به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

لا تقنطوا من رحمه الله- ز گهواره تا گور دانش بجوی

به آینده امیدوار باشید

وبلاگی درباره ی همه چیز ،عمومی- اجتماعی- جامعه- اخبار و...

13آبان روز تسخیر لانه جاسوسی 
13 آبان در تاریخ انقلاب اسلامی ایران همواره روز تقابل حق و باطل بوده است. دقیقا به همین دلیل یکسال پس از شهادت دانش آموزان در دانشگاه و درست در سالروز 13 آبان 58 ایران اسلامی شاهد جلوه دیگری از این رویارویی میان جبهه حق علیه باطل بود. در این روز به یکباره به حیات سیاسی مملو از خباثت امریکا و عملکرد سازمان جهنمی سیا در ایران خاتمه داده شد و مزدورانی که پس از پیروزی انقلاب دائماً به فتنه انگیزی و ماجراجویی علیه نهضت اسلامی ایران مشغول بودند به گروگان گرفته شدند و لانه پر از فساد و جاسوسی آنان که به اشتباه (سفارت) لقب گرفته بود،‌ تعطیل گردید. 
اشغال لانه جاسوسی امریکا در تهران و گروگانگیری جاسوسان دیپلمات نمای کاخ سفید، تنها یک حادثه سیاسی در حد تعطیل شدن سفارتخانه یک کشور در کشور دیگر نبوده و بلکه آغاز تحول عمیقی بود که در خاورمیانه و در سطح جهان در جهت عریان ساختن ماهیت پنهان شده زمامداران واشنگتن و گردانندگان سیاست خارجی امریکا به وقوع پیوسته بود. 


آیینه انقلاب 
سیزده آبان از خاطره انگیزترین روزهای انقلاب شکوهمند اسلامی است. شاید تاریخ معاصر ما روزی بدین اهمیت و بزرگی کمتر به یاد داشته باشید. 
سیزدهم آبان زادروز انقلابی بزرگتر سالگشت تبعید بینانگذار جمهوری اسلامی و روز دانش آموز است. هر یک از این مناسبتها خودکافی است که نظرها را به خود برگرداند و دیده ها را خیره کند. 

روز دانش آموز است زیرا بیست و یک سال پیش در چنین روزی دانش آموزان انقلابی توانستند گوهر دانش و آموزندگی را در آیینه حماسه و دلیری بتابانند و غبار خودباختگی را از سیمای مدرسه بروبند. راه از مدرسه تا خیابان را چنان پیمودند که رزمندگان بی باک جبهه ها را در می نوردند و در برابر آهنگهای آتشبار ستم چنان صف آرایی کردند که کوهها بر فراز دشتهای تفتیده کویری آشیانه فساد و لانه جاسوسان را سیزدهم آبان از هم گسیخت. بیست سال پیش دانشگاهیان دین باور به پیروی از امام نور دیواره های نفاق و خیانت را فرو ریختند و شمعی فروزانتر از شمع نخست در میانه جنگ و کاراز افروختند. 
سیزدهم آبان شاهد وداع امت با امام خود برای سالیانی چند بود. آن روز را سیزدهم آبان بخوبی در یاد دارد. خادمان بیمزد و منت بیگانگان به گرد خانه ای جمع آمدند که آشناترین نام را برای دلسوختگان اسلامی داشت و شیداترین نغمه ها را در گوش انسانهای مومن زمزمه کرده بود. خمینی (ره) را در ازدحام آهن و پولاد تا بیرون از مرزهای جغرافیای ایران دور کردند اما مرام و نام خمینی را برای همیشه در دل مرد و زن و مسلمان ایرانی جاودانه کردند
.


نویسنده: محمد حسن روزی طلب

چکیده: تسخیر سفارت آمریکا در تهران اگرچه تأثیرات مهمی در عرصه سیاست داخلی کشور داشت؛ مهمترین تأثیر را در روابط خارجی ایران برجای نهاد. از جمله برای اولین بار نقش تعیین کننده ای را برای یک کشور مستقل ایجاد کرد تا آنجا که نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ۱۹۸۰ در ایران و توسط دانشجویان رقم خورد. نوشتار حاضر وقایع نگاری اصلی ترین رویدادهای ۴۴۴ روزه این بحران است که در آن به ویژه به ابعاد خارجی ماجرا توجه بیشتری شده است.

روز اول:

ساعت ۱۰ صبح است. خیابان طالقانی وضع عادی خود را دارد. ماشین ها با سرعت و سروصدا عبور می کنند، فروشگاه ها بازند و کارکنان آنها سرگرم کارهای روزمره هستند. ناگهان گروهی نزدیک به چهارصد نفر در حالی که در طول خیابان طالقانی راهپیمایی می کنند، به سمت سفارت آمریکا می پیچند. جوانان با شور و حرارت از در و دیوار سفارت بالا می روند و به درون محوطه سفارت می پرند.
خیابان بند می آید و جوان ها تند و تیز یکی پس از دیگری از گوشه و کنار سفارت به داخل می روند، حالا هر کدامشان بازوبندی به دست و عکس امام به سینه دارند. در حالی که باران نیز شروع به باریدن کرده، خبری بر روی تلکس خبرگزاری ها می رود که تا سالها اثراتش باقی خواهد ماند: «سفارت آمریکا در تهران اشغال شد.»

روز دوم:

امام خمینی حرکت دانشجویان را مورد تأیید قرار می دهد و می گوید:«امروز در ایران باز انقلاب است. انقلابی بزرگتر از انقلاب اول. در این انقلاب شیطان بزرگ آمریکاست.»
آقای سید احمد خمینی به نمایندگی از رهبری انقلاب در جمع دانشجویان حضور می یابد و در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت می کند. خبرنگاری از او می پرسد علت حضور و مأموریتتان در رابطه با اشغال سفارت آمریکا چیست؟ او پاسخ می دهد: «من به دعوت برادران پیرو خط امام به اینجا آمدم.» سید احمد خمینی اضافه می کند: «تمام مردم ایران از عمل دانشجویان پشتیبانی می کنند.» او در جواب خبرنگاری که پرسیده بود: «آیا تضعیف دولت تا این حد صحیح است؟» می گوید: «این کار تضعیف دولت نیست زیرا تمام ملت یکپارچه این عمل را تأیید می کنند و لابد دولت هم از مردم است.»
اما چند ساعت پس از مصاحبه سید احمد خمینی، دولت موقت مهندس بازرگان استعفاء می دهد و از قضا این استعفاء پذیرفته می شود و از سوی رهبر انقلاب، شورای انقلاب مأمور اداره کشور می شود. 
ابوالحسن بنی صدر نیز به سرپرستی وزارت امور خارجه برگزیده می شود.

13آبان

روز ۱۶:

خیابان های اطراف سفارت لبریز از حضور مردم است. انبوه جمعیت با عصبانیت پرچم آمریکا را آتش می زنند و فریاد می کشند: «مرگ بر آمریکا، مرگ بر کارتر» .
بنی صدر، کفیل وزارت امور خارجه از سمتش کنار رفته و قطب زاده جای او را می گیرد. او می گوید: «نمی توان تا ابد گروگان ها را نگه داشت و آمریکا به عنوان سرزمین آزاد، نه می تواند تسلیم تحقیر واگذاری مردی بیمار به رژیم جمهوری اسلامی ایران بشود و نه از به خطر انداختن ۵۰ یا ۶۰ شهروندش برای نگه داشتن این مرد بیمار راضی است.»
در خارج از مرزهای ایران خبرهای داغی وجود دارد. در اجتماعی بی سابقه شورای امنیت سازمان ملل با پانزده رأی بر آزادی فوری گروگان ها تأکید می کند، در این میان حتی شوروی نیز رأی مثبت می دهد. ایران نشست نیویورک را تحریم کرد اما بنی صدر می گوید اگر همچنان وزیر خارجه بود، به نیویورک می رفت، هر چند که برخی منتقدان در شورای انقلاب او را از هواپیما برگرداندند.
۱۹ نوامبر(۲۸ آبان) دانشجویان سه گروگان را آزاد می کنند. دو تفنگدار سیاهپوست و یک منشی زن. روز بعد آنها ده نفر زن و سیاهپوست دیگر را نیز آزاد می کنند.
روز ۵۸: شورای امنیت در آخرین روزهای سال ۱۹۷۹ میلادی با ۱۱ رأی موافق و بی هیچ مخالفی و با امتناع روسیه و چک وسلواکی از رأی دادن تصویب می کند که ایران باید تا هفتم ژانویه(۱۸ دی ۵۸)، گروگان ها را آزاد کند و اگر در این مهلت گروگان ها آزاد نشوند، شورای امنیت قطعنامه شدیدتری صادر می کند. همزمان والدهایم دبیر کل سازمان ملل، تصمیم می گیرد شخصاً به ایران برود و دیپلماسی قدیمی را بیازماید. اما روزنامه های ایرانی در اول ژانویه (۱۲ دی)، با عکسی قدیمی از او استقبال می کنند. در آن عکس والدهایم بر دست اشرف پهلوی، خواهر شاه، بوسه می زند. روزنامه جمهوری اسلامی در زیر این عکس این گونه به والدهایم طعنه می زند:«آقای والدهایم، این شما هستید که بر دست بدکاره ای بوسه می زنید.»
والدهایم به ایران می آید، اما هیچ یک از مقامات رسمی حاضر به دیدار او نمی شوند و او پس از سه روز بازمی گردد و هنگام بازگشت به شورای امنیت پیام می دهد که اعمال زور علیه ایران تنها به تشدید مقاومت آنها می انجامد. شورای امنیت دوبار تصویب قعطنامه را به تعویق می اندازد و در نهایت در ۲۲ دی ماه ۵۸ ( ۱۳ ژانویه ۱۹۸۰ )شورای امنیت بنا به پافشاری ایالت متحده تشکیل جلسه می دهد.
مک هنری نماینده آمریکا دعاوی خود را علیه ایران اقامه می کند و از شورا تقاضا می کند که برای حفظ صلح بین المللی قطعنامه مورد درخواست ایالت متحده مبنی بر تحریم اقتصادی ایران را به تصویب برساند.
آن شب یکی از جلسات شورانگیز شورای امنیت در جریان بود. پس از چندین ساعت بحث و بررسی، انگلستان، نروژ، پرتغال و فرانسه از قطعنامه آمریکا حمایت می کنند، بنگلادش و مکزیک رأی ممتنع و چک واسلواکی رأی مخالف و در نهایت شوروی با استفاده از حق وتو، قطعنامه آمریکا را به بایگانی شورای امنیت می سپارد.
دیپلماسی دبیر کل شکست می خورد و ایالت متحده می گوید که یک طرفه به قطعنامه عمل خواهد کرد.

ماه سوم

ابوالحسن بنی صدر به ریاست جمهوری ایران برگزیده می شود. او در اولین مصاحبه اش خاطرنشان می کند:» «آماده نیست که با دانشجویان مسلمان حکومتی موازی را قبول کند.» او اضافه می کند:«ما در ایران دو حکومت داریم: یکی حکومت دانشجویان پیرو خط امام و دیگری شورای انقلاب و چنین وضعی قابل قبول نیست.»
بنی صدر راه حل مسئله گروگان ها را تشریح می کند. به عقیده او دولت آمریکا باید از ایران عذرخواهی کند و استقلال و حاکمیت جمهوری اسلامی را محترم بشمارد؛ در این صورت مشکل گروگانها ممکن است به زودی حل شود. سخنان بنی صدر، اهالی کاخ سفید را به جنب و جوش وامی دارد. 
زمزمه هایی در رسانه های خارجی مبنی بر دیدار مقامات ایران و آمریکا و ارائه راه حل تازه منتشر می شود. اما صادق قطب زاده در مصاحبه با رویترز می گوید:«شخص اینجانب و وزارت خارجه هیچ گونه تماس مستقیم و یا غیرمستقیم با آمریکا نداشته ایم و راه حل تازه، همان مطالبی است که بارها گفته ایم. » اشاره قطب زاده به استرداد شاه و اموال او به ایران است.
چند سال بعد گری سیک در کتابش از دیدار قطب زاده (وزیر امور خارجه ایران) و همیلتون جردن(رئیس کارکنان کاخ سفید) در ۲۸ بهمن (۱۶ فوریه) در پاریس خبر می دهد. این دیدار سه ساعت به طول می انجامد. قطب زاده در پاسخ جردن که چگونه می توان بحران را با صلح و آرامش و حفظ حیثیت طرفین حل کرد، پاسخ می دهد:« راه حل ساده است، شاه را بکشید.»
به هر حال پس از اظهار نظر فرانک جورج که با خوش بینی خبر از پیدا شدن راه حل تازه برای آزادی گروگان ها می دهد، این تصور در ذهن ها زنده می شود که بنی صدر در توافقی محرمانه با آمریکایی ها سازش کرده است.
در این میان خبرگزاری فرانسه گزارش می دهد تا چند روز دیگر یک هیأت آمریکایی که از جانب دانشجویان پیرو خط امام دعوت شده اند، احتمالاً وارد تهران خواهند شد. 
گل

 

 

   

روز اول: ساعت ۱۰ صبح است. خیابان طالقانی وضع عادی خود را دارد. ماشین ها با سرعت و سروصدا عبور می کنند، فروشگاه ها بازند و کارکنان آنها سرگرم کارهای روزمره هستند. ناگهان گروهی نزدیک به چهارصد نفر در حالی که در طول خیابان طالقانی راهپیمایی می کنند، به سمت سفارت آمریکا می پیچند. جوانان با شور و حرارت از در و دیوار سفارت بالا می روند و به درون محوطه سفارت می پرند. 
خیابان بند می آید و جوان ها تند و تیز یکی پس از دیگری از گوشه و کنار سفارت به داخل می روند، حالا هر کدامشان بازوبندی به دست و عکس امام به سینه دارند. در حالی که باران نیز شروع به باریدن کرده، خبری بر روی تلکس خبرگزاری ها می رود که تا سالها اثراتش باقی خواهد ماند: «سفارت آمریکا در تهران اشغال شد.» 

 
 

روز دوم: امام خمینی حرکت دانشجویان را مورد تأیید قرار می دهد و می گوید:«امروز در ایران باز انقلاب است. انقلابی بزرگتر از انقلاب اول. در این انقلاب شیطان بزرگ آمریکاست.» 
آقای سید احمد خمینی به نمایندگی از رهبری انقلاب در جمع دانشجویان حضور می یابد و در یک مصاحبه مطبوعاتی شرکت می کند. خبرنگاری از او می پرسد علت حضور و مأموریتتان در رابطه با اشغال سفارت آمریکا چیست؟ او پاسخ می دهد: «من به دعوت برادران پیرو خط امام به اینجا آمدم.» سید احمد خمینی اضافه می کند: «تمام مردم ایران از عمل دانشجویان پشتیبانی می کنند.» او در جواب خبرنگاری که پرسیده بود: «آیا تضعیف دولت تا این حد صحیح است؟» می گوید: «این کار تضعیف دولت نیست زیرا تمام ملت یکپارچه این عمل را تأیید می کنند و لابد دولت هم از مردم است.» 
اما چند ساعت پس از
مصاحبه سید احمد خمینی، دولت موقت مهندس بازرگان استعفاء می دهد و از قضا این استعفاء پذیرفته می شود و از سوی رهبر انقلاب، شورای انقلاب مأمور اداره کشور می شود. 
ابوالحسن بنی صدر نیز به سرپرستی وزارت امور خارجه برگزیده می شود. 
روز ۱۶: خیابان های اطراف سفارت لبریز از حضور مردم است. انبوه جمعیت با عصبانیت پرچم آمریکا را آتش می زنند و فریاد می کشند: «مرگ بر آمریکا، مرگ بر کارتر» . 
بنی صدر، کفیل وزارت امور خارجه از سمتش کنار رفته و قطب زاده جای او را می گیرد. او می گوید: «نمی توان تا ابد گروگان ها را نگه داشت و آمریکا به عنوان سرزمین آزاد، نه می تواند تسلیم تحقیر واگذاری مردی بیمار به رژیم جمهوری اسلامی ایران بشود و نه از به خطر انداختن ۵۰ یا ۶۰ شهروندش برای نگه داشتن این مرد بیمار راضی است.» 

تسخیر لانه جاسوسی
در خارج از مرزهای ایران خبرهای داغی وجود دارد. در اجتماعی بی سابقه شورای امنیت سازمان ملل با پانزده رأی بر آزادی فوری گروگان ها تأکید می کند، در این میان حتی شوروی نیز رأی مثبت می دهد. ایران نشست نیویورک را تحریم کرد اما بنی صدر می گوید اگر همچنان وزیر خارجه بود، به نیویورک می رفت، هر چند که برخی منتقدان در شورای انقلاب او را از هواپیما برگرداندند. 
۱۹ نوامبر(۲۸ آبان) دانشجویان سه گروگان را آزاد می کنند. دو تفنگدار سیاهپوست و یک منشی زن. روز بعد آنها ده نفر زن و سیاهپوست دیگر را نیز آزاد می کنند. 


 

 

روز ۵۸: شورای امنیت در آخرین روزهای سال ۱۹۷۹ میلادی با ۱۱ رأی موافق و بی هیچ مخالفی و با امتناع روسیه و چک وسلواکی از رأی دادن تصویب می کند که ایران باید تا هفتم ژانویه(۱۸ دی ۵۸)، گروگان ها را آزاد کند و اگر در این مهلت گروگان ها آزاد نشوند، شورای امنیت قطعنامه شدیدتری صادر می کند. همزمان والدهایم دبیر کل سازمان ملل، تصمیم می گیرد شخصاً به ایران برود و دیپلماسی قدیمی را بیازماید. اما روزنامه های ایرانی در اول ژانویه (۱۲ دی)، با عکسی قدیمی از او استقبال می کنند. در آن عکس والدهایم بر دست اشرف پهلوی، خواهر شاه، بوسه می زند. روزنامه جمهوری اسلامی در زیر این عکس این گونه به والدهایم طعنه می زند:«آقای والدهایم، این شما هستید که بر دست بدکاره ای بوسه می زنید.» 
والدهایم به ایران می آید، اما هیچ یک از مقامات رسمی حاضر به دیدار او نمی شوند و او پس از سه روز بازمی گردد و هنگام بازگشت به شورای امنیت پیام می دهد که اعمال زور علیه ایران تنها به تشدید مقاومت آنها می انجامد. شورای امنیت دوبار تصویب قعطنامه را به تعویق می اندازد و در نهایت در ۲۲ دی ماه ۵۸ ( ۱۳ ژانویه ۱۹۸۰ )شورای امنیت بنا به پافشاری ایالت متحده تشکیل جلسه می دهد. 
مک هنری نماینده آمریکا دعاوی خود را علیه ایران اقامه می کند و از شورا تقاضا می کند که برای حفظ صلح بین المللی قطعنامه مورد درخواست ایالت متحده مبنی بر تحریم اقتصادی ایران را به تصویب برساند. 
آن شب یکی از جلسات شورانگیز شورای امنیت در جریان بود. پس از چندین ساعت بحث و بررسی، انگلستان، نروژ، پرتغال و فرانسه از قطعنامه آمریکا حمایت می کنند، بنگلادش و مکزیک رأی ممتنع و چک واسلواکی رأی مخالف و در نهایت شوروی با استفاده از حق وتو، قطعنامه آمریکا را به بایگانی شورای امنیت می سپارد. 

  

دیپلماسی دبیر کل شکست می خورد و ایالت متحده می گوید که یک طرفه به قطعنامه عمل خواهد کرد. 
ماه سوم 
ابوالحسن بنی صدر به ریاست جمهوری ایران برگزیده می شود. او در اولین مصاحبه اش خاطرنشان می کند:» «آماده نیست که با دانشجویان مسلمان حکومتی موازی را قبول کند.» او اضافه می کند:«ما در ایران دو حکومت داریم: یکی حکومت دانشجویان پیرو خط امام و دیگری شورای انقلاب و چنین وضعی قابل قبول نیست.» 
بنی صدر راه حل مسئله گروگان ها را تشریح می کند. به عقیده او دولت آمریکا باید از ایران عذرخواهی کند و استقلال و حاکمیت جمهوری اسلامی را محترم بشمارد؛ در این صورت مشکل گروگانها ممکن است به زودی حل شود. سخنان بنی صدر، اهالی کاخ سفید را به جنب و جوش وامی دارد. 
زمزمه هایی در رسانه های خارجی مبنی بر دیدار مقامات ایران و آمریکا و ارائه راه حل تازه منتشر می شود. اما صادق قطب زاده در مصاحبه با رویترز می گوید:«شخص اینجانب و وزارت خارجه هیچ گونه تماس مستقیم و یا غیرمستقیم با آمریکا نداشته ایم و راه حل تازه، همان مطالبی است که بارها گفته ایم. » اشاره قطب زاده به استرداد شاه و اموال او به ایران است. 
چند سال بعد گری سیک در کتابش از دیدار قطب زاده (وزیر امور خارجه ایران) و همیلتون جردن(رئیس کارکنان کاخ سفید) در ۲۸ بهمن (۱۶ فوریه) در پاریس خبر می دهد. این دیدار سه ساعت به طول می انجامد. قطب زاده در پاسخ جردن که چگونه می توان بحران را با صلح و آرامش و حفظ حیثیت طرفین حل کرد، پاسخ می دهد:« راه حل ساده است، شاه را بکشید.» 
به هر حال پس از اظهار نظر فرانک جورج که با خوش بینی خبر از پیدا شدن راه حل تازه برای آزادی گروگان ها می دهد، این تصور در ذهن ها زنده می شود که بنی صدر در توافقی محرمانه با آمریکایی ها سازش کرده است. 
در این میان خبرگزاری فرانسه گزارش می دهد تا چند روز دیگر یک هیأت آمریکایی که از جانب دانشجویان پیرو خط امام دعوت شده اند، احتمالاً وارد تهران خواهند شد. 
در چنین فضایی بود که آسوشیتدپرس و رویترز گزارش دادند که به محض ورود اعضای یک دادگاه بین المللی که قرار است اتهامات ایران علیه شاه مخلوع را رسیدگی کنند، گروگان های آمریکایی آزاد خواهند شد. این مطلب را «هیکل» روزنامه نگار معروف مصری در مقاله ای نوشته و اضافه کرده که هرچند گروگان ها به مجرد ورود اعضای دادگاه بین المللی به تهران بلافاصله آزاد خواهند شد، اما در تهران زیر نظر طرف سوم (سوئیس) قرار خواهند گرفت تا آمریکا به آنها دسترسی داشته و مسئول سلامتی آنها باشد. اما ماجرا به دلخواه آمریکایی ها پیش نرفت؛ هرچند قطب زاده اعلام کرد که به نمایندگی از شورای انقلاب، گروگان ها را تحویل خواهد گرفت اما دانشجویان اعلام کردند، گروگان ها را تحویل قطب زاده نخواهیم داد. 
پس از گذشت چند ساعت از این بیانیه دانشجویان، دفتر امام، شورای انقلاب و هیأت وزیران، هرگونه تصمیم گیری درباره گروگان ها را مربوط به مجلس شورای اسلامی دانستند. 
هیأت تحقیق هم به تهران آمد و خواستار دیدار با گروگان ها شد. اما دانشجویان ملاقات هیأت تحقیق با گروگان ها را کاری انحرافی خواندند و اعلام کردند گروگان ها تنها برگ برنده ایران در مبارزه با آمریکا هستند و اجازه نمی دهند اعضای این کمیسیون با گروگان ها ملاقات کنند. 
بدین ترتیب نقشه قطب زاده و جردن هم نتوانست گرهی را باز کند. 
روز ۱۴۰: 
کارتر در ۲۶ مارس ۱۹۸۰ (چهارم فروردین ۱۳۵۹) نامه ای محرمانه خطاب به امام می نویسد و اعلام می کند: «ما آماده پذیرش حقایق جدید که مولود انقلاب ایران است، می باشیم. این امر همچنان هدف و آرزوی ماست، زیرا من تصور می کنم که ما هدف واحدی را که صلح جهانی و برقراری عدالت برای همه ملل است، تعقیب می کنیم. » 
اما امام خمینی با شجاعتی خارق العاده دستور می دهد تا نامه کارتر منتشر شود. در آمریکا انتشار این نامه یک افتضاح سیاسی برای کارتر بود. کیسینجر بلافاصله پس از افشا شدن محتوای نامه کارتر اعلام کرد:« آمریکا باید به مقامات ایرانی بگوید که مهمانی تمام شده است. » 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۰۵
فاصله گلناری

تغذیه سالم
 

نویسنده: فریده محتشم (کارشناس تغذیه سیبیتا)
 

تغذیه سالم یعنی انتخاب غذاهای متنوع از گروه‌های غذایی مختلف. برای تغذیه سالم مجبور نیستید یک رژیم محدود و سخت داشته باشید. تغذیه سالم یعنی ایجاد تغییراتی، که بتوانید برای همیشه آنها را پیروی کنید.
البته به این سادگی‌ها که گفتیم نیست! و دریافت مواد مغذی مورد نیاز آسان نیست. چون ممکن است در روز چندین بار تنقلات مورد علاقه‌تان را بخورید و از دیگر گروه‌های غذایی غافل شوید و یا شاید هنگام گرسنگی هر چه دم دستتان باشد بخورید و به کیفیت چیزی که می‌خورید اصلاً اهمیت ندهید.
تغذیه سالم، نیازمند برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری برای مصرف متنوع گروههای مختلف غذایی است.

 

الف- چرا داشتن تغذیه سالم مهم است؟

تغذیه سالم مهم است به چند دلیل:
۱- غذاهای سالم تأمین کننده مواد مغذی مورد نیاز بدن است.
مواد مغذی علاوه بر تأمین انرژی بدن، در حفظ عملکرد مغز، قلب و ماهیچه نیز اهمیت دارد.
۲- تغذیه سالم ریسک ابتلا به بیماری‌ها را کاهش می‌دهد.
الف. مصرف بیشتر میوه‌ها و سبزیجات ریسک ابتلا به دیابت، فشار خون بالا و برخی از انواع سرطان را کاهش می‌دهد.
ب. مصرف کمتر چربی‌های اشباع (روغن‌های جامد) ریسک افزایش کلسترول خون را کاهش می‌دهد.
ج. مصرف کافی کلسیم و ویتامین D از پوکی استخوان پیشگیری می‌کند.
۳- تغذیه سالم، در کنترل و بهبود علائم بعضی از بیماری‌های مهم نیز کمک کننده است.
رعایت برنامه غذایی متعادل و تغذیه سالم، در کنترل دیابت و فشار خون بالا نقش دارد.

 

ب- اصول یک تغذیه سالم و متعادل چیست؟

در تنظیم یک برنامه غذایی سالم، سه نکته زیر را در ذهن داشته باشید:
تعادل: یک رژیم غذایی متعادل (استفاده از حداقل تعداد واحدهای مورد نیاز از هر گروه غذایی) تضمین کننده دریافت مواد مغذی مورد نیاز است.
تنوع: طیف وسیعی از غذاهای متنوع را مصرف کنید. هیچ غذایی به تنهایی تأمین کننده مواد مغذی مورد نیازتان نیست. از هر گروه غذایی، انواع غذاهای متنوع را انتخاب کنید.
میانه‌روی: میانه‌روی در هر کاری کلید موفقیت است. پس با رعایت میانه‌روی در مصرف شیرینی‌جات، چربی‌ها و نمک‌ها می‌توانید از همه غذاهای دلخواه خود بهره‌مند شوید.

برای داشتن تغذیه سالم، در قدم اول باید بدانید، یک رژیم متعادل چیست! راهنماها و هرم‌های غذایی مقدار واحدهای مورد نیاز از هر گروه غذایی را نشان می‌دهند اما بیشتر مردم در هر روز نیاز دارند به:
- شش تا یازده واحد از غلات:
توصیه: حداقل نصف غلات مورد نیازتان را از غلات سبوس‌دار (مانند نانهای سبوس‌دار، برنج قهوه‌ای، ماکارونی‌های سبوس‌دار …) انتخاب کنید. یک واحد غلات برابر است با یک برش ۳۰ گرمی از نانها (یک و نیم برش ده در ده نان سنگک = ۲ برش ده در ده نان تافتون = ۴ برش ده در ده نان لواش = یک و نیم عدد نان تست = ۱ برش ده در ده نان بربری) یا نصف لیوان برنج یا ماکارونی پخته.
دو تا چهار واحد میوه:
یک واحد میوه برابر است با یک سیب، موز یا پرتقال متوسط، نصف لیوان قطعات میوه (به شکل پخته یا خام) یا سه چهارم لیوان آب میوه.
سه تا پنج لیوان سبزیجات:
هر واحد سبزیجات شامل یک لیوان سبزیجات برگدار یا نصف لیوان سبزیجات دیگر (به شکل پخته یا خام)، یا سه چهارم لیوان آب سبزیجات است.
دو تا سه واحد لبنیات کم چرب:
هر واحد لبنیات برابر است با یک لیوان ماست یا شیر یا یک و نیم قوطی کبریت پنیر.
دو تا سه واحد غذای پروتئینی:
یک واحد غذای پروتئینی برابر است با شصت تا نود گرم گوشت قرمز بدون چربی یا گوشت مرغ یا ماهی، در ضمن نصف لیوان حبوبات پخته، یک تخم مرغ و دو قاشق غذاخوری کره بادام زمینی، معادل سی گرم گوشت بدون چربی به حساب می‌آیند.

تغذیه سالم

پ- آیا من تغذیه سالم دارم؟

برای ارزیابی خود، دفتر یادداشتی تهیه کنید و یک هفته کامل، تمام چیزهایی که می‌خورید و می‌نوشید را در آن با مقدارش یادداشت کنید. سپس با ارزیابی آن، توجه کنید آیا از همه گروه‌های غذایی با تنوع می‌خورید یا نه؟ و آیا برنامه غذایی شما یکنواخت است و یا متنوع!
با این ارزیابی متوجه می‌شوید آیا تغذیه سالم دارید یا نه؟ وگرنه لازم است با تغییر برنامه غذایی خود و ایجاد تغییرات مورد نیاز، سلامت خود را بیمه کنید.
پس چرا منتظرید، دنبال دفتر یادداشت و قلم خود بروید و هر چه از امروز صبح خورده‌اید را تا یک هفته یادداشت کنید!
در دفتر یادداشت خود به حجم‌های مصرفی خود نیز دقت کنید. ممکن است متوجه شوید فقط در صبحانه خود حجم زیادی نان می‌خورید ولی از دیگر گروه‌های غذایی خبری نیست بنابراین می‌توانید با کاهش مصرف آن، میوه‌ها و سبزیجات را نیز وارد صبحانه خود کنید و به این ترتیب به طرف تغذیه سالم حرکت کنید.
و یا اگر متوجه شدید، در روز از محصولات پرچرب استفاده می‌کنید، می‌توانید انواع کم‌چرب آن را جایگزین کنید. همچنین اگر متوجه شدید در طول روز به ندرت میوه‌ها و سبزیجات می‌خورید، وارد کردن میوه‌ها و سبزیجات رنگارگ را جزو اهداف خود قرار دهید.
مثلاً گوجه فرنگی، کاهو، خیار و… را می‌توانید در سالاد خود در هر وعده غذایی داشته باشید. همه چیز به سلیقه و علاقه شما بستگی دارد. پس دست به کار شوید و سلیقه خود را در انتخاب میوه‌ها و سبزیجات رنگارنگ نشان دهید. تعذیه سالم یعنی همین!
مطمئناً قبول دارید که برای پیشرفت مداوم باید ارزیابی شوید!
پس بعد از هفته اول، و تصمیم گیری برای ایجاد تغییرات و اجرای آن، دفتریادداشت خود را همچنان بنویسید تا در هفته‌های بعد با مرور آن هدف‌های دیگری برای دستیابی به تغذیه سالم تعیین کنید.
پس فراموش نکنید و با مرور دفتر یادداشت خود به سؤالات زیر پاسخ دهید :
- آیا حداقل مقدار واحدهای مورد نیاز را از هر گروه غذایی دریافت می‌کنید؟
- آیا به مقدار فراوان در طول روز میوه و سبزی می‌خورید؟
- آیا مقدار قند، نمک و چربی غذاهایتان پایین است؟
- آیا غذاهایتان را خودتان در منزل تهیه می‌کنید یا غذاهای حاضری و فست فودها را مصرف می‌کنید؟
- آیا نوشابه‌های سرشار از قند می‌خورید؟
- آیا به مقدار فراوان آب می‌خورید؟
و هر هفته این سوالات را از خود بپرسید و بر موفقیت‌های خود در داشتن تغذیه سالم بیافزایید. 

منتظر چه هستید؟ از همین حالا شروع کنید!

تغذیه سالم
 

نویسنده: فریده محتشم (کارشناس تغذیه سیبیتا)
 

تغذیه سالم یعنی انتخاب غذاهای متنوع از گروه‌های غذایی مختلف. برای تغذیه سالم مجبور نیستید یک رژیم محدود و سخت داشته باشید. تغذیه سالم یعنی ایجاد تغییراتی، که بتوانید برای همیشه آنها را پیروی کنید.
البته به این سادگی‌ها که گفتیم نیست! و دریافت مواد مغذی مورد نیاز آسان نیست. چون ممکن است در روز چندین بار تنقلات مورد علاقه‌تان را بخورید و از دیگر گروه‌های غذایی غافل شوید و یا شاید هنگام گرسنگی هر چه دم دستتان باشد بخورید و به کیفیت چیزی که می‌خورید اصلاً اهمیت ندهید.
تغذیه سالم، نیازمند برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری برای مصرف متنوع گروههای مختلف غذایی است.

 

الف- چرا داشتن تغذیه سالم مهم است؟

تغذیه سالم مهم است به چند دلیل:
۱- غذاهای سالم تأمین کننده مواد مغذی مورد نیاز بدن است.
مواد مغذی علاوه بر تأمین انرژی بدن، در حفظ عملکرد مغز، قلب و ماهیچه نیز اهمیت دارد.
۲- تغذیه سالم ریسک ابتلا به بیماری‌ها را کاهش می‌دهد.
الف. مصرف بیشتر میوه‌ها و سبزیجات ریسک ابتلا به دیابت، فشار خون بالا و برخی از انواع سرطان را کاهش می‌دهد.
ب. مصرف کمتر چربی‌های اشباع (روغن‌های جامد) ریسک افزایش کلسترول خون را کاهش می‌دهد.
ج. مصرف کافی کلسیم و ویتامین D از پوکی استخوان پیشگیری می‌کند.
۳- تغذیه سالم، در کنترل و بهبود علائم بعضی از بیماری‌های مهم نیز کمک کننده است.
رعایت برنامه غذایی متعادل و تغذیه سالم، در کنترل دیابت و فشار خون بالا نقش دارد.

 

ب- اصول یک تغذیه سالم و متعادل چیست؟

در تنظیم یک برنامه غذایی سالم، سه نکته زیر را در ذهن داشته باشید:
تعادل: یک رژیم غذایی متعادل (استفاده از حداقل تعداد واحدهای مورد نیاز از هر گروه غذایی) تضمین کننده دریافت مواد مغذی مورد نیاز است.
تنوع: طیف وسیعی از غذاهای متنوع را مصرف کنید. هیچ غذایی به تنهایی تأمین کننده مواد مغذی مورد نیازتان نیست. از هر گروه غذایی، انواع غذاهای متنوع را انتخاب کنید.
میانه‌روی: میانه‌روی در هر کاری کلید موفقیت است. پس با رعایت میانه‌روی در مصرف شیرینی‌جات، چربی‌ها و نمک‌ها می‌توانید از همه غذاهای دلخواه خود بهره‌مند شوید.
تغذیه
برای داشتن تغذیه سالم، در قدم اول باید بدانید، یک رژیم متعادل چیست! راهنماها و هرم‌های غذایی مقدار واحدهای مورد نیاز از هر گروه غذایی را نشان می‌دهند اما بیشتر مردم در هر روز نیاز دارند به:
- شش تا یازده واحد از غلات:
توصیه: حداقل نصف غلات مورد نیازتان را از غلات سبوس‌دار (مانند نانهای سبوس‌دار، برنج قهوه‌ای، ماکارونی‌های سبوس‌دار …) انتخاب کنید. یک واحد غلات برابر است با یک برش ۳۰ گرمی از نانها (یک و نیم برش ده در ده نان سنگک = ۲ برش ده در ده نان تافتون = ۴ برش ده در ده نان لواش = یک و نیم عدد نان تست = ۱ برش ده در ده نان بربری) یا نصف لیوان برنج یا ماکارونی پخته.
دو تا چهار واحد میوه:
یک واحد میوه برابر است با یک سیب، موز یا پرتقال متوسط، نصف لیوان قطعات میوه (به شکل پخته یا خام) یا سه چهارم لیوان آب میوه.
سه تا پنج لیوان سبزیجات:
هر واحد سبزیجات شامل یک لیوان سبزیجات برگدار یا نصف لیوان سبزیجات دیگر (به شکل پخته یا خام)، یا سه چهارم لیوان آب سبزیجات است.
دو تا سه واحد لبنیات کم چرب:
هر واحد لبنیات برابر است با یک لیوان ماست یا شیر یا یک و نیم قوطی کبریت پنیر.
دو تا سه واحد غذای پروتئینی:
یک واحد غذای پروتئینی برابر است با شصت تا نود گرم گوشت قرمز بدون چربی یا گوشت مرغ یا ماهی، در ضمن نصف لیوان حبوبات پخته، یک تخم مرغ و دو قاشق غذاخوری کره بادام زمینی، معادل سی گرم گوشت بدون چربی به حساب می‌آیند.

 

پ- آیا من تغذیه سالم دارم؟

برای ارزیابی خود، دفتر یادداشتی تهیه کنید و یک هفته کامل، تمام چیزهایی که می‌خورید و می‌نوشید را در آن با مقدارش یادداشت کنید. سپس با ارزیابی آن، توجه کنید آیا از همه گروه‌های غذایی با تنوع می‌خورید یا نه؟ و آیا برنامه غذایی شما یکنواخت است و یا متنوع!
با این ارزیابی متوجه می‌شوید آیا تغذیه سالم دارید یا نه؟ وگرنه لازم است با تغییر برنامه غذایی خود و ایجاد تغییرات مورد نیاز، سلامت خود را بیمه کنید.
پس چرا منتظرید، دنبال دفتر یادداشت و قلم خود بروید و هر چه از امروز صبح خورده‌اید را تا یک هفته یادداشت کنید!
در دفتر یادداشت خود به حجم‌های مصرفی خود نیز دقت کنید. ممکن است متوجه شوید فقط در صبحانه خود حجم زیادی نان می‌خورید ولی از دیگر گروه‌های غذایی خبری نیست بنابراین می‌توانید با کاهش مصرف آن، میوه‌ها و سبزیجات را نیز وارد صبحانه خود کنید و به این ترتیب به طرف تغذیه سالم حرکت کنید.
و یا اگر متوجه شدید، در روز از محصولات پرچرب استفاده می‌کنید، می‌توانید انواع کم‌چرب آن را جایگزین کنید. همچنین اگر متوجه شدید در طول روز به ندرت میوه‌ها و سبزیجات می‌خورید، وارد کردن میوه‌ها و سبزیجات رنگارگ را جزو اهداف خود قرار دهید.
مثلاً گوجه فرنگی، کاهو، خیار و… را می‌توانید در سالاد خود در هر وعده غذایی داشته باشید. همه چیز به سلیقه و علاقه شما بستگی دارد. پس دست به کار شوید و سلیقه خود را در انتخاب میوه‌ها و سبزیجات رنگارنگ نشان دهید. تعذیه سالم یعنی همین!
مطمئناً قبول دارید که برای پیشرفت مداوم باید ارزیابی شوید!
پس بعد از هفته اول، و تصمیم گیری برای ایجاد تغییرات و اجرای آن، دفتریادداشت خود را همچنان بنویسید تا در هفته‌های بعد با مرور آن هدف‌های دیگری برای دستیابی به تغذیه سالم تعیین کنید.
پس فراموش نکنید و با مرور دفتر یادداشت خود به سؤالات زیر پاسخ دهید :
- آیا حداقل مقدار واحدهای مورد نیاز را از هر گروه غذایی دریافت می‌کنید؟
- آیا به مقدار فراوان در طول روز میوه و سبزی می‌خورید؟
- آیا مقدار قند، نمک و چربی غذاهایتان پایین است؟
- آیا غذاهایتان را خودتان در منزل تهیه می‌کنید یا غذاهای حاضری و فست فودها را مصرف می‌کنید؟
- آیا نوشابه‌های سرشار از قند می‌خورید؟
- آیا به مقدار فراوان آب می‌خورید؟
و هر هفته این سوالات را از خود بپرسید و بر موفقیت‌های خود در داشتن تغذیه سالم بیافزایید. 

بشقاب غذای سالم

 

 

- متعادل کردن کالری‌ها:
□ از غذایتان لذت ببرید، ولی کمتر بخورید.
□ از غذاهای بزرگ و حجیم پرهیز کنید.

- غذاهایی که باید بیشتر بخورید:
□ نصف بشقابتان را به میوه‌جات و سبزیجات اختصاص دهید.
□ حداقل نصف غلات (غذاهای نشاسته‌ای) مصرفیتان را از غلات کامل (سبوس‌دار) انتخاب کنید.
□ لبنیات بدون چربی یا کم‌چرب (یک درصد) مصرف کنید.

- غذاهایی که باید کمتر بخورید:
□ مقدار سدیم موجود در غذاها از جمله سوپها، نانها و غذاهای منجمد را مقایسه کنید و غذاهایی که سدیم (نمک) کمتری دارند را انتخاب کنید.
□ به جای نوشیدنی‌های حاوی قند از آب استفاده کنید.

جدول تغذیه

 




 

آشنایی با گروه‌های غذایی

ترجمه شده در گروه سیبیتا

 

   
گروه غلات گروه سبزیجات گروه میوه‌جات گروه لبنیات گروه غذاهای پروتئینی
دست‌کم نصف غلات مصرفیتان از نوع کامل باشد به سبزیجاتی که می‌خورید تنوع دهید مصرف میوه‌جات را جدّی بگیرید غذاهای غنی از کلسیم را فراموش نکنید پروتئین‌های بدون چربی را انتخاب کنید

نکته‌های ده‌گانه برای تغذیه سالم

ترجمه شده در گروه سیبیتا
 

□ روش درستی برای تغذیه سالم در پیش بگیرید

□ هر روز سبزیجات بیشتری بخورید

□ میوه‌ها را در کانون توجه قرار دهید

□ نیمی از غلات مصرفیتان غلات کامل باشد

□ امروز لبنیات خورده‌اید؟

□ در مورد غذاهای پروتئینی نکته کلیدی تنوع است

□ یک وعده غذای سالم تهیه کنید

□ تغذیه سالم برای گیاهخواران

□ خرید آگاهانه میوه‌جات و سبزیجات

□ با میوه‌ها و سبزی‌ها به وعده‌های غذایی خود روح ببخشید

□ میوه‌جات و سبزیجات مورد علاقه کودکان

□ الگویی سالم برای کودکان خود باشید

□ از شیرینیجات به عنوان جایزه برای کودک خود استفاده نکنید

□ نمک و سدیم

تغذیه سالم

از وبلاگ جهان یکه نگار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۹ ، ۲۳:۰۱
فاصله گلناری

1. ره آورد خلوص در عبادت

قالت فاطمة الزهراء سلام الله علیها: من أصعد إلی الله خالص عبادته، أهبط الله عزوجل إلیه أفضل مصلحته.

فرمود: کسی که عبادت خالص خود را به خداوند متعال تقدیم می‌کند (و فقط برای رضای او عمل می‌کند﴾ خداوند نیز بهترین مصلحت خود را بر او نازل می‌کند.

تحف العقول ص۹۶۰

  1. مرگ محبان شهادت است

عَنْ فَاطِمَةُ بِنْتَ مذوسَى بْن ر جَعْفَر (ع)... عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِرَسُول ِاللّهِ صَلَّى اللّه عَلَیه ِوَ آلِهِ وِ سَلَّمَ ، قالَتْ (سلام الله علیها): قَالَ رَسُولُ اللّه ِصَلَّى اللّه ِعَلَیه ِوَ آلِه ِوَ سَلَّمَ : «ألا مَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آل ِمُحَمَّد ماتَ شَهِیداً.

فاطمه معصومه(س)، از دختر امام صادق (ع) روایتى نقل می‌کند که سلسله سندش به حضرت فاطمه زهرا (س) مى‌رسد که آن حضرت مى‌فرماید: حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: «آگاه باشید! هرکس با محبّت آل محمّد ازدنیا برود شهید از دنیا رفته است.»

عوالم العلوم، ج ٢١، ص ٣٥٣

  1. دوستدار علی (ع﴾ سعادتمند است

 قالَتْ (سلام الله علیها): ان السعید، کل السعید، حق السعید من أحب علیا فی حیاته و بعد موته

فرمود: همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.

شرح نهج البلاغه ج 2، ص 449 مجمع الزّوائد: ج 9، ص 132

عکس

  1. معرفی خاندان پیامبر

قالَتْ (سلام الله علیها): نحن وسیلته فی خلقه و نحن خاصته و محل قدسه و نحن حجته فی غیبه و نحن ورثه أنبیائه

فرمود: ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان خداییم و جایگاه نیکی‌ها، ما دلیل‌های روشن خداییم و وارث پیامران الهی.

(شرح‌ نهج‌ البلاغه‌  ج‌ 16 ، ص‌ 211)

  1. ثواب قرائت سوره‌های قرآن حدیث

قالَتْ (سلام الله علیها): قاریءُ الحدید، و اذا وقعت، و الرحمن، یدعی فی السموات و الارض، ساکن الفردوس

فرمود: تلاوت کننده سوره حدید و واقعه و الرحمن در آسمانها و زمین اهل بهشت خوانده می‌شوند.

(کنزالعمال ، ج‌ 1 ، ص582)

  1. بهترین و ارزشمندترین کسان 

قالَتْ (سلام الله علیها): خیارکم الینکم مناکبة و اکرمهم لنسائهم

فرمود: بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرمتر و مهربان‌تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.

(دلال الامامه ص76 و کنزالعمال ، ج‌ 7، ص225) 

  1. خداوند در دنیا برای مؤمنین سه چیز پسندید

قالَتْ (سلام الله علیها): حبب الی من دنیاکم ثلاث: تلاوة کتاب الله و النظر فی وجه رسول و الانفاق فی سبیل الله

فرمود: از دنیای شما سه چیز محبوب من است: 1- تلاوت قرآن 2- نگاه به چهره رسول خدا 3-انفاق در راه خدا .

(وقایع الایام خیابانی، جلد صیام، ص295) 

  1. ره آورد‌های اطاعت و امامت اهل بیت (ع﴾

قالَتْ (سلام الله علیها): فجعل الله...اطاعتنا نظاما للملة و امامتنا أمانا للفرقة

فرمود: خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت اسلامی و امامت و رهبری ما را عامل وحدت و در امان ماندن از تفرقه‌ها قرار داده است.

(بحار الانوار، ج 43، ص 158) 

گل

  1. ره آورده‌های ایمان و نماز

قالَتْ (سلام الله علیها): فجعل الله الایمان تطهیرا لکم من الشرک ، و الصلاة تنزیها لکم عن الکبر

فرمود: خدای تعالی ایمان را برای پاکیزگی از شرک قرار داد ، و نماز را برای دوری از تکبر و خودخواهی.

(احتجاج طبرسی،ج1،ص258)

  1. 10 امام مانند کعبه است

قالَتْ (سلام الله علیها): مَثَلُ الإمام مَثل الکَعبة إذ تُؤتی وَ لا تَأتی

از حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) روایت شده که رسول خدا فرمودند: امام همچون کعبه است که باید به سویش روند، نه آنکه (منتظر باشند تا) او به سوی آنها بیاید.

(بحار الانوار ، ج 36 ، ص 353)

 

 

جداساز

 

احادیثی زیبا از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

واحد دین واندیشه تبیان زنجان-

 

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله علیها - : فَأکْثِرْ مِنْ تِلاوَةِ الْقُرآنِ، وَالدُّعاءِ، فَإنَّها ساعَةٌ یَحْتاجُ الْمَیِّتُ فیها إلی أُنْسِ الاْحْیاءِ ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله علیها - ضمن وصیّتی به امام علی - علیه السلام - اظهار نمودند: پس از آن که مرا دفن کردی، برایم قرآن را بسیار تلاوت نما، و برایم دعا کن، چون که میّت در چنان موقعیّتی بیش از هر چیز نیازمند به اُنس با زندگان می باشد.

بحارالأنوار، ج 79، ص 27

  تبیان زنجان تبیان زنجان تبیان زنجان تبیان زنجان  تبیان زنجان تبیان زنجان تبیان زنجان تبیان زنجان 

گل

تبیان زنجان

12-قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - - : إذا حُشِرْتُ یَوْمَ الْقِیامَةِ، أشْفَعُ عُصاةَ أُمَّةِ النَّبی ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله علیها - فرمودند: هنگامی که در روز قیامت برانگیخته و محشور شوم، خطاکاران امّت پیامبر - صلی الله علیه وآله وسلم -، را شفاعت می نمایم.

احقاق الحقّ، ج 19، ص 129

   تبیان زنجان  تبیان زنجان   تبیان زنجان تبیان زنجان تبیان زنجان تبیان زنجان

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله علیها - : یا أبَة، ذَکَرْتُ الْمَحْشَرَ وَوُقُوفَ النّاسِ عُراةً یَوْمَ الْقیامَةِ، وا سَوْأتاهُ یَوْمَئِذ مِنَ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله علیها - اظهار داشتند: ای پدر، من به یاد روز قیامت افتادم که مردم چگونه در پیشگاه خداوند با حالت برهنه خواهند ایستاد ـ و فریاد رسی ندارد، جز اعمال و علاقه نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) ـ.

کشف الغمّة، ج 2، ص 57

  تبیان زنجان  تبیان زنجان    تبیان زنجان تبیان زنجان تبیان زنجان تبیان زنجان

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله علیها - : إنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً وَلایُبالی ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله علیها - فرمودند: همانا خداوند متعال تمامی گناهان بندگانش را می آمرزد و از کسی باکی نخواهد داشت.

تفسیر التّبیان، ج 9، ص 37

  تبیان زنجان تبیان زنجان   تبیان زنجان تبیان زنجان تبیان زنجان

قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله علیها - : اصْعَدْ عَلَی السَّطْحِ، فَإنْ رَأیْتَ نِصْفَ عَیْنِ الشَّمْسِ قَدْ تَدَلّی لِلْغُرُوبِ فَأعْلِمْنی حَتّی أدْعُو ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله علیها - روز جمعه نزدیک غروب آفتاب به غلام خود می فرمودند: بالای پشت بام برو، هر موقع نصف خورشید غروب کرد مرا خبر کن تا برای خود ـ و دیگران ـ دعا کنم.

معانی الأخبار، ص 399

  تبیان زنجان تبیان زنجان

رنگی

16-   قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله علیها - :

خَیْرٌ لِلِنّساءِ أنْ لا یَرَیْنَ الرِّجالَ وَ لا یَراهُنَّ الرِّجالُ ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله علیها - فرمودند:

بهترین چیز برای حفظ شخصیت زن آن است که مردی را نبیند و نیز مورد مشاهده مردان قرار نگیرد.

بحارالأنوار، ج 43، ص 54، ح 48

       تبیان زنجان تبیان زنجان تبیان زنجان

17-   قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء - سلام الله - :

ما صَنَعَ أبُو الْحَسَنِ إلاّ ما کانَ یَنْبَغی لَهُ، وَ لَقَدْ صَنَعُوا ما اللّهُ حَسیبُهُمْ وَ طالِبهُمْ ؛

حضرت فاطمه زهرا - سلام الله علیها - فرمودند:

آنچه را امام علی - علیه السلام - (نسبت به دفن رسول خدا و جریان بیعت) انجام داد، وظیفه الهی او بوده است، و آنچه را دیگران انجام دادند خداوند آن ها را محاسبه و مجازات می نماید.

بحارالأنوار، ج 28، ص 355، ح 69

 

جداساز

 
 
  • اگر بیگناهان مبتلا نمی‌شدند نفرین می‌کردم

قالَتْ (سلام الله علیها): وَاللّهِ یَابْنَ الْخَطّابِ لَوْلا أنّى أکْرَهُ أنْ یُصیبَ الْبَلاءُ مَنْ لا ذَنْبَ لَهُ، لَعَلِمْتَ أنّى سَأُقْسِمُ عَلَى اللّهِ ثُمَّ أجِدُهُ سَریعَ الاْجابَةِ.

فرمود: ای پسر خطّاب! سوگند به خداوند، اگر ناپسند نمی‌داشتم که عذاب الهى بر بى گناهى، نازل گردد؛ متوجّه مى شدى که خدا را قسم مى دادم و نفرین مى کردم. و مى دیدى چگونه دعایم سریع مستجاب مى گردید.

اصول کافى: ج 1، ص 460، بیت الأحزان: ص 104، بحارالأنوار: ج 28، ص 250، ح 30

  1. هرگز با تو سخن نخواهم گفت

قالَتْ (سلام الله علیها): وَاللّهِ! لا کَلَّمْتُکَ أبَداً، وَاللّهِ! لاَدْعُوَنَّ اللّهَ عَلَیْکَ فى کُلِّ صَلوة.

فرمود: پس از ماجراى هجوم به خانه حضرت، خطاب به ابوبکر کرد و فرمود: به خدا سوگند، دیگر با تو سخن نخواهم گفت، سوگند به خدا، در هر نمازى تو را نفرین خواهم کرد.

صحیح مسلم: ج 2، ص 72، صحیح بخارى: ج 6، ص 176.

  1. بعد از یادآوری حدیث من اسخط فاطمة فقد اسخطنی فرمود:


قالَتْ (سلام الله علیها): إنّى أُشْهِدُ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ، أنَّکُما اَسْخَطْتُمانى، وَ ما رَضیتُمانى، وَ لَئِنْ لَقیتُ النَبِیَّ لأشْکُوَنَّکُما إلَیْهِ.

فرمود: هنگامى که ابوبکر و عمر به ملاقات حضرت آمدند فرمود: خدا و ملائکه را گواه مى گیرم که شما مرا خشمناک کرده و آزرده اید، و مرا راضى نکردید، و چنانچه رسول خدا را ملاقات کنم شکایت شما دو نفر را خواهم کرد.

بحارالأنوار: ج 28، ص 303، صحیح مسلم: ج 2، ص 72، بخارى: ج 5، ص 5

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۹ ، ۲۲:۵۹
فاصله گلناری

یوری گاگارین

د.

یوری الکسی‌یویچ گاگارین
Юрий Алексеевич Гагарин
ملیت Flag of the Soviet Union.svg اتحاد جماهیر شوروی
وضعیت درگذشته
زادروز ۹ مارس ۱۹۳۴
(۱۸ اسفند ۱۳۱۲)
کلوشینو، روسیه
Flag of the Soviet Union.svg اتحاد جماهیر شوروی
مرگ ۲۷ مارس سال ۱۹۶۸
(۷ فروردین ۱۳۴۷)
روسیه
Flag of the Soviet Union.svg اتحاد جماهیر شوروی
°۳۹٫۰۲۶۵شرقی °۵۶٫۰۴۶۶۴شمالی
مشاغل دیگر خلبان آزمایشگر
درجه سرهنگ
طول پرواز فضایی یک ساعت و ۴۸ دقیقه
تاریخ گزینش ۷ مارس ۱۹۶۰
(۱۶ اسفند ۱۳۳۸)
ماموریت وستوک-۱
نشان ماموریت Vostok1patch.png
دستاورد نخستین فضانورد جهان

یوری الکسی‌یویچ گاگارین (به روسی: Юрий Алексеевич Гагарин)‏ کیهان‌نورد روسی و متولد ۹ مارس ۱۹۳۴ میلادی (۱۸ اسفند ۱۳۱۲)، نخستین فضانورد جهان است. یوری گاگارین در روز ۱۲ آوریل ۱۹۶۱ میلادی (۲۳ فروردین ۱۳۴۰) توسط فضاپیمای وُستوک-۱ به فضا رفت و به مدت ۱۰۸ دقیقه مدار زمین را یک دور بطور کامل پیمود. عصر سفرهای فضایی انسان با این پرواز آغاز گشت.

یوری گاگارین پس از پرواز تاریخی خود به سمت ریاست مرکز آموزش فضانوردان در شهرک ستاره‌ها انتخاب شد. در همین حال و در کنار شغل حرفه‌ای خود، با بازدید و سخنرانی در شهرها و کشورهای گوناگون، نقش عمده‌ای در افزایش آگاهی عمومی در مورد سفرهای فضایی ایفا نمود. هشت سال پس از سفر فضایی‌اش، یوری گاگارین در یک سانحه هوایی کشته شد.

گاگارین به خاطر سفر فضایی تاریخی خود تبدیل به ستاره‌ای جهانی شد و نشان‌ها و عنوان‌های افتخار بی‌شماری از سراسر جهان دریافت کرد. شب ۱۲ آوریل هر سال به عنوان «شب یوری» گرامی داشته می‌شود و جشن‌ها و گردهمایی‌هایی در سراسر جهان به یاد نخستین فضانورد جهان برپا می‌گردد.

 

 

 

از  این ببعد روز 12  ماه  اوریل  در  سراسر  جهان بعنوان  روز  بین المللی پرواز  انسان به فضای  کیهانی برگزار خواهد  شد .  امروز  یعنی  در استانه  50 مین سالگرد  پرواز یوری  گاگارین فضانورد  روسیه ای ، این  موضوع در  اجلاس با شکوه مجمع عمومی  در  مقر سازمان  ملل  متحد  در  نیو یورک  اعلام خواهد  شد .  

تا بحال  روز 12  ماه  اوریل فقط در  روسیه بعنوان  روز   کیهان نوردی برگزار شده  است .   اما در  رابطه  با  50 مین سالگرد نخستین پرواز  انسان به فضای کیهانی  که رویدادهای با شکوهی در  سراسر  جهان به  همراه  دارد ،   روسیه  پیشنهاد  کرد که  این  جشن  در  سطح بین المللی  برگزار  شود ، و  این ابتکار با  پشتیبانی  سازمان ملل  متحد   روبرو  شده  است . بطوریکه  ویتالی  چورکین  نماینده دائمی  روسیه در  سازمان  ملل  متحد  اطلاع  داد ، بیش از 40 کشور  در  تهیه فطعنامه  مربوطه  شرکت  کردند .

ویتالی چورکین همچنین گفت  :  "من  روز  12  ماه اوریل سال  1961  را بخوبی  به  یاد  دارم .  به  نظر  من ،  بعد  از  روز  9  ماه  مه  سال 1945،  این  -  سعادت بار ترین  روز  در  تاریخ  کشور  ما  بود .  من  بیاد روحیه وجد  و شادمانی همگانی هستم  که  سپس به تمامی  جهان  گسارش یافته  و  در آن از  یوری گارارین فضنورد  ما   بعنوان قهرمان  پذیرائی میکردند . تدارکات برای  این جلسه  نشان دهنده آن  بوده  است  که  در جهان  همچنان  برای دستاوردهای مردم و  کشور  ما  بعنوان  پیشآهنگ در  پژوهش  و  تسخیر فضای کیهانی ارزش عالی  قائل هستند  ." ویتالی چورکین در  ادامه سخنان  خود گفت :  "حالا در  بسیاری از روزنامه ها و  هفته نامه های  جهان  گزارش های  مقصلی در باره پژوهش فضای کیهانی  منتشر  میشود و  در  این  گزارشها  قهرمانی  یوری  گاگارین  مورد  ارزیابی  شایسته  قرار  گرفته  و به  دیگر  دستاوردهای  کشور  ما  در  رشته کیهان نوردی هم  اشاره  میشود . ما در  واقع  میتوانیم  به چیزهای زیادی در  این  زمینه  افتخار  کنیم .  نخستین  زن  فضنورد ، نخستین  خروج انسان به  فضای باز کیهانی ،  نخستین پرواز  سفینه  حامل  سه فضانورد ،   نخستین  پرواز فضانورد  خارجی ، نخستین ایستگاه فضائی ،  نخستین توریست  فضائی ، تا  چه رسد  باینکه روسیه   محرک  همکاری وسیع بین المللی در زمینه تسخیر فضای  کیهانی  بوده  و فعلا هم  میباشد ، -  همه اینها -  از  جمله دستاوردهای کشور  ما ست .  بدین  ترتیب ، این  -  یک  جشن  بسیار  روشن  و  متحد  کننده ای  است که از این  ببعد  در  سطح سازمان ملل متحد  برگزار خواهد  شد . "

بعد از یوری  گاگارین ، حدود 50 مرد  و زن از بیش  از 30 کشور  جهان  به  فضای کیهانی  پرواز کردند .  در  نتیجه ،   دستاوردهای  بزرگ  فنی  و  علمی  نصیب بشریت  شده ، ولی همانا گاگارین پرواز  اول را انجام داده و راه تسخیر  فضای کیهانی  را  بروی بشریت  هموار  کرده  است . این رویداد در  تاریخ تمدن جهانی  ثبت  شده  و  بدین علت ،  بسیاری از  کشورها  تلاش  میکنند  پرتاب سفینه های  فضائی  خود را در  روز  12  ماه  اوریل  انجام بدهند .

 

وستوک ۱ ، نخستین فضاپیما از مجموعه مأموریت‌های وستوک روسیه، مأموریت ویژه‌ای داشت که تا پیش از آن هرگز انجام نشده بود. این فضاپیما قرار بود رؤیای دیرین بشر را تحقق ببخشد و انسانی را به فراسوی مرزهای جوّ زمین ببرد. حدود نیم‌قرن پیش از پرواز وستوک ۱، برادران رایت به رؤیای پرواز انسان در آسمان دست یافته بودند. آن‌ها در آن هنگام نمی‌دانستند که تا رساندن بشر به مرزهای فضا فقط چند دهه باقی مانده است. همین چند دهه مصادف بود بزرگ‌ترین رویدادهای قرن بیستم، از جمله جنگ‌های جهانی اول و دوم و آغاز رقابت‌های تسلیحاتی، صنعتی و فضایی بین دو ابرقدرت آن دوران، آمریکا و روسیه.

در چنین شرایطی بود که روسیه (در واقع اتحاد جماهیر شوروی) موفق شد گامی بزرگ در مسیر پیشرفت فناوری‌های فضایی بردارد و نخستین فضاپیمای سرنشین‌دار را راهی فضا کند. وستوک ۱ در تاریخ ۱۲ آوریل ۱۹۶۱ (۲۳ فروردین ۱۳۴۰) به فضا پرتاب شد و نخستین مسافر فضا، یوری گاگارین، را هم با خود به همراه برد. یوری گاگارین از خلبان کارکشته‌ی شوروی بود که برای پرواز به فضا نامزد شد و پس از گذراندن آزمون‌های متعدد و دشوار برای این سفر انتخاب شد. در آن زمان روس‌ها اطلاعاتی درباره‌ی آماده‌سازی فضانوردان آمریکایی برای نخستین پرواز کسب کرده بودند و گمان می‌کردند که آمریکا می‌خواهد نخستین فضانورد خود را در ۲۰ آوریل به فضا بفرستد. پس شوروی اگر می‌خواست در این نبرد پیروز باشد باید پیش از آن تاریخ انسانی را به فضا می‌فرستاد. این‌طور بود که مراحل تمرین و آماده‌سازی یوری گاگارین و چند نامزد دیگر فضانوردی با سرعت و به‌طور فشرده انجام شد. یوری گاگارین فقط ۴ روز پیش از پرواز به فضا متوجه شد که برای این مأموریت انتخاب شده است. با توجه به این‌که پیش از او کسی به فضا نرفته بود، هنوز آثار پزشکی و روانی قرار گرفتن در مداری به دور زمین و فراتر از جوّ ناشناخته بود و این موضوع باعث نگرانی‌ و اضطراب خود گاگارین و هیئت علمی این مأموریت شده بود.

یوری گاگارین فقط ۴ روز پیش از پرواز به فضا متوجه شد که برای این مأموریت انتخاب شده است!

سرانجام وستوک ۱ از زمین برخاست و یوری گاگارین پیام‌های خود را به‌‌طور رادیویی به زمین مخابره کرد، که در میان آن‌ها جمله‌ی «من زمین را می‌بینم، خیلی زیبا است» مشهور شد و به تاریخ پیوست. وستوک ۱ در مداری به دور زمین قرار گرفت و زمین را در مدت ۱۰۸ دقیقه یک بار دور زد. مأموریت آن هم همین بود. پس از یک بار دور زدن، به سوی زمین بازگشت تا مسافر خود را به سلامت به میهن بازگرداند. البته در راه بازگشت، اشکال‌هایی در سیستم ترمز موشک پدید آمد که باعث دلهره‌ی فراوان شد اما سرانجام به سلامت به زمین رسید. محل فرود از مکان پیش‌بینی شده بسیار فاصله داشت و در نتیجه نیروهای کمکی و مستقبل در آن‌جا حضور نداشتند. تنها کسانی که گاگارین را بلافاصله پس از فرود دیدند یک زن محلی و نوه‌ی ۶ ساله‌اش بودند که متعجب به او می‌نگریستند. گاگارین درباره‌ی این موضوع چنین شرح داده است: «آن‌ها وقتی من را با لباس و کلاه فضایی و چتر نجاتم دیدند، ترسیدند و عقب رفتند. من به آن‌ها گفتم نگران نباشید من هم مثل شما شهروند شوروی هستم، همین الان از فضا برگشتم و دنبال تلفن می‌گردم که به مسکو زنگ بزنم».

سازمان ملل برای بزرگ‌داشت این موفقیت بزرگ انسان، روز ۱۲ آوریل (سالروز پرواز اسپوتنیک ۱) را «روز پرواز فضایی بشر» نام‌گذاری کرده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۹ ، ۲۲:۴۳
فاصله گلناری

 

اگر به طبیعت علاقه دارید می توانید به یکی از دشت های کشورمان سفر کنید

دشت های ایران به دودسته تقسیم می شود:

الف)دشت ها یا جلگه های ساحلی       ب)دشت های داخلی

1-دشت خوزستان  یا زاگرس پست یک فرو رفتگی ساختمانی است که قسمتی از پلاتفرم عربستان است. این دشت  به وسیله رسوبات آبرفتی کاملا پوشیده شده،یک دشت صاف وهموار که عارضه خاصی در آن مشاهده نمی شود. شیب این دشت بسیار کم است. بین دشت خوزستان ورشته کوه های زاگرس از نظر ساختمانی حد مشخصی وجود ندارد مرز بین این دو واحد خط مستقیمی است که به موازات ساحل شمالی خلیج فارس از جنوب جزایر متعلق به ایران عبور می کند.

2-دشت سیستان  یک دشت آبرفتی و دریاچه ای است محل رسوب گذاری رود خانه هیرمند در دوران چهارم بوده است. روی حاشیه توده سخت بلوک هلمند قرار داردکه در تعیین  شکل ژئومورفولوژی بلوک لوت  نیز تاثیر داشته است.مرز غربی این  واحد ادامه گسل هریرود است.

3-دشت سرخس گوشه ای از پلاتفرم توران است که گسل عشق آباد یا کپه داغ در ناحیه سرخس  نیز ادامه  یافته و این دشت  را از کوهپایه های ارتفاعات هزار مسجد جدا میکند.

4- دشت لوت به احتمال زیاد خشک ترین وسوزان ترین بیابان دنیا که در جنوب شرقی کشور  بین دو گسل نهبندان ونای بند قرارگرفته است. بخش کوچکی از آن در شمال غرب توسط کوه های شتری از بلوک اصلی جدا شده که به بلوک طبس معروف است.از نظر مورفوتکتونیک بلوک لوت به سه بخش تقسیم می شود لوت شمالی عارضه دار و لوت جنوبی به صورت دشت می باشد ولوت مرکزی که وسیع ترین و نیز پست ترین قسمت بیابان لوت است. که با "همدا "های آفریقا شباهت زیادی دارد .

بیابان لوت از نظر پوشش گیاهی بسیار فقیر وبیشتر نقاط آن فاقد گیاه است.وتنها رود دایمی آن رود شور بیرجند است.

5-دشت کویریک چاله زمین شناسی است که در جنوب رشته کوه های البرز بین خراسان وسیستان وقم وکاشان ویزد قرارگرفته است.قسمت زیادی از دشت کویر را ماسه وسنگ پوشانده است که طوفان های شدیدتل های ماسه ای معروف به ریگ روان به وجود می آورد. این دشت از خشک ترین نواحی ایران است.

                                 بر گرفته از  کتاب های جغرافیای ایران وژئو مورفولوژی ایران و کلیات ژئومورفولوژی ایران


 

دشت های لاله ایران - آکاایران

 

 

اردیبهشت در دشت‌های لاله

 

دشت لاله

 

اردیبهشت شاید تنها فرصت شما برای سر زدن به دشت لاله ها باشد اما برای تماشای این لاله های رنگارنگ بهاری نیاز نیست حتما راهی سفری دور در نقطه‌ای خاص شوید. ایران خاک لاله خیزی دارد که در هر گوشه‌اش دامنی از لاله‌های سرخ و زرد و سفید را به پاهایتان خواهد ریخت البته اگر مهمان دستان پرسخاوت و باطراوتش باشید. فقط لازم است بدانید عمر این گیاه زیبا سه هفته بیشتر نیست،‌ پس وقت زیادی برای تصمیم‌گیری ندارید.

 

 

اگر اهل غرب کشور هستید دشت‌های سرسبز و پرگل چهارمحال و بختیاری را به شما پیشنهاد می‌کنیم. هوای لطیف مرغزارهای سرسبز و کوهسارهای سربلند و مغرور ایران‌ بهترین محل برای رویش لاله‌های واژگون ـ گل بومی سرزمین ایران ـ است.

 

 

این دشت زیر پوششی رنگارنگ از لاله‌های سرخ رنگ و واژگون، در 12 کیلومتری چلگرد و در نزدیکی روستای بنواستکی از توابع شهرستان کوهرنگ آرمیده است. هوای لطیف، سبک و پاک دشت و پوشش گیاهی بسیار غنی و ارزشمند آن چشم و دل هر بیننده‌ای را می‌نوازد.


 

طبیعت سحرآمیز و جاذبه‌های طبیعی افسونگر این مسیر در ورود به دشت لاله‌ها شما را شگفت‌زده و مبهوت زیبایی این دشت خیال‌انگیز و رویایی خواهد کرد.


 

در ایلام و ارتفاعات اشترانکوه لرستان نیز گیاه لاله‌ واژگون در ماه‌های فروردین و اردیبهشت به گل می‌نشیند، اگر قصد سفر به این استان‌ها را دارید، می‌توانید به دشت‌های لاله در این مناطق سری بزنید البته با وجود گردو‌غباری که هم‌اکنون در آنجا جاخوش کرده نه می‌دانیم چه بر سر دشت‌های لاله آنها خواهد آمد و نه می‌توانیم سلامت شما را تضمین کنیم، پس شاید بد نباشد گلستانکوه در 15 کیلومتری جنوب شهرستان خوانسار یا منطقه گردشگری ـ تفریحی آستانه در دهاقان اصفهان را که یکی دیگر از منطقه‌های طبیعی ـ گردشگری و دارای لاله‌های واژگون زرد رنگ است، انتخاب کنید.


 

در نهایت اگر تهرانی یا اهل همین اطراف هستید و وقت سفر به این مناطق را ندارید، می‌توانید سری به دومین جشنواره لاله‌ها در باغ مشاهیر قزوین بزنید و اردیبهشت‌تان را به در کنید. این جشنواره تا نیمه اردیبهشت‌ماه پذیرای قدوم مهربان شماست. گفتم مهربان، ‌چون یادتان باشد که هر کجا رفتید قصد چیدن این گل‌های زیبا را نکنید که در صورت ارتکاب این جنایت به ازای چیدن هر گل 30هزار ریال جریمه خواهید شد.

کوه ها، غارها، دشت ها،دره هاو جلگه های ایران

پیدایش چین خوردگی ها و ناهمواری های ایران نتیجه حرکات کوه زایی اواخر دوران سوم است که پیدایش این چین خوردگی ها هم زمان با پیدایش کوه های جنوب اروپا و آسیا بوده است.


پیدایش چین خوردگی ها و ناهمواری های ایران نتیجه حرکات کوه زایی اواخر دوران سوم است که پیدایش این چین خوردگی ها هم زمان با پیدایش کوه های جنوب اروپا و آسیا بوده است. درایران نمونه های مشخص ناهمواری به صورت کوهستان های بلند و پرحجم با دامنه های پرشیب و دره های تنگ و گذرگاه ها یا به صورت سرزمین های کمابیش هموار و یک نواخت دیده می شود. بیش از نیمی از وسعت ایران پوشیده از کوه های بلند است.

این کوه ها یا مانند البرز در طول صدها کیلومتر چون دیواری کشیده شده و عبور از آن فقط از طریق گردنه های بلند و گذرگاه ها عملی است، یا مانند زاگرس شامل رشته های مرتفع و موازی با دره های گود و دامنه های پرشیب است که نواحی داخلی ایران را از کناره خلیج فارس جدا می کند و تنها از راه دره های پرپیچ و خم رودها که در طول صدها هزار سال حفر شده اند، می توان از آنها عبور کرد. رشته کوه های خراسان با دره های وسیع، ارتباط ایران را با نواحی خاوری و شمال خاوری ایران به آسانی فراهم کرده اند.

کوهستان های ایران را می توان به کوه های شمالی, کوه های باختری و جنوبی, کوه های خاوری و کوه های مرکزی تقسیم کرد.

کوه های شمالی ایران مشتمل بر کوه های آذربایجان در شمال باختری و ماسیف البرز در مرکز و کوه های خراسان در مشرق می شود. مهم ترین کوه های آذربایجان، رشته کوه های قوسی شکل ارسباران واقع در ساحل رود ارس است. با قله «نشان کوه» به ارتفاع ۳۷۰۰ متر که از سوی غرب به آرارات و از سوی شرق به کوه های تالش متصل می شود. این رشته کوه ها دنباله رشته کوه های قفقاز به شمار می آیند که با دره عمیق رود ارس از یک دیگر جدا می شوند. در داخل فلات آذربایجان دو توده عظیم کوهستانی سهند و سبلان قرار گرفته که هر دو از کوه های آتشفشانی خاموش با چشمه های آب معدنی فراوان هستند. بلندترین قله سهند ۳۷۱۰ متر و بلندترین قله مستور از برف سبلان ۴۸۱۱ متر ارتفاع دارد.

ماسیف عظیم البرز که در دوران چین خوردگی آلپی تکوین یافته، با قللی مرتفع و دره هایی عمیق مانند سد عظیم قوسی شکل به طول تقریبی ۶۰۰ کیلومتر بین دریای خزر و فلات مرکزی ایران واقع شده است.

قسمت سوم از کوه های شمالی ایران را کوه های خراسان در شمال خاوری تشکیل می دهد. این دسته از کوه ها به صورت رشته قوس های موازی از شاه کوه آغاز می شود و در جهت شمال باختری به جنوب خاوری تا هندوکش در افغانستان امتداد دارد. در میان این رشته کوه های موازی، دره ها و دشت های وسیع وجود دارد که گاهی پهنای آن در بعضی نقاط به حدود ۲۰۰ کیلومتر می رسد.

کوه های باختری و جنوبی, سراسر منطقه غرب ایران را در بر می گیرند و از کوه های آذربایجان، در شمال غرب ایران آغاز شده و به طرف جنوب و جنوب خاوری تا سلسله جبال مکران در بلوچستان امتداد می یابد. این سلسله جبال که کوه های زاگرس و شاخه های آن را تشکیل می دهند، مجموعه پستی و بلندی های منظم و ویژه ای است که در جنوب گسله های سراسری از کردستان جنوبی تا شمال تنگه هرمز گسترده شده است. زاگرس با جلگه های وسیع و دشت های پهناوری چون جلگه کرمانشاه درباختر و جلگه شیراز در جنوب، از هم جدا شده و به قسمت های شمالی، مرکزی و جنوبی تقسیم می شود.

ناحیه زاگرس شمالی که در جنوب کوه های آذربایجان قرار دارد, بلندی ارتفاع آن نسبت به نواحی دیگر کم تر است و در مقابل دره های تنگ متعدد و کوه و کمرهای سخت تری دارد که ارتباط ها را مشکل می کند. زاگرس مرکزی، مانند البرز میانی، مشتمل بر بسیاری از قلل بلند است که بیش از ۳۰۰۰ متر ارتفاع دارند و در بیش تر ایام سال در زیر پوششی از برف مستورند.

غالب این کوه ها پوشیده از جنگل های بلوط و نارون بوده و دامنه های آنها چراگاه های وسیع و محل ییلاق ایلات و عشایر کُرد، لُر و بختیاری است. این جنگل ها زیباترین چشم اندارهای طبیعی را رقم زده اند و منظره های بدیعی آفریده اند. مرتفع ترین ارتفاعات زاگرس به نام کوه های بختیاری در فاصله لرستان تا جلگه های شیراز واقع شده که از یک سو به فلات داخلی مرتبط است و از سوی دیگر به جلگه های خوزستان و ساحل خلیج فارس منتهی می شود. بلندترین نقطه آن زردکوه، ۴۵۴۷ متر ارتفاع دارد.

در نواحی جنوبی ایران، رشته کوه های ساحلی در امتداد خلیج فارس و دریای عمان کشیده شده و تا بلوچستان امتداد دارد.

دشت هویج ـ تهران
 

این دشت که به گُرچال نیز شهرت دارد در البرز مرکزی، بالای روستای افجه شهرستان شمیران در استان تهران، قرار دارد. علت نامگذاری این دشت، کاشت هویج در آن در روزگاران گذشته بوده است. البته امروزه اثری از هویج در آن نمی‌توان یافت. در ضلع شمالی این دشت، گردنه افجه قرار دارد که بقایای راهی مالرو در آن دیده می‌شود. این راه، دشت هویج را به دشت لار و دیگر ارتفاعات البرز مرکزی مرتبط می‌سازد.



قله ریزان، آتشکوه، مهرچال و پرشون از قله‌های مجاور دشت هویج محسوب می‌شوند. دشت هویج یکی از مکان‌های مورد علاقه گردشگران طبیعت‌گرد تهرانی است که در آن چادر زده و چند روزی را در دامان طبیعت می‌گذرانند. اگر بخواهید از تهران به دشت هویج سفر کنید، باید حدود 5 کیلومتر در جاده لشکرک طی کنید و لواسان را پشت سر بگذارید تا به روستای افجه برسید، در شمال این روستا دشت در انتظار شما، آغوش باز کرده است.







دشت‌نرگس ‌ـ فارس
 

نرگس‌زارهای زیبای فارس با وسعت تقریبی 65 هکتار در شهرستان کازرون قرار دارد. این مجموعه دشت‌ها که مهم‌ترین آنها در دو منطقه جره و بلبلک قرار دارند‌ می‌توان به‌جرات یکی از بهترین مقصدهای گردشگری در زمستان بویژه بهمن و اسفند دانست.




بوته‌‌های نرگس این دشت‌های وسیع در بهمن به گل می‌نشیند و منظره‌ای چشم‌نواز را به‌همراه رایحه‌ای بهشتی به گردشگران عرضه می‌کند. گرچه در برخی مناطق دیگر فارس همچون خفر، شیراز و فراشبند دشت‌های نرگس وجود دارد اما کیفیت نرگس‌زارهای کازرون بسیار بالاتر است. نرگس‌های این دشت‌ها به بسیاری از مناطق داخل کشور و‌ کشورهای حاشیه خلیج فارس صادر می‌شود. نرگس شهلای کازرون از جمله نوع نرگس‌هایی است که از نظر مرغوبیت، شرایط منحصربه‌فردی دارد.







دشت مغان ـ اردبیل
 

دشت مغان یکی از زیباترین دشت‌ها و چشم‌اندازهای طبیعی کشور محسوب می‌شود. این دشت که در ساحل جنوبی رود ارس و غرب دریاچه مازندران واقع شده جلگه‌ای است در شمالی‌ترین قسمت استان اردبیل. این دشت به سبب حاصلخیزی خاک و شرایط مساعد آب ‌و هوایی به‌عنوان یکی از قطب‌های کشاورزی و دامپروری ایران شهرت دارد.



دشت مغان همچنین از لحاظ زیست‌محیطی نیز یکی از مهم‌ترین مناطق در کشور است؛ چرا که محل زمستان‌گذرانی بسیاری از گونه‌های نادر پرندگان مهاجر محسوب می‌شود. به سبب تنوع و نایابی این پرندگان، دشت مغان به عنوان یکی از جاذبه‌های مهم گردشگران طبیعت‌گرد و تماشاگران پرندگان شناخته می‌شود. دشت مغان از سه شهر گرمی، بیله سوار و پارس آباد تشکیل شده است. طبق منابع یک سوم این دشت در ایران قرار دارد و مابقی در جمهوری آذربایجان است.









دشت لاله‌های واژگون ـ چهارمحال و بختیاری
 

مشهورترین دشت لاله در ایران، دشت لاله‌های واژگون شهرستان کوهرنگ است که در 90 کیلومتری شهرکرد در استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد. این دشت که یکی از مناطق حفاظت شده محیط زیست ایران است، با مساحتی حدود 3600 هکتار یکی از مراکز اصلی رویش گونه گیاهی کمیاب و زیبای لاله واژگون محسوب می‌شود.



این گل‌های منحصربه‌فرد که در زبان مردم محلی «اشک‌مریم» خوانده می‌شوند، از اواخر فروردین می‌شکفند و تا اواخر اردیبهشت به مدت یک ماه چشم‌انداز بی‌نظیری را به گردشگران بی‌شماری عرضه می‌کنند. رویشگاه اصلی این گیاه نادر، دامنه کوههای آب‌کاسه خوربه، گرگانک و مناطق بنواستکی و مله زرده‌است. لاله‌های واژگون، که در زبان محلی اشک مریم نامیده می‌شوند، در اواخر فروردین ماه به گل می‌نشینند و تا اواخر اردیبهشت گل‌های خود را حفظ می‌کنند.







دشت ناز ـ مازندران
 

دشت ناز در 29 کیلومتری شمال‌شرقی ساری در مازندران واقع شده است. این دشت با وسعتی‌ حدود 56 هکتار از سال 1346 به‌عنوان پناهگاهی برای حفاظت و تکثیر گوزن زرد ایرانی یکی از نادرترین گونه‌های گوزن در جهان، در نظر گرفته شد. به طور کلی دشت ناز منطقه‌ای کوهستانی است که از جنگل‌های هیرکانی تشکیل شده است. این دشت با داشتن بیش از 447 گونه گیاهی یکی از مهم‌ترین اکوسیستم‌های طبیعی ایران را داراست.


طبیعت‌گردانی که به دشت ناز سفر می‌کنند، این امکان را دارند که در کنار تماشای گوزن زرد ایرانی، از تماشای شوکاها، مرال‌ها، قرقاول‌ها و گربه‌های وحشی موجود در این دشت بهره ببرند. البته باید توجه داشت که ورود به چنین منطقه زیستی حساسی‌ ‌به‌عنوان گردشگر یا طبیعت‌گرد باید با اجازه و نظارت محیط‌بانان و حضور راهنمایان حرفه‌ای صورت گیرد.





دشت تَرارُو ـ هرمزگان




تَرارُو دشت گسترده‌ای در بادیه جنوبی «کوخرد» ‌ شهرستان بستک در غرب استان هرمزگان است. این دشت در ناحیه تنب ترارو واقع است. دشت ترارو در واقع نخلستان وسیعی است به همراه زمین کشت جو و گندم.



آب انبارها (برکه‌های) متعددی نیز در این دشت پهناور وجود دارد. در فصل زمستان و بهار و بعد از بارش باران، اَکال (گیاهی از تیره ریشه‌داران رده قارچ‌ها که پس از باران می‌‌روید) به‌شکل غیر قابل تصور در این دشت تشکیل می‌شود، مردم کوخرد در این موسم برای جمع کردن خیر (خوراکی خوشمزه و مقوی این منطقه) و اکال گروه‌گروه به آنجا می‌روند. درختان سمر وکُنار تنومندی در دشت ترارو وجود دارند‌ و گردشگرانی که به آنجا می‌روند در سایه این درختان بزرگ منزل می‌گیرند.



 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۹ ، ۲۲:۴۲
فاصله گلناری
زندگینامه شهید سید مرتضی آوینی

شهید سید مرتضی آوینی در شهریور سال 1326 در شهر ری متولد شد تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌ی خود را در شهرهای زنجان، کرمان و تهران به پایان رساند و سپس به عنوان دانش‌جوی معماری وارد دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد او از کودکی با هنر انس داشت؛ شعر می‌سرود داستان و مقاله می‌نوشت و نقاشی می‌کرد تحصیلات دانشگاهی‌اش را نیز در رشته‌ای به انجام رساند که به طبع هنری او سازگار بود ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی معماری را کنار گذاشت و به اقتضای ضرورت‌های انقلاب به فیلم‌سازی پرداخت:

 "حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکده‌ی هنرهای زیبا هستم اما کاری را که اکنون انجام می‌دهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست حقیر هرچه آموخته‌ام از خارج دانشگاه است بنده با یقین کامل می‌گویم که تخصص حقیقی در سایه‌ی تعهد اسلامی به دست می‌آید و لاغیر قبل از انقلاب بنده فیلم نمی‌ساخته‌ام اگرچه با سینما آشنایی داشته‌ام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با شروع انقلاب تمام نوشته‌های خویش را -  اعم از تراوشات فلسفی، داستان‌های کوتاه، اشعار و... -  در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم... سعی کردم که "خودم" را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شکر بر این تصمیم وفادار مانده‌ام. البته آن چه که انسان می‌نویسد همیشه تراوشات درونی خود اوست همه‌ی هنرها این چنین هستند کسی هم که فیلم می‌سازد اثر تراوشات درونی خود اوست اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند، آن‌گاه این خداست که در آثار او جلوه‌گر می‌شود حقیر این چنین ادعایی ندارم ولی سعیم بر این بوده است."

شهید آوینی فیلم‌سازی را در اوایل پیروزی انقلاب با ساختن چند مجموعه درباره‌ی غائله‌ی گنبد (مجموعه‌ی شش روز در ترکمن صحرا)، سیل خوزستان و ظلم خوانین (مجموعه‌ی مستند خان گزیده‌ها) آغاز کرد

"با شروع کار جهاد سازندگی در سال 58 به روستاها رفتیم که برای خدا بیل بزنیم بعدها ضرورت‌های موجود رفته‌رفته ما را به فیلم‌سازی کشاند... ما از ابتدا در گروه جهاد نیتمان این بود که نسبت به همه‌ی وقایعی که برای انقلاب اسلام و نظام پیش می‌آید عکس‌العمل نشان بدهیم مثلاً سیل خوزستان که واقع شد، همان گروهی که بعدها مجموعه‌ی حقیقت را ساختیم به خوزستان رفتیم و یک گزارش مفصل تهیه کردیم آن گزارش در واقع جزو اولین کارهایمان در گروه جهاد بود بعد، غائله ی خسرو و ناصر قشقایی پیش آمد و مابه فیروزآباد، آباده و مناطق درگیری رفتیم... وقتی فیروز‌آباد در محاصره بود، ما با مشکلات زیادی از خط محاصره گذشتیم و خودمان را به فیروزآباد رساندیم. در واقع اولین صحنه‌های جنگ را ما در آن‌جا، در جنگ با خوانین گرفتیم.

گروه جهاد اولین گروهی بود که بلافاصله بعد از شروع جنگ به جبهه رفت دو تن از اعضای گروه در همان روزهای او جنگ در قصر شیرین اسیر شدند و نفر سوم، در حالی که تیر به شانه‌اش خورده بود، از حلقه‌ی محاصره گریخت. گروه بار دیگر تشکل یافت و در روزهای محاصره‌ی خرمشهر برای تهیه‌ی فیلم وارد این شهر شد:

"وقتی به خرمشهر رسیدیم هنوز خونین‌شهر نشده بود شهر هنوز سرپا بود، اگرچه احساس نمی‌شد که این حالت زیاد پر دوام باشد، و زیاد هم دوام نیاورد ما به تهران بازگشتیم و شبانه‌روز پای میز موویلا کار کردیم تا اولین فیلم مستند جنگی درباره‌ی خرمشهر از تلویزیون پخش شد؛ فتح خون."

مجموعه‌ی یازده قسمتی "حقیقت" کار بعدی گروه محسوب می‌شد که یکی از هدف‌های آن ترسیم علل سقوط خرمشهر بود.

"یک هفته‌ای نگذشته بود که خرمشهر سقوط کرد و ما در جست‌و‌جوی "حقیقت" ماجرا به آبادان رفتیم که سخت در محاصره بود تولید مجموعه‌ی حقیقت این گونه آغاز شد."

کار گروه جهاد در جبهه‌ها ادامه یافت و با شروع عملیات والفجر هشت، شکل کاملاً منسجم و به هم پیوسته‌ای پیدا کرد آغاز تهیه‌ی مجموعه‌ی زیبا و ماندگار روایت فتح که بعد از این عملیات تا پایان جنگ به طور منظم از تلویزیون پخش شد به همان ایام باز می‌گردد. شهید آوینی درباره‌ی انگیزه‌ی گروه جهاد در ساختن این مجموعه که نزدیک به هفتاد برنامه است چنین می‌گوید:

"انگیزش درونی هنرمندانی که در واحد تلویزیونی جهاد سازندگی جمع آمده بودند آن‌ها را به جبهه‌های دفاع مقدس می‌کشاند وظایف و تعهدات اداری.

اولین شهیدی که دادیم علی طالبی بود که در عملیات طریق القدس به شهادت رسید و آخرین‌شان مهدی فلاحت‌پور است که همین امسال "1371" در لبنان شهید شد... و خوب، دیگر چیزی برای گفتن نمانده است، جز آن که ما خسته نشده‌ایم و اگر باز جنگی پیش بیاید که پای انقلاب اسلامی در میان باشد، ما حاضریم. می‌دانید! زنده‌ترین روزهای زندگی یک "مرد" آن روزهایی است که در مبارزه می‌گذراند و زندگی در تقابل با مرگ است که خودش را نشان می‌دهد.”

اواخر سال 1370 "موسسه‌ی فرهنگی روایت فتح" به فرمان مقام معظم رهبری تاسیس شد تا به کار فیلم‌سازی مستند و سینمایی درباره‌ی دفاع مقدس بپردازد و تهیه‌ی مجموعه‌ی روایت فتح را که بعد از پذیرش قطع‌نامه رها شده بود ادامه دهد. شهید آوینی و گروه فیلم‌برداران روایت فتح سفر به مناطق جنگی را از سر گرفتند و طی مدتی کم‌تر از یک سال کار تهیه‌ی شش برنامه از مجموعه‌ی ده قسمتی "شهری در آسمان" را به پایان رساندند ومقدمات تهیه‌ی مجموعه‌های دیگری را درباره‌ی آبادان، سوسنگرد، هویزه و فکه تدارک دیدند. شهری در آسمان که به واقعه‌ی محاصره، سقوط و باز پس‌گیری خرمشهر می‌پرداخت در ماه‌های آخر حیات زمینی شهید آوینی از تلویزیون پخش شد، اما برنامه‌ی وی برای تکمیل این مجموعه و ساختن مجموعه های دیگر با شهادتش در روز جمعه بیسم فروردین 1372 در قتلگاه فکه ناتمام ماند.

شهید آوینی فعالیت‌های مطبوعاتی خود را در اواخر سال 1362، هم زمان با مشارکت در جبهه‌ها و تهیه‌ی فیلم‌های مستند درباره‌ی جنگ، با نگارش مقالاتی در ماهنامه‌ی "اعتصام" ارگان انجمن اسلامی آغاز کرد این مقالات طیف وسیعی از موضوعات سیاسی، حکمی، اعتقادی و عبادی را در بر می‌گرفت او طی یک مجموعه مقاله درباره‌ی "مبانی حاکمیت سیاسی در اسلام" آرا و اندیشه‌های رایج در مود دموکراسی، رای اکثریت، آزادی عقیده و برابری و مساوات را در نسبت با تفکر سیاسی ماخوذ از وحی و نهج‌البلاغه و آرای سیاسی حضرت امام(ره) مورد تجزیه و تحلیل و نقد قرار داد. مقالاتی نیز در تبیین حکومت اسلامی و ولایت فقیه در ربط و نسبت با حکومت الهی حضرت رسول(ص) در مدینه و خلافت امیرمؤمنان(ع) نوشت و اتصال انقلاب اسلامی را با نهضت انبیا علیهم‌السلم و جایگاه آن با جنگ‌های صدر اسلام و قیام عاشوا و وجوه تمایز آن از جنگ‌هایی که به خصوص در قرون اخیر واقع شده‌اند و نیز برکات ظاهری و غیبی جنگ و ویژگی رزم‌آوران و بسیجیان، در زمره‌ی مطالبی بود که در "اعتصام" منتشر شد. در مضامین اعتقادی و عبادی نیز تحقیق و تفکر می‌کرد و حاصل کار خویش را به صورت مقالاتی چون "اشک، چشمه‌ی تکامل". "تحقیقی در معنی صلوات" و "حج، تمثیل سلوک جمعی بشر" به چاپ می‌سپرد. در کنار نگارش این قبیل مقالات، مجموعه مقالاتی نیز با عنوان کلی "تحقیقی مکتبی در باب توسعه و مبانی تمدن غرب" برای ماهنامه‌ی "جهاد"، ارگان جهاد سازندگی، نوشت "بهشت زمینی"، "میمون برهنه!"، "تمدن اسراف و تبذیر"، "دیکتاتوری اقتصاد"، "از دیکتاتوری پول تا اقتصاد صلواتی"، "نظام آموزش و آرمان توسعه یافتگی"، "ترقی یا تکامل؟" و... از جمله مقالات آن مجموعه است. این مقالات بعد از شهادت او با عنوان "توسه و مبانی تمدن غرب" به چاپ رسید این دوره از کار نویسندگی شهید تا سال 1365 ادامه یافت. مقارن با همین سال‌ها شهید آوینی علاوه برکارگردانی و مونتاژ مجموعه‌ی "روایت فتح" نگارش متن آن را بر عهده داشت که بعدها قالب کتابی گرفت با عنوان "گنجینه‌ی آسمانی". او در ماه محرم سال 1366 نگارش کتاب "فتح خون" (روایت محرم" را آغاز کرد و نه فصل از فصول ده‌گانه‌ی آن را نوشت. اما در حالی که کار تحقیق در مورد وقایع روز عاشورا و شهادت بنی‌هاشم را انجام داده و نگارش فصل آخر را آغاز کرده بود به دلایلی کار را ناتمام گذاشت.

 

بسیجی عاشق کربلاست و  کربلا را تو مپندار که شهری است در میان شهر ها و نامی است در میان نام ها.

نه ، کربلا حرم حق است وهیچ کس را جز یاران امام حسین علیه السلام راهی به سوی حقیقت نیست.

کربلا مارا نیز در خیل کربلائیان بپذیر ما می آییم تا بر خاک تو بوسه زنیم وآنگاه روانه ی دیار قدس شویم.

   به امید روزی که کربلایی شویم ..

شهید سید مرتضی آوینی

 


شهید سید مرتضی آوینی همچون گلی سرخ میان بچه های روایت می درخشید، همه از تلألو وجود او جان می گرفتند، امید، حرف اول چشمان بغض آلودش بود، با وجود تمام غصه های سال‌های جنگ و شهادت دوستان بر روی دو پایش ایستاده بود. اما هنوز در سر سودایی داشت، ‌دلش نمی خواست مردم اسطوره های ایمان را به فراموشی بسپارند. «روایت فتح» دوباره به راه افتاد. اما همه گله داشتند که آن روح و نوای قبلی در فیلم ها نیست. کار «روایت» پس از جنگ سخت تر شده بود،‌ حاجی گاه ناراحت می شد و به بچه ها گفت: «شما را به خدا در مورد من هر فکری می خواهید بکنید، اما در مورد این یکی دیگر قضاوت نکنید، روایت فتح اصلاً از من نیست، از یک جای دیگر است. مشکل ما این است که مقدار فیلم هایی که در دسترس داریم، محدود است و برای اجرای امر آقا مجبوریم برای زنده نگه‌داشتن و استمرار روایت فتح،‌ آن را کمی طولانی تر کنیم،‌ چون در حال حاضر دست‌مان به فیلم‌های جنگ در آرشیو صدا و سیما نمی رسد! (با اینکه اواخر سال 1370 مؤسسه‌ی فرهنگی روایت فتح به فرمان مقام معظم رهبری تأسیس شد تا به کار فیلم‌سازی مستند و سینمایی درباره‌ی دفاع مقدس بپردازد ولی متاسفانه شهید اهل قلم تا لحظه شهادت بسیار مظلوم بود، اینکه عملا امکان دسترسی به آرشیو صدا وسیما را نداشت، خود شاهدی بر این مدعاست.)

شهید آوینی به خودآگاهی به لحظه و حتی مکان شهادتش هم رسیده بود: «شب، سایه سیاه خودش را گستراند و ما سوار خودروها شدیم. در راه، سعید از حماسه‌های بازی دراز و کانی‌مانگا گفت و سید گریست، به مقر که رسیدیم، برنامه روایت فتح، خلاف همیشه قبل از ساعت 11 پخش شده بود. طبق قراری که با نماینده ارتش گذاشته بودیم، باید صبح زود کارمان را شروع می‌کردیم. مرتضی آن شب تا صبح نخوابید، مدام قرآن می‌خواند و می‌گریست. نماز صبح را خواندیم، و به راه افتادیم. من رادیو قرآن را روشن کردم، و سید آرام دل به کلام وحی سپرد. با اصرار از گروه خواست تا به قتلگاه بروند. گویی آنجا منتظر حادثه‌ای بود. با شوخی گفتم "سید! قتلگاه هم شبیه همین تپه‌ها و گودال‌هاست دیگه! همین‌جا مصاحبه را بگیر"، اما مرتضی صبورانه گفت "می‌گردیم، تا قتلگاه را پیدا کنیم" و بالاخره قتلگاه را یافت و به آسمان پر کشید.» (منبع: کتاب همسفر خورشید)، در 20 فروردین 1372 پای سید مرتضی آوینی روی یک مین خنثی نشده رفت. در اثر انفجار، یک پای او قطع شد و بر اثر شدت خون‌ریزی در راه برگشت، به شهادت رسید. مهندس سعید یزدان‌پرست نیز در این حادثه شهید شد.

دل‌نوشته های شهید آوینی:

1- جاذبه خاک، تن را به پایین می کشد و جاذبه آسمان، روح را به بالا و انسان در حیرت میان این دو جاذبه، راه خود را به سوی حق باز می شناسد.

2- نَفَس های انسان، گام هایی است که به سوی مرگ بر می دارد. حضرت علی علیه السلام سخنانی از این دست که مالامال از "مرگ آگاهی" باشد، بسیار دارند. مرگ آگاهی، کیفیت حضور اولیای خدا را در دنیا بیان می دارد. تا آنجا که هر که مقرب تر است، مرگ آگاه تر است. و بر این قیاس باید چنین گفت که حضور علی علیه السلام در عالم، عین مر گ آگاهی است. مر گ آگاهی یعنی آن که انسان همواره نسبت به این معنا که مرگی محتوم را در پیش رو دارد، آگاه باشد و با این آگاهی، زیست کند و هرگز از آن غفلت نیابد.

3- عقل معاش می گوید که شب هنگام خفتن است، اما عشق می گوید که بیدار باش. در راه خدا بیدار باش تا روح تو چون شعاعی از نور به شمس وجود حق اتصال یابد. عقل معاش می گوید که شب هنگام خفتن است اما عقل معاد می گوید که همه‌ی چشم ها در ظلمات محشر، در آن هنگامه‌ی فزع اکبر، از هول قیامت گریانند، مگر چشمی که در راه خدا بیدار مانده و از خوف او گریسته باشد. عقل معاش می گوید که شب هنگام خفتن است، اما عشق می گوید چگونه می توان خفت، وقتی که جهان ظلمتکده ی کفرآبادی است که در آن، احکام حق مورد غفلت است...

پی نوشت:

1- آقا سید، می پندارم عشق تنها با قطره های اشک معنا می دهد، چقدر دل‌تنگم، چقدر خسته، هر روز فاصله ام با عشق بیشتر و بیشتر می شود و خانه تن تنها راه فرسودگی را می پیماید به امید روزی که از این سرگردانی نجات پیدا کند. چه زیبا کلام معرفت را یافتی و چه زیبا به دنیای زیبای عشق شتافتی...

2- اختتامیه نخستین دوره انتخاب کتاب سال مقاومت (جایزه ادبی شهید آوینی) با حضور «علی‌اکبر ولایتی» مشاور مقام معظم رهبری،‌ "سردار محمدرضا نقدی" رییس سازمان بسیج مستضعفین،‌ "بهمن دری" معاون امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار می‌شود. این برنامه ساعت 17 روز دوشنبه 21 فروردین ماه 1391 در سالن اجتماعات پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری در خیابان برادران مظفر جنوبی آغاز می‌شود.

در نخستین دوره انتخاب کتاب سال مقاومت (جایزه ادبی شهید آوینی) آثار این حوزه در شش گروه "ادبیات مستند"،‌ "ادبیات داستانی"، "نقد، پژوهش و ادبیات تحقیقی"، "شعر"،‌ "جنگ نرم" و "هنر" مورد بررسی داوران قرار گرفته اند که در هر گروه اثر شاخص معرفی و قدردانی خواهند شد.


شانزده فروردین92

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۹ ، ۲۲:۳۹
فاصله گلناری

«او پوریای ولی نبود. او هیچ کس نبود، او خودش بود، بگذار دیگران را به نام او و با حضور او بسنجیم. 
او مبنا و معنای آزادگی است ... و هرگز به طبقه ی خود پشت نکرد.»  جلال آلاحمد

تاریخ ایران زمین، تاریخ پهلوانی است و آیین آن خردورزی، رادی و فتوت ، راستی و مردم داری و البته ولایت و محبت پیامبر خدا، حضرت محمد مصطفی (ص) و اهل بیت بزرگوارش.
فتوت و جوانمردی در فرهنگ ایرانی درختی است پایدار که اصل آن شریعت، بن آن طریقت، شاخ آن حقیقت و میوه اش معرفت. 
همه مردمی باید آیین تو همه رادی و راستی دین تو
شعار پهلوانان و گردان در گستره فرهنگی ایران زمین کمک و یاری به مردم و کوشندگی در ساختن دنیای بهتر بوده است که همانا ارزش های مکتب تربیتی ورزشی المپیزم نیز بر آن تاکید دارد. هدف المپیزم ساختن دنیایی بهتر و سرشار از صلح و دوستی است. 
بیا تا جهان را به بد نسپریم به کوشش همه دست نیکی بریم
نباشد همی نیک و بد پایدار همان به که نیـــکی بود یادگار
جهان پهلوان تختی نماد و نشانی است از ارزش های پهلوانی و الگویی از ورزش زورخانه و گود مقدس که این میراث معنوی نیاکان بر خردورزی، مردم داری و تلاش برای ساختن دنیایی بهتر تاکید دارد و زبانزد جهانیان است. 
برآید زتاریخ ایران زمین خرد ورزی و پهلوانی مهین
رمز جاودانگی تختی، میراث داری فرهنگ گود مقدس و جلوه گری در تاریخ معاصر است. حال که چهلمین سال درگذشت جهان پهلوان تختی گرامی می داریم، امیدورایم با تجلیل از نام و یاد آن پهلوان ارزنده ی کشور و المپیک ارزش های پهلوانی و ورزش باستانی را پاس بداریم و در گسترش آن بکوشیم و این مجموعه سرمشق و سرلوحه جامعه ورزش قرارگیرد.

سیدامیر حسینی

 

" تودر افسانه ها جاوید خواهی بود. 
زمان - این جاری بیرحم - هرگز قلهی بلندت 
را نیارد شست. 
از این پس راویان قصه های پهلوانی - این 
بهین تاریخهای زندهی هر قوم - نقالان، 
تو را در قصه های خود برای نسلهای بعد 
میگویند. 
تواندر سینهه ای گرم خواهی زیست، 
تو با انبوه پاک مردمان خوب قلب شهر 
خواهی ماند. 
(م. آزرم)

 

تختی

آسمان آبی محبت

سعی کنید خوبیهای اطرافیانتان را بیشتر مد نظر داشته باشید.آدمهای خودخواه جایی درقلب دوستان ندارند.

 

 

 
 
غلا‌مرضا تختی اکنون چندین سال است در آمریکا زندگی میکند.
در سایت اینترنتی اش کریسمس و سال نو میلا‌دی را با عکس‌هایی از کاج‌های تزئین‌شده جشن میگیرد.
از «هالوین مینویسد و عکس کدو تنبل به ما نشان میدهد.
غلا‌مرضا تختی در آمریکا آرام‌آرام بزرگ میشود و به فرهنگ آمریکا آرام‌آرام خو میکند.
او که باید بیش از هرکسی شبیه پدربزرگش باشد و احتمالا‌ هم هست،
هزاران کیلومتر از ایران دور شده. حقیقت تلخی است برادر!
او که اکنون 16 ساله است و به سختی تلا‌ش میکند در غربت همچنان غلا‌مرضا تختی بماند، چندین سال پیش در سن 14 سالگیش در چنین روزهایی از یاد پدربزگ نوشته بود.
این یادداشت کوتاه، سرشار از غم و شوق و لبخند و اشک است:
"دیروز سالگرد پدربزرگم بود و ما نبودیم.
آن سال‌هایی که بودیم مامانم و بابام شیر و موز می آوردن مدرسه.
بعد از مدرسه هم، من و مامانم میرفتیم خانه مادربزرگم و صبر میکردیم تا شب که بابام بیاد از ابن‌بابویه و حسینیه ارشاد...
تلویزیون روشن بود اما پدرم را نشان نمیدادند.
این بود که همه خیال میکردند بابام نرفته.
ما مجبور بودیم به تلفن‌ها جواب بدهیم و بگوییم که بابام آنجا بود.
بعد همه فهمیدند که چرا بابام را نشان نمیدهند،
با اینکه او از همه بلندتر و پرزورتر و قشنگ‌تر است و تازه فرزند جهان‌پهلوان هم هست...
من اینجا که آمدم به مادرم گفتم هیچ‌کس مرا نمیشناسد و من چطور بروم مدرسه؟
تو ایران همه میدانستند من کی هستم اما اینجا چه کسی میفهمد؟
مادرم گفت چه بهتر، خودت باید کاری کنی که همه تو را بشناسند.
این بود که درس خواندم خیلی.
تو زبان انگلیسی اول شدم،
بین دانش‌آموزان آمریکایی توی سه کلا‌س ریاضی اول شدم و توی چهار کلا‌س علوم اول شدم و خیلی جایزه گرفتم؛

پهلوان زندگی، پهلوان جهان
به مناسبت چهلمین سالگشت زنده یاد غلامرضا تختی
گردآوری و تدوین: دکتر سیدنصرالله سجادی و کیوان مرادیان  

 

دی 91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۴۳
فاصله گلناری

پیروزی های جمهوری اسلامی با فتح خرمشهر به اوج خود رسید، غرب به منظور فراهم آوردن شرایط مناسب در تحمیل صلح و سازش به جمهوری اسلامی، تلاش اصلی را معطوف بر حفظ صدام کرد. بدین ترتیب از یک سو پافشاری و تصمیم قطعی غرب مبنی بر حفظ صدام و از سوی دیگر، عزم راسخ جمهوری اسلامی جهت حصول به اهداف حقه خود در جنگ و تسلیم نشدن در برابر فشارهای همه جانبه استکبار، به نوعی، حالت نه جنگ، نه صلح را میان طرفین حاکم کرد. در واقع حفظ صدام و بازداشتن ایران از پافشاری روی آرمان های خود، برقراری موازنه قوا بود. از این رو افزایش و تقویت توانایی های تکنولوژی عراق به ویژه نیروی هوایی، در دستور کار استکبار قرار گرفت و به دنبال آن دشمن سعی کرد فضا را به طور مطلق در اختیار بگیرد تا شاید به این وسیله به لحاظ ضعف های متعددی که داشت، صحنه جنگ را از میدان رزم زمینی به آسمان، دریا و شهرها بکشاند. 

گذشته از استراتژی غرب و حمایت های همه جانبه علمی و نظیر از رژیم عراق، رژیم بعثی نیز تمامی توان خود را در جهت پشتیبانی و پاسخ گویی به نیازهای جنگ قرار داد. 
اجتناب از جنگ در زمین مسطح – پس از عملیات های والفجر مقدماتی و والفجر 10 – و در پی آن ابتکار عملیات در هورالهویزه طی دو عملیات بزرگ خیبر و بدر – به خصوص خیبر – موجب انفعال رژیم عراق و ایجاد نگرانی در میان حامیان منطقه ای و بین المللی او گردید، و متقابلا جمهوری اسلامی ایران که ابتکار عمل و برتری سیاسی و نظامی را همچنان در دست داشت، زمینه عملیات بعدی را با استفاده از تجربه عملیات در هور فراهم نمود. 

در این میان، عاملی که مجوب شد طراحان نظامی در انتخاب منطقه بعدی برای عملیات دقت بیشتری به عمل آورند، این بود که هیچ یک از عملیات های انجام شده پس از فتح خرمشهر دارای نتایجی نبود که قادر باشد برتری تعیین کننده ای را نصیب ایران کند. از این رو، لازم بود حرکت جدیدی در صحنه جنگ انجام شود که با آنچه از اول جنگ تا آن زمان به وقوع پیوسته بود، متفاوت باشد و فرماندهان نظامی عراق نیزاز پیش بینی آن ناتوان باشند. این حرکت، عبور از رودخانه عریضی همچون اروند و تسخیر منطقه مهم شبه جزیره فاو بود. 

عکس پیدا نشد
       



اهداف عملیات

به لحاظ موقعیت جغرافیایی شمال خلیج فارس و منطقه فاو، عملیات والفجر 8 از اهداف سیاسی – نظامی ویژه ای برخوردار بود که مهم ترین آن ها عبارت بودند از: 

  • تصرف شهر فاو و تاسیسات بندری آن.
  • هم مرزی با کویت.
  • تهدید بندر ام القصر.
  • انهدام و یا تصرف سکوهای پرتاب موشک.
  • تامین خورموسی و تردد کشتی ها به بندر امام خمینی.
  • تسلط بر اروندرود.
  • انسداد راه ورود عراق به خلیج فارس.

ویژگی های منطقه فاو

منطقه فاو علاوه بر ارزش سیاسی – نظامی، به لحاظ فراهم سازی امکان حضور مقتدرانه ایران در خاک عراق و موقعیت جغرافیایی و طبیعی، دارای ارزشاستراتژیک نیز بود و هم چنین معضلات ناشی از عدم تامین مناطق عملیاتی پیشین و مقابله با فشارهای دشمن پس از تصرف منطقه را هم مرتفع می کرد، زیرا با تلاقی بودن سواحل رودخانه اروند درهر دو سو و نیز وجود عارضه کارخانه نمک، عملا بیشتر زمین منطقه را برای دشمن غیر قابل استفاده کرده بود و این مساله کارایی زرهی ارتش عراق را کاهش می داد. همچنین احاطه آب از سه قسمت موجب شده بود، پدافند در برابر دشمن تنها در یک سمت انجام شود و آسیب پذیری از جناحین را کاهش دهد. 

علاوه بر این ها، کوتاه بودن عقبه نیروهای خودی، پوشش مناسب منطقه برای پدافند هوایی، تسلط آتش بر روی خطوط و عقبه دشمن، امکان رعایت اصل غافلگیری، محدود بودن زمین و عمق قابل دسترس، از جمله عواملی بودند که بر میزان امیدواری ها نسبت به کسب پیروزی می افزود. اما در عین حال با توجه به ویژگی های خاص منطقه، مساله عبور از رودخانه و پشتیبانی عملیات، احداث پل، تردد قایق ها به ساحل دشمن و پهلو گرفتن آن ها در ساحل رودخانه ها، هر کدام به عنوان موانعی بودند که برداشتن آن ها از سر راه به سادگی امکان پذیر نبود. به همین دلیل در طرح ریزی عملیات، تدابیر ویژه ای برای رفع آن ها اتخاذ شد. 

منطقه عملیات

از آن جایی که زمین منطقه در میان آب محصور است، تحت تاثیر جذر و مد آب خلیج فارس و رطوبت دائم حاصل از آن می باشد. به همین دلیل، قسمت عمده ای از زمین منطقه باتلاقی، نمک زار و سست می باشد. 

ارتفاع آب رود اروند، که از دریا تاثیر می پذیرد، در عمیق ترین قسمت رودخانه به 25 متر می رسد . در ساحل رودخانه پوششی از چولان (بوته های بلند) و نی وجود دارد. ارتفاع چولان ها حداکثر 5/1 متر و ارتفاع نی ها 3 تا 4 متر می باشد؛ به گونه ای که انسان به راحتی می تواند در میان آن مخفی شود. 

هم چنین نخلستان بزرگی در ساحل خودی و دشمن، که عمق آن بین 2 تا 5 کیلومتر متغیر است، وجود دارد که زمین اطراف آن اغلب سست است. 

عکس پیدا نشد
       


استعداد دشمن

منطقه عملیاتی در حوزه استحفاظی سپاه هفتم عراق قرار داشت. منطقه مسئولیت این سپاه از ابوالخصیب تا راس البیشه و قرارگاه تاکتیکی آن در ابوالخصیب بود و طول خط پدافندی اروند رود را با دو لشکر 15 و 26 پیاده و یگان هایی از نیروی دریایی پوشانده بود. 
لشکر 15 پیاده با یگان های زیر از ابوالخصیب تا جنوب سیبه – مقابل پالایشگاه آبادان – گسترش داشت: 

  • تیپ های 8 ، 104، 401، 436 و 439 پیاده.
  • دوگردان کماندویی.
  • پنج گردان تانک و نفربر.
  • پنج گردان جیش الشعبی.
  • گردان های 15 و 20 توپخانه.

لشکر 26 پیاده نیز با یگان های زیر از جنوب زیادیه تا راس البیشه مستقر بود: 

  • تیپ های 107، 113، 110 و 111 پیاده.
  • تیپ 440 و 441 پیاده ساحلی.
  • ناو تیپ های 7 و 72 دریایی.
  • گردان 22 دفاع الواجبات.
  • دو گردان کماندو.
  • دوگردان تانک و نفربر.
  • چهار گردان جیش الشعبی.
  • گردان های 22، 94، 79، 33 و 632 توپخانه.

با شروع عملیات، لشکرهای زیر نیز وارد منطقه شدند: 

  • 10، 12، 6، 3 زرهی.
  • 2، 11، 4، 8، 7، 17، 19و 18 پیاده.
  • 5 و 1 مکانیزه.
  • دفاع ساحلی .
  • گارد ریاست جمهوری.

در مجموع، یگان هایی که قبل و حین عملیات والفجر 8 در منطقه فاو حضور یافتند، برحسب تیپ و یا گردان مستقل به قرار ذیل می باشد: 

الف – پیاده: 
: تیپ های 414، 29، 702، 704، 442، 502، 111، 110، 104، 47، 501، 419، 48، 39، 22، 23، 2، 602، 603، 703، 96، 95، 108، 421، 424 و5 
ب – پیاده ساحلی: 
: تیپ های 440، 441 و 443. 
ج – زرهی: 
: تیپ های 30، 16، 34، 42، 26 و گردان های تانک 17 تموز، الرافدین، ذوالنورین و گردان 43 از لشکر 5. 
د – مکانیزه: 
: تیپ های 25، 20، 15، 8 و 24. 
هـ – نیروی مخصوص: 
: تیپ های 65، 66 و 68. 
و – گارد ریاست جمهوری: 
: تیپ 1 مکانیزه: 

  • 2 کماندو
  • 3 نیروی مخصوص
  • 4 مکانیزه
  • 10 زرهی
  • یک گردان کماندویی

ز – کماندو: 

  • تیپ های کماندویی سپاه های 3، 4، 6 و 7.
  • تیپ 73 از لشکر 17.
  • گردان حطین.
  • گردان 5 از لشکر 26.
  • گردان کماندویی لشکر 15.

ح – جیش الشعبی: 
: شش قاطع جیش الشعبی تحت امر لشکر 26. 

قوای خودی

قرارگاه خاتم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم هدایت و اجرای عملیات را با دو قرارگاه عملیاتی کربلا و نوح بر عهده داشت. یگان های تحت امر این قرارگاه ها نیز به ترتیب زیر بودند: 

قرارگاه کربلا (محور شمالی) هدایت نیروهای زیر را بر عهده داشت: 

  • لشکر 27 محمد رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم.
  • لشکر 25 کربلا.
  • لشکر 7 ولی عصر (عج).
  • لشکر 31 عاشورا.
  • لشکر 5 نصر.
  • لشکر 8 نجف اشرف.
  • لشکر 14 امام حسین علیه‌السلام.
  • لشکر 17 علی ابن ابی طالب علیه‌السلام.
  • تیپ مستقل 32 انصارالحسین علیه‌السلام.
  • تیپ مستقل 15 امام حسن علیه‌السلام.
  • تیپ مستقل 44 قمر بنی هاشم علیه‌السلام.

قرارگاه نوح : 

  • لشکر 19 فجر.
  • تیپ مستقل 33 المهدی (عج).
  • 16 گردان از توپخانه

هم چنین، چهار قرارگاه فرعی با ماموریت های جداگانه به شرح ذیل تشکیل شدند:

1- قرارگاه یونس 1: تحت امر قرارگاه نوح بود با ناو تیپ کوثر ماموریت تصرف اسکله العمیه را بر عهده داشت. 

2- قرارگاه یونس 2: قرارگاه عملیاتی نیروی دریایی ارتش و تحت امر قرارگاه خاتم الانبیاء بود و ماموریت تصرف اسکله الکبر را بر عهده داشت. 

3- قرارگاه رعد: قرارگاه عملیاتی نیروی هوایی ارتش بود و ماموریت پشتیبانی هوایی و پدافند هوایی را بر عهده داشت. 

4- قرارگاه شهید سلیمان خاطر: قرارگاه عملیاتی هوانیروز بود با ماموریت تشکیل تیم آتش، تخلیه مجروح و هلی برد نیرو.

ضمناً قرارگاه قدس نیز به سه تیپ 21 امام رضا علیه‌السلام، 10 سیدالشهدا و 18 الغدیر ماموریت تک پشتیبانی در محور بوارین را بر عهده داشت. 

والفجر

طرح عملیات

در طراحی مانور عملیات، دو عامل به طور قابل ملاحظه ای موثر بودند: 
 

  1. تجارب عملیات بدر.
  2. پیچیدگی ها و ویژگی های خاص عملیات والفجر 8.

اگر سپاه پاسداران تجربه گران بهای دو عملیات خیبر و بدر در هورالهویزه را به همراه نداشت، قطعا طراحی عملیات والفجر 8 با مشکل روبه رو می شد. 

در طراحی مانور این عملیات چند مساله حایز اهمیت بود که عبارتند از: 

  • آگاهی از چگونگی و حالت های خاص آب اروند در نوبت های خاص هفته، ساعت، شب و روز و... .
  • عملیات عبور غواص ها از رودخانه.
  • عملیات شکستن خط و پاکسازی سرپل به دست آمده.
  • مرحله بندی عملیات.
  • توسعه در عمق.
  • و...
  • نسبت به درک حالت های مختلف آب اروند رود، ماه ها کار صورت گرفت و با جمع بندی اطلاعات موجود در تاریخچه این رودخانه و نیز شرایط جوی منطقه خسروآباد و فاو طی بیست ساله گذشته که از اداره هواشناسی گرفته شد، هیچ گونه مشکلی به نظر نمی رسید.
  • در مورد عملیات عبور غواص ها از رودخانه آموزش و تمرین های زیادی انجام شد. این اقدام برگرفته از تجربه عملیات بدر بود. این عملیات، اوج خطرپذیری نیروهای انقلاب را به نمایش گذاشت. در این باره، یکی از نگرانی های اصلی، تاثیر جریان آب بر حرکت غواص ها و دور شدن آن ها از هدف خاص واگذار شده به آن ها بود.
  • مرحله بندی عملیات، پی بردن به نحوه عبور از رودخانه، چگونگی شکستن خط و گرفتن سرپل و چگونگی هوشیاری دشمن قطعا نیازمند حضور در غرب اروند و شناخت بیشتری از واکنش های دشمن بود. با توجه به عکس، نقشه و اطلاعات به دست آمده از زمین، چهار مرحله برای عملیات مشخص گردید: 

1- عبور از رودخانه و شکستن خط و پاکسازی سرپل به دست آمده.

2- تصرف شهر فاو، رسیدن به خورعبدالله و استقرار در منطقه مثلثی شکل شمال شهر. هم چنین، استقرار در پایگاه دوم موشکی در شمال غربی شهر.

3- پیشروی تا ابتدای کارخانه نمک و تشکیل خط دفاعی به موازات این منطقه از ساحل تا خورعبدالله.

4- رسیدن به زمین انتهای کارخانه نمک و کانال انتهای کارخانه واقع در جاده ام القصر تا ساحل رودخانه. 

ماموریت مرحله اول به عهده لشکرهای 7 ولی عصر، 5 نصر، 41 ثارالله، 31 عاشورا، 25 کربلا، 14 امام حسین علیه‌السلام و تیپ های 44 قمر بنی هاشم و 33 المهدی بود.

عملیات والفجر 8 در 20 بهمن ماه 1364 شروع شد که طولانی ترین عملیات دوران جنگ بود که 75 روز طول کشید و تقریبا تنها عملیات مهمی بود که توانستیم منطقه بسیارمهمی از خاک عراق را به تصرف خود در بیاوریم. یعنی در والفجر 8 ارتباط دریایی عراق با خلیج فارس قطع شد. مثلث فاو که بر روی نقشه می بینید به طور کامل به تصرف ایران در آمد. بعد از عملیات بیت¬المقدس چنین هدفی در دستور کار جمهوری اسلامی بود؛ یعنی بعد ازفتح خرمشهر اینکه ما جنگ را چگونه تمام بکنیم یکی از مسائل بسیار مهم بود، و وقتی که قرار شد برای ختم ما از مرز عبور بکنیم جنگ اینکه کجای عراق را بگیریم که تأثیر تعیین کننده در جنگ داشته باشد یکی از مسائل مهم بود. برای مقدمه شاید بد نباشد اشاره کنم که بعد از فتح خرمشهر عمده مسئله جنگ بحث خاتمه جنگ بود. خاتمه دادن به جنگ هم به نظر می رسید که چند راه حل بیشتر ندارد: یکی از راه حل ها این بود که صدام و رژیم بعث سقوط کنند و قضیه حل شود. یکی از راه حل هایش این بود که ما اینقدر فشار روی گرده صدام بگذاریم تا خواسته های ما را بپذیرد. خواسته های ما هم معلوم بود؛ یکی این که عراق به قرارداد1975 برگردد. خواسته دوم¬مان هم این بود که خسارات جنگ را تأمین بکند. خواسته سوم ما این بود که تضمین بدهد که دیگر چنین جنگی اتفاق نخواهد افتاد. راه حل بعد این بود که ما جنگ را با فشار روی صدام به گونه ای ادامه بدهیم که قدرت های حامی صدام احساس خطر بکنند و احساس بکنند برنامه به هم خواهد ریخت؛ لذا آنها وارد عمل بشوند و حداقل خواسته های ایران را تضمین شده در یک چارچوبی دربیاورند و بپذیرند و قضیه جنگ خاتمه پیدا کند. به نظرم این سه راه حل بیشتر به صورت کلام به نظر می رسد؛ البته در دل سه راه حل راه حل های مختلفی وجود داشت، ولیکن عمده کار این بود. بعد از فتح خرمشهر اگر ما می¬خواستیم صدام را سرنگون بکنیم و چه به صدام فشاری وارد کنیم که خواسته های ما را بپذیرد، چه جریانات بین المللی به این نتیجه برسند که پیروز میدان ممکن است ایران باشد، برای این که پیروز کامل نشود یک کاری بکنیم جنگ خاتمه پیدا بکند. ما اگر می خواستیم در داخل سرزمین های عراق عملیات بکنیم تقریباً دو سه نقطه بیشتر برای عملیات وجود نداشت: یکی این بود که از نظر نظامی برویم بغداد را بگیریم. اگر بغداد را می گرفتیم قضیه حکومت عراق تمام بود. صدام سرنگون می شد و به هم می ریخت. یکی از راه حل ها این بود که یک منطقه بسیار مهمی را بگیریم که فشار روی رژیم بعث وارد بکند و بترسد و بیاید تسلیم شود. آن منطقه هم منطقه بصره بود در جنوب عراق. دلیلش هم این است که منطقه بصره از نظر ژئوپولوتیک سه تا اثر دارد که بسیار تعیین کننده است: یکی عمده نفت عراق آنجاست. دوم ارتباط دریا با عراق از آنجا برقرار می شود و اگر شما بصره را می گرفتید ارتباطش با دریای آزاد قطع می شد و حسن سومی که بصره داشت، این است که به تمرکز حضور شیعیان طرفدار ایران در عراق دسترسی پیدا می کرد و مردم می¬توانستند کمک بشوند و خودشان اقدام بکنند به سرنگونی صدام. پس این هم یک راه حل بود. راه حل سوم هم این بود که در یک نقطه ای نیروی مسلح ارتش عراق را منهدم کنیم که قدرت دفاعی و قدرت تهاجمی و قدرت ایستادگی نظام صدام از بین برود و تسلیم بشود. من فکر می کنم غیر از این سه راه حل راه حل دیگری وجود نداشت. ایران بعد از فتح خرمشهر به این نتیجه رسید که ما قدرت گرفتن بغداد را نداریم به خاطر این که بغداد دور است و عملیات کردن در آنجا از نظر نظامی تقریباً کار بسیار سخت و با توجه به مقایسه توان ما با عراق نشدنی است. بنابراین کار دومی که در دستور کار قرار گرفت رفتن به سمت بصره بود. از عملیات رمضان تا عملیات فاو، همه عملیات های بزرگ که ما طرح ریزی کردیم و انجام دادیم به نوعی برای رسیدن به بصره بوده است. حالا یا از شرق می خواستیم به بصره برسیم یا از شمال و یا از جنوب. عملیات رمضان هم برای رسیدن به بصره از جانب شرق بود. عملیات های خیبر و بدر عملیات هایی بودند تا از شمال به سمت بصره برسیم و عملیات فاو هم عملیاتی بود که ما از جنوب می خواستیم به بصره برسیم. والفجر مقدماتی، والفجر1 و محرم و همه اینها برای این بود که چون از این مناطق نشد، از منطقه بالاتر بیاییم - سمت العماره - بیاییم به سمت بصره؛ پس از نظر عملیاتی یک همچین برنامه ای بود و ما غیر از این راهی نداشتیم.
از نظر مسئله حل جنگ بلافاصله پس از ناکامی در عملیات رمضان و در ادامه اش والفجر و... به عملیات خیبر که می رسیم این مسئله مطرح می شود که این جنگ بالاخره طولانی می شود و مثل این که قضیه حل شدنی نیست. در آن موقع دو دیدگاه مطرح شد: یک دیدگاه این بود که ما یک قدرت نظامی عظیمی را بسیج کنیم که بتوانیم به آن هدف اول برسیم؛ یعنی این قدرت نظامی ما یا بتواند بصره را بگیرد، فشار روی صدام وارد کند و نیروی نظامی اش را منهدم کند و قضیه حل بشود. این یک راه حلی بود که تقریباً کسانی که در جنگ بودند این راه حل را بیشتر می پسندیدند و شعار جنگ جنگ تا پیروزی هم اینجوری تفسیر می کردند. یک راه حل دومی هم بود: برخی از مسئولینی که کشور را اداره می کردند به این نتیجه رسیدند که ما در جنگ ما نمی توانیم از راه نظامی قاطعانه پیروز بشویم. پس راه حل این است که ما اقدام نظامی مؤثر بکنیم تا آن اقدام نظامی به اقدام سیاسی ما کمک بکند؛ و آن هم این بود که یک نقطه مهم و ارزشمندی از عراق را بگیریم تا فشار لازم را ایجاد کنند و در پای میز مذاکره مسئله را حل کنیم. قبل از عملیات های بدر و خیبر شعار جنگ جنگ تا یک پیروزی مطرح شد، یعنی این که ما یک نقطه مهمی را بگیریم. نقطه مهم اول تصور می شد منطقه عملیاتی خیبر است، بعد تصور می شد منطقه بدر است که اینها موفق نشد و ادامه پیدا کرد تا به منطقه فاو رسیدیم. این مقدمه را گفتم که بدانید برای انجام این عملیات در چنین شرایطی بودیم. حال به عملیات فاو می¬پردازیم.


عملیات والفجر

در خاتمه، این عملیات به این نتایج منجر شد: 

1- آزاد‌سازی شهربندری فاو و اسکله و تاسیسات نفتی آن به همراه کارخانه نمک و پایگاه‌های نیروهی دریایی و 3 سکوی پرتاب موشک؛ 

2- انهدام 74 هواپیما، 7 ناوچه جنگی، 11 چرخبال، 600 تانک و نفربر و500 خودرو نظامی؛ 

3- به غنیمت گرفتن 140 تانک و نفربر، و 250 خودرو نظامی؛ 

4- کشته و زخمی شدن بیش از 50 هزار عراقی..؛ 

5- اسارت 2 هزار نظامی. 

1/12/1364 

- حمله وحشیانه عراق به هواپیمای مسافری ایران که به شهادت آیت‌الله محلاتی و جمعی از مسوولان نظام جمهوری‌اسلامی ایران انجامید. 

5/12/1364 

- آغاز عملیات والفجر نه در جبهه شمالی (منطقه پنجوین)، با رمز «یاالله، یا الله»، با تلاش رزمندگان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران، که به انهدام 1 هواپیما، 1 چرخبال و 20 تانک و کشته و زخمی شدن 2500 بعثی و آزادسازی بخشی از منطقه چوارته انجامید. 

- تشکیل جلسه شورای امنیت و تصویب قطع‌نامه 582، درباره آن آتش‌بس فوری و قطع جنگ دریایی و هوایی و زمینی، بازگشت به مرزهای بین‌المللی مبادله اسرای جنگ و منع استفاده از سلاح‌های شیمیایی. 

13/12/1364 

شهادت محمود (عبدالله نوریان) فرمانده‌ گردان تخریب و یگان مهندسی- رزمی لشکر 10سید‌الشهدا(ع) سپاه پاسداران. 

24/4/1365 

محسن رضایی: جنگ هفتاد و پنج روزه در فاو، 50 درصد افسران عراقی را نابود کرد. 

- وزیر کشور گفت: 

- «در چند ماهه اخیر، 300 هزار نفر از مشمولان خدمت نظام وظیفه، خود را به مراکز آموزشی معرفی کرده‌اند. به منظور آمادگی برای عملیات بزرگ، فرمانده نیروی زمینی سپاه، دستور تشکیل گردان‌های قائم را صادر کرد.» 

- بازتاب عملیات ایران در گزارش‌های خبرگزاری فرانسه، رسانه‌های خبری آلمان، استرالیا، کویت و هند: خبرگزاری فرانسه: امام خمینی تمام قدرت خود را برای جنگ به کار گرفته است. 

مفسر رادیو آلمان: هدف ایران خاموش کردن توپخانه 30 کیلومتری بردی عراق است. 

شبکه دوم تلویزیون آلمان: تهران به تهدید‌های خود عمل کرد و جنگ وارد مرحله جدید شد. 

نشر دی ولت چاپ آلمان، حمل ایران را یک حرکت ریسکی خواند. مفسران رسانه‌های همگانی استرالیا عقیده دارند که قوای ایران زمان سختی را در پیش دارند. 

روزنامه کویتی «السیا» حمله ایران را در ردیف حمله اسرائیل به لبنان خواند و افزود: 

«عرب‌ها حتی فریاد زدن را فراموش کرده‌اند. وقتی عراق در خاک ایران بود، عرب‌ها از عراق حمایت نکردند» هندوستان تایمز: حمله ایران، برگزاری کنفراس غیر متعهدها (در بغداد) را به خطر انداخته است. صدام فکر می‌کرد که می‌تواند انقلاب ایران را از بین ببرد. دکتر ولایتی در اجلاس فوق‌العاده وزیران خارجه کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، مواضع ایران را درباره مسائل مهم منطقه‌ای تشریح کرد و خسارت‌های جانی و اقتصادی وارده بر ایران را در اثر حملات عراق برشمرد. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۴۰
فاصله گلناری

سردار شهید عباس پیکری

مسئولیت: جانشین فرماندهی بهداری لشکر امام حسین(ع)

تولد: 1341

عروج: 26/11/64 ، فاو عملیات والفجر 8

 

 

 

زندگی نامه:

سال 1341 محله نو خواجو نوزادی  را در آغوش گرفت که نامش را عباس نهادند.

الله اکبر ، تکبیره الاحرام و این صدای کودکی عباس بود که از مأذنه های مسجد محله نو خواجو شنیده می شد.

 

از همان کودکی مقید به انجام فرایض بود، با این که به سن تکلیف نرسیده بود اما روزه طاقت فرسای تابستان را به خورد و خوراک و بازی های کودکانه ترجیح می داد.

 

جوانان انقلابی محله خواجو فعالیت های شبانه روزی عباس را در مبارزات علیه رژیم پهلوی فراموش نکرده اند.

 شهید پیکری

نهال انقلاب تازه کاشته شده بود که وسوسه های دشمن خطه غرور آفرین کردستان را عرصه تاخت و تاز اشرار کرد، دیگر ماندن در اصفهان برای او جایز نبود.

 

هنوز خستگی مبارزات کردستان را به تن داشت که خاک جنوب آماج گلوله های دشمن بعثی شد. کردستان را قصد جنوب ترک کرد.

 

در همان روزهای اول حضور در جبهه جنوب به شدت از ناحیه پا مجروح شد و تنها جلوگیری مصرانه او، پزشکان را از قطع کردن پایش منصرف ساخت. او پایش را برای جنگیدن نیاز داشت.

 

از همان ابتدا تا زمان شهادت جانشین واحد بهداری لشکر بود ولی هیچ وقت ژست مسئولیت به خود نگرفت.

 

روحیات خاص عرفانی و مذهبی او الگوی مناسبی برای بچه های بهداری بود. جوّ معنوی حاکم بر بهداری لشکر تماماً مدیون روحیات او بود.

 

مقید به خواندن ادعیه و قرآن و بخصوص سوره الرحمن بود و با مفاهیم ادعیه و قرآن آشنایی کامل داشت. برنامه های قرآن و ادعیه را خودش بر پا می کرد و در آن حضور داشت.

 

در ماه های رمضان اگر وضعیت خاصی نبود حتماً به مرخصی می رفت تا روزه هایش را بگیرد.

 

 

اطاعت پذیری و تبعیت از فرمانده از شاخصه های کاری ایشان بود. حتی اگر با نظر فرمانده مخالف بود ضمن اعلام مخالفت دستور را اجرا می کرد واصلاً روی نظر خود پافشاری نمی کرد.

 

اگر دستوری به زیر مجموعه میداد و انجام نمی شد خودش وارد عمل می شد لذا بچه های بهداری به خاطر این که شرمنده ایشان نشوند هر دستوری که می داد سریعاً دنبال می کردند.

 

بسیار کم می خوابید و حتی در مواقعی که وقتی برای استراحت بود مشغول کار می شد و از کارکردن خسته نمی شد.

در کادرسازی و پرورش نیروها بسیار قوی بود و کسانی که با او کار می کردند خیلی زود کارها را یاد می گرفتند.

 

هیچ کس بهتر از او نمی توانست محور بهداری را در خط مقدم هدایت کند. در کار ساماندهی و هدایت عوامل بهداری وآمبولانس ها و حمل مجروحین و ... بسیار قوی عمل می کرد.

 

حمل مجروح در ارتفاعات بسیار دشوار است. با این که جانشین بهداری لشکر بود ولی خودش مجروحین را حمل می کرد،در والفجر 4 ارتفاعات تپه سید را برای حمل مجروحین در یک شب 4 بار طی کرد.

 

پیگیری های ویژه او جان تعدادی از فرماندهان را نجات داد. در حادثه مجروح شدن شهید خرازی او از ابتدا تا انتقال وی به بیمارستان یزد و اصفهان دنبال کارهای حاج حسین بود.

 

با این که کف پاهایش صاف بود و چندین بار مجروح شده بود و برای فعالیت جسمی مشکل داشت ولی چند برابر یک فرد سالم فعالیت می کرد، برنامه ورزش صبحگاهی بهداری را خودش دنبال می کرد و نیروها را برای دویدن و نرمش کردن در اختیار می گرفت.

 

اعتقاد داشت باید وقایع جنگ را ثبت کرد تا آینده گان از آنها استفاده کنند. لذا اولین واحدی که به ثبت وقایع جنگ پرداخت بهداری لشکر بود یک نفر را برای این موضوع در نظر گرفت و مکانی را برای نگه داری سوابق جنگ و فیلم وعکس ها ایجاد کرد.

 

هر وقت نماز می خواند از خود بی خود می شد و انگار دیگر در این عالم نبود. همه یقین داشتند از قافلۀ شهداشت.

عباس در گلستان شهدای اصفهان در جوار شهدای عملیات والفجر 8 آرام گرفت تا میزبان برادر شهیدش شود.

 

خاطرات
کامران سلحشور:
قبل از عملیات والفجر 8 ، برای بررسی منطقه ، جهت انتقال امکانات بهداری ، به اتفاق فرمانده بهداری و عباس پیکری به راه افتادیم . زمانی که به منطقه عملیات والفجر 8 رسیدیم ، عباس پیکری حالت عجیبی پیدا کرد ! لحظه ای نگاهش را به تک تک خاکریز ها و سنگر ها دوخت و مدتی ساکت ماند و در فکر فرو رفت ، آنگاه لب گشود و گفت : انگار این منطقه آشناست ، قبلا این منطقه را دیده ام .
عملیات والفجر 8 آغاز شد ، عباس پیکری در همین منطقه آشنا به ملکوت اعلی پرواز کرد و بعد ها فهمیدیم که او خواب دیده بود در چنین منطقه ای شهید خواهد شد .

حسین مزروعی:
گویا گرای سنگر اورژانس و سنگر فرماندهی را عراقی ها می دانند که اینطور دقیق و شدید می زنند اما غافل هستند که محکمترین سنگر ، سنگر اورژانس است .و عباس پیکری هر امدادگری را که می بیند ، سریع به داخل اورژانش می فرستد تا تیر یا ترکش به او اصابت نکند. ثانیه ثانیه از درزهای در و دیوار و سقف سنگر ، خاک به پایین می ریزد ، همه به همدیگر نگاه می کنند ، یکی نشسته ، یکی خوابیده ، یکی مجروحی را مداوا می کند . عباس پیکری هم سخت مشغول کار است . به پنجره کوچکی که در سقف سنگر تعبیه شده است نگاه می کنم ، ذره های گرد و خاک را در راستای اشعه خورشید می نگرم که ناگهان همه جای سنگر تاریک و مات می شود و همه چیز در هم می ریزد و محکم به دیوار سنگر پرتاب می شوم و روی زمین رها می گردم ، چند ثانیه گیج و مبهوت هستم ، گرد و خاک تمام فضای سنگر را گرفته ، همه چیز در سنگ روی هم خراب شده ، به لباس هایم نگاه می کنم پر از خون شده است. تکه گوشتی به سرم چسبیده ، چندین ترکش ریز پوتین و لباس هایم را پاره کرده است. به خود می گویم شاید شهید شده ام اما نه ! می بینم و می شناسم !
می خواهم ازدر سنگر بیرون بروم عباس پیکری را نزدیک در ورودی سنگر اورژانس می بینم که تکه تکه شده است !
آدم سالم و جسد سالم در اورژانس دیده نمی شود ! سرم گیج می رود و به زمین می افتم ، کسی بالای سرم ظاهر می شود و بلندم می کند ، به چهره اش نگاه می کنم ، فرمانده لشکر امام حسین (ع) حاج حسین خرازی است ، به او می گویم حاجی چی شده ؟ می گوید گلوله ای مستقیم از پنجره سنگر وارد اورژانس شد و ...
تا چند روز بعد کار من شناسایی اجساد پاره پاره است !
جسد عباس پیکری ، جسد مرتضی تاج الدین ، جسد ابراهیم تلان ، جسد دکتر مهدی کرباسی ، جسد پرویز بهار لو .... !

همه امداد گران ، پزشکیاران و نیروهای موتوری که قرار بود وارد عملیات شوند ، به سنگری نزدیک خط آمدند تا ساعاتی را استراحت کنند و به منطقه اعزام شوند . هوای بیرون سنگر سرد بود ، در سنگر را بستیم تا هوای سرد وارد سنگر نشود ، اکثر نیروها در سنگر مشغول استراحت بودند .
سراغ عباس پیکری را گرفتم و او را در سنگر نیافتم ، بیرون از سنگر این طرف و آن طرف را گشتم ، چشمم به کسی افتاد که زیر یک تکه گونی خوابیده بود . جلو تر رفتم ، دیدم او عباس پیکری قائم مقام بهداری لشکر امام حسین است که در آن هوای سرد زیر تکه ای گونی خوابیده !

سلیمان سلیمانی:
مجروحی را وارد اورژانس می کنند که خونی در بدن او نمانده است ، باید هر چه سریعتر به بدن مجروح خون تزریق شود . نفر اول یا سوزن کیسه خون به جان مجروح افتاده ولی دریغ از یک رگ ! نفری بعدی این کار را امتحان می کند ولی مجروح خون ندارد و به دست آوردن رگ او بسیار مشکل است . نوبت به پزشکیاری به نام مرتضی تاج الدین می رسد ؛ به سراغ پای مجروح می رود ؛ ابتدا رگی را با دست لمس می کند آنگاه کمی تمرکز و بعد سوزن سرم را دقیقا وارد رگ پای مجروح می کند !گلبانگ صلوات بچه های اورژانس در فضا طنین انداز می شود و همه او را تحسین می کنند !
چند ساعت بعد این فرشته نجات در همین سنگر به همراه هفده نفر دیگرازجمله عباس پیکری به دیدار دوست می شتابند !

 

 

 

وصیت نامه شهید عباس پیکری
ره جو کوی یار , vasel14

 

defaa.jpg 

 

«آن کس که (از منزل) خود خارج شود و به سوی خدا و پیامبرش هجرت کند و در این هنگام مرگ او را دریابد، به تحقیق پاداش او برخداست و خدا آمرزنده مهربان است.»

 حمد و ستایش خدایی را سزاست که ما را آفرید و همه وسایل آسایش را جهت هدایت ما مهیا فرمود، پیامبرانی فرستاد تا انسان بتواند به کمال خود برسد. درود و صلوات خدا به ارواح پاک آنانی که در این راه نورانی، آزارها و اذیت‌های زیادی دیده‌اند. از تفرقه بپرهیزید که شیوه منافقان است. اگر سخنی بگویید که باعث تفرقه شود، به اسلام خیانت کرده‌اید، سعی کنید مراقب اعمالتان باشید، بهترین زمان برای توبه کردن و مبارزه با نفس، همین زمان می‌باشد ... چه زیباست لحظه مرگ سرخ عابد در راه معبود و چه زیباست آن لحظه‌ای که غرق خون شویم. بار الها! اگر لیاقت شهادتم دادی، در همان لحظه روی مرا به سوی خودت کن تا سلامی‌ به مولایم امام حسین (ع) بدهم و شهید شوم.

 

شهید عباس پیکری 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۳۷
فاصله گلناری

پروین اعتصامی

 

پروین اعتصامی

پروین اعتصامی

 

رخشندهٔ اعتصامی معروف به پروین اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصام الملک) از رجال نامی و نویسندگان و مترجمان مشهور اواخر دورهٔ قاجار بود. در کودکی با خانواده به تهران آمد. پایان‌نامهٔ تحصیلی خود را از مدرسهٔ آمریکایی تهران گرفت و در همانجا شروع به تدریس کرد. پیوند زناشویی وی با پسر عمویش بیش از دو و نیم ماه دوام نداشت. وی پس از جدایی از همسر، مدتی کتابدار کتابخانهٔ دانشسرای عالی بود. دیوان اشعار وی بالغ بر ۲۵۰۰ بیت است. وی در فروردین ۱۳۲۰ شمسی به علت ابتلا به حصبه درگذشت و در قم به خاک سپرده شد.

آثار او در این مجموعه: 

 

پروین اعتصامی » قصاید

 

ای دل، فلک سفله کجمدار است

صد بیم خزانش بهر بهار است

باغی که در آن آشیانه کردی

منزلگه صیاد جانشکار است

از بدسری روزگار بی باک

غمگین مشو ایدوست، روزگار است

یغماگر افلاک، سخت بازوست

دردی کش ایام، هوشیار است

افسانهٔ نوشیروان و دارا

ورد سحر قمری و هزار است

ز ایوان مدائن هنوز پیدا

بس قصهٔ پنهان و آشکار است

اورنگ شهی بین که پاسبانش

زاغ و زغن و گور و سوسمار است

بیغولهٔ غولان چرا بدینسان

آن کاخ همایون زرنگار است

از نالهٔ نی قصه‌ای فراگیر

بس نکته در آن ناله‌های زار است

در موسم گل، ابر نوبهاری

بر سرو و گل و لاله اشکبار است

آورده ز فصل بهار پیغام

این سبزه که بر طرف جویبار است

در رهگذر سیل، خانه کردن

بیرون شدن از خط اعتبار است

تعویذ بجوی از درستکاری

اهریمن ایام نابکار است

آشفته و مستیم و بر گذرگاه

سنگ و چه و دریا و کوهسار است

دل گرسنه ماندست و روح ناهار

تن را غم تدبیر احتکار است

آن شحنه که کالا ربود دزد است

آن نور که کاشانه سوخت نار است

خوش آنکه ز حصن جهان برونست

شاد آنکه بچشم زمانه خوار است

از قلهٔ این بیمناک کهسار

خونابه روان همچو آبشار است

بار جسد از دوش جان فرو نه

آزاده روان تو زیر بار است

این گوهر یکتای عالم افروز

در خاک بدینگونه خاکسار است

فردا ز تو ناید توان امروز

رو کار کن اکنون که وقت کار است

همت گهر وقت را ترازوست

طاعت شتر نفس را مهار است

در دوک امل ریسمان نگردد

آن پنبه که همسایهٔ شرار است

کالا مبر ای سودگر بهمراه

کاین راه نه ایمن ز گیر و دار است

ای روح سبک بر سپهر برپر

کاین جسم گران عاقبت غبار است

بس کن به فراز و نشیب جستن

این رسم و ره اسب بی فسار است

طوطی نکند میل سوی مردار

این عادت مرغان لاشخوار است

هرچند که ماهر بود فسونگر

فرجام هلاکش ز نیش مار است

عمر گذران را تبه مگردان

بعد از تو مه و هفته بیشمار است

زندانی وقت عزیز، ای دل

همواره در اندیشهٔ فرار است

از جهل مسوزش بروز روشن

ای بیخبر، این شمع شام تار است

کفتار گرسنه چه میشناسد

کهو بره پروار یا نزار است

بیهوده مکوش ای طبیب دیگر

بیمار تو در حال احتضار است

باید که چراغی بدست گیرد

در نیمه‌شب آنکس که رهگذار است

امسال چنان کن که سود یابی

اندوهت اگر از زیان پار است

آسایش صد سال زندگانی

خوشنودی روزی سه و چهار است

بار و بنهٔ مردمی هنر شد

بار تو گهی عیب و گاه عار است

اندیشه کن از فقر و تنگدستی

ای آنکه فقیریت در جوار است

گلچین مشو ایدوست کاندرین باغ

یک غنچه جلیس هزار خار است

بیچاره در افتد، زبون دهد جان

صیدی که در این دامگه دچار است

بیش از همه با خویشتن کند بد

آنکس که بدخلق خواستار است

ای راهنورد ره حقیقت

هشدار که دیوت رکابدار است

ای دوست، مجازات مستی شب

هنگام سحر، سستی خمار است

آنکس که از این چاه ژرف تیره

با سعی و عمل رست، رستگار است

یک گوهر معنی ز کان حکمت

در گوش، چو فرخنده گوشوار است

هرجا که هنرمند رفت گو رو

گر کابل و گر چین و قندهار است

فضل است که سرمایهٔ بزرگی است

علم است که بنیاد افتخار است

کس را نرساند چرا بمنزل

گر توسن افلاک راهوار است

یکدل نشود ای فقیه با کس

آنرا که دل و دیده صد هزار است

چون با دگران نیست سازگاریش

با تو مشو ایمن که سازگار است

از ساحل تن گر کناره گیری

سود تو درین بحر بی کنار است

از بنده جز آلودگی چه خیزد

پاکی صفت آفریدگار است

از خون جگر، نافه پروراندن

تنها هنر آهوی تتار است

ز ابلیس ره خود مپرس گرچه

در بادیهٔ کعبه رهسپار است

 

 

ویژگی سخن

پروین در قصایدش پیرو سبک متقدمین به ویژه ناصرخسرو است و اشعارش بیشتر شامل مضامین اخلاقی و عرفانی می باشد. پروین موضوعات حکمتی و اخلاقی را با چنان زبان ساده و شیوایی بیان می دارد که خواننده را از هر طبقه تحت تاثیر قرار می دهد. او در قدرت کلام و چیره دستی بر صنایع و آداب سخنوری همپایه ی گویندگان نامدار قرار داشته و در این میان به مناظره توجه خاص دارد و این شیوه ی را که شیوه ی شاعران شمال و غرب ایران بود احیاء می نماید. پروین تحت تاثیر سعدی و حافظ بوده و اشعارش ترکیبی است از دو سبک خراسانی و سبک عراقی . 
شعر پروین شیوا، ساده و دلنشین است. مضمونهای متنوع پروین مانندباغ پرگیاهی است که به راستی روح را نوازش می دهد. اخلاق و همه تعابیر و مفاهیم زیبا و عادلانه آن چون ستاره ای تابناک بر دیوان پروین می درخشد. 
چاپ اول دیوان که آراسته به مقدمه شاعر و استاد سخن شناس ملک الشعرای بهار و حاوی نتیجه بررسی و تحقیق او در تعیین ارزش ادبی و ویژگیهای سخن پروین بود شامل بیش از یکصد و پنجاه قصیده و مثنوی در زمان شاعر و با قطعه ای در مقدمه از خود او تنظیم شده بود. پروین با اعتقاد راسخ به تأثیر پدر بزرگوارش در پرورش طبعش، دیوان خود را به او تقدیم می کند . 
قریحه سرشار و استعداد خارق العاده پروین در شعر همواره موجب حیرت فضلا و دانشمندانی بود که با پدرش معاشرت داشتند، به همین جهت برخی بر این گمان بودند که آن اشعار از او نیست. 
پروین اعتصامی بزرگترین شاعر زن ایرانی است که در تاریخ ادبیات پارسی ظهور نموده است. اشعار وی پیش از آنکه بصورت دیوان منتشر شود در مجلد دوم مجله بهار که به قلم پدرش مرحوم یوسف اعتصام الملک انتشار می یافت چاپ می شد (1302 ـ 1300 خورشیدی). 
دیوان اشعار پروین اعتصامی که شامل 6500 بیت از قصیده و مثنوی و قطعه است تاکنون چندین بار به چاپ رسیده است. 



نمونه اثر



آرزوی پرواز 

کبوتر بچه‌ای با شوق پرواز 
بجرئت کرد روزی بال و پر باز 
پرید از شاخکی بر شاخساری 
گذشت از بامکی بر جو کناری 
نمودش بسکه دور آن راه نزدیک 
شدش گیتی به پیش چشم تاریک 
ز وحشت سست شد بر جای ناگاه 
ز رنج خستگی درماند در راه 
گه از اندیشه بر هر سو نظر کرد 
گه از تشویش سر در زیر پر کرد 
نه فکرش با قضا دمساز گشتن 
نه‌اش نیروی زان ره بازگشتن 
نه گفتی کان حوادث را چه نامست 
نه راه لانه دانستی کدامست 
نه چون هر شب حدیث آب و دانی 
نه از خواب خوشی نام و نشانی 
فتاد از پای و کرد از عجز فریاد 
ز شاخی مادرش آواز در داد 
کزینسان است رسم خودپسندی 
چنین افتند مستان از بلندی 
بدن خردی نیاید از تو کاری 
به پشت عقل باید بردباری 
ترا پرواز بس زودست و دشوار 
ز نو کاران که خواهد کار بسیار 
بیاموزندت این جرئت مه و سال 
همت نیرو فزایند، هم پر و بال 
هنوزت دل ضعیف و جثه خرد است 
هنوز از چرخ، بیم دستبرد است

 

25 اسفند91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۳۳
فاصله گلناری
 
مادورو تا زمان برگزاری انتخابات، به عنوان رئیس جمهور موقت فعالیت خواهد کرد و سپس به عنوان نامزد انتخاباتی حزب چپ گرای سوسیالیستی در انتخابات شرکت می کند.
 
یک روز پس از خاکسپاری هوگو چاوز، کمیسیون انتخابات ونزوئلا از اعلام جزئیات و تاریخ انتخاب جانشین وی خبر داد.

به گزارش فاکس نیوز، کمیسیون انتخابات ونزوئلا جزئیات و تاریخ برگزاری انتخابات برای انتخاب جانشین "هوگو چاوز" را اعلام خواهد کرد.

بر اساس قانون اساسی ونزوئلا، انتخابات ریاست جمهوری این کشور باید 30 روز پس از مرگ هوگو چاوز که در روز 5 مارس اتفاق افتاد، انجام شود. این اطلاعیه امروز  شنبه و یک روز پس از مراسم خاکسپاری هوگو چاوز ، از سوی کمیته ملی انتخابات ونزوئلا اعلام شد.

این در حالی است که مخالفت ها با انتخاب معاون چاوز به عنوان کفیل ریاست جمهوری ونزوئلا ادامه دارد. بر این اساس در حالی که " نیکلاس مادورو " دیروز در مراسم خاکسپاری"هوگو چاوز" به عنوان رئیس جمهور موقت سوگند خورد، " انریکه کاپریلس" رهبر حزب مخالف، این انتخاب را مخالف قانون اساسی این کشور دانسته است.

گفتنی است مادورو تا زمان برگزاری انتخابات، به عنوان رئیس جمهور موقت فعالیت خواهد کرد و سپس به عنوان نامزد انتخاباتی حزب چپ گرای سوسیالیستی در انتخابات شرکت می کند.

 
منبع: خبرگزاری مهر

داماد چاوز معاون رئیس جمهور ونزوئلا شد

۱۹ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۲۱:۴۶

داماد چاوز معاون رئیس جمهور ونزوئلا شد.

آفتاب: به گزارش « امریکا اینفوبائه»؛ خورخه آرئاسا، وزیر سابق صنعت و تکنولوژی و داماد هوگو چاوز، رئیس جمهور فقید ونزوئلا بامداد امروز (شنبه) در مراسم تحلیف نیکلاس مادورو، رئیس جمهور منتخب ونزوئلا به عنوان معاون رئیس جمهور انتخاب شد. 

داماد چاوز تقریبا در تمام دوران درمان چاوز در هاوانا، پایتخت کوبا به سر می برده است. 

نیکلاس مادورو، رئیس جمهور موقت ونزوئلا به منظور یاد کردن سوگند به عنوان رئیس جمهور ونزوئلا عصر دیروز(۳ بامداد به وقت تهران) در آکادمی ارتش کاراکاس حاضر شد. 

وی پس از یاد کردن سوگند در آکادامی ارتش کاراکاس، داماد چاوز را به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب کرد. 

به گزارش تسنیم،مادورو در رابطه با آرئاسا اعلام کرد: «در همین مکان می‌خواهم آرئاسا را به عنوان معاون خود برگزینم. ما این تصمیم را با مشورت‌های بسیار گرفتیم». 


 
مردم ونزوئلا با هوگوچاوز وداع کردند
 

سرویس خارجی:مراسم تشییع پیکر هوگو چاوز رئیس جمهوری ونزوئلا که بر اثر بیماری سرطان درگذشت، با حضور سران 33 کشور و 55 هیئت بلندپایه بین‌المللی و بیش از 2میلیون نفر از مردم ونزوئلا برگزار شد. «الیاس خاوا» وزیر خارجه ونزوئلا از حضور سران کشورها برای شرکت در مراسم تشییع پیکر هوگو چاوز تقدیر کرد و آن را نمونه‌ای از موفقیت رئیس جمهوری ونزوئلا در ترویج عشق و محبت و همچنین نشانه‌ای از اهمیت رهبری سیاسی وی عنوان کرد.

هزاران نفر در شهر کاراکاس، پایتخت ونزوئلا، تابوت حامل پیکر هوگو چاوز را در خیابان‌ها همراهی کردند.

از دیگر سو، میلیون‌ها کوبایی نیز در میدان انقلاب هاوانا پایتخت کوبا و دیگر شهرهای این کشور آمریکای لاتین گردهم آمدند تا یاد هوگو چاوز،رئیس جمهوری ونزوئلا را همچون «خوزه مارتی» رهبر آزادیبخش و «ارنستو چه گوارا» به عنوان «قهرمان ملی» گرامی بدارند.

این در حالی است که،نیکلاس مادورو، معاون رئیس جمهوری ونزوئلا گفت:پیکر هوگو چاوز، رئیس جمهوری فقید ونزوئلا، پس از پایان مراسم تشییع، همچنان در تابوت سرباز به نمایش گذاشته خواهد شد. مادورو گفت:قرار است جسد هوگو چاوز بعد از انجام مراسم سوگواری ملی، به یک موزه نظامی منتقل شود. 

به گفته مادورو، قرار است این موزه تبدیل به "موزه انقلاب" شود.مادوروهمچنین گفت: تصمیم گرفته شده که جسد هوگو چاوز، رئیس‌جمهوری فقید ونزوئلا مومیایی شود تا برای همیشه در معرض دید عموم قرار بگیرد. 

وی افزود: این اقدام باعث می‌شود تا یاد و خاطره رهبر انقلابی و سوسیالیست ونزوئلا برای همیشه زنده نگه داشته شود. خبر دیگر اینکه،رئیس مجلس ملی ونزوئلا گفت: پارلمان این کشور جلسه‌ای فوق العاده برگزار کرد و نیکولاس مادورو به عنوان جانشین هوگو چاوز سوگند یاد کرد.

شایان گفتن است که، مراسم یادبود هوگو چاوز با حضور سفرای کشورهای مختلف در تهران برگزار شد.در این مراسم سفرای شماری از کشورهای مختلف حضور داشتند.

این مراسم با حضور «آمنهوتب زامبرانو» سفیر جدید ونزوئلا در تهران برگزار شد.در چنین شرایطی، رؤسای جمهوری تاجیکستان و ترکمنستان، قزاقستان،افغانستان،الجزایر ونیجریه، درگذشت چاوز را تسلیت گفتند.

بشار اسد رئیس جمهوری سوریه نیز با ارسال پیام تسلیت به معاون هوگو چاوز، درگذشت وی را خسارت بزرگی برای ملت سوریه دانست.خبر دیگر اینکه،رئیس گارد ریاست جمهوری ونزوئلا که هنگام مرگ چاوز در کنارش حضور داشته گفت که چاوز بر اثر حملات قلبی پی در پی درگذشت.



 
رییس جمهور ایران در بازگشت از ونزوئلا، گفت: چاوز در تاریخ ماندگار شد.
کد خبر: ۹۱۹۲۸
تاریخ انتشار: ۱۹ اسفند ۱۳۹۱ - ۲۰:۴۵
ˈمحمود احمدی نژادˈ رئیس جمهوردر بازگشت از ونزوئلا در جمع خبرنگاران در فرودگاه مهرآباد، افزود: «هوگو چاوز در دیدارهایی که با ما داشت، همواره بر عشق به ایران تاکید می کرد و این مساله را اطرافیان بخصوص مادر ایشان نیز در این مراسم به من گفت.»
تصاویر منتشره از نحوه مواجهه رئیس جمهور با مادر رئیس جمهور فقید ونزوئلا یادآور تصاویری بود که سید محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق ایران را در سفری به ایتالیا در حال دست دادن با یکی از حضار نشان می داد و همین مساله اعتراضاتی را برانگیخت.

رئیس جمهور که پیش از این در سخنان خود چاوز را «شهید» خوانده بود در بازگشت از ونزوئلا هم، تاکید کرد: «ایستادگی، شجاعت، عاشق مردم بودن، پاک بودن، موحد و مومن بودن و به هیچ انگاشتن قدرت های استکباری سبب شده بود تا چاوز ستون محکم و پشتیبان حرکت های انقلابی باشد.»
امروز آیت الله یزدی رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به سخنان رئیس جمهور درخصوص رجعت چاوز واکنش نشان داد و خطاب به رئیس جمهور، گفت: «درباره رجعت که یکی از اصول مسلم شیعه است چقدر مطالعه کردید؟ بحث رجعت از نظر منابع و فروعات دارای حساسیت ویژه‌ای است. چاوز یک مسیحی کاتولیک بوده است، نظر آنها این است که حضرت عیسی(ع) کشته شده و در دین مسیحیت نیز این مطلب وجود ندارد که رجعت صورت می‌گیرد.»
اما رئیس جمهور با اشاره به نقل قول از یک کشیش در مراسم ختم چاوز، اظهار داشت: همه کسانی که با ما ملاقات داشتند و در جلسه بودند حتی کشیشی که پیام اسقف اعظم را خواند می گفت«شهادت می دهیم که چاوز مومن، موحد و پاک بود».
وی همچنین گفت : «چاوز منتظر مسیح (ع) و امام موعود بود و بارها این موضوع را به ما گفته بود که امیدوارم خداوند روح او را مورد آمرزش قرار داده و با اولیاء الهی محشور گرداند.»
احمدی نژاد با بیان اینکه نگاه چاوز جهانی بود، گفت: او به دنبال تحقق توحید، عدالت، دوستی، برادری و کرامت انسانی که همان اهداف انقلاب اسلامی ما است، بود.
وی با تاکید بر اینکه چاوز «فردی موحد و مومن» بود، خاطر نشان کرد: او در پیش برد حرکت انقلابی خود موفق بود و هر کجا انتخابات نسبتا آزادی برگزار می شد یاران چاوز و نیروهای انقلابی رای بالایی می آوردند و روز به روز بر کشورهای انقلابی آمریکای لاتین افزوده می شد.
احمدی نژاد با بیان اینکه چاوز، انقلاب اسلامی ایران را مطالعه کرده بود، گفت : او حضرت امام و انقلاب را می شناخت و تقریبا در تمام سخنرانی های او نام امام و انقلاب دیده می شد .
رییس قوه مجریه با تاکید بر اینکه چاوز از دل مردم و عاشق مردم بود و رفتار او هم ظاهری نبود، افزود : وقتی که او به علت بیماری مشکوکی از دنیا رفت برخی ها فکر می کردند که می توانند به حرکت های انقلابی ضربه ای وارد کنند به همین دلیل برگزاری مراسم ایشان و حضور در آن بسیار مهم بود.















 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۲۴
فاصله گلناری

 

عملیات فتح المبین

تازه کردن چاپ
جامعه و علوم اجتماعی > تاریخ (cached)


«انا فتحنا لک فتحا مبینا» 
 

img/daneshnameh_up/0/00/FathOperation01.jpg
       





عملیات فتح المبین 

با خاتمه یافتن عملیات طریق القدس، تلاش برای اجرای عملیات بعدی به منظور جلوگیری از قدرت تصمیم گیری، تجدید سازمان و تقویت روحیه دشمن آغاز شد. در این شرایط که نیروهای رزمنده ابتکار عمل در جنگ و پشت جبهه را در دست داشتند، دو منطقه «غرب دزفول» و «منطقه عمومیخرمشهر» (غرب کارون) نظر فرماندهان نظامی را به خود جلب کرده بود که الزاما می بایست یکی از آن ها جهت اجرای عملیات انتخاب می شد. پس از مدت ها بحث و بررسی، فرماندهان نیروی زمینی ارتش، منطقه خرمشهر؛ و فرماندهان سپاه پاسداران منطقه غرب دزفول را برای انجام عملیات بزرگ آینده پیشنهاد کردند که سرانجام منطقه پیشنهادی سپاه به دلایلی همچون تناسب یگان های خودی با وسعت این منطقه، تناسب شرایط طبیعی این منطقه با رزم قوای پیاده و ... جهت انجام عملیات فتح المبین برگزیده شد.

طرح ریزی عملیات افتخار آفرین فتح المبین از اواسط آبان 1360 آغاز شد و پس از تلاش های مستمر و خستگی ناپذیر و انجام مشورت ها و هماهنگی های گسترده، میان فرماندهان نظامی، سرانجام طرح عملیاتی شماره 1 فتح المبین در اواخر دی ماه همان سال آماده شد. روز 13 بهمن 1360 در پی یک نشست مشترک بین فرماندهان عمده سپاه و ارتش طرح یادشده به یگان های عمده اجرایی ابلاغ و متعاقب دریافت اطلاعات جدید در 30 بهمن همان سال طرح اولیه بازنگری شده و طرح شماره 2 در 13 اسفند انتشار یافت.

این عملیات با مراجعه به قرآن کریم فتح نامگذاری شد و سرانجام در حالی که اشک شوق در چشمان کلیه حاضران مرکز فرماندهی جمع شده بود، در ساعت سی دقیقه بامداد روز دوشنبه 2 فروردین ماه فرمان آغاز حمله بزرگ و سرنوشت ساز فتح المبین به شرح زیر صادر شد: 

بسم الله الرحمن الرحیم ، بسم الله القاصم الجبارین و یا زهرا 

رزمندگان دلاور اسلام با دریافت پیام، عملیات حماسی و تاریخی فتح المبین را در شمال خوزستان آغاز کردند و از جنوب و شمال غربی شوش و غرب دزفول در چند محور با ارتش عراق درگیر شدند. 
 

img/daneshnameh_up/9/97/FathOperation02.jpg
       





اهداف عملیات


- آزادسازی بخش وسیعی از مناطق اشغال شده، همچون سایت 4 و 5 رادار و ده ها روستای منطقه. 
- انهدام دو لشکر عراق (10 زرهی و 1 مکانیزه). 
- دست یابی به خطوط پدافندی مناسب و استفاده از حداقل نیروهای خودی در آن خطوط 
- خارج کردن شهرهای شوش، اندیمشک و دزفول از تیررس آتشتوپخانه دشمن. 
- دور کردن آتش موثر دشمن از جاده اهواز – اندیمشک. 

منطقه عملیات 
منطقه عمومی فتح المبین در غرب رودخانه کرخه واقع شده است و از شمال به ارتفاعات صعب العبور تی شکن، دالپری، چاه نفت و تپه سپتون؛ و از جنوب به ارتفاعات میشداغ، تپه های رملی و چزابه (شیب)؛ و شرق به مرز بین المللی (در شمال و جنوب فکه) منتهی می شود. 
منطقه مزبور 2500 کیلومتر مربع وسعت دارد از لحاظ جغرافیایی ناهموار است و علاوه بر ارتفاعات یادشده، دارای تپه های ماهور بسیار و بعضاً غیر قابل عبور می باشد. این بلندی ها به دلیل پستی زمین در شرق کرخه، روی شهرهای شوش، هفت تپه و جاده اهواز – اندیمشک کاملا مشرف می باشند. ارتفاعات ابوصلیبی خات با 202 و 189 متر، کوه های برغازه، رقابیه تی شکن، کمر سرخ، تنگه ابوغریب و رقابیه، مراکز رادار، سایت 4 و 5، پادگان عین خوش و نقاط حساسی همچون دوسلک و سه راهی قهوه خانه از عوارض مهم منطقه عملیاتی فتح المبین بودند. 
جاده های آسفالته دزفول به دهلران، عین خوش به چم سری، جاده تنگه ابوغریب، جاده امام زاده عباس به چاه نفت و پل های احداث شده روی رودخانه های چیخواب و دویرج نیز از مهم ترین راه های مواصلاتی منطقه محسوب می شدند. 
 

img/daneshnameh_up/b/b3/FathOperation03.jpg
       




استعداد دشمن 
مسئولیت پدافند از منطقه غرب دزفول به عهده دو لشکر 10 زرهی و 1 مکانیزه ارتش عراق بود و به تناسب میزان هوشیاری دشمن و آگاهی از عملیات نیروهای ایران، براستعداد آن ها افزوده می شد. در مجموع، تمامی یگان هایی که قبل از شروع عملیات، در منطقه مستقر بودند؛ و نیز تمام یگان هایی که حین عملیات وارد منطقه شدند، عبارت بودند از: 
- لشکر 10 زرهی؛ شامل: تیپ های 17، 42، 51 و 60 زرهی، تیپ 24 مکانیزه، تیپ های 55، 99، 423 و 505 پیاده. 
- لشکر 1 مکانیزه؛ شامل: تیپ های 34 و 51 زرهی، تیپ های 1 و 27 مکانیزه، تیپ های 93، 96، 109 و 426 پیاده. 
- لشکر 3 زرهی ؛ شامل: تیپ های 6 و 12 زرهی، تیپ 8 مکانیزه. 
- لشکر 6 زرهی؛ شامل: تیپ 25 مکانیزه. 
- لشکر 9 زرهی؛ شامل: تیپ 14 مکانیزه و تیپ های 35 و 43 زرهی. 
- لشکر 7 پیاده: شامل: تیپ های 19 و 38 پیاده. 
- یگان هایی با ماموریت های ویژه: تیپ های 10، 11، 12، 13، 14، 15، 19، 603، 604، 605. 
- تیپ های مستقل: تیپ مکانیزه گارد ریاست جمهوری، تیپ 10 زرهی، تیپ های 91 و 92 پیاده و تیپ 5 گارد مرزی 
کماندو: 9 گروهان 
- توپخانه: 4 گردان از لشکر 10، 4 گردان از لشکر 1، 3 گردان از لشکر 3، گردان 217 
 

img/daneshnameh_up/2/24/FathOperation04.jpg
       




قوای خودی 
قرارگاه مرکزیکربلا با فرماندهی مشترک نیروی زمینی ارتش و سپاه پاسداران، هدایت کلی عملیات را بر عهده داشت که چهار قرارگاه فرعی زیر تحت امر آن بود: 
الف – قرارگاه قدس هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت: 
ارتش: تیپ 84 پیاده خرم آباد با 3 گردان، تیپ 2 زرهی لشکر 92 زرهی اهواز با 3 گردان 
سپاه: تیپ 41 ثارالله علیه السلام با 6 گردان، تیپ 14 امام حسین علیه السلام با 9 گردان، عناصری از سپاه ایلام 
ب – قرارگاه نصر هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت: 
ارتش : تیپ های 1، 2 و 3 از لشکر 21 پیاده حمزه با 10 گردان، تیپ 58 ذوالفقار با 4 گردان 
سپاه: تیپ 27 محمد رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم با 9 گردان، تیپ 7 ولی عصر (عج) با 9 گردان 
ج – قرارگاه فجر هدایت نیروهای زیر را به عهده داشت: 
ارتش: لشکر 77 پیاده خراسان با 3 تیپ 
سپاه: تیپ 33 المهدی (عج) با 6 گردان، تیپ 46 فجر با 5 گردان، تیپ 17 علی ابن ابی طالب علیه السلام با 6 گردان امام سجاد علیه السلام با 11 گردان 
د – قرارگاه فتح هدایت نیروهای زیر را به عهده8 داشت: 
ارتش: تیپ 1 لشکر 92 زرهی، تیپ 55 هوابرد، تیپ 37 زرهی شیراز 
سپاه : تیپ 25 کربلا، تیپ 8 نجف با 8 گردان 
در مجموع حدود 100 گردان از سپاه و 35 گردان از ارتش در عملیات شرکت کردند. 
هم چنین واحدهایی از توپخانه، هوانیروز و نیروی هوایی ارتش، مهندسی جهاد سازندگی و مهندسی سپاه و ارتش، پشتیبانی عملیات را بر عهده داشتند. 


 

بازتاب عملیات فتح المبین در رسانه های خارجی


پس از ناکامی صدام در جلوگیری از عملیّات فتح‌المبین، یک روز مانده به شروع این عملیّات، صدام حسین طی نامه‌ای به احمد سکوتره (رئیس کنفرانس اسلامی) که تلاش‌هایی برای صلح انجام داده بود، شرط سوم ایران یعنی معرفی متجاوز را می‌پذیرد، اما فرماندهان نظامی و رزمندگان اسلام بدون توجه به این تثبیت صدام، لحظه‌ای در اجرای این عملیّات تأمل نکرده و در هر منطقه از سرزمین‌های تحت اشغال عراق دست به عملیّات کوبنده و قاطع می‌زنند. عراق برای جلوگیری از اثرات تبلیغات حمله و فتوحات آن آمار تلفات ایران هزاران کشته اعلام می‌کند و تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق را بسیار ناچیز می‌خواند.

رادیو بغداد طی اخبار و تفسیرهای گوناگون اعلام می‌کند که نیروهای ایران در تحرکات اخیر خود، به دفاع مستحکم عراق برخورد نموده و با دادن تلفات سنگین راه فرار را در پیش گرفته‌اند... و اضافه می‌کند که در این نبرد قهرمانانه تنها هفت سرباز عراقی کشته شده‌اند.
این ادعا زمانی اعلام می‌شود که 650 کیلومتر مربع از خاک ایران آزاد و 6000 نفر از ارتش عراق اسیر و نزدیک به 10000 نفر کشته و زخمی شده‌اند ( تا پایان مرحله دوم عملیّات).

رادیو بغداد در ادامه اخبار سراسر کذب خود، بازهم به پخش اخبار دروغ پرداخته و می‌گوید:

«منطقه عملیّاتی مملو از اجساد و ادوات زرهی ایرانیان است و آنها با دادن تلفات و اسیر فراوان راه فرار را در پیش گرفته‌اند، ما این بار تلفات خود را تا پایان مرحله دوم، ده نفر اعلام می‌کند».
این در حالی است که نیروهای بعث در بسیاری مواضع خود عقب‌نشینی کرده و با فرار تاریخی آنها، مقدمة مرحلة سوم فراهم شده است.
زمانی که مرحله سوم با موفقیت بی‌نظیر اجرا می‌شود و قریب 25000 نفر کشته و زخمی و 15000 نفر اسیر می‌شوند و رزمندگان اسلام در نزدیکی مرزهای بین‌المللی مستقر می‌شوند، رادیو بغداد با شوق و هیجان فراوان اعلام می‌کند که نیروهای ایرانی همچنان در حال عقب‌نشینی‌اند و سربازان قدرتمند عراق با اقتدار کامل در حال پیشروی به سوی دزفول و شوش هستند.
در این میان آژانس‌های خبری و رسانه‌های گروهی غرب اخبار را به نقل از اعلامیه‌های نظامی عراق و آب و تاب نقل می‌کنند.

رادیو امریکا:

این رادیو در روز چهارم فروردین 1361 به نقل از روزنامه نیویورک تایمز و به گفته تحلیل‌گران آمریکایی می‌گوید:
«حمله بزرگی که نیروهای ارتش ایران علیه واحدهای عراقی در منطقه دزفول آغاز کردند، شربه‌ای کاری به افراد لشکر زرهی عراق که به جبهه نبرد منتقل شده‌ بودند، فرود آورد. تحلیل‌گران این حمله را از نظر لجستیکی درخور توجه دانسته‌اند، اما حاضر نشدند ادعای ایران را در مورد پیروزی قبول کنند.»

رادیو عمان:

«عراق اعلام کرد که نیروهایش طی نبردهای 24 ساعت گذشته در جبهه‌های نبرد هشتاد و یک نفر از نیروهای ایرانی را به قتل رسانده‌اند.
خبرگزاری عراق امروز به نقل از یک اطلاعیه نظامی گزارش داد که در منطقه اهواز 62 نفر از نیروهای ایران کشته شده‌اند فرماندهی کل نیروهای مسلح عراق دیشب اعلام کرده بود که نیروهای این کشور در جبهه‌های شوش و دزفول در استان خوزستان ایران 12 تیپ نظامی ایران را متلاشی کرده و تعداد زیادی را به اسارت خود درآورده‌اند.» (4/1/61)

رادیو رأس‌الخیمه:

«خبرگزاری عراق به نقل از گزارشگر خود در میدان‌های نبرد، گزارش داد که نیروهای عراقی در نخستین ساعات بامدار این روز، حمله گسترده و بزرگی را برای مقابله با نیروهای ایران که در منطقه شوش و دزفول، نیروهای عراق را مورد تهاجم قرار دادند، شروع کرده‌اند. این خبرگزاری می‌افزاید: لشکر 77 ایران به طور کامل نابود شده است.» (4/1/61)

رادیو بی.بی.سی:

« یک سخنگوی ارتش عراق اخبار مربوط به پیروزی‌های اخیر ایران را در جبهه‌های جنگ بی‌اساس توصیف کرد. وی گفت که ایران از ابتدای جنگ تا به حال مدعی چنین پیروزی‌هایی بوده است؛ اما واحدهای نظامی عراق همچنان بر مواضع خود در داخل خاک ایران کاملاً مسلط هستند.»
بدنبال اطلاعیه‌های نظامی سراسر کذب عراق، کشورهای حوزه خلیج فارس فقط اخبار واصله از شورای فرماندهی بعث را پخش کرده و از پخش پیروزی‌های ایران خودداری می‌کنند، اما صدام طی پیام‌هایی به سمینار اسلامی در سریلانکا اعلام می‌کند که عراق هیچ چشمداشتی به خاک ایران نداشته و طالب صلح است.
این تصمیم و پیام صدام برای بسیاری از خبرگزاری‌ها روشن می‌کند که قدرت انهدام و گستردگی عملیّات تا چه حد بوده است و چرا سردار قادسیه به موضع انفعال افتاده است.
به دنبال اظهارات صدام، خبرگزاری‌ها بشدت تحت تأثیر پیروزی‌های رزمندکان اسلام در عملیّات فتح‌المبین قرار گرفته، بناچار گوشه‌هایی از این پیروزی بزرگ را بازگو می‌کنند.

رادیو بی.بی.سی:

«کارشناسان امور اطلاعاتی در غرب اظهار می‌دارند اکنون روشن شده است که ایران تا حدودی در جنگ‌های اخیر با عراق موفق بوده است. با این حال عقیده بر آن است که موفقیت ایران قاطع نبوده است.» (19/1/61)

رادیو لندن: «در حالی که پرزیدنت صدام حسین (رئیس جمهور عراق)، در مصاحبه‌ای که با یک روزنامه فرانسوی، پیروزی ایزان در عقب راندن عراقی‌ها را انکار کرده است، طبق گزارش افرادی که در این روز از صحنه جنگ عراق با ایران بازدید کرده‌اند، نیروهای ایران آخرین حمله خود را علیه عراقی‌ها در منطقه شوش از ایالت خوزستان انجام داده‌اند و سپاه چهارم عراق را منهدم ساخته‌اند».

همین رادیو ادامه می‌دهد:

«خبرنگارانی که در ایران به دیدار از جبهه‌های جنگ رفته‌اند، تأییر می‌کنند که نیروهای عراقی در نبرد عظیمی در اطراف دزفول تلفات شدیدی را متحمل شده‌اند و ضایعات بسیاری بر تجهیزات آنان وارد آمده است.
خبرنگاران می‌گویند که هر دو طرف از آغاز جنگ تاکنون درباره پیروزی‌های خود مبالغه کرده‌اند، اما این روشن است که نیروهای ایران به موفقیت دست یافته‌اند.» (12/1/61)

رادیو آمریکا:

«به گزارش روزنامه واشنگتن پست، صدام حسین اعلام کرد که نیروهای عراق از مواضعی که بیش از یک سال در داخل خاک ایران در تصرف نیروهای عراقی بوده است، عقب‌نشینی کرده‌اند.»
سردار قادسیه که همیشه در اطلاعیه‌های نظامی خود دم از پیروزی می‌زد این بار به شکست خود اعتراف کرده و بناچار برای کاستن از فشار تبلیغات، به هذیان‌گویی افتاده و دوباره دم از پیروزی می‌زند.
 

مرحله  چهارم عملیات فتح المبین (8/1/1361)

در چهارمین مرحله ی عملیات که سحرگاه روز یکشنبه 8 فروردین با نام فتح و با کلمه ی رمز "یا زهرا" آغاز شد رزمندگان غرور آفرین ایران اسلامی موفق شدند با عملیات برق آسا و کوبنده ی خویش مناطق سندال، چنانه و عین خوش (پادگان ارتفاعات عین خوش)، دشت عباس، امام زاده عباس، ارتفاعات تینه و ابوقریب، واوی، و ارتفاعات بسیار مهم و استراتژیک دوسلک (مرکز فرماندهی و تدارکاتی دشمن) در منطقه ی برغازه را به تصرف در آورند. هم چنین بعد از ظهر همان روز، تیپ های 421 و 96 ارتش عراق پس از عملیات رزمندگان افتخارآفرین ایران اسلامی به طور کامل متلاشی و کلیه نفرات این دو تیپ کشته، مجروح و یا اسیر شدند.

در این مرحله از عملیات مناطق دشت عباس و امامزاده عباس در شمال غربی منطقه ی شوش و منطقه ی عین خوش از وجود تجاوزگران عراقی پاک سازی و به کنترل کامل نیروهای ایرانی درآمد و تعداد اسرای شمارش شده ی دشمن تا پایان مرحله ی چهارم عملیات فتح به بیش از 15000 تن رسید. هم چنین در این مرحله صدها تن از قوای دشمن به هلاکت رسیدند، تعداد 200 دستگاه خودرو، هشت دستگاه تانک به همراه مقادیر بسیار زیادی سلاح های سبک و مهمات به غنیمت سپاهیان سلحشور اسلام در آمد و ضمناً تعداد هواپیماهای سرنگون شده دشمن به 18 فروند رسید. ارتفاعات تینه که از بزرگ ترین حوضچه های نفتی شمال خوزستان می باشد از وجود نیروهای دشمن پاک شد و چاههای نفت ابوقریب به کنترل کامل رزمندگان اسلام در آمد.

آخرین نتایج حاصله از عملیات پیروزمندانه فتح المبین را به صورت زیر می توان خلاصه کرد:

1- انهدام نیروهای دشمن که سپاه چهارم ارتش عراق را تشکیل می داد به استعداد سه لشکر شامل :

الف : لشکر 10 زرهی متشکل از تیپ 42 زرهی تیپ 24 مکانیزه، تیپ 7 زرهی و تیپ 60 پیاده.

ب : لشکر یک مکانیزه شامل تیپ 1 مکانیزه، تیپ27 مکانیزه، تیپ 34 زرهی و تیپ 51 زرهی.

پ: تیپ های تحت امر لشکر یک و ده شامل تیپ 99 پیاده، تیپ 96 پیاده، تیپ 426 پیاده، تیپ 505 پیاده، تیپ 423 پیاده، و تیپ 241 پیاده.

ت : هلاکت و اسارت چندین هزار تن از افراد ارتش خلقی .

ث: مجموعه تلفات رزمی دشمن حدود 25 هزار تن بود که یا زخمی شده و یا به هلاکت رسیدند و بالغ بر 15هزار نفر به اسارت درآمدند. ضمناً 360 دستگاه از انواع تانک و نفربر زرهی دشمن منهدم، تعداد زیادی تانک، نفربر و خودروی سبک و سنگین و مقادیر بسیار زیادی از انواع مهمات به غنیمت گرفته شد که حدود 150 دستگاه تانک، 170 نفربر و حدود 500 دستگاه خودرو، چندین قبضه موشک سام 6 زمین به هوا،  چند قبضه موشک زمین به زمین، 165 قبضه توپ شامل توپ های 182 میلیمتری، 130 میلیمتری و 152 میلیمتری از آن جمله بودند.

2- آزاد شدن ارتفاعات مهم شمال غربی خوزستان به اسامی ابوصلیبی خات معروف به رادار و سایت، علی گره زد، عین خوش، تینه، برغازه، واوی، رقابیه، میشداغ، ارتفاعات 350 معروف به ارتفاعات دهلیز، شاوریه، دلتا، تپه چشمه، جوفینه، کوت کاپن و ارتفاعات 202.

3- رهایی شهرهای دزفول، اندیمشک، شوش، پایگاه چهارم هوایی و جاده سراسری اندیمشک – اهواز و صدها روستا از زیر آتش توپخانه دوربرد و موشک های تخریبی زمین به زمین دشمن.

4- دستیابی به چاه های نفت ابوقریب در ارتفاعات تینه یکی از بزرگ ترین حوضچه های نفتی خوزستان.

5- آزادشدن سه پاسگاه ژاندارمری از استان های ایلام و خوزستان به اسامی عین خوش، دوسلک و جسرنادری.

6- آزاد سازی فرودگاه اضطراری دهلران .

7- آزاد شدن جاده دزفول، دشت عباس، عین خوش وهم چنین مناطق دشت عباس، دشت چنانه و زمین های سرخه که از مهم ترین مناطق کشاورزی شمال خوزستان به حساب می آید. در طی عملیات پیروزمندانه فتح المبین دوهزار کیلومتر مربع از خاک ایران اسلامی از تصرف متجاوز خارج شد.


فروردین92

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۲۳
فاصله گلناری

 

تاریخچه هنر خیاطی هنر رهگشای کار است که هستی را جنبش درآورده و تازه تر از تازه می سازد و هنر ارزنده ای که پوشش بیرونی هستی را جمال می بخشد. در زمان گذشته پارچه را روی اندام افراد قرار داده و فرم دلخواه در می آوردند و با کوک و سنجاق زده و اقدام به دوخت می کردند، یا برخی بر حسب تجربه و بدون الگو لباس را برش زده که نیاز به چندین پرو داشت رفته رفته با پیشرفت علم و تجربه متدهای تدوین و بصورت کلاسیک در کشورهای مختلف رایج گردید. متد گرلاوین، متد فرانسوی، متد ژاپن، متد متریک و متد مولر آلمانی دو استاد فن خیاطی به نامهای (ویونت Vionnet و شانل Shanel ) که حساسیت و استعداد خاصی نسبت به زیبایی شناسی و مسایل اجتماعی داشتند. تغییرات خطوط اندام و بدن را کشف کردند. با آنکه تعبیر و تفسیر این دو طراح متفاوت بود اما آنان را باید بوجود آورند. و مخترع اصلی لباس ساده و راحت امروز دانست.از آن جا که پوشیدن لباس یک ضرورت است . هر کس این دین را نسبت به خودش احساس می کند که ظاهر خود را به خوش آیند ترین شکل ممکن به جهانیان عرضه کند .بنابراین پوشاک باید رنگ و طراحی هنرمندانه و زیبا داشته باشد و هم آهنگ با شرایط محیط و باب روز باشد . پدید آمدن پوشاک امری تصادفی و خواستنی نبوده است . بلکه بر مبنای تفکرات و نیاز های اقلیمی ، مادی و معنوی اقوام به وجود آمد ، شکل گرفت و تحول یافت . پوشاک باستان در قرون وسطی جای خود را به شکل ظاهری شکوهمند داد در عهد رنسانس پر زرق و برق شد و صورتی تجملی پیدا کرد و سپس در عصر نوین شکلی نامشخص و رمز گونه به خود گرفت . زمینه های شغل مزون لباس عروس و نامزدی _ تولیدی لباس و فروش آن _ چرم دوزی _ آموزش الیاف سنجی_ دبیری در این رشته _ طراحی لباس_ طراحی صحنه در صدا و سیما _ طراحی اندام _ تولید لباس بچه گانه _ زنانه دوزی _ مردانه دوزی _ دوختهای تزئینی _ خانه داری عمومی از جمله شغلهای مرتبط با رشته مذکور می باشد. هدف و معرفی کلی رشته لباس ازجمله ضروریات اولیه بشری می باشد و امروزه با پیشرفت تکنولوژی صنایع دوخت و بافت تهیه پوشاک دارای دو بعد صنعتی و تجاری است هنر ظریف خیاطی از دیرباز درایران به عنوان یک هنر اصیل همیشه مورد توجه بوده استتنوع طرحها و ر نگها و مدلها درمناطق ایران نیز گویای این مطلب است فراگیری این فن نه تنها گامی ملی درجهت خودکفایی است بلکه هنری است که زندگی فردی را هم اراسته می نماید .طول دوره هر و مقاطع ادامه تحصیل : طول دوره تحصیل 2 الی 5/2 سال بعد از انتخاب رشتهبه طول می انجامد و دروس به صورت نظری ، عملی و کارآموزی درمحل تحصیل ارائه می شود فارغ التحصیلان این دوره می توانند درمقاطع بالاتر به تحصیلات خود ادامه دهند. خیاطی و طراحی لباس زنانه پایه اول 31 واحد عمومی 22 واحد اختیاری 5/4 واحد مهارتی 30 واحد تکمیلی 5/8 واحد { قانون کار ، بهداشت و ایمنی کار، کارآفرینی ،کارورزی5/3 واحد} قابلیتهای فارغ اتحصیلان و موقعیتهای شغلی درحال حاضر یک خیاط موقعیت کاری خوبی دارد و حدود 80 % فارغ التحصیلان می توانند به صورت نیروهای کارآفرین و خود اشتغالی برای خودشان کارکنند ویا درمراکز تولیدی و طراحی های لباس فعالیت نمایند.درضمن می توانند به صورت استاد کار ماهر ویا نیمه ماهر درمراکزفنی و حرفه ای فعالیت نمایند. خیاط یا دَرزی کسی است که به‌وسیله پارچه یا چرم می‌تواند پوششی برای انسان پدید آورد که انواع لباس های زنانه، مردانه و بچگانه توسط شغل خیاطی تولید و به بازار عرضه میگردد. چرخ خیاطی چرخ خیاطی وسیله‌ای است که برای دوختن جامه بکار می‌رود. چرخ خیاطی از وسایل به‌کاررفته توسط خیاط‌ها است. در فارسی تاجیکی این وسیله را ماشین دوزندگی می‌گویند. خیاطی یکی از هنرهای زیبا و صنعتی است که هم به شکل خانگی و هم به شکل صنعتی کاربرد دارد و امروزه علاوه بر اینکه در خانه به عنوان یک مهارت محسوب می شود، می تواند به عنوان یک ابزار اقتصادی و همچنین عامل صرفه جویی در وقت نیز محسوب گردد. چراکه به عنوان مثال تهیه و دوخت یک کیف دستی علاوه بر لذت استفاده از هنر دست خویش برای آدمی عامل اصلی در صرفه جویی اقتصادی و زمانی نیز بشمار می آید. اصول مقدمات خیاطی عبارت است از شناخت کار و بکار گیری صحیح ابزار و لوازم اولیه و تبدیل آن به طرح و لباس مورد نظر بنابراین خیاط به کسی گفته می شود که با استفاده از لوازم و وسایل اولیه کار بتواند یک طرح مورد نظر را به بهترین شکل به یک لباس مناسب تبدیل کند. در ادامه بحث ابتدا تاریخچه کوتاهی از اختراع چرخ خیاطی بیان شده و پس از آن نیز در مورد ابزار و لوازم خیاطی صحبت خواهد شد. ◄ اختراع چرخ خیاطی اولین چرخ خیاطی ساخته شخصی به نام " تامیس سنت " انگلیسی است وی ماشینی در سال 1790 به ثبت رسانید. که کارش بسیار شبیه به دوخت زنجیره ای زمان ما بود البته هدف از ساخت این ماشین بیشتر دوختن چیزهای چرمی بود اما هرگز این وسیله مورد استفاده قرار نگرفت و مخترع این اثر از اختراع خود سودی نبرد تا اینکه در سال 1830 خیاط فرانسوی فقیر که " بارتلمی تیمونیه " نام داشت موفق شد با ذوق و ابتکار خلاقانه خود چرخ خیاطی را بسازدکه بسیار شبیه چرخهای خیاطی امروزی بود. بعدها این وسیله در فرانسه مورد استقبال مردم قرار گرفت ولی گروهی از کارگران که وجود این اختراع را باعث کسادی کار خود می دیدند شبانه به کارگاه بارتلمی حمله کرده و همه چرخهای خیاطی او را نابود کردند و بارتلمی از غصه و فقر جان خود را از دست داد همزمان با این اتفاق مرد دیگری در نیویورک بنام " والترهنت" چرخ خیاطی دیگری را ساخت این چرخ دارای سوزنی بود که همانند سوزنهای امروزی چرخ خیاطی سوراخی کوچک در نوک خود داشت، کار این سوزن،زدن کوکهای ریز بود یعنی با نخ حلقه ای میان پارچه می زد و سپس حلقه دیگری آمده درحلقه اول مانند زنجیرقفل می شد با همه اینها هنت هرگز موفق نشد که این اختراع خود را به ثبت برساندتا روزگاری که افتخار ثبت نخستین چرخ خیاطی نصیب "الیاس هاو" شد همچنین "آیزک سینگر" نیز یک چرخ خیاطی را در کشور آمریکا به ثبت رسانید. آنگاه دعوای مفصلی بین "سینگر" و "الیاس هاو" بر سر این موضوع که حق تقدم با چه کسی است درگرفت سرانجام "هاو" توانست در این نزاع پیروز از میدان بیرون رفته و از هر چرخ خیاطی که به بازار می آمد حق امتیاز به سود خود دریافت نماید ◄ابزار و لوازم خیاطی • میز کار : ارتفاع آن بین 90 تا 110 سانتی متر است و سطح ان صاف و محکم است. و طول و عرض آن بستگی به فضای اطاق یا سالن دارد. • کاغذ برش : کاغذ های رنگی یا سفید بدون خط که برای برش الگوها استفاده می شود. • علامت گذار ها: شامل مداد برای رسم الگو، مل یا صابون خیاطی برای رسم خطوط اطراف الگو روی پارچه ، رولت برای انتقال طرح الگو روی پارچه استفاده می شود و کاربن خیاطی که حرکت چرخشی رولت را به قسمت زیزین پارچه منتقل می کند. • وسایل اندازه گیری: شامل سانتی متر یا خط کش ساده که برای اندازه گیری استفاده می شود، گونیا برای اندازه گیری به شکل زاویه قائم کاربرد دارد، خط کش تی که برای رسم خطوط موازی استفاده قرار می گیرد و پیستوله که برای رسم خطوط منحنی کاربرد دارد. • وسایل دوخت دستی: شامل سوزن دوخت معمولی که انواع مختلف با ضخامت های متفاوت دارد، سوزن گلدوزی، سوزن ته گرد که معمولا هنگام الگو برداری استفاده می شود سوزن نخ کن وانگشتانه. • قیچی : که یکی از ابزارهای ضروری خیاطی است ونسبت به نوع پارچه دارای ضخامت متفاوت است. • بشکاف: که برای شکافتن درزهای ظریف به کار می رود. • نخ: که دارای انواع متفاوت می باشدو شامل انواع نخ کوک، نخ پلی استر و نخ پنبه ای و نخ ابریشمی است. • چسب : جالباسی، پوشش نایلونی لباس، لایی و ... • چرخ خیاطی و ...
 

استفاده از آهن ربا در خیاطی :

 

 

جمع آوری سوزن ها

 

 

همیشه در وسایل خیاطی خود یک آهن ربای کوچک داشته باشید تا هرموقع سوزن شماگم شد بتوانید بوسیله آهن ربا آن را پیدا کنید . با کشیدن آهسته آهن ربا بر روی زمین سوزن گم شده را می توانید پیدا کنید . در ضمن می توانید یک تکه آهن ربا را داخل جعبه ی سوزن ته گرد بیندازید . تمام سوزن ته گرد ها به آهن ربا می چسبد واز پخش شدن آن جلوگیری می کند . توجه داشته باشید هیچوقت بچه ها آهن ربا را جلوی تلویزیون رنگی نگیرید زیرا این کار باعث می شود رنگ تلویزیون از بین برود وبه هیچ عنوان رنگ آن برنمی گردد .

 

 

نخ کردن سوزن :

 

 

 

1- می توانید در یک قوطی فیلم عکاسی محلول آب و نشاسته آماده کنید و همیشه آن را کنار چرخ نگه دارید و زمانی که خواستید سوزن را نخ کنید ، نخ را درون این محلول ببرید نخ سفت می شود و به راحتی وارد سوراخ سوزن می شود .

 

2- یک سیم بسیار نازک انتخاب کنید آن را دولا کرده ونخ را وسط آن قرار دهید این سیم باریک دولا شده را داخل سوراخ سوزن فرو ببرید و از آن طرف نخ را خارج کنید .

 

 

اگر چرخ شما کار نمی کند :

 

 

کار نکردن چرخ خیاطی

 

 

اگر به سر چرخ رفتید و دیدید که چرخ شما کار نمی کند . قبل از اینکه آن را به تعمیرگاه ببرید ، یک بررسی کوتاه از آن انجام دهید . تسمه آن را نگاه کنید . ممکن است نخ به دور آن پیچیده شده باشد و مانع حرکت تسمه شود . در این صورت با قیچی نخ ها را از تسمه جدا کنید در این زمان چرخ مجدداٌ بکار می افتد .

 

 

قرار دادن دوک بر روی چرخ :

 

 

اگر می خواهید به جای قرقره از دوک استفاده کنید ، ابتدا یک لوله ی خودکار بر روی محل قرار گرفتن قرقره قرار دهید . سپس دوک را روی لوله خودکار بگذارید و حتی می توانید ابتدا یک قرقره را در جای خود قرار دهید . سپس دوک را روی قرقره بگذارید با اینکار به راحتی می توانید خیاطی کنید .

 

 

جا دکمه آسان :

 

 

دوخت جادکمه

 

 

اگر می خواهید جا دکمه به راحتی شکافته شود ( منظور چاک زدن آن است ) دستتان را آغشته به محلول نشاسته و آب کنید و به همان قسمت جا دکمه بکشید ، به راحتی برش می خورد .

 

در ضمن می توانید دندانه های درشت شانه را زیر جا دکمه قرار داده و راحت روی آن را با یک تیغ برش دهید .

 

 

یک نکته در مورد زیپ هایی که سخت باز و بسته می شوند :

 

 

 

 

اگر زیپ لباس شما سخت باز و بسته می شود از یک صابون خشک استفاده کنید به این صورت که صابون را روی دنده های زیپ بکشید تا راحت باز و بسته شود .

 

 

استفاده از یک لاک ناخن برای در رفتگی جوراب :

 

 

اگر در جوراب شما بر اثر در رفتگی سوراخی ایجاد شده بود و خواستید که در رفتگی بیشتر نشود از لاک ناخن استفاده کنید . به این صورت که اطراف سوراخ رالاک بزنید و حتی برای زیبایی می توانید بصورت نقش های مختلف مانند ستاره در آورید و همین عمل را برای زیبایی در جوراب دوم هم انجام دهید تا یک جفت جوراب مانند هم شود .

 

 

دوختن لباسهای نازک :

 

 

 

 

 

برای اینکه وقتی لباس های نازکتان را دوختید چروک نشود از این روش استفاده کنید : یک تکه کاغذ در زیر پارچه قرار دهید و حالا درز لباس را چرخ کنید بعد از پایان کار کاغذ را از پشت لباس جدا کنید ، مشاهده خواهید کرد که درز لباس صاف شده و هیچ چروکی هم ندارد .

 

 

عیب چرخ خیاطی :

 

 

اگر خواستید عیب چرخ خیاطی را بر طرف کنید ، یک تکه پارچه را زیر چرخ قرار داده و چرخ کنید . حالا به پشت و روی پارچه نگاه کنید . اگر زیر پارچه خراب بود عیب از قسمت بالای چرخ یعنی مسیر رد شدن نخ از بالا تا سوزن است آن را بررسی کنید و اگر قسمت روی آن خراب باشد . عیب از قسمت زیر چرخ اقدامات لازم را انجام دهید .

 

 

آهار دادن رومیزیهای ابریشمی :

 

 

 

 

اگر می خواهید رومیزیهای ابریشمی را آهار دهید و ژلاتین هم در دسترس ندارید ، می توانید از نشاسته استفاده کنید . به این روش که بعد از شستشوی کامل در یک ظرف آب سرد و 2 قاشق نشاسته بریزید آب و نشاسته را مخلوط کنید و رومیزی خود را چند دقیقه داخل مایع قرار دهید . بعد از چند دقیقه رومیزی را خارج کرده و بر روی سطح صاف قرار داده یک پارچه ی سفید روی آن پهن کرده و اتو کنید .

 

 

چند نکته در مورد دکمه :

 

 

دوختن دکمه به خصوص برای لباس بچه ها راه و روشی دارد زیرا در اثر عجله در بازو بسته کردن ، سریعتر دکمه ها پاره و کنده می شوند بهتر است دکمه ها را به یک نوار پارچه ای کوچک یا تکه پارچه نخی چهار گوش بدوزید و بعد از قسمت پشت پارچه دکمه را درون محلی که سوراخ شده است و دکمه کنده شده را، فرو ببرید . بعد نوار نخی را از پشت با دست نگه دارید و آن را به پیراهن بدوزید و اطراف سوراخ را رفو کنید . این کار در صورتی است که دکمه کنده شده ، پارچه را نیز کنده باشد . پس بهتر است از همان ابتدا دکمه را به این روش بدوزید تا استحکام بیشتری پیدا کند .

 

 

دوختن دکمه های صدفی :

 

برای دوختن این نوع دکمه ها بهتر این نوع دکمه ها بهتر است یک نوار چسب روی دکمه بچسبانید تا لیز نخورد و ثابت بماند . وقتی دکمه دوخته شد ، نوار چسب را به آرامی از روی دکمه جدا کنید .

1دی91

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ دی ۹۹ ، ۱۵:۲۰
فاصله گلناری