه ی سعادت و کمال او خواهد شد. شور و حال نوجوانی اگر با عشق و علاقه به اولیای خدا عجین شود، چنان لذت بخش و امید آفرین خواهد بود که وصف ناپذیر است. به همین دلیل، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: فرزندان تان را به سه چیز پرورش دهید: دوستی پیغمبرتان، دوستی اهل بیت علیهم السلام و تلاوت قرآن.
نوجوان و ورزش

ورزش یکی از تفریح های سالم برای نوجوانان و جوانان است که اسلام نیز اهمیت فوق العاده ای برای آن قایل شده است. ورزش وسیله ای برای سپری کردن اوقات فراغت است.
 
شهید فهمیده
گسترش تفریح های سالم و وزش در جامعه آثار مفیدی در پی خواهد داشت و از بسیاری ناهنجاری های فردی و اجتماعی و زمینه های انحراف نوجوانان و جوانان، پیش گیری می کند. اگر عزیزان نوجوان و جوان ما به ورزش رو بیاورند، از اعتیاد و فساد و فحشا، گریزان خواهند شد. به همین دلیل، مقام معظم رهبری با تأکید بر امر ورزش فرموده اند: «امر به ورزش، امر به معروف است...» یعنی امر به چیزی که اسلام، آن را خوب می داند.
شهید فهمیده درکلام مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری درباره ی شهید محمدحسین فهمیده و نقش او به عنوان اسوه و الگو برای نوجوانان، چنین می فرمایند: «هر کشور وملتی با آرمان ها، اسطوره ها و نمادهای خود زندگی می کند. امام خمینی(ره) با ابعاد وجودی عظیم خود برای ملت ایران، نمونه واسطوره ای بر طبق واقعیت ها بود و شهید حسین فهمیده نیز در سطح خود و برای نوجوانان، یکی دیگر از اسطوره های ملت ایران است که برای همیشه در یادها زنده خواهد ماند».
رهبر حماسه سازان

هشتم آبان سال 59، یادآور حماسه ای بزرگ و به یاد ماندنی در طول تاریخ دفاع مقدس ماست که در آن، یک نوجوان سیزده ساله ی بسیجی با بستن نارنجک به کمر، خود را به زیر تانک دشمن انداخت و شربت شهادت نوشید. با این حال نباید از نظر دور داشت که این از اعجاز و هنرهای امام خمینی(ره) بود که با ظرافتی خاص، این حماسه را از مهجوریت به در آورد. ایشان با تعبیر بلندِ «رهبر ما آن، طفل سیزده ساله ای است که با قلب کوچک خود که ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگ تر است، با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خودنیز شربت شهادت نوشید...» فهمیده را تا مَسند رهبری حتی بر خویش ترقی داد. به عبارت دیگر، امام، فهمیده را ماندگار ساخت. دلیل ماندگاری فهمیده، اخلاص و شهامت این نوجوان برومند است.
افتخار مادران ایران

مادر شهید فهمیده درباره ی شهادت فرزند سیزده ساله اش می گوید: «شهادت فرزندم بسیار باعث افتخار ماست. هرکس که مرا می بیند می گوید رحمت به آن شیری که به پسرت دادی. حاضرم همین پسرم (داود) را هم در راه خدا بدهم. هیچ عیبی ندارد. من هم بچه ام مثل سایرین. آن نشکفته بی گناه را خدا به من داد و بعد هم پس گرفت. صلاح خدا و اسلام بوده که بچه ی من برود و شهید شود».
رهبر سیزده ساله

اندک تأمل درتعبیر امام خمینی(ره) که از شهید فهمیده به عنوان رهبر یاد کردند، این حقیقت را نشان می دهد که حضرت امام، کسی نبودند که در به کارگیری عبارت ها و عنوان ها، مبالغه کنند. آن چه بر قلم مبارک و نورانی ایشان جاری می شد، حقیقت و صداقت محض بود. بی شک، امام در این عبارت، به جنبه ی تبلیغی نظر نداشته اند، بلکه آن چه در نظر مبارک ایشان جلوه می کرد، سادگی و سهولت تن دادن یک نوجوان سیزده ساله به مرگی سخت در زیر تسمه های فلزی یک تانک دشمن است. آن هم در حالی که آن عزیز، نارنجکی به دست گرفته است تا تانک دشمن را نابود کند و خود نیز شربت شهادت بنوشد.
طروات بهار در پاییز

امروز طراوت بهار در هوای پاییزی، پیچیده و سینه ی همه نوجوانان، از طراوت خوش شور زندگی، آکنده است. شمیم مهرانگیز یاد نوجوان شهید، محمدحسین فهمیده در قاب سینه ی همه ی نوجوانان به شکوفه ی مهر، آذین شده و زلال یکدلی و مهربانی، هم رنگی و صفا و هم بستگی و وحدت را در میان غنچه های بوستان ایران اسلامی، جاری کرده است. یادش همیشه زنده و راهش همواره پر رهرو باد.
ایمان و بیداری

ای نوجوانان ایران اسلامی! ای شاخه های سرسبز طراوت! ای غنچه های نوشکفته! ای چشمه های زلال شور و نشاط! امروز، روز شماست. شما که لحظه لحظه ی بودن تان، جلوه ی حیات و طراوت است. شما که سینه تان سرشار از زلال ایمان و قلب های پاک تان لبریز از مهر خداست.

عزیزان! سرسبزی وجودتان، زلالی سینه هاتان و پاکی آیینه ی قلب تان، چشم دشمن را به سوی خود خیره کرده است؛ اما بیداری و ایمان نیرومند شما، دشمن را ناامید و دست آلوده اش را کوتاه خواهد کرد. پس بیدار باشید و مؤمن، تا ایمن بمانید.
روز آموختن

هرچند پاییز، آغاز خزان است و فصل برگ ریزان درختان؛ اما امروز که روز نوجوان است، سرشار از طراوت و سرسبزی است. شما سرچشمه ی طراوت اید. منبع شور و نشاط اید و امروز، روز شماست. روز اقتدا به رهبر آزاده تان؛ آن نوجوان 13 ساله ی بسیجی؛ آموزگار غیرت و آزادگی؛ استاد عرفان و عشق و سرمشق نجابت و حمیّت. امروز، روز درس است. روز آموختن جهاد و مبارزه و روز بیداری و هوشیاری. آری، شما با پاکی درون تان، اسوه ای خواهید بود برای همه ی نوجوانانی که دلی پاک و قلبی سرشار از ایمان دارند.
اهمیت نوجوانان

امروز هشتم آبان، روز «نوجوان» نامیده شده است. توجه به نوجوانان از دو نظر، اهمیت فراوان دارد. نخست آن که، نوجوانان و جوانان، قشر گسترده ای از جمعیت کشور را دربرمی گیرد. دیگر این که، چگونگی گذران این دوره از زندگی بر شیوه ی زندگی آنان در آینده، تأثیر بسیاری خواهد نهاد و نیروی انسانی آتی کشور نیز از این امر، تأثیر می پذیرد. بنابراین، برای داشتن جامعه ای پویا و پیشرو، باید نوجوانان و جوانانی سالم، شاداب، سازنده و خلاّق، پرورش دهیم.
قدرشناسی از نوجوانان

امروز به نام «نوجوان» نام گذاری شده است که اهمیت و منزلت برتر نوجوانان را نشان می دهد. با این حال، آیا چنین کاری برای قدرشناسی از نوجوانان، کافی است؟ آیا تمجیدهای کلامی و ستایش های لفظی، نشانه ی این است که والدین، مربیان، آموزگاران و مسؤولان، اهمیت و ارزش نوجوانان را دریافته اند؟ در پاسخ باید گفت قدردانی از نوجوانان، به فهم درست از توانایی ها، ارزش ها، نیازها و امکانات آنان، بستگی دارد. تجلیل واقعی از نوجوانان تنها با شناخت هر چه بیشتر آنان و فراهم آوردن زمینه های رشد و شکوفایی همه جانبه شخصیت شان در ابعاد گوناگون جسمانی، عقلانی، روانی، اجتماعی، مذهبی و اخلاقی، امکان پذیر خواهد شد.
عوامل اصلی رشد و شکوفایی نوجوانان

روز «نوجوانان»، یادآور جایگاه مهم و ارزش مند نوجوانان در جامعه است. نوجوانان از آن رو، دارای ارزش و اهمیت هستند که برای رشد و شکوفایی و رسیدن به کمال و صعود به قله های افتخار و سربلندی قابلیت های فراوان و توان مندی های گوناگونی دارند. پرورش چنین نوجوانانی به ایجاد شرایط و محیطی مساعد بستگی دارد تا استعدادهای نهفته ی نوجوانان را از قوه به فعل بَدَل سازد و زمینه های رشد و بالندگی آنان را در عرصه های گوناگون فراهم آورد. نوجوان نیز باید با درگ جایگاه خطیر خویش، هدف مند کردن زندگی، برنامه ریزی و کوشش خستگی ناپذیر و پیوسته، خود را برای دست یابی به کام یابی های بزرگ آماده کنند. نوجوانان و جوانان باید مطمئن باشند که اگر بخواهند، می توانند بر شرایط و محیط نیز چیره گردند و شرایط دلخواهی برای رشد و پیشرفت خود پدید آورند.
خشونت

رفتار خشونت آمیز خانواده، در روند پرورش نوجوانان، پی آمدهای نامناسبی بر جای خواهد گذاشت. خانواده های پرخاش گر، عامل اصلی انحراف و ناسازگاری نوجوانان هستند. به باور برخی از روان شناسان، جنایت و خشونت های اجتماعی، در رفتارهای خشونت آمیز والدین با نوجوانان، و تنبیه بدنی آنان، ریشه دارد؛ زیرا چنین رفتارهایی، عقده های روانی را در آنان پدیدار می سازد.
اضطراب

والدین، نخستین کسانی هستند که اضطراب را در نوجوان پدید می آورند. بسیاری از مسایل و گرفتاری های نوجوانان در هم آهنگ شدن با محیط، از تصویر ذهنی آنان از وجود خودشان سرچشمه می گیرد. تصویر نادرست از وجود ذهنی سبب پیدایش اضطراب و افسردگی می شود و در رفتار و شخصیت آنان، آثار نامطلوب بسیاری برجای می گذارد.
گردش و تفریح

نوجوانان برای آزاد کردن انرژی انباشته شده در وجودشان، به تفریح و سرگرمی، نیاز دارند. نیازهای آنان در این زمینه، انکارناپذیر است. بنابراین، نباید و نمی توان به جای پاسخ مناسب، نیازهای شان را سرکوب کرد یا بدون توجه از آن گذشت؛ زیرا در این حالت، نیاز سرکوب شده ی نوجوان، زمینه ی مساعدی برای انحراف آنان فراهم می سازد و روح شان را پژمرده می کند.
گذر از بحران

آشفتگی فکری و پریشانی خاطر بیشتر در پسران، آن هم در دوره های حساس بلوغ، دیده می شود. این فرآیند به صورت دل سردی و بی حوصلگی در انجام تکلیف های مدرسه و بی میلی و سستی در کارهای تحصیلی شان، خودنمایی می کند و به افت تحصیلی بخشی از آنان می انجامد. والدین می توانند با هم دلی های دوستانه و ایجاد سرگرمی های مفید مانند واداشتن نوجوانان به یکی از کارهای هنری و فنی مورد علاقه، اعتماد آنان را به خود جلب کنند. آن گاه با راهنمایی های لازم، سبب دل گرمی آنان به کار و تحصیل و پشت سرنهادن این دوره ی بحرانی شوند.
نوگرایی نوجوان

نوجویی و نیاز به نوشدن که یکی از مظاهر اساسی بحران بلوغ است، به شکل های گوناگون بروز می کند؛ نوجوان در شیوه ی لباس پوشیدن، اندیشه و کردار، به کاربردن واژه ها و اصطلاح های ویژه و... خود را با آن چه پیش تر بوده است، متفاوت حس می کند و می خواهد با دیگران یعنی بزرگ سالان نیز متفاوت باشد.
اصلاح پذیری جوان

معمولاً، نوجوانان و جوانان به اصطلاح سرکش و نافرمان، بیشتر و بهتر اصلاح پذیر هستند؛ زیرا بسیاری از عصیان ها و سرکشی های شان، از کمبود محبت، احساس ناامنی و نبودن تفاهم بین آنان و بزرگ سالان، سرچشمه می گیرد. بنابراین، اگر همه ی مربیان و بزرگ ترها، به این مسأله، توجه و عنایت کنند، آن حالت های عصبی و رفتارهای خشن، به کارآیی و توان مندی بَدَل خواهد شد و نوآفرینی و پشت کارشان را آشکار خواهد ساخت.
روحیه ی استقلال طلبی

نوجوانان و جوانان دوست دارند، در امور شخصی شان، خود، تصمیم گیری کنند. بنابراین، شایسته است که پدران و مادران، این حس استقلال طلبی فرزندان شان را جدی بگیرند و حتی اگر در مواردی، درست رفتار نکردند، با آنان، تندی و خشونت نکنند. والدین در چنین زمانی باید از توانایی و شایستگی هایی که فرزندشان در انجام کارهای دیگر از خود نشان داده است، یاد کنند. بدین ترتیب، فرزندشان به انجام دوباره ی آن کار یا پرداختن به کارهای مشابه، تشویق می شود.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۹ ، ۱۲:۵۵
فاصله گلناری

شهادت مظلومانه آیت الله حاج سید مصطفی خمینی رحمه الله


پدید آورنده : ، صفحه 45
 

شانه های آفتابی

عباس محمدی

می خواستند شانه به شانه پدرت غربت آلوده ات کنند؛ راهی عراقت کردند با کوله بار غربتی پر از خاطرات سال های کودکی، پر از دلتنگی و پر از زخم های کهنه؛ اما دیدند در نجف، مثل پدرت آشناتر از همه ای، دیدند برایت غربت نیست، بلکه خانه دلت آنجاست، تمام وجودت آنجاست؛ تاب نیاوردند رهایی ات را در قفس های ذهن ساخته شان.

تاب نیاوردند این همه مهربانی و صمیمیت غربت را با تو.

تاب نیاوردند طراوات بهار را با تو، آسمان را با تو؛ چرا که عادت داشتند همیشه از پشت میله های تنگ نظر قفس، آسمان را به پرنده ها نشان بدهند و پرنده ها را پشت همان میله ها ببینند؛ اما نمی دانستند پرنده، پرنده است؛ حتی در قفس.

نمی دانستند پرنده در قفس هم شبیه پرنده ها فکر می کند، نفس می کشد و پرنده تر از همیشه تنهایی را غصه می خورد و به آزادی فکر می کند؛ آزادتر از تمام روزهای آزادی اش.

چه سخت می گذشت آن روزها بر سنگ هایی که نمی توانستند کبوتری ات را ببینند و چه تلخ می گذشت بر آسمان که کم حوصله پروازهای دلگشایت بود! بارقه ای از امید و رهایی در چشم هایت شروع به برق زدن کرده بود. زمزمه ها به همهمه تبدیل شده بود و هوای ایران، بدجوری برایت دلتنگی می کرد. آرزو داشت تا دوباره از نفس هایت نفس تازه کند.

تو را نفس بکشد، در آغوش بفشاردت، زندگی کند؛ اما دیوار می کشیدند تا خبرها را باد به گوشتان نرساند، تحمل نداشتند، شادی ات را نمی خواستند ببینند و درهم شکستنشان را.

می خواستند آفتاب را بکشند؛ اما مگر می شد؟!

طاقتشان را طاق کرده بودی و آفتاب داغ صبرت به ستوه شان آورده بود چون بوف کور. دریا را از آفتاب گرفتند، اما یادشان رفته بود که روز را هم بگیرند، یادشان رفته بود که با رفتن دریا، آفتاب، دریادل تر می شود.

هرچند شانه های آسمانی آفتاب، زیر داغت خم نشد، ولی بغض های دوری ات را بر دستمال گریه های محرّمش، دیواری های جماران بو می کشیدند و می دانستند نفس هایش فریادت می زنند که «برگرد تنهایی امان از من بریده ست».

لطف خفیه خداوند

حمیده رضایی

نفسی نیست تا فریادی از جگر برآورم.

صدای دسته های زنجیرزن، حکایتی است از حادثه ای نزدیک. چشم هایم بارانی ست؛ گویی بر مزار آتش گرفته خویش می بارم! چون قلعه ای فرسوده در خویش ستون ستون فرو می شکنم.

ایستاده ای روبه روی حادثه، به قامت افراها، هیاهوی کسی که از جان می نالد در چشم هایش و سکوت دنباله دار حادثه روبه رویش، شهادتت را لطف خفیه الهی می داند.

رد شده ای و رد گام هایت تا افلاک کشیده شده است، از جهان بریده و به انکار ذره ذره خویش برخاسته. شب، چون رودخانه ای خروشان از سرت گذشته است و به روز رسیده ای؛ اما او هنوز ایستاده است تا در سپیده چشم های بسته ات، خورشید را به طلوع نظاره کند.

ایستاده ات تا جگر گوشه اش را به دست های شفق بسپارد.

ایستاده است و از درون فرو ریخته.

ایستاده است تکیه داده بر دیوارهای صبر و استقامت.

ایستاده است تا نگاهت را تا همیشه، در کرانه های آسمان دنبال کند.

ایستاده است و تو چه آرام و سبک بال، آسمان را به پر گشوده ای! از کوفتن بر این دقایق اندوه، بیمناکم.

با جانی بی تاب، بر سینه می کوبم و با لبانی سوخته بر برکه های شفق نجوایت می کنم.

دریا دریا انبوهی اندوه، مرا در خویش فرو بلعیده است.

تکه تکه با استخوان هایم خرد شده ام ـ دردی این چنین جانکاه ـ و هنوز کوهوار ایستاده ام.

شب و شروه در من شدت گرفته است؛ همچنان می نالم.

تو را در آسمان ها با نگاه دنبال می کند ـ جان پاره اش را که از ساغر نور سیراب شده است، جان پاره اش را که خورشیدوار... اما چقدر روز! در توفان های داغ می تازم، از اعماق پریشان.

شب غلیظ در من می بارد. نگاهت را از خاک گرفته ای؛ اما هنوز ایستاده است تا تو را به سرنوشتی محتوم بسپارد. ایستاده است و پاره تنش را به مصادر نور رسانیده است.

ایستاده است و غم شدت گرفته است؛ اما نه زبانی به شکوه، نه چشمی به اشک، نه گلویی به ناله.

تنها تو را نظاره می کند که چه سبک بال...

خاطره ماندگار

خدیجه پنجی

خبر، کوتاه بود؛ اما داغ بود و سنگین؛ آن قدر که نفس ها را در سینه حبس کرد. تلخ بود و سوزنده؛ آن قدر که جان ها را سیاه پوش کرد. «حاج مصطفی شهید شد!»

قلب شهر تیر کشید.

اندوهی عظیم، شانه های اهالی را لرزاند. می توانست کمر پدر را بشکند، می توانست رستخیری به پا کند. می دانستند تو در هیاهوی خون و قیام، در همهمه وحشت افزای غربت و تبعید، چه اندازه باعث دلگرمی پدر بودی و بازوی توانمند انقلاب.

زخم، عمیق بود.

در آن لحظات دردخیز، سایه ات، جان پناه خستگی ها و رنج ها بود. کوهوار شانه هایت، ایستادگی را فریاد می زد.

می خواستند تو را بگیرند از پدر، از مردم، از انقلاب ـ می دانستند چقدر حضورت، سبز و تپنده بود ـ تو را که دست پرورده مکتب پیر خمین بودی و کلامت، سوز و غیرت قیام حسینی داشت، تو را که جوانی ات را به درس حوزه کشاندی تا عشق را بیاموزی، تو را که در جوانی به درجه اجتهاد رسیدی. ناگهان، خبرت شکفت. دست شیطان، توطئه ای تلخ چید. مذاق شهر، اندوهی ناگوار را زمزه زمزه کرد.

چه زود بهار نورَسَت به خزان نشست! می خواستند از پدر، پشت گرمی اش را، از مردم، استواری اش را و از انقلاب، عصای دستش را بگیرند؛ اما... داغت، جان ها را آتش زد. داغت زنده شد، قد کشید. تصمیم ها را، مصمم کرد. اراده ها را آهنین کرد. پدر، خبرت را شنید. ایستاد، کوه شد و از پا نیافتاد. پدر، شهادتت را مشتاق شد.

پدر گفت: پسرم مصطفی فدای علی اکبر علیه السلام حسین علیه السلام ! و این طور شد که داغت ماندگار شد. داغت، قیام کرد. و تو ـ فدایی اسلام ـ خونت قد کشید و در شریان های زمان جاری شد و هنوز هم نامت در خاطره ها زنده است.

مرکب شهادت

حسین امیری

کدام صفحه تاریخ بود و در کدام شهر؟ پدر در گوشش اذان گفت و نامش را مصطفی خواند.

چه زود به درجه اجتهاد عشق رسید؛ به همان زودی که به اجتهاد علم رسیده بود و شهادت، اجتهاد عشق است.

هم پای پدر، در مبارزه بود و هماورد او در مکتب درس.

فرزند خلف بودن، سزاوار هرکسی نیست. مصطفی تمام وجود خمینی بود و میوه دلش.

آهسته رشد کرد و قد کشید.

آشفته و شوریده فریاد زد، آن گاه که داغ دل پدر را فهمید و درد دین را چشید، مرکب شهادت را زین کرد.

دو ماه زندان انفرادی، مردان عشق را از پای درنمی آورد؛ سواران مرکب شهادت، همه عمر را در زندان زندگی مادی درد می کشند و آزادی عاشقانه را بال بال می زنند. شهادت مظلومانه، شیوه مردان است. آنان که به علی اقتدا می کنند، مظلومانه شهید می شوند و چه افتخاری بزرگ تر از اینکه در شهر صاحب الزمان متولد شوی، شهرها و کشورها را بگردی دنبال موعود خویش و کربلایت را در نجف بیابی و در آغوش مولای متقیان بیارامی! مولا او را خواند، چون نماز مولا خوانده بود، جام از کوثر ولایت خورده بود، مست معنای ذوالفقار بود، جان «اسماعیل» خمینی قربانی شد تا کعبه حکومت اسلامی بنا شود، تا رسم ولایت بر جای بماند، تا تاریخ، بر چهره پیر ولی باعظمت. امام خمینی سجده کند.

مصطفی رفت، خمینی رفت، خامنه ای هست؛ پس به نام او یا علی.

دوشنبه 2 آبان 1384 19 رمضان 1426 2005.oct.24

آخرین سجده

عباس محمدی

آسمان، غریب تر از همیشه، بغض هایت را گریه می کند.

سنگ فرش های کوفه، بیدارتر از همیشه، هم قدمت می شوند.

هوای غربت آلوده شهر، تبدار توست.

دیوارهای کاهگلی، عاشقانه تر از همیشه نگاهت می کنند. نفس هایت غریب تر شده است.

هوای سنگین شب را توان نفس کشیدن با تو نیست.

کوچه های دلتنگ را امشب یارای همراهی کردن نیست.

دقیقه به دقیقه، دلتنگ تر می شوند و تنگ تر می خواهند در آغوشت بکشند تا سر بر شانه های بی تحمل ترک برداشته شان بگذاری و آسوده بخوابی؛ هرچند سال هاست که خواب و آسوده خوابیدن را فراموش کرده ای!

حتی سکوت هم امشب خواب را فراموش کرده.

ماه و ستاره ها لبریز دلشوره اند؛ همان هایی که گواه تواند.

چه شب های تلخی که با تو در گلوی چاه اشک ریخته اند. حتی کفش های کهنه ات را امشب میل رفتن نیست.

احساس خستگی می کنند، نمی توانند سنگینی سنگ فرش های نفرینی امشب را تحمل کنند.

شور برگشتن دارند؛ اما حیف، حیف که محال است.

برگشتن تو از نیمه راه محال است.

برگشتن تو که اگر تمام عرب به تو پشت می کردند، به دشمن پشت نمی کردی، محال است.

می روی؛ بی خیال اینکه فردا آب، بخواندت، آفتاب، جارت بزند و غربت، ندیدنت را سوگواری می کند.

می روی که تنها عشق را ماندگار کنی. می روی تا با دم مسیحائی ات مرگ را زنده کنی.

شگفت می روی؛ مثل روزی که آمدی؛ روزی که دیوار کعبه را شکافتی و امروز پیشانی ات شکافته خواهد شد. فرشته ها نمازت را صف کشیده اند و تو می روی، می روی تا جبرئیل، نماز را با تو اقامه کند.

می روی چون خون.

می دانی فاطمه علیهاالسلام مهربانی بر دوش پرنده ها بهار را به پیشوازت آورده است.

پیامبران خدا ساعت هاست چشم انتظار آمدنت، تمام قد ایستاده اند دلشوره نرسیدنت را؛ ایستاده اند تا با آخرین سجده، دلشوره هایشان را لبخند بزنی.

سرشار از شکوه

حمیده رضایی

سحر کشان، کشان بر سنگلاخ حادثه کشیده می شود. ظلمت، خاک را رها نمی کند. نفست بوی اطلسی های باران خورده می دهد. همچنان شیطان در زاویه ها چشم می دواند. سرشار از شکوهی بی مثل، به ملکوت چشم دوخته ای.

اذان بر مناره ها و معابر، ادامه سکوت سالیان بلند از اندوه سرشار توست.

هر آنچه کوه، به زانو درآمده است، هرآنچه رود بر سینه می کوبد و چاه، رازی نهانی را موج می زند. افلاک، دنبال تکیه گاهی چون شانه های استوار تو می گردد. سحر از گوشه قبایت بر خاک کشیده می شود. تو آرام آرام به سوی مقصد می شتابی. از درد گریخته ای تا به دروازه درمان بیاویزی. از خاک دل بریده ای تا به افلاک دل ببندی. تو را از بالادست به شکوه و جلال فراخوانده اند. خروش یادت، استخوان های تاریخ را درهم خواهد شکست.

ابلیس، نفس می کشد و بوی اتفاق، فضا را پر می کند.

گام هایت، ادامه استواری آسمان هاست گام هایت بر زمین، ادامه نقطه چین کهکشانی از رمزهاست.

راز نامکشوف خلقت!

تو را به کدام بهشت وعده داده شده فرا خوانده اند که هیچ مسیری، قدرت بازگرداندنت را ندارد؟

تسبیح از سرانگشت هایت می لغزد، پنجره های اتفاق، باز و بسته می شود؛ پنجه های جهان رهایت کرده است؛ راه پیداست و جان پناه منتظر.

ایستاده ای و تن سپرده ای به چشمه ساران زلال رحمت حقیقت. باران بر گونه هایت می کوبد؛ اما تنها به شوق نزدیکی به دوست. زخم چرکین ناسپاسی و کینه در پیکر شهر سرباز کرده است. شقاوت از در و دیوار می بارد؛ اما هنوز دست های مهربان عدالت گسترت... آه از این روزهای این گونه! تاریک، سیاه، شب؛ روز درهم می پیچد، شیطان فریاد می کشد، ملائک به زانو درمی آیند. ستون های تاریخ فرو می پاشد. مسجد روی دو پا بلند می شود و بر سر می کوبد. شمشیر شب بالا می رود و فرق خورشید را نشانه می رود و تو همچنان آرام و مطمئن رستگار می شوی.

شمعی در باد

معصومه داوود آبادی

... و ناگهان برقی ظالم در فضا پیچید و فریادی از عمق جگر برخاست که «فزت و رب الکعبه».

تو گویی حجمی عظیم از نامردمی به یک باره بر شانه های زمین آوار شد.

مسجد، لبریز هیاهو و فاجعه بر جراحت قلب مردی می گریست که روزهای توفانی شهر، با اشاره دستان آزاده اش به واحه ای از آرامش بدل می شد؛ مردی که خاطره های خاموشش، چراغ خاک خورده عدل را نخستین شعله ها بود.

آن روز که عاشقانه سلامش کردند و به یاری اش خواندند، می دانست که پایان این جاده تاریک و پوشیده از خنجر، رودخانه خونی ست که از فرق عدالت خواهش سرریز خواهد کرد.

شهادت آیت الله حاج سید مصطفی خمینی

اوّل آبان 1356

 

سید مصطفی در آذر 1309 شمسی، در قم متولد شد. و تحصیلات ابتدایی رادر مدرسه های «باقریه» و «سنایی» به پایان رساند. سپس، به تحصیل علوم اسلامی پرداخت و در سال 1330، سطح را به پایان رسانید و در درس خارج امام قدس سره و آیت الله بروجردی قدس سره حضور یافت و دیری نپایید که به درجه ی اجتهاد رسید و از تقلید بی نیاز شد. از دیگر اساتید او در علوم اسلامی، علاّمه طباطبایی، آیات عظام داماد، شیخ مرتضی حائری، سید محمد باقر سلطانی، شهید صدوقی، حاج شیخ محمد جواد قزوینی و سید ابوالحسن قزوینی هستند.

دوران مبارزات

شهید در سال 1341، همراه با امام قدس سره به مبارزه با رژیم برخاست و در پیشبرد نهضت اسلامی نقش به سزایی ایفا کرد. در سال 1342، در دورانی که امام قدس سره در قیطریه ی تهران زیر نظر بودند، رییس وقت شهربانی کل کشور (سپهبد نصیری) او را به شهربانی جلب و هشدار داد که اگر از فعالیت های سیاسی و مبارزاتی دست نکشد، تحت پیگرد قرار می گیرد. امام قدس سره در روز چهارم آبان 1343، علیه لایحه کاپیتولاسیون سخنرانی کردند و در این سخنرانی، ضمن برملا کردن خیانت رژیم در تصویب این لایحه، تکلیف خود و ملت ایران را با رژیم های امریکا، اسرائیل و همچنین با دست نشانده ی آنان، محمدرضا پهلوی یکسره کردند. در تاریخ 13 آبان همان سال امام قدس سره را شبانه دستگیر و به ترکیه تبعید کردند. حاج سید مصطفی از این وحشیگری رژیم که نمونه ی آن را نیز به چشم دیده بود، سخت بر آشفت و به خیابان آمد و با سیل خروشان مردم خشمناک قم به طرف بیوت آیات عظام به راه افتاد و همگام با مردم قهرمان قم با فریاد اعتراض خویش، جوّ رعب و وحشت را شکست و از مراجع وقت خواستار اقدام برای آزادی امام قدس سره شد. ساواک دستور جلب ایشان را به شهربانی قم صادر کرد. مأموران رژیم زمانی که حاج آقا مصطفی در بیتِ آیت الله العظمی مرعشی نجفی قدس سره به گفتگو با ایشان مشغول بود، یورش بردند و ایشان را دستگیر کردند و مدت 57 روز در زندان قزل قلعه و اغلب در سلول انفرادی زندانی کردند. در تاریخ 8 دی 1343، از زندان آزاد و در 13 دی که تنها پنچ روز از آزادی او می گذشت، به دنبال استقبال چشمگیر مردم از آن عالم مجاهد، مأموران رژیم به خانه ی او در قم یورش بردند و بار دیگر او را دستگیر نمودند. این یورش وحشیانه مایه ی بیم و هراس همسر آن بزرگوار و سقط جنین او گردید. سرانجام نیز روز 14 دی او را از ایران به ترکیه تبعید کردند.

 

تبعید به عراق (نجف اشرف)  

در 13 مهر 1344، امام قدس سر ه و فرزندش از ترکیه به عراق برده شدند و روز 23 مهر 1344، در نجف سکونت گزیده و بی درنگ درس و بحث را آغاز کردند و حاج آقا مصطفی افزون بر حضور در درس امام قدس سره، شخصاً به تدریس پرداخته و شاگردان فاضلی پرورش دادند.

آیت الله سید مصطفی در کنار برنامه های درسی و علمی، با راه ها و شیوه های نوینی، مبارزه با شاه را دنبال کرد و مشاوری برجسته و متعهد برای امام قدس سره بود. در 21 خرداد 1348، به دنبال یک سلسله فعالیت ها و کوشش هایی در راه برانگیختن آیت الله حکیم قدس سره علیه رژیم ضدّ اسلامی عراق، بعثی ها او را دستگیر و به بغداد بردند. رییس جمهور آن روز عراق (احمد حسن البکر) به وی هشدار داد در صورت ادامه ی فعالیت بر ضدّ حکام بغداد، با واکنش شدیدی روبرو خواهد شد.

شهادت

آیت الله سید مصطفی خمینی، در نیمه ی شب یکشنبه اول آبان 1356، به شکل مرموزانه ای به شهادت رسید. در پی شهادت او، امام قدس سره در یادداشتی چنین مرقوم کردند:

بسمه تعالی

انا لله و انا الیه راجعون

در روز یکشنبه نهم شهر ذی القعدة الحرام 1397، مصطفی خمینی نور بصرم و مهجه ی قلبم دار فانی را وداع کرد و به جوار رحمت حق تعالی رهسپار شد.

اللهم ارحمه و اغفر له و اسکنه الجنّة بحقّ اولیائک الطّاهرین علیهم الصّلوة و السّلام.

 با انتشار خبر، حوزه ی نجف در هاله ای از غم و اندوه فرو رفت. درس ها تعطیل شد و روحانیت به سوگ نشست. جنازه آن شهید توسط یاران و شاگردان او به کربلا برده شد. در این مراسم جمعیت انبوهی شرکت کردند و جنازه را با آب فرات غسل داده و در محل خیمه گاه امام حسین علیه السلام کفن کردند و پس از طواف در حرم مطهر حضرت سید الشهداء علیه اسلام و حضرت عباس علیه السلام، به نجف بازگرداندند و روز بعد جنازه ی آن شهید از مسجد بهبهانی (واقع در بیرون دروازه ی نجف) با شرکت انبوهی از علما، فضلا، طلاب، کسبه، اصناف و دیگر اهالی نجف به طرف صحن مطهر علوی تشییع شد. امام قدس سره در مسجد بهبهانی حضور یافت و پس از توقفی کوتاه و خواندن فاتحه، با قامتی استوار به خانه بازگشت و در مراسم تشییع و خاکسپاری شرکت نکرد. در هنگان تشییع جنازه، بازار نجف یکپارچه تعطیل شد. آیت الله خویی قدس سره در صحن مطهر امام علی علیه السلام، بر جنازه ی شهید نماز خواند و در کنار مقبره ی علامه حلی قدس سره به خاک سپرده شد.

شب هنگام امام خمینی قدس سره پس از زیارت حرم مطهر حضرت علی علیه السلام به سراغ فرزند عارف، عالم و مجاهد که در دل خاک آرمیده بود، رفت و با چهره ای باز و آرام نخست برای یکایک عالمانی که در آن مقبره دفن شده اند، اعلام قرائت فاتحه کردند و در پایان، از حاضران خواستند برای مصطفایش طلب مغفرت کنند و در آن لحظه که همه ی چشم ها اشک ریزان بود، امام قدس سره از سر قبر فرزندش برخاست و بدون کوچکتری آزردگی و گرفتگی از حاضران تشکر کرد و از آن جا بیرون رفت.

تأثیر شهادت آیت الله بر نهضت اسلامی

این شهادت، نهضت اسلامی پانزده ساله ی ایران را جان تازه ای بخشید، به گونه ای که یکباره فراگیر و به شکل انقلابی طوفان زا و کاخ برانداز در آمد.

البته شناخت و بررسی انگیزه ها و علل پیروزی انقلاب به مطالعات و تحقیقات گسترده ای نیاز دارد، اما به شکل کوتاه و گذرا علل و عوامل فراگیری نهضت امام قدس سره، در پی شهادت حاج سید مصطفی را می توان این گونه بر شمرد:

 

 

1- برگزاری مراسم بزرگداشت در بیشتر نقاط کشور: اصحاب مسجد و محراب در پی دریافت خبر شهادت مظلومانه ی مجتهدی که مایه ی امید برای اسلام و ایران بود،  سخت به خشم آمدند و نتیجه گیری کردند که رژیم شاه با دست زدن به این جنایت،انتقام کینه توزانه ای از امام قدس سره، آن هم در دیار غربت و در تبعید گرفته است. از این رو مصمم شدند که دستکم با برپایی مراسم سوگواری با رهبر و امام امت همدردی کنند. رژیم شاه برای آن که خود را بی طرف وانمود کند، از برپایی مراسم جلوگیری نکرد و کوشید که خود را بی تفاوت بنمایاند. کارشناسان رژیم می پنداشتند شور و هیجانی که کشور را فرا گرفته، به دنبال برپایی مراسم فروکش می کند و این مراسم سوپاپ اطمینانی است که از انفجار پیشگیری خواهد کرد! غافل از ان که این مراسم با آن گستردگی مایه ی آگاهی، رشد سیاسی و جرأت و جسارت بیشتر مردم و هر چه فروزان تر شدن آتش خشم و قهر آنان خواهند شد، خشم و خروشی که کنترل ناشدنی است و مراسم بزرگداشت تا چهلم شهادت او به طور پیوسته در استان ها، شهرها و شهرستان ها تداوم یافت. در این مجالس گویندگان مذهبی و مجاهدان روحانی با بهره گیری از فرصت به دست آمده در تببین خط و اندیشه ی امام قدس سره و نمایاندن هرچه بیشتر ماهیت ضدّ اسلامی شاه و انگیختن توده ها بر ضدّ هیأت حاکمه ی خود کامه و وابسته به بیگانه، داد سخن دادند و با آوردن نام خمینی، آفریننده ی حماسه ها، شورش ها و خیزش ها، چهره ی جامعه را دگرگون کردند . از روز اول آبان ماه 1356، یکباره نام و یاد امام قدس سره در فضای پهناور ایران طنین افکندو شور و شوق نوینی در دل ها پدید آورد.

2- به صحنه آمدن مردم: ملت در طی نهضت اسلامی ایران در سنگر مسجد رشد سیاسی و آگاهی دینی بایسته ای یافته و به اسلام ناب محمدی تا اندازه ای شناخت پیدا کرده بودند و برای دست زدن به خیزشی همگانی، آمادگی کامل داشتند. برگزاری مراسم بزرگداشت، این مجال را به مردم داد تا آنچه را که در مکتب انقلابی اسلام آموخته بودند به کار بندند و نفرت و بیزاری خود را از رژیم شاه اعلام کنند. مردم در این مراسم تنها به اظهار وفاداری و ابراز احساسات نسبت به امام قدس سره بسنده نکردند، بلکه با دست زدن به تظاهرات خیابانی و درگیری با پلیس، زمینه ی فراگیری انقلاب اسلامی را فراهم کردند. قیام خونین 19 دی 1356، در واقع اوج این تظاهرات و راه پیمایی مردمی بود.

 

 

آیت‏ اللَّه حاج سیدمصطفی خمینی در آذرماه 1309 ش در قم به دنیا آمد و پس از گذراندن دوران ابتدایی، در 16 سالگی به تحصیل علوم اسلامی روی آورد. وی از سال 1330 در درس خارج پدر فرزانه خویش و آیت‏اللَّه بروجردی حاضر شد و از محضر آیات عظام علامه طباطبایی، سیدمحمد محقق داماد، شیخ مرتضی حائری و سید محمد باقر سلطانی طباطبایی بهره برد. ایشان از سال 1341 همراه با امام به مبارزه با رژیم پرداخت و در پیشبرد نهضت اسلامی نقش بسزایی ایفا کرد. وی پس از تبعید حضرت امام به ترکیه، با سیل خروشان مردم خشمگین به خیابان‏ها آمد و به بیوت مراجع رفت. پس از این حرکت ضدرژیم، عوامل طاغوت او را دستگیر و پس از آزادی چند روزه، به ترکیه تبعید کردند. حاج آقا مصطفی پس از چند ماه حضور در ترکیه، در مهر 1344 ش به همراه پدر به نجف رفته و به درس و بحث پرداخت. ایشان از همان جا نیز شیوه‏های نوین مبارزه با شاه را دنبال می‏کرد و مشاوری برجسته و متعهد برای امام بود. در نجف، مدتی به دلیل کوشش‏هایی که علیه رژیم ضداسلامی عراق انجام داد دستگیر شد و او را به شدت از فعالیت‏های سیاسی منع کردند. سرانجام آیت‏اللَّه مصطفی خمینی در اول آبان 1356 ش برابر با 9 ذی قعده 1397 ق در 47 سالگی به شکل مرموزانه‏ای به شهادت رسید. حضرت امام، رحلت حاج سیدمصطفی را از الطاف خفیه الهی خواندند و در مورد فرزند دلبندشان فرمودند: "مصطفی امید آینده اسلام و ایران بود". بازتاب خبر ارتحال ایشان، ابعاد بسیار وسیعی به خود گرفت و در حرکت توفنده مردم انقلابی مؤثر بود.بدن مطهر آن شهید با آب فرات غسل داده شد و در کنار مقبره علامه حلی در صحن امام علی(ع) مدفون گردید.ازآیت‏اللَّه حاج سید مصطفی خمینی آثار متعددی بر جای مانده است که مکاسب محرمه در 2 جلد، تفیسر قرآن در 3 جلد و کتاب الاصول از آن جمله‏اند.

91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۹ ، ۱۲:۵۰
فاصله گلناری
پیام تسلیت سران قوا به عزاداران بروجنی
شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۱۹:۲۷
  
 
جمعه شب اتوبوس حامل دانش‌آموزان دختر بروجنی که از اردوی راهیان نور مناطق عملیاتی بازمی‌گشتند، به دلیل تخطی از سرعت مطمئنه از سوی راننده اتوبوس دچار سانحه شد که طی آن 26 تن از دانش‌آموزان کشته و 18 نفر مجروح شدند.
به گزارش جهان، در همین راستا،‌ رییس‌جمهور در پیامی، جان‌باختن 26 دانش‌آموز دختر شهرستان بروجن استان کهگیلویه و بویراحمد در پی سانحه تصادف اتوبوس کاروان راهیان نور را تسلیت گفت.

 
متن پیام محمود احمدی‌نژاد بدین شرح است:

 
«بسم‌الله الرحمن الرحیم

 
انا لله و انا الیه راجعون

 
خبر تأسف‌بار و تألم برانگیز سانحه تصادف کاروان راهیان نور استان چهارمحال و بختیاری که منجر به پرواز ملکوتی جمعی از عزیزترین دانش‌آموزان دختر شهرستان بروجن گردید، بر قلوب آحاد ملت ایران جراحتی عمیق بر جای نهاد.

 
بی‌تردید این نهال‌های نورسیده که در راه بازگشت که سرزمین ایثار و شهادت جان شیرین خود را از دست دادند، اجری بزرگ در نزد حضرت حق دارند.

 
اینجانب صمیمانه مصیبت وارده را که حقیقتاً کلام در شرح آلام آن قاصر است تسلیت عرض نموده و برای خانواده‌های معزز این گل‌های باغ مرضیه اطهر(س) و جامعه فرهنگی و دانش‌آموزی کشور عرض رحمان و همجواری با شهیدان والامقام را از خداوند منان مسألت دارم.»

 
همچنین آیت‌الله آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه، ضمن اعلام تسلیت به بازماندگان این سانحه رییس کل دادگستری استان‌ خوزستان را مأمور رسیدگی فوری به حادثه واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان دختر بروجنی (اردوی راهیان نور) کرد.

 
متن کامل دستور رییس قوه قضاییه به شرح ذیل است:

 
«رییس کل محترم دادگستری استان خوزستان؛

 
حادثه رانندگی منجر به درگذشت 26 نفر و مجروح شدن تعدادی دیگر از آینده سازان ایران اسلامی موجب تأسف و تأثر گردید. به این وسیله با تسلیت درگذشت این عزیزان به خانواده‌های داغدار و جهت پیشگیری از این قبیل حوادث دلخراش لازم است دادگستری کل استان خوزستان نسبت به بررسی علل وقوع این حادثه جانگداز، اقدام و پیگیری‌های قضایی لازم را به سرعت به عمل آورده و نتیجه به اطلاع اینجانب برسد.

 
بدیهی است با توجه به وقوع حوادث مشابه و آمار دور از انتظار تصادفات رانندگی که متاسفانه سالیانه منجر به کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از هموطنان عزیز می‌شود، باید اقدامات عاجل و مناسب به منظور کاهش تصادفات از سوی مسئولان ذی‌ربط صورت گیرد.

 
ان‌شاءالله با سرعت و دقت در رسیدگی به این حادثه جانگداز از وقوع و تکرار حوادث مشابه پیشگیری شود». 


رئیس مجلس شورای اسلامی هم در پیامی سانحه دلخراش واژگونی اتوبوس دانش‌آموزان بروجن را تسلیت گفت.

 

به گزارش خبرگزاری خانه ملت، رئیس مجلس شورای اسلامی  سانحه دلخراش واژگونی اتوبوس دانش‌آموزان بروجن را تسلیت گفت.

 
متن پیام بدین شرح است:

 
بسم‌الله الرحمن الرحیم

سانحه دلخراش واژگونی اتوبوس حامل جمعی از دانش‌آموزان دختر دبیرستان‌های شهرستان بروجن که به‌عنوان کاروان راهیان نور و در راه بازگشت بازدید از مناطق عملیاتی به‌وقوع پیوست و باعث کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از این عزیزان شد موجب تاسف و تاثر گردید.

با توجه به ابعاد این سانحه مصیبت‌بار ضرورت دارد دلایل وقوع این تصادف مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن اعلام شود و در صورت هرگونه قصور در این امر با عاملان آن برخورد قانونی صورت پذیرد.

اینجانب از سوی خود و نمایندگان مجلس شورای اسلامی ضمن تسلیت این مصیبت به پیشگاه ملت شریف ایران و خانواده‌های داغدار کشته‌شدگان و طلب شفای عاجل مجروحان برای روح پاک درگذشتگان رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئله می‌کنم.

علی لاریجانی

رئیس مجلس شورای اسلامی



 

مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتمزده بـه انتظار بنشیند و این ، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش درفـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی اوسـت.

عروج ملکوتی دختران دانش‌آموز دبیرستان پاسداران عفت بروجن  را به خانواده محترمشان تسلیت عرض نموده برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت و برای بازماندگان و خانواده محترمشان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانیم.

مجله تفریحی  دمت جیز

 

رئیس ستاد بحران دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز آخرین وضعیت مصدومان حادثه واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان را تشریح کرد.
 
دکتر شاهرخ رئیسیان در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: ساعت 5 بامداد امروز 11 نفر از مصدومان به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شدند و بلافاصله عملیات درمانی بر روی آسیب دیدگان آغاز شد.
 
وی افزود: در حال حاضر وضعیت 10 نفر از مصدومان رضایت بخش است؛ از این تعداد دو نفر دچار شکستگی شده اند و باید عمل شوند، به همین دلیل فعلا در بیمارستان می مانند.
 
رئیسیان تصریح کرد: یک نفر از مصدومان فعلا در حالت کماست و در بخش آی.سی.یو بیمارستان بستری است.
 
رئیس ستاد بحران دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز خاطرنشان کرد: از مجموع 11 مصدومی که به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شده اند، دو نفر مرد هستند که یکی از آنها کمک راننده و یک نفر همراه دانش آموز بوده است.
 
اتوبوس دانش آموزان دختر مقطع متوسطه و ساکن شهرستان بروجن که عازم مناطق راهیان نور بود شب گذشته دچار حادثه شد.



 

آخرین وضعیت مجروحان تصادف اتوبوس راهیان نور

رئیس ستاد بحران دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز آخرین وضعیت مصدومان حادثه واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان را تشریح کرد.

 

اعتدال: دکتر شاهرخ رئیسیان در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: ساعت 5 بامداد امروز 11 نفر از مصدومان به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شدند و بلافاصله عملیات درمانی بر روی آسیب دیدگان آغاز شد.

به گزارش مشرق، وی افزود: در حال حاضر وضعیت 10 نفر از مصدومان رضایت بخش است؛ از این تعداد دو نفر دچار شکستگی شده اند و باید عمل شوند، به همین دلیل فعلا در بیمارستان می مانند.

رئیسیان تصریح کرد: یک نفر از مصدومان فعلا در حالت کماست و در بخش آی.سی.یو بیمارستان بستری است.

رئیس ستاد بحران دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز خاطرنشان کرد: از مجموع 11 مصدومی که به بیمارستان گلستان اهواز منتقل شده اند، دو نفر مرد هستند که یکی از آنها کمک راننده و یک نفر همراه دانش آموز بوده است.

به گزارش مشرق، اتوبوس دانش آموزان دختر مقطع متوسطه و ساکن شهرستان بروجن که عازم مناطق راهیان نور بود شب گذشته دچار حادثه شد. نماینده ولی فقیه در استان چهار محال و بختیاری و امام جمعه شهرکرد و استاندار این استان در پیام مشترکی اعلام کردند: بار دگر اندوه و غم بر سر و روی ما نشست و استان قهرمان پرور چهار محال و بختیاری را در غم جمعی از بهترینهای خود عزادار کرد.

اسامی فوت شدگان به شرح زیر است:

1) رویا عسگری
2) پریسا رضایی
3) فاطمه شمس
4) الهام حسن‌زاده
5) هانیه انتظامی
6) شبنم مقدسی
7) محدثه مهدوی‌نیا
8) مرضیه احمدی
9) زهرا عباسیان
10) پریسا زندیان
11) مژگان هادی‌پور
12) مرضیه سلیمی
13) مائده فرهمندیان
14) فاطمه کریمی
15) زهرا عرب
16) زهرا غفاری
17) مریم خاقانی
18) ماندانا الهیان
19) فائزه شبانیان
20) آمنه خاکسار
21) نرگس کوهی‌کمالی
22) مینا ربیعی
23) ریحانه شریفی‌ریگی
24) ناشناس
25) حجت‌اله‌ مرادی (کمک‌راننده)
26) رحمن جهان‌پناه(مسئول کاروان)

پیام وزیر آموزش و پرورش در پی سانحه تصادف اتوبوس اردوی راهیان نور

وزیر آموزش و پرورش در پی سانحه تصادف اتوبوس اردوی راهیان نور پیامی صادر کرد.

متن پیام حمید رضا حاجی بابایی بدین شرح است:
«ما عندکم ینفد و ما عندالله باق ولنجزین الذین صبروا ((سوره نحل آیه 96))

با کمال تاسف و تاثر خبر سانحه غم انگیز اتوبوس حامل دانش آموزان راهیان نور بهمراه تعدادی از دانش آموزان عزیز و دونفر از معلمان ومربیان گرامی و یک نفر از پاسداران عزیز همه ما فرهنگیان و دانش آموزان و ملت بزرگ ایران اسلامی را عزادار نمود ، بی گمان آن عزیزان که عمر خود را در راه تعلیم و تربیت سپری ساخته و در راه مقدس شهیدان و زیارت آنان جان خود را از دست داده اند ، اکنون در جوار رحمت حق آرمیده و از نعمات واسعه پروردگار برخوردارند، گرچه کلام قاصر از آن است که تسلی بخش اندوه از دست دادن این عزیزان باشد ، اما امید به رحمت حق تعالی و نیل به آرامش ابدی آن عزیزان سفر کرده و الطاف الهی آن را تحمل پذیر خواهد کرد .

اینجانب با دلی آکنده از اندوه این مصیبت جانسوز را به بازماندگان محترم به ویژه خانواده آن عزیزان سفر کرده تسلیت عرض می کنم و آمرزش ابدی برای درگذشتگان و سلامت و صبر جمیل برای بازماندگان از درگاه ایزد منان مسالت دارم ، امیداست همانند روزهای گذشته همیشه در جوار شهیدان دوران دفاع مقدس و قرب الهی از رحمت واسعه الهی برخوردار گردند.
 
حمید رضا حاجی بابایی

 

بسیج دانش آموزی:تمام تدابیر ایمنی رعایت شده بود/ بازمانده بروجنی: اتوبوس از اول نقص فنی داشت و ترمز نگرفت

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سازمان بسیج دانش آموزی: تمامی تدابیر ایمنی در حادثه واژگونی اتوبوس دانش آموزان بروجنی رعایت شده بود

سرپرست سازمان بسیج دانش آموزی کشور گفت: حرکت کاروان دانش آموزی در روز آغاز شده بود که تا سه ساعت پس از غروب به مقصد خود می رسیدند.

پایگاه اینترنتی بسیج نوشت:

سرهنگ حسین ممتحن در خصوص حادثه واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان دختر اعزامی به سرزمین های نور، ضمن تسلیت عروج زائران سرزمین نور گفت: برای اعزام کلیه اردوهای بسیج دانش آموزی، ضوابط بسیار سخت گیرانه ای در حوزه مسائل ایمنی داریم و ابلاغیه ها و دستور العمل های متعددی به کلیه رده ها در سراسر کشور ارسال می گردد.

سرهنگ ممتحن با اشاره به اعزام سالانه بیش از چهار میلیون دانش آموز در قالب اردوهای متعدد زیارتی، علمی و سیاحتی به مناطق گوناگون کشور تصریح کرد: کلیه ضوابط سخت گیرانه ابلاغی به صورت مستمر و میدانی با حضور ناظران مورد بازدید قرار می گیرد تا به صورت کامل، وظایف ابلاغی اجرایی گردد که به لطف خداوند با وجود اردوهای میلیونی شاهد کمترین حادثه هستیم.

وی به بازرسی فنی اتوبوس واژگون شده قبل از آغاز سفر نیز اشاره کرده و ادامه داد: اتوبوس طبق ضوابط کاملا نو و مدل آن مربوط به سال 1385 بوده که برای پیشگیری از خطر خواب آلودگی برابر استاندارد دارای دو راننده نیز بوده است.

سرپرست سازمان بسیج دانش آموزی رعایت کلیه کنترل های ایمنی را در اتوبوس فوق تایید نموده و افزود: افسر ناظر نیز طبق ابلاغیه ها همراه این اتوبوس بوده است که اتفاقا در اتوبوس مذکور جناب سروان رحمان جهان پناه - معاون بازرسی سپاه شهرستان بروجن - حضور داشته که ایشان هم به فیض وصال الی الله نایل آمدند و علاوه بر ایشان، در هر اتوبوس یک نفر به عنوان پلیس یار و سه دانش آموز نیز به عنوان مسئول ایمنی دوره های لازم را آموزش دیده اند.

وی همچنین به همراهی فرمانده سپاه شهرستان بروجن با کاروان مذکور اشاره کرده و گفت: طبق ضوابط حرکت در شب مربوط به مناطق مرزی است ضمن آنکه این کاروان ساعت یک بعدازظهر حرکت کرده و سه ساعت پس از غروب به مقصد خود می رسیده است و اصلی ترین دلیل حادثه نیز لغزندگی حاصل از بارش باران بوده که حکایت از اتفاقی بودن این سانحه دلخراش دارد.

سرهنگ ممتحن با ابراز همدردی با خانواده های دانش آموزان، معلمان و پاسدار جان باخته این حادثه جانسوز تصریح کرد: کلیه دانش آموزان شرکت کننده در اردوهای بسیج دانش آموزی از جمله کاروان فوق از سه مرجع شامل بسیج، وزارت آموزش و پرورش و از سوی اتوبوس بیمه می باشند.

گفتنی است سردار فضلی جانشین سازمان بسیج مستضعفین و فرمانده قرارگاه مرکزی راهیان نور، صبح دیروز با حضور در شهرستان بروجن در مراسم تشییع با شکوه متوفیان شرکت نموده و از نزدیک با خانواده های ایشان ابراز همدردی کرد.


روایت بازمانده های تصادف اتوبوس دانش آموزان از حادثه: اتوبوس از ابتدا نقص فنی داشت

در این حال ایسنا نوشت:

ساعت 20 جمعه‌شب، 28 مهرماه؛ اتوبوس دختران دبیرستانی از اهواز به بروجن برمی‌گردد. دانش‌آموزان کلاس‌های دوم ریاضی و دوم تجربی دبیرستان پاسداران عفاف شهرستان بروجن برای گذراندن دوره عملی واحد درسی "آمادگی دفاعی" به همراه مدیر و معاون دبیرستان، مربی واحد درسی و مشاور تحصیلی‌ در قالب کاروانی با 10 اتوبوس دانش‌آموزی به مناطق عملیاتی جبهه‌های خوزستان اعزام شده بودند.


آنها پس از گذراندن دوره چند روزه در شلمچه و دهلاویه، عصر جمعه اهواز را به مقصد خانه ترک می‌کنند. در راه، اتوبوس اسکانیا که به صورت اتوماتیک کنترل می‌شد، دچار نقص فنی می‌شود، درست مثل وقتی که از بروجن به مقصد خوزستان در راه بودند. کنترل از دست راننده خارج می‌شود و راننده به مدیر دبیرستان که در اتوبوس حضور دارد می‌گوید که نمی‌تواند ترمز بگیرد. اتوبوس با سرعت زیاد و مهارنشدنی در جاده شلوغ و ترانزیتی از بین خودروهای سنگین می‌گذرد، دختران دانش‌آموز جیغ می‌کشند و ناگهان با برخورد شدید با تپه‌ای خاکی همه چیز می‌ایستد. همه این‌ها تنها در 5 دقیقه برای دختران دبیرستانی اتفاق افتاد و 26 کشته و 18 زخمی پایان ماجرای اتوبوس اسکانیای کاروان دانش‌آموزی بود.

 

مریم اشراقی، یکی از بازماندگان حادثه واژگونی اتوبوس اکنون با شدت جراحات بسیار زیاد در بخش ICU بیمارستان گلستان اهواز بستری است و به سختی ناله می‌کند. پدر مریم کنار تخت او با گریه توضیح داد: "کسی از وقوع حادثه به ما خبر نداد. ساعت 18:30 دیشب با او تماس گرفتم و حالش خوب بود. بعد ساعت 21 دوستش به خانه ما زنگ زد و گفت نگران مریم هستم. ما گفتیم مریم به اردو رفته است و بعد دوستش به ما گفت که این حادثه اتفاق افتاده است.

ما به سپاه بروجن مراجعه کردیم و دیدیم که روبه‌روی درب سپاه شلوغ است و همه خانواده‌ها آمده‌اند. بعد هم که فهمیدیم مریم جزو زخمی‌هاست خودمان را به اهواز رساندیم."


 

معاون امور مجلس رییس جمهور در پیامی حادثه غم‌انگیز تصادف اتوبوس اردوی راهیان نور شهرستان بروجن رابه خانواده‌های داغدار تسلیت گفت.

 

به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، متن این پیام به شرح ذیل است :

 

انالله و انا الیه راجعون

 

سانحه غم انگیز اتوبوس حامل دانش‌آموزان راهیان نور با جان باختن 26 دانش‌آموز دختر قلب ملت ایران را جریحه‌دار کرد.

 

 

با کمال تاسف و تاثر مصیبت وارده را به بازماندگان محترم آن عزیزان مرحومه مغفوره، به ویژه خانواده‌های: عسگری، رضایی، شمس، حسن‌زاده، انتظامی، مقدسی، مهدوی‌نیا، احمدی، عباسیان، زندیان، هادی‌پور، سلیمی، فرهمندیان، کریمی، عرب‌،‌غفاری، خاقانی، الهیان، شبانیان، خاکسار، کوهی کمالی، ربیعی و شریفی‌ریگی ومردم شریف استان چهارمحال و بختیاری تسلیت عرض نموده و برای درگذشتگان طلب آمرزش و برای بازماندگان سلامتی و صبر جمیل از درگاه ایزدمنان مسالمت می‌نمایم.

 

 

امید است در جوار شهیدان معزز جبهه‌های دفاع مقدس و قرب الهی از رحمت الهی ایزدی برخوردار گردند.

 

و این یکی از تلخ ترین خبر هایی است که در وبلاگم منتشر شد

انتهای پیام                        30مهر91

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۹ ، ۱۲:۴۸
فاصله گلناری